emamian

emamian

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)

والحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا ابی القاسم المصطفی محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

 خیلی خوش‌آمدید؛ جلسه، بسیار جلسه‌ی مهم و سنگینی است. از اینکه فرصت نشد که تعدادی از دوستان بیانات خودشان را اینجا بیان کنند، بنده هم مثل خود آنها متأسّفم؛ راهش این است که آن چیزی را که یادداشت کرده‌اید، نوشته‌اید که اینجا بخوانید یا بگویید، به ما بدهید. بعضی از برادران هم از وسط [جمعیّت] دست بلند کردند که صحبت کنند، چون اختیار این جلسه به دست مجری(۲) محترم است، بنده دیگر اظهار نظری نسبت به آنها نکردم و نمیکنم.

 این دیدارِ امشب در درجه‌ی اوّل برای تکریم تولیدکنندگان است؛ اساس این جلسه برای این است. ما خواستیم در افکار عمومی کشور این حرف جا بیفتد که نظام جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه به تولیدکنندگان و ترویج‌کنندگان صنعت داخل، کشاورزی داخل، تولید داخل، خدمات داخل اهمّیّت میدهد و آنها را تکریم میکند؛ و این بحمدالله حاصل شد. حالا بنده اگر مطلبی هم بگویم یا نگویم، آن چیزی که مورد نظر ما بود تا این ساعت تحقّق پیدا کرد. حرفهایی هم که دوستان اینجا بیان کردند که من با دقّت گوش کردم، بسیار حرفهای مهم و قابل توجّهی بود. البتّه برای اینکه انسان روی پیشنهادها تصمیم بگیرد، احتیاج است به اینکه تأمّل بشود، فکر بشود، با کارشناس‌ها مشورت بشود؛ لکن آنچه شما باید مطمئن باشید و بدانید این است که من از بُن دندان معتقد به این حرکتم. بنده معتقدم که علاج مشکلات کشور، کلید حلّ معضلات کشور عبارت است از ترویج تولید داخلی در بخشهای مختلف. خب خوشبختانه امشب این تعدادی که صحبت کردند -ده نفر امشب صحبت کردند، یعنی ما در ده بخش مهمّ تولیدی کشور حرف برای گفتن داریم- حرفهایی که آقایان زدند، حرفهای بسیار مهم و بسیار درستی است. بنده هم در شنیدن، آدم خبره‌ای هستم؛ اینجا زیاد می‌آیند و حرف میزنند، بنده اینجا می‌نشینم و می‌شنوم حرفها را؛ حرفها سنجیده بود، حرفهای خوبی بود، حرفهای مهمّی بود. در این جلسه یک تعدادی از مسئولین محترم حضور دارند، لکن این کافی نیست؛ ای‌کاش در این جلسه تعداد بیشتری از مسئولین دولتی -بخشهای مختلف دولت- و همچنین تعدادی از [نمایندگان] مجلس شورای اسلامی بودند و این حرفها را می‌شنفتند؛ یا آن کسانی که در مورد تولید یا رونق اقتصاد کشور جور دیگری فکر میکنند، جای دیگری چشم میدوزند، اینها می‌آمدند می‌دیدند راه این است، دریچه‌ی منتقل‌کننده‌ی حیات و روشنایی و نیرو به داخل کشور همین دریچه‌ی بازشده‌ی به وسیله‌ی عناصر متصدّی و متکفّل تولید است؛ راه غیر از این نیست.

 من این را عرض بکنم: اینکه ما اهمّیّت میدهیم به مسائل اقتصاد، چون در نظام اسلامی، اقتصاد نقش بسیار مهمّی دارد. اینکه بعضی تصوّر کنند که در نظام اسلامی به مقوله‌ی تولید ثروت و گسترش رفاه عمومی و تولید بنگاه‌های مهمّ ثروت‌ساز بی‌اعتنائی شده، خطای بزرگی است؛ چنین چیزی نیست. یکی از ارکان مهمّ نظام اسلامی ثروتمند کردن جامعه و کشور است؛ ثروت ملّی. البتّه نوع نگاه نظام اسلامی به ثروت با نوع نگاه حکومتهای مادّی و سیستم‌های مادّی -چه با آنچه در دنیا، سرمایه‌داری و تحت عنوان لیبرالیستی شناخته میشود؛ چه با آنچه تحت عنوان مارکسیستی و نظام سوسیالیستی و مانند اینها شناخته میشود- تفاوت دارد. در نظام اسلامی، تولید ثروت ملّی یک ارزش است، توزیع ثروت ملّی به نحو عادلانه هم یک ارزش است. آن مساواتی که در نظام سوسیالیستی ادّعای آن میشد و البتّه هرگز تحقّق پیدا نکرد، آن مساوات را اسلام قبول ندارد. در اسلام، مساوات به آن معنای سوسیالیستی‌اش اصلاً معنی ندارد، امّا برخورداری عمومی چرا؛ عموم باید برخوردار باشند. آنهایی هم که شعار مساوات میدادند، عملاً، با اطّلاع روشن و کاملی که ما داریم از حکومتهای کمونیستی -چه حکومتهای اصلی و مادر کمونیستی مثل شوروی و بقیّه، و چه حکومتهای تبعه‌ی کمونیستی، حکومتهای آمریکای لاتین و حکومتهای آفریقایی و بعضی از حکومتهای آسیایی- [در آنها] مطلقاً آن مساوات وجود نداشت و اصلاً قابل تحقّق هم نبود. اسلام اینها را قائل نیست؛ اسلام معتقد است به تولید ثروت ملّی و بالا رفتن سطح رفاه عمومی جامعه. البتّه در جامعه، یک عدّه‌ای بیشتر دارند، یک عدّه‌ای کمتر دارند؛ این اشکالی ندارد؛ منتها منابع عمومی بایستی عادلانه توزیع بشود؛ این نگاه اسلام به ثروت است. طبعاً در نظام اسلامی، شکاف طبقاتی پیش نمی‌آید؛ آن شکاف و آن درّه‌های طبقاتی دیگر تحقّق پیدا نمیکند؛ تفاوت هست، امّا آن شکاف طبقاتی دیگر نیست.

 آنچه من میخواهم به شما بگویم در درجه‌ی اوّل، این است که این عرصه‌ی تولید و رونق اقتصادی و اوج گرفتن ثروت ملّی و رفاه عمومی در کشور، مثل همه‌ی عرصه‌های دیگر احتیاج دارد به پیشروانی، فرماندهانی، صفوف مقدّمی؛ آن پیشروان و فرماندهان و صفوف مقدّم، شماها هستید؛ شما تولیدکنندگان. بنده صرفاً جمع حاضر در این جلسه را نمیخواهم بگویم؛ این نوع، این حرکت، همین آقایانی که صحبت کردند، فعّالیّتهای خودشان را گفتند، اینها صفوف مقدّم و خط‌شکن‌های این عرصه و این میدان‌اند؛ این میدان هم میدان مهمّی است، میدان خطیری است، میدان جنگ است.

 جنگ اقتصادی در دنیا به شکلهای مختلفی وجود دارد. آن کسانی که دستشان در کار مسائل اقتصاد بین‌المللی است، بروشنی می‌بینند که کشورها و قدرتها، و همه‌ی دنیا با هم سرِ مسئله‌ی اقتصادی جنگ دارند؛ حالا مثلاً در این دوره‌ی ریاست جمهوریِ آمریکا این جنگ و دعوا ظهور و بُروز پیدا کرده؛ با چین یک ‌جور، با کره‌ی‌ جنوبی یک ‌جور، با اروپا یک ‌جور، با دیگران یک ‌جور، امّا این‌ جور نبوده که در زمان غیر او این نباشد؛ چرا، به انواع مختلف؛ منتها این جنگ یک جاهایی جنبه‌ی وحشیانه و کینه‌ورزانه میگیرد؛ مثل جنگی که با ما در زمینه‌ی اقتصاد دارد میشود، که این تحریمها دیگر جنبه‌ی کینه‌ورزانه و جنایت‌آلود به خودش گرفته؛ البتّه تحریم از اوّل انقلاب بود، [امّا] در این ده سال اخیر طبعاً شدّت بیشتری پیدا کرده؛ و این تحریم فعلاً خواهد بود؛ اینکه کسی امید ببندد به اینکه حالا یک سال دیگر، دو سال دیگر این تحریم تمام میشود، خیال باطل است، این را من به شما عرض بکنم. با آشنایی‌ای که با مسائل این جبهه ما داریم، آنچه بنده میفهمم، این تحریم حالاحالاها هست، باید باشد و خواهد بود. ما برای نجات اقتصاد کشور، چشممان را، امیدمان را نبندیم به اینکه حالا کِی بشود این تحریم برداشته بشود یا این شخص نباشد یا آن جمع نباشد یا این کشور چنین بکند، نه؛ اینها تأثیری ندارد، این تحریم هست. حالا البتّه یک زرنگی‌هایی بعضی میکنند، تحریم را دُور میزنند، خیلی هم خوب است، عیبی ندارد، دستشان درد نکند امّا کار اساسی مصون‌سازی اقتصاد کشور از آسیب دیدن از تحریم است؛ کار اساسی این است. دُور زدن تحریم یک تاکتیک است، مصون‌سازی کشور در مقابل تحریم، یک راهبرد است، باید این کار را کرد، باید کاری کرد که ما در مقابل تحریم آسیب‌پذیر نباشیم. الان این ‌جور نیست، الان اقتصاد ما متّکی به نفت است؛ حالا خوشبختانه با تحریم نفت، یک خرده کمتر شده، ترکیب تراز بازرگانی فرق کرده امّا علی‌الاصول اقتصاد ما متّکی به نفت است. خب نفت یک چیز آسیب‌پذیر است؛ وقتی که ما برای بودجه‌ی دولت -نه فقط بودجه‌های عمرانی و سازندگی کشور، حتّی برای بودجه‌ی جاری‌مان- میخواهیم از پول نفت استفاده کنیم، همین وضع پیش می‌آید، ما آسیب‌پذیر میشویم، ما این را باید علاج کنیم.

 این حرفی که بنده [میزنم]، حرف امروز من هم نیست، من از دهه‌ی ۷۰ از دولت مرحوم آقای هاشمی (رحمة الله ‌علیه) -برادر عزیز و رفیق عزیزمان- به خود او و به وزرائش میگفتم باید کاری کنیم که ما وابستگی‌مان را به نفت بتدریج کم کنیم؛ این صندوق توسعه‌ی ملّی که شما ملاحظه میکنید، اصلاً برای این به وجود آمد. معنای صندوق توسعه‌ی ملّی این است که هر سالی چند درصد از درآمد نفت را ما از اختیار دستگاه‌های مصرف‌کننده خارج کنیم، بگذاریم در یک صندوقی؛ البتّه آن صندوق هم دست دولت است، منتها مصرف آن صندوق، دیگر مصرف در امور جاری نیست؛ [قرار بود] همین ‌طور دائم، بتدریج زیاد بشود که امسال اگر قرار بود به همان ترتیب قانونی پیش برود، بایستی حدود ۳۵ درصد از درآمد نفت میرفت داخل صندوق توسعه، منتها دولتی‌ها در همه‌ی دوره‌ها -نه فقط دولت کنونی- سرِ قضایای مختلف می‌آیند اصرار میکنند که [برداشت کنند]؛ قانونی هم نیست؛ چون قانونی نیست، به بنده مراجعه میکنند؛ اگر قانونی بود که برمیداشتند؛ چون قانونی نیست برای اینکه یک‌ جوری درست بشود، به بنده مراجعه میکنند و اصرار، التماس که این مشکل است و شما اجازه بدهید ما مثلاً فلان مقدار از صندوق توسعه برداریم. متأسّفانه صندوق توسعه کم‌اثر شده، کم‌خاصیّت شده. بنده هم گفته‌ام وقتی شخص رئیس‌جمهور به من بنویسد که این ضرورت است، اضطراری است، من قبول میکنم، من موافقت میکنم که این کار انجام بگیرد. البتّه صندوق دست خود دولت است؛ رئیسش را هم دولتی‌ها میگذارند؛ اداره‌اش هم دست آنها است، دست ما نیست، منتها اجازه‌ی برداشت در این شکلِ غیر قانونی را حقیر بایستی متحمّل بشوم و اجازه‌اش را بنده باید بدهم؛ بنابراین مشکل فقط این است. ما بایستی یک مسیری را که این مسیر، مسیر جدیدی است، مسیر نویی است، انتخاب کنیم و در این مسیر با جدّیّت حرکت بکنیم؛ مسیر تولید داخلی.

 اینکه یکی از دوستان عزیز ما اینجا گفتند که [از نظر برخی] «بی‌خطرترین کار، تصمیم نگرفتن است»، این جزو خطرناک‌ترین افکار است؛ یکی از خطرناک‌ترین فکرها همین فکر است که آدم بگوید «چون من اگر تصمیم بگیرم فلان دستگاه نظارتی این ‌جوری میگوید، فلان مانع‌تراش این‌ جوری میگوید، پس راحت‌تر این است که تصمیم نگیرم»؛ این بسیار خطرناک است؛ نه، باید تصمیم بگیرید، باید اقدام کنید، باید با سختی‌ها بسازید؛ موانع را بایستی برطرف کنید؛ تا الان هم خیلی از موانع برطرف شده؛ خب ملاحظه میکنید دیگر. خیلی از این مجموعه‌هایی که امشب صحبت کردند، در بخشهای مختلف کارهای موفّقی دارند؛ ده سال پیش این‌ جوری نبود، پانزده سال پیش این ‌جوری نبود، [بلکه] بتدریج امکانات فراهم شده؛ بنده هم پشت قضیّه ایستاده‌ام؛ این را شما بدانید که من دفاع میکنم، کمک میکنم؛ تولید بایستی در کشور پیشرفت پیدا کند؛علاج کار این است. خب، پس راهبرد اساسی ما مصون‌سازی اقتصاد از تحریم است؛ آسیب‌ناپذیرکردن و در واقع مسلّح‌کردن انقلاب به سلاح تولید داخلی و اراده‌ی داخلی و مانند اینها.

 یکی از برکاتی که بر این معنا مترتّب میشود، یعنی اینکه ما به سمت تحرّک داخلی برویم، این است که اقتصاد کشور از شرطی‌شدن خارج میشود؛ یکی از بدترین مشکلات در کشور همین است که ما اقتصاد را شرطی کنیم. متأسّفانه اقتصاد ما در این چند سال اخیر شرطی است؛ «ببینیم چه میشود؛ شش ماه دیگر چه میشود؛ برجام چه میشود» و مانند اینها. حالا هم بعضی سعی میکنند باز دوباره اقتصاد را شرطی کنند؛ «ببینیم ابتکار رئیس‌جمهور فرانسه چه میشود؛ فلان ابتکار چه میشود»؛ اینها را باید بگذارند کنار. کاری میخواهند بکنند، بکنند؛ کاری را که ممنوع نیست و عبور از خطوط قرمز نیست، انجام بدهند، امّا اقتصاد را متوقّف به آن نکنند، افکار عمومی را به او متوجّه نکنند. افکار عمومی بداند:
کهن جامه‌ی خویش پیراستن
به از جامه‌ی عاریت خواستن (۳)
خودمان بایستی به کار خودمان برسیم.

 و در داخل، ظرفیّتها خیلی بالا است، خیلی بالا است. شما بهتر از من میدانید، من هم البتّه بی‌اطّلاع نیستم امّا شماها خودتان که در بخشهای مختلف تولیدی دارید کار میکنید، خوب میدانید که ظرفیّتهای کشور چقدر بالا است. همین آقایان و این خانمی که اینجا صحبت کردند، در واقع تبیین کردند بخشی از ظرفیّتهای کشور را در آن رشته‌ای که خودشان در آن رشته دارند کار میکنند. گله‌ها و دغدغه‌ها که گفته شد، معنایش این است که در این بخش، ظرفیّتهای استفاده‌نشده‌ای وجود دارد که با این موانع نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم، موانع را برداریم تا بشود استفاده کرد. پس ببینید، همه‌ی حرف در این جلسه‌ی امشبِ ما این است که ظرفیّتهای کشور بی‌نهایت است، فراوان است، از بخشی‌ از آنها استفاده شده و بحمدالله اثربخشی داشته، از بسیاری هم استفاده نشده؛ اگر بتوانیم از آن ظرفیّتها استفاده کنیم [اقتصاد مصون میشود]؛ که ان‌شاء‌الله به برکت این تحریم، استفاده خواهیم کرد؛ این تحریم از این جهت میتواند -یکی از دوستان هم اینجا گفتند؛ حرف درستی است-‌ به جای تهدید برای ما، تبدیل بشود به فرصت.

 ضمناً به این هم توجّه کنیم، ما ملّت ایران، ما فعّالان اقتصادی، ما اندیشمندان مجموعه‌ی کارهای کشور، اگر توانستیم با تکیه‌ی بر توان داخلی، تحریم را بی‌اثر بکنیم، آن عامل تحریم‌کننده هم از تحریم دست برمیدارد؛ یعنی او هم وقتی فهمید تحریم فایده‌ای ندارد، از تحریم دست برمیدارد، چون آنها هم دارند متضرّر میشوند. الان اروپایی‌ها و دیگران، از تحریم ما متضرّرند ولی خب روابط پیچیده و در هم تنیده‌ی اقتصادیِ بین‌المللی به آنها اجازه نمیدهد کارهایی را بکنند؛ وقتی او دید تحریم بی‌اثر است، او هم از تحریم دست برمیدارد. البتّه وقتی او از تحریم دست برداشت، ما نباید سیاست تکیه به داخل را باز عوض کنیم. بعضی منتظرند که راه، آن طرف باز بشود، باز سرِ ماشین را کج کنند به آن سمت؛ این غلط است. ما باید اطرافِ سیاستهای تکیه به داخل را آن چنان محکم و استوار نگه داریم که ولو حالا به فرض که تحریمها هم برداشته شد -خیلی خب، امکانات بیشتری در اختیار ما قرار خواهد گرفت؛ از مسئله‌ی صادرات و امکانات گوناگون و مانند اینها‌ استفاده کنیم- امّا به آن حرکتِ تکیه‌ی به داخل، ضربه‌ زده نشود.

 یکی از مزیّتهای بزرگ کشور عبارت است از فرصت جمعیّت جوان کشور -چقدر من لذّت بردم که این برادرمان گفت: من چهار هزار جوان را در این بخش مشغول به کار کردم؛ واقعاً انسان لذّت میبرد- به تعبیر این جمعیّت‌شناس‌ها «پنجره‌ی جمعیّتی». ما امروز در دلِ این فرصت قرار داریم. [طبق] آنچه به من گزارش دادند، آدمهایی که تخصّصی در این کار دارند و کارشناس این کارند میگویند این فرصت تا بیست سال دیگر ادامه خواهد داشت؛ ما بیست سال این فرصت را داریم؛ اگر در این بیست سال توانستیم پایه‌های کار خودمان را محکم کنیم که بُرد کردیم؛ اگر غفلت کردیم و این بیست سال فرصت از دستمان رفت و کشور وارد عرصه‌ی سالمندی و فرسودگی شد، دیگر کاری نمیشود کرد.

 خب در این بیست سال از این فرصت چه استفاده کنیم؟ دو مطلب اساسی هست: یکی مسئله‌ی جمعیّت که نگذاریم جمعیّت کاهش پیدا کند، نگذاریم جمعیّت جوان کاهش پیدا کند، موالید را افزایش بدهیم؛ دوّم ایجاد ثروت پایدار برای کشور؛ این دو کار باید انجام بگیرد. اینکه بنده نسبت به موالید و مسئله‌ی فرزندآوری و مانند اینها این همه اصرار میکنم، معنایش این است؛ یعنی اگر چنانچه به این مسئله بی‌توجّهی بشود -که متأسفانه در بُرهه‌ی طولانی‌ای بی‌توجّهی شده- اگر این بی‌توجّهی ادامه پیدا کند و همه به فکر فرزندآوری نیفتند و این حرکت عظیمی که در کشور لازم است انجام بگیرد، انجام نگیرد، بیست سال آینده -که مثل برق خواهد آمد؛ بیست سال زمان زیادی نیست- وارد یک مسیری خواهیم شد که دیگر کار برایمان بسیار مشکل خواهد شد. یکی هم مسئله‌ی ثروت‌آفرینی [است].

 مزیّتهای کشور زیاد است، ظرفیّتهای کشور زیاد است؛ همه هم تکلیف دارند. من اینجا، هم برای فعّالان اقتصادی، هم برای عموم مردم، هم برای نخبگان دانشگاهی، هم برای نهادهای عمومی غیر دولتی، هم برای دستگاه‌های رسانه‌ای -که یک گله‌ای هم یکی از آقایان کردند- هم برای دستگاه‌های دولتی، توصیه‌هایی یادداشت کرده‌ام که بخواهم همه‌ی اینها را بگویم قطعاً وقت کفاف نمیدهد، مجبورم کوتاه کنم.

 در مورد فعّالان اقتصادی که شماها باشید، یک کلمه فقط عرض میکنم که مخاطب سیاستهای اصل ۴۴ شما هستید؛ اصلاً مخاطب این مسئله‌ی اصل ۴۴ و آن چهارچوب کذائی آن که ما این را آمدیم با نگاه قانونی، با نگاه حکمت‌آمیز باز کردیم و سیاستهای اصل ۴۴ را بیان کردیم برای مردم، تبیین کردیم برای مردم، شما هستید. البتّه آن روزی که این سیاستها ابلاغ شد، همه تأیید کردند؛ یعنی من آن روز یادم نمی‌آید که حتّی یک نفر از کسانی که جزو منتقدین اقتصادی‌اند،‌ صاحب‌نظران اقتصادی‌اند، اعتراض کرده باشند؛ همه تأیید کردند، همه گفتند کار درستی است و همین هم هست، درست بود، مسئولین دولتی هم همین‌ جور. البتّه درست عمل نشده؛ اینکه به بهانه‌ی اصل ۴۴، فلان کارخانه را بدهند به یک آدم سوءاستفاده‌چی که کارخانه را برچیند و برج بسازد، تقویت بخش خصوصی نیست؛ و همین هم چقدر فضا را خراب کرد. در بین فعّالان اقتصادی و آن کسانی که شرکتهای دولتی به اینها داده شده، شاید یک درصد هم آن‌ جور کاری نکردند، بقیّه سالم عمل کردند، امّا همان یک درصد وقتی گفته شد، تکرار شد، دنبال شد، موجب این شد که یک بدبینی‌ای به وجود بیاید که «چرا این جوری است». من به شما عرض بکنم مخاطب شما هستید؛ سیاستهای اصل ۴۴ برای شما که فعّال اقتصادی هستید، هم حق ایجاد میکند، هم تکلیف ایجاد میکند؛ مسئولیّت دارید؛ بروید قضیّه را دنبال کنید.

 اینجا من یادداشت کرده‌ام: زنجیره‌های تخصّصی را با برنامه‌ی عملیّاتی و نقشه‌ی راه تشکیل بدهید، دنبال کنید؛ یعنی از تولید علم، فنّاوری، طرّاحی و مهندسی تا ساخت تجهیزات، تا ماشین‌آلات، تا تأمین موادّ اوّلیّه، تا تولید محصول، بازاریابی، توزیع، اینها همه کارهایی است که بر عهده‌ی شما است که باید ان‌شاءالله انجام بدهید.

 البتّه این را هم بگویم: بنده اعتقاد زیادی به تعاونی‌ها دارم. اینکه رئیس محترم تعاونی بیان کردند، کاملاً مورد قبول و تصدیق من است. تعاونی‌ها بسیار پدیده‌ی مطلوبی هستند برای اقتصاد ما؛ سرمایه‌های خُرد را جمع میکنند، تک‌تکِ افراد را توانمند میکنند، اشتغالِ فراوان ایجاد میکنند؛ بعد اگر بشود این تعاونی‌ها را شبکه‌سازی کرد، در یک شبکه‌ای جمع کرد، یک مجموعه‌های عظیمی به وجود می‌آید. خیلی برکات دارد؛ این تعاونی‌ها را باید دنبال کنند. وزیر محترم هم اینجا است؛(۴) حتماً با جدّیّت مسئله‌ی تعاونی‌ها را دنبال کنید و این مشکلاتی را که ذکر کردند در مورد تعاونی‌ها، برطرف کنید.

 در مورد عموم مردم، توصیه‌ی من به مردم مکرّراً گفته شده. عرض من این است به مردم عزیزمان که از کالای ساخت داخل حتماً استفاده کنند و آن کسانی که میتوانند، در سرمایه‌گذاری‌های مولّد حتماً شرکت کنند، از جمله در همین تعاونی‌ها یا یک جاهایی در بورس.

 فرهنگ کار جهادی و همکاری و تعاون را مردم بین خودشان، کسانی که میتوانند، حوزه‌ی نفوذی در بین مردم دارند، ترویج بکنند. خوشبختانه مردم ما آماده‌اند. شما ملاحظه کنید یک سیل می‌آید، یک زلزله می‌آید، مردم خودشان بدون اینکه کسی به آنها بگوید، وارد میدان میشوند. این تجربه‌ی ما است، مال امروز هم نیست؛ از قبل از انقلاب هم همین جور بود. من خودم چند تجربه‌ی موفّقِ عینیِ شخصی دارم در قضیّه‌ی کمکهای مردمی و تعاونهای مردمی برای این جور حوادث. در همین قضیّه‌ی سه روز پیش که در خیابانهای تهران یخ و بارندگی بود، تلویزیون نشان داد، من دیدم که چند نفر آدم، چند نفر مسلمان، آمدند شن و نمک آوردند! [اینها] نه عضو شهرداری‌اند، نه عضو خدمات شهرداری‌اند، نه عضو نیروی انتظامی‌اند، [بلکه] مردم معمولی‌اند، این خیابان هم خیابانِ متعلّق به آنها معلوم نیست باشد، آن ماشین‌هایی هم که دارند میروند ماشین‌های آنها نیستند، امّا ماشین گیر کرده، روی یخ نمیتواند حرکت کند، آمده شن میپاشد! یعنی مردم ما این جوری هستند؛ آماده‌اند. از این روحیه استفاده بشود برای ترویج کار جهادی. کار تولیدی را مردم تکریم کنند، احترام کنند به تولیدکننده و فعّالِ سالمِ اقتصادی. رفتارهای غلط را مردم زشت بدارند، منتها تعمیم ندهند. آنچه ما تأکید میکنیم این است که یک کار غلط را، یک کار زشت را که در یک جایی می‌بینند، تعمیم ندهند به همه؛ خب در هر جمعی ممکن است یک آدم نابابی وجود داشته باشد، که وجود هم دارد.

 یک چیزی هم در مصنوعات آحاد مردم، در همین کارها و تولیدهای کوچک، انسان مشاهده میکند که گاهی یک چیزی را تولید میکنند، تولید خیلی خوبی [هم] هست، نشان فرنگی به آن میزنند؛ من تعجّب میکنم؛ نشان فرنگی. یک مقدار جنس برای یک منطقه‌ی محرومی سفارش شده بود، تهیّه شده بود، یک نمونه‌اش را آوردند پیش من، من دیدم این یک نشان خارجی [دارد]؛ گفتم مگر نگفتید این تولید داخل است، بنا بود در داخل [تولید شود]؛ گفتند نه، این داخلی است، خیّاطش هم فلانی است، امّا این [نشان] را زده؛ گفتم بکَنید این را؛ این یکی از کارهای بد است که تولید داخلی را با نشان خارجی بیاورند به [مردم] بدهند.

 در مورد نخبگان علمی و دانشگاهی هم بارها من گفته‌ام: [اوّل] پرداختن به حلّ مسائل اصلی اقتصاد [لازم است]. ما در کشور مسائل فراوانی در زمینه‌ی اقتصاد داریم؛ دانشگاه‌ها میتوانند روی اینها کار کنند و [آنها را] حل کنند.

 دوّم،‌ میتوانند با دستگاه‌های تولیدی همکاری کنند، هم‌افزایی کنند؛ هم آنها به دستگاه تولیدی کمک میکنند، هم دستگاه تولیدی پاداش این کار را میدهد و مزد این کار را میدهد و به پیشرفت تحقیقات دانشگاهی کمک میکند. یک کار بسیار بابرکت و لازمی است این کار؛ البتّه سالهایی است که شروع شده؛ باید این ادامه پیدا کند.

 تربیت نیروی انسانی خلّاق و مبتکر و متناسب با نیازهای امروز. و کار علمی در مورد همین نظام بانکی و مسئله‌ی بودجه‌ریزی؛ اینها مشکلات ما است. ما الان در زمینه‌ی بودجه‌ریزی واقعاً‌ مشکل داریم. بنده هم، سفارش کرده‌ام، تأکید هم کرده‌ام، چهار ماه هم از اوّل سال فرصت دادیم که در این چهار ماه، نظام بودجه را اصلاح کنید؛ خب ‌نشده دیگر. گره علمی وجود دارد؛ این را باید دانشگاه‌ها حل کنند؛ در نظام بانکی ما هم همین ‌جور است. ماه رمضانها که من با دانشجو و استاد جلسه دارم، می‌آیند اینجا ساعتها صحبت میکنند، نظرات بسیار خوبی را ابراز میکنند؛ نه فقط اساتید، حتّی دانشجویان؛ دانشجوی کارشناسی ارشد،‌ دانشجوی دکتری می‌آیند اینجا صحبت میکنند، حرفهایی میزنند که انسان استفاده میکند از این حرفها؛ بنده واقعاً‌ استفاده میکنم؛ صاحب‌نظرند، میتوانند حل کنند؛ دستگاه‌های دولتی از اینها استفاده کنند، از اینها بخواهند و اینها هم اقدام کنند.

 توصیه‌ی مؤکّد بنده به نهادهای عمومی غیر دولتی این است که در کارهای اقتصادی مطلقاً رقیب بخشِ خصوصی نشوند. این، آن حرفی است که ما به همه‌ی نهادهای عمومی غیر دولتی گفتیم و میگوییم. در جاهایی که بخش خصوصی، یا توان لازم و امکانات را ندارد، یا رغبتی ندارد، وارد بشوند؛ اگر چنانچه بعد از مدّتی بخش خصوصی وارد آنجا شد، اینها از آنجا هم به یک نقطه‌ی دوردست‌تر و سخت‌تری مهاجرت کنند و بروند آنجا کار کنند، سرمایه‌گذاری کنند؛ و جداً از رقابت با بخش خصوصی پرهیز کنند.

 [در مورد] دستگاه‌های حکومتی، عمده‌ی توصیه‌های ما اینها است: اوّلین مطلبی که من اصرار دارم که دستگاه‌های حکومتی بجد دنبالش باشند، مسئله‌ی بهبود فضای کسب و کار است؛ همه‌ی این چیزهایی که این آقایان گفتند ناشی از عدم بهبود فضای کسب و کار است؛ قوانین مزاحم، مقرّرات مزاحم، عملکرد احیاناً غلط‌‌، نه از روی غرض‌ورزی که یک جاهایی هم ممکن است از روی غرض‌ورزی باشد. باید محیط مساعد تولید را در کشور به وجود بیاورند؛ یعنی محیط مساعدی به نفع حرکت تولیدی و جهت‌گیری تولید، در مقابل جهت‌گیری واردات و تکیه‌ی به خارج. ما متأسّفانه یک میراث بسیار تلخ و شومی از رژیم طاغوت داریم؛ آنجا اساس اقتصاد، اساس تحرکات اقتصادی و تجاری و مانند اینها مبتنی بود بر تکیه‌ی به واردات؛ این منتفی نشده، انقلاب خیلی از بنیانهای غلط را عوض کرد، [امّا] این را نتوانسته متأسّفانه بدرستی عوض کند؛ باید جدّیّت بشود در این قضیّه. فضای کشور را، فضای اقتصادی کشور را، فضای مالی و پولی کشور را، بانک را، گمرک را، بودجه را، تأمین اجتماعی را، مقرّراتِ اینها را در جهتی سوق بدهند که به نفع تولید باشد؛ واردات و واسطه‌گری و سفته‌بازی و مانند اینها در انزوا قرار بگیرد؛ این مهم‌ترین مسئله است.

 تعامل تکریم‌آمیز با فعّالان سالم و معتبر؛ خوشبختانه جمع کثیری از فعّالان اقتصادی ما مردمان سالم و معتبر و ریشه‌دار هستند، دارند واقعاً کار میکنند، بعضی برای خدا هم کار میکنند. البتّه بخش خصوصی به دنبال سود شخصی است و اشکالی هم ندارد امّا بعضی در کنار این [برای خدا کار میکنند]؛ من دیدم کسی را که پولدار بود، از آشناهای مشهدِ ما بود، گفت که من میتوانستم این پول را بگذارم در بانک و یک سود کلانی از آن بگیرم بدون هیچ دردسری، بدون مالیات، بدون مشکل، بدون بررسی و غیره، [امّا] دلم نیامد -در کار پرورش مرغ و مانند آن بود- رفتم گذاشتم آنجا؛ کارِ پُردردسر، تولیدی امّا محض رضای خدا؛ گفت دیدم برای انقلاب، این لازم است. ببینید، سود هم میبرد امّا خدا هم به او ثواب میدهد. یکی این مسئله.

 قوانین و دستورالعمل‌های مزاحم -که این مربوط به مجلس است- باید نسخ بشود، با مقرّرات تسهیل‌کننده جایگزین بشود. در برخی از قوانین، این اتّفاق افتاده؛ یعنی قوانین را تغییر داده‌اند به نفع تولید، لکن اجرائی نشده، قوانین خوبی گذاشته شده، بعضی‌هایش قانون‌گذاری شده، [لکن] اجرائی نشده، باید اجرائی بشود. مشکلات عمده‌ی ما در همین زمینه‌ی بانک و گمرک و مانند این چیزها است؛ اینها بایستی برطرف بشود که مجلس و دولت باید در این زمینه بِجد فعّالیت کنند.

 بعضی از خطاها در زمینه‌ی تولیدکنندگان به وجود می‌آید، این خطاها همه در یک سطح نیست؛ این‌ جور نیست که هر خطائی موجب این بشود که دستگاه‌های نظارتی بیایند بریزند سر آن واحد تولیدی و مشکلات برایش درست کنند؛ این توصیه‌ی ما است به [این] دستگاه‌ها. البتّه بعضی‌ها خیانت میکنند؛ آن حسابش جدا است امّا برخی از خطاها و اشتباهات هست که باید با تذکّر و فرصت دادن برطرف بشود. خوشبختانه رئیس محترم قوّه‌ی قضائیّه چندی پیش، شاید هفته‌ی پیش به من گفت که ما فلان تعداد -یک رقم خیلی بالایی- واحد تولیدی‌ را که در شرف تعطیل بود، رفتیم و نگذاشتیم تعطیل بشود. خب خیلی خوب است، باید دستگاه‌های نظارتی به این مطلب توجّه داشته باشند.

 یک مطلب هم در توصیه‌های لازم به دولت، عبارت است از ثبات در سیاستهای پولی و مالی؛ ثبات در سیاستها. سیاستهایی که هر چند ماه یک بار یا یک سال یک بار تغییر پیدا کند، ضربه‌های سختی به تولید کشور میزند.

 یک نکته‌ی دیگری که وجود دارد -که این هم باز ناشی از همین تجربه‌ی مبادلات با خارجی‌ها و مانند اینها است- [این است]: تجربه نشان داده که شرکتهای خارجی حاضر به انتقال فنّاوری‌های پایه و اساسی به کشور نیستند؛ حالا اینجا دوست ما گفتند که ما به فلان کشورها فنّاوری را صادر کردیم؛ گفتیم خوشا به کرمتان که فنّاوری را صادر میکنید! دیگران محصول را صادر میکنند، فنّاوری را صادر نمیکنند به ما؛ نمیگویم شما هم این کار را بکنید؛ نه، یک وقت هم شما لازم است فنّاوری را صادر کنید، خیلی هم خوب است، اعتبار هم هست برای کشور امّا دیگران این کار را نمیکنند؛ بخصوص در زمینه‌های اساسی؛ نفت، خودرو، پتروشیمی، در این مسائل. دستگاه‌های داخلی باید بجد کشور را و دستگاه‌های دولتی را بی‌نیاز کنند. همین طرحی که سال گذشته -یک سال یا دو سال پیش- وزارت نفت داشت که خارجی‌ها بیایند چاه‌های نفت را مثلاً این‌‌ جوری استخراج کنند و غیره، خب بله، ما یک عقب‌ماندگی‌هایی داریم در این زمینه، [امّا] من میگویم آن فکری، آن اندیشه‌ی دقیقی که میتواند بدون هیچ کمکی سلّول‌های بنیادی را در کشور تولید کند -آن روزی که ما تولید کردیم، دست یافتیم، یک صنعت بسیار پیچیده و نادری در دنیا بود- یا میتواند غنی‌سازی اورانیوم را از سه درصد و سه‌و‌نیم درصد به بیست درصد برساند در حالی که هیچ دستگاه بین‌المللی و دارندگان این صنعت حاضر نیستند اندکی کمک بکنند، نمیتواند در زمینه‌ی استحصال بهتر و بیشتر چاه‌های نفت به دولت کمک کند؟ قطعاً میتواند؛ یکی از کارهای اساسی همین است. باید برنامه‌ریزی کرد برای فنّاوری‌های اساسی و از این فرصت تاریخی هم استفاده بشود.

 ببینید، شرکتهای مربوط به نفت و شرکتهای مربوط به خودرو، زودتر از همه از کشور خارج شدند؛‌ بعضی‌ها غصّه خوردند؛ میتوان غصّه نخورد، خوشحال شد از این حادثه؛ خیلی خب، آنها رفتند، ما این همه امکانات در قطعات خودروسازی داریم؛ ‌که الان گفتند، اینجا یکی از دوستان بیان کردند؛ قطعات مورد نیاز در صنعت نفت، در خودرو،‌ در [صنایع] مهم، در ماشین‌سازی؛ میتوانیم از اینها استفاده کنیم. البتّه دولتی‌ها میتوانند نقش بسیار مؤثّری در این زمینه داشته باشند. قطعه‌سازی در حوزه‌های مختلف -نفت، خودرو، لوازم خانگی، حمل و ‌نقل، ماشین‌آلات- تجمیع بشود، اینها را با همدیگر تبادل کنند، هم‌افزایی کنند، نمایشگاه دائمی برای نشان دادن اینها تشکیل بشود. من قبلاً هم گفتم؛(۵) چند ماه قبل از این بنده گفتم که نیازهای صنایع مختلف در بخشهایی که گیر و گور دارند در صنایعشان، احصاء بشود، داده بشود به دستگاه‌های دانش‌بنیان یا به دانشگاه‌ها، اینها کاری را که در این زمینه کردند، نمایش بدهند؛ این اتّفاق افتاد، خوشبختانه یک قدم برداشته شد منتها کافی نیست. نمایشگاه دائمی قطعه‌سازی در بخشهای مختلف تشکیل بشود، به وجود بیاید و این کار انجام بگیرد.

 یک کار دیگر هم [این است]: توانایی‌های مهندسی و فنّاوری بسیار بالای دستگاه‌های نظامی منتقل بشود به دستگاه‌های غیرنظامی؛ سطح فعّالیّت مهندسی ما در بخش نظامی خوشبختانه ‌خیلی بالا است. این کارهایی که الان دارد انجام میگیرد، خیلی مهم است و فقط هم مال امروز نیست؛ الان شاید ده دوازده سال است که کارهای مهمی در زمینه‌ی صنایع نظامی دارد انجام میگیرد. من شاید این را در صحبتهای عمومی یک بار، دو بار گفته‌ام که یک مقاله‌ای من خواندم از یک ژنرال اسرائیلی در چند سال قبل از این که یک موشکی را بچّه‌های ما آزمایش کرده بودند؛ او مقاله نوشته بود در یک جایی -که برای من ترجمه کردند آوردند- که من با ایران بد هستم، با ایرانی‌ها بد هستم امّا در مقابل این حرکت تعظیم میکنم: [کشور] ایرانی که در این محاصره‌ی شدید قرار دارد، در حال محاصره بتواند یک چنین کاری بکند! البتّه بعد از آن کار، کارهای خیلی فراوانِ بهتر و مهم‌تر و جالب‌تری انجام گرفته؛ اینکه شما می‌بینید موشک بالستیک با برد دو هزار کیلومتر، حدّاکثر با اختلاف یک متر، دو متر، پنج متر به هدف میخورد، چیز خیلی بزرگی است، خیلی چیز مهمّی است. خب این توان مهندسی، این توان فنّاوری میتواند در مورد خودرو، در مورد نفت، در مورد بخشهای گوناگون، در مورد مسائل فضایی، در مسائل غیرنظامی به کار گرفته بشود؛ میشود این کار را کرد. البتّه خود دستگاه‌های نظامی هم خوشبختانه با دانشگاه‌ها ارتباطاتشان خوب است، از دانشگاه‌ها حدّاکثر استفاده را میکنند، این را هم دانسته باشید.

 یک مسئله هم مسئله‌ی حمایت از صادرات و حضور فعّالان اقتصادی در عرصه‌ی خارجی است که این را هم بعضی‌ از دوستان گفتند، کاملاً درست است؛ ما از ظرفیّت دیپلماسی‌مان میتوانیم استفاده کنیم. اطراف خود ما، سیصد چهارصد میلیون جمعیّت چسبیده‌ی به ما، [یعنی] همسایه‌های ما هستند که با بعضی‌شان هم روابط، عادی و خوب است؛ میتوانیم ما با اینها ارتباطات خوبی داشته باشیم. مسئولین دیپلماسی کشور، نشانهای ایرانی را در بیرون برجسته کنند؛ فرض کنید که وقتی شما در فلان جلسه‌ی بین‌المللی شرکت میکنید، کت و شلواری که پوشیده‌اید نشان خیّاط ایرانی دارد -[مثلاً] یک خیّاطی در سمنان این را دوخته، خیلی هم قشنگ دوخته- وقتی این برود، این نشان ترویج میشود؛ [باید] نشانهای ایرانی را ترویج کنند. حرفها و مفاهیم ایرانی را هم ترویج کنند؛ بعضی‌ها عکس این عمل میکنند. یکی از گله‌های ما از بعضی مسئولین کشور در سالهای گذشته این بود که میروند خارج و در جمع اروپایی‌ها صحبت میکنند، حرفی که میزنند یک حرف اروپایی است، یک حرفی است که یک متفکّر اروپایی مثلاً صد سال پیش گفته و حالا رسیده به دست ما، ایشان میرود آنجا تحویل آنها میدهد؛ خب اینکه در نظر او ارزشی ندارد، ما خودمان حرفهای نو داریم، حرفهای جدید داریم، حرفهای نشنیده داریم؛ اینها را بگوییم. عین همین قضیّه در این نشانهای ایرانی وجود دارد که بایست استفاده بشود. از روش تهاتر در بعضی از اجناس باید استفاده بشود.

 مسئله‌ی سیاستهای اصل ۴۴ را هم که عرض کردیم، مجدّداً تأکید میکنیم که سیاستهای اصل ۴۴ مسئله‌ی جایگزینیِ بخشِ خصوصی به جای بخش دولتی نبود؛ بخش خصوصی شأنی دارد، بخش دولتی هم شأنی دارد؛ اینها باید به هم کمک کنند، مزاحم هم نباید باشند. ما گفتیم «بخش دولتی مزاحم بخش خصوصی نباشد»؛ یعنی چه؟ یعنی آن کاری را که سرمایه‌ی بخش خصوصی میتواند انجام بدهد، بخش دولتی وارد آن نشود؛ اگر هم هست، بکشد کنار، بگذارد در اختیار بخش خصوصی؛ اینها بشوند مکمّل هم. امّا معنایش این نیست که بخش دولتی بکلّی از فعّالیّتهای اقتصادی کنار میرود؛ نه، یک کارهایی هست که جز بخش دولتی یا بخشهای عمومیِ غیر دولتی، کس دیگری نمیتواند انجام بدهد؛ باید وارد بشوند آنها را انجام بدهند، همان طور که عرض کردیم.

 بخش خصوصی و تعاونی باید حتماً توسعه پیدا کند. در بخش نفت و گاز، بخش خصوصی و تعاونی میتوانند حضور همه‌جانبه داشته باشند. یک قانونی اخیراً در این زمینه تصویب شده -در زمینه‌ی صنایعِ پایین‌دستیِ نفت و گاز- این قانون باید اجرائی بشود. بعضی از قوانین تصویب میشود در مجلس، اجرائی نمیشود؛ یعنی آئین‌نامه‌های لازم تهیّه نمیشود، همین طور میماند. باید سریعاً این کار انجام بگیرد؛ باید دنبال بکنند که این کار انجام بگیرد.

 و افزایش ظرفیّت تولید نفت و گاز، ایجاد ذخایر استراتژیک نفت و گاز،‌ اینها چیزهایی است که لازم است و در سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم اینها را گفته‌ایم.

 در مورد رسانه‌ها، من به رسانه‌ها توصیه میکنم این موفّقیّتها را منعکس کنند. رسانه‌ها روی بعضی از دلسوزی‌ها بعضی از اشکالات را منعکس میکنند؛ خیلی خب، عیبی ندارد، اشکالات را هم منعکس کنند که مسئولین اگر تلویزیون تماشا میکنند، بفهمند که اشکالات کجا است؛ لکن در کنار آن، موفّقیّتها را [بگویند]. همین حرفهایی که شما زدید، این کارهایی که در زمینه‌ی نفت شده، در زمینه‌ی آبزیان شده، در زمینه‌ی کارهای شیمیایی شده، اینها را منعکس کنند، بگویند به مردم، جوانها بفهمند، بعد هم ظرفیّتهای گوناگونِ فراوانی را که در سطح کشور وجود دارد معرّفی کنند که کسانی که استعداد دارند، آمادگی دارند، بروند دنبال اینها. البتّه مطالباتِ منطقیِ فعّالان اقتصادی را هم دنبال کنند که دولتی‌ها توجّه کنند. امشب یک نکته‌ی دیگر را هم ما در مورد رسانه‌ها از این برادران استفاده کردیم و آن، این است که خارجی‌ها می‌آیند پولهای کلان می‌آورند، سی میلیون دلار می‌آورند داخل و جنس خودشان را تبلیغ میکنند به وسیله‌ی مثلاً صدا و سیمای جمهوری اسلامی -پول میدهند دیگر- وقتی که این عرضه مشتری پیدا کرد، قیمت میرود بالا؛ قیمت که رفت بالا آن وقت این تولیدکننده‌ی داخلی هم که میخواهد برود صدا و سیما، باید همان پول را بدهد، و نمیتواند بدهد. توصیه‌ی بنده این است: من نمیگویم آن سی میلیون دلار را نگیرند؛ آن را بگیرید، هر چه میتوانید بیشتر هم بگیرید؛(۶) امّا فرق بگذارید، تعرفه‌ها را با حساب و کتاب قرار بدهید؛ برای تولیدکننده‌ی خارجی یک تعرفه قرار بدهید، برای تولیدکننده‌ی داخلی یک تعرفه‌ی دیگر قرار بدهید؛ یعنی کاری نکنید که تولیدکننده‌ی داخلی نتواند نشان خودش را در کشور ترویج کند.

 خب، حرف ما تمام شد. همه بدانند؛ هم دوستان ما، هم دشمنان ما. ما در عرصه‌ی جنگ نظامی دشمن را عقب زدیم، در عرصه‌ی جنگ سیاسی دشمن را عقب زدیم، در عرصه‌ی جنگ امنیّتی دشمن را عقب زدیم -همین کارهای این چند روز، کارهای امنیّتی بود؛ اینها کارهای مردمی نبود، کار امنیّتی بود؛ عقب‌زده شدند- در عرصه‌های مختلف دشمن را عقب زده‌ایم؛ به توفیق الهی، در عرصه‌ی جنگ اقتصادی هم دشمن را به طور قاطع عقب خواهیم زد.

 امیدواریم که ان‌شاء‌الله خدای متعال توفیقات شماها را زیاد کند. و آن طوری که از مسائل مربوط به تولید و آنچه امسال پیش آمده برای من گزارش شده، بنده آینده‌ی روشنی را ان‌شاء‌الله می‌بینم در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، که عرض کردیم کلید آن هم همین تولید است و رونق تولید است و ان‌شاء‌الله روزبه‌روز این راه روشن‌تر خواهد شد و دوستان ان‌شاء‌الله توفیقات بیشتری را به دست خواهند آورد. و بحمدالله اوضاع را، افق را، بنده روشن می‌بینم؛ یعنی [با توجّه به] آنچه در مقابل چشم بنده است، بر اساس تجربه‌ها و بر اساس اطّلاعاتی که بنده دارم، افق را کاملاً من روشن می‌بینم.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته


۱) در ابتدای این دیدار، ده نفر ازتولیدکنندگان، کارآفرینان و فعّالان اقتصادی مطالبی بیان کردند.
۲) آقای مهدی خسروی
۳) سعدی
۴) آقای دکتر محمّد شریعتمداری (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) در جلسه حضور داشت.
۵) بیانات در دیدار مسئولان نظام (۱۳۹۸/۲/۲۴)
۶) خنده‌ی حضّار

بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

قبل از اینکه بحث را شروع بکنیم، من عرض بکنم که در این یکی دو روز خب یک حوادثی به دنبال مصوّبه‌ی سران کشور، سران قوا اتفاق افتاد؛ دیروز، دیشب، پریشب، در برخی از شهرهای کشور، و متأسفانه مشکلاتی هم درست شد، تعدادی جان باختند و مراکزی تخریب شد، از این کارها هم شد در این یکی دو روزه. چند نکته را باید توجه داشت؛ اولاً وقتی یک چیزی مصوبه‌ی سران کشور هست، آدم باید با چشم خوش‌بینی به او نگاه کند، بنده در این قضیه سررشته ندارم یعنی تخصص این کار را ندارم، گفتم هم به آقایان؛ گفتم من چون نظرات کارشناس‌ها هم در این قضیه‌ی بنزین مختلف است، بعضی‌ها آن را لازم و واجب میدانند بعضی‌ها مضر میدانند، بنابراین من هم که صاحبنظر نیستم در این قضایا؛ گفتم من صاحبنظر نیستم لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند من حمایت میکنم. من این را گفتم، حمایت هم میکنم. سران قوایند، نشستند با پشتوانه‌ی کارشناسی یک تصمیمی برای کشور گرفتند، باید عمل بشود به آن تصمیم؛ این یک نکته.

نکته‌ی دوم اینکه خب بله، یقیناً بعضی از مردم از این تصمیم یا نگران میشوند یا ناراحت میشوند یا به ضررشان است یا خیال میکنند به ضررشان است به هر تقدیر ناراضی میشوند، لکن آتش زدن به فلان بانک این کار مردم نیست، این کار اشرار است؛ کار اشرار است، این را باید توجه داشت. در یک چنین حوادثی معمولاً اشرار، کینه‌ورزان، انسانهای ناباب وارد میدان میشوند، گاهی بعضی از جوانها هم از روی هیجان با اینها همراهی میکنند و این‌جور مفاسد را به بار می‌آوردند. این مفاسد هیچ مشکلی را درست نمیکند جز اینکه علاوه‌ی بر هر مشکلی که هست، ناامنی را هم اضافه میکند. ناامنی بزرگ‌ترین مصیبت برای هر کشوری است، برای هر جامعه‌ای است، اینها قصدشان این است. شما ملاحظه کنید در این دو روز تقریباً یعنی دو شب و یک روزی که از این قضایا گذشته همه‌ی مراکز شرارت دنیا علیه ما این کارها را تشویق کردند، از خانواده‌ی منحوس خبیث خاندان پهلوی تا مجموعه‌ی خبیث و جنایتکار منافقین، اینها دارند مرتباً در فضای مجازی و در جاهای دیگر دارند تشویق میکنند ترغیب میکنند که این شرارتها انجام بگیرد. من عرضم این است هیچ کس به این اشرار کمک نکند، هیچ انسان عاقل و شایسته‌ای که به کشور خودش علاقه مند است، به زندگی راحت خودش علاقه مند است، به اینها نباید کمک بکند؛ اینها اشرارند، این کارها کار مردم معمولی نیست.

مسئولین هم البته دقّت کنند، مواظبت کنند، هرچه ممکن است از مشکلات این کار کم کنند. حالا من دیروز دیدم در تلویزیون که بعضی از مسئولین محترم آمدند گفتند که ما مراقبیم که این افزایش قیمت موجب افزایش قیمت اجناس و کالاها نشود؛ خب بله این مهم است، چون الان گرانی هست، بنا باشد باز اضافه بشود گرانی خب این برای مردم خیلی مشکلات درست میکند، باید مراقبت کنند. این مراقبت‌ها را اینها بکنند، مسئولین حفظ امنیت کشور هم به وظایفشان عمل کنند، مردم عزیز ما هم که خوشبختانه در قضایای گوناگون این کشور بصیرت خودشان را، آگاهی خودشان را نشان دادند بدانند که این حوادث تلخ از ناحیه‌ی کیست و چگونه است، این آتش زدن و خراب کردن و ویران کردن و دعوا کردن و ناامنی ایجاد کردن مال چه کسی است، این را بفهمند توجه کنند که میفهمند هم مردم ملتفتند، و از اینها فاصله بگیرند. این آن توصیه‌ی ما است، مسئولین کشور هم به وظایف‌شان به طور جدی عمل کنند.

 بالاخره وقتی یک تصمیمی گرفته شد از ناحیه‌ی سران سه قوّه، بحث دولت نیست، بحث یک وزارتخانه نیست، سران سه قوّه‌ی کشور نشستند یک تصمیمی گرفتند؛ به یک پشتوانه‌ی کارشناسی هم متّکی است. گفتم من صاحب‌نظر نیستم در این قضیّه لکن به عنوان یک آدمی که میبیند مسئولین کشور تصمیم گرفتند. زمان امام (رضوان‌اللّه‌علیه) هم همین جور بود؛ یک کارهایی را مسئولین، سران سه قوّه تصمیم میگرفتند و اجرا میشد، حالا هم همین جور است. امیدواریم ان‌شاء‌اللّه به کمک مردم، به هم‌فکری و هم‌افزایی مسئولین و دلسوزی و پیگیری آنها و لطف الهی ان‌شاء‌اللّه این کار به بهترین وجهی پیش برود.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

تبریک عرض میکنم روز میلاد باعظمت نبیّ مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله) و حضرت امام جعفر صادق (سلام الله علیه) را. عظمت این روز به قدر عظمت ولادت پیغمبر اسلام است؛ باید قدر دانست این روز و روزهای بزرگی از این قبیل را. پیغمبر بزرگوار اسلام اوّل‌شخص و برترین انسانِ مخلوقِ پروردگار است؛ از همه‌ی انبیا، از همه‌ِی اولیا، از همه‌ی خلق عالم در طول تاریخ، نبیّ مکرّم اسلام برتر و بالاتر و باعظمت‌تر است.
فاق النّبیّین فی خَلق و فی خُلُق
و لم یدانوه فی علم و لا کرم

و کلّهم من رسول الله ملتمس
غرفاً من البحر او رشفاً من الدّیم(۱)

به معنای واقعی کلمه، وجود مقدّس پیغمبر قلّه‌ی عالم وجود و برترین نقطه‌ی عالم امکان است. قرآن، خود را «نور» توصیف کرده است؛ در قرآن یکی از تعبیراتی که درباره‌ی خود قرآن شده است «نور» است: قَد جٰاءَکُم مِنَ اللهِ نورٌ وَکِتٰبٌ مُبین؛(۲) قرآن نور است. از همسر مکرّم پیغمبر اسلام نقل شده است که درباره‌ی پیغمبر سؤال کردند، ایشان در جواب گفت «کان خُلقه القرآن»؛(۳) یعنی قرآن مجسّم؛ پس پیغمبر هم نور است. نور وسیله‌ی روشنایی و وسیله‌ی حیات انسان است، پیغمبر وسیله‌ی روشنایی و حیات جوامع انسانی است. اینها چیزهایی است که بشر بتدریج به اینها خواهد رسید. به معنای واقعی کلمه، وجود مقدّس پیغمبر نور است که آن شاعر عرب هم میگوید «ولد الهدیٰ فالکائنات ضیاء»؛ به معنای واقعی کلمه همین جور است. «و فم الزّمان تبسّم و ثناء»؛(۴) خدا کند که دنیای اسلام این جور باشد؛ در روز ولادت پیغمبر بر لبان دنیای اسلام تبسّم باشد، غم و اندوه ننشیند؛ این آرزوی ما است.

دو سه مطلب را من یادداشت کرده‌ام که عرض بکنم. یکی درباره‌ی هفته‌ی وحدت است. ما در جمهوری اسلامی این هفته را، یعنی از دوازدهم تا هفدهم [ربیع‌الاوّل] را، به عنوان هفته‌ی وحدت نامگذاری کرده‌ایم. این یک نامگذاری محض نیست، یک حرکت سیاسی و تاکتیکی هم نیست؛ این یک اعتقاد و ایمان قلبی است. جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه معتقد به لزوم اتّحاد امّت اسلامی است. این [کار] سابقه هم دارد؛ یعنی مخصوص زمان ما و دوران جمهوری اسلامی نیست. مرجع بزرگی مثل مرحوم آیت‌الله بروجردی که مرجع کلّ دنیای شیعه در زمان جوانی ما بود، طرف‌دار جدّی وحدت اسلامی بودند، طرف‌دار جدّی تقریب مذاهب اسلامی بودند؛ با بزرگان علمای دنیای اسلام و اهل سنّت مراوده داشتند، گفتگو داشتند؛ این یک اعتقاد است، یک اعتقاد قلبی و عمیق است. بعضی‌ها تصوّر میکنند یا وانمود میکنند که این یک تاکتیک سیاسی است؛ نه، این جور نیست؛ این یک ایمان قلبی است؛ معتقدیم به این و معتقدیم که خدای متعال این را از ما خواسته است.

البتّه وحدت مراتبی دارد؛ اتّحاد دنیای اسلام مراتبی دارد؛ پایین‌ترین مرتبه‌اش این است که جوامع اسلامی، کشورهای اسلامی، دولتهای اسلامی، اقوام اسلامی، مذاهب اسلامی، علیه هم دست به تعرّض نزنند، با هم معارضه نکنند، به یکدیگر ضربه نزنند؛ این قدم اوّل است. البتّه بالاتر از این، این است که دنیای اسلام علاوه بر اینکه به یکدیگر ضربه نمیزنند، در مقابل دشمن مشترک هم دست به دست هم بدهند، اتّحاد واقعی و کافی داشته باشند، از یکدیگر دفاع کنند. این هم یک قدم بالاتر است؛ از این بالاتر هم این است که کشورهای اسلامی،‌ ملّتهای اسلامی هم‌افزایی کنند. کشورهای اسلامی از لحاظ علمی، از لحاظ ثروت، از لحاظ امنیّت، از لحاظ قدرت سیاسی در یک سطح نیستند، میتوانند به یکدیگر کمک کنند، هم‌افزایی کنند، آنهایی که بالاترند در هر بخشی، دست آن کسانی را که پایین‌تر هستند بگیرند؛ این هم یک مرحله‌ای از وحدت است. مرحله‌ی بالاتر هم این است که همه‌ی دنیای اسلام متّحد بشوند در جهت رسیدن به تمدّن نوین اسلامی. این چیزی است که جمهوری اسلامی هدف غایی قرار داده: رسیدن به تمدّن اسلامی، منتها تمدّن متناسب با این زمان، تمدّن نوین اسلام. اینها مراتب وحدت است.

خب حالا شما ملاحظه کنید پایین‌ترین این مراتب چه بود؟ این بود که کشورهای اسلامی به یکدیگر تعرّض نکنند و در مقابل دشمن مشترک در کنار هم قرار بگیرند؛ اگر همین را امروز ما رعایت میکردیم، این همه مصیبت در دنیای اسلام وجود نداشت. اگر چنانچه در قضیّه‌ی فلسطین که بزرگ‌ترین مصیبت دنیای اسلام مسئله‌ی فلسطین است -چون یک ملّت را از خانه‌ی خودش، از وطن خودش بیرون کردند، کسانی را آوردند در آنجا ساکن کردند، حاکم کردند و صاحب‌خانه‌ها را زیر این فشار قرار میدهند؛ ملاحظه میکنید این وضع غزّه است و جنایات صهیونیست‌ها، این وضع این طرف [دیگر] کشور فلسطین و‌ ساحل غربی است- دنیای اسلام به همین پایین‌ترین مراحل وحدت خود را ملتزم میکردند، پایبند میکردند، این اتّفاقات نمی‌افتاد، دشمن جرئت نمیکرد این کار را بکند. شما ملاحظه کنید در دنیای اسلام چه حوادثی، جنگهای خونینی [اتّفاق افتاده]؛ قضیّه‌ی یمن، قضایای گوناگون منطقه‌ی غربی،‌ شمال آفریقا؛ اینها همه بر اثر این است که ما بین خودمان کمترین حدّ وحدت را که اسلام از ما خواسته است مورد توجّه قرار ندادیم؛ این وظیفه‌ی بسیار سنگینی است. این را ما عرض میکنیم برای صاحبان افکار روشن،‌ برجسته. بحمدالله دنیای اسلام از انسانهای برجسته‌ای برخوردار است، صاحبان فکری هستند، به طور جدّ دنبال باشند. جوانها، ملّتهای مسلمان علاقه‌مندند امّا دستهای تفرقه‌افکن وجود دارد دیگر، که باید در مقابل اینها ایستاد. در دنیای اسلام امروز از شمال آفریقا تا شرق آسیا تا میانمار مسلمانها زیر فشارند؛ در شرق و غرب دنیای اسلام مسلمانها زیر فشارند.

در زمینه‌ی فلسطین هم این جمله را من عرض بکنم؛ موضع ما در قضیّه‌ی فلسطین یک موضع اصولی است؛ یک موضع قطعی و اصولی است. از پیش از پیروزی انقلاب، از اوایل نهضت، امام بزرگوار ما به خطر نفوذ صهیونیسم و دخالت صهیونیسم و ظلم صهیونیسم تصریح کرد؛ از اوّل انقلاب هم ما در این موضع قرار گرفتیم. اوّلین کاری که جمهوری اسلامی کرد، این بود که مرکز صهیونیست‌ها در تهران را که مال رژیم قبل بود، از آنها گرفت، بیرونشان کرد، داد به فلسطینی‌ها؛ این یک کار واقعی و نیز یک کار نمادین بود و تا امروز ما در موضع خودمان قرار داریم. ما از فلسطین حمایت کردیم، به فلسطینی‌ها کمک کردیم، باز هم کمک میکنیم، هیچ گونه ملاحظه و رودربایستی هم در این قضیّه نداریم. باید همه‌ی دنیای اسلام به فلسطین کمک کنند.

مکرّر در بیانات امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) و بیانات مسئولین جمهوری اسلامی، محو دولت اسرائیل مطرح شده است؛ دشمنان این را بد معنا میکنند؛ محو دولت اسرائیل به معنای محو مردم یهودی نیست -ما با آنها هیچ کاری نداریم- [منظور] محو آن حکومت است، محو آن رژیم تحمیلی است. «محو اسرائیل» یعنی مردم فلسطین که صاحبان واقعی آن سرزمینند -چه مسلمانشان، ‌چه مسیحی‌شان، چه یهودی‌شان- خود صاحبان اصلی دولت خودشان را انتخاب بکنند؛ بیگانه‌ها و اراذل و اوباشی مثل نتانیاهو و مانند اینها را که واقعاً اراذلند، از بین خودشان ازاله کنند، بیرون کنند، کشور را خودشان اداره کنند؛ محو اسراییل یعنی این، و این اتّفاق خواهد افتاد. بعضی استبعاد(۵) میکنند که چطور مثلاً بعد از گذشت هفتاد سال [فلسطین مستقل میشود]؛ کشورهای بالکان و بعضی از کشورهای دیگر هم بعد از شصت سال، هفتاد سال که در تصرّف دیگران بودند مستقل شدند، برگشتند به ملّتهای خودشان؛ هیچ بُعدی ندارد. وَ ما ذٰلِکَ عَلَی اللهِ بِعَزیز؛(۶) این اتّفاق خواهد افتاد. ما طرف‌دار مردم فلسطین هستیم، ما طرف‌دار استقلال فلسطین هستیم، ما طرف‌دار نجات فلسطین هستیم، ما یهودستیز نیستیم؛ در کشور خود ما عدّه‌ای یهودی وجود دارند که با کمال امنیّت دارند زندگی میکنند. پس این هم یک نکته.

نکته‌ی بعدی اینکه ما که طالب وحدتیم و برای وحدت دل میسوزانیم. باید بدانیم این فکر، این خواسته و مطلوب، دشمنان جرّاری(۷) هم دارد؛ در رأس این دشمنان هم فعلاً در این دوران، رژیم ایالات متحده‌ی آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی است؛ اینها دشمنان وحدت اسلامند. آمریکا فقط دشمن جمهوری اسلامی نیست؛ بعضی‌ها خیال میکنند دعوا فقط بین جمهوری اسلامی و آمریکا است؛ بله جمهوری اسلامی چون فعّال است دشمنیِ بیشتری با او میشود امّا با دنیای اسلام با کشورهای اسلامی دشمنند؛ با فلسطین دشمنند، با ملّتهای غرب آسیا دشمنند، با ملّتهای شمال آفریقا دشمنند، با مجموعه‌ی مسلمانها دشمنند؛ علّت هم در ماهیّت اسلام است؛ چون اسلام نفی ظلم است، نفی سلطه است، نفی استکبار است. نظام سلطه -که فعلاً در رأس آن آمریکا است؛ یک روز در رأسش انگلیس بود یا دیگران بودند، امروز در رأس نظام سلطه آمریکا است- با منطق اسلام، با هویّت اسلام، با معنای اسلام مخالف است. البتّه با جمهوری اسلامی بیشتر مخالفند؛ اینها با سعودی هم مخالفند؛ بعضی خیال میکنند که آمریکایی‌ها با جمهوری اسلامی دشمنند، با سعودی‌ها [دوستند]؛ نه، با آنها هم دشمنند، اینکه [آمریکا] صریحاً بگوید سعودی‌ها غیر از پول چیزی ندارند، دشمنی نیست؟ معنای این حرف چیست؟ معنایش این است که پول دارند باید برویم پولشان را بچاپیم! دشمنی به یک کشور، به یک ملّت از این بالاتر؟ خُب بفهمند! طرفهایشان بفهمند دشمنی را؛ بفهمند در مقابل این دشمنی وظیفه‌ی یک انسان باشرف چیست و شرف اسلامی، غیرت اسلامی، غیرت عربی در مقابل یک چنین اهانتی چه اقتضا میکند؟ وظیفه‌ی خودشان را بفهمند؛ نمیفهمند. [اینها] با همه دشمنند.

حضور آمریکا در این منطقه‌ی ما جز شر و فساد هیچ اثری نداشته؛ پا در این منطقه گذاشتند، با خودشان شر و فساد آوردند. هر جایی که قدم میگذارند یا ناامنی است یا جنگ داخلی است یا کارهایی از قبیل ایجاد داعش است؛ ما میخواهیم چهره‌ی واقعی آمریکا دیده بشود، ملّتهای مسلمان بفهمند چهره‌ی واقعی آمریکا چیست و کیست و پشت این ظواهر طرف‌داری از دموکراسی و حقوق بشر و این حرفهای دروغ و نفاق‌آلودی که میزنند چیست؛ مردم باید این را بفهمند.

به نظر ما سلاح اصلی آمریکا هم در این منطقه که ما در جمهوری اسلامی مراقب این معانی هستیم، نفوذ است -نفوذ در مراکز حسّاس و تصمیم‌گیر- ایجاد تفرقه است، ایجاد تزلزل در عزم ملّی ملّتها است، ایجاد بی‌اعتمادی میان ملّتها، میان ملّتها و دولتها، دستکاری در محاسبات تصمیم‌گیران و وانمود کردن اینکه حلّال مشکلات این است که زیر پرچم آمریکا بروید و تسلیم آمریکا بشوید و حرف آمریکا را قبول بکنید، هر چه او گفت عمل کنید و گوش کنید، این حلّال مشکلات است؛ این را در ذهنیّت تصمیم‌گیران ملّتهای اسلامی و کشورهای اسلامی میخواهند وارد کنند؛ سلاحهای آنها اینها است که از سلاحهای سخت و سلاحهای نظامی خطرناک‌تر است. حقیقتاً آنچه انسان مشاهده میکند در کار اینها، همان نفاقی است که در قرآن کریم [فرموده:] کَیفَ وَ اِن یَظهَروا عَلَیکُم لا یَرقُبوا فیکُم اِلًّا وَ لاذِمَّةً یُرضونَکُم بِاَفواهِهِم وَتَأبی قُلوبُهُم؛(۸) این جوری‌ هستند؛ خداوند متعال توصیف کرده اینها را.

نکته‌ی بعدی این است که علاج این دشمنی هم یک چیز بیشتر نیست و آن «فَاستَقِم کـَما اُمِرتَ»؛ ایستادگی [است]. خداوند متعال به پیغمبرش در مقابل این مشکلات فرمود:  فَاستَقِم کـَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛(۹) استقامت، ایستادن. البتّه ایستادگی سختی‌هایی هم دارد، نه اینکه کار آسانی است؛ لکن تسلیم شدن، سختی‌های بیشتری دارد؛ فرقش هم این است که شما در راه استقامت و مقاومت هر سختی‌ای که متحمّل بشوید، خدای متعال به شما اجر خواهد داد: ذٰلِکَ بِاَنَّهُم لا یُصیبُ‌هُم ظَمَاٌ وَ لا نَصَبٌ وَلا مَخمَصَةٌ فی سَبیلِ ‌اللهِ‌ وَلایَطَئونَ مَوطِئًا یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلًا اِلّا کُتِبَ لَهُم بِه! عَمَلٌ صٰلِح.(۱۰) هر سختی‌ای که شما تحمّل بکنید، یک عمل صالح است؛ در حالی که اگر تسلیم دشمن بشوید، سختی‌هایتان هیچ اجری هم پیش خدای متعال ندارد، بلکه تن به ظلم دادن مجازات هم دارد. قرآن این جوری دستور میدهد: نه ظلم کنید، نه زیر بار ظلم بروید.

مطلب آخر راجع به عمل صالح: کُتِبَ  لَهُم بِه! عَمَلٌ صٰلِح.(۱۱) من عرض میکنم که امروز در دنیای کنونی، هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی که در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملّتها [باشد]، در جهت استقلال فرهنگی کشورها و ملّتها باشد، در جهت استقلال و رشد اقتصادی کشورها و ملّتها باشد، در جهت وحدت باشد، در جهت اقتدار امّت اسلامی باشد، در جهت ترویج علم در دنیای اسلام باشد، در جهت رشد دادن جوانهای دنیای اسلام باشد، هر حرکتی در این جهت عمل صالح است، حسنه است. اگر شما در زمینه‌ی علم کار میکنید، در زمینه‌ی تحقیقات کار میکند، در زمینه‌ی انرژی هسته‌ای کار میکنید [عمل صالح است]. انرژی هسته‌ای نیاز ملّتها است؛ فردای این عالَم، همه‌ی ملّتها احتیاج به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای دارند؛ انحصارطلبان غربی میخواهند این را در اختیار خودشان نگه دارند و قطره‌قطره به ملّتها بدهند در مقابل شرف ملّتها، در مقابل استقلال ملّتها. اینکه با حرکت هسته‌ای جمهوری اسلامی مقابله میکنند، به خاطر این است؛ وَالّا خودشان هم میدانند که ما از جهت مبنایی، دینی، اعتقادی، دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم و [با آن] مخالفیم. میخواهند این دانش، این صنعت، این توانایی، وجود نداشته باشد؛ نسبت به ما هم همین جور است، نسبت به دیگران هم همین جور است؛ میگویند از ما بخرید، خودتان غنی‌سازی نکنید. هر حرکتی در راه به دست آوردن این قدرت انجام بگیرد عمل صالح است؛ هر فعّالیّت مهمّ اقتصادی انجام بگیرد عمل صالح است؛ هر حرکتی در جهت کمک به مردم، کمک به مستضعفین، کمک به فقرا انجام بگیرد عمل صالح است؛ هر حرکتی در جهت تبلیغ حقایق و مقابله‌ی با موهومات انجام بگیرد عمل صالح است.

شما روشنفکران دنیای اسلام و علمای دینی جهان اسلام که بحمدالله عدّه‌ای اینجا هستید -میهمانان هفته‌ی وحدت- و از دنیای اسلام کسان زیادی اینجا حضور دارید، روشنفکر هم در میان شما هست، علمای دینی هم در میان شما هستند، ببینید امروز چه عرصه‌ی وسیعی در مقابلتان هست برای عمل صالح! چقدر شما عمل صالح میتوانید انجام بدهید! بنویسید، قلم بزنید، از حق دفاع کنید، سینه سپر کنید و از دشمن نترسید: اَّلَّذینَ یُبَلِّغونَ رِسالٰتِ اللهِ وَ یَخشَونَه وَ لا یَخشَونَ اَحَدًا اِلَّا اللهَ وَ کَفیٰ بِاللهِ حَسیبًا.(۱۲) محاسبه‌اش هم با خدا است؛ خدا محاسبه خواهد کرد، به شما اجر خواهد داد. بنده به شما عرض میکنم دنیای اسلام به فضل الهی یک روزی که آن روز خیلی هم دور نیست، تحقّق این آرزوها را تماماً خواهد دید بحول الله و قوّته.

والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته


۱) شرف‌الدّین بوصیری. قصیده‌ی بُرده
۲) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۱۵؛ «... قطعاً برای شما از جانب خدا روشنایی و کتابی روشنگر آمده است.»
۳) شرح نهج‌البلاغه (ابن ابی‌الحدید)، ج ۶، ص ۳۴۰
۴) احمدشوقی. دیوان اشعار (الشّوقیّات)
۵) بعید شمردن
۶) سوره‌ی ابراهیم، آیه‌ی ۲۰ و سوره‌ی فاطر آیه‌ی ۱۷؛ «و این [کار] بر خدا دشوار نیست.»
۷) بسیار کُشنده، جنایتکار
۸) سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ِی ۸؛ « چگونه [برای آنان عهدی است] با اینکه اگر بر شما دست یابند، درباره‌ی شما، نه خویشاوندی را مراعات میکنند و نه تعهّدی را؛ شما را با زبانشان راضی میکنند و حال آنکه دلهایشان امتناع میورزد ...»
۹) سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۱۱۲؛ « پس، همان‌گونه که دستور یافته‌ای ایستادگی کن و هر که با تو توبه کرده [نیز چنین کند] و طغیان مکنید ...»
۱۱) سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۱۲۰؛ «... چرا که هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی‌ای در راه خدا به آنان نمیرسد و در هیچ مکانی که کافران را به خشم می‌آورد قدم نمیگذارند و از دشمنی غنیمتی به دست نمی‌آورند مگر اینکه به سبب آن، عمل صالحی برای آنان [در کارنامه‌شان] نوشته میشود ...»
۱۲) همان
۱۳) سوره‌ی احزاب، آیه‌ی ۳۹؛ «همان کسانی که پیامهای خدا را ابلاغ میکنند و از او میترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند. و خدا برای حسابرسی کفایت میکند.»

خبرگزاری دولتی لبنان از شهر صیدا در جنوب این کشور گزارش داد: معترضان پرچم های اسرائیل و آمریکا را در میدان ایلیا شهر صیدا به آتش کشیدند.

معترضان همچنین شعارهایی در مخالفت با "دخالت آمریکا" در امور داخلی کشورشان سر دادند.

آنها در اشاره به مواضع دخالت آمیز اخیر جفری ویتلمن سفیر سابق آمریکا در بیروت خطاب به او شعار دادند: "ویلتمن برو بیرون. خاک کشورم آزاد باقی خواهد ماند".

در همین راستا، شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان در مصاحبه با خبرگزاری رویترز تاکید کرد که آمریکا در روند تشکیل دولت جدید لبنان دخالت می کند و این دخالت علت اصلی تاخیر در تشکیل دولت است.

کشور آمریکا , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان ,

وی گفت: اولین مانع در تشکیل دولت لبنان، آمریکا است زیرا خواهان دولتی براساس خواست و تمایل خودش است اما ما خواهان دولتی براساس خواست و تمایل ملت لبنان و نیازهای آنها هستیم.

شیخ نعیم قاسم با اشاره به سخنان جفری ویلتمن سفیر اسبق آمریکا در لبنان در یکی از کمیته های کنگره آمریکا درباره لبنان گفت: ویلتمن آشکارا می گوید که آمریکا چه می خواهد. آمریکا خواهان دولتی است که با غرب کار کند و به طور مستقیم منافع آمریکا را برآورده کند. این محتوای سخن ویلتمن است. ما باید براساس در نظر گرفتن منافع لبنان و همسو با گزینه های ملت این کشور تلاش کنیم.

ارزش همه اعمال صالح، یکسان نیست. بلکه برخی اعمال صالح بر برخی دیگر برتری دارند، بنابراین در میان عمل‌های صالح، آنچه از همه بالاتر است، آن عملِ صالحی است که در آن مجاهدت وجود دارد.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ (98/8/24) از کلیدواژه «عمل صالح» استفاده کردند و توصیه‌هایی را متناسب با این مفهوم قرآنی بیان کردند. از دیدگاه رهبر انقلاب عمل صالح مفهومی تمدنی دارد تا آنجا که تشکیل نظام اسلامی توسط امام خمینی را بالاترین مصداق عمل صالح دانسته‌اند. به همین مناسبت بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در این یادداشت گستره عمل صالح و نقش تمدنی آن را بررسی کرده است.

 

توصیه اصلی ایشان این بود که روشنفکران، علما، بزرگان و مسئولان جهان اسلام، در وضعیت موجود هر کاری که برای پیشبرد اهداف جهان اسلام لازم است انجام دهند و تمام آن کارها، «عمل صالح» است. با توجه به این توصیه، دو سؤال مهم به وجود می‌آید. سؤال اول این است که با توجه به تعبیر «هر کاری»، عمل صالح به چه معناست که شامل همه کارهای انسان می‌تواند بشود؟ و سؤال دوم اینکه، چگونه هر کاری را تبدیل به عمل صالح کنیم؟ و به عبارت بهتر، کاری که مصداق عمل صالح است، چه شرایطی باید داشته باشد؟ در این یادداشت علاوه بر اینکه به این دو سؤال پاسخ می‌دهیم، اهمیت و برخی از آثار عمل صالح را براساس آیات قرآن با تفسیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیان می‌کنیم.

 

الف) گستره مصادیق عمل صالح

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای معتقد است «ایمان و عمل صالح فقط اعتقاد به خدا و خواندن نماز و گرفتن روزه نیست.»(1) لذا مصادیق عمل صالح را بسیار گسترده می‌دانند. مثلاً اعمالی مانند شرکت در انتخابات(2)، تبلیغ(3)، کار و کارگری(4)، فعالیت اقتصادی(5)، تدریس و درس‌آموزی(6)، حضور در راهپیمایی 9 دی(7) را از مصادیق عمل صالح می‌دانند. همچنین در جای دیگر، «تربیت جسم و جان خود، یعنی درس خواندن، کار کردن و بیکار نگشتن، یعنی رفتار خود را با انسان‌ها - با خانواده و با بیگانه - رفتار شایسته قرار دادن، یعنی گذشت، کمک و تواضع.» (8) را از مصادیق عمل صالح دانسته‌اند. شمولیت و گستره مفهوم عمل صالح نسبت به مصادیق بسیار را می‌توان به وضوح در بیانات ایشان دید. استفاده از کلماتی مانند «هر کاری» و «هر کسی» نشانگر این مطلب است. به عنوان مثال، موضوع حماسه اقتصادی، عرصه‌ای است که «هرکسی که در این زمینه اقدام و عمل بکند، قطعاً مصداق «وَ عَمِلوا الصالِحات» (9) خواهد بود. (10)

 

در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی نیز از عباراتی مانند «هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی» استفاده کردند و فرمودند: «امروز در دنیای کنونی، هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی که در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملّتها (باشد)، در جهت استقلال فرهنگی کشورها و ملّتها باشد، در جهت استقلال و رشد اقتصادی کشورها و ملّت‌ها باشد، در جهت وحدت باشد، در جهت اقتدار امّت اسلامی باشد، در جهت ترویج علم در دنیای اسلام باشد، در جهت رشد دادن جوان‌های دنیای اسلام باشد، هر حرکتی در این جهت عمل صالح است، حسنه است.»(11) نکته مهم اینکه با وجود این شمولیت، ارزش همه اعمال صالح، یکسان نیست. بلکه برخی اعمال صالح بر برخی دیگر برتری دارد لذا «در میان عمل‌های صالح، آنچه از همه بالاتر است، آن عملِ صالحی است که در آن مجاهدت وجود دارد.»(12)

 

ب) مؤلفه‌ها و شرایط صالح بودن عمل

سؤال اساسی این است که عملهای انسان باید دارای چه مؤلفه‌هایی باشد و چه شرایطی داشته باشد تا بتواند مصداق عمل صالح قرار بگیرد؟ انسانها در این دنیا، عمل‌های مختلفی دارند اما نمی‌توان همه آنها را عمل صالح شمرد. زیرا عمل صالح ویژگی‌ها و شرایطی دارد تا صالح شمرده شود و از دیگر عمل‌ها متمایز شود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای تحقق عمل صالح چند مؤلفه را شرط می‌دانند که در ادامه به برخی از آنها می‌پردازیم.

 

  1. تناسب با ایمان و نشأت گرفته از آن

از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مهم‌ترین مؤلفه و شرط اساسی در عمل صالح، تناسب آن با ایمان است. «عمل صالح یعنی تعهد متناسب با آن ایمان. ایمان انسان بر دوش انسان تعهدی می‌گذارد، انجام آن تعهد، بر دوش گرفتن آن تعهد، عمل صالح است.»(13) و به تعبیر واضح‌تر «عمل صالح یعنی تعهد متناسب با ایمان.»(14) از منظر ایشان، در حقیقت «ایمان، پایه‌ی عمل و حرکت انسان است. تا انسان به چیزی دلسپرده و گرویده نباشد، در راه آن حرکت نمی‌کند.»(15) به همین دلیل حضرت امیر (علیه‌السّلام) در بیان مهمی می‌فرمایند: «فَبِالْإِیمَانِ یُسْتَدَلُّ عَلَى اَلصَّالِحَاتِ»(16)؛ یعنی «از راه ایمان، انسان به اعمال صالح می‌رسد. ایمان است که انسان را می‌کشاند و به عمل صالح دلالت می‌کند.»(17)

 

توجه به این نکته ضروری است که هرچند ایمان، شرط اصلی عمل صالح است اما از طرف دیگر، عمل صالح نیز بر ایمان تأثیر متقابل دارد. لذا حضرت امیر در ادامه فراز قبلی می‌فرمایند: «وَ بِالصَّالِحَاتِ یُسْتَدَلُّ عَلَى اَلْإِیمَانِ»؛ یعنی «عمل صالح هم انسان را به ایمان دلالت می‌کند. یعنی یک تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد. به‌نظر من این نکته خیلی مهمی است. ما باید ایمان خود را با عمل صالح تقویت کنیم؛ کما این‌که عمل صالح را باید از راه ایمان بشناسیم.»(18) بر این اساس، عملی صالح است که مبتنی بر ایمان باشد و عمل او در افزایش ایمان او مؤثر باشد.

 

  1. تناسب با زمان و پر کردن خلأهای جامعه

عمل صالح علاوه بر اینکه باید متناسب با ایمان باشد، باید متناسب با زمان نیز باشد. لذا «ممکن است چیزی برای امروز صالح باشد، برای یک روز دیگر نباشد.»(19) با این قید، انسان برای انجام عمل صالح، همیشه باید به خلأهای زمان خود توجه کند و ببیند چه چیزی در این زمان، مورد نیاز است و به همان عمل کند. به تعبیر بهتر، عمل صالح عملی است که با انجام آن، «خلأ لحظه‌ها را پُر کنیم.»(20) به عنوان نمونه «شرکت در انتخابات، یک عمل صالح است؛ این عمل صالح را باید با شوق و بوقت انجام داد. بسیاری از کارها هست که زمان آن در یک برهه‌ی خاص است... اگر منِ ایرانی امروز این عمل صالح را انجام ندهم، این‌طور نیست که فردا یا پنج روز دیگر یا ده روز دیگر بشود این را انجام داد.»(21)

 

بنابراین «عمل صالح در هر جا و هر میدانی یک معنا پیدا می‌کند. وقتی یک ملت مورد تهدید قرار می‌گیرد، عمل صالح این است که انسان‌هایی در مقابل تهدید دشمنانِ متجاوز سینه سپر کنند؛ امکانات خودشان را متمرکز کنند؛ از همه‌ی نیرو و استعدادِ خودشان بهره بگیرند؛ علم و عمل و ابتکار و شجاعت را با هم بیامیزند و در مقابل دشمن زورگو و متجاوز بایستند و مقاومت کنند.» (22) بر اساس نگاه ایشان، شرط صالح بودن یک عمل این است که انسان، نیازها و خلأهای زمان خود را بشناسد، سپس بر مبتنی بر ایمان به خدا، «هر کاری» که آن نیازها را تأمین می‌کند و خلأها را پر می‌کند، انجام دهد. در این صورت تمام اعمال او می‌شود صالح. با این نگاه، انسان‌ها می‌توانند سراسر زندگی خود را یک «عمل صالح» قرار دهند و جزء کسانی باشند که دچار خسران در این دنیا نیستند و مصداق کامل «اِلاَّ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحات»(23) باشند.

 

  1. قصد قربت و خالص کردن عمل برای خدا

شرط دیگری که یک عمل صالح باید داشته باشد، انجام دادن کار برای خدا و نیت پاک الهی است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به جوانان نیروهای مسلح می‌فرمایند: «اگر شما جوان‌ها -که دل‌های پاکی دارید، دل‌های روشنی دارید- از همین حالا با این عمل قصد قربت بکنید، دارید عبادت می‌کنید. یعنی همین تمرین شما، سر کلاس رفتن شما، مأموریّت‌هایی که اجرا می‌کنید، کارهای بزرگی که انجام می‌دهید، همه‌ اینها عبادت محسوب می‌شود؛ وقتی کار، مقدّس شد، انسان قصد قربت کرد، می‌شود عبادت؛ بنابراین تفاوت اساسی، این است.»(24) بنابراین عمل صالح، عملی است که قصد عامل آن، رضای الهی و تقرب به خدا و عبادت پروردگار باشد. این نیت، باعث می‌شود که عملهای انسان، دچار فساد نشوند و هر عمل درست یا غلطی را برای رسیدن به مقصود استفاده نکند.

 

  1. دینی بودن عمل‌ها

یکی از اشکالات مهم در عمل‌های غیر صالح این است که دچار نسبی‌گرایی می‌شوند و از حالت «صالح بودن» خارج می‌شوند. اشکال این‌گونه عملها این است که مبتنی بر یک شاخص نیست. در مقابل، عمل صالح، عملی است که مبتنی بر شاخص دین باشد و رفتارها، رفتارهای دینی باشد. لذا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌فرمایند: «عمل صالحی که در اسلام از یک مسؤول نظام سیاسی خواسته شده است، رفتار دینی است. رفتار دینی یعنی گسترش عدالت در جامعه و خدمت به آحاد مردم. در اسلام خدمت به انسان‌ها، حتّی انسان‌های غیرمؤمن هم موردنظر است؛ افق دید اسلام خیلی وسیع است.»(25)

 

  1. قصد خدمت به نظام اسلامی

از آنجا که نظام اسلامی مبتنی بر احکام و دستورات اسلامی بنا نهاده شده است و هدف آن ترویج و تحقق احکام اسلامی و شریعت الهی است، عمل صالح، باید به این نظام خدمت کند و در راستای تقویت و تحکیم آن باشد. این شرط، آنگاه بهتر درک می‌شود که حضرت امام فرمودند: « حفظ جمهورى اسلامى از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ براى اینکه امام عصر هم خودش را فدا مى‌کند براى اسلام... و حفظ اسلام بر همه کس واجب عینى است.» (26) دلیل اینکه عمل صالح باید در راستای خدمت به نظام اسلامی باشد، این است که اصولاً این مفهوم در اندیشه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، یک مفهوم تمدن‌ساز است، لذا ایشان، تشکیل نظام اسلامی را نیز یک عمل صالح می‌دانند و معتقدند «جمهوری اسلامی آمد تا حرف‌های خوب را به عمل‌های خوب تبدیل کند... این اعمال خوب چیست؟ همان عمل صالح است.»(27) و تشکیل نظام اسلامی توسط حضرت امام (رحمةالله) را بزرگ‌ترین عمل صالح امام می‌دانند. «عمل صالح او، عملی بود که بعد از صدر اسلام تا امروز، کسی آن را انجام نداده است... عملِ صالح امام، پایه‌ریزی حکومت اسلام و نظام اسلامی بود.» (28) همچنین ایشان جوهر اصلی هر جامعه‌ی اسلامی را، تعبّد و عمل صالح می‌دانند(29)

 

با این توضیح، دلیل توصیه ایشان به عمل صالح در جمع بزرگان امت اسلامی را نیز می‌توان فهمید؛ زیرا مرحله‌ «امت اسلامی» آخرین مرحله از ایجاد «تمدن نوین اسلامی» است. لذا ایشان خطاب به روشنفکران، علمای دینی و بزرگان جهان اسلام می‌فرمایند: «ببینید امروز چه عرصه‌ی وسیعی در مقابلتان هست برای عمل صالح! چقدر شما عمل صالح می‌توانید انجام بدهید! بنویسید، قلم بزنید، از حق دفاع کنید، سینه سپر کنید و از دشمن نترسید.»(30) همچنین موضوعات مطرح شده و توصیه شده در این دیدار، همگی از عمل‌هایی است که در راستای خدمت به نظام اسلامی، جامعه اسلامی و امت اسلامی و تقویت آنها است. این موضوعات عبارتند از: استقلال سیاسی کشورها و ملّت‌ها، استقلال و رشد اقتصادی کشورها و ملّت‌ها، وحدت اسلامی، اقتدار امّت اسلامی، ترویج علم در دنیای اسلام، رشد دادن جوان‌های دنیای اسلام، به دست آوردن قدرت انرژی هسته‌ای، فعالیت مهم اقتصادی، کمک به مردم، مستضعفین و فقرا، تبلیغ حقایق و مقابله‌ی با موهومات.(31)

 

ج) برکات و آثار تمدن‌ساز عمل صالح

عمل صالحی که دارای شرایط و مؤلفه‌های عمل صالح، به ویژه «تناسب با ایمان و زمان» باشد، آثار و برکات تمدن‌ساز مهمی بر جای می‌گذارد. لذا آنچه از آثار عمل صالح در آیات و روایت بیان شده است، زمانی محقق می‌شود و به نتیجه می‌رسد که این شرایط، به ویژه «ایمان» در آن باشد وگرنه ایمان بدون عمل صالح و عمل صالح بدون ایمان معنا ندارد و به نتیجه نمی‌رسد و به تعبیر بهتر «ایمان خشک و خالی و ایمان بی‌عمل، نتیجه‌ای ندارد؛ اما اگر ایمان با عمل همراه باشد، حتماً محقّق خواهد شد.»(32)

 

  1. برتری قدرت در جهان

یکی از آثار مهم عمل صالح این است که «وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنوا مِنکُم وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَستَخلِفَنَّهُم فِی الْأَرضِ کَمَا استَخلَفَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم»(33) خداوند در این آیه وعده قطعی داده است که «هر قومی، هر ملتی و هر جمعیتی که ایمان و عمل صالح داشته باشد، خلیفه خدا در زمین خواهد شد؛ یعنی قدرت را در زمین در دست خواهد گرفت. بروبرگرد ندارد. آنهایی که ایمان داشتند، اگر عمل صالح را با آن همراه کردند، همین اتّفاق افتاد؛ کما اینکه در ایران اسلامی اتّفاق افتاد.»(34)

 

  1. تقویت ایمان و باورهای دینی

یکی از آثار عمل صالح این است که ایمان را تقویت می‌کند و آن را در دل انسان ثابت نگه می‌دارد. حضرت امیر(علیه‌السّلام) ایمانی را که با عمل صالح همراه نباشد را ایمان عاریه‌ای می‌نامند: «وَ مِنْهُ مَا یَکُونُ عَوَارِیَ بَیْنَ اَلْقُلُوبِ وَ اَلصُّدُورِ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ».(35) ایمان عاریه‌ای یعنی ایمانی که «با احساسات پیدا شده، با منطق پیدا نشده؛ انسان پای آن، عمل صالح نگذاشته؛ همین‌طور شعارِ ایمانی داده و گاهی هم خیلی تند شعار داده اما... این ایمان با عمل صالح آبیاری نشده؛ این می‌شود ایمان عاریه‌ای.»(36) اینگونه ایمان، تا زمان مشخصی استوار است و بعد از مدتی، به ویژه در لحظات حساس و دوراهی‌های زندگی، از بین می‌رود.

بنابراین «ایمان، در عمل تقویت پیدا می‌کند. انسان، خدا را در میدان مجاهدت برای خدا، بهتر می‌بیند.»(37)

 

  1. بهره‌مندی از نصرت و هدایت الهی

اثر دیگر عمل صالح این است که «آن کسانی که ایمان بیاورند... بعد هم بر طبق تعهداتش عمل نمایند، پروردگارشان به سبب ایمانشان آنها را هدایت خواهد کرد. خودِ ایمان موجب می‌شود که آنها راه را پیدا کنند. به چه راه پیدا کنند؟ هم به هدف هم به راه‌ها و هم به‌ وسیله‌ها... وقتی انسان ایمانِ به هدف و راه آورد و دنبال این ایمان حرکت کرد، راه خودبه‌خود، خود را نشان می‌دهد.»(38) باید دانست که «دست حمایت الهی، بی‌دلیل بر سر ملتی کشیده نمی‌شود. علت این‌که خدای متعال لطف خود را شامل حال این ملت کرده و آنها را هدایت می‌کند، ایمان و عمل صالح مردم است. وقتی این دو عنصر در شخص یا ملتی به وجود آمد، خدا هم او را کمک خواهد کرد.»(39) «اگر یک ملت حول محور ایمان به خدا و عمل صالح جمع شوند، معجزاتِ نشدنی یکی پس از دیگری قابل شدن خواهد شد. این در زندگی ما اتّفاق افتاد.»(40)

 

  1. برخورداری از زندگی سعادتمند و گوارا

مهم‌ترین اثر عمل صالح در این دنیا، برخورداری از زندگی گوارا و سعادتمند است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أو أنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً.»(41) این یک وعده حتمی الهی و یک قاعده قرآنی است که «هر جامعه‌یی، هر فردی، هر مرد و زنی که عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد، ما حیات طیبه به او خواهیم داد. این حیات طیبه، امروز در جامعه‌ی ما محسوس است.»(42)

 

  1. غلبه بر مصائب و مشکلات آخرت

عمل صالح، علاوه بر آثار دنیوی، آثار اخروی نیز دارد. حضرت امیر (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: «إعدَادِ العَمَلِ الصَالِحِ لِجَلِیلِ مَا یُشفِی بِهِ عَلَیکُمُ المَوتُ»(43) یعنی «تا آن‌جا که می‌توانید، برای مقابله با آن مشکلات و مصائب عظیمی که مرگ، آنها را مُشرف بر شما قرار خواهد داد... عمل صالح فراهم و آماده کنید... برای مقابله با آن مشکلات و مصائب، یک راه وجود دارد و آن، عمل صالح و کار در راه خداست. تنها چیزی که آن‌جا به داد انسان می‌رسد، عمل صالح است.»(44)

 

پانوشت:

1) بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی 1383/01/02

2) مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 1384/03/27

3) بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 1388/09/22

4) بیانات در دیدار کارگران و کارآفرینان 1387/02/04

5) بیانات در جلسه تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی 1392/12/20

6) بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان 1374/02/13

7) بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت 9 دی 1390/09/21

8) بیانات در دیدار مردم ایذه 1378/01/09

9) سوره عصر، آیه 2

10) بیانات در جلسه تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی 1392/12/20

11) بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى 1398/08/24

12) بیانات در دیدار مردم ایذه 1378/01/09

13) طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه‌ی ششم، نویدها (1)، ص145.

14) بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت 9 دی 1390/09/21

15) بیانات‌ در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت‌‌ 1383/08/20

16) نهج‌البلاغه، خطبه156.

17) بیانات‌ در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت‌‌ 1383/08/20

18) همان

19) بیانات در دیدار مسئولان مجله‌ی حوزه‌ 1370/11/28

20) همان

21) مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 1384/03/27

22) بیانات در مراسم مشترک دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش 1383/07/22

23) سوره عصر، آیه 3

24) بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش 1398/08/08

25) بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی 1383/01/02

26) صحیفه امام، ج‌15، ص365.

27) بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت‌ 1380/06/05

28) بیانات در مراسم پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) 1373/03/14

29) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 1394/03/06

30) بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ 1398/8/24

31) همان

32) خطبه‌های نماز جمعه تهران 1377/10/4

33) سوره نور، آیه 55.

34) خطبه‌های نماز جمعه تهران 1377/10/4

35) نهج‌البلاغه، خطبه 189.

36) بیانات‌ در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت‌‌ 1383/08/20

37) بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان  1373/08/11

38) طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن، جلسه‌ی ششم، نویدها (1)

39) بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم 1368/04/10

40) بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس 1379/07/06

41) سوره نحل، آیه 97.

42) بیانات در دیدار زائرین و مجاوین حرم مطهر رضوی 1370/01/29

43) مصباح المتهجد، ج1، ص380.

44) بیانات در خطبه‌های نماز جمعه 1377/08/08

رزمایش مشترک پدافند هوایی مدافعان آسمان ولایت 98 به‌مدت دو روز (در فاز عملیاتی) یعنی روزهای پنجشنبه و جمعه (30 آبان و اول آذر) در گستره‌ای به‌وسعت 416 هزار کیلومترمربع یعنی حدود یک‌چهارم مساحت کل کشور در منطقه عمومی سمنان که یک منطقه کویری است برگزار شد.

این اولین رزمایش پدافندی پس از تشکیل نیروی مستقل پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود.

پدافند هوایی در دهم شهریور سال 1387 با جداسازی از نیروی هوایی ارتش به‌عنوان یک قرارگاه مستقل با نام خاتم الانبیا(ص)، در ساختاری جدید و متفاوت سازماندهی و تقویت شد و مأموریت یافت تا نسبت به دفاع از هوا و فضای کشور به‌شکل فعالانه و مستقل عمل کند.

این قرارگاه تا زمان جدایی نیروی پدافند، سه فرمانده داشت که شامل امیر خلبان احمد میقانی (فرمانده اسبق نیروی هوایی ارتش) امیر فرزاد اسماعیلی و امیر علیرضا صباحی فرد بود.

در هفتم خرداد ماه سال جاری با حکم فرمانده معظم کل قوا، نیروی پدافند هوایی به‌عنوان یک نیروی مستقل کنار نیروهای دریایی، زمینی و هوایی ارتش تشکیل شد و امیر صباحی فرد نیز به‌عنوان فرمانده این نیروی جدید منصوب شد.

با این تغییر ساختار، امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده‌کل ارتش جمهوری اسلامی ایران با حفظ سمت به فرماندهی قرارگاه پدافند هوایی خاتم نیز منصوب شد که وظیفه آن مانند گذشته، هدایت و فرماندهی سیستم یکپارچه پدافندی کشور شامل همه یگان‌های پدافندی چه در ارتش و چه در سپاه است.

در واقع هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (نیروی هوافضا) و هم ارتش جمهوری اسلامی ایران (نیروی پدافند هوایی) همچنان یگان‌های عملیاتی خود در حوزه پدافند را در اختیار دارند ولی همه این یگان‌ها در سیستم یکپارچه پدافندی تحت فرماندهی واحد این قرارگاه عمل می‌کنند.

پدافند هوایی کشور در طول این سالها در مقاطع مختلف و طبق سناریوهای عملیاتی، چندین رزمایش را در بسیاری از نقاط کشور اجرا کرده که معمولاً در سال یک رزمایش بزرگ و عمومی نیز در دستور کار قرار می‌گیرد.

رزمایش اخیر نیز طبق برنامه روتین نیروهای مسلح از مدتها قبل در دستور کار قرار گرفته و تفاوت اول آن با بقیه رزمایش‌ها این است که این رزمایش توسط نیروی جدیدالتأسیس پدافند هوایی ارتش برگزار شد که البته همچون دفعات قبل، تحت فرماندهی و نظارت قرارگاه پدافند قرار داشت.

عبارت «مشترک» در عنوان این رزمایش نیز به این دلیل است که بخشی از نیروی هوایی ارتش هم در قالب نیروی متخاصم یا نیروی نارنجی در این رزمایش حضور داشت.

رزمایش امسال پدافند هوایی را باید یکی از متنوع‌ترین رزمایش‌ها از حیث به‌کارگیری سامانه‌های مختلف راداری، موشکی، توپخانه‌ای، پهپادی و... دانست.

البته طبیعی است که در رزمایش‌ها، همه اقدامات به‌شکل ریز و با جزئیات اطلاع‌رسانی نمی‌شود اما طبق آنچه رسماً اجازه انتشار یافت، می‌توان به حضور و به‌کارگیری سامانه‌هایی نظیر 15 خرداد، مرصاد، تلاش، سراج، پهپاد کرار، انواع رادارها در بردهای مختلف و... اشاره کرد.

** اولین حضور 15 خرداد

یکی از ویژگی‌های رزمایش اخیر، حضور سامانه موشکی برد بلند 15 خرداد بود که برای اولین بار به‌شکل رسمی در یک رزمایش عملیاتی حاضر می‌شد.

این سامانه بومی در 19 خرداد سال جاری رونمایی و به‌فاصله اندکی پس از تشکیل نیروی پدافند هوایی ارتش به این نیرو تحویل داده شد.

این سامانه که از موشک‌های صیاد2 و 3 بهره می‌برد، می‌تواند اهدافی نظیر جنگنده و پهپادهای مهاجم را در برد 150 کیلومتر شناسایی و در برد 120کیلومتری ردگیری کند و توانایی شناسایی اهداف پنهانکار در برد 85 کیلومتر و درگیری و انهدام آنها در برد 45کیلومتری را داراست.

سامانه موشکی 15 خرداد می‌تواند 6 هدف را به‌طور همزمان شناسایی و ردگیری و علیه هر 6 هدف اقدام کند.

زمان آماده‌سازی 5دقیقه‌ای این سامانه به‌لحاظ تحرک‌پذیری و مصون ماندن از تهاجم دشمن یکی از امتیازات آن محسوب می‌شود.

نهایتاً برد موشک این سامانه برای مقابله با اهداف معمولی با موشک صیاد3، درحدود 120 کیلومتر و با موشک صیاد2، در حدود 75 کیلومتر و ارتفاع درگیری آن نیز 27 کیلومتر است.

از دیگر خصوصیات سامانه موشکی 15 خرداد در قیاس با سامانه مشابه خود یعنی تلاش، اضافه شدن پرتابگرهای آن است که در سامانه تلاش تعداد 2 فروند و در 15 خرداد 4 فروند است.

این سامانه در رزمایش اخیر برای اولین بار به‌شکل رسمی حضور داشت و با شلیک موشک صیاد3 علیه یک هدف هوایی به‌کارگیری شد.

** شلیک صیاد3 از سامانه تلاش

کنار سامانه موشکی 15 خرداد، امسال برای اولین بار سامانه پدافندی تلاش نیز اقدام به شلیک یک تیر موشک صیاد3 کرد، که تا پیش از این ــ لااقل به‌شکل رسمی ــ نشان داده نشده بود.

سامانه موشکی تلاش در سال گذشته نیز در رزمایش پدافند هوایی حاضر بود و اهداف خود را با موشک صیاد2 مورد اصابت قرار داد.

** مرصاد با تغییرات جدید

از دیگر نکات مهم در رزمایش مدافعان آسمان ولایت 98، می‌توان به حضور نمونه جدید و متفاوت سامانه موشکی مرصاد اشاره کرد.

این سامانه متحرک برای اولین بار در رزمایش سال گذشته رونمایی شد که شامل یک دستگاه با پرتابگرهای دوفروندی بود ولی در رزمایش اخیر چند دستگاه از این سامانه با پرتابگرهای 3فروندی حضور داشتند.

(خبرگزاری تسنیم امروز گزارش مبسوطی از این سامانه و نمونه جدید آن منتشر خواهد کرد)

سامانه مرصاد در این رزمایش علیه اهداف مختلفی نظیر هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های کروز به‌کارگیری شد.

** کرارهای انتحاری «رهگیر» شدند

از دیگر خصوصیات رزمایش اخیر پدافند هوایی باید به عملیات رهگیری هوایی سریع یا اسکرمبل توسط هواپیماهای بدون سرنشین اشاره کرد که برای اولین بار در این رزمایش اعلام عمومی شد.

عملیات اسکرمبل در واقع تا امروز تنها توسط هواپیماهای جنگی شکاری با سرنشین صورت می‌گرفت که در مواقع نیاز، در کمترین زمان آماده عملیات مقابله با تهدید هوایی (مثلاً مقابله با هواپیماهای مهاجم) می‌شدند.

در این رزمایش به‌شکل عملی اعلام شد که به‌جای استفاده از هواپیماهای باسرنشین در برخی مواقع می‌توان از پهپاد نیز برای این کار استفاده کرد.

برای این کار از پهپادهای جت کرار استفاده می‌شود که علاوه بر انجام عملیات تقابل با تجهیزات رزمی، از قابلیت انتحاری نیز برای از بین بردن تهدید هوایی برخوردار هستند.

پهپاد کرار نخستین پهپاد جت ایرانی است که در سال 1389 رونمایی شد. این پهپاد از یک موتور توربوجت برخوردار است و توانایی حمل محموله به‌وزن 500 کیلوگرم را دارد. برد پهپاد کرار 1000کیلومتر بوده و می‌تواند با سرعت 900 کیلومتر بر ساعت حرکت کند.

سامانه خلبان خودکار، توانایی برنامه‌ریزی مجدد در حین پرواز و تغییر مأموریت، بسته شدن امکان ارتباط برای جلوگیری از نفوذ دشمن در سامانه هدایت و کنترل، برخورداری از سامانه‌های پیشرفته ناوبری از دیگر توانمندی‌های این پهپاد جت است.

پهپاد انتحاری جت کرار

تاکنون انواع مختلفی از پهپاد کرار با مأموریت‌های مختلف مانند هدف برای سامانه‌های پدافندی، پهپاد تهاجمی و پهپاد رهگیر هوایی طراحی و تولید شده است و بسته به نوع مأموریتش قادر به پرواز در ارتفاع 25 تا 40 هزار پا است.

این پهپاد تاکنون به انواع تسلیحات رزمی نظیر موشک کروز ضدکشتی کوثر با برد 25 کیلومتر و بمب‌های هدایت ماهواره‌ای بالابان مجهز شده است.

** شبیه‌سازی نبرد در خلیج فارس

ویژگی پنجم رزمایش مدافعان آسمان ولایت 98 را به‌دور از سامانه‌های به‌کارگرفته‌شده، باید در سناریو و طرح‌ریزی عملیاتی آن جست‌وجو کرد.

این رزمایش اگرچه در منطقه کویر مرکزی ایران انجام شد ولی در واقع شبیه‌سازی‌شده دفاع هوایی در منطقه عمومی خلیج فارس و به‌خصوص تنگه هرمز بود که یکی از مهمترین و استراتژیک‌ترین مناطق کشور محسوب می‌شود.

در این رزمایش براساس اخبار اعلام‌شده، از بسیاری از تجهیزاتی که برای دفاع هوایی از منطقه خلیج فارس به‌کار می‌رود استفاده و برخی از تاکتیک‌های مقابه با تهدیدات در این منطقه نیز تمرین شد.

شاید بتوان دو دلیل را برای شبیه‌سازی منطقه فوق در کویر سمنان ذکر کرد؛ اول آنکه منطقه خلیج فارس یکی از پرترددترین مسیرهای هوایی کشور است که روزانه تعداد بسیار زیادی از هواپیماهای داخلی و خارجی از آنجا عبور می‌کنند و بالطبع انجام چنین رزمایش گسترده و پرآتشی (به‌لحاظ تعداد بالای شلیک‌ها) در آنجا چندان راحت نیست.

از طرف دیگر انجام چنین رزمایشی در عمق کشور، می‌تواند سیستم‌ها و سامانه‌ها و در واقع لایه‌های ارتباطی پنهان پدافند هوایی را از دید دشمن دور نگه دارد.

یادمان باشد که دشمنان متخاصم کشورمان به‌شکل گسترده در آبهای جنوبی کشور (طبیعتاً در آبهایی غیر از آبهای سرزمینی ایران) حضور دارند که یکی از وظایف اصلی آنها شنود و جمع‌آوری اطلاعات از داخل ایران است.

یک نمونه اخیر آن پهپاد پیشرفته MQ-4 آمریکا بود که در خرداد ماه سال جاری در فضای کشورمان مورد اصابت موشک یکی از همین سامانه‌های پدافندی (سامانه موشکی سوم خرداد) قرار گرفت و منهدم شد.

این هواپیما که ذاتاً یک پرنده جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات است، با پرواز در ارتفاع بالا می‌توانست تا عمقی از خاک کشور را رصد کند که البته با برخورد محکم پدافند هوایی، این چشم آمریکایی‌ها کور شد.

بنابراین برگزاری چنین رزمایشی در عمق خاک کشور از یک ضریب امنیت بالا برخوردار است.

در پایان عهد ایلخانان تا عهد تیموریان و تا چندی بعد از آن، نوعی ملوک ‏الطوایفی در ایران ادامه یافت که دوام آن تقریبا سراسر ایران زمین را غرق در جنگهای محلی، هرج و مرج‏ های اداری و اغتشاش‏ ها و ناامنی کرد و موجب غلبه جهل، فساد، فقر و بدبختی در تمامی عرصه‌ها شد و در این بین سلسله آل‌جلایر در حال رشد و قدرت‌گیری بود.

 

سلطان اویس فرزند و جانشین شیخ حسن جلایری (۷۴۰- ۷۵۷ق) بود. سلاطین سلسله جلایری که توسط اویس بنیان‏گذاری شد از سال ۷۴۰تا ۸۳۶ق. در مناطقی از ایران، عراق و آسیای صغیر حکومت را در دست داشتند. سلطان اویس به عنوان دومین نفر از این سلسله در سال ۷۵۷ق. به تخت نشست. او در سال ۷۵۹ق. تبریز را که توسط خانی بیک قبچاق اشغال شده بود، تصرف و آن‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏جا را مرکز حکومت خویش قرار داد. او پس از مدتی سلاطین آل مظفر را هم تحت سلطه خود درآورد و حوزه نفوذ خود را تا خراسان پیش برد. در سال ۷۲۶ق. امیرجان یا خواجه مرجان، غلام سلطان اویس، که از طرف او حاکم بغداد بود سر به شورش برداشت. سلطان برای سرکوب او به بغداد رفت. خواجه مرجان که یارانش پراکنده شدند و در خود تاب مقاومت ندید به حرم حسینی در کربلا پناهنده شد و سلطان در شعبان ۷۶۷ق. وارد بغداد شد.

 

خواجه مرجان با استفاده از اموال خویش، در حرم حسینی مناره‏ ای ساخته بود که به مناره غلام شهرت یافته و مسجدی بزرگ هم در کنار آن بنا نموده و اموال خود در شهرهای مختلف را وقف مخارج آنها کرده بود. این اقدامات خواجه مرجان و وساطت سادات و مشایخ بغداد باعث شد که سلطان اویس از گناه خواجه گذشت و دوباره او را به حکومت بغداد منصوب کرد.

 

سلطان اویس علاوه بر حمایت از اقدامات خواجه مرجان، خود نیز اقدام به توسعه و تعمیر بارگاه حرم حسینی نمود و در نتیجه اقدامات وی بنای فعلی حرم ایجاد گردید که تاریخ اتمام آن سال ۷۶۷ق. است. از جزئیات این ساخت و ساز خبری در دست نیست اما به گفته بیشتر مورخانِ تاریخِ کربلا، شالوده اصلی بنای کنونی حرم در زمان این سلطان ساخته شده است، به گونه‏ای که تاریخ تأسیس حکومت جلایری بر سر در حرم در قسمت جنوبی حک شده بود اما در غارت ۱۲۱۶ق. توسط وهابیان تخریب شد.

 

سلطان اویس علاوه بر کربلا به دیگر اماکن مقدس و مساجد اهمیت فراوانی می‏داد و پیوسته در ترمیم این مکان ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ها و فرستادن هدایایی برای آن‏ها کوشا بود. از جمله این هدایا قندیل بسیار گرانبهایی بود که به کعبه فرستاد که به سبب این کار تا مدتی نام وی در خطبه مکه ایراد می‏شد. سلطان اویس که در زمان سلطنت او مردم در رفاه روزگار می‏گذرانیدند در ربیع الآخر سال ۷۷۶ق. فوت کرد و قبر او اکنون در گورستان شادی ‏آباد مشایخ نزدیک تبریز است.

 

لازم به ذکر است که پسر سلطان اویس به نام سلطان احمد نیز دو مناره در حرم امام حسین (علیه السلام) بنا و هر دو را با طلا تذهیب کرد.

 

منابع:

 

۱-همدانی، جامع التواریخ: ۲۳۲، ۲۴۰، ۲۴۲.

۲-سمرقندی، مطلع السعدین: ۲۸۹.

۳-ابن کثیر، البدایة و النهایه: ج۹: ۷۸۳.

۴-مدرس، شهر حسین: ۲۸۷، ۲۸۹.

۵-بیانی، تاریخ آل جلایر: ۴۰۲.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، علت مصائب امروز دنیای اسلام به‌ویژه وضعیت تأسف‌بار فلسطین را ضعف اتحاد اسلامی دانستند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای روز جمعه در دیدار مسئولان نظام و مهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، مصائب موجود در دنیای اسلام را ناشی از پایبند نبودن به اصل پرهیز از معارضه و اتحاد مقابل دشمن مشترک دانستند و خاطرنشان کردند: امروز بزرگترین مصیبت دنیای اسلام، قضیه فلسطین است که ملتی را از خانه و وطن خود آواره کردند.

جمهوری اسلامی ایران با نام‌گذاری هفته وحدت اسلامی (12 تا 17 ربیع‌الاول) نشان داد، این اقدام حرکت سیاسی نیست، بلکه اعتقاد عینی به کارآمدی اتحاد مسلمانان برای حل مشکلات است و این مساله همواره مورد توجه مسئولان عالی‌رتبه ایران در 40 سال گذشته بوده است.

این رویکرد جمهوری اسلامی، ریشه در ماهیت دین اسلام دارد که ظلم، استکبار و سلطه را قویا نفی می‌کند و دلیل اصلی دشمنی آشکار سلطه‌گران با ایران صرفا با یک کشور اسلامی نیست، بلکه دشمنان با اصل اسلام و همه کشورهای اسلامی مخالف هستند.

مواضع و سیاست قاطع جمهوری اسلامی ایران در حمایت از ملت مظلوم فلسطین، برگرفته از اصل دین مبین اسلام است که برای نجات ملت فلسطین از ظلم و سلطه صهیونیست‌ها، هیچ محدودیتی ندارد.

بسته شدن مرکز صهیونیست‌ها در تهران، ایجاد سفارت فلسطین در قلب پایتخت ایران، نام‌گذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به‌عنوان روز جهانی قدس، حمایت مادی، سیاسی و معنوی از فلسطینیان در محافل منطقه‌ای و بین‌المللی و در نهایت تاکید مسئولان ایران بر محو رژیم صهیونیستی، ریشه در سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مظلومان و نجات آنان از ظلم و ستم دارد.

ملت فلسطین در 70 سال گذشته همواره مورد ظلم و ستم صهیونیست‌ها بوده و جمهوری اسلامی ایران تنها راه نجات این مساله را نقش‌آفرینی مستقیم صاحبان اصلی سرزمین فلسطین اعلام کرده است که در نوع خود دموکراتیک و قانونمند هم هست.  

در این میان اما دشمنان تلاش دارند با دگرگون‌سازی معنای "محو رژیم صهوینستی"، آن را محو مردم یهودی تعبیر و تفسیر کنند و اینطور در افکار عمومی جهان القاء شود که ایران با مردم یهود مشکل دارد؛ این درحالی است که یهودیان سال‌های سال در ایران در آرامش و امنیت کامل زندگی می‌کنند.  

به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، "محو اسرائیل" به‌معنای نابودی "رژیم تحمیلی صهیونیستی" است و اینکه مردم فلسطین اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی، دولت مورد نظرخودشان را انتخاب کنند و بیگانه‌ها و اراذل و اوباشی مانند نتانیاهو را بیرون و کشورشان را اداره کنند که البته این اتفاق خواهد افتاد.

پایان ظلم و ستم دشمنان در بلاد اسلامی ارتباط معناداری با وحدت واقعی دارد و این مهم صرفا با موضع‌گیری اعلامی دولت‌های اسلامی معنا نمی‌شود. تحقق عینی وحدت اسلامی مراتب مهمی دارد که رعایت آن به مشکلات کنونی در جهان اسلام پایان می‌دهد.

گروه‌ها، مذاهب و دولت‌های اسلامی در گام نخست با "دوری از دشمنی و ضربه‌زدن به یکدیگر" و سپس در گام دوم "اتحاد در برابر دشمن مشترک" می‌توانند وحدت اسلامی واقعی را محقق کنند و در نتیجه به وضعیت کنونی در سرزمین فلسطین، یمن و بحرین پایان دهند.  

نویسنده: علی کرمی

امامت امام صادق(ع) در سال ۱۱۷ است که تا سقوط بنی‌امیه که سال ۱۳۲ می‌باشد، ۱۵ سال فاصله است. و از سال ۱۳۲ تا هنگام وفات امام صادق(ع) ۱۶ سال فاصله است که زمان شکل گیری بنی‌عباس است و از آن‌جایی که تفاوت روش امامان به شرایط روبه‌روی آن‌ها مربوط است، لازم است شرایط اجتماعی تاریخی آن‌ها بررسی شود.

حرکت امام صادق(ع)، به صورت یک حرکت اجتماعی سیاسی خاصی در آمده با محتوای فکری و از این جهت نمی‌شود مقابل آن ایستاد، به جهت پختگی آن و امکان تحرک خوبی که پیدا کرده در حدّی که چهارهزار شاگرد برای امام صادق(ع) ظهور کرده و به هیچ‌وجه این حضور و ظهور، یک حرکت عادیِ بی سر و صدا نمی‌تواند باشد و مسلّم با مشکلات خاصی روبه‌رو می‌شود و تدابیر خاص خود را می‌طلبد که باید بر روی آن دقت نمود.

در دوره‌ امام صادق(ع) مکاتب فقهی متعددی ظاهر می‌شود مثل مکتب فقهی ابوحنیفه در کوفه، و مکتب فقهی مالک‌بن‌انس در مدینه که البته رابطه‌ای بین این گروه‌های فقهی و جریان سیاسی حاکم برقرار است، مثل رابطه‌ بین منصوردوانقی و مالک‌بن‌انس، و یا بین مالک و هارون الرشید. دو فرقه در چهار فرقه‌ی اهل سنت مربوط به همین دوره است و در همین دوره کتب احادیثی اهل سنت از جمله مُوَتای مالک نوشته می‌شود. نهضت ترجمه نیز در همین دوره شروع می‌گردد که البته اوج آن در زمان مأمون خواهد بود و زنادقه‌ای مثل ابنِ مُقَفع و ابن اَبِی‌العوجاء در این زمان پر و بال می‌گیرند، همچنان که غُلات به میدان می‌آیند و اشخاصی را در حدّ الوهیت مدّ نظر دارند در آن حدّ که عده ای مثل مغیرة بن سعید و ابوالخطاب در کوفه خیمه زده‌اند و مردم را به عبادت جعفربن محمد دعوت می‌کنند.

 

امام صادق(ع) و مکاتب فقهی

اصغر طاهرزاده در کتاب رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام در این مورد می نویسد: «در مورد دو مکتب فقهی که در زمان حضرت صادق ظهور کرد یکی مکتب فقهی ابوحنیفه است. ابوحنیفه دارای هوش فوق‌العاده‌ای است و سعی دارد فقه خود را عقلانی مطرح کند، نه متکی بر روایات که مکتب مدینه بر آن تکیه دارد، زیرا بسیاری از آن روایات، روایاتِ جعل‌شده‌اند و علت تأکید ابوحنیفه بر عقل و به‌خصوص قیاس، عدم اعتماد او به روایات است. او از روایتی در موضوعی خاص، موضوع دیگری را قیاساً استنباط می‌کرده. البته در این قیاس‌کردن فتاوی خطرناکی به میان آمد.

البته نکته‌ مثبت ابوحنیفه آن است که خاندان علی و فاطمه«علیهماالسلام» را صالح برای حکومت می‌داند، به همین جهت هرکس بر خلاف حاکمان وقت از خاندان علی و فاطمه«علیهماالسلام» قیام کند با او همراهی می‌کند. از جمله همراهی او با زیدبن‌علی‌بن‌الحسین و یا همراهی او با محمد بن نفس زکیّه بود. ابوحنیفه در سال‌های آخر عمر شاگردی امام صادق(ع) را دارد که ظاهراً در این اواخر از رجوع به قیاس عدول کرده هرچند شاگردان او مثل ابویوسف قاضی القضات بنی‌العباس از قیاس عدول نکرده باشد و جمله ابوحنیفه که گفته است «لولا سنتان لهلک النعمان» یعنی اگر دو سال شاگردی امام صادق(ع) نبود، نعمان که اسم ابوحنیفه است، هلاک می‌شد مربوط به این دوران است. جالب است خودش راوی روایاتی است که از امام صادق(ع) شکست خورده. مشهور است که منصور به ابوحنیفه می‌گوید مردم نظر زیادی به جعفربن‌محمد دارند، سؤالات سختی تهیه کن تا در مجلسی که تشکیل می‌دهم ضعف او معلوم شود. او ۴۰ سؤال تهیه می‌کند و در آن جلسه از حضرت می‌پرسد و حضرت به‌خوبی جواب می‌دهند و آن هم جواب‌های داندان‌شکن که جلسه به نفع حضرت تمام می‌شود. البته شاید این جلسه در آخر عمر ابوحنیفه که شاگردی امام را کرده است، نباشد.

دیگر مکتب فقهی زمان امام صادق(ع) مکتب مالک بن انس است ، او شاگرد شیوخ مدینه است. شهرت بیشتر او بعد از امام صادق(ع) است ولی از امام صادق(ع) تجلیل زیادی کرده است و ظاهراً شاگردی حضرت را هم داشته ولی ابتدائاً اموی است و روی‌هم‌رفته با علویان و عباسیان میانه‌ی خوبی ندارد.

مالک در مقابل ابوحنیفه که اهل رأی و قیاس است، اهل حدیث است و نه اهل رأی. منصور دوانقی به او احترام می‌گذارد و به او دستور می‌دهد کتابی بنویسد در فقه تا مردم را مجبور کند به آن عمل کنند . این‌که خلیفه‌ی خسیسی مثل منصور هزینه‌ی سنگینی برای تهیه مُوَتای مالک می‌کند به جهت آن است تا در مقابل کتب شیعه که حدود ۴۰۰ کتاب بوده، کاری شده باشد و مالک سعی می‌کند در آن کتاب از حضرت علی حدیثی نقل نکند.

مالک از طرف خلیفه مأمور بوده هریک از امراء که به رأی او عمل نمی‌کنند را به خلیفه معرفی کند تا خلیفه با او برخورد کند، و این خبر از اقتدار سیاسیِ علمی‌ او می‌دهد. مالک در سال ۱۹۹ و یا به قولی سال ۱۸۰ می‌میرد در حالی‌که دارای قدرتی فوق‌العاده بود و تا دوره‌ امام رضا فقیه مسلط است. پس از این است که مذاهب ترکیبی اهل سنت به وجود می‌آید مثل شافعی که ترکیبی از مالکی و حنفی است که البته فقه شافعی بیشتر در مصر رونق پیدا می‌کند در حالی‌که مدینه به فقهِ مالکی و کوفه و اطراف آن به فقهِ حنفی‌اند.»

با نظر به فضای پیرامونی امام صادق(ع) می‌توان دقت‌های حضرت را درست فهمید. از میان موارد پیرامونی، یکی بحث ظهور زنادقه است، از جمله عبدالله ابن مقفع و دیگری به نام ابوشاکر دیصانی و سوم به نام «ابن ابی العوجا» که احتمالاً همگی تحت تأثیر فضای خارج از جهان اسلام بوده‌اند، از جمله تحت تأثیر یونان و هند و یا تحت تأثیر زردشتی‌ها در ایران. زیرا نهضت ترجمه موجب توجه به جریان‌های فکریِ خارج از جهان اسلام شد. البته رفتارهای بد بنی‌امیه نیز فضا را جهت به‌ظهورآمدن زنادقه فراهم می‌کرد. شیعه برعکسِ اهل سنت، با آموزش‌های حضرت باقرالعلوم از قبل برای مقابله با چنین فضایی آماده شده‌ و متوجه چنین تاریخی بوده که با توجه به آنچه پیش آمده به تدریج چه چیزی پیش خواهد آمد و از این جهت فضایی که پیش آمد، نه تنها تهدید برای برای شیعه نبود بلکه روبه‌رویی با افکاری که در هند و یونان و ایران در اثر فتوحات وارد جهان اسلام شده بود، برای شیعه فرصت بود و همین امر است که در دوره‌ امام باقر و امام صادق(ع) با اوج آموزش تشیع روبه‌رو می‌شوید.

اصغر طاهر زاده در این باره می نویسد: «موضع حضرت صادق در مقابل مکاتب فقهی و در مقابل زنادقه، مثل ابوشاکر دیصانی که علناً جریان زندیقی‌گری راه می‌اندازند، عبارت است از طرح عمق موضوعات دینی که از طریق امام باقر شروع شد و آن دو امام با توجه به شرایطِ پیش‌آمده، که زندیقیان سخن‌هایی برای گفتن به میدان خواهند آورد، پیش‌بینی لازم را کردند و آموزش‌های آن دو به شاگردان‌شان موجب شد تا در مقابل این جریان‌ها صدمه‌ای نخوردند، و امام‌بودن به معنای واقعی یعنی جلوبودن از جریان‌هایی که در تاریخ پیش می‌آید. همه‌ی این جریان‌ها فرصتی برای نشان‌دادنِ امتیاز شیعه شد و برعکس طرف مقابل با روشنگری‌های شاگردان امامان نسبت به عقاید خود مسئله‌دار می‌شده.

امام با ابوحنیفه و سران زنادقه گفتگوهای مستقیم داشته‌اند و بعد که دست آن‌ها را خالی می‌کردند اجازه می‌داده‌اند فکر کنند و این برخوردها موجب ‌شد تا شیعیان محفوظ بمانند و بسیاری از ظرائف فکری و فقهی ما در هیمن برخوردها پیدا شده و شکل گرفته و به جهت رشد علمی شیعیان، غلات نتوانستند از جهل آن‌ها چندان که می‌خواستند استفاده کنند، امامان فرقه‌ای مثل واقفه را توصیف می‌کردند به سگِ باران‌خورده که یک نجس متحرک است و روشن می‌کردند چرا آن گروه در عین آن‌که به ظاهر مدعی اسلام‌اند، گرفتار عقاید آلوده شده‌اند.»

 

نهضت ترجمه در جهان اسلام

نهضت ترجمه در جهان اسلام با بنی‌عباس به‌خصوص با منصور دوانقی در بغداد شکل گرفت و ابن مقفع از مشهورترین مترجمان این دوره است که البته اوج آن نهضت مربوط به دوره‌ی مأمون است که بیت الحکمه را تأسیس کرد. از یونانیان و ایرانیان و هندی‌ها کتاب‌هایی ترجمه شد و چنان‌چه عرض شد اولین تأثیر آن بر خود مترجمان است که گرفتار نحوه‌ای از تفکر زندیقی شدند، هرچند بعضی از آن‌ها مثل ابن مقفع به ظاهر خود را مسلمان نشان می‌دهد.

در اسکندریه و جندی شاپور، علمای زیادی جمع بوده‌اند و کتاب‌های زیادی از خود به جا گذاشته‌اند و مترجمین، آن کتاب‌ها را به عربی ترجمه کردند و بعد از مدتی عالمانی پیدا شدند که حرف‌های عالمان غیر اسلامی را می‌زنند، مثل ابواسحاق کندی که اولین فیلسوف جهان اسلام محسوب می‌شود. و فارابی بعد از آن است با این تفاوت که فارابی خودش صاحب نظر در امر فلسفه است.

همه‌ این نمونه‌ها نشان می‌دهد که عصر امام صادق(ع) از جهات مختلف عصر پیچیده ای است و حضرت در این فضای بسیار پیچیده مدیریت لازم را نشان دادند آن هم نه آن که فقط همان روز را بنگرند بلکه نظر به آینده‌ای دارند که می دانند این افکار که با ترجمه به وجود می‌آید چه اشخاصی را می‌پروراند.

حاصل حرکتی که از حضرت سجاد شروع شد و در زمان حضرت باقر وسعت یافت در زمان امام صادق(ع) به آن‌چنان وسعتی می‌رسد که آن مرد خراسانی به حضرت می‌گوید هزار شیعه در خراسان دارید، هرچند آن شیعیان سطحی بودند و مثل هارون مکی یعنی آن شیعه‌ی تنوری نبودند ولی از آن‌جایی که حضرت باید همه‌ی این شیعیان را در سراسر جهان اسلام مدیریت کنند، سازمان وکالت را تشکیل می‌دهند که شبکه‌ی بسیار پیچیده ای می‌باشد.

اصغر طاهر زاده در کتاب رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام در این باره می نویسد: «کثرت شیعیان در زمان امام صادق(ع)، اقتضای مدیریت تازه‌ای را به میان آورد تحت عنوان «سازمان وکالت» با هویتی کاملاً مخفی، و به همین جهت نصربن قابوس ۲۰ سال وکیل امام است ولی کسی نمی‌دانست. و دیگری عبدالرحمن بن حجاج وکیل امام است و او را هم کسی نمی‌شناسد. وقتی طرف ۲۰ سال وکیل امام بوده نشان می‌دهد سازمان وکالت خیلی زودتر از رحلت امام از طریق شیعیانِ قابل اعتمادی تشکیل شده. سازمان وکالت در ابتدای امر در این حدّ مخفی است که ملاحظه کردید. ولی در مرحله دوم، شیعیان می‌دانستند فلان فرد وکیل امام است که این مربوط به عصر حضرت کاظم و امام رضا«علیهماالسلام» می‌باشد و در مرحله‌ی سوم، شبکه‌ی وکلا به‌وجود می‌آید که وکیل فلان شهر مستقیماً با امام مرتبط نیست بلکه با وکیل ناحیه‌ی مقدسه مرتبط است زیرا مناطق حضور شیعه بسیار گسترده شده، لذا از مصر و مغرب وکلا حضور دارند تا بغداد و نهایت و انتهای این شبکه در زمانی به روغن فروشی در بغداد ختم می‌شده به نام عثمان بن سعید که از نواب خاص بوده و در قالب تجارت روغن با او مرتبط بودند و این شبکه از اواخر عمر حضرت هادی بسیار منسجم شده و به یک مدیریت غیر متمرکز تبدیل گشته و آرام‌آرام به سوی استقلال می‌روند جهت آماده شدن برای خودکفایی در دوره غیبت و حفظ شیعه در زمان غیبت از خطر انحراف به کمک نواب و داشتن نظام مالی منظم جهت استقلال مالی شیعه از حکومت .

 شبکه‌ وکالت موجب ایجاد مجموعه‌ منظمی در میان علماء شیعه می‌شود تا اختلافات آن‌ها بالا نگیرد و اگر اختلافی پیش می‌آید از طریق وکلا حل شود. نُواب بالاتر از کسانی‌اند که وجوهات را جمع آوری می‌کردند و امام فرموده بودند اطاعت از آن‌ها اطاعت از ما است و چون شأن نُواب حساس بوده خطرات زیادی هم آن‌ها را چه از جانب حاکمان و چه از نظر نفس امّاره خودشان تهدید می‌کرده و به همین جهت برخورد ائمه با انحرافات آن‌ها بسیار محکم است و خود وُکلا نیز در برخوردی که برای یکی از وکلا پیش آمده به جهت انحرافی که پیدا کرد، نقش فعّال داشته‌اند. آنچه مهم است نحوه‌ی مردمیِ تشیع است در تاریخ. وکلا با سلسله‌مراتب خاصی با نّواب مرتبط هستند، نوابی که بسیار دقیق عمل می‌کنند و حتی ممکن بوده به ظاهر از سلسله‌ای که به خلفا مرتبط‌اند باشند مثل حسین بن روح نوبختی که از سلسله‌ی نوبختان است که منجمان دربار بودند ولی به شدت تقیه می‌کرده.

سازمان وکالت برای اداره‌ی امور شیعیان بوده و بزرگان جهان تشیع در شبکه‌ای پیچیده وکلای امام را قبول کرده بودند زیرا متوجه بودند وُکلا مورد وثاقت امام‌اند و مجموعاً ناحیه‌ مقدسه را تشکیل می‌دهند و آنقدر پنهان‌کاری را رعایت می‌کردند که اسم امام را نباید کسی می‌برده زیرا اگر اسم مطرح می‌شده به دنبال صاحب اسم می‌گشته‌اند، از این جهت باید برای حاکمان، وجود امام هم انکار می‌شده.»

 

امام صادق(ع) و شهر قم

 امام صادق(ع) در هر دوره از زندگی خود متناسب با شرایط تاریخی آن دوره روش‌ها و برخوردهای مناسب آن دوره را نشان می‌دهند، اعم از دوره‌ای که هشام بن عبدالملک حاکم است که هنوز دوره قدرت بنی امیه است و یا زمانی که دوره‌ی افول قدرت بنی‌امیه می‌باشد و یا دوره‌ی ظهور بنی‌العباس و یا دوره‌ی منصور دوانقی که بسیار خون‌ریز است، در هر دوره‌ای روش‌های برخورد را برای شیعیان مشخص می‌کنند.

امام صادق(ع) مجموعه‌ای از روابط را شکل می‌دهند که چه حکومت در دست شیعیان باشد و چه نباشد، شیعیان بتوانند به صورتی خودکفا خود را در بستر مذهب اسلام اداره کنند، به همان معنای «حکومت در حکومت» که نیازهای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی در آن تعریف شده و در این ارتباط جواب داده می‌شود.

طاهر زاده در این باره می نویسد: «از جمله فعالیت‌هایی که شیعه در این دوره‌ها دارد شکل‌گیری مراکزی است مثل شهر قم که قبل از اسلام به دین زردشت بودند و شهر قم در دوره‌ فتوحات به دست ابوموسی اشعری و تعدادی از سرداران فتح می‌شود. بعضی از سرداران که حجاج با آن‌ها کج می‌تابد و خودشان در فتح قم شرکت داشتند با خانواده به قم هجرت می‌کنند و مردم قم هم از آن‌ها استقبال می‌نمایند و بالاخره شرایطِ به‌ظهورآمدنِ روات شیعه در قم فراهم می‌شود که در زمان امام صادق(ع) از آن روات آدم‌بن‌عبدالله را داریم که پدر ذکریا بن آدم است که در زمان امام رضا مطرح می‌شود و عملاً شهر قم در سال ۱۰۰ هجری به عنوان یک شهر شیعی مطرح می‌گردد و در زمان امام صادق(ع) یعنی حدود سال ۱۳۰ روات شیعیِ شهر زیاد می‌شوند تا آن‌جا که در زمان امام هادی قم یکی از مراکز مهم تشیع می‌باشد و نام «قم کوفةٌ صغیره» پیدا می‌کند و امامان در وصف آن دارند «قُم بَلَدُنا وَ بَلَدُ شِیعَتُنا» البته اوج حوزه‌ قم مصادف است با دوره‌ غیبت.»

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به نامگذاری ۱۲ تا ۱۷ ربیع‌الاول به‌عنوان هفته وحدت در جمهوری اسلامی، وحدت را نه یک حرکت سیاسی و تاکتیکی بلکه «اعتقاد و ایمان قلبی به لزوم اتحاد امت اسلامی» دانستند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (جمعه) در دیدار مسئولان نظام، مهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، سفیران کشورهای اسلامی و جمعی از قشرهای مختلف مردم، علت مصائب امروز دنیای اسلام به‌ویژه وضع تأسف‌بار فلسطین را ضعف اتحاد اسلامی دانستند و با تأکید بر اینکه محو اسرائیل به معنای محو رژیم جعلی صهیونیستی و حاکم شدن دولت منتخب صاحبان اصلی فلسطین اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی است، خاطرنشان کردند: دشمنان اسلام و در رأس آنها آمریکا، با اصل اسلام و همه کشورهای اسلامی مخالفند و سلاح اصلی آنها در منطقه ما «نفوذ در مراکز حساس و تصمیم‌گیر»، «ایجاد تفرقه در ملتها»، و «القاء تسلیم مقابل آمریکا به عنوان راه حل مشکلات» است که نسخه علاج در مقابل این نقشه‌ها، روشنگری و ایستادگی در راه حق است.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار با تبریک خجسته میلاد با سعادت نبی مکرم اسلام(ص) و حضرت امام جعفر صادق(ع)، پیامبر بزرگوار اسلام را «قرآنِ مجسم»، «برترین و با عظمت‌ترین مخلوق پروردگار» و «نور و وسیله حیات و روشنایی جوامع انسانی» خواندند و گفتند: بشریت به تدریج این حقایق را درک خواهد کرد و امیدواریم شاهد روزی باشیم که در ایام ولادت این وجود مقدس، دنیای اسلام متبسم باشد و غم و اندوه بر لبان آن ننشسته باشد.

 

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به نامگذاری ۱۲ تا ۱۷ ربیع‌الاول به‌عنوان هفته وحدت در جمهوری اسلامی، وحدت را نه یک حرکت سیاسی و تاکتیکی بلکه «اعتقاد و ایمان قلبی به لزوم اتحاد امت اسلامی» دانستند و افزودند: این اعتقاد ریشه‌دار، حتی قبل از تشکیل جمهوری اسلامی نیز طرفداران مهمی از جمله مرجع بزرگ کل عالم شیعه، آیت‌الله بروجردی داشت.

 

ایشان با برشمردن مراتب وحدت، پایین‌ترین مرتبه و اولین قدم در اتحاد دنیای اسلام را «پرهیز جوامع، دولتها، اقوام و مذاهب اسلامی از تعرض و ضربه زدن به یکدیگر» و «اتحاد در مقابل دشمن مشترک» خواندند و گفتند: در مراتب بالاتر، کشورهای اسلامی باید با یکدیگر در علم، ثروت، امنیت و قدرت سیاسی در جهت دستیابی به تمدن نوین اسلامی هم‌افزایی و تلاش کنند که جمهوری اسلامی نیز همین نقطه یعنی رسیدن به تمدن نوین اسلامی را هدف نهایی خود قرار داده است.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای مصائب موجود در دنیای اسلام از جمله قضیه فلسطین و جنگهای خونین در یمن، غرب آسیا و شمال آفریقا را ناشی از پایبند نبودن به اصل پرهیز از معارضه و اتحاد در مقابل دشمن مشترک دانستند و خاطرنشان کردند: امروز بزرگترین مصیبت دنیای اسلام، قضیه فلسطین است که ملتی را از خانه و وطن خود آواره کردند.

 

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مواضع روشن امام بزرگوار از آغاز نهضت اسلامی در اعلام خطر علیه نفوذ، دخالت و ظلم صهیونیسم، موضع جمهوری اسلامی ایران در قضیه فلسطین را موضعی قطعی و اصولی خواندند و گفتند: از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز همچنان بر این موضع باقی هستیم، یعنی بدون ملاحظه و رودربایستی به فلسطین و فلسطینی‌ها کمک کرده و خواهیم کرد و این کار را وظیفه همه دنیای اسلام می‌دانیم.

 

ایشان با اشاره به تلاش دشمنان برای تحریف معنای تأکیدات مکرر امام راحل و مسئولان نظام اسلامی در خصوص «محو اسرائیل» گفتند: ما طرفدار فلسطین و استقلال و نجات آن هستیم و محو اسرائیل به معنای محو مردم یهودی نیست، چرا که ما با آنها هیچ کاری نداریم همچنان که در کشور ما نیز جمعی از یهودیان در کمال امنیت زندگی می‌کنند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای، محو اسرائیل را به معنای نابودی حکومت و رژیم تحمیلی صهیونیستی خواندند و تأکید کردند: مردم فلسطین چه مسلمان چه مسیحی و چه یهودی که صاحبان اصلی آن سرزمین هستند باید بتوانند خودشان دولت خود را انتخاب، و بیگانه‌ها و اراذل و اوباشی مانند نتانیاهو را بیرون و کشورشان را اداره کنند که البته این اتفاق خواهد افتاد.

 

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، دشمنیِ آمریکا، رژیم صهیونیستی و دشمنان وحدت اسلامی را متوجه همه کشورهای اسلامی دانستند و افزودند: ماهیت اسلام، نفی ظلم و استکبار و سلطه است، بنابراین آنها با اصل اسلام و همه کشورهای اسلامی مخالفند و این تصور که دشمنی آنها فقط با جمهوری اسلامی است، صحیح نیست.

 

ایشان با اشاره به تعابیر توهین‌آمیز آمریکایی‌ها درباره سعودی گفتند: اینکه آنها صریحاً می‌گویند سعودی‌ها غیر از پول چیز دیگری ندارند یعنی باید برویم و آنها را غارت کنیم که این دشمنی آشکار با یک کشور و ملت است و طرفهای آنها باید بفهمند که در مقابل چنین توهین‌هایی با غیرت عربی و شرف اسلامی چه وظیفه‌ای دارند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای حضور آمریکا در منطقه را موجب ایجاد شر، فساد، ناامنی و تشکیل گروههایی از قبیل داعش دانستند و با تأکید بر لزوم آشنا شدن ملتهای مسلمان با چهره واقعی و نفاق‌آلود آمریکا افزودند: امروز سلاح اصلی آمریکا در منطقه ما «نفوذ در مراکز حساس و تصمیم‌گیر»، «ایجاد تفرقه و تزلزل در عزم ملتها»، «ایجاد بی‌اعتمادی میان ملتها و دولتها»، «دستکاری در محاسبات تصمیم‌گیران و وانمود کردن این مطلب است که حلّال مشکلات، رفتن زیر پرچم آمریکا و تسلیم شدن» است که این سلاح از سلاح نظامی و سخت نیز خطرناک‌تر است.

 

رهبر انقلاب اسلامی راه مواجهه با دشمنان را عمل به فرمان پروردگار یعنی ایستادگی در راه حق خواندند و افزودند: البته این ایستادگی سختی‌هایی نیز خواهد داشت اما تحمل این سختی‌ها عمل صالح است و نزد خداوند اجر خواهد داشت، ضمن اینکه تسلیمِ دشمن شدن، سختی‌های بیشتری دارد و خداوند کسانی را که تن به ظلم دهند، مجازات خواهد کرد.

 

ایشان در بخش پایانی سخنانشان، هر سخن، حرکت و اقدام در دنیای اسلام در جهت «استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ملتهای مسلمان»، «وحدت و اقتدار امت اسلامی»، «کمک به مردم و مستضعفان»، «تبلیغ حقایق و مقابله با موهومات» و «ترویج علم و تحقیقات از جمله انرژی هسته‌ای» را حسنه و عمل صالح دانستند و گفتند: انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای نیاز ملتها است اما انحصارطلبان غربی به دنبال آن هستند که این انرژی را در انحصار خود نگه دارند و در مقابل شرف و استقلال ملتها، آن را قطره قطره به آنها بدهند.

 

 حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: غربی‌ها می‌دانند ما از لحاظ مبنایی و اعتقادی به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم، بنابراین علت مخالفت آنها با حرکت هسته‌ای جمهوری اسلامی، بازداشتن ایران از دانش، صنعت و توانایی هسته‌ای است.

 

رهبر انقلاب اسلامی وظیفه روشنفکران و علمای دنیای اسلام را بسیار مهم دانستند و تأکید کردند: با قدرت از حق دفاع کنید و از دشمن نترسید و بدانید دنیای اسلام به فضل الهی در آینده نه چندان دور، تحقق آرزوهای درخشان خود را خواهد دید.

 

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین روحانی رئیس جمهور گفت: پیامبر بزرگوار اسلام در شرایطی پا به عرصه وجود گذاشت که جهان سراسر تبعیض، جنگ و خون‌ریزی بود.

 

آقای روحانی افزود: پیامبر عزیز با خود کتاب آسمانی، میزان، صداقت، علم، ایمان و وحدت و یگانگی را به ارمغان آورد و بهترین الگو را برای جهان و جامعه ارائه کرد.

 

رئیس جمهور با بیان اینکه نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه به دلیل دعوت انقلاب اسلامی است، گفت: نفوذ انقلاب است که دلها را به خود جذب کرده و اگر امروز ملت های سوریه، لبنان، یمن، عراق و بحرین با جمهوری اسلامی احساس نزدیکی می کنند، به دلیل پیام انقلاب است.

 

آقای روحانی با اشاره به اینکه فرزندان ایران اسلامی در راه دفاع از ملتهای سوریه و عراق به عنوان مستشار جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند، تأکید کرد: اگر فرزندان ما در سوریه، عراق و لبنان حضور پیدا کردند، برایشان آزادی انسان ها و گام نهادن در مسیر پیروی از رسول الله معیار بود و امروز نیز آنچه می خواهیم وحدت، برادری و پیروی از راه پیامبر گرامی اسلام است.

 

رئیس جمهور با تأکید بر اینکه در دنیای امروز تنها راه نجات از تفرقه، ارتجاع و تجاوزگری امریکا و رژیم صهیونیستی، پیروی از رسول الله(ص) است، افزود: در روز میلاد پیامبر عزیز اسلام می خواهیم که دنیای اسلام، متحد و برادرانه در برابر ظلم و تجاوز بایستد و به پیروزی دست یابد.

 

در پایان این دیدار جمعی از مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفتگو کردند.