emamian

emamian

یک کارشناس آمریکایی به روزنامه ایندیپندنت گفت، علت تمدید معافیت‌های تحریمی ایران، امید رئیس‌جمهور آمریکا به گفت‌وگو با تهران، پیش از اتمام دور اول ریاست جمهوری است.

 

«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا یک بار دیگر معافیت‌های تحریمی ایران را تمدید خواهد کرد تا همکاری تهران با چین، روسیه و کشورهای اروپایی ادامه پیدا کند. اقدامی که دلیل آن به عقیده کارشناسان آمریکایی، امید به مذاکره با دولت ایران است.

 

به نوشته روزنامه «ایندیپندنت»، این معافیت‌ها به آژانس انرژی اتمی ایران اجازه می‌دهد همکاری خود با شرکت‌های خارجی را تحت چارچوب برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ادامه دهد. شرکت روسی «روس اتم» در تأسیسات غنی‌سازی «فوردو» قم و «شرکت ملی هسته‌ای چین» در رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک، با ایران همکاری دارند.

 

این معافیت‌های تحریمی در آمریکا با مخالفت‌ها و فشارهای سیاست‌مداران تندرو همراه شده است. «لیندسی گراهام» و «تد کروز» که هردو از سناتورهای جمهوری‌خواه تندرو محسوب می‌شوند، این تصمیم ترامپ را به باد انتقاد گرفته و می‌گویند این معافیت‌ها به ایران اجازه می‌دهد برنامه هسته ای خود را گسترش دهد.

 

این دو سناتور در بیانیه‌ای مشترک اعلام کرده‌اند: «این [اقدام] نا امید کننده است و فرصت از دست رفته دیگری برای پاره پاره کردن توافق هسته‌ای فاجعه‌بار ایران-اوباما، یک‌بار برای همیشه محسوب می‌شود. رئیس‌جمهور ترامپ باید فوراً به دولتش دستور دهد صدور معافیت‌های هسته‌ای غیرنظامی را متوفق کند».

 

«جوزف سیرینکوین» رئیس بنیاد «پلافشیرز» در این باره به ایندیپندنت گفت، ترامپ به دو دلیل، تصمیم به تمدید معافیت‌های تحریمی گرفته است: « اول از همه این‌که این معافیت‌ها به طور روشنی در راستای منافع امنیت ملی آمریکا است که حتی این دولت هم در برابر مزایای آن کور نیست».

 

سیرینکوین افزود: «دوم این‌که ترامپ می‌خواهد این احتمال را حفظ کند که پیش از بلعیده شدن در استیضاح و جدال سخت برای انتخاب مجددش [به‌عنوان رئیس‌جمهور]، بتواند با ایرانی‌ها گفت‌وگو کند».

 

سیرینکوین معتقد است ایران و کره‌شمالی تنها کشورهایی هستند که ترامپ ممکن است بتواند از طریق آن‌ها نوعی پیروزی دیپلماتیک را پیش از پایان دوره اول ریاست جمهوری برای دولتش کسب کند.

 

«داریل کیمبال» مدیر اجرایی انجمن کنترل تسحلیاتی در واشنگتن می‌گوید، تصمیم دولت ترامپ جهت تمدید معافیت‌های تحریمی نوعی اجابت تعهدات پیشین آمریکا نسبت به ایران محسوب می‌شود.

 

او به ایندیپندنت گفت: «معتقدم [تمدید معافیت‌ها] به‌ این معنا است که آن‌ها هیچ دلیلی برای پایان دادن به آن نمی‌یابند که فقط به ایران این بهانه را می‌دهد که محدودیت‌های بیشتری از برجام را زیرپا بگذارد. ما به‌دقت در حال رصد گام چهارم ایران در راستای دور شدن از برجام در هفته آتی هستیم».

 

ایندیپندنت نوشت، ترامپ با انتقاد از «باراک اوباما» رئیس‌جمهور سابق آمریکا به‌خاطر رسیدن به «بدترین» توافق با ایران، مدعی شد به‌عنوان یک «توافق‌گر» می‌تواند به توافقی مستحکم‌تر با ایران دست یابد. هنوز مشخص نیست آیا ترامپ همچنان امید دارد که بتواند از طریق روشی دیپلماتیک به توافقی جدیدبا ایران دست یابد یا خیر؛ اما اقدام اخیر او در جهت تمدید معافیت‌ها می‌تواند قدمی در همین راستا باشد.

 

سال گذشته ترامپ به‌صورت یک‌جانبه خروج خود از برجام را با وجود مخالفت طرفین اروپایی این توافق، اعلام کرد و تدریجاً تحریم‌هایی علیه ایران وضع کرد که صنایع مهم آن را هدف قرار می‌دهند.

 

ایران تا یک سال پس از این اقدام آمریکا به برجام متعهد ماند اما بعد از این صبر راهبردی و عدم تحقق وعده‌های کشورهای اروپایی برای جبران آثار تحریم‌های آمریکا، اعلام کرد به صورت مرحله‌ای پایبندی‌اش به توافق هسته‌ای را کاهش می‌دهد. ایران تاکنون سه گام در این راستا برداشته است.

 

اروپایی‌ها تا کنون هیچگونه گام ملموسی در راستای پایبندی به تعهدات خود در برجام برنداشته‌اند و فقط از جمهوری‌ اسلامی ایران خواسته‌اند تا به این توافق پایبند باشد.

مدیرکل گمرکات اقلیم کردستان عراق در دیدار با سرکنسول ایران در سلیمانیه، بر آمادگی اقلیم کردستان برای رفع مشکلات موجود در گذرگاه‌های مرزی با هدف تسهیل تبادلات تجاری تأکید کرد.

 

«مهدی شوشتری» سرکنسول جمهوری اسلامی ایران در سلیمانیه، امروز شنبه ۱۱ آبان ماه در محل سرکنسولگری، با «سامال عبدالرحمان عزیز» مدیرکل گمرگات اقلیم کردستان دیدار و گفتگو کرد.

 

در این ملاقات که مدیران گمرک سلیمانیه و باشماق نیز حضور داشتند، در خصوص تقویت همکاری‌های گمرکی، تقویت زیرساخت‌ها و رفع مشکلات در گذرگاه‌های گمرکی بین جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان بحث و تبادل نظر شد.

شوشتری در این ملاقات با تاکید بر اهمیت نقش گمرک در  ارتقای تعاملات تجاری و مردمی فیمابین، از نقش مدیران و کارکنان گمرکات ایران و اقلیم تجلیل کرد و خواستار تلاش مضاعف طرفین در حل و فصل مشکلات موجود و ارتقای امکانات موجود در گمرکات دو طرف به سطح استانداردهای بین‌المللی شد.

 مدیرکل گمرکات اقلیم کردستان عراق نیز با اشاره به اهمیت روابط تجاری اقلیم کردستان با جمهوری اسلامی ایران، سطح همکاری‌ها و هماهنگی‌های گمرکی ایران و اقلیم کردستان را مناسب و مطلوب ارزیابی و بر آمادگی اقلیم کردستان برای رفع مشکلات موجود در گذرگاه‌های مرزی با هدف تسهیل تبادلات تجاری تأکید کرد.

الحشد الشعبی عراق با اعلام اینکه ناشناسانی در حاشیه اعتراضات با مرتبط کردن خود به الحشد از نام این سازمان سوء استفاده می‌کنند، تاکید کرد، الحشد الشعبی به وظیفه خود در دفاع از شهرها مقابل خطر داعش ادامه می‌دهد.

سازمان الحشد الشعبی عراق اعلام کرد که مواضع رسمی این سازمان، فقط به آنچه توسط اداره اطلاع رسانی الحشد و آنچه در وب سایت رسمی آن منتشر می‌شود محدود است و غیر از آن موضع رسمی الحشد محسوب نمی‌شود.

 

به گزارش وبگاه خبری شبکه السومریه، در این بیانیه آمده است: تأکید ما به این دلیل است که طرف‌هایی ناشناخته خود را به الحشد الشعبی مرتبط می‌کنند و ادعا می‌کنند که متعلق به آن هستند و با مواضع و اظهارات خود از نام الحشد الشعبی سوء استفاده می‌کنند.

 

سازمان الحشد الشعبی ضمن تمجید از عملکرد نیروهای امنیتی در حمایت از تظاهرات‌کنندگان و محافظت از مکان‌های برپایی تظاهرات  بر همبستگی خود با تظاهرات‌کنندگان مسالمت‌جو که خواستار حقوق قانونی خود هستند، تاکید کرد.

 

در این بیانیه آمده است: ما تاکید می‌کنیم که نیروهای الحشد الشعبی همچنان در خاکریزها[ی خارج از شهرها] به انجام وظیفه خود در ممانعت از بازگشت داعش و صیانت از عراق در برابر خطرهای تروریستی که در کمین این کشور است، ادامه می‌دهند.

 

الحشد الشعبی عراق در بیانیه قبلی خود هم از وجود برخی دست‌های پشت پرده برای به‌ورطه انداختن عراق خبر داد و گفت: «ما به دقت اوضاع را زیر نظر دارم و اطلاعاتی داریم که تأیید می‌کند خواسته‌های اجنبی،‌ عناصر نفوذی و تمایلات سیاسی وجود دارد که در کمین شما و این کشور نشسته و می‌خواهد عراق را به پرتگاه سقوط سوق دهد و فتنه، هرج‌و مرج، درگیری داخلی و ویرانی ایجاد شود».

 

الحشد الشعبی افزود: «آن‌ها به این طریق، می‌خواهند خواسته‌های شما را منحرف کرده و اعتراض‌های شما را با حملات، کشتار، اظهارات و هتاکی علیه مرجعیت دینی و الحشد مقدس شما، تخریب کنند».

 

الحشد الشعبی تأکید کرد که به حضور در جبهه‌ها و «سنگرهای شرف» ادامه خواهد داد و سینه‌های خود را برای دفاع از عراق و مقدسات و مرجعیت این کشور سپر خواد کرد.

 

«حسین الاسدی» یکی از مقامات جنبش اسلامی در عراق( الحرکة الإسلامیة فی العراق) هم  در گفت‌وگو با وبگاه خبری المیادین بر ضرورت مقابله با عوامل تحریک جامعه عراقی به ایجاد هرج و مرج خیابانی تاکید کرد.

 

وی همچنین گفت: برخی می‌خواهند چهره مرجعیت دینی و الحشد الشعبی را تخریب کنند.

یکی از دغدغه‌های مهم خانواده‌های مذهبی این است که چگونه دختران کوچکشان را با حجاب آشنا کنند، موضوعی که مرز بسیار باریکی دارد و اگر با دقت رفتار نکنیم، ممکن است فرزندمان برای یک عمر از حجاب دل‌زده شود. خیلی‌ها فکر می‌کنند برای اینکه دخترانشان از کودکی حجاب را رعایت کنند باید از همان سن پایین این موضوع را به آن‌ها آموزش داد، اما تجربه نشان داده که از طریق آموزش صرف نمی‌توان حجاب را در افراد نهادینه کرد بلکه باید با راهکاری تربیتی در این زمینه برنامه‌ریزی کرد.

 

«یکی از مهم‌ترین مواردی که برای تربیت دینی کودکان به ویژه در زمینه حجاب باید به آن توجه کرد، این است که فرزندانمان را در دوران کودکی به رعایت مسائل دینی تشویق کنیم. مسلماً اگر از والدینی که از رفتار جوانشان در زمینه رعایت حجاب یا ارتباط با جنس مخالف ناراحت هستند، بپرسید آیا در دوران کودکی فرزندشان، تشویق‌های دینی داشته‌اند یا در اعیاد مذهبی به او هدیه‌ای داده‌اند، جواب مثبتی نخواهید گرفت.»

 

« به دختربچه‌ای که حجابش را رعایت می‌کند، نگویید رعایت حجاب راحت است. طبیعی است وقتی می‌بیند برادرش با لباس آستین کوتاه و شلوار در خیابان راه می‌رود و او باید روسری یا چادر سرش کند، برایش سخت است. در این زمینه بهتر است پدر به عنوان جنس مخالف، دخترش را تشویق کند و برای اینکه حجابش را رعایت می‌کند، به او جایزه بدهد.»

 

مهارت اول: توجه به محبت خداوندی

*گفته می‌شود که تربیت دینی و آموزش حجاب به دختران نسبت به پسران راحت‌تر است. اصولاً چنین مطلبی صحت دارد؟

 

بله. چون دخترها نسبت به پسرها عاطفی‌تر هستند. اما موضوع مهمی که در زمینه حجاب وجود دارد این است که آن را درست تحلیل نمی‌کنیم در حالی که اگر جنبه‌های فردی و اجتماعی‌ حجاب بررسی شود، بهتر می‌توان درباره‌اش برنامه‌ریزی کرد. فرزند ما باید بداند که فرد به عنوان یک انسان چرا حجاب دارد و‌‌ به عنوان یک عضو از جامعه چرا باید حجاب داشته باشد.

 

* اما برای یاد دادن مسائل حجاب به فرزندانمان با موضوع مهم‌تری مواجه هستیم. اینکه اصلاً خدا کیست و چگونه باید او را به کودکان معرفی کنیم تا دستورات خدا را اجرا کنند.

 

بله. این موضوع هم نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد. این‌که با نگاه کلی به جامعه به این نتیجه می‌رسیم که متأسفانه خدا به عنوان حی ناظر برای بعضی از بچه‌ها و حتی بزرگ‌تر‌ها وجود ندارد و به همین شکل، دین هم به عنوان یک موجود زنده تلقی نمی‌شود. وقتی دین زنده نیست، حجاب هم به عنوان یک هنجار دینی و شعائر الله زنده نیست.

 

طبیعی است در چنین شرایطی یک موجود زنده، چیز غیرزنده را نمی‌پذیرد. این وقت است که مثلاً می‌گویند این حجاب برای 1400 سال قبل است، برای اعراب‌ بوده و... در حالی که اگر افراد به ویژه کودکان به خوبی متوجه شوند که دین و شعائر آن به سودشان است و فقط مجازات و فشار نیست، آن را بهتر می‌پذیرند.

 

امام زین‌العابدین علیه‌السلام  در دعای اول صحیفه سجادیه این مطلب را بسیار لطیف مطرح می‌کنند: «آفریدگان را به قدرت خود آفرید و به خواست خویش بر آنان جامه هستی پوشانید؛ آنگاه ایشان را به راهی که می‌خواست رهنمون کرد و به جاده محبت خود روانه کرد.»

 

مهارت دوم: توجه به مراجع مختلف آموزش

* پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا والدین یا معلم، این نوع تربیت را به بچه‌ها ارائه می‌دهند یا اینکه همه توصیه‌ها و تأکیدات از اجبار ناشی می‌شود و در آن از محبت خبری نیست؟

 

توجه داشته باشید که حجاب را با رویکرد اجتماعی به دو شکل می‌توان بررسی کرد: اینکه آیا تربیت دینی در حکومت دینی مانند کشور خودمان مطرح است یا این موضوع فقط در حکومت‌های غیردینی بررسی می‌شود؟

 

مسلم این است که تربیت دینی مثل آموزش حجاب در حکومت غیردینی راحت‌تر انجام می‌شود، زیرا فقط والدین هستند که به فرزندانشان آموزش می‌دهند و نکته‌ها و هنجارهای دینی تنها از طریق خانواده به فرزندان منتقل می‌شود.

 

اما در حکومت دینی اگر بچه‌ای دچار مشکل مذهبی شود، مشخص نیست که مدرسه در این مورد مقصر بوده یا مسجد یا.... بنابراین چون حکومت دینی داریم، باید به گونه‌ای شخصیت بچه را بسازیم و ضرورت رعایت حجاب را منطقی بیان کنیم که هیچ چیز نتواند به پوشش او آسیب برساند.

 

مهارت سوم: تشویق‌های دینی فراموش نشود

* جایگاه تشویق و تنبیه در آموختن نکات دینی کجاست؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم خانواده‌ها برای یاد دادن مهارت‌های مربوط به حجاب هم می‌توانند از ابزارهای تشویقی و تنبیهی استفاده کنند؟

 

از مهم‌ترین مواردی که برای تربیت دینی کودکان به ویژه در زمینه حجاب باید به آن توجه کرد، این است که فرزندانمان را در دوران کودکی به رعایت مسائل دینی تشویق کنیم.

 

مسلماً اگر از والدینی که از رفتار جوانشان در زمینه رعایت حجاب یا ارتباط با جنس مخالف ناراحت‌اند بپرسید آیا در دوران کودکی فرزندشان، تشویق‌های دینی داشته‌اند یا در اعیاد مذهبی به او هدیه‌ای داده‌اند، جواب مثبتی نخواهید گرفت.

 

* چه سنی برای یاد دادن مهارت‌های دینی به کودک و نوجوان مناسب است؟

 

حواسمان باشد تربیت دینی فرزند- که حجاب یکی از آن‌هاست- در سنین سه تا پنج سالگی و بعد از آن شش تا یازده سالگی دارای اهمیت بسیار زیادی است و خانواده‌ها می‌توانند با دادن هدیه هر چند کوچک به بهانه‌های مختلف، علاقه به شعائر دینی را در بچه‌ها نهادینه کنند.

 

انجمن روانشناسی ایالات متحده آمریکا به این نتیجه رسیده که در ضمیر ناخودآگاه هر انسانی علاقه به دین وجود دارد؛ بنابراین اگر از سنین کودکی به این موضوع درست پرداخته شود، مسلماً نتیجه خواهد داد.

 

مهارت چهارم: میان کودک و اولیای دین پیوند عاطفی ایجاد کنیم

* می‌دانیم که خانواده وظیفه دارد بین کودک و اولیای دین پیوند عاطفی برقرار کند. این مسئولیت را چگونه باید دهیم که به نتیجه دلخواه برسیم؟

 

زیارت اماکن‌ مقدس و شرکت در جلسات مذهبی و هیئت‌ می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد. اما باید توجه داشت که کودک در برنامه‌های مذهبی آزار نبیند و خسته نشود.

 

در عین حال لازم است که اولیای دین را با‌‌ همان زبان کودکی به بچه‌ها معرفی کنیم؛ مثلاً به او یاد بدهیم که ائمه اطهار علیهم‌السلام کسانی بودند که نامه‌های خدا را به ما می‌رساندند. اگر کودک یاد بگیرد و بفهمد که قرآن، نامه خداست، احادیث، نامه پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم‌السلام هستند، نهج‌البلاغه، نامه امام علی علیه‌السلام  و صحیفه سجادیه نامه امام سجاد  علیه‌السلام است، این بزرگان را بهتر و بیشتر می‌شناسد و با ایشان ارتباط برقرار می‌کند.

 

به بیان دیگر، اعتماد کودک به این شخصیت‌ها بیشتر می‌شود و در همه مسائل به ویژه حجاب به آن‌ها رجوع می‌کند. در نتیجه شخصیت خود را پایین نمی‌آورد و عزت نفس دینی و شخصیتی‌اش بالا می‌رود.

 

مهارت پنجم: الگوهای منفی پاک شوند

* متأسفانه گاهی در جمع افراد متدین هم بداخلاقی‌هایی دیده می‌شود که به اصطلاح بدآموزی‌هایی به خصوص برای کودک و نوجوان به همراه دارد و آن‌ها را از دین و حجاب دل‌زده می‌کند. برای مقابله با این آسیب، چه راه‌حلی در مقابل خانواده‌ها وجود دارد؟

 

همان طور که اشاره کردید بررسی‌ها نشان می‌دهد یکی از دلایلی که بعضی از کودکان و نوجوانان از داشتن حجاب خودداری می‌کنند این است که آن‌ها از کسی که حجاب دارد، رفتار منفی یا بداخلاقی دیده‌اند. به همین دلیل زمانی که می‌خواهند حجاب داشته باشند، ناخودآگاه از آن بدشان می‌آید. در حقیقت بعضی از بچه‌هایی که حجاب را نمی‌پذیرند، به دلیل ضربه‌های عاطفی‌ای است که توسط برخی افراد به آن‌ها وارد شده است.

 

بنابراین خانواده‌ها باید الگوهای منفی را از ذهن کودکانشان پاک کنند. افرادی که در ظاهر مذهبی هستند هم باید بیشتر مراقب رفتارشان باشند که چنین مشکلاتی به وجود نیاید. مهم‌تر از همه اینکه خانواده‌ها باید حواسشان باشد کودکانشان کسانی را الگو قرار دهند که شعائر دینی و تربیتی را رعایت می‌کنند.

 

 مهارت ششم: دوستی با فرشته‌ها

سنین سه تا پنج سالگی موقعیت مناسبی است برای تربیت دینی کودک که او را با فرشته‌ها آشنا کنیم.

 

در فرهنگ ما از قدیم‌الایام قصه‌های زیبایی برای بچه‌ها نقل می‌شود که جذابیت بسیاری برای کودکان دارد. مثلاً به او بیاموزیم اگر دندانش سالم باشد، فرشته‌ای به نام فرشته دندان آن را در کیسه زیبایی نگهداری می‌کند. کودک در این صورت مسواک زدن را به خوبی یاد می‌گیرد و با رغبت و اشتیاق این کار را انجام می‌دهد.

 

یا برای دختر گروه سنی پنج تا ده سال چادری آماده کنیم و وقتی چادر را سرش کرد، به او بگوییم فرشته‌ها دارند برایت دست می‌زنند. اگر گفت صدای دست فرشته‌ها را نمی‌شنوم، فرضاً بگوییم وقتی می‌گویی دلم درد می‌کند، درد تو را نمی‌بینیم؛ پس همان‌طور که ما درد تو را نمی‌بینیم، تو هم دست زدن فرشته‌ها را نمی‌بینی. همچنین پدر و مادر می‌توانند به کودکانشان یاد بدهند که برای فرشته‌ها نامه بنویسند.

 

مهارت هفتم: همبازی هم‌عقیده داشته باشد

* کودکان بخشی از مهارت‌ها را از طریق همبازی‌های خود یاد می‌گیرند. والدین تا چه اندازه از این راهکار برای آموزش مهارت‌های دینی به فرزند خود می‌توانند استفاده کنند؟

 

تعلق به گروه، حسی است که خودش را از شش سالگی نشان می‌دهد. در این سن بهتر است که کودک، همبازی هم‌عقیده‌ داشته باشد. در واقع خانواده‌ها باید برای کودکان گروه سنی شش تا یازده سال، دوستی در نظر بگیرند که باحجاب باشد و آن‌ها را به مدرسه‌ای بفرستند که امور دینی در آن رعایت ‌شود.

 

در معاشرت‌های فامیلی هم باید به این قضیه توجه داشت. اما از آنجا که صله‌رحم در اسلام مورد تأکید است، اگر با خانواده‌ای رفت‌و‌آمد داریم که فرزندانش حجاب را رعایت نمی‌کنند، این قضیه را باید برای کودکمان تفهیم کنیم که بی‌حجابی کار درستی نیست. متأسفانه بعضی از خانواده‌ها موضوعات مهم تربیتی را برای کودکانشان به درستی تشریح نمی‌کنند در حالی که در ذهن آن‌ها هزاران سؤال نقش بسته است.

 

مهارت هشتم: باورهای دینی بچه‌ها را تقویت کنیم

* این یک واقعیت است که نوجوانان و به خصوص دخترها از زینت و زیور لذت می‌برند و خود را با آن‌ها زیباتر می‌بینند. چگونه باید این حس غریزی دختران را با آموختن موضوع حجاب کنترل کرد؟

 

اگر دختری در چهارده سالگی حجاب ندارد و می‌خواهد زینتش را برای دیگران نمایان کند، باید ریشه بی‌حجابی را در دوران کودکی او جست‌وجو کرد. زیرا روانشناسان معتقدند مسائل تربیتی باید از سه سالگی مورد توجه قرار بگیرند.

 

کودک باید آن‌قدر تغذیه دینی شود، تا زمانی که به نوجوانی رسید و بر سر دوراهی ماند، به باور محکم مذهبی خود رجوع کند. در حقیقت، مادری در تربیت دینی فرزندش موفق است که وقتی از او می‌پرسد چرا نماز می‌خوانی یا چرا حجابت را رعایت می‌کنی، جواب دهد چون خدا می‌گوید. یعنی خداوند را به عنوان عامل توانمند و حی ناظر بشناسد و باور داشته باشد. بنابراین باید فرزندانمان را از کودکی با صفات زیبای خداوند آشنا کنیم.

 

مهارت نهم: نگویید رعایت حجاب راحت است

به دختربچه‌ای که حجابش را رعایت می‌کند، نگویید رعایت حجاب راحت است. طبیعی است وقتی می‌بیند برادرش با لباس آستین کوتاه و شلوار در خیابان راه می‌رود و او باید روسری یا چادر سرش کند، برایش سخت است.

 

در این زمینه بهتر است پدر به عنوان جنس مخالف، دخترش را تشویق کند و برای اینکه حجابش را رعایت می‌کند، به او جایزه بدهد. مثلاً اگر قرار است برایش لباسی بخرد، صبر کند وقتی حجابش خوب است آن را به عنوان جایزه به او بدهد و بگوید به تو افتخار می‌کنم تا دخترش شیرینی رعایت حجاب را بچشد و بتواند سختی‌های آن را تحمل کند.

 

مریم مرتضوی

منظور از آيه 85 آل‌عمران كه می‌فرماید «هركس غير از اسلام دينی بجويد از او پذيرفته نمی‌شود و در آخرت از زيانكاران خواهد بود» چيست و شامل چه کسانی می‌شود؟ آيا مستضعفان دينی هم همین‌طورند؟ اصلاً به چه كسانی مستضعف می‌گویند؟ آيا كسانی كه دين اسلام به آن‌ها بد رسيده هم مشمول آيه هستند؟

 

آيه شريفه چنين است:

«وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ‏ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين‏»؛ و هر كه جز اسلام دينى بطلبد، هرگز از او پذيرفته نمی‌شود و او در آخرت از زيانكاران است. (1)

 

ازجمله‏ «يَبْتَغِ» استفاده می‌شود كه مراد آيه، كسانى هستند كه اسلام به گوش آن‌ها رسيده ولى آن را رها كرده و به سراغ ديگر مكاتب رفته‌اند. اين افراد در قيامت زيانكارند و دين آن‌ها موردپذیرش نيست.

 

با توجّه به آيه 81 اين سوره، پذيرش دين اسلام، ميثاق خداوند از همه‏ پيامبران پيشين است و لذا با آمدن پيامبر و دين اسلام، دين ديگرى غیرازآن موردقبول نيست: «فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ»(2)

 

اما حال مستضعفان در آيات ديگری مورد بحث قرارگرفته است:

«إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي‏ أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ‏ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اهلّه واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصيراً * إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا»

 

همانا كسانى كه فرشتگان آن‌ها را درحالی‌که ستمكار نفس خویش‌اند قبض روح می‌کنند (به آن‌ها) گويند: در چه (حالى از نظر دين) بوديد؟ گويند: ما در زمين مستضعف بوديم (ناتوان شده در جنبه ايمان و عمل). فرشتگان گويند: آيا زمين خداوند وسيع نبود تا در آن (از محيط كفر به محيط اسلام) مهاجرت كنيد؟! پس آنان جايگاهشان جهنم است و آن بد جاى بازگشتى است. مگر ناتوان ‏شدگان از مردان و زنان و كودكان (در دست قدرتى حاكم يا جوّى مانع از تحصيل معارف) كه هيچ چاره‌ای نداشته و به هيچ نحوى (براى هجرت) راه نيابند. (3)

 

از بررسى آيات قرآن و روايات استفاده می‌شود افرادى كه از نظر فكرى يا بدنى يا اقتصادى آن‌چنان ضعيف باشند كه قادر به شناسايى حق از باطل نشوند و يا این‌که با تشخيص عقيده صحيح بر اثر ناتوانى جسمى يا ضعف مالى و يا محدودیت‌هایی كه محيط بر آن‌ها تحميل كرده قادر به انجام وظائف خود به‌طور كامل نباشند و نتوانند مهاجرت كنند، آن‌ها را مستضعف می‌گویند.

 

از امام على (علیه‌السلام) چنين نقل‌شده كه فرمودند: «و لا يقع اسم الاستضعاف على من بلغته الحجة فسمعتها اذنه و وعاها قلبه‏»؛ مستضعف كسى نيست كه حجت بر او تمام‌شده و حق را شنيده و فكرش آن را درك كرده است. (4)

 

و از امام موسى بن جعفر (علیه‌السلام) پرسيدند كه مستضعفان چه كسانى هستند؟ امام در پاسخ اين سؤال نوشتند: «الضعيف من لم ترفع له حجة و لم يعرف الاختلاف فاذا عرف الاختلاف فليس بضعيف‏»؛ مستضعف كسى است كه حجت و دليل به او نرسيده باشد و به وجود اختلاف (در مذاهب و عقايد كه محرك بر تحقيق است) پى نبرده باشد، اما هنگامی‌که به اين مطلب پى برد، ديگر مستضعف نيست. (5)

 

روشن است كه مستضعف در دو روايت فوق، همان مستضعف فكرى و عقیده‌ای است ولى در آيه مورد بحث و آيه 75 همين سوره، منظور از مستضعف، همان مستضعف عملى است يعنى كسى كه حق را تشخيص داده اما خفقان محيط به او اجازه عمل نمی‌دهد. (6)

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. آل‌عمران/ آيه 85.
  2. قرائتى، محسن‏، تفسير نور، ج ‏1، ص 555.
  3. نساء/ آيات 97 - 98.
  4. حویزی، نور الثقلين، ج 1، ص 536.
  5. همان، ص 539.
  6. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏4، ص 87-88.

اعتراضات مردمی لبنان به هر شکل که باشد، فریاد مظلومان گرسنه و بیکاری است که از ظلم حکومت و فساد اکثریت آنانی که بر قدرت نشسته اند، ناشی شده است. مسئولانی که فرصت های شغلی را از بین برده و مردم را به فقر و گرسنگی کشانده اند و خدمات عمومی را تا پایین ترین حد خود کاهش داده اند. در این زمان، عده کمی، با سوء استفاده از فرصت ها، اموال بیشتری اندوخته و با دولت و اقدامات آن علیه مردم همراه شده اند.

 

قطعاً فساد نامحدود دولت لبنان فریاد ملت را به اوج رسانده است؛ فریادی که به نام انقلاب یا جنبش یا اعتراضات مردمی نامگذاری می شود.

 

طبیعتاً این انفجار مردمی به دنبال آن به وجود می آید که ملت، یک جسم بدون روح شمرده شود. از این رو نتیجه احساسات صادقانه و به حق مردم خشمگینی است که از غارت اموال خود و آوارگی فرزندانشان از سوی افرادی رنج می برند که سه دهه بر این کشور حکومت کرده و مردم را غارت می کنند.

 

این انفجار مردمی واکنشی طبیعی علیه جنایات نامحدود این افراد است که کشور را به نابودی کشانده اند.

 

اما پیش از آنکه درباره راه حل این وضعیت سخن بگوییم باید خطراتی که باید از آن حذر شود را مورد بررسی قرار دهیم.

 

این خطرات عبارتند از:

 

1- تفرقه و اختلاف:

زیباترین چیزی که در این تجمعات دیده می شود، تصویر ملی آن است که خالی از مذهب گرایی و گروه گرایی است که پیش از این، ملت لبنان را محاصره کرده بود. بنابراین این جنبش بخاطر ملی بودن آن و همچنین بخاطر وحدت کلمه باید چهره خود را حفظ کند، و بر خواسته ها و حقوق مردم تمرکز شده و از سخنان تحریک آمیز و دشنام به یکدیگر جلوگیری شود. لذا این زمان، زمان مطالبه حقوق است نه میدان مبارزه از طریق دشنام و ناسزا.

 

2- منحرف شدن از اهداف اصلی:

این انفجار ملی به یک دلیل اصلی یعنی وضعیت معیشتی و مالی مردم به وجود آمده است که به بهانه وضع مالیات بر خدمات واتساپ ایجاد شد و سپس مطالبات معیشتی و اصلاحات مالی و مبارزه با فساد و بازگرداندن اموال غارت شده را نیز شامل شد. این موارد اهداف بیشتر معترضان بوده است و همه لبنانی ها بدون هماهنگی قبلی، بر این اهداف اجماع داشته و از شمال تا جنوب کشور، با یکدیگر متحد شده اند. اما آنچه که موجب هراس است، تلاش عده کمی از افراد مرتبط با خارج است که تلاش می کنند بگویند که این خواسته ها، خواسته همه مردم لبنان نیست و در نتیجه این اعتراضات به خشونت کشیده شود.

 

3- دست داشتن کشورهای خارجی در این اعتراضات:

این مورد، خطرناک ترین مسئله برای لبنانی ها و میهن آنان و آینده کشورشان است. تجربه کشورهای عربی در گذشته نشان داده است که این اقدامات همچنان ادامه دارد و همین امر موجب ترس و نگرانی می شود. مداخله کشورهای بیگانه زنگ خطری برای ملت لبنان است که موجب تبدیل آنان به ابزار دست بیگانگان می شود. حال این سوال مطرح است که آیا لبنان نیز به «بهار عربی» که موجب آتش زدن به کشورهای عربی شده، پیوسته است و اینکه با کدامیک از نمونه های این «آتش عربی» در کشورهای تونس، عراق، لیبی، مصر، یمن، بحرین و سوریه منطبق است؟

 

در همین راستا، تلاش برای حل عملی و ملی این مشکلات وجود دارد که باید به شدت جدی گرفته شود. لذا راه حل مطلوب آن است که اصول و قواعدی که بر اساس منطق سلیم بنا شده است، در نظر گرفته شود؛ که مهمترین این اصول، پایبندی به این امور است : «هرکس چند دهه دچار فساد بود، امکان ندارد که وظیفه اصلاح امور را برعهده بگیرد»، «هرکس اموال عمومی را غارت کرد، نمی تواند از شهامت خود برای بازگرداندن آن استفاده کند» و «اصلاحات با ادامه نظام و قوانین گذشته انجام نخواهد شد». چرا که اصلاحات  باید بر اساس یک نظام ملی متناسب و به دست افرادی مورد اطمینان در دولت انجام شود.

 

در همین زمینه دو راهکار ارائه می شود:

الف) راهکار آزمایشی شامل تعدیل دولت و تسریع در اجرای پیشنهادات اصلاحی در زمان تعیین شده و ارائه مهلت یک ماهه برای آزمایش جدی این راهکار و اجرای آن.

ب) راهکار ریشه ای که راه حل حقیقی برای این مسئله است که شامل سپردن صلاحیت قانونی پارلمان این کشور به یک دولت انتقالی برای وضع قوانین ملی جدید از جمله قوانین مبارزه با فساد و بازگرداندن اموال غارت شده و قوانین مالیاتی است.

 

نکته مهم این است که تسریع در حل این مشکلات به مصلحت همه مردم لبنان به جز بیگانگان و دست نشانده های آنان است و همچنین از نابسامانی اوضاع مالی و اقتصادی لبنان جلوگیری می کند. اما به تأخیر انداختن اجرای مطالبات مردم و اهمیت ندادن به آن، به بیگانگان فرصت می دهد که در امور لبنان مداخله کنند؛ لذا باید یادآور شد که این افراد دشمن لبنان هستند که با وجود قدرت نیروهای مقاومت و صلابت آنها در دفاع از لبنان، خواستار اغتشاش و ناامنی در این کشور هستند.

 

نویسنده: امین محمد حطیط

یکی از ثمرات مهم ظهور امام عصر(عج) نزول برکات آسمانی است؛ برکاتی که نمونه‌های آن تا قبل از ظهور آن حضرت نمونه ندارد.

 

مسئله مهدویت و ظهور در اندیشه اسلامی اصلی‌ترین معارف شیعه است چرا که به‌اعتقاد مسلمانان آن کس که پرده از اسرار حقایق برمی‌دارد و آموزه‌های دین را احیاء و دین الهی را بر پهنه عالم مستقر می‌کند، وجود مقدس امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف است.

 

بشریت تا دستیابی به این حکومت آرمانی باید از مقطعی سخت و میانی به‌نام آخرالزمان عبور کند تا تربیت‌های لازم جهت مواجهه با امام عالم که تمام انبیاء و اوصیاء خبر ظهورش را داده بودند، کسب کند، نشان به اینکه بخش‌هایی از آیات کتب آسمانی ادیان، به‌ویژه «عهدین» اختصاص به موضوع آخرالزمان و منجی‌ دارد؛‌ همچنین بر اساس پژوهش‌های صورت‌گرفته بیش از 1000 آیه از آیات قرآن با توجه به روایات ذیل آن‌ها، اختصاص به مسأله مهدویت دارد که از آن‌ها با عنوان آیات‌المهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف یاد می‌شود. در مجموعه مجلدات معجم احادیث امام مهدی این روایات مهدوی احصا شده است.

 

در این بین، پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمه اطهار علیهم السلام در عصر خویش به تبیین اندیشه‌های مهدویت، آخرالزمان و ظهور می‌پرداختند تا به این وسیله از یک سو افکار همگان را به‌سوی آینده پیش‌ِرو جهت‌دهی کنند و از دیگر سو راه را به‌روی مدعیان دروغین مهدویت مسدود کنند.

 

برکات و ثمرات عصر ظهور امام عصر از جمله موضوعاتی است که در آیات و احادیث مربوط به موضوع مهدویت دیده می‌شود. با اندک مروری بر این نوع آیات و روایات درمی‌یابیم حیات طیبه‌ای که خداوند در قرآن از آن یاد کرده است چیزی جز این مقطع نخواهد بود؛ چرا که بشریت در این مقطع در پرتو امامتِ امام عصر و از مجرای پربرکت ایشان و نیز در پرتو حضور صالحان زندگانی پاک و زلال و بدون درد و آلامی را تجربه می‌کند که تمام انبیا و رسولان وعده آن را به امت‌های خویش و آیندگان داده بودند.

 

برای نمونه در یکی از این روایات می‌خوانیم پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: مردى از اهل‌بیت من به سلطنت خواهد رسید که به سنت من (آن طور که باید) عمل کند و خداوند از آسمان براى وى روزى فرستد و زمین آنچه دارد، بیرون دهد و او زمین را پر از عدل کند چنان که پر از ظلم و ستم باشد، او به بیت‌المقدس درآید و هفت سال سلطنت کند؛‌ یُخرجُ رجُلٌ مِن أهل بَیتى و یَعملُ سُنتى و یُنزّلُ الله لَه البَرکةَ مِن السّماء و تُخرجُ الأرض برکاتِها و تَملأُ بِه الأرضَ عَدلاً کَما مُلئَت ظُلماً و جُوراً». (کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط ــ القدیمة)، ج‏2، ص472)

 

آنچه در این روایت شریف بین سایر گزاره‌ها به‌چشم می‌خورد، نزول برکت الهی از آسمان بر امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف است که طبیعتاً این نعمت بزرگ الهی شامل انصار و اعوان و شیعیان و محبان آن حضرت خواهد بود. این فراز از روایت نشان می‌دهد که امام، مجرای محبت‌ها و نعمات الهی بر بشریت است که همگان نمود عینی این معرفت را در عصر ظهور و حضور امام عصر مشاهده خواهند کرد.

 

جالب است که این نکته را در روایاتی از امام حسن مجتبی و امام حسین علیهما السّلام مشاهده می‌کنیم. امام مجتبی در روایتی، ضمن بیان برخی رویدادهای آخرالزمانی و عصر ظهور، به نزول برکات آسمانی در آن زمان اشاره کرده فرمودند «...عرض و طول شهرها برایش مطیع می‌شوند؛ کافری نیست مگر اینکه ایمان می‌آورد و تبهکاری نیست مگر اینکه نیکوکار خواهد شد؛ درندگان در زمان سلطنت او صلح و سازش می‌کنند؛ زمین، گیاهان خود را می‌رویاند و آسمان برکات خود را فرو می‌ریزد؛ گنجها برای او ظاهر خواهند شد و مدت چهل سال مالک شرق و غرب خواهد شد؛ خوشا به حال کسی که روزگار او را درک کند و سخن وی را بشنود؛ تنزل السماء برکتها و تُظهِر له الکُنُوز، یَملکُ ما بَین الخافقین أربعین عاماً فطوبَى لِمَن أدركَ أیّامَه و سَمِعَ کَلامه.» (اثباةالهدی، ج5،‌ ص145)

 

همچنین امام حسین در آخرین خطبه خویش در روز عاشورا، پس از وعده به رجعت خود در مقطعی از ظهور و پس از بیان فعالیت‌هایی که در عصر ظهور در نابودی بدان و بدی‌ها انجام می‌دهند، اشاره به برکات آن دوران کرده فرمودند:

 

به‌روى زمین شخص نابینا و زمین‏‌گیر و مبتلائى نخواهد بود مگر اینکه خداوند به‌وسیلۀ ما اهل‏‌بیت بلا را از او برطرف مى‌‏کند؛ وَ لَایَبْقَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَعْمَى وَ لَامُقْعَدٌ وَ لَامُبْتَلًى إِلَّا کَشَفَ اللَّهُ عَنْهُ بَلَاءَهُ بِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ».

 

 و به‌قدرى برکت از آسمان به‌سوی زمین نازل مى‏‌شود که شاخه درخت از زیادى میوه مى‌‏شکند! میوه زمستانى در تابستان و میوه تابستانى در زمستان خورده مى‌‏شود‌؛ وَ لَیُنْزِلَنَّ الْبَرَکَةَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ حَتَّى إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتُقْصَفُ بِمَا یَزِیدُ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتَأْکُلُنَّ ثَمَرَةَ الشِّتَاءِ فِی الصَّیْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّیْفِ فِی الشِّتَاءِ.» (مختصر البصائر، ص140)

 

مجموع این روایات نشان می‌دهد که یکی از ثمرات مهم ظهور امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزول برکات آسمانی است؛ برکاتی که نمونه‌های آن تا قبل از ظهور حضرت نمونه نداشت.

دجال در لغت به معنی فردی که بسیار دروغگو ،فریب دهنده است و دجال شخصی که می گویند پیش از حضور مهدی موعود پیدا می شود و بسیاری از مردم فریبش را می خورند.

 

در روایات اسلامی دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالاً از خراسان ظهور می کند. و او با انجام کارهای شگفت انگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را می فریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی می کند و سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت می رسد.

 

خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید مگر آن که قومش را از دجال ترسانید و خداوند آن را تا به امروز بر شما تاخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر الاغی که فاصله دو گوشش یک میل است خروج می کند و به مراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانه های زمین بجز مکه و مدینه و حومه این دو شهر، گذر می کند.

 

تاریخچه دجال به قبل از اسلام برمی گردد در کتاب انجیل نام دجال نیز به میان آمده است از آیات انجیل استفاده می شود که دجال به معنای دروغگو و گمراه کننده است و چنین استفاده می شود که داستان خروج دجال و زنده بودنش در آن زمان هم در بین نصاری شایع بوده و در انتظار خروج دجال بوده اند.

 

در اسلام نیز سخن از دجال به میان آمده است و روایاتی در این موضوع از فریقین (سنی وشیعه) وارد شده است، که روایات اهل سنت در این باب به مراتب بیشتر از روایاتی است که در منابع شیعه موجود می باشد و اکثر روایات شیعه نیز در این موضوع برگرفته شده از منابع حدیثی اهل سنت می باشد.

 

یکی از علائم ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در برخی روایات از علائم حتمی شمرده شده، خروج شخصی به نام «دجال» است. او یک طاغوت بسیار حیله گر است و عده بسیاری را با خود همراه می کند.

 

 

دجال در مسیحیت

صلیب پطرس (صلیب وارونه) اغلب به عنوان نماد دجال شناخته می شود. عبارت دجال در عهد جدید چندین بار تنها در رساله یوحنا آمده است. و مقصود کسی است که با مسیح مقاومت یا ضدیت می کند. و مدعی آن باشد که خود در جای مسیح است.

در نامه اول یوحنا آمده است:دروغگو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند آن دجال است که پدر و پسر را انکار می نماید. باز در همان رساله آمده است:«شنیده اید که دجال می آید الحال هم دجالان بسیار ظاهر شده اند و از این می دانم که ساعت آخر است.»

 

در جای دیگر در همان رساله می گوید:«و هر روحی که عیسی مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و اینست روح دجال که شنیده اید که او می آید و الان هم در جهان است.»برخی از علمای مسیحی از جمله صاحب قاموس کتاب مقدس دجال را اسم عام می داند و به تصور وی مراد از دجال و دجالان کسانی هستند که مسیح را تکذیب کنند و این معنا از عبارات انجیل نیز استفاده می شود. همچنین گفته شده دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخرالزمان قیام کرده و مسیح، رجعت کرده او را از پای در خواهد آورد.

 

 

ویژگی های دجال در اسلام

در روایات اسلامی و روایاتی منتسب به محمد، پیامبر مسلمانان، یکی از نشانه های دوران ظهور و آخر الزمان خروج دجال است. ظهور دجال از نشانه های برپایی قیامت دانسته شده است. دجال فردی با یک چشم و صورتی کریه و موهایی تابداراست که بر پشانیش کلمه کفر حک شده است.

 

دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالاً از خراسان خروج می کند. او انجام کارهای شگفت انگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را می فریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی می کند.

 

او سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت می رسد. تا زمان ظهور دجال او در جزیره ای در اقیانوس هند به سر می برد که از آن صدای موسیقی به گوش می رسد. روایات دیگری وجود دارد که در کوهی در جزیره ای در بند است و اهریمنان به او غذا می رسانند.

 

دجال در روایت های شیعه

در روایت های شیعه نیز گفته های زیادی در مورد دجال به چشم می خورد و اینچنین گفته شده است که وی در زمانی که مردم گناهان زیادی را انجام دهند و نیکی را بد و بدی را نیک بدانند، ظهور خواهد کرد.

 

دجال در روایات اهل سنت

قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد حنبل» در کتاب «مسند»و «ترمذی»در «صحیح»خود و «ابن ماجه»در «سنن»و «مسلم»در «صحیح» و «ابن اثیر»در«نهایه»از عبدالله بن عمر و ابوسعیدخدری و جابر ابن عبدالله انصاری نقل کرده اند.

 

«صائد بن صید» که در زمان محمد می زیسته و محمد او را از مصادیق دجال معرفی کرده است و چون بعداً از خروج دجال در آخرالزمان نیز خبر داده بعضیها گمان کرده اند دجال موعود همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زنده ماندن و طول عمر او قائل شدند.بعضی از نویسندگان اسلامی نیز با توجه به ریشه لغت «دجال» آن را منحصر به یک فرد بخصوص نمی دانند بلکه آن را عنوانی می دانند کلی برای افراد پر تزویر حیله گر و حقه باز که برای فریب مردم از هر وسیله ای استفاده می کنند. دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده می کند.

برهم صالح در سخنانی خطاب به تظاهرات کنندگان گفت: ما همراه شما و مطالبات مشروع شما در مبارزه با فساد هستیم.

 

برهم صالح گفت: وظیفه دستگاه‌های امنیتی حمایت از تظاهرات کنندگان و مقابله با عناصر نفوذی در تظاهرات است.

 

وی افزود: هیچ راه‌حل امنیتی وجود ندارد، سرکوب مردود است، تاریخ به ما یاد داده که صدای مردم قوی‌تر از هر صدا و اراده‌اش قوی‌ترین است.

 

وی گفت: ما خواهان آن هستیم که سلاح تنها در اختیار دولت باشد که به کنترل امنیت کمک کرده و مانع درگیری‌های مسلحانه می‌شود.

 

وی اضافه کرد: انتظار داریم که پیش‌نویس قانون جدید انتخابات طی هفته آینده ارائه شود.

 

صالح اظهار داشت: با برگزاری انتخابات زودهنگام بر اساس قانون جدید انتخابات موافقت می‌کنم، مشروعیت حکومت از مردم است.

 

وی ابراز کرد: وضعیت موجود نمی‌تواند ادامه یابد، ما به اصلاحات جدی و تغییرات بزرگ نیاز داریم.

 

صالح ادامه داد: من شخصاً به رایزنی‌ها و دیدارها با گروه‌ها و تشکل‌ها و فعالان مردمی به‌منظور اصلاحات مطلوب و در چارچوب‌های قانونی به‌گونه‌ای که ثبات عراق و  امنیت عمومی را حفظ کند، ادامه خواهم داد.

 

وی گفت: من به‌عنوان رئیس جمهور با برگزاری انتخابات زودهنگام با تکیه بر قانون جدید انتخابات و کمیساریای جدید موافقت خواهم کرد.

 

صالح افزود نخست وزیر موافقت خود را با ارائه استعفا اعلام کرده است.

 

وی از گروه‌های سیاسی خواست درباره گزینه جایگزین مقبول در سایه پایبندی به چارچوب‌های قانونی و حقوقی به توافق برای جلوگیری از خلأ قانونی دست یابند.

«بشار اسد» رئیس‌جمهوری سوریه، روز گذشته در گفت‌وگو با شبکه‌های تلویزیونی «السوریه» و «الاخباریه» درباره عملیات قتل «ابوبکر البغدادی» رهبر ارشد گروه تروریستی داعش، تأکید کرد که دمشق درباره این عملیات فقط از طریق رسانه‌ها چیزهایی شنیده است.

 

بشار اسد تصریح کرد، سوریه هیچ رابطه‌ای با این موضوع ندارد و مهم‌ترین مساله این است که دمشق نمی‌داند که «واقعا این اتفاق روی داده است یا خیر».

 

سناریوی آمریکا درباره قتل البغدادی بخشی از فریب‌شان است

رئیس‌جمهوری سوریه تأکید کرد: «سناریویی که ایالات متحده درباره عملیات کشته شدن تروریستی ابوبکر البغدادی، رهبر گروه داعش منتشر کرده، بخشی از خدعه آمریکایی است و ما نباید تمامی آنچه که آنها در این‌باره می‌گویند را باور کنیم مگر این‌که دلیل و سند بیاورند.»

 

بشار اسد گفت: «هدف از درج اسامی چند کشور و گروه مشارکت‌کننده در این عملیات، اعتبار بخشیدن به این عملیات است تا این کشورها( در ماجرای ادعای آن‌ها برای مقابله با تروریسم) احساس شرم نکنند. در نتیجه به دنبال کسب اعتبار برای خود در زمینه جنگ با تروریسم هستند. ما به این گونه اعتبارها نیاز نداریم؛ چرا که آنکه در میدان واقعی با تروریسم می‌جنگد ما هستیم.»

 

وی در ادامه افزود: «البغدادی در زندان‌های آمریکایی در عراق بود و او را بیرون آوردند تا این نقش را بازی کند. رهبر داعش شخصی است که در هر لحظه و زمانی می‌تواند تغییر کند.»

 

بشار اسد گفت: «دوباره یک نفر دیگر بازتولید می‌کنند اما با یک اسم و نشان مختلف، و یا شاید خود داعش را بر طبق نیاز و به عنوان دیگر بازتولید بکنند ولی طرز تفکر و به‌کارگیری متفاوت خواهد بود چون مدیر و صحنه‌گردان آن، خود آمریکا می‌ماند.»

 

ترکیه، نماینده آمریکا در جنگ علیه سوریه است

رئیس‌جمهوری سوریه در ادامه به توافق روسیه و ترکیه در مورد شمال سوریه اشاره کرد و گفت: «این توافق، موقت است و جلوی افسرگسیختگی ترکیه به هدف آسیب زدن بیشتر از طریق اشغالگری خاک سوریه را می‌گیرد و راه را بر روی آمریکایی‌ها و همچنین آلمانی‌ها که به دنبال بین‌المللی کردن موضوع ارسال نیروهای بین‌الملل به سوریه بودند، ببندد.»

 

وی تأکید کرد، ترکیه، اشغالگر و نماینده آمریکا در جنگ است و اگر خاک این کشور را ترک نکند پس تنها گزینه‌ای که باقی می‌ماند جنگ است.

 

اسد گفت: «ترکیه و تروریست‌های تحت امر آن باید خاک سوریه را ترک کنند. عناصر مسلح در استان ادلب باید به ترکیه بروند در غیر این صورت دو گزینه بیشتر پیش‌رو ندارند؛ یا اینکه به آغوش وطن بازگشته و اوضاع آن‌ها بررسی شود و یا اینکه ارتش سوریه برای بیرون راندن آن‌ها وارد جنگ خواهد شد.»

 

ورود ارتش به مناطق شمالی کشور یعنی بازگشت دولت

رئیس‌جمهوری سوریه همچنین در این مصاحبه به توافق روسیه با شبه‌نظامیان کُرد سوریه که مطابق آن نیروهای ارتش این کشور می‌بایست در شمال شرق مستقر شوند، اشاره کرد و گفت: «ورود ارتش عربی سوریه به مناطق شمال سوریه یعنی بازگشت دولت سوریه و ارائه تمام خدمات دولتی به شهروندان در این مناطق است.

 

ارتش در بیشتر مناطق مستقر شده است ولی نه به طور کامل.»

 

وی خاطرنشان کرد: «هدف نهایی، بازگشت به وضعیت قبلی این منطقه، یعنی سیطره کامل دولت بر آنجاست. بیشتر کُردها همواره رابطه‌ای خوب با دولت داشتند و ایده‌های واقعی و ملی را مطرح کرده‌اند.»

 

رئیس‌جمهوری سوریه گفت: «تنوع قومیتی و مذهبی زیبا و نشانه قدرت است. اشتباهی که در شمال سوریه رخ داد این بود که برخی از کردها نه ‌تنها خود را نماینده کردها بلکه نماینده عرب‌ها نیز قرار دادند.»

 

ترامپ بهترین رئیس‌جمهور آمریکاست!

رئیس‌جمهوری سوریه در ادامه سخنان خود به «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا کنایه زد و گفت: «ترامپ بهترین رئیس‌جمهور آمریکا است نه بخاطر اینکه سیاست‌هایش خوب است بلکه بخاطر اینکه بیشترین شفافیت و صراحت را در بین روسای جمهور آمریکا دارد. او می‌گوید" ما نفت می‌خواهیم"، "ما می‌خواهیم در مقابل پول این کار را بکنیم". این حقیقت سیاست آمریکاست. چه چیزی بهتر از شفافیت، از دشمن می‌خواهیم؟»

 

بشار اسد در این مصاحبه به اقدامات رژیم صهیونیستی در سوریه طی سال‌های گذشته نیز اشاره کرد و گفت: «اسرائیل (در توطئه علیه سوریه) حی و حاضر است و به هیچ‌وجه غایب نبوده است. برای اینکه ما نمایندگان یا مزدوران و یا آلت دست آن می‌جنگیم آن هم به اشکال گوناگون.»

 

دیدارهایی با ترکیه در سطوح امنیتی انجام شده است

وی در پاسخ به سوالی پیرامون امکان دیدار با «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه گفت: «اگر این دیدار نتایجی به همراه داشته باشد و مصلحت میهن در آن باشد احساسات خود را کنار می‌گذاریم. فکر نمی‌کنم دیدار با اردوغان بویژه در شرایط سیاسی کنونی در ترکیه نتایجی داشته باشد. دیدارهایی بین طرف سوری و ترک با حضور طرف روسی انجام شده و تمام آنها در سطوح امنیتی بوده است.»

 

بشار اسد اظهار داشت: « اردوغان به دنبال سیاست‌های ثبات‌زدا در منطقه وسیعی است. او به همه دروغ می‌گوید و علناً منافق است.»

 

هیچ امتیازی در مورد کمیته قانون اساسی نداده‌ایم

رئیس‌جمهوری سوریه درباره کمیته تدوین قانون اساسی نیز گفت: «سوریه هیچ امتیازی در مورد تشکیل کمیته بررسی قانونی اساسی نداده است. آنچه برای ما مهم است اگر موارد توافق‌شده در تعارض با منافع ملی نباشد حتی اگر خواستند یک قانون اساسی جدید تدوین کنند ما موافقت می‌کنیم، و اگر اصلاح قانون اساسی خواستند حتی به اندازه یک بند نیز مشکل نداریم. اما اگر اصلاح قانون اساسی حتی با یک بند در تعارض با منافع ملی باشد جلوی آن را می‌گیریم.»

 

ما، روس‌ها و ایرانی‌ها در یک جبهه سیاسی و نظامی هستیم

بشار اسد همچنین در مورد همکاری‌های ایران، روسیه و سوریه در زمینه جنگ با تروریسم نیز گفت: «ما، ایرانی‌ها و روس‌ها وارد نبرد نظامی واحد و نبرد سیاسی واحدی شده‌ایم. ما همواره درباره شرایطی، که اجازه این عملیات را می‌دهیم، صحبت و بررسی می‌کنیم. بارها توافق‌های سه‌جانبه‌ای در مورد موعد دقیق عملیاتی داشته‌ایم که این عملیات بیش از یک‌بار به تعویق افتاده است؛ چرا که تحولاتی نظامی یا سیاسی وجود دارد که این امر نیز یک بحث طبیعی است. چیزی که ما مدنظر قرار می‌دهیم مربوط به عرصه داخلی است؛ و ایرانی‌ها هم در این‌باره ملاحظات مربوط به منطقه را مدنظر قرار می‌دهد و روس‌ها نیز مسائل مرتبط با عرصه بین‌المللی را. اینجاست که باید بررسی‌ها و رایزنی‌ها انجام شود. اخیرا نیز طی کمتر از یک ماه دیدارهایی میان من و میان مسئولان روسی و ایرانی انجام شده است که در فاصله این دیدارها تحولات نظامی و سیاسی تغییر می‌کند.»