منظور از آيه 85 آلعمران كه میفرماید «هركس غير از اسلام دينی بجويد از او پذيرفته نمیشود و در آخرت از زيانكاران خواهد بود» چيست و شامل چه کسانی میشود؟ آيا مستضعفان دينی هم همینطورند؟ اصلاً به چه كسانی مستضعف میگویند؟ آيا كسانی كه دين اسلام به آنها بد رسيده هم مشمول آيه هستند؟
آيه شريفه چنين است:
«وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين»؛ و هر كه جز اسلام دينى بطلبد، هرگز از او پذيرفته نمیشود و او در آخرت از زيانكاران است. (1)
ازجمله «يَبْتَغِ» استفاده میشود كه مراد آيه، كسانى هستند كه اسلام به گوش آنها رسيده ولى آن را رها كرده و به سراغ ديگر مكاتب رفتهاند. اين افراد در قيامت زيانكارند و دين آنها موردپذیرش نيست.
با توجّه به آيه 81 اين سوره، پذيرش دين اسلام، ميثاق خداوند از همه پيامبران پيشين است و لذا با آمدن پيامبر و دين اسلام، دين ديگرى غیرازآن موردقبول نيست: «فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ»(2)
اما حال مستضعفان در آيات ديگری مورد بحث قرارگرفته است:
«إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اهلّه واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصيراً * إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا»
همانا كسانى كه فرشتگان آنها را درحالیکه ستمكار نفس خویشاند قبض روح میکنند (به آنها) گويند: در چه (حالى از نظر دين) بوديد؟ گويند: ما در زمين مستضعف بوديم (ناتوان شده در جنبه ايمان و عمل). فرشتگان گويند: آيا زمين خداوند وسيع نبود تا در آن (از محيط كفر به محيط اسلام) مهاجرت كنيد؟! پس آنان جايگاهشان جهنم است و آن بد جاى بازگشتى است. مگر ناتوان شدگان از مردان و زنان و كودكان (در دست قدرتى حاكم يا جوّى مانع از تحصيل معارف) كه هيچ چارهای نداشته و به هيچ نحوى (براى هجرت) راه نيابند. (3)
از بررسى آيات قرآن و روايات استفاده میشود افرادى كه از نظر فكرى يا بدنى يا اقتصادى آنچنان ضعيف باشند كه قادر به شناسايى حق از باطل نشوند و يا اینکه با تشخيص عقيده صحيح بر اثر ناتوانى جسمى يا ضعف مالى و يا محدودیتهایی كه محيط بر آنها تحميل كرده قادر به انجام وظائف خود بهطور كامل نباشند و نتوانند مهاجرت كنند، آنها را مستضعف میگویند.
از امام على (علیهالسلام) چنين نقلشده كه فرمودند: «و لا يقع اسم الاستضعاف على من بلغته الحجة فسمعتها اذنه و وعاها قلبه»؛ مستضعف كسى نيست كه حجت بر او تمامشده و حق را شنيده و فكرش آن را درك كرده است. (4)
و از امام موسى بن جعفر (علیهالسلام) پرسيدند كه مستضعفان چه كسانى هستند؟ امام در پاسخ اين سؤال نوشتند: «الضعيف من لم ترفع له حجة و لم يعرف الاختلاف فاذا عرف الاختلاف فليس بضعيف»؛ مستضعف كسى است كه حجت و دليل به او نرسيده باشد و به وجود اختلاف (در مذاهب و عقايد كه محرك بر تحقيق است) پى نبرده باشد، اما هنگامیکه به اين مطلب پى برد، ديگر مستضعف نيست. (5)
روشن است كه مستضعف در دو روايت فوق، همان مستضعف فكرى و عقیدهای است ولى در آيه مورد بحث و آيه 75 همين سوره، منظور از مستضعف، همان مستضعف عملى است يعنى كسى كه حق را تشخيص داده اما خفقان محيط به او اجازه عمل نمیدهد. (6)
پینوشتها:
- آلعمران/ آيه 85.
- قرائتى، محسن، تفسير نور، ج 1، ص 555.
- نساء/ آيات 97 - 98.
- حویزی، نور الثقلين، ج 1، ص 536.
- همان، ص 539.
- مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج 4، ص 87-88.