
emamian
شهید آیت الله رئیسی؛ مردِ میدان عمل
سیدعلاء الدین حیدری؛ فعال مدنی اهل سنت در یادداشتی آورده است:
یک هفته از شهادت جمعی از خوبان روزگار ما گذشت. روزگاری که وجود چنین نیکمردانی در آن غنیمتی بزرگ است.
سر قافله این عروج دسته جمعی رادمردی با صفا ، صادقی بی ریا و خادمی بی ادعا بود که بنده بعنوان یک فعال مدنی اهل سنت در یک پروسه تحقیق به ایشان رسیده و به شخصیت و منش والایشان رسیدم.
چند سال پیش بعنوان یک فعال مدنی که رفتار سیاسی و انتخاباتی اهل سنت ایران را مورد مطالعه داشتم و در طی این سالها ائتلاف های انتخاباتی نامزدهای اصلاح طلب ریاست جمهوری با بزرگان و طیف های سیاسی فعال اهل سنت کشور را رصد کرده و در مقابل پاسخ آنها به رای میلیونی اهل سنت به خودشان بررسی می کردم ، بدین نتیجه رسیدم که جامعه اهل سنت باید به یک " پوست اندازی سیاسی در انتخابات " دست بزند ، یعنی برای بار اول در یک تغییر رویکرد به سمت ائتلاف با طیف اصولگرا رفته و طیف اصولگرا هم به استقبال این رویکرد بیاید . اما در این فرایند اصل را بر انتخاب شخصیتی گذاشتم که هم معتقد به وحدت باشد و هم در میان اصولگرایان مورد وثوق و صد البته دیدگاهی نزدیک به دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در شیوه حکمرانی و نیز تقریب بین مذاهب داشته باشد.
پس از طرح این پیشنهاد با برخی بزرگان و صاحبان نظر به شخصیت شهید بزرگوار سید ابراهیم رئیسی رسیدم.
ایشان را همان گزینه مورد نظر یافته و در فراز و نشیب دنیای بی رحم سیاست همراه ایشان شدم.
برایش نوشتم، گفتم و گفتم که مخاطبین ما بدان نتیجه مطلوب برسند که خدا راشکر جامعه اهل سنت علی رغم همه مخالفت های برخی منتقدین و تخریب دشمنان، همراه و همقدم شهید آیت الله رئیسی شدند.
شخصیتی صادق که مطالبات قانونی اهل سنت را با فروتنی و همدلی خاص، بدون منت و صادقانه قبول داشت، اهل وحدت و برادری بودند، هیچگاه ندیدم که با خط کش مذهبی و قومی مسئله ای را مطرح کند. نگاهی تقریبی و به تاسی از مقام معظم رهبری امت اسلامی را در افق نگاهش داشت.
دغدغه محرومان را داشتند
دی ماه سال ۱۳۹۹ که ریاست قوه قضائیه را داشتند، در سفری که به استان کرمانشاه داشتند، در شهرستان پاوه حضور یافته و در میان مردم غیور مرزنشین این شهرستان، پای درد دل و بیان مشکلات کوله بران نشسته و نگران وضعیت آنها شدند.
به استاندار وقت کرمانشاه دستور دادند که طرحی را تهیه و ظرف یکماه برای ایشان ارسال نمایند که در جلسه سران قوا مورد پیگیری واقع شود، طرح تهیه و ارسال گردید.
شهید رئیسی آنرا پیگیری کرده و سپس که رئیس جمهور شدند بطور جد در دستور کار دولت سیزدهم قرار دادند و طی ۱۸ ماه کار کارشناسی و تجمیع همه طرح های قبلی و نظرات مختلف، "لایحه تجارت مرزنشینان" را تهیه، در دولت تصویب و به مجلس برای تبدیل شدنِ به قانون ارائه کردند .
این لایحه پس از طی مراحل قانونی به قانون "تجارت مرزنشینان" تبدیل و قبل از پرواز ابدی شان آنرا برای اجرا ابلاغ کردند.
این قانون خدمتی ماندگار، باقیات الصالحاتی ارزشمند و یادگاری تاریخی از رئیس جمهور شهید آیت الله رئیسی است که دعای خیر مرزنشینان ایران اسلامی را الی ابد بهمراه دارد .
نگاهی فراقومی و فرامذهبی به حل مشکلات مردم داشتند
شهید رئیسی بدون هیچ پیش ذهنیتی یا حس تبعیضی به همه اقوام و مذاهب ایران نگاهی عادلانه و متوازن داشته و هیچگاه عدالت را از نگاهش دور نمی کردند.
یکی دیگر از دلایل همراهی بنده با این شهید بزرگوار در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ وجود صفت بارز و حسنه فسادستیزی در شخصیت شهید رئیسی بود.
خصیصه پاکدستی و ضد فساد ایشان از جاذبه های قوی شخصیتی شان بود که بنده بدان افتخار می کردم.
حضور میدانی و اقدام عملی در میان مردم برای حل مشکلات آنها یکی دیگر از دلایل ماندگاری در قلوبِ این شهید والامقام بود.
وقتی مسئولی بدون واسطه با مردم ارتباط داشته باشد قطعا لمس و درک مشکلات بهتر بوده و حل آنها نیز برایش آسان تر می شود .
شکافِ میان حاکمیت و مردم را همیشه دشمن پر می کند و این آسیب جدی و خلاء بزرگی می تواند باشد که شهید رئیسی آنرا به درستی درک کرده و ترمیم می کردند.
و اما در این سه سالی که رئیس جمهور بودند، به مواضع و دیدگاه قاطع ایشان در حمایت از فلسطین و جبهه مقاومت می بالیدم.
شهید رئیسی هیچگاه فلسطین را در هیچ مذاکره و سر هیچ میزی معامله نکرد. تاریخ جهان اسلام مدیون حمایت ها و رهبری های حکیمانه مقام معظم رهبری، مجاهدت های شهید حاج قاسم سلیمانی، ایستادن های شهید دکتر رئیسی در کنار جبهه مقاومت و سیاست ورزی ها و رایزنی های شهید دکتر امیر عبداللهیان در این سالها و خصوصا در این ۸ ماهی که بر غزه گذشت، می باشد.
تربیت دختر سختتر است یا پسر؟
گفتگوی خانم مریم شاهوردی، کارشناس کودک و نوجوان در رابطه با تربیت فرزندان:
* در ابتدا برای ما بفرمایید که دختر و پسر چه تفاوت هایی دارند که والدین باید اطلاع داشته باشند؟
تفاوت های دختر و پسر تفاوتهای مرتبط با جنسیت است؛ در واقع ما از دو جنس مخالف از بعد فیزیولوژیک و سایکولوژیک در ارتباط هستیم، یعنی ویژگیهای جسمانی و روانی این دو با هم متفاوت است.
به عنوان مثال در مسیر تحول دوره نوجوانی که روانشناسان غربی هم به این مسئله اعتقاد دارند، مثلا «خانم لورا برک» در کتاب «روانشناسی رشد» و «خانم پاپالیا» در روانشناسی «پاپالیا» و خیلی از محققانی که درمورد رشد کار میکردند به این اذعان کردهاند که همه ما میدانیم دوره تحول نوجوانی دختر و پسر در دو سال مختلف اتفاق میافتد.
دخترخانمها به دلیل اینکه سیکل فیزیولوژیک بلوغشان راه میافتد و نسبت به پسرها زودتر به ادراک نوجوانی میرسند، تقریبا از سن هشت الی ۹ سالگی تفکر انتزاعی پیدا میکنند.
پسرها در سن سیزده سالگی ابتدای فیزیولوژیک بلوغشان است و به دلیل تفاوت سنی بلوغ، آن ادراک انتزاعی متناسب با دوره نوجوانی هم برایشان متفاوت است .
پسرها مسائل عاطفی و هیجانی متفاوتی را درک کرده و حتی الگوسازی متفاوتی را اتخاذ میکنند.
ما در دروه نوجوانی یک تشدید جنسیتی داریم. در این دوره، نوجوان خودش را در جنس خود مشدد میکند؛ اگر دختر باشد دوست دارد کفش پاشنه بلند، ناخن و موهای مدل خاص را در معرض نمایش قرار دهد که بتواند دخترانگی خود را ثابت کند و این مسئله در پسرها متناسب با روحیاتشان همینطور است .
امروزه به دلیل بحران هویت جنسی و اختلاط دختر و پسرها، این نمایش جنسیتی بیشتر در معرض تضاد قرار گرفته است.
* تربیت دختر سخت است یا پسر؟
هر دو سختی ها و ملاحظات خاص خود را دارند و در واقع متناسب با سنشان نیازهای خود را میطلبند.
شاید این سوال کامل نباشد چون باید بدانیم که تریبت فرزند به عهده چه کسی است؟ به عهده پدر یا مادر؟.
گاهی یکی از دو والده، تربیت را در خانوادهها بر عهده می گیرند، لذا یک مقدار تربیت برای آنها سخت میشود.
اگر پدر تربیت کننده باشد هر دو جنس برای او راحت است؛ اما اگر تربیت کننده مادر باشد، در این صورت یک مقدار تربیتِ پسر برای مادر سختتر است؛ چون مسائل مرتبط با جنسیت و مهارت های همانندسازی و جهانبینی مادر و دختر به هم نزدیکتر است و شاید مادر از بایسته های لازم دنیای پسر و تفکرات و مراحل بلوغ او نتواند عبور کند و حتی اگر بخواهد با پسر رابطه عاطفی برقرار کند، پسر نمی تواند الگوی مردانه مناسبی برای جامعه پذیری داشته باشد.
لذا اگر مربی و تربیت کننده پدر باشد هر دو تربیت به یک میزان برای پدر آسانتر است و اگر مادر تربیت کننده باشد، تربیت دختر آسان است نه دختر.
* اصول مهم در تربیت دختر را فهرست وار بفرمایید (بایدهای دخترداری).
بایدهای دخترداری شامل:
۱. سعه صدر
۲. حسن خلق
۳. آشنایی با ظرایف و نکات تربیت جنسی ویژه دختران
۴. آشنایی با زیباییها و مقتضیات زیبایی دخترانه روز است.
مثلاً اگر بچهها در دهه شصت از روبان صورتی برای زیبا کردن موهای دخترانه خود استفاده میکردند الان که سال ۱۴۰۳ هستیم معمولاً از اکسسوریها (لوازم جانبی) استفاده میکنند.
اینکه اگر کسی دخترخانم دارد و بخواهد آشنای به این بایستههای زیبایی شناسانه مادی و حتی فیزیکی دخترها باشد، این خیلی برای او خوب هست.
بحث بعدی آشنایی با سیر تحولی دختر در روانشناسی رشد است؛ اینکه چه ویژگیهایی روانشناختی و جسمانی را یک دختر در بازه زمانی طفولیت، کودکی اول، کودکی دوم، نوجوانی اول و نوجوانی دوم میگذراند؟
گزینه بعدی آشنایی با مباحث و اصول اعتقادی به صورت اینکه بتواند شبهات بچه را قبل ۸ یا ۹ سالگی با اصول و عقاید دین به زبان دخترانه آشنا کند؛ یعنی والدین با توجه به روحیات و مقتضیاتی که دخترخردسال دارد، بحث خداوند عالم و اصول اعتقادی را برای فرزندشان آموزش دهند؛ به نحوی که در سن ۹ سالگی وقتی مکلف میشود و آمادگی پذیرش اسلام را دارد، بتواند با استدلال، اصول دین را برای دیگر دوستانش بفهماند.
در مرحله بعد نیازمند به آگاهی و تسلط بر مباحث هویتی (خصوصاً مسائل هویت جنسی دوران نوجوانی که دارای سه اصل اساسی هویت یابی است) است و باید والدین بتوانند دختر را به سمت الگوی مناسب تربیت و هویت در دوران نوجوانی سوق دهند.
پدر و مادر در دوره نوجوانی ابتداءا باید دختر خود را با مسائل بهداشت دوران بلوغ آشنا نموده و یا زمینه را برای انتقال صحیح عالمانه آگاهانه و دقیق دختر به این مسائل فراهم کنند.
در دوره نوجوانی دوم باید دخترخانمها را با مسائل روانشناختی این دوره از قبیل مباحث مربوط به آمادگی ورود به یک زندگی اجتماعی بزرگتر و جامعه پذیری بزرگتر به عنوان یک همسر، آشنا نمایند.
در نتیجه کسی که فرزند دختر دارد باید روحیه رفاقت، حلم، طراوت، هنر و شادمانی را در خود پرورش دهد.
* از نبایدهای دخترداری هم نکاتی را بفرمایید.
همه مواردی که در بایدهای دخترداری گفتیم، عکسش در نبایدهای دخترداری صادق است.
به طور خلاصه کسی که دختر دارد نباید روحیه خشن، دیکتاتور، بیتوجه به زیباشناسی، بیتوجهی به تعقل و تامل، بیتوجه به مسائل جنسیتی و هویتی، بی توجه به مسائل بلوغ، بیتوجه به مسائل اجتماعی و نقش پذیری به عنوان یک همسر بودن را داشته باشد.
* نقش پدر در تربیت دختر پررنگ تر است یا مادر؟
در تربیت دختر، هر دو نقش اساسی دارند. در کل اصلیترین نقش در تربیت فرزند نقش پدر است.
نقش پدر از نقش مادر در تربیت فرزند موثرتر است؛ چون تربیت ضمن اینکه محبت و عطوفت میخواهد یک اقتدار و قاطعیت مخصوصاً در مسائل اعتقادی و آداب دینداری میطلبد که مدیریت این نقش را فقط پدر میتواند به نحو احسن انجام دهد.
پدر چون نقش جنسیتی با دختر خود دارد، خیلی میتواند در دختر خود خلأ عاطفی جنس مخالف را فراهم کند و دنیای دختر را از جهت آشنایی با جنس مرد و عواطف مردانه بیخطر کند؛ هر چند به دلایل فرهنگی نقش مادر در کشور ما پررنگتر است.
* بی توجهی والدین نسبت به نیازهای روانی دختر، چه آثار منفی برای او و خانواده دارد؟
قطعا بیتوجهی به مسائل روانی میتواند باعث عدم ارضا و بایگانی نیازها شود.
وقتی نیاز به وجود میآید مغز و بدن انسان در صدد پاسخ به این نیازها هستند؛ محیطی که مغز و بدن انسان برای پاسخ به این نیازها انتخاب میکنند، محیط در دسترس خواهد بود و این محیط در دسترس برای فرزندانمان متاسفانه فضای مجازی و دوستان است که این گروه دوستان هم متاثر از فضای مجازی هستند.
در فضای مجازی، محیط یک محیط بیبندوباری است و نیازها را به صورت کاذبانه جواب میدهد.
با تولید نیازهای کاذب یک اعتیاد خاص به این نیازها در بدن به وجود میآید که ترک این اعتیاد در سیستم بدن دخترخانمها مشکلات زیادی را به وجود میآورد، خصوصا در دوران نوجوانی که تکانشگرایی این آسیبها برای فرزندانمان بیشتر خواهد بود.
* چه کنیم که دختر ما به سمت جنس مخالف نرفته و رابطه صمیمی با خانواده خود داشته باشد؟
مهم ترین راه حل برای این کار این است که رابطه عاطفی کودک با والدین به هیچ وجه قطع و یا کم نشود.
بچه های ما در زیر شش سالگی در دوران سیادت هستند و باید از این دوره به نحو احسن بهره و لذت ببرند. دوران هفت تا چهارده سالگی، دوران عبودیت است و خیلی مناسب باید اطاعت پذیری و فرمان پذیری را یاد بگیرند.
در دوران چهارده تا بیست سالگی نقش وزارت یا همان مشورت فرزندان با پدر باید پررنگتر باشد.
فرزندی که به مرحله مشورت گیری می رسد، به جایگاهی رسیده است که خانواده به عدم اعتماد یا تهدید و استرس به او توجه نکرده و او را در مقام مستشاری قرار دادهاند و این خود باعث استقلال، هویت و صمیمیت خانوادگی فرزند میشود.
در نتیحه با رعایت موارد گفته شده حتی با ایجاد فضای های کاذب توسط دوستان و فضای مجازی، حتما در این مواقع فرزندان با والدین و خانواده خود مشورت میکنند تا بتوانند به راه حل درستی برسند.
راهکاری برای از بین بردن کینه
تَهَادَوْا تَحَابُّوا فَإِنَّ الْهَدِیَّةَ تَذْهَبُ بِالضَّغَائِنِ
به یکدیگر هدیه دهید تا دوستدار هم باشید زیرا که هدیه کینهها را از میان ببرد.
بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۴۴
آثار زیانبار غیبت
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «مفهوم غیبت و آثار عدم رعایت آن در زندگی روزمره» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
یکی از فرمایشات امام سجاد علیهالسلام در دعای مکارمالاخلاق این است که: «خدایا به من توفیقی عنایت فرما که شیطان بر قلبم مسلط نشود که اگر مسلط شد، غیبت برادر دینیام را به من القا میکند».
معنای غیبت این است که عیوب پنهان کسی را که از فاش شدن آن ناراحت میشود، پشت سرش در یک مجلس یا محفل افشا بکنی.
معنای دیگر غیبت آن است که صفات یا افعال فردی را که همه میدانند (مثل طور خاصی راه رفتن، یا حرف زدن)، ادای آن را پشت سرش دربیاوری و همه را بخندانی، اگر این عمل در مقام مسخره کردن و حقارت آن شخص باشد، غیبت است؛ به طور کلی اگر او بشنود که در غیابش چنین شده، ناراحت و اذیت شود.
نبی اکرم (ص) میفرمایند: «آذَی مُؤْمِناً وَ لَوْ بِشَطْرِ کَلِمَةٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَکْتُوباً بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»؛ کسی که مومنی را با مسخره کردن اذیت کند در روز قیامت در حالی محشور میشود که روی پیشانیاش نوشته شده که این شخص مأیوس از رحمت الهی است.
مرحوم شیخ انصاری میفرماید: در مذمت شخص غیبت کننده، فرمایش حضرت حق در قرآن کافیست که فرموده: «وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا»؛ کسی که غیبت برادر مؤمن خود را میکند، مثل کسی است که گوشت مرده برادرش را میخورد؛ چراکه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»؛ مؤمنان برادر یکدیگر هستند.
«اَلْغِیبَةُ أَشَدُّ مِنَ اَلزِّنَا»؛ گناه غیبت در روایت، شدیدتر از زنا معرفی شده است.
به حضرت موسی (ع) از حضرت حق خطاب شد که هر کس غیبت دیگری را بکند و توبه کند و توبهاش پذیرفته شود، آخرین کسی است که وارد بهشت میشود.
غیبت هم مراتبی دارد. غیبت اولیای الهی، غیبت مرجع تقلید، غیبت مومن متقی، غیبت آدم عادی، هر کدام از این غیبتها درجه دارد و گناه یکسانی ندارند. ببین آبروی و عِرض چه کسی را میریزی؟ چه کسی را اذیت میکنی؟
منظور این است که انسان حدالمقدور زبانش را کنترل کند.
از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت است: «مَن مَشی فی عَیبِ اَخیهِ و کَشْفِ عَورَتِهِ کانَت اوّلُ خُطوَةٍ خَطاها وَضَعَها فیجَهَنّم»؛ هر کس برای عیبجویی و فاش کردن اسرار برادر دینیاش قدم بردارد، اولین قدم او ورود به جهنم خواهد بود.
غیبت کردن یعنی اسرار برادر دینی را کشف و بازگو کردن، کسی که غیبت میکند اسرار اخفا شده دیگری را افشا میکند و این عملش او را وارد جهنم میکند.
«أَنْ تَقُولَ فِی أَخِیکَ مَا سَتَرَهُ اَللَّهُ عَلَیْهِ»؛ یکی از موارد غیبت این است که درباره برادرت آنچه را خدا بر او پوشیده است؛ بیان کنی. انسان وقتی عیب کسی را فاش میکند غیبت است، اما اگر این عیب در او نباشد، تهمت است که بدتر از قتل است. غیبت کردن ترور شخصیت است، در اجتماع آبروی او را میبری، آثار سوء و نتایج بد غیبت به همین دلیل است. اگر منِ ناصری غیبت کنم، اگر عدالتی داشته باشم از بین میرود و کسی حق ندارد پشت سر من نماز بخواند، گناه کبیره است.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: «اِحذَروا اللِّسانَ فإنّهُ سَهمٌ یُخطئُ»؛ از زبان برحذر باشید؛ زیرا زبان تیری است که خطا می رود.
یک معنی این روایت این است که انسان با غیبت میخواهد آبروی کسی را ببرد، اما خداوند آبروی او را میبرد و تیرش به خطا میرود.
معنی دیگر این این که با این زبان باید تیر را به هدف زد، اما با غیبت به خطا میزنی.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسمومٌ مِن سِهامِ إبلیسَ»؛ نگاه به نامحرم، یکی از تیرهای شیطان است که به قلب امام زمان بزنی یا به قلب خودت بخورد، حقیقت دارد، زنای چشم است.
زبان نیز اینگونه است، خطا میرود با غیبت میخواهی آبروی کسی را بریزی، خدا انتقام میگیرد و آبرویت را میریزد.
یکی از مواردی که غیبت جایز است، شکایت مظلوم از ظالم برای رفع تظلم است.
مورد دیگر، در مقام مشورت است؛ وقتی کسی از شما مشورت خواست هر آنچه را که میدانی باید بگویی، اگر نگویی خیانت کردی. مثلا از شما در رابطه با همسایه و یا اقوام برای امر ازدواج سوال میکنند، اگر عیبهایی را که میدانی پنهان کنی، خیانت است و خداوند انتقام میگیرد، وظیفه شرعی داری آنچه را بلدی بگویی، در این مورد بحث غیبت و آبروریختن مطرح نیست، وظیفه شرعی است که آنچه که مربوط به این مورد مشورت است بگویی.
چرا فقط به امام رضا (علیه السلام) لقب «عالم آل محمد» داده شد؟
همه ائمه(علیه السلام) نور واحد بوده و از اقیانوس بیکران دانش برخوردارند. در این میان امام هشتم به جهت موقعیتی که برایش پیش آمد و در مناظرههای علمی با مخالفان شرکت کرد و در آن بر همه عالمان ادیان و مذاهب پیروز شد، به حضرت، لقب «عالم آل محمد» دادند.
از امام موسی کاظم(علیه السلام) روایت شده است که به فرزندانش میفرمود: این برادر شما علی بن موسی عالِم آل محمد است. از او درباره دین خود بپرسید و آن چه را به شما میگوید، حفظ کنید که من بارها از پدرم جعفر بن محمد(امام صادق) شنیدم که به من فرمود: عالم آل محمد از تو زاده میشود و ای کاش من او را درک میکردم و نامش هم نام علی بن ابیطالب است.
راویان به نقل از ابراهیم بن عباس مولی روایت کرده اند: هرگز ندیدم چیزی از رضا(علیه السلام) پرسیده شود و او پاسخ ندهد. در زمان او کسی داناتر و آگاهتر از او نیافتیم. مأمون با پرسش از هر چیزی، او را میآزمود و پاسخ همه را میداد و پاسخهایش همگی برداشت از قرآن مجید بود.
اباصلت هروی گفته است: مأمون در چندین مجلس تعدادی از علمای ادیان و فقهای شریعت و متکلمان را جمع کرد و حضرت با احتجاجات و مناظراتی که با آنان انجام داد، همگان را مغلوب ساخت و هیچ کس از ایشان نماند جز این که به فضل او اعتراف کردند.
شفاعت و بهشت شیعیان
برخی شیعه را متهم میکنند که آنها دلخوش به شفاعت امامان خویش بوده و معتقد هستند بدون اینکه پایبند عمل به احکام الهی باشند به وسیله شفاعت به بهشت خواهند رفت.
کسی که در آیات قرآن و روایات شیعه دقت داشته باشد شیعه را اینگونه قضاوت نمیکند. بااینکه شفاعت در اندیشه قرآن و شیعه از جایگاه والایی برخوردار است، اما همین امر منوط به عمل به شریعت است. خداوند متعال حتی شفاعت حضرت نوح علیهالسلام در قبال فرزندش را به خاطر بیایمانیاش رد کرده و بیان میفرماید: «وَ لا تُخاطِبْنی فِی الَّذینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُون»؛[1] «درباره کسانى که ستم کردهاند با من سخن مگو چراکه آنان غرق شدنىاند».
رسول خدا حتی به دختر بزرگوار خویش بیان میفرماید بدون عمل به شفاعت ایشان امیدوار نباشد: «یَا فَاطِمَةُ اِبْنَةَ مُحَمَّدٍ اِعْمَلِی فَإِنِّی لاَ أُغْنِی عَنْک مِنَ اَللَّهِ شَیْئاً»؛[2] «ای فاطمه دختر محمد، عمل کن که من نمیتوانم تو را از خداوند بینیاز کنم». زمانی که دختر پیامبر بودن، انسان را از خداوند بینیاز نکرده و سعادت، محتاج عمل است؛ شیعه بودن نیز به همین منوال بوده و تنها شیعه بودن کافی نیست. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله حتی نجات خویش را در گرو عمل دانسته و میفرماید: «لاَ يُنْجِينِي إِلاَّ عَمَلٌ مَعَ رَحْمَةٍ وَ لَوْ عَصَيْتُ لَهَوَيْتُ»؛[3] «چیزی جز عمل و رحمت الهی مرا رهایی نخواهد بخشید و اگر نافرمانی کنم ذلیل خواهم شد».
شیعه نهتنها شفاعت را منوط به داشتن عمل میداند، بلکه صاحب هر عملی را نیز شایسته شفاعت نمیداند؛ بهعنوانمثال امام صادق علیهالسلام کسانی را که نماز میخوانند، اما آن را سبک میشمارند، شامل شفاعت اهلبیت علیهمالسلام ندانسته و میفرماید: «إِنَّ شَفَاعَتَنَا لاَ تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاَةِ»؛[4] «شفاعت ما شامل حال كسى كه نماز را كوچك بشمارد نخواهد شد».
درنتیجه شیعه شفاعت را شامل حال کسانی میداند که دارای عمل باشند و با صرف شیعه بودن، کسی وارد بهشت نمیشود.
پینوشت:
[1]. هود: 37.
[2]. ابوالفتح کراجکی، التعجب من أغلاط العامة في مسألة الإمامة، دارالغدير، ص94.
[3]. همان.
[4]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الشريف الرضي للنشر، ص228.
ادعای رؤیت امام زمان(ع) در زمان غیبت
امام دوازدهم علیهالسلام، از ابتدای غیبت صغری، توسط چهار نفر از نواب خاص با مردم ارتباط داشت، تا اینکه نوبت به نائب خاص چهارم؛ علیبن محمد سمری رسید و با وفات ایشان در سال 329 هجری قمری، غیبت کبری شروع شد.
امام زمان علیهالسلام در آخرین نامه به ایشان نوشت: «ای علیبن محمد، خداوند پاداش برادران دینی تو را در مصیبت تو بزرگ دارد. تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت... درباره جانشینی و مقام نیابت به کسی وصیت مکن؛ زیرا زمان غیبت دوم(کبری) فرا رسیده است... سپس فرمود: «وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ، أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ، فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَر»؛[1] «و در آينده از شيعيان من، کسانی ادعای مشاهده میکنند؛ آگاه باش که هر کس پيش از خروج سفيانی و صيحه آسمانی ادعای مشاهده کند، او دروغگو بوده و بر من دروغ بسته است». بر اساس این روایت، هر کسی ادعای دیدن امام زمان علیهالسلام داشته باشد، دروغگو خواهد بود.
از سویی بسیاری از بزرگان بودهاند که با امام زمان علیهالسلام ملاقات داشتهاند؛ بر پایه سیاق این روایت باید گفت که مراد، مشاهده همراه با ادعای نیابت خاص حضرت است.[2] این در حالی است که هیچکدام از بزرگانی که خدمت امام زمان علیهالسلام رسیدهاند، یا صدای حضرت را شنیدهاند، ادعای نیابت و یا امری که به نفع خودشان باشد، نداشتهاند.
سوء برداشت از نفی مشاهده در کلام بزرگان
برخی نابخردان از کلمات علما به نفع خودشان برداشتهایی دارند که با کوچکترین دقت، اشتباه بودن آن معلوم میشود. یکی از آن موارد، استفاده از کلام محقق خویی رحمهالله است. ایشان میفرماید: «وَ أَمَّا زَمانُ الغَيبَةِ فَادِّعاءُ اَلرُّؤْيَةِ فِيهِ غَيْرُ مَسْمُوعٍ مَعَ أَنَّهُمْ أَيْضاً لَمْ يَدَّعُوهَا»؛[3] «و اما در زمان غیبت، ادعای رؤیت پذیرفته نیست و از اساس چنین ادعایی از فقها سر نزده است».
با توجه به مطالب یاد شده، این جمله محقق خویی، در مورد عدم حجیت اجماع منقول در دوران غیبت است؛ زیرا ایشان میفرماید که ادعای اجماع منقول در زمان حضور امام علیهالسلام قابل اثبات نیست؛ چه برسد به زمان غیبت امام زمان علیهالسلام. پس این جمله هیچ ارتباطی با رؤیت امام زمان علیهالسلام در دوران غیبت و ادعای مشاهده ایشان ندارد.
آری! از آنجا که اصول و مبانی فقهی، بر اساس اصول ثابت و اطمینانآور بنا نهاده شده است، هرگز بزرگان شیعه و علما، بر اساس مشاهدات یا شنیدههای کسی که در دوران غیبت، خدمت امام زمان علیهالسلام رسیدهاند، حکم نمیکنند.
بنابراین اگر کسی بگوید که من در دوران غیبت، امام زمان علیهالسلام را دیدم و حضرت چنین و چنان فرمود، برای کسی حجت نیست؛ هرچند او را در این امر تکذیب نمیکنند.
بنابراین برخی جاهلانه و یا مغرضانه، دست به چنین اشتباهی زدهاند و بین مشاهده امام زمان علیهالسلام در دوران غیبت و بحث حجیت اجماع و کاشفیت از قول معصوم علیهالسلام خَلط کردهاند.
پینوشت:
[1]. صدوق، محمدبن علی، کمالالدین، اسلامیه، ج2، ص516.
[2]. مجلسی، محمدباقر، داراحیاءالتراث، ج53، ص319.
[3]. خویی، ابوالقاسم، مصباح الأصول، مؤسسةاحیاءآثار آیت الله خویی، جلد1، ص158و 159.
شهید رئیسی خستگیناپذیر و مظهر شعارهای انقلاب
رهبر انقلاب اسلامی با تسلیت به خانوادههای این شهدا، مرحوم شهید آقای امیر عبداللهیان را نیز خستگیناپذیر خواندند و افزودند: شرح خدمات و تلاشهای آقای رئیسی و آقای امیر عبداللهیان در جبهه داخلی و در جبهه خارجی یک داستان طولانی و مفصل است.
حضرت آیتالله خامنهای یکی از نکات برجسته درباره مرحوم شهید آلهاشم را تغییر معنای نماز جمعه خواندند و خاطرنشان کردند: مرحوم آلهاشم از زمانی که به امامت جمعه تبریز منصوب شد این نماز را از یک عمل عبادی صِرف به یک عمل جامع عبادی، معنوی، خدماتی و مردمی تبدیل کرد.
ایشان کار و تلاش برای مردم را از ویژگیهای ممتاز شهید موسوی و شهید رحمتی و شهدای کادر پرواز دانستند و تاکید کردند: همین روحیات و ویژگیها باعث شد که خداوند آنها را مایه سرافرازی ملت ایران قرار دهد.
رهبرانقلاب اسلامی با اشاره به حرکت و قیام مردم در تشییع این شهدا در تبریز، قم، تهران، شهرری، بیرجند، مشهد، مراغه، زنجان و نجفآباد گفتند: این تشییع باشکوه نشان داد که ملت ایران زنده است.
حضرت آیتالله خامنهای به تبلیغات و ادعای دشمنان مبنی بر جدایی مردم از جمهوری اسلامی اشاره کردند و افزودند: این حادثه، در مقابل دیدگان جهانیان و در عمل ثابت کرد که ملت ایران به رئیس جمهور و کسانی که مظهر شعارهای انقلاب بودند چه دلبستگی و وفاداری دارند.
ایشان مرحوم آقای رئیسی را مظهر شعارهای انقلاب خواندند و تاکید کردند: آقای رئیسی از همان ابتدا که وارد تبلیغات انتخابات شد، بر روی شعارهای انقلاب و سخنان امام تکیه کرد و همه دنیا ایشان را به عنوان رئیس جمهور انقلاب میشناختند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: وقتی مردم اینگونه با عظمت از این مرد حمایت و تجلیل میکنند، معنایش حمایت از شعارهای انقلاب است.
آفریقای جنوبی:لاهه باید حکم توقف تجاوز به کل غزه را صادر کند
بعد از اینکه دیوان بین المللی دادگستری با صدور حکم خود در پاسخ به شکایت آفریقای جنوبی از رژیم صهیونیستی به دلیل جنگ نسل کشی این رژیم علیه نوار غزه خواستار توقف فوری حمله ارتش اشغالگر به رفح در جنوب نوار غزه شد، سخنگوی تیم حقوقی آفریقای جنوبی در سخنانی اعلام کرد: از پاسخ دیوان بین المللی دادگستری به درخواستهای خود خوشحالیم.
سخنگوی تیم حقوقی آفریقای جنوبی در گفتگو با الجزیره اظهار داشت که ما از دادگاه لاهه خواستیم تا این تصمیم خود را درباره کل نوار غزه اتخاذ کند و تجاوزات به سراسر غزه متوقف شود.
وی افزود: ما معتقدیم هر آنچه که دیوان بین المللی دادگستری تاکنون انجام داده میتواند دلگرم کننده باشد. ما همچنین برای اعلام درخواست خود مبنی بر تشکیل کمیتهای از کارشناسان متخصص و انجام تحقیقات فوری (درباره جنایتهای انجام شده در غزه) با شورای امنیت تماس خواهیم گرفت.
این مسئول آفریقای جنوبی تاکید کرد: حکمی که دادگاه لاهه صادر کرده به جلوگیری از فرار اسرائیل از مجازات کمک میکند.
وی درباره حمایت غرب و آمریکا از رژیم صهیونیستی در دادگاه لاهه اظهار داشت: ما پیامهایی از جانب غربیها دریافت کردیم که درباره مقابله با اسرائیل در برابر دادگاههای بینالمللی هشدار داده بودند.
درحالی که بعد از شکایت آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی در دادگاه لاهه به خاطر جنگ نسلکشی این رژیم علیه مردم غزه، کشورهای مختلفی به این شکایت ملحق شده و فشارها را بر دادگاه لاهه بیشتر کردند، دیوان بینالمللی دادگستری دیروز جمعه درباره درخواست آفریقای جنوبی برای توقف تجاوز به غزه رای صادر و تاکید کرد: اسرائیل باید فورا حمله نظامی خود به رفح را متوقف کند. این دادگاه با موافقت 13 نفر از اعضای خود در برابر 2 رای مخالف، دستور داد رژیم صهیونیستی حمله نظامی به رفح را متوقف کند.
رئیس دیوان بینالمللی دادگستری گفت: آفریقای جنوبی از دیوان خواسته تا اقدامات بیشتری را مطابق با تحولات عملیات نظامی در رفح اتخاذ کند. دادگاه خاطرنشان میکند که وضعیت انسانی در رفح پس از هفتهها بمباران فاجعه بار است. حمله زمینی اسرائیل به رفح هنوز ادامه دارد و به موج دیگری از آوارگی منجر شده است.
وی تاکید کرد: اقدامات موقتی که دیوان در ماه مارس تصویب کرد به طور کامل به تحولات اخیر پاسخ نمیدهد و این شرایط نیاز به تغییر تصمیم صادر شده ما در 28 مارس دارد.
طبق رای دادگاه لاهه، اسرائیل به اندازه کافی برای تضمین امنیت و حفظ جان آوارگان و انتقالشان از رفح به المواصی شرایط لازم را فراهم نکرد. دادگاه دریافته است که وضعیت ناشی از حمله اسرائیل به رفح، خطری فزاینده برای غیرنظامیان است.