در جواب باید بگویم که از همان دوران کودکی این مسئله باید شروع شود؛ البته از لحاظ مبانی دینی ما، تربیت باید قبل از تولد شروع شود.
وقتی بچه به دنیا میآید، تربیت به صورت رسمی آغاز گردد.
در حال حاضر پژوهشها نشانگر این هستند که بچههایی که تازه به دنیا میآیند، دارای احساس هستند و به شدت احساسات را درک میکنند و قبلا این مسئله اثبات نشده بود. بنابراین بچه هایی که در سالهای اول زندگی نیازهایشان برآورده شود، شخصیت سالمتری خواهند داشت و حس دلبستگی بهتری نسبت به خانواده، جامعه و محیط در او شکل خواهد گرفت.
چیزی که بسیار حائز اهمیت است این است که باید همین روند فضای امن و محبتآمیز در خانواده حاکم باشد.
اصل و اساس تربیت در خانواده شکل میگیرد و خانواده باید نیازهای بچه را تأمین کند و نهایتا نیازهای اصلی در سال های اول، فیزیکی و زیستی هستند؛ مثل گریه بچه ها به هنگام گرسنگی و یا نیاز به خواب که در همان لحظه باید برطرف شوند.
در اثر برطرف شدن نیاز بچه، احساس امنیت و آرامش برای بچه منتقل میشود و این همان شکلگیری پایه تربیت سالم شخصیت فرزند است.
زمانی که شخصیت بچه به صورت سالم شکل میگیرد، بقیه موارد تربیتی به راحتی در بچه پیاده خواهد شد؛ همانند پی ساختمان که وقتی خوب شکل میگیرد، به راحتی بقیه موارد و مصالح ساختمانی شکل خواهد گرفت.
در صورت عدم شکلگیری درست پایه شخصیتی فرزند، هر مناسکی که بعدا بر روی او پیاده شود، به تربیت درست و سالم منجر نخواهد شد.