راهکارهای دینی برای نحوه برخورد با فرزند

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
راهکارهای دینی برای نحوه برخورد با فرزند

نحوه تعامل با فرزندان یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین موضوعات مربوط به تربیت کودکان و نوجوانان است و شیوه‌های صحیح ارتباط، می‌تواند به شکل‌گیری شخصیت سالم و مثبت در فرزندان کمک کند و به آنها توانایی لازم برای مواجهه با چالش‌های زندگی را بیاموزد. در این راستا، سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسین حسینی قمی در حرم حضرت زینب (س) در اصفهان، فرصتی ارزشمند برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع فراهم کرده است که مطالب ایشان می‌تواند به والدین کمک کند تا با روش‌های مؤثر و انسانی، فرزندان خود را در مسیر تربیت دین‌دار و اخلاق‌مدار هدایت کنند.

 

اهمیت توجه به خطابات قرآنی در تربیت فرزندان

قرآن کریم گاهی خطاب به همه مردم دارد («یا أَیُّهَا النَّاسُ») و گاهی به گروه‌های خاص مانند کفار («قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ») یا یهودیان («یا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا») یا مؤمنان («یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا») و یا حتی پیامبر(ص) («یا أَیُّهَا النَّبِیُّ»). مومنان باید به این خطابات توجه کنند، از جمله دو خطاب در سوره‌های تغابن و منافقون که هشدار می‌دهند: «أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَهٌ» (ثروت و اولاد شما فتنه‌ای است) و «وَ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوٌّ لَکُمْ» (برخی از همسران و فرزندان شما دشمن شما هستند).

 

یکی از دغدغه‌های مهم خانواده‌ها، تعامل با فرزندان است؛ به ویژه پدر و مادرانی که از عدم تفاهم با فرزندان خود شکایت دارند و کوتاهی فرزندان در انجام مناسک دینی را نیز شاهدند. برای این منظور، ده اصل تربیتی ارائه می‌شود. اصل اول، آموزش عملی (سمعی و بصری) است که پیش‌تر توضیح داده شد. اصل دوم، محبت و اظهار محبت است. اصل سوم (و شاید مهم‌ترین اصل) که در این جلسه به آن می‌پردازیم، حوصله، صبر و شکیبایی همراه با محبت، هدایت و رحمت در تعامل با فرزندان است. آیات و روایات فراوانی بر این موضوع تأکید دارند، و سیره اهل بیت علیهم السلام نیز بهترین الگو در این زمینه است. هنر پدر و مادر در برخورد با فرزندان، صبر و نگاه محبت‌آمیز و شرح صدر است؛ همان‌گونه که انبیای الهی از خداوند شرح صدر می‌طلبیدند («رَبِّ اجْعَلْ لِی صَدْراً»).

 

نقش صبر و حوصله در تعامل مؤثر با فرزندان

خداوند متعال به پیامبر (ص) خطاب می‌کند: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ» (آیا سینه تو را گشاده نساختیم؟). این رحمت الهی بود که پیامبر (ص) با نرمی با مردم سخن می‌گفت، زیرا اگر تندخو و سنگدل بود، مردم از اطراف او پراکنده می‌شدند («وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»). حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه، در معرفی پدر بزرگوارشان، همین آیه را انتخاب کردند: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ» (پیامبری از خودتان به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او گران است و به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است). پیامبر (ص) همراه با رحمت و رأفت، برای هدایت مردم حریص و دلسوز بود. در مورد حضرت ابراهیم (ع) نیز می‌فرماید: «إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ» (به راستی ابراهیم بردبار و بسیار مهربان و بازگشت‌کننده [به سوی خدا] بود).

 

پدرها و مادرها، کمی از کارهای دیگر خود کم کنید. متأسفانه گاهی ما اشتغالاتی برای خود ایجاد کرده‌ایم که وقت نداریم با حوصله با فرزندانمان سخن بگوییم و می‌خواهیم یک‌شبه همه‌چیز حل شود. یک تابلوی تبلیغاتی در تهران دیدم که هشداردهنده بود: “پدر و مادر، آیا به خاطر دارید آخرین باری که صمیمانه با فرزندتان گفتگو کردید کی بوده است؟”

اجازه دهید به یکی دو نمونه دیگر اشاره کنم. در رساله الحقوق امام سجاد (ع)، بیانی بسیار زیبا راجع به حقی که فرزندان بر ما دارند، آمده است. حق دوطرفه است؛ هم حق پدر و مادر بر فرزند و هم حق فرزند بر پدر و مادر.

 

امام سجاد (ع) در رساله الحقوق می‌فرماید: «فَحَقُّ الصَّغِیرِ رَحْمَتُهُ وَ فِی تَعْلِیمِهِ» (حق فرزند کوچک، رحمت و مهربانی با او و آموزش دادن به اوست). باید چیزی به او یاد بدهی، اما این آموزش باید همراه با رحمت و محبت باشد. رحمت و آموزش همراه با مدارا. اگر چیزی یادش دادیم و یاد نگرفت یا عمل نکرد، نباید دعوا کنیم، بلکه باید گذشت کنیم. شاید امروز اثری نداشت، فردا اثر کند. داستان‌ها افسانه نیستند. در حالات پیامبر (ص) می‌شنویم که فرمود: “هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشده است”، اما ایشان حوصله کردند و نفرین نکردند.

در بعضی از گزارش‌های تاریخی، داستان‌های عجیبی راجع به حضرت نوح (ع) بعد از آن تبلیغ طولانی آمده است. باید حوصله داشت. “درس معلم ار بود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را.” از اول این‌گونه به ما یاد داده‌اند که اگر معلم بخواهد درس بدهد، باید با محبت باشد. پدر هم باید با محبت باشد، زیرا کلام نورانی اهل بیت (ع) اگر با محبت باشد، کودک را به سمت مکتب (و راه درست) می‌کشاند.

«درس معلم ار بود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را.»

 

«فَحَقُّ الصَّغِیرِ رَحْمَتُهُ وَ فِی تَعْلِیمِهِ» (حق فرزند کوچک، رحمت و مهربانی با او و آموزش دادن به اوست). اما گاهی پدر و مادرها می‌گویند که با وجود مهربانی، باز هم فرزندشان خطا می‌کند. در این موارد، «وَ سْتُرْ عَلَیْهِ» (عیبش را بپوشانید). اگر خودش علنی گناهی انجام می‌دهد، شما پرده‌پوشی کنید.

به ترتیب، ابتدا تعلیم همراه با رحمت، سپس در صورت عدم تأثیر، گذشت، و در نهایت، پرده‌پوشی. در این ماه ضیافت الهی، در دعاها می‌گوییم: «یا سَتَّارُ» (ای پوشاننده عیوب). خدا ستار است، پس ما هم باید ستار باشیم و دنبال عیب‌جویی از دیگران، به‌ویژه فرزندانمان نباشیم. حتی در اصول تربیتی بعدی گفته‌اند که هنگام نصیحت، راهی برای فرار یا توجیه باقی بگذارید و اگر فرزندتان توجیهی دارد، بپذیرید و اصرار به اثبات جرم نداشته باشید.

 

پرده‌پوشی و فرصت توبه در رویکرد تربیتی اسلام

نگاه دین را ببینید: جوانی نزد امیرالمؤمنین (ع) آمد و گفت: «یا امیرالمؤمنین طَهِّرْنِی» (ای امیرالمؤمنین، مرا پاک کن). حضرت پرسید: «از چه پاکت کنم؟» جوان گفت که مرتکب فحشا شده و می‌خواهد حد الهی جاری شود تا پاک گردد. امیرالمؤمنین (ع) پرسید: «آیا دیوانه‌ای؟» جوان گفت: «نه، عاقلم.» حضرت فرمود: «کدام طهارت از توبه بهتر است؟» به خدا قسم اگر این جوان بین خود و خدا توبه می‌کرد، بهتر از این بود که نزد من اعتراف کند تا من حد الهی را جاری کنم.

 

حضرت ناراحت شد و فرمود: «چقدر زشت است که کسی خطایی کند و سپس بیاید و آبروی خود را ببرد.» اصلاً آیا ما در دینمان اعتراف به گناه داریم؟ کجا داریم که مستحب باشد نزد کسی غیر از خدا اعتراف کنیم؟ دعاهای ما سراسر اعتراف به گناه در پیشگاه پروردگار است.

 

خواهش می‌کنم پدرها و مادرها، دنبال اثبات جرم برای فرزندانتان نباشید. بله، اگر کسی به اموال مردم یا بیت‌المال دستبرد زد، باید آبرویش را برد، اما اگر کسی خطایی بین خود و خدا انجام داده، چرا آبروریزی می‌کنیم؟ چرا اصرار دارید به فرزندتان بگویید که متوجه خطایش شده‌اید؟

در حالات رسول خدا (ص) آمده است که وقتی می‌خواستند وارد خانه شوند، صدایی می‌دادند تا اهل خانه اگر نمی‌خواهند در آن حالت دیده شوند، آماده شوند نه تنها در گناه، بلکه حتی در حالتی که نمی‌خواهند دیده شوند، اما ما اصرار داریم دوربین مخفی بگذاریم تا اسرار دیگران را کشف کنیم.

البته دستبرد به اموال عمومی و بیت‌المال مستلزم مجازات و آبرو ریزی است و در این مورد نباید کوتاه آمد و اما اگر خطای شخصی باشد… خداوند رحمت کند آیت‌الله اخوان مرعشی را که ایشان مجتهد و عالمی بزرگ در مشهد بودند؛ یکی از برادران ایشان، در اوایل انقلاب، قاضی شرع بود.

گفته می‌شود که صبح تا عصر، پرونده‌های زیادی را بررسی می‌کرد و اگر کسی به اموال عمومی دستبرد زده بود، مجازات می‌شد، اما اگر جوانی مرتکب خطایی مثل شراب‌خوردگی شده بود، قاضی از او می‌پرسید آیا پشیمان است، آیا سابقه دارد؟ آیا قصد تکرار دارد؟ و آیا نماز و عبادت می‌کند؟ اگر جوان به پشیمانی خود، عدم قصد تکرار، و اهل نماز و عبادت بودنش تأکید می‌کرد، پرونده مختومه می‌شد.

 

این رویکرد نشان می‌دهد که چقدر توجه به پشیمانی، عدم تکرار، و نیت فرد در دین ما اهمیت دارد و ما نباید به دنبال کشف پیامک‌های ده ساله و بیست ساله باشیم و زندگی دیگران را زیر ذره‌بین قرار دهیم.

امیرالمؤمنین (ع) چهارده مجازات برای دستبرد به بیت‌المال تعیین کرد، اما برای خطاهای شخصی، رویکرد متفاوتی وجود دارد. همان‌طور که در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «اگر خداوند پرده‌ها را کنار می‌زد، حاضر نبودید جنازه یکدیگر را دفن کنید.» پس باید به حفظ آبرو و فرصت توبه توجه ویژه داشته باشیم.

 

رازداری و حفظ حرمت، درس‌هایی از آموزه‌های دینی

اگر از اسرار یکدیگر آگاه بودیم، حتی جنازه همدیگر را دفن نمی‌کردیم! خدا ستارالعیوب است و پرده پوشی می‌کند. روزی در زندان، به زندانیان گفتم: «فرق من با شما چیست؟ من لو نرفتم، اما شما لو رفتید.» اگر من هم لو رفته بودم، شرایط فرق می‌کرد. در حدیثی آمده است که اگر خداوند حکم کند که در شهر هر آنچه هست، آشکار شود، چه وضعی پیش می‌آمد؟

 

اگر فرزندتان خطایی کرد، طبق روایات، باید با رحمت رفتار کرد و اگر علنی گناه می‌کند، بپوشانید و به دیگران اطلاع ندهید.

امام سجاد (ع) در رساله حقوق می‌فرماید: «مدارا کن» و «رفق به خرج بده». در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «خداوند رفق را دوست دارد.» پیامبر اکرم (ص) به معاذ بن جبل فرمودند: «به مردم بشارت بده و کاری نکن که از دین متنفر شوند.» باید کاری کنیم که فرزندانمان خاطره خوشی از مسلمانی داشته باشند.

 

داستان معاذ بن جبل، امام جماعت مسجد، نیز آموزنده است. کسی از او شکایت کرد که نماز جماعت خیلی طولانی است و سوره‌هایی مثل بقره و آل عمران را می‌خواند. معاذ، برای آنکه دیگران از نماز جماعت زده نشوند، نماز خود را کوتاه کرد و از دیگران خواست تا به نماز خود ادامه دهند و این نشان می‌دهد که باید به شرایط مردم توجه داشته باشیم و در عبادات، تعادل و میانه‌روی را رعایت کنیم.

 

اصول تربیت دینی، میان‌داری، مدارا و توجه به نقاط مثبت

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «علیکم بشمس وضحاها»، سوره‌های کوتاه آخر قرآن را بخوانید تا مردم از دین زده نشوند، علامه مجلسی این را به معنای پرهیز از طولانی کردن نمازها و خطبه‌ها، و ایجاد نفرت از دین تفسیر کرده است. باید با نوجوانان و جوانان مدارا کنیم، حتی در زیارت‌ها. اگر حوصله زیارت طولانی ندارند، مانعشان نشویم.

 

چهارمین اصل تربیت دینی، توجه به نقاط مثبت در کنار نقاط منفی است. قبل از بیان انتقادات، ابتدا به نکات مثبت فرد اشاره کنیم. داستان جمع شدن اصحاب پیامبر (ص) در روزهای آخر عمر ایشان و گریه پیامبر و دعای ایشان برای اصحاب، موید این نکته است. پیامبر (ص) پس از دعا، فرمودند: «تقوا داشته باشید.» بنابراین، در نصیحت و موعظه، ابتدا به نکات مثبت و سپس به نقاط منفی اشاره کنیم. مثلاً، اگر می‌خواهید انتقادی از منبر داشته باشید، اول از خوبی‌های سخنرانی تقدیر کنید و سپس به انتقاد خود بپردازید..

 

رهنمودهای تربیتی؛ محبت، انصاف و تشویق در گفتگو با فرزندان

اگر از منبر حاج آقا تنها انتقاد داشته باشید و هیچ خوبی ذکر نکنید، مطمئناً موضع‌گیری خواهید کرد و می‌گویید که اشکالتان وارد نیست. اما وقتی ابتدا تعریف و تمجید می‌شود، زمینه برای انتقاد هم فراهم می‌شود. در اصول تربیتی، انصاف در برخورد با دیگران بسیار مهم است.

اکنون به اصل چهارم، یعنی توجه به نقاط مثبت، می‌پردازیم. بیایید یک مثال ساده بزنیم: شما به عنوان پدر یا مادر، می‌دانید که کدام سبک گفتگو را پیاده می‌کنید؟ آیا شما می‌خواهید فرزندتان را برای کوتاهی در نماز نصیحت کنید؟ دو روش وجود دارد:

 

مدل اول:

به فرزندتان بگویید: «عزیزم، تو امتیازاتی داری که باعث افتخار ماست. اخلاق تو بسیار زیباست و مدیر مدرسه از تو تعریف کرده است. نظم و نظامی که در اتاقت داری، واقعاً تحسین‌برانگیز است. بر این اساس، خواهش می‌کنم نماز خود را به طور کامل بخوانی.»

 

مدل دوم:

در مقابل، می‌توانید بگویید: «چقدر شرمنده‌ام! با این نماز و درس‌خواندن، آبرویمان را بردی. مدیر از تو راضی نبود و این برای ما ننگ است.» در این حالت، فرزندتان احساس سرخوردگی و ناامیدی می‌کند و به طور کلی به خودش و نماز خواندنش بی‌اعتنا می‌شود.

بیایید واقع‌بین باشیم. من ممکن است به خودم اعتماد به نفس داشته باشم و تصور کنم که منبر خوبی دارم، اما اگر کسی فقط به انتقادات بپردازد و خوبی‌ها را نبیند، برایم خیلی سخت می‌شود. بنابراین، اگر شما از منبرم انتقادی می‌کنید، ابتدا باید به نکات مثبت هم اشاره کنید.

پیامبر (ص) در هر نصیحت ابتدا دعا می‌کردند و سپس نکات مثبت را بیان می‌کردند. پس همیشه برادری، محبت و تشویق را در کلام‌تان بکار ببرید، تا نصیحت‌های‌تان مؤثرتر واقع شود.

 

خوانده شده 4 مرتبه
مطالب بیشتر از این مجموعه: « بخور نخورهای وعده سحری در ماه رمضان