شیخ عبدالقادر یوسف ترننی استاد دانشگاه بیروت و پژوهشگر اهل سنت لبنان در مقالهای با عنوان «حسین را چگونه بخوانیم» به بررسی قرائتهای مختلفی که از امام حسین(ع) و قیام او در روز عاشورا میشود، میپردازد.
در ادامه بخشهایی از این مقاله تقدیم حضورتان میگردد.
عاشورا مکتب اشک نیست بلکه مکتب اعتقاد و جهاد است. در روزهایی که متعلق به حسین (ع) است نباید غیر از حسین(ع) را بخوانیم. نباید شعاری غیر از شعار حسین(ع) سردهیم. نباید صوتی غیر از صوت حسین(ع) بشنویم و به ندائی غیر از ندای حسین(ع) گوش فرادهیم .....
شایداین سوال پیش آید که اگر شما چنین ادعایی دارید پس با کتاب خدا و سنت رسول(ص) چه می کنید؟ این سوالی بسیار مهم و قابل توجه است.
این جد حسین(ع) است که بر ما واجب گردانیده حسین(ع) را مانند وحی که از سوی خداوند آسمانها نازل شده، بخوانیم . همان زمان که فرمود: «حسین منی و انا من حسین» حسین از من و من از حسینم. کلامی که بسیاری از اوقات آن را به زبان میآوریم بدون آنکه به آن توجه داشته باشیم.
چه بسا که این بعضیت و جزئیتی که در «من حسین» نهفته است، مهمترین دلیل بر آن است که او از رسول خدا جدا نیست و درهیچ شرایطی نیز از او جدا نمیشود. تا جایی که او ملازم با نبوت است. تلازمی که نمیتوان آن را نادیده گرفت. زیرا نادیده گرفتن او به معنای نادیده گرفتن خداوند و وحی منزل بر نبی(ص) بلکه جشم پوشی از امر خداوند متعال و کتاب و آیات اوست.
همانگونه که خداوند سبحان و تعالی فرمود: أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ. آیا به برخی از احکام ایمان آورده و به بعضی کافر میشوید؟ پس جزای چنین مردم بدکردار چیست به جز ذلّت و خواری در زندگانی این جهان و بازگشتن به سختترین عذاب در روز قیامت؟ و خدا غافل از کردار شما نیست.(سوره بقره آیه 85 ).
شنیدن سخن حسین(ع)، شنیدن سخن خداوند است
ما معتقدیم زمانی که امت اسلامی امر حسین(ع) را زنده نگه دارند، امر جد او را زنده نگه داشته است و زمانی که عقیده حسین(ع) را زنده نگه دارد، عقیده جدش را زنده نگه داشته است و زمانی که حسین(ع) را بخواند، وحی، رسول و رسالتی را که در زمین مجسم شده و مانندش دیده نشده را خوانده و زمانی که به سخن حسین(ع) گوش فرا دهد، سخن جدش را شنیده، تا کاملترین سخنی که گوش بتواند بشنود را بشنوند. چنانکه از ائمه (ع) نقل شده است کسی که به سخنوری گوش دهد، بنده او شده است اگر آن سخنور از سوی خداوند باشد، بنده خدا شده است و اگر از سوی ابلیس باشد، بنده شیطان شده است.
سردادن شعار حسین(ع) به معنای سردادن شعار عشق و دوستی با رسول خدا (ص) است. حسین (ع) از آنِ مذهبی مشخص و یا فردی عادی از میان مردم نیست. بلکه رسول خدا در رابطه با او فرمود: «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة» (حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند) و در روایتی دیگر آمده است: هر که این دو را دوست بدارد پیامبر(ص) را دوست داشته و هر که پیامبر(ص) را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و هرکه خدا را دوست بدارد، وارد بهشت میشود و هر که این دو را عصبانی کند پیامبر(ص) را عصبانی کرده و هر که پیامبر(ص) را عصبانی کند، خداوند را به خشم آورده و هرکه خداوند را به خشم آورد، وارد جهنم شده و دچار عذاب میشود.
آیا معنی دوست داشتن در این مقام جز پایبندی به شیوه و ثابت بودن در راه او و قرائت او بر اساس کتاب خداوند است؟
چگونه حسین را بخوانیم؟
خواندن حسین(ع) به معنای پایبند بودن به کتاب خدا و سنت رسول اکرم(ص) است که امامان بعد از او آن را به تصویر کشیدهاند و همه مومنان صادق به بهترین شیوه از آن پیروی کردند.
نباید حسین را براساس هواهای نفسانی و یا تمایلات خود و یا سیاستهای متغیری بخوانیم که یک روز ما را ودار میکند در رابطه با او غلو کرده و گاه او را در اندیشه، میراث، قرآن و سنت پیامبرمان به فراموشی بسپاریم.
اگر بخواهیم حسین (ع) را بخوانیم باید او را در سایه قول خداوند که فرمود: «اقرأ باسم ربک الذی خلق» بخوانیم.
نواصب چگونه حسین(ع) را میخوانند؟
اگر حسین را براساس تحریفها، دروغها و قواعدی که پیشوایان ناصبی ،پیروان بنی امیه، بنا نهادهاند و در لباس سنت پاک نبوی و پیروان اهل سنت، جایگاه حسین(ع) و جد او را از بین میبرد، خواندیم، آنگاه به این نتیجه میرسیم که حسین(ع) بر حاکم شرعی زمان خود خروج کرده است. اما حاکمی که حسین(ع) بر آن خروج کرد، چه کسی بود؟
او حاکمی بود که به نام اسلام و نبی اسلام (ص)،جد حسین (ع)، حکومت خود را بر پایه محرمات، کشتار و مباح دانستن خونها بنا نهاد و اینگونه امام حسین خارج از دین و مستحق تادیب و حتی کشته شدن با شمشیر ، شریعت و کتاب جد خود شد. کتابی که یک منحرف، گناهکار و مست به آن پایبند بود، امام حسین(ع) به آن پایبند نبود؟!!
استدلال این گروه بر اساس احادیث صحیحی است که دچار انحراف شدهاند؛ از جمله آنکه رسول خدا(ص) فرمود: إذا بویع لخلیفتین فاقتلوا الاخر منهما اگر با دوخلیفه بیعت شد، آن دیگری را بکشید و خود بهتر از هر کسی میدانند که این حدیث در رابطه با معاویه و امثال او که از روی دشمنی و یا برای بازپس گیری ارث پدری خود، بر سر خلافت با علی(ع) رقابت کردند، بیان شده است.
انسانهای بصیر میدانند که این احادیث در حق کسانی نازل شد که به عترت طاهرة اهانت کردند و در هیچ حالی بر حسین نوه پیامبر(ع) که عالمترین مردم به هدایت خداوند و رسول او و پایبندترین آنها به این هدایت بود، مطابقت پیدا نمیکند.
غلو کنندگان چگونه حسین را میخوانند
اگر بخواهیم حسین را با ادبیات عامه و جاسوسان دولت اموی که اندیشمندان آنها در پوشش پیروان اهل بیت در میان عاشقان آنها رسوخ کردند و روایت های دروغی را برای عمیق کردن اختلافات میان مسلمانان شایع کردند، بخوانیم، به این باور می رسیم که همه کسانی که به دیگر مذاهب نسبت دارند، قاتلان حسین هستند و یا قتل او را قبول کردند و دست قاتلش را فشردند و ...
کسانی که بر این باورند هیچ ارزشی برای اهل بیت پیامبر(ص) قائل نیستند و آنها را بزرگ نمیپندارند. آنها نیز منسوب به همان ناصبیها هستند.
این در کنار بیان عاطفی این واقعه دردناک است که چشمها را متوجه عقاید و فداکاریها و حتی بسیاری از اسلوبهای متمدنانه اسلامی که امام حسین(ع) پیشگام آن بود، نمیکند.
امیر المومنین (ع) از غلو کنندگان در دین تبری جسته و میفرماید: اللهم انی برئ من الغلاة کبراءة عیسی بن مریم من النصاری، اللهم اخذلم أبدا، و لا تنصر منهم أحدا. خداوند من دوری می جویم از غلو کنندگان همانگونه که عیسی بن مریم از نصاری دوری جست. خداوندا آنها را تا ابد خوار گردان و هیچ یک از آنها را یاری نکن.
ائمه علیه اسلام همانگونه که نسبت به دشمنان هشدار میدهند مسلمانان را از این افراد نیز بر حذر میدارند. چنانکه امام صادق(ع) در ارتباط با این افراد میفرماید: احذروا علی شبابکم الغلاة لا یفسدوهم، فان الغلاة شر خلق الله، یصغرون عظمة الله و یدعون الربوبیة لعباد الله و الله إن الغلاة من الیهود و النصاری و المجوس و الذین اشرکوا. جوانان خود را از غلو کنندگان دور بدارید که عقاید آنها را فاس می کنند. غلو کنندگان بدترین خلق خدایند. عظمت خدا را کوچک میکند و برای بندگان خدا، ادعای ربوبیتمیکنند. به خدا قسم غلو کنندگان از یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و مشرکان بدترند.
مکاتب اسلامی منفتح و باز اختلافی در قرائت حسین (ع) ندارند
ما به خوبی می دانیم که مذاهب اسلامی و مکاتب آن که دارای نگاهی باز نسبت به خداوند تعالی و رسول (ص) و کتاب او هستند، هرگز در ارتباط با حسین(ع) و عظمت، قیام و صحت همه اعمال او اختلافی با یکدیگر ندارند.
ممکن است فردی بگوید: من مانند این حرفی را که شما میگویید، نشنیدهام بلکه ما واقعیتی متفاوت و رفتارهایی متناقض دیدهایم.
ما میگوییم همه آنچه شما دیدهاید، صحیح است اما بیایید ما این واقعیت را تغییر دهیم. ما با کوتاهی خود در یاری اهل حق در همه احوال این واقعیت را به وجود آوردیم.
ما اندیشه منحرف را رها کردیم تا زمین را در هر همه سطوح مملو از فساد کند.
ما کسانی را که از اندیشه ما دور بودند به دلیل نزدیکی سیاستشان به ما یاری کردیم. اما در مورد اندیشه آنها تحقیق نکردیم تا اهدافش را بفهمیم.
ما کسانی هستیم که اگر بخواهیم امری از امور دنیا را تغییر دهیم همه تلاش خود را میکنیم اما اگر بخواهیم حقیقت را دریابیم و یا واقعیتی را که در آن همه چیز به دوراز شناخت صحیح است، تغییر دهیم، تنها به لعن و سب میپردازیم تا از مسئولیتهای خود فرار کنیم.
تغییر امروز مهمترین قرائتی است که باید با آن پیام حسین (ع)، خروج و قیام او را بخوانیم و اگر نتوانیم موانع وهمی را که از سوی بنی امیه و علمای آن در دین، عقیده و امت اسلامی در طول عصرها پایه گذاری شده را بشکنیم، تلاشهایمان در راه حسین(ع) بیفایده است.