عضو هیأت علمی جامعةالمصطفی ضمن تشریح سبک زندگی و نگرشی که حج در زائران بیتاللهالحرام ایجاد میکند، گفت: رفتن به حج ویژه افراد مستطیع است، اما روح و حقیقت حج مربوط به همه مسلمانان است و همه باید آن را بیاموزند.
حجتالاسلام حسین شهامت، عضو هیأت علمی جامعةالمصطفی و از روحانیون کاروانهای حج تمتع، به تشریح ابعاد اجتماعی حج و تأثیری که حج به عنوان یک عمل جمعی بر زائران میگذارد پرداخت و ضمن تشریح سبک زندگی، که الگوی آن در حج به زائران ارائه میشود، بر لزوم آموختن معارف و روح حج از سوی همه مسلمانان تأکید کرد. مشروح گفت وگوی وی با ایکنا به شرح زیر آمده است:
هدف اجتماعی اسلام از حج و تأثیر آن بر زائران چیست؟
حج نقطه عطف زندگی انسان مؤمن است و در سایر عبادتها به این گستردگی ایجاد نمیشود، زیرا حج تجمیع بسیاری از امور معنوی است. در سایر زمانها ما نماز و دیگر عبادات را به صورت فردی و جماعت انجام میدهیم، اما در حج آنها را در اوج در کنار مسلمانانی از سرتاسر جهان انجام میدهیم. حج مجموعالعبادات است و هم به لحاظ فردی و هم از نظر اجتماعی سازنده است. وقتی افراد عمل عبادی خود را صحیح و بر مبنای فلسفه، حکمت و احکام ظاهری و باطنی حج انجام دهند، طبیعتاً آثار اجتماعی آن نمود پیدا میکند.
چرا و چگونه حج بر شخصیت افراد مؤثر است؟
کسی که میخواهد به حج مشرف شود غالباً قبل از حج خود را بازسازی میکند. کارهای گذشته خود را بررسی و از نقایص آن آگاهی مییابد. اگر بدهی و دینی دارد پرداخت میکند و اگر محاسبات اقتصادی در مال وی وجود دارد، آن را پاک میکند؛ همچنین خمس و زکات میدهد و تا جزئیترین مسائل مثل پاک بودن حوله احرام از مال حرام را در نظر میگیرد و با مردم تسویهحساب میکند و اگر از کسی گلایهای دارد میبخشد و اگر کسی از او گلایهمند است، او را راضی میکند.
در عبادت یا سفر زیارتی معمولی چنین اتفاقهایی نمیافتد. اگر فردی میخواهد حج درستی انجام دهد و در ملکوت حج پرواز کند، باید بالش را سبک کند. با بال سنگینی که وزنه به آن بسته شده است نمیتواند پرواز کند. زائر حج باید خود را از سنگینی پلیدیها پاک کند، طوری که وقتی پای خود را بر روی پله هواپیما میگذارد احساس کند که از هیچ کس کینهای به دل ندارد و همه را از خود راضی کرده است و باید خود را لایق حرم و میقات کند و بعد راهی شود.
چه مسائلی باعث میشود که زائر برای اصلاح خود هوشیارتر شود؟
اگر زائر متوجه باشد که میخواهد سفر حج صحیحی داشته و دستاورد داشته باشد، به این فکر میکند که مقدمات حج مقبول را فراهم کند. پس خود را پاک و منزه و لایق حریم حرم میکند و خودش را در پیشگاه خدا کوچک و بدهکار و نیز خسی در میقات میبیند و همین امر تأثیر عظیمی بر فرد میگذارد. اگر چنین توجهی در انسان ایجاد شود و به سرزمین وحی وارد شود، آثار فردی و اجتماعی حج برای او محقق خواهد شد.
آیا میتوان حج را نمادی از یک جامعه فاضله دانست؟
حج یک اقدام جمعی است برای تصفیه، پاکسازی، آزادی و رهایی از بردگی و بندگی غیرخدا. به تعبیر قرآن «رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا؛ مردانىاند که دوست دارند خود را پاک سازند»(سوره توبه، آیه ۱۰۸). یعنی انسانهایی دور هم جمع شدهاند و میخواهند از هرچه غیر خداست منزه شوند و از همه بندهای منیت، استکبار، کبر و ... پاک شوند. حج یک اقدام جمعی برای چنین تحولی است و هر حاجی چه دانسته و چه ندانسته با همین هدف به سرزمین وحی دعوت شده است.
در حج تکتک انسانهایی که میخواهند مطهر و منزه شوند کنار هم قرار میگیرند و نمادی از یک جامعه خودساختهاند که در آن همه آدمها در برنامه مدونی در یک اجتماع قرار میگیرند و برای خوب شدن میکوشند. اجتماع حج الگویی از یک جامعه را ارائه میکند که انسانها به شکل زمانمند و با برنامه اعمال دقیقی را انجام میدهند و هر یک از اعمالشان یک محتوای عالی دارد؛ اقدام و حرکتی جمعی که برای تصفیه و پاکسازی است.
مشکل عمده انسان آلودگیهایی هستند که زندگیها را خراب کرده است. ما آلوده شدهایم و حج آدمها را پاک میکند. حاجیهای واقعی مصفا میشوند و بعد از حج هم باید زندگی و روابط صحیح و پاکی داشته باشند. حج یک حرکت جمعی بر محور توحید است. یعنی ایجاد روح پرستندگی در خود و افراد پیرامون خود. همه به هم توحید را القا میکنند و لا اله الا الله و سبحان الله میگویند. همه با هم توحید و یکتاپرستی را زمزمه میکنند، آن هم در وضعیتی که همه چیز رنگ باخته است و رنگ، نژاد، ثروت، جایگاه، پُست و مقام، بالادست و پاییندست و ... مطرح نیست؛ همه یکرنگ و یکشکل در کنار هم قرار دارند و فقط خداوند و حرکت با محوریت کعبه و با هدف توحید مطرح است.
انسانهای مختلفی از ملیتهای مختلف میآیند و مثل ستارگانی هستند که کهکشان را زیبا میکنند؛ آنان در افق عظیمی بر محور کعبه (توحید) حرکت میکنند و تجلی «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا؛ و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»(آیه ۱۰۳ سوره آل عمران) هستند که از یوغ همه بردگیهای بیرونی و درونی رها شدهاند.
سبک زندگی مرتبط با حج بر چه مبنایی استوار است؟
یکی از مباحثی که در حج مطرح میشود ارائه ارزشهای واقعی است. هر کدام از ما انسانها در کشورهای مختلف و با آداب و سنن و اخلاق متفاوت زندگی میکنیم؛ برخی از این رفتار و سنن ارزش هستند و برخی ضد ارزش؛ ما به این امور سرگرم هستیم، اما در حج همه لباس بندگی به تن میکنند و در پیشگاه پروردگار خضوع دارند و همه تعینها کنار میرود و هیچ چیز ماندگار نیست، مثل مقام، ثروت، اعتبار، جایگاه و ... . وقتی در اقیانوس زائران حج قرار میگیریم ماندگاری را در توحید و لباس بندگی میبینیم و دیگر لباسهای مختلف با قیمتهای آنچنانی و زینتها و خودنماییها رنگ میبازند.
در حج همه مفاخر دنیوی حذف میشود، حتی داشتن زینت حرام است. مرد و زن در یک جامعه بدون طبقه اجتماعی و تفاوت حضور دارند تا بیاموزند که زیور، مقام و ... دنیوی اصل نیستند و اصالت ندارند. اگر همین نگاه به خانه و زندگی و جامعه تسری پیدا کند و رنگها، مقامها، داراییها و ... فرع زندگی انسانها شود، یک سبک زندگی متفاوت و نورانی محقق میشود. البته اسلام مخالف دارایی و امکانات نیست، بلکه مشکل این است که اینها جای اصول را گرفته و در حج خداوند مقام، ثروت، لباس فخر و ... را حذف کرده است تا ارزشهای حقیقی برجسته شود.
یکی دیگر از آثار حج این است که انسان را از فراموشی خدا بازمیگرداند و انسانهایی که تبرج و مادیات باعث شده بود که از یاد خدا غافل شوند با حذف همه این امور به یاد خدا بازمیگردند و خدا در زندگی آنها برجسته میشود.
حج از جنبه بینالمللی چه تأثیری دارد؟
گرد هم آمدن مسلمانان از سراسر جهان موجب میشود که آنان با هم آشنا و از دردهای یکدیگر باخبر شوند. آدمهایی که یک عمر از هم مطلع نبودهاند، اما امت پیامبر(ص) هستند و به سوی قبله واحدی نماز میخوانند، حالا در کنار هم جمع میشوند و باید دردهای هم را بشنوند. البته هدف حج این است و اگر اکنون این مهم محقق نمیشود یک نقص است که مسلمانان باید برای اصلاح آن تلاش کنند. قرآن میفرماید که در حج کنار یکدیگر جمع شوید تا شاهد منافع هم باشید. «لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ؛ تا شاهد منافع خویش باشند»(سوره حج، آیه ۲۸). این منافع فقط مادی نیست، بلکه شامل توانایی علمی، امکانات بزرگ امت و تمدن اسلامی و زمینهساز وحدت امت اسلام نیز هست و منفعت بزرگ این است که دفع ضررها، آسیبها، دشمنان، مستکبران و ... صورت گیرد.
نکته دیگر فهم امت اسلام از قدرت اسلام و مسلمانان است. این همه انسان با امکانات گسترده، که نماینده نخبگان اقتصادی و فرهنگی جوامع و ملل مختلف هستند، در حج دور هم جمع میشوند و میفهمند که میتوانند روی پای خود بایستند و استقلال داشته باشند، به خصوص اینکه کشورهای اسلامی در مناطق زرخیز، نفتخیز و در گلوگاههای دنیا مثل کانال سوئز، خاورمیانه و ... قرار دارند. پس همه امکانات برای رهایی از فقر و استکبار و تکیه نکردن به ستمگران مهیاست. حجاج میتوانند بیاموزند که پشتیبان هم باشند، قدرتشان را تجمیع کنند و دشمن قدرت و ابهت مسلمانان را ببینند.
حج نمایش قدرت اسلام است. وقتی مسلمانان قدرت هم را احساس کنند، به فکر رفع مشکلات مسلمانان مورد ظلم واقع شده میافتند. حمایت از مظلومان امر قرآن است، آنجا که در سوره نساء آیه ۷۵ میفرماید: «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا؛ و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمىجنگید همانان که مىگویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستمپیشهاند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما». قرآن میگوید چه شده بر شما که اینقدر ضعیف هستید چرا تلاش و اقدام نمیکنید برای نجات ستمدیدگانی که فریاد میزنند، مستضعف شدهاند و از شما استغاثه میکنند. مسلمانان حتی برای کمک به مظلومان غیرمسلمان عالم هم باید تلاش کنند. اگر بخواهیم اسلام گسترش پیدا کند، باید بتوانیم به مظلومان غیرمسلمان کمک کنیم تا آنها جذب اسلام شوند و قدرت و رحمت اسلام را بفهمند.
حج از نظر روانی چه تأثیری بر مسلمانان دارد؟
حضور در حج زمینهای برای دور ریختن ناامیدیها، ترسها، یأسها و تنهاییهاست. یأس مرگ تدریجی و خوره روح است. اگر جامعهای به یأس مبتلا شد، دچار مرگ تدریجی میشود. قدرت و عظمت اسلام هر ساله در حج نمود میکند تا جامعه به آینده امیدوار شود و قدرت، عظمت و وحدت خود را ببیند. همچنین، در حج زائران با گذشته سرزمین وحی، زمانی که در دست مشرکان قرار داشت و نیز کعبه که پر از بت بود، آشنا میشوند و درمییابند که چطور پیامبر(ص) با وجود پیروانی اندک و تحمل سختیها و فقر و با اصحابی که در صفه با سختی زندگی میکردند، یک تمدن عظیم را شکل داد.
آیا لازم است مسلمانانی که به حج مشرف نمیشوند هم مباحث مربوط به حج را بیاموزند؟
خداوند در دستورات خود حکیم است. به کسی تکلیف خارج از قدرتش را نمیدهد. حج بار مادی دارد و توانایی جسمانی میطلبد و طبیعتاً خدای حکیم این حکم را بر فردی که توانایی مالی و جسمانی ندارد واجب نکرده است. حج عبادت والایی است و محتوا و معارف حج محدود به حجاج نیست. ما همه حاجی هستیم. همه دور کعبه میچرخیم و شب و روز رو به سوی کعبه میآوریم. ما از وقتی به دنیا میآییم، به عشق کعبه مبتلا هستیم.
در طول شبانهروز که نماز میخوانیم، به کعبه مبتلا و مزین به زینت کعبه هستیم و از برکات کعبه استفاده میکنیم. هر مسلمانی دائم با روح حج، معارف حج، عرفات، منا و ... سروکار دارد. بنابراین معارف حج تنها مربوط به حجاج نیست. البته حجاج از نزدیک سرزمین وحی را میبینند و اموری را تمرین میکنند. به همین دلیل وقتی حاجی از حج برمیگردد توصیه شده است که به استقبالش برویم و دستش را بگیریم و بفشاریم گویی که با خدا بیعت میکنیم، چرا که حجاج با حجرالاسود بیعت کردهاند.
روح و حقیقت حج مربوط به همه مسلمانان است. لذا باید همه با معارف حج به خصوص معارف عرفانی و رموز آن آشنا شویم. معارف حج بینالمللی و حقایقی است که از عالم بالا آمده و ممکن است کسی به حج نرفته باشد، اما روح حج و طواف را پیدا کرده باشد. ممکن است فردی به حج برود و فقط عنوان حاجی را کسب کند، اما فردی هم به حج نرود و به او حاجی نگویند، ولی روح حج را پیدا کرده باشد و تسلیم ابراهیمی و اسماعیلی را در پیشگاه خدا و عرفان عرفات پیدا کرده باشد. البته توفیق رفتن به سرزمین وحی توفیق والایی است. لذا یکی از دعاهای ماه رمضان این است که حج بیتاللهالحرام روزی ما شود.