در جامعه کنونی و به ویژه روزهای اخیر بحث حجاب اهمیت ویژهای به خود گرفته است و ابعاد گوناگون آن مورد بررسی قرار میگیرد. از این رو به مناسبت میلاد با برکت امامصادق علیهالسلام شایستگیهای حجاب زن مسلمان شیعه را از دیدگاه امامصادق علیهالسلام بیان میکنیم.
بیحجابی و یا حجاب نامناسبی که در جامعه ایران به عنوان یک کشور اسلامی مشاهده میشود، دل انسان متعهد به اسلام را به درد میآورد. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «برای زن مسلمان زیبنده نیست که روسری (مقنعه) و پیراهنی برتن کند که بدنش را نپوشاند»[1] از این روایت به خوبی میشود فهمید، استفاده از لباس و روسری کوچک که غیرمناسب برای حجاب یک زن است، یک امر تازه و نویی نیست، بلکه حضرت در آن زمان، مناسب نبودن آن را برای حجاب بیان کردهاند. این نوع لباسها همان ابزار فریب و انحراف شیطان هستند.
انسان وقتی در بیرون از خانه و در جامعه قدم بر میدارد، چیزهای خاصی که دارای جذابیت هم هستند، توجه انسان را به خود جلب میکنند، مانند: مغازهای با نورپردازی ویژه، نوع سنگفرش خیابان و... در این میان انسان اگر دنبال چیزی بگردد، مغازههایی که آن چیز مورد علاقه شخص را داشته باشند، بیشتر جلب توجه میکنند. حجاب نیز با یک مقایسه کوتاه، این چنین است. خانمی که با آرایش و حجاب نامناسب بیرون میآید و در جامعه ظاهر میشود، توجه اطرافیان را به خود جلب میکند و افراد سودجو که دنبال هوسرانی هستند، به این نوع خانمها توجه میکنند، این نوع جلب توجه کردن از چند جهت بر جامعه مضر است:
1. زمینه برای سوء استفاده افراد سودجو بیشتر میشود.
2. افرادی که از تقوای محکم و قوی برخوردار هستند، با دیدن چنین صحنههایی اذیت میشوند و آزادی آنها سلب میشود.
3. زمینه برای انحراف افراد سادهای که از دو دسته قبلی نیستند، فراهم میشود.
امام صادق علیهالسلام در این زمینه و برای جلوگیری از این امور میفرمایند: «لا يَنْبَغى لِلْمَراَةِ اَنْ تُجَمِّرَ ثَوْبَها اِذا خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِها»؛[2] «شایسته نیست که زن مسلمان، آن گاه که از خانه بیرون می رود، لباس خود را وسیله جلب توجه دیگران نماید».
الگوی زن مسلمان
زنان جامعه ما باید دنبال الگویی باشند که بتواند زمینه سعادت آنها را فراهم کند. حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در این زمینه بهترین الگو است. قاضی نعمان در روایتی از امام صادق علیهالسلام تصویر مقام والای حجاب و عفاف آن بانوی مطهر را ترسیم میکند: «اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ، فَحَجَبَتْهُ. فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ: لِمَ تَحْجُبِينَهُ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ؟ قَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي، فَإِنِّی أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّی»؛[3] «مرد نابینایی از فاطمه اذن ورود به منزل گرفت، فاطمه به خاطر او حجاب گرفت. پيامبر به دخترش فرمود: براى چه خود را از فردی نابينا پوشاندى؟ فاطمه عرض كرد: اگر او مرا نبيند، من او را مىبينم و او بو را تشخیص میدهد. پيامبر فرمود: شهادت مىدهم كه تو پارۀ تن من هستى».
یکی از نتایج این الگوگیری، زینب کبری سلاماللهعلیها میباشد. انتقال این منش از آن حضرت به دخترش تابلویی بسیار ماندگار را از حجاب و عفاف برای ما به یادگار گذاشت.
زینب کبری سلاماللهعلیها یکی از مهمترین وارثان اخلاق فاطمی شد. زینب والا گوهری که هیچ یک از نامحرمان، جز در واقعه کربلا، او را نمیدید. عفاف فاطمی در شخصیت زینب کبری سلاماللهعلیها طی حوادث دردناک عاشورا و بعد از آن، به شکل غیرتمندی و تعصب بر حجاب ظاهر شد. او بود که بدون هیچ واهمهای در مجلس یزید، این گونه فریاد زد: «ای پسر آزاد شدههای [جدمان پیامبر اسلام]! آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده بنشانی، و دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟! نقاب آنان را دریدی و صورتهای آنان را آشکار ساختی».[4]
در نتیجه زن مسلمان باید حجاب و پوششی را که شایسته اوست، داشته باشد و در زندگی، شخصی را الگوی خود قرار بدهد که بتواند سعادت او را تامین نماید.
پی نوشت:
[1]. حرعاملی، محمد، وسائلالشیعه، دارالکتب الاسلامی، ج3، ص281.
[2]. شیخ کلینی، محمد، کافی، دارالکتب الاسلامی، ج5، ص519.
[3]. بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال، مؤسسة الإمام المهدى(عج)، قم، 1413 هـ ق، ص 950.
[4]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحارالانوار،دار إحياء التراث العربی، ج 45، ص 134.