امام کاظم علیهالسلام در روایتی به چهار علمی که یادگیری آنها ضرورت هر انسانی است اشاره کردند. در این روایت میخوانیم «وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فی أرْبَعٍ: أوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَ الثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَ الرّابِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.» یعنی تمام علوم مردم را در چهار مورد شناسایی کردهام:
اولین آنها این است که پروردگار خود را بشناسی (و نسبت به او شناخت پیدا کنی) أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ
دوم اینکه بدانی با تو چه کرده (چگونه تو را آفریده است) أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ
سوم اینکه بدانی از تو چه خواسته (برای چه آفریده شدهای و منظور چه بوده است؟) أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ
چهارم اینکه معرفت پیدا کنی به آن چیزهایی که سبب می شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوی (یعنی راه خوشبختی و بدبختی خود را بشناسی و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنی) أنْ تَعْرِفَ ما یخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.
اما موضوع معرفت رب، مسئلهای است که در سایر احادیث بر لزوم آن تأکید شده است. امام صادق علیهالسلام در روایتی به نقل از رسول خدا فرمود: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ»؛ یعنی علم را بجویید هرچند در چین (نقطهای دوردست) باشد. بعد امام ادامه داد: وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَةِ النَّفْسِ وَ فِیهِ مَعْرِفَةُ الرَّبِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ یعنی این همان، علم معرفت نفس است که در آن معرفت پروردگار عز و جل است، همچنان که پیامبر فرمود «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه»؛ یعنی هرکه نفس خود را علم یافت، پروردگارش را شناخته است. بر این اساس، شناخت ابعاد و جنبههای مختلف انسان، مقدمه و لازمهی معرفت پروردگار است.
موضوع دوم، معرفت نسبت به چگونگی آفرینش انسان است، همان موضوعی که در فراز قبلی به آن اشاره و مقدمهی معرفت پروردگار شمرده شد. ساحتهای وجودی انسان شامل جسم، غرائز، عواطف، احساسات، جسم برزخی و روح است.
موضوع سوم، شناخت مأموریت انسان در نظام الهی و نظام خلقت است، مأموریتی که عمدهی آن را در احادیث عالم ذر مشاهده میکنیم.