ثوابهای بیکران | دنیا در مقابل آخرت به منزله کشتزاری است که انسان در آن میکارد و در آخرت، حاصل دسترنج خویش را برداشت میکند. پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»؛[1] «دنیا کشتزار آخرت است»؛ بنابراین بازتاب تمام اعمال و رفتارهای انسان، در آخرت معلوم میشود؛ علاوه بر اینکه گاهی در دنیا نیز بازتاب جزئی دارد.
وسعت آخرت
انسان بعد از دنیا وارد عالَمی با گستردگی و عظمت بسیار زیادتر میشود؛ بنابراین باید بازتاب اعمالش در قیامت نیز متناسب با آنجا باشد.[2] بر همین اساس بازتاب اعمال و رفتارهای انسان در قیامت نیز فوقالعاده خواهد بود، مانند اینکه یک زیارت امام رضا علیهالسلام، با هزار حج واجب برابر است.[3]
اعمال فشرده شده انسان
اعمال انسان در دنیا، مانند یک پرونده فشرده شدهای است که در قیامت باز شده و گستردگی و بزرگی آن مشخص میشود. امام صادق علیهالسلام این مسأله را در قالب یک تمثیل بیان کرده است: «مَثَلُهُمْ فِي الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْجَنِينِ فِي بَطْنِ أُمِّهِ»؛[4] «مَثَل آنها(انسانها) در دنیا، همانند مَثَل جنین در شکم مادرش است». تلاش چند ماهه جنین در شکم مادر، به اندازه هشتاد سال زندگی در دنیا، ارزش پیدا میکند. از این بیان به خوبی میتوان فهمید که چرا برای برخی از اعمال ثواب زیادی مطرح شده است.
نکته دیگر اینکه هر چند ظاهر اعمال و رفتارهای انسانها در دنیا با هم برابرند؛ ولی بیتردید بازتاب آنها در قیامت برابر نیستند؛ زیرا اندازه و ارزش هر عملی به چند امر بستگی دارد:
یک. معرفت
معرفت و شناخت مهمترین پایه برای اعمال و رفتارهای انسان در دنیاست. امام سجاد علیهالسلام فرمود: «لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ»؛[5] «خداوند هیچ عملی را بدون شناخت قبول نمیکند».
دو. تقوی
هرچقدر هم که اعمال و رفتارهای انسان صحیح باشد؛ ولی اساس قبولی آنها تقوی و پرهیزکاری است: «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»؛[6] «به راستی که خدا، تنها از پرهیزکاران میپذیرد».
سه. کیفیت عمل
هرچند کمیت عمل هم مهم است؛ ولی ملاک سنجش اعمال، کیفیت آنهاست و خداوند نیز بر همین اساس انسان را امتحان میکند.[7]
بنابراین اندازه بازتاب اعمال در قیامت، بستگی به نوع رفتارهای انسان در دنیا دارد، پس اگر کسی با این شرایط عمل کند، تمام ثوابهای اعمال را میبرد.
پینوشت:
[1]. ورّام، مسعودبن عیسی، مجموعه ورام، مکتبة فقیه، ج1، ص183.
[2]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، اسلامیه، ج8، ص154.
[3]. ابن قولویه، جعفربن محمد، کاملالزیارات، دارالمرتضویه، ص306.
[4]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاءالتراث، ج57، ص255.
[5]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، اسلامیه، ج1، ص44.
[6]. مائده: 27.
[7]. هود: 7.