استفاده از ضمیر «هو» برای خداوند در قرآن، بار دیگر این پرسش قدیمی را در محافل دانشگاهی مطرح کرده است: اگر خداوند نه مذکر است و نه مؤنث، چرا در متن وحی با ضمایر مردانه توصیف میشود؟ این پرسش، ریشه در تفاوتهای زبانی و قواعد ادبی عربی دارد، نه نگاه تبعیضآمیز جنسیتی.
چرا هو نه هی؟
پاسخ به این پرسش نیازمند درک دقیقتری از ساختار زبان عربی و مفهوم خدا در قرآن است. در اینجا بهطور خلاصه به این مسئله پاسخ میدهیم:
نخست باید دانست که در زبان عربی، واژهها و ضمایر، از نظر صرفی به دو دسته مذکر و مؤنث تقسیم میشوند، اما این تقسیمبندی همیشه به معنای داشتن جنسیت واقعی نیست. بلکه در عربی، ما دو نوع جنسیت داریم:
جنسیت حقیقی: مربوط به انسان و حیوان، مثل مرد و زن، یا نر و ماده.
جنسیت مجازی: مربوط به اشیاء، مفاهیم و واژههایی که نه نر هستند و نه ماده، اما از نظر زبانی به یکی از دو جنس نسبت داده شدهاند. مثلاً در عربی، واژهی «شمس» (خورشید) مؤنث است و واژهی «قمر» (ماه) مذکر.
حال، واژههایی مانند الله، ربّ، خالق، رحمن و... در زبان عربی مذکر مجازی محسوب میشوند، نه به این دلیل که جنسیت دارند، بلکه چون در قواعد دستوری، ضمیر و فعل مذکر به آنها برمیگردد.
ضمیر «هو» نیز دقیقاً از همین جنس است. این ضمیر در زبان عربی، دو کاربرد دارد:
۱. برای موجود مذکر (اعم از حقیقی یا مجازی)
۲. برای موجوداتی که هیچ جنسیتی ندارند یا جنس آنها مشخص نیست
در حالیکه ضمیر «هی» فقط برای مؤنث به کار میرود. پس اگر قرار باشد از بین این دو ضمیر یکی انتخاب شود، طبعاً «هو» که اعم و جامعتر است، انتخاب میشود. به همین دلیل، قرآن از ضمیر «هو» برای خداوند استفاده میکند، بدون آنکه این موضوع دلالتی بر مذکر بودن خداوند داشته باشد.
فراموش نکنیم که قرآن، بر اساس فرمودهی قرآن کریم، به «لسان قوم» نازل شده است؛ یعنی باید در قالب زبان مردم و در چهارچوب قواعد آن بیان شود تا برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، رعایت قواعد دستوری زبان عربی (که تفکیک ضمایر یکی از آنهاست) در قرآن، به معنای تعیین جنسیت برای خدا نیست.
از سوی دیگر، خداوند در قرآن میفرماید:
«لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ»
هیچ چیزی شبیه او نیست. (شوری، ۱۱)
این آیه به روشنی نشان میدهد که خداوند از هرگونه مشابهت با مخلوقات منزّه است، نه جسم دارد، نه جنس، نه نر است و نه ماده. در واقع، خدای قرآن فراتر از مفاهیمی چون مذکر یا مؤنث است.
حتی اگر فرض کنیم که ضمایر مؤنث برای خداوند به کار میرفت، باز هم میتوانست همین سؤال مطرح شود که: چرا مؤنث؟ و اگر ضمیر دیگری انتخاب میشد نیز همینطور. بنابراین، این پرسش از اساس مبتنی بر اشتباه در تحلیل زبان دینی و قواعد زبانی است.
در پایان، نکته مهمی را باید یادآور شد: خداوند در قرآن تنها صفات جلال (قدرت، قهر، سلطه) ندارد، بلکه صفات جمال (رحمت، لطف، مهربانی، غفران) نیز بهوفور در مورد او آمده است. بهعبارتی، اگر کسی بخواهد صرفاً بر اساس نوع صفات یا ضمایر، خدا را مردانه یا زنانه تفسیر کند، از درک توحیدی قرآن دور خواهد شد. خداوند در نگاه اسلامی، کمال مطلق است، و صفات او ترکیبی از قدرت و رحمت، قهر و مهر، عظمت و لطف است.
بنابراین، استفاده از ضمیر «هو» در قرآن، صرفاً یک اقتضای ادبی و دستوری است، نه نشانهی ترجیح جنسیتی یا نادیده گرفتن زنان. خداوند جنسیت ندارد، و در زبان عربی، «هو» تنها راه درست ارجاع به موجودی است که نه مذکر است و نه مؤنث.