آمده بودند نزد پیامبر (صلی الله و علیه وآله) که: اگر برای پیشرفت اسلام و اداره جامعه نوبنیاد خویش، نیاز اقتصادی و مالی داشته باشید، همه ثروت و امکانات ناچیز ما در اختیار شماست. هرگونه مصلحت بدانید و در آن تصرف کنید، سبب افتخار ماست!
هنوز سخنشان به پایان نرسیده بود که فرشته وحی بر پیامبر خدا (صلی الله و علیه وآله) نازل شد ... «قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى»؛ «بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم، مگر دوستى در باره خویشاوندان».(۱)
و رسول خدا(صلی الله و علیه وآله) هیچ نخواسته بود از مردمش، در برابر کار عظیمی که بر دوش گرفته بود، دوستی خویشاوندانش. در حالی که من و تو و شاید به نوعی همه ما، وقتی کاری را برای دیگری انجام میدهیم، به نوعی به منافع آن کار برای خودمان هم فکر کردهایم که از دیگران در مقابل آن کار، توقعاتی داریم!
مزد رسالت
هدایت بشر کار راحتی نیست؛ چنانکه در سرگذشت پیامبران، میتوان رنج و مشقت آنان برای رسیدن به هدفشان یعنی تبلیغ دین را مشاهده کرد؛ مانند حضرت موسی(علیه السلام) که از اذیت و آزار قومش خسته شد و به خدا شکایت کرد.(۲)
اما بشر نیز به وسیله پیامبر است که میتواند به سوی رستگاری گام بر دارد و به سعادت دنیوی و اخروی برسد. در برابر چنین مسئله بزرگی، پاداشی مادی نمیتواند پاسخگو باشد.
قرآن در این باره میفرماید: «قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیا قَلِیلٌ وَالآخِرَةُ خَیرٌ لِّمَنِ اتَّقَى»؛ «بگو برخوردارى [از این] دنیا اندك و براى كسى كه تقوا پیشه كرده، آخرت بهتر است».(۳) از این رو پاداش رسالت، فراتر از پاداش دنیوی است. ضمن آنکه قبول نکردن هیچ هزینهای توسط پیامبران در برابر امر رسالت، بیانگر صداقت آنان است؛ زیرا در طول تاریخ؛، افراد زیادی با انگیزههای مادی ادعای پیامبری کرده و پیروانی را دور خود جمع کردند، ولی پس از گذشت زمان که مردم به انگیزههای آنان پی بردند، از اطراف آنان پراکنده شدند.
مقصود از «قربی»
اینکه مقصود از «قربی» در آیه مودت چیست، بین مفسران اختلاف وجود دارد. بسیاری از مفسران اهلسنت، آن را به معنای خویشاوندی دانسته چون پیامبر (صلی الله و علیه وآله) با همه قبایل قریش خویشاوندی داشت، مقصود از این آیه، چنین است: بگو من هیچ پاداشی از شما نمیخواهم، مگر اینکه مرا به خاطر قرابتی که با شما دارم، دوست داشته باشید و از گزند دشمنان حفظ کنید. همچنین پیامبر (صلی الله و علیه وآله) با اهل مدینه و انصار از طرف مادر خویشاوند بود. بنابراین این آیه میتواند نسبت به آنها نیز صادق باشد. (۴)
اهلبیت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) و به خصوص حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام علی (علیه السلام) نزد خدا محبوب بودند؛ چنانکه در روایات نیز به تصریح آمده است که دسول خدا دوستان حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام علی (علیه السلام) را دوستان خود و دشمنان آنان را دشمنان خود دانسته است
اما بیشتر مفسران معتقدند منظور از «قربی» در این آیه، اقربا و نزدیکان پیامبر (صلی الله و علیه وآله)، یعنی اهلبیت (علیهم السلام) هستند؛ یعنی کسانی که صلاحیت مرجع قرار گرفتن برای مردم را داشته باشند و بتوانند خلأ نبودن پیامبر (صلی الله و علیه وآله) را پر کنند و پاسخگوی نیاز آنها در زمینه مسائل دینی باشند. (۵)
البته نزدیک شدن به خداوند نیز از دیگر معنایی است که برای این کلمه در آیه بیان شده است، اما نمیتواند معنای درست این کلمه باشد؛ زیرا پیامبر (صلی الله و علیه وآله) اطاعت مردم از خداوند را میخواهد نه اینکه مردم اطاعت از خداوند را دوست داشته باشند. (۶)
«قربی» در روایات
احمدبن حنبل از ابنعباس چنین نقل میکند که: «هنگامی که آیه «قل لاّ اسئلکم...» نازل شد، اصحاب عرض کردند: ای رسولخدا! خویشاوندان تو که مودت آنها بر ما واجب است، کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزندانشان. این سخن را سه بار تکرار فرمود». (۷)
حاکم حسکانی نیز در کتاب «شواهدالتنزیل» چنین روایت کرده است: «پیامبر اسلام(صلی الله و علیه وآله) فرمود: خداوند انبیاء را از درختان مختلفی آفرید، ولی من و علی را از درخت واحدی، من اصل آن و علی شاخه آن، فاطمه موجب باروری آن است، و حسن و حسین میوههای آن، و شیعیان ما برگهای آن هستند اگر کسی خدا را در میان صفا و مروه هزار سال و سپس هزار سال و از آن پس هزار، عبادت کند ... اما محبت ما را نداشته باشد؛ خداوند او را با صورت در آتش میافکند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: "قل لا اسئلکم اجراً..."». (۸)
ابنکثیر نیز در روایتی از قول ابنعباس آورده است: «هنگامی که آیه «قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى» نازل شد، مردم گفتند: اى رسولخدا! اینان كه خداوند به مودّت و دوستى آنها امر فرموده، چه كسانى هستند؟ پیامبر(صلی الله و علیه وآله) فرمود: فاطمه و فرزندان آن بانو، رضوان خدا بر آنان باد». (۹)
علمای شیعه با ادله متعدد معتقدند که مراد از «القربی» اهلبیت (علیه السلام) که مصداق های بارز آن امام علی(علیه السلام)، حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) و نه امام پس از امام حسین (علیه السلام) هستند که از فرزندان ایشان میباشند. (۱۰) چنانکه در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «این آیه در شأن ما اهل بیت اصحاب كساء نازل شد». (۱۱)
علامه حلی نیز آیه مودت را چهارمین آیه دال بر امامت امام علی (علیه السلام) قرار داده و در ذیل آن از ابنعباس نقل کرده که وقتی آیه مودت نازل شد، گفتند: ای رسولخدا، خویشانی که مودتشان بر ما واجب است، چه کسانی هستند؟ پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمود: «علی و فاطمه و حسن و حسین». (۱۲)
مودت
جایگاه مهم اهلبیت (علیه السلام)
آیه مودت را از چند جهت میتوان دلیل محکمی بر امامت و سرپرستی امام علی (علیه السلام) و خاندان پیامبر (صلی الله و علیه وآله) دانست:
۱. خویشاوندی خاندانی و امامت
سیدبن طاوس معتقد است: نظر شیعه این نیست که شایستگی سرپرستی و ریاست فقط به خویشاوندی منحصر است؛ بلکه شیعیان میگویند: اگر خویشاوندی دلیلی برای شایستگی باشد، بنیهاشم سزاوارترند و از میان بنیهاشم، علی (علیه السلام) از همه آنان سزاوارتر است. اگر به پیوند سببی باشد، باز علی (علیه السلام) برتر است؛ زیرا او تنها داماد پیامبر (صلی الله و علیه وآله) میباشد. اگر به پرورش و تربیت است؛ باز علی (علیه السلام) بالاتر از دیگران است و اگر به ولادت از بهترین زنان است، پس باز علی (علیه السلام) والاتر است و ... .
آنگاه به این آیه اشاره میکند و میگوید: به راستی که قرآن مجید به دوستی و توجّه به نزدیکان خاندان پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمان داده است، همین دلیل باعث مقدّم بودن ایشان بر دیگران است، با اینکه آنان شایستگیهای دیگری دارند که افراد دیگری نمیتوانند بر آنها برتری پیدا کنند. پس چگونه کسی بر آنها پیشی بگیرد که نسبتی ندارد و آن شایستگیها و فضیلتها را دارا نیست؟!
۲. لزوم مهرورزی سبب لزوم پیروی و اطاعت
معنای مودّت در اینجا فقط دوستی صرف نیست؛ بلکه بنابر این آیه شریفه مودّت و مهرورزی، پاداش و بهای رسالت و پیامبری است؛ زیرا اگر تناسب و برابری بین چیزی و مقابل آن، نباشد، عنوان پاداش بر آن صدق نمیکند. در این صورت اگر به بزرگی رسالت محمّدی در پیشگاه خداوند و نزد مردمان بنگریم، به عظمت و مرتبه بزرگ این پاداش دست خواهیم یافت که همان مهرورزی به نزدیکان خواهد بود.
بهراستی که قرآن مجید به دوستی و توجّه به نزدیکان خاندان پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمان داده است، همین دلیل باعث مقدّم بودن ایشان بر دیگران است، با اینکه آنان شایستگیهای دیگری دارند که افراد دیگری نمیتوانند بر آنها برتری پیدا کنند. پس چگونه کسی بر آنها پیشی بگیرد که نسبتی ندارد و آن شایستگیها و فضیلتها را دارا نیست؟!
از سوی دیگر در روایتها آمده است که مسلمانان میخواستند به پیامبر (صلی الله و علیه وآله) داراییهای زیادی را در عوض اجر پیامبری بپردازند تا حضرت در راحتی و آسایش باشد، اما پیامبر (صلی الله و علیه وآله) قبول نکرد و فرمود: "مهرورزی خاندان خود را بر شما واجب میدانم و آن را از شما میخواهم"؛ پس واجب نمودن مهرورزی ـ در جایی که امکان داشت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) از آنها چیز دیگری هم بخواهد، نشاندهنده این است که این کار ـ از همه چیزها نزد خداوند و پیامبرش مهمتر بوده است.
بنابراین آنچه خواسته شده، مهرورزی و دوستی به تنهایی نیست؛ بلکه دوستی و مهرورزی ای است که اطاعت و پیروی را در پی دارد؛ چنانکه خداوند میفرماید: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونی یحْبِبْكُمُ اللّهُ»؛ «بگو: اگر خداوند را دوست مىدارید، پس مرا پیروى نمایید تا خداوند شما را دوست بدارد». (۱۳)
۳. دوستی مطلق (همه جانبه) باعث برتری در تمام جهات
اهلبیت (علیهم السلام) و به خصوص امام علی (علیه السلام) کسانی است که دوستی آنا از همه جهات واجب و لازم شده است و کسانی که دوستی با آنان اینگونه مورد سفارش خداوند قرار بگیرد، از دیگران محبوبتر و دوستداشتنیتر است. همچنین کسانی که نزد خدا و رسول محبوبتر باشند، از دیگران افضلتر هستند. اهلبیت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) و به خصوص حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام علی (علیه السلام) نزد خدا محبوب بودند؛ چنانکه در روایات نیز به تصریح آمده است که رسول خدا ، دوستان حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام علی (علیه السلام) را دوستان خود و دشمنان آنان را دشمنان خود دانسته است. (۱۴)
پینوشت ها:
۱. شوری: ۲۳.
۲. صف: ۵.
۳. نساء: ۷۷.
۴. سیوطی، الدر المنثور، ج ۶، ص ۷.
۵. طباطبایی، المیزان، ج ۱۸، ص ۶۴.
۶. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۲۰، ص ۴۰۷.
۷. قرطبی، احقاق الحق، ج ۳، ص ۲.
۸. شواهدالتنزیل، ج ۲، ص ۲۰۳.
۹. تفسیر القرآن العظیم، ج ۴، ص ۱۰۰.
۱۰. طبرسی، مجمعالبیان، ج ۹، ص ۸۴.
۱۱. شواهدالتنزیل، ج ۲، ص ۲۱۳.
۱۲. نهجالحق و کشف الصدق، ص ۱۷۵.
۱۳. نساء: ۲۱.
۱۴. ر.ک: سید علی حسینی میلانی، مهرورزی به اهلبیت (علیهم السلام) از دیدگاه قرآن و سنت، ص ۱۵۴ ـ ۱۶۰.