آيت الله بروجردي و تقريب بين مذاهب اسلامي

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

آیت الله سید حسین بروجردی که پس از رحلت آیت الله اصفهانی به مرجعیت تام رسید از فقهای نامداری بود که علاوه بر «فقه» در علوم دیگر از جمله علم الحدیث و رجال شخصیتی برجسته و بی نظیر بشمار می رفت و در این میدان، تسلط کاملی بر حدیث و فقه اهل سنت هم داشت و این رشته را در «مکتب اصفهان» و سپس «مکتب نجف» در محضر اساتید برجسته آن دوران فرا گرفته بود و بدلیل همین احاطه بر علوم و فقه مذاهب، در مسائل خلافی فقهی، به «فقه مقارن» ارزش ویژه ای قائل بود و در عمل، در حوزه تدریس خود در هر مسئله مهم خلافی، اهتمام خاصی به بررسی ادله مذاهب دیگر داشت و شاید در همین رابطه به تصحیح و تجدید چاپ کتاب «الخلاف» مرحوم شیخ طوسی اقدام نمود و حتی در بعضی از اوقات، این کتاب را همراه خود به حلقۀ درس فقه خود می آورد و با استناد به آن کتاب و نظرات شیخ طوسی، فضلای حوزه درسی خود را با این مکتب آشنا می ساخت و درواقع بدینوسیله موجب می شد که فضلای حوزه، مجتهدان آینده دنیای تشیع، با کتاب ها و آراء فقهی مذاهب اربعه اهل سنت آشناتر شوند چون چنین عقیده داشتند که فقه یک علم مشترک بین مذاهب اسلامی است که با هم اشتراکات و پیوندهای زیادی دارند و باید از جنبه های مثبت آن بویژه در «مسائل مستحدثه» مانند مسئله بانکداری، بیمه، تجدید نسل، پیوند اعضاء، اهداء اعضاء و... در استنباط احکام آنها، استفاده لازم بعمل آید.

البته باید اشاره نمود که اصولاً با توجه به تلمّذ بعضی از ائمه اربعه اهل سنت در محضر ائمۀ هدی علیهم السلام و شرکت و حضور علماء و طلاب شیعه و سنی، در محافل درسی یکدیگر این سنت حسنه رجوع به فتاوی فقهای طرفین از دوران های قدیم ـ بویژه از عصر علمی امام باقر و امام صادق(ع) تا عصر شهید ثانی و پس از آن ـ 910 هـ و به بعد ـ ادامه داشته ولی متأسفانه به علت دخالت بعضی از حاکمیت های سنی یا شیعه، در یکی دو قرن اخیر به کنار گذاشته شده بود و با ابتکار آیت الله بروجردی و روش عملی تدریسی وی در حوزه قم ـ و سپس در دیگر حوزه ها ـ مرسوم گردید.

آیت الله بروجردی برای تأکید و تأیید مطلب، گاهی در ضمن دروس خود، که اینجانب نیز حدود یک سال، در آن حضور داشتم، به این نکته اشاره می نمودند که قدمای فقهاء شیعه مانند شیخ مفید (م 413 هـ . ق) سید مرتضی (م 436 هـ . ق) شیخ طوسی (460 هـ . ق) ـ شیخ الطائفه و صاحب کتاب الخلاف و المبسوط والنهایه - همواره به این روش عمل می کردند و سپس استفاده از این روش را به سود جهان اسلام و وحدت مسلمین و نزدیکی علماء شیعه و سنی ـ با شناختی که از آراء و فتاوی همدیگر پیدا می کنند ـ می دانستند.

و برای تکمیل این روش و گسترش همه جانبۀ آن بین علماء فریقین، بر این باور بودند که باید کتب فقهی شیعه بین علماء اهل سنت توزیع شود تا آنها هم از دامنۀ وسیع فقه شیعی آگاه شوند و درواقع گامی مثبت در راه ایجاد وحدت و تقریب، برداشته شود و برای همین منظور کتاب «المبسوط» شیخ طوسی را توسط علامه محمدتقی قمی به شیخ عبدالمجید سلیم ـ از شیوخ الازهر ـ فرستادند که موجب اعجاب نامبرده گردید و در مراحلی، دارالافتار مصر ـ وابسته به الازهر ـ از مبانی فقهی شیعه در صدور فتوی استفاده کردند.

چاپ کتاب «المختصر النافع» محقق حلّی و خلاصه «شرائع الاسلام» و بعد تفسیر «مجمع البیان» در قاهره با همکاری شیخ احمد حسن الباقوری، وزیر اوقاف مصر که قبلاً از اعضاء مکتب الارشاد اخوان المسلمین بود، گامی دیگر در همین رابطه بود که بی تردید در تغییر روش علماء الازهر و خوش بینی آنان نسبت به شیعه، نقش مؤثری داشته است که تاکنون نیز ادامه دارد.

آیت الله شیخ محمد واعظ زاده خراسانی(حفظه الله)، از شاگردان برجسته آیت الله بروجردی و دبیر سابق مجمع التقریب و رئیس فعلی پژوهشگاه اسلامی مشهد مقدس، در کتاب: «زندگی آیت الله بروجردی» آورده است که در تألیف کتاب: «جامع الاحادیث الفقهیه» که زیر نظر مستقیم آیت الله بروجردی تنظیم می شد و چندین بار تاکنون چاپ شده است، آیت الله بروجردی دستور داده بود که در ذیل هر باب فقهی و نقل هر حدیث از ائمه هدی، روایات اهل سنت نیز نقل شود تا ضمن آشنائی طلاب ما، برادران سنی هم آگاه شوند که چه تعداد حدیث از طریق ائمه ما و آنها نقل شده است و این گامی عملی برای تقریب مذاهب اسلامی است...

مرحوم آیت الله بروجردی، برای جلوگیری از گسترش دامنۀ اختلافات اجازه نمی داد که به مقدسات و ائمه اهل سنت اهانتی روا بشود و حتی آن را حرام می دانست و در موردی، آیت الله واعظ زاده خراسانی نقل می کند: «روزی در جلسه تنظیم کتاب حدیث، آیت الله بروجردی حضور یافت و با تأسف بیان کرد: کسی آمده کتابی نوشته و به خلفاء اهانت کرده و نام مرا هم در آغاز کتاب خود آورده است، وقتی از این امر مطلع شدم دستور دادم که تمام نسخ کتاب را جمع آوری کنند و تا آن سطور حذف نشود، اجازه نشر نیابد. ما در چه زمانی زندگی می-کنیم؟ این حرف ها جز ضرر و ایجاد عداوت چه فایده ای دارد؟، (این مطلب علاوه بر کتاب «زندگی آیت الله بروجردی» در کتاب: بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران صفحه 390، تهران 1381 هم آمده است).

اصولاً آیت الله بروجردی، برخلاف بعضی از معاصرین که مسئله «خلافت» و «امامت» را به نحو خاصی مطرح می کنند که موجب تشدید اختلافات می گردد، معتقد بودند که این مسئله یک امر تاریخی است و روش حضرت علی علیه السلام در مقابل خلفا، نشان میدهد که برای مصلحت اسلام، نباید به این مسئله دامن زد، بلکه باید به فکر مسائل دیگری بود که موجب وحدت مسلمین در مقابل دشمنان گوناون گردد و حتی خطاب به بعضی از علماء حوزه فرموده بود: «مسأله خلافت امروز مورد نیاز مسلمانان نیست که ما با هم دعوا کنیم. هرچه بوده اکنون یک مسئله تاریخی است آنچه که امروز به حال مسلمانان سودمند است اینست که بدانیم احکام را از چه مأخذی باید اخذ کنیم..» (مجله «حوزه» چاپ قم شماره 43 ـ 44 ص 51) و در همین رابطه به دستور ایشان کتاب «حدیث الثقلین» تألیف مرحوم وشنوی در قاهره به چاپ رسید تا انتخاب راه برای عموم روشن گردد.

آیت الله شهید مرتضی مطهری درباره علاقه آیت الله بروجردی به وحدت و تقریب می گوید:

«یکی از مزایای معظم له توجه به علاقه فراوانی بود که به مسأله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب مذاهب اسلامیه داشت، این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می دانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثیر داشته است و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاست-های استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را می کنند و بلکه آن را دامن می زنند و هم توجه داشت که به عدد دوری شیعه از سایر فرق سبب شده است که آن ها شیعه را نشناسند و درباره آن ها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند.

به این جهات بسیار علاقه مند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است، تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می دهند معرفی شود، از حسن تصادف چند سال قبل از زعامت و ریاست معظم له که هنوز ایشان در بروجرد بودند «دارالتقریب بین المذاهب اسلامیه» به همت جمعی از روشنفکران سنی و شیعه تأسیس شده و معظم له در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و با این مؤسسه کمک و همکاری کرد. برای اولین بار بعد از چند صد سال، بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنی شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او شیخ محمود شلتوت مفتی حاضر و رئیس جامع الازهر، روابط دوستانه برقرار شد و نامه مبادله گردید... معظم له عشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر می زد، عجیب این است که از دو منبع موثق شنیدم که در حادثه قلبی اخیر که منجر به فوت ایشان شد، بعد از حمله قلبی اول که عارض شد مدتی بیهوش بوده اند بعد که به هوش آمدند، قبل از آنکه توجهی به حال خود بکنند و در این موضوع حرفی بزنند، موضوع تقریب مذاهب و وحدت مسلمانان را مطرح می کنند و می گویند من آرزوها در این زمینه داشتم.» (مرتضی مطهری، تکامل اجتماع صفحه 204، تهران 1372 ، انتشارات صدرا).

آیت الله بروجردی از تأسیس و توسعه دارالتقریب حمایت کرد، ایشان در درس خارج فقه خود در بعضی مواقع فتاوی علمای عامه را بیان می کرد و می فرمود مسیر تاریخ فقه اسلامی با مطالعه در فتوای علمای عامه روشن تر می شود، به همین منظور حاج شیخ محمدتقی قمی را به عنوان نماینده خود در مصر انتخاب نمودند و خود به عنوان یک عالم شیعی در مرکز علمای اهل سنت ـ مصر ـ با رؤسای الازهر ارتباط داشتند و نامه ها مبادله می کردند. (علی دوانی، خاطرات فلسفی، تهران، ص 188).

 

 


چند سند تاریخی

پس از این مقدمه کوتاه، بسیار مناسب خواهد بود که ترجمه متن بعضی از نامه ها و مکاتبات بین آیت الله بروجردی و شیوخ الازهر هم آورده شود که سرانجام این تبادل نامه ها و پیام ها، به صدور فتوای تاریخی شیخ اسبق الازهر ـ مرحوم شیخ محمود شلتوت گردید که به موجب آن پیروی از مذهب شیعه امامیه، مانند مذاهب اربعه اهل سنت جایز و رسمی اعلام شد.

ترجمه این فتوی را هم پس از درج دو سه نامه نقل می کنیم. «بعضی از این نامه ها در مجله «رساله الاسلام» ارگان رسمی «دار التقریب» چاپ قاهره درج و منتشر شده است.. متن بعضی دیگر را هم مرحوم علامه شیخ محمد تقی قمی نماینده آیت الله بروجردی و دبیر کل دارالتقریب  قاهره به اینجانب داده اند که متن عربی آن ها را در کتاب «قصه التقریب» چاپ قاهره آورده ام. البته این کتاب اخیراً توسط «مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی» ترجمه شده و تحت عنوان: «سرگذشت تقریب» در 560 صفحه، با اسناد و عکس های بسیاری، منتشر شده و در اختیار عموم قرار دارد:

دو نامه از دو شخصیت بزرگوار (1)

استاد معظم حضرت مستطاب ـ شیخ عبدالمجید سلیم ـ شیخ جامع الازهر ـ باخبر شد که حضرت علامه بزرگوار ـ حاج آقا حسین بروجردی از بزرگان علمای شیعه در ایران، دچار بیماری شده و از انجام بسیاری از فعالیت های گرانسنگ خود در خدمت به اسلام و مسلمانان بازمانده اند. اتفاقاً حضرت استاد بزرگ شیخ عبدالمجید سلیم خود نیز در همین دورۀ زمانی، مدتی را در بستر بیماری بودند که بلافاصله پس از شفا یافتن و از سر گیری فعالیت-های خویش، دستور ارسال این نامۀ صمیمانه و برادرانه را به حضرت آیت الله صادر کردند که متن آن از این قرار است:

حضرت مستطاب «آیت الله حاج آقا حسین بروجردی»

سلام الله علیکم و رحمته، امّا بعد:

ما از طریق رادیو مطلع شدیم که سلامتی گرانقدر شما با کسالتی که عارض شده، آسیب دیده است، از این بابت و با توجه به مراتب علم و فضل و اخلاصی که از آن برخوردارید، متأسف شدیم؛ از خداوند متعال شفای عاجل شما را مسئلت کرده امیدواریم هرچه زودتر لباس عافیت بپوشید تا به فعالیت های معهود خود در خدمت به اسلام و مسلمانان ادامه دهید. ارادۀ خداوندی چنین مقدر کرده بود که در این دوره اینجانب نیز در بستر بیماری قرار داشته و گرفتار خود و مشکلات هم کیشان خود باشم و در تنهایی خویش به اندیشه حال امت گرانقدر فرو روم و از وضعی که دارند، دستخوش نگرانی و اندوه فراوان گردم؛ از شما می خواهیم برای سلامتی ما به درگاه خداوند دعا فرمایید، همچنان که من نیز همین دعا را به درگاه احدیت برای شما دارم و مطمئن هستم که خداوند همگی ما را در کنف حمایت و عنایت خویش قرار می دهد.

امت اسلامی امروزه بیش از هر زمان دیگری به مردانی با عزمی صادق، استوار و مجاهد حقیقی راه خدا نیازمند است تا شعله های فتنه را از پیرامونش خاموش سازند و محنت ها و رنج هایش را برطرف کنند؛ چه نیروهای شیطانی دست به دست هم داده و عناصر فساد یکجا گرد آمده اند و مؤمنان در همه کشورهای اسلامی دچار مشکلات بسیاری گشته اند، تو گویی آن زمانه ای فرا رسیده که پیامبر گرامی اسلام (صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و صحبه) پیش بینی فرموده بود که در این زمان: «نگاه دارندۀ دین خود، همچون کسی است که پاره ای آتش در دست نگاه دارد.»

مثال مؤمنان صادق اهل علم همچون ستون های استوار و دژهای مستحکمی است که خداوند در میان مردم قرار داده تا زمین را در برابر فتنه ها و جهالت ها، پاس دارند یا همچون ستارگان درخشان در شب دیجوری است که رهروان را راهنمایی می نمایند و گم گشتگان را به سرمنزل مقصود می رسانند.

پس همراه با من به درگاه خداوند دعا کنید تا اینان را حفظ کند و امثال آنان را در میان امت فراوان گرداند و رحمت خود را بر آنها بگستراند و آرامش و اطمینانش را بر ایشان فرود آورد و حق و دین را به وسیلة، آنها تأیید کند و باطلان و ملحدان و مفسدان را به دست آنان به شکست و ورشکستگی کشاند؛ که او بر هرچه بخواهد توانا و به پاسخ به این دعای ما سزاوار است.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

عبدالمجید سلیم
شیخ جامع الازهر 14 شعبان سال 1370 هـ ق


حضرت آیت الله بروجردی تحت تأثیر این نامۀ صمیمانه قرار گرفت که خود بیانگر عواطف پاک و بی شائبه ای است که حضرت استاد بزرگ شیخ جامع الازهر و از برجسته ترین علمای اهل سنت در دل نسبت به ایشان و دیگر برادران مؤمنشان و نیز نسبت به خیزش امت اسلامی و بازیابی مجد و عظمت و عزت گذشتۀ خود دارد، از این روی پاسخی این گونه نگاشتند:

حضرت مستطاب بزرگوار «شیخ عبدالمجید سلیم»، شیخ جامع الازهر دامت افاضاته

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته اما بعد:

نامۀ پرمهر شما متضمن محبت های والای اسلامی و تأسف از دریافت خبر رادیویی بیماری این جانب را که در آن برای شفا و سلامتم دعا فرموده بودید، دریافت کردم. از این بابت سپاسگزارم و از خداوند متعال مسئلت دارم که این همدلی و همنوایی را میان مسلمانان جایگزین گسست و ناآشنایی و جدایی سازد که او بر همه کاری تواناست.

در نامۀ شما همچنین آمده بود که سلامتی گرانقدر شما نیز با عارضۀ بیماری خدشه دار شده و به همین دلیل، چندی بستری گشته و درد خود و همکیشان خود را دارید و در خلوت خویش با نگرانی و تشویش به حال و روز امت اسلامی می اندیشید.

در زمانه ای که مسلمانان را فتنه ها احاطه کرده و رنج ها و بدبختی ها، آنان را در برگرفته است، مردان علم و رجال اسلام باید که چنین باشند، از خداوند عزوجل مسئلت دارم که شما را لباس عافیت بپوشاند و برای خدمت به اسلام و مسلمانان و هرآنچه در چنین دوره-ای از کسانی چون شما بر می آید ـ که خود را وقف خدمت به این امت و دور ساختن دشمنی های مفسدان و ملحدان از آن کرده اند ـ موفق و پیروز گرداند.

مسائل بسیاری وجود دارد که مایل بودم با شما در میان بگذارم، ولی حالم اجازۀ این کار را نمی دهد

درودها و رحمت و برکات خداوند بر شما و بر مؤمنان صادقی که در کنار شما قرار گرفته اند.

حسین بروجردی قم / ایران
17 رمضان سال 1370 هـ ق

نامه ای دیگر به: آیت الله سید حاج آقا حسین بروجردی

دفتر «شیخ الجامع الازهر»
به نام خداوند بخشنده مهربان
حضرت مستطاب برادر بزرگوار امام بروجردی / قم ـ ایران
سلام الله علیکم و رحمته، اما بعد.

ابتدا از سلامتی آن برادر ارجمند و گرامی، آغاز نموده و دعا می کنم تا آن جناب سراسر منبع برکت های فراوان برای مسلمانان و وحدت کلمه آنان باشید و خداوند بر عمر شما بیفزاید و با کارهای نیک بر یاری-هایش افزون کند.

از فرصت پیش آمده سفر برادر ارجمندم علامه بزرگوار استاد قمی (ایده الله تعالی) استفاده کرده و این مکتوب را به حضور شما می-فرستم و کوشش های شما را ارج می نهم و از خداوند متعال مسئلت می نمایم هر آنچه خیر و برکت برای مسلمانان آرزو دارید، تحقق یابد و کوشش های حکیمانه شما را در جمع کلمه مسلمانان و همدلی آنان موفق بدارد.

به آن جناب مژده می دهم گام هایی که می دانم شما با تمام وجود آن-ها را تأیید می کنید و بیشترین توجه و عنایت را به آن ها مبذول می-فرمایید، با یاری خداوند متعال و به برکت دعاهای حضرتعالی، روند موفقی دارند و شماری از برجسته ترین علمای ما در الازهر برادرانی که در امر تقریب به کمال، حق جهاد را به جای می آوردند، با ایمان صادقانه ما را همراهی می کنند و به وظایفی که دین آنها بر دوششان گذارده و برای رسالت انسانی والایی که بدان باور داشته و ایمان آورده اند، عمل می کنند.

امیدوارم برادر ارجمند و گرامی ما جناب استاد قمی هرچه زودتر نزد ما بازگردد تا سعادت آگاهی از اخبار شادی بخش شما نصیبمان شود و ما با دیدگاه ها و نظرات داهیانۀ شما در تحقق آرزوهای مشترکمان آشنا شویم.

من مسائل بسیاری را برای ایشان توضیح دادم و از آن گرامی تقاضا کردم جزئیات آنها را برای شما بازگوید.

خداوند ما را در کاری که رضای اوست با شما همقدم دارد و پیوندهای قلبی ما را در عمل برای او و در راه او مستدام و پیا برجا بدارد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.  محمد شلتوت
ـ شیخ جامع الازهر ـ
24 ذی القعده 1379 هـ ق
19 ماه مه 1960 م.

 

 

پس از نقل این چند نامه، ترجمه متن فتوای شیخ محمود شلتوت دربارة شیعه را که محصول همین تبادل افکار و مکاتبات است، به عنوان یک سند تاریخی می آوریم.

«دفتر شیخ الجامع الازهر»
به نام خداوند بخشنده مهربان
متن فتوای
استاد بزرگ حضرت مستطاب شیخ محمود شلتوت شیخ الجامع الازهر
دربارۀ جواز تعبّد بر مذهب شیعۀ امامی

از معظم له پرسیده شد:

برخی مردم برآنند برای آنکه عبادات و معاملات مسلمانان درست باشد، باید یکی از مذاهب معروف چهارگانه ـ که مذهب شیعه امامی و شیعۀ زیدی در میان آنها نیست ـ تقلید کنند، آیا جنابعالی با این نظر مطلق موافقید و به عنوان مثال پیروی از مذهب شیعه امامی اثنی عشری را جایز نمی دانید؟

معظم له پاسخ فرمود:

1 ـ اسلام بر هیچ یک از پیروان خود، پیروی از مذهب معینی را واجب نمی گرداند. ما می گوییم هر مسلمانی ابتدا حق دارد از هر کدام از مذاهبی که به طور صحیح نقل شده و احکام آن در کتب ویژۀ آن مذهب تدوین شده است تقلید و پیروی کند و کسی که از هر کدام از این مذاهب تقلید نموده می تواند به مذهب دیگری ـ هر مذهبی که باشد ـ متنقل گردد، در این میان حرجی بر وی نیست.

2. مذهب جعفری معروف به مذهب شیعه امامی اثنی عشری، مذهبی است که همچون دیگر مذاهب اهل سنت، تعبد بر آن شرعاً جایز است.

شایسته است مسلمانان این را بدانند و از تعصب های ناروا نسبت به مذاهب معین، رهایی یابند. دین خدا و شریعت او تابع مذهب یا منحصر به مذهب معینی نیست، چه همگان کوشش داشته اند و نزد خداوند متعال پذیرفته اند و هر کس که اهل رأی و اجتهاد نباشد، می تواند از آنها و بر اساس آنچه در فقه خود مقرر می دارند، تقلید و پیروی کند و در این میان تفاوتی میان عبادات و معاملات وجود ندارد.

محمد شلتوت

 

 

حضرت مستطاب علامه بزرگوار استاد محمدتقی قمی
دبیرکل «جماعه التقریب بین المذاهب الاسلامیه»

سلام الله علیکم و رحمته، اما بعد:
با کمال خوشوقتی، نسخه ای از فتوای صادره با امضای خویش را که در خصوص جواز تعبد بر مذهب شیعه امامی صادر کرده ام، برایتان ارسال می دارم، امیدوارم آن را در شمار اسناد «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» که به اتفاق در تأسیس آن مشارکت داشتیم، نگاهداری فرمایید. با آرزوی توفیق الهی در تحقق رسالت این نهاد.

والسلام علیکم و رحمه الله
شیخ الجامع الازهر
محمود شلتوت


لازم به یادآوری است که خوشبختانه، علیرغم تلاش و سمپاشی دشمنان اسلام و وحدت مسلمانان، شیوخ الازهر تا به امروز، همچنان هوادار وحدت بین شیعه و سنی و تقریب بین مذاهب اسلامی هستند و شیخ سابق الازهر مرحوم طنطاوی در مصاحبه ای با روزنامه صوت الازهر – ارگان رسمی الازهر – می گوید: «میان شیعه و سنی فرقی نیست و کسی که بخواهد اختلافی ایجاد کند مزدور است». صوت الازهر، چاپ قاهره، مورخ 11 محرم 1424 هـ ، ص 1)

 

 

  -----------------------------------------------------------------------

 1- متن این نامه در مجله «رساله الاسلام»، چاپ قاهره، سال 3، شمارۀ 3، رمضان سال 1370 هـ ق، صفحات: 230-228. چاپ شده است.

0/5
 

 

خوانده شده 3584 مرتبه