
emamian
اتحادیه آفریقا عضویت نیجر را به حالت تعلیق درآورد
به نقل از خبرگزاری رویترز، اتحادیه آفریقا امروز سهشنبه نیجر را از تمامی برنامههای خود حذف کرده و خواستار آزادی محمد بازوم شد که به دست نظامیها از ریاست جمهوری این کشور غرب آفریقا کنار گذاشته شده است.
همچنین شورای صلح و امنیت اتحادیه آفریقا به تصمیم بلوک اکوواس برای فعالسازی یک نیروی آمادهباش برای مداخله نظامی احتمالی در نیجر توجه کرده و از کمیسیون اتحادیه آفریقا خواسته تا اثرات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی اعزام این نیروها به نیجر را بررسی کند.
جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا موسوم به (اکوواس) اعلام کرده که آماده است تا در صورت شکست تلاشهای دیپلماتیک برای «احیای دموکراسی» در نیجر، نیروهای خود را به این کشور اعزام کرده و مداخله نظامی کند.
اتحادیه آفریقا از تمامی اعضای خود و دیگر اعضای جامعه بینالمللی خواست تا از هر نوع اقدامی که به مشروعیتبخشی به نظامیان حاکم بر نیجر منجر شود، خودداری کنند. این اتحادیه همچنین اعلام کرد که مداخله هر عامل یا کشوری بیرون آفریقا را مردود میداند.
فضیلت پیادهروی برای زیارت معصومین (علیهمالسلام)
مرحوم آیت الله سید عادل علوی در فضیلت پیاده روی برای زیارت معصومین (علیهم السلام) مطلبی را به رشته تحریر درآورده بودند که تقدیم می شود:
درآمد
زیارت اماکن مقدس، عبادتی است که قدمت آن به اولین پیامبر خدا آدم ابوالبشر(ع) می رسد. نقل است که او هفتاد مرتبه به خانه خدا سفر کرده است. حال اگر این عبادت همراه با سختی و مشقت باشد، اجر و ثواب بیشتری هم دارد. به ویژه اگر مقصد زیارت، مراقد مطهر یکی از معصومین(ع) باشد و در این بین زیارت مرقد شریف أباعبدالله الحسین(ع) از والاترین و بافضیلت ترین آنهاست؛[۱] چراکه خود معصومین(ع) فرموده اند: همه ما کشتی نجاتیم، ولی کشتی حسین(ع) سریع تر می رود: «سفینۀ الحسین(ع) أسرع».[۲]
در فرازی از دعای کمیل أمیرمؤمنان علی(ع) می خوانیم:
«وَلَیتَ شِعْری یا سَیدی وَاِلهی وَمَوْلای، اَتُسَلِّطُ النَّارَ عَلی وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِک ساجِدَةً... وَعَلی جَوارِحَ سَعَتْ اِلی اَوْطانِ تَعَبُّدِک طآئِعَةً»؛[۳] ای کاش می دانستم ای سرورم و ای معبودم و ای آقایم! آیا آتش قهر و غضبت را مسلط می کنی بر چهره هایی که در پیشگاه عظمتت در حال سجده به خاک افتاده... و بر اعضا و جوارحی که مشتاقانه به مکان های عبادتت می شتابند؟!
از سوی دیگر، این گونه زیارت حرم اهل بیت رسول الله’ نشانه روشنی از دوستی وافر به این خاندان پاک دارد که زمینه ای مناسب را برای اطاعت از آنان فراهم می کند و تجدید پیمانی محکم با این انوار مقدس است که در اوج شور و شعور دینی صورت می گیرد. زیارت اربعین امام حسین(ع) از جمله این فرصت های ناب است. حرکت جمعیتی چند ده میلیونی و بسیار باشکوه و باعظمت و سرشار از معنویت.
بخش اول این نوشته نگاهی گذراست به روایاتی چند در باب پیاده روی برای زیارت معصومین(ع) و مراقد مطهر ایشان و بخش دوم به ذکر نمونه هایی عینی در سیره علما و بزرگان دین می پردازد.
بخش اول: روایات
روایت اول
عیاشی از معاویه عجلی نقل می کند که می گوید: در محضر مبارک باقر العلوم(ع) در مدینه بودم که یک خراسانی (ایرانی) به خدمت امام مشرف شد. پاهای خاک آلود و زخمی اش را که دیدم، دریافتم رنج فراوانی را در سفر متحمل شده است. او بعد از سلام و احوال پرسی به امام عرض کرد: به خدا قسم هیچ چیزی مرا از خانه و شهرم بیرون نیاورده، مگر دوستی و محبت شما اهل بیت رسول خدا’. امام باقر(ع) در تأیید سخن آن مرد فرمود:
«والله لَوْ أحبّنا حَجَرٌ حَشَرَهُ الله مَعَنا وَهَلِ الدِّینُ اِلّا الحُبُّ، إنَّ الله عزوجل یَقُولُ: {قُلْ اِنْ کنتم تُحبّونَ الله فاتَّبِعونی یُحْبِبْکُمُ الله}[۴] و قال: {یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ اِلَیْهم}[۵] وَهَلِ الدینُ اِلّا الحُبُّ؟»؛[۶] به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را با ما محشور می گرداند. آیا دیانت چیزی جز محبت است؟! به درستی که خداوند می فرماید: (ای پیامبر) بگو: اگر خدا را دوست دارید، پس از من پی روی کنید تا خداوند نیز شما را دوست داشته باشد و خداوند می فرماید: (مؤمنین کسانی اند که) دوست دارند آن افرادی را که به سوی ایشان هجرت می کنند... پس آیا دیانت چیزی غیر از محبت است؟!
روایت دوم
حسین بن اسماعیل صَیْمَری از امام صادق(ع) نقل می کند که فرمود:
«مَنْ زار أمیرالمؤمنین(ع) ماشیاً کَتَبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَۀٍ حَجَّۀً و عُمْرۀً فَأِنْ رَجَعَ ماشِیاً کَتَبَ الله له بکُلِّ خُطْوَۀٍ حَجَّتَیْنِ و عُمْرِتَیْنِ»؛[۷] هر کسی پیاده به زیارت أمیرمؤمنان (علی بن ابی طالب)(ع) برود، با هر قدمی، خداوند یک حج و یک عمره می نویسد و اگر پیاده بازگردد، خداوند با هر قدمی دو حج و دو عمره برایش نوشته است.
روایت سوم
در محضر مبارک امام صادق(ع) نام أمیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) بُرده شد. شخصی به نام «ابن مارد» از حضرت پرسید: یا أباعبدالله! کسی که جدّتان أمیرمؤمنان(ع) را زیارت کند، چه ثوابی خواهد گرفت؟ امام صادق(ع) فرمود:
«یا ابْنَ مارِدٍ! زارَ جَدّی عارِفاً بحقّه کتبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَۀٍ حَجَّۀً مَقْبُولَۀً و عُمْرَۀ مَقْبُولۀً (مَبْرورَۀً)، والله یا ابْنَ ماردٍ ما یُطْعِمُ الله النّارَ قَدَماً اعْنَبِّرتْ فی زیارةِِ امیرالمؤمنین(ع) ماشیاً کانَ اوْ راکباً، یا ابْنَ ماردٍ اکْتُبْ هذا الحَدیثَ بِماءِ الذَّهَبِ»؛[۸] ای پسر مارد! کسی که جدم را در حالی که حقش را می شناسد زیارت کند، خداوند به ازای هر قدمی که برمی دارد، یک حج و عمره مقبول برایش می نویسد. ای پسر مارد! به خدا سوگند، آتش را خداوند بر قدم هایی که در راه زیارت أمیرمؤمنان(ع) غبارآلود شده باشد، مسلط نمی گرداند؛ چه پیاده آمده باشد، چه سواره. ای پسر مارد! این حدیث را با آب طلا بنویس.
روایت چهارم
صفوان جمّال می گوید: در سفری به همراه امام صادق(ع) وارد کوفه شدیم؛ حضرت فرمود: ای صفوان! بگو کاروان بایستد؛ این جا قبر جدم أمیرمؤمنان(ع) است. شتر حضرت را خواباندم؛ ایشان پایین آمده و غُسل کردند و لباس های شان را تعویض فرمودند؛ پس کفش های خود را قبل از حرکت از پای درآوردند و به من فرمودند: هرآنچه را که انجام می دهم، تو نیز تکرار کن. پس به طرف تپه های سفیدرنگی حرکت کردند و به من فرمودند:
«قَصِّر خُطاک و ألق ذَقْنَک نحو الأرض فأنّه یُکتَب لک بکلّ خُطوۀٍ مأۀُ ألف حَسَنَۀ و یُمصی عنک مأۀُ ألفِ سیّئۀٍ و تُرفعُ لک مأۀُ ألفِ درجۀٍ و تُقْضی لک مأۀُ ألفِ حاجۀٍ و یُکتبُ لک ثوابُ کُلِّ صدّیقٍ و شهیدٍ ماتَ أو قُتِلَ ثُمّ مَشی و مَشَیْتُ معه و عَلَیْنا السکینۀُ والوَقار...»؛[۹] قدم هایت را کوتاه بردار و سرت را پایین بیانداز، به درستی که با هر قدمی، صدهزار حسنه برایت نوشته می شود و صدهزار گناه پاک می گردد و رتبه ات صدهزار درجه بالا می رود و ثواب هر صدیق و شهیدی که کشته شده یا از دنیا رفته، برایت نوشته می شود. سپس حضرت پیاده حرکت کردند و من نیز پیاده حرکت کردم و آرامش سنگینی بر ما حاکم بود.
روایت پنجم
قدامة بن مالک از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمود:
« مَنْ زَارَ الْحُسَینَ مُحْتَسِباً لَا أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا سُمْعَةً مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ کمَا یمَضَّضُ الثَّوْبُ فِی الْمَاءِ فَلَا یبْقَی عَلَیهِ دَنَسٌ وَ یکتَبُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةٌ وَ کلَّمَا رَفَعَ قَدَماً عُمْرَةٌ»؛[۱۰] کسی که حسین(ع) را برای رضای خدا زیارت کند، نه برای خوش گذرانی و تفریح و نه به جهت کسب شهرت (و فخر فروشی)، گناهانش فرو می ریزد، همان طور که لباس در آب شسته شده (و پاک می شود) و در نتیجه، هیچ آلودگی بر او باقی نمی ماند و با هر گامی که بر زمین می گذارد، حجّی برایش نوشته می شود و با هر قدمی که برمی دارد، عمره ای برایش ثبت می گردد.
روایت ششم
از حسین بن ثُوَیْر نقل شده که امام صادق(ع) فرمود:
«یا حسین! انَّه مَنْ خَرَجَ مِن مَنزِله یرید زیارۀ قبر الحسین(ع) إِنْ کانَ مَاشِیاً کتِبَتْ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ مُحِی عَنْهُ سَیئَةٌ وَ إِنْ کانَ رَاکباً کتِبَتْ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ حُطَّ بِهَا عَنْهُ سَیئَةٌ حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَیرِ کتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُفْلِحِینَ الْمُنْجِحِینَ حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکهُ کتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِین...»؛[۱۱] ای حسین! به درستی که هر کسی از خانه اش به قصد زیارت قبر حسین بن علی خارج شود، اگر پیاده باشد، با هر قدمی، حسنه ای برایش نوشته شده و گناهی از او پاک می شود و اگر سواره باشد، با هر قدمی، حسنه ای برایش نوشته شده و به واسطه آن گام، گناهی از او کنار گذاشته می شود تا به درب حائر حسینی برسد که در این صورت خداوند نام او را از جمله رستگاران و نجات یافتگان ثبت می کند و زمانی که آداب زیارت و اعمالش را به پایان برساند، خداوند نام او را در زمره برندگان می نویسد ...
روایت هفتم
بشیر دَهّان می گوید: در پایان یک گفت وگوی طولانی که با امام صادق(ع) داشتم، ایشان به من فرمود:
«وَیحَک یا بَشِیرُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَتَاهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ وَ اغْتَسَلَ فِی الْفُرَاتِ کتِبَ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ مَبْرُورَاتٌ مُتَقَبَّلَاتٌ وَ غَزْوَةٌ مَعَ نَبِی أَوْ إِمَامٍ عَادِلٍ»؛[۱۲] ای بشیر! به درستی که مؤمن زمانی که به زیارت حسین بن علی(ع) بیاید، در حالی که حقّش را بشناسد و (پیش از زیارت) در فرات غُسل نماید، به ازای هر قدمی، حج و عمره ای مقبول و یک جهاد در رکاب پیامبر یا امام عادل برایش نوشته می شود.
روایت هشتم
ابوصامت از امام صادق(ع) نقل می کند:
« مَنْ أَتَی الْحُسَینَ(ع) مَاشِیاً کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ فَإِذَا أَتَیتَ الْفُرَاتَ فَاغْتَسِلْ وَ عَلِّقْ نَعْلَیک وَ امْشِ حَافِیاً وَ امْشِ مَشْی الْعَبْدِ الذَّلِیلِ فَإِذَا أَتَیتَ بَابَ الْحَیرِ فَکبِّرِ اللَّهَ أَرْبَعاً»؛[۱۳] هر کسی پیاده به زیارت قبر حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی هزار حسنه نوشته و هزار گناه از او پاک می کند و رتبه اش هزار درجه بالا می رود. پس هرگاه به فرات رسیدی، غسل کن و کفش هایت را درآور و پابرهنه راه برو؛ به مانند عبد ذلیل راه برو؛ پس وقتی به درب حَرَم رسیدی، چهار بار تکبیر بگو و کمی راه برو و دوباره چهار بار تکبیر بگو.
روایت نهم
از حسین بن سعید نقل شده است که از امام صادق(ع) درباره زائر قبر حسین(ع) سؤال شد. حضرت در پاسخ فرمود:
«فَقَالَ مَنِ اغْتَسَلَ فِی الْفُرَاتِ ثُمَّ مَشَی إِلَی قَبْرِ الْحُسَینِ(ع) کانَ لَهُ بِکلِّ قَدَمٍ یرْفَعُهَا وَ یضَعُهَا حَجَّةٌ مُتَقَبَّلَةٌ بِمَنَاسِکهَا»؛[۱۴] هر آن که در فرات غسل کند و سپس با پای پیاده به سوی مرقد حسین(ع) برود، به ازای هر قدمی که برمی دارد و بر زمین می گذارد، حجّی مقبول با تمام اعمال و مناسک برای او خواهد بود.
روایت دهم
از رُفاعة بن موسی نقل شده است که امام صادق(ع) فرمود:
«إِنَّ مَنْ خَرَجَ إِلَی قَبْرِ الْحُسَینِ(ع) عَارِفاً بِحَقِّهِ وَ اغْتَسَلَ فِی الْفُرَاتِ وَ خَرَجَ مِنَ الْمَاءِ کانَ کمِثْلِ الَّذِی خَرَجَ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِذَا مَشَی إِلَی الْحَیرِ لَمْ یرْفَعْ قَدَماً وَ لَمْ یضَعْ أُخْرَی إِلَّا کتَبَ اللَّهُ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ»؛[۱۵] به درستی کسی که (برای زیارت) به سوی مرقد حسین (بن علی)(ع) برود، در حالی که حقّش را می شناسد و (پیش از زیارت) در فُرات غسل کند و از آب خارج شود، مثل کسی است که از گناهانش خارج شود. پس هنگامی که به باب الحسین(ع) رسید، قدم از قدم برنمی دارد، مگر این که خداوند برایش ده حسنه می نویسد و ده گناهش پاک می گردد.
روایت یازدهم
حسین بن ثُویر از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمود:
«إِذَا أَتَیتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَاغْتَسِلْ عَلَی شَاطِئِ الْفُرَاتِ ثُمَّ الْبَسْ ثِیابَک الطَّاهِرَةَ ثُمَّ امْشِ حَافِیاً فَإِنَّک فِی حَرَمٍ مِنْ حَرَمِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ بِالتَّکبِیرِ وَ التَّهْلِیلِ»؛[۱۶] زمانی که به زیارت ابا عبدالله(ع) رفتی، پس غسل کن در نهر فرات و سپس لباس های پاک بپوش؛ آن گاه با پای برهنه راه برو؛ پس تو در حرمی از حرم خدا و حرم پیامبرش هستی و بر تو باد به تکبیر و گفتن لا اله الّا الله.
روایت دوازدهم
از علی صائغ نقل شده که امام صادق(ع) فرمود: ای علی! به زیارت حسین(ع) برو و آن را ترک مکن. علی صائغ می گوید: عرض کردم: چه ثواب و پاداشی برای زائرش دارد؟ امام فرمود:
«مَنْ أَتَاهُ مَاشِیاً کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً فَإِذَا أَتَاهُ وَکلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکینِ یکتُبَانِ مَا خَرَجَ مِنْ فِیهِ مِنْ خَیرٍ وَ لَا یکتُبَانِ مَا یخْرُجُ مِنْ فِیهِ مِنْ سَیئٍ وَ لَا غَیرِ ذَلِک فَإِذَا انْصَرَفَ وَدَّعُوهُ وَ قَالُوا یا وَلِی اللَّهِ مَغْفُورٌ لَک أَنْتَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ حِزْبِ رَسُولِهِ وَ حِزْبِ أَهْلِ بَیت رَسُولِهِ وَ اللَّهِ لَا تَرَی النَّارَ بِعَینِک أَبَداً وَ لَا تَرَاک وَ لَا تَطْعَمُک أَبَدا»؛[۱۷] کسی که به زیارت ایشان برود، خداوند به ازای هر قدمی، حسنه ای برایش می نویسد و از او گناهی را پاک می کند و یک درجه ارتقای رتبه پیدا می کند. پس وقتی به مرقد حسین(ع) رسید، خداوند دو فرشته را بر او مأمور می کند تا هرچه از خیر و خوبی و صلاح از دهانش خارج می شود، برایش بنویسند و اگر چیزی خواست که به صلاحش نبود، برایش ثبت نکنند و هنگامی که از زیارت بازمی گردد، با او وداع کرده و می گویند: ای دوست خدا! بخشیده شدی؛ تو از حزب خدا و حزب پیامبرش و حزب اهل بیتش هستی. به خدا سوگند هرگز به چشم خودت آتش را نخواهی دید و آتش نیز تو را نمی بیند و نمی سوزاند.
در روایت دیگری دارد که امام صادق(ع) می فرماید: «إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَک فَقَالَ لَهُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ یقْرِئُک السَّلَامَ وَ یقُولُ لَک اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَک مَا مَضَی»؛[۱۸]
این حدیث از دو راوی نقل شده است.[۱۹]
روایت سیزدهم
از سدیر صَیْرفی نقل شده که می گوید: در محضر باقرالعلوم(ع) نشسته بودیم که جوانی در مجلس از مرقد امام حسین(ع) یاد نمود؛ امام به او فرمود:
«مَا أَتَاهُ عَبْدٌ فَخَطَا خُطْوَةً إِلَّا کتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ حُطَّتْ عَنْهُ سَیئَة»؛[۲۰] بنده ای به سوی این مرقد قدم برنمی دارد، مگر این که حسنه برایش نوشته شده و گناهی از او کنار گذاشته می شود.
روایت چهاردهم
ابن مشکان از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمود:
«مَنْ زَارَ الْحُسَینَ(ع) مِنْ شِیعَتِنَا لَمْ یرْجِعْ حَتَّی یغْفَرَ لَهُ کلُّ ذَنْبٍ وَ یکتَبَ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا وَ کلِّ یدٍ رَفَعَتْهَا دَابَّتُهُ أَلْفُ حَسَنَةٍ وَ مُحِی عَنْهُ أَلْفُ سَیئَةٍ وَ یرْفَعُ لَهُ أَلْفُ دَرَجَةٍ»؛[۲۱] هر که از شیعیان ما حسین(ع) را زیارت کند، بازنمی گردد، مگر این که همه گناهانش بخشیده می شود و به ازای هر قدمی که برمی دارد و هر دستی که به سوی آسمان توسط هرکسی بالا می رود، برایش هزار حسنه نوشته می شود و هزار گناهش پاک می شود و هزار درجه بالا می رود.
بخش دوم: نمونه ها
۱. شیخ مرتضی انصاری از جمله احیاکنندگان سنت پیاده روی برای زیارت امام حسین(ع) بود و خود ایشان نیز پیاده از نجف به کربلا می آمد.
۲. میرزا حسین نوری، صاحب موسوعه حدیثی «مستدرک الوسائل» در عید قربان هر سال به صورت پیاده به کربلا می آمد.
۳. سیدمهدی بحرالعلوم در دسته عزای «طوریج» که پیاده به کربلا می آمدند، حضوری پررنگ داشت.
۴. شیخ جعفر کاشف الغطاء در یکی از پیاده روی هایش به کربلا، به حضور حضرت ولی عصر(ع) شرفیاب شد و حضرت ایشان را به سینه خویش چسبانده و فرموده است: «خوش آمدی ای زنده کننده شریعت ما».
۵. آیت الله مرعشی نجفی بیست بار پیاده به همراه تعدادی از طلاب که همه از مراجع و بزرگان شدند، به کربلا مشرف شد.
همچنین بزرگانی مانند:
سیدمحمدحسین طهرانی، سید احمد مستنبط، شیخ عباس قوچانی، شیخ حسن نجابت شیرازی و سید عبدالحسین دستغیب و شهید صدر اول و شهید صدر دوم در این پیاده روی شرکت می کردند. شهید صدر دوم (سیدمحمد صدر) حتی فتوا به وجوب پیاده روی به سوی حرم های أمیرمؤمنان و سیدالشهداء(ع) را صادر کرد و با این فتوا به مبارزه با سیاست ضددینی حزب بعث رفت و در برخی از خطبه های جمعه اش در نجف اشرف بر این موضوع تأکید می کرد.[۲۲]
حرکت میلیونی مردم از اقصی نقاط جهان، از کوچک و بزرگ و مرد و زن و حتی کودکان خردسال، گذشته از شگفتی این صحنه، پیام روشنی به همه دنیا می دهد:
این که شیعیان در اقتدا به سالار شهیدان به خود می بالند و زیر بار ستم و زور نمی روند.
پی نوشت ها:
[۱]. «اَفْضَلُ الاعمالُ اَحْمضُها»، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۴۵.
[۲]. با توجه به حدیث «سفینه» که رسول اکرم’ فرمود: «اِنَّ مثَلَ أَهْلِ بَیْتی کَمَثَلِ سَفینَۀِ نُوحٍ».
[۳]. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ۱۲۷.
[۴]. آل عمران، آیه ۳۱.
[۵]. حشر،آیه ۹.
[۶]. مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۱۹.
[۷]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، باب زیارت أمیرمؤمنان× به صورت رفت و برگشت پیاده، ص ۳۸۰.
[۸]. شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، باب ۷ (فضیلت زیارت)، ص ۲۱.
[۹]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۲۸۰.
[۱۰]. همان، ج ۹۸،ص ۱۹.
[۱۱]. همان، ص ۲۸.
[۱۲]. همان، ص ۱۴۳.
[۱۳]. همان.
[۱۴]. همان، ص ۱۴۷.
[۱۵]. همان.
[۱۶]. همان، ص ۱۵۲.
[۱۷]. همان، ص ۲۴.
[۱۸]. همان، ص ۲۸.
[۱۹]. حسین بن ثُوَیر بن أبی فاخِته و حسین بن عبدالله.
[۲۰]. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۲۵.
[۲۱]. همان.
[۲۲]. «بخش نمونهها» برگرفته از کتاب «بیعت عاشقان» نوشته علی ساعدی در مجلد دوم است.
توجه ۱: تفاوت در میزان ثواب در روایات گوناگون ممکن است به عواملی چند بستگی داشته باشد؛ مثل میزان معرفت زائر از زیارتشونده یا سختی مسیر و راه یا شرایط محیطی دیگری مثل شرایطی که در زمان متوکل عباسی حاکم بود.
توجه ۲: در برخی روایات، سخن از «محو» گناهان است؛ مثل افعال «مَحا» و «مُحِیَ» که به معنای پاک شدن گناه است و در برخی روایات سخن از چشمپوشی پروردگار از گناه است؛ یعنی گناه پاک و محو نمیشود، بلکه خداوند آن را «ندید» میپندارد. تفاوت «مُحِیَ» و «حُطَّ» در باقی ماندن و یا از بین رفتن اثر گناه است. اگر در متن روایت «مُحِیَ» یا مشتقات آن باشد، یعنی نه تنها گناه از نامه اعمال زائر پاک میشود، بلکه اثرات و تبعات منفی آن نیز که ممکن است در روح او گذاشته باشد نیز از بین میرود و این نهایت عنایت پروردگار متعال به زائر امام حسین× است. اگر در متن روایت «حُطِّ» یا مشتقات آن آمده باشد، یعنی خداوند متعال از گناه زائر صرف نظر کرده و او را میبخشد؛ اما اثرات منفی گناه را باید با توسل و توکل و توبه واقعی و جبران مافات برطرف نماید. این تفاوت در پاداش را میتوان در روایت ششم در همین مقاله از حسین بن ثُویر ملاحظه نمود که امام صادق× برای زائر پیاده از فعل «مُحِیَ» (محو و پاک میشود) استفاده فرموده و برای ثواب زائر سواره که سختی کمتری متحمل شده، از فعل «حُطَّ» (صرف نظر میشود) سخن به میان آورده است. (نکات لغوی با استفاده از کتاب «قاموس المحیط» نوشته فیروزآبادی تبیین گردید).
آیا زمان زیارت اربعین مختص روز بیستم صفر است؟
حضرت آیت الله خامنه ای به استفتائی پیرامون «زمان زیارت اربعین» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می شود.
متن پرسش و پاسخ منتشر شده به این شرح است:
پرسش: با توجه به جمعیت و ازدحام شدید عزاداران حسینی در روز اربعین و حتی قبل و بعد از آن در کربلای معلی، آیا زیارت اربعین چند روز قبل یا بعد از روز اربعین، همان ثواب را دارد؟
پاسخ: انجام زیارت سید الشهداء (علیه السلام) در هر زمانی، مستحب و دارای ثواب عظیم است؛ ولی ثواب زیارت زمان خاص، مختص به انجام زیارت در همان زمان است؛ البته زیارت کردن قبل یا بعد از آن، به امید رسیدن به آن ثواب مخصوص، مانعی ندارد.
تازهترین دستاوردهای صنعت دفاعی؛ آرمان، سینا و مهاجر۱۰
همزمان با روز «صنعت دفاعی» با حضور رئیس جمهور از آخرین دستاوردهای فناورانه و پیشرفته وزارت دفاع از جمله پهپاد مهاجر ۱۰، موشک پرسهزن «سینا» و بمبهای هوشمند «آرمان ۱» و «آرمان ۲» رونمایی و موشکهای «خرمشهر» و «حاج قاسم» به نیروهای مسلح الحاق شدند.
به مناسبت روز صنعت دفاعی، نمایشگاهی از آخرین دستاوردهای صنایع دفاعی کشور برگزار شد که سازمانهای صنایع هوایی، هوافضا، دریایی، دفاعی، پژوهشهای نوین دفاعی (سپند)، اتکا، صنایع الکترونیک ایران (صاایران) و سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در این نمایشگاه آخرین دستاوردهای پیشرفته و فناورانه خود را به نمایش گذاشته بودند.
با حضور رئیس جمهور در این نمایشگاه از پهپاد «مهاجر ۱۰» با بیشینه مداومت پروازی ۲۴ ساعت در ارتفاع ۷ هزار متری و با شعاع عملیاتی ۲ هزار کیلومتری رونمایی شد.
بیشینه ظرفیت سوخت پهپاد «مهاجر ۱۰»، ۴۵۰ لیتر و بیشینه وزن محموله آن ۳۰۰ کیلوگرم است. حداکثر سرعت این پهپاد ۲۱۰ کیلومتر بر ساعت بوده و قابلیت حمل انواع مهمات و بمبهای قائم، الماس و دستواره را دارا بوده و مجهز به سامانههای جنگ الکترونیک و اشراف اطلاعاتی است.
به گفته امیر محمدرضا آشتیانی وزیر دفاع، پهپاد مهاجر ۱۰ یک پهپاد استثنایی است و اگر تجهیزات مخابراتی و راداری هم روی آن نصب شود میتواند نقش هواپیمای شناسایی را ایفا کند.
از دیگر رونمایی هایی که امروز همزمان با روز صنعت دفاعی انجام شد، رونمایی از موشک پرسهزن «سینا» طراحی و تولید وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در نمایشگاه صنعت دفاعی ۱۴۰۲ بود که برد این موشک انتحاری ۵ کیلومتر و مداومت پروازی آن ۸ دقیقه است.
همچنین بمبهای هوشمند «آرمان ۱» و «آرمان ۲» در نمایشگاه تجهیزات دفاعی ۱۴۰۲ وزارت دفاع رونمایی شد که بنابر اطلاعات اعلام شده، بمب هوشمند «آرمان ۱» با وزن ۳۵ کیلومتر میتواند به برد عملیاتی ۲۰ کیلومتر برسد و «آرمان ۲» هم با وزن ۴۰ کیلوگرم و حداکثر برد عملیاتی ۱۰۰ کیلومتر است.
در حاشیه بازدید سید ابراهیم رئیسی از نمایشگاه آخرین دستاوردهای فناورانه و پیشرفته وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، دستور آغاز الحاق و واگذاری انبوه موشکهای راهبردی «خرمشهر» و «حاج قاسم» به نیروهای مسلح و نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صادر شد و رئیسی با رمز «یا حسین» دستور آغاز الحاق موشک راهبردی خرمشهر و حاج قاسم به نیروی هوافضای سپاه را صادر کرد.
رئیس دولت سیزدهم همچنین در دیدار مدیران ارشد و نخبگان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، اقدامات و دستاوردهای بزرگ، پیشرفته و بهروز صنایع دفاعی کشور در حوزههای نظامی و غیرنظامی را جلوههایی از تولید قدرت در راستای دفاع از کشور و مایه اطمینان و آرامش مردم دانست و تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران به دنبال تعامل با همه کشورهای جهان است و دست هر کسی را که برای همکاری و دوستی به طرف ما دراز شود، به گرمی میفشاریم، اما نیروهای مسلح توانمند ما دستی را که برای تعرض و تعدی به سوی ایران دراز شود، قطع خواهند کرد.
برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز با حضور در این نمایشگاه از جدیدترین صنایع دفاعی کشور بازدید کردند.
دکتر رئیسی: تهیه نقشه راه و فعال شدن کمیسیون مشترک نقش موثری در تسهیل فرآیند گسترش تعاملات ایران و الجزایر دارد
دکتر سید ابراهیم رئیسی ظهر امروز سهشنبه در دیدار آقای «ابراهیم بوغالی» رئیس مجلس الجزایر، سفر وی را نقطه عطفی در روند رو به گسترش روابط دو کشور دانست و گفت: فعال شدن کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و الجزایر و تهیه نقشه راه روابط، میتواند نقش موثری در تسریع و تسهیل گسترش تعاملات فیمابین در حوزههای مختلف داشته باشد.
رئیس جمهور با بیان اینکه ایران امروز کشوری فناور است که توانسته تحریمها و فشارها علیه خود را به فرصتهایی برای پیشرفت تبدیل کند، آمادگی ایران را برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و دستاوردهای خود با کشور دوست و برادر الجزایر اعلام کرد.
دکتر رئیسی با قدردانی از مواضع صریح الجزایر در قبال مصالح جهان اسلام و روشنگری نسبت به ماهیت و سیاستهای رژیم صهیونیستی، به مخالفت کشورهای سلطهگر و در راس آنها آمریکا و رژیم صهیونیستی با گسترش روابط بین کشورهای مستقل اشاره کرد و اظهار داشت: ایران و الجزایر با توجه به دیدگاههای مشترک در مسائل منطقهای و بینالمللی میتوانند، همکاریهای سازنده و مفیدی به نفع ملتهای خود و جهان اسلام داشته باشند.
«ابراهیم بوغالی» رئیس مجلس الجزایر نیز در این دیدار با ابلاغ سلامهای گرم آقای «عبدالمجید تبون» رئیس جمهور کشورش به دکتر رئیسی، تصریح کرد: ایران قدرتی محوری و متکی به سابقه تمدنی و فرهنگی کهن است که قدرتمندتر شدن آن، تقویت بیشتر امت اسلامی را در پی دارد.
رئیس مجلس الجزایر ضمن ابراز همدردی با دولت و ملت ایران به خاطر حمله تروریستی اخیر به حرم شاهچراغ خاطرنشان کرد: از روند رو به گسترش مراودات دیپلماتیک میان دو کشور خوشحالیم و با توجه به روابط سیاسی دوستانه و فراهم بودن همه لوازم، علاقمند به گسترش روابط اقتصادی فیمابین نیز هستیم.
بوغالی با اشاره به برخی رخدادها نظیر اهانتهای مکرر به ارزشهای مسلمانان و نیز تشدید اقدامات ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین، تقویت انسجام میان کشورهای اسلامی و اتخاذ مواضع مستحکم برای جلوگیری از تکرار چنین مسائلی را ضروری دانست.
پیام رهبر انقلاب برای قهرمانی تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی جوانان و نوجوانان در مسابقات جهانی
رهبر انقلاب اسلامی در پیامی از تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی جوانان و نوجوانان جمهوری اسلامی ایران به مناسبت قهرمانی در جهان تقدیر کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
جوانان عزیز تیم ملی کشتی فرنگی با پیروزی خود ملت ایران را خوشحال کردند.
عزیزان!
از شما و تیمهای آزاد و فرنگی جوانان و نوجوانان که در دو هفتهی اخیر به پیروزی دست یافتید تشکر میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۲/۵/۳۰
حج از زمان حضرت ابراهیم(ع) آغاز شد یا از زمان حضرت آدم(ع)؟
از سابقهای بس زیاد برخوردار است و سابقه و قدمتی دارد که امتداد آن، به سالها قبل از خلقت حضرت آدم ابوالبشر(ع) میرسد. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «پس از آنکه حج حضرت آدم(ع) به پایان رسید، جبرئیل به او فرمود: گوارا باد بر تو، ای آدم، بخشوده شدی، من این خانه را سه هزار سال قبل از تو طواف کردهام». همچنین آنحضرت فرمود: «پس از آنکه حضرت آدم از مِنی بازگشت [و حجش به پایان رسید]، فرشتگان ملاقاتش کرده، به او گفتند: ای آدم، حَجّت نیکو! ما این خانه را دو هزار سال قبل از تو، حج گزاردهایم».
مردی از امیرمؤمنان علی(ع) پرسید: از اهل آسمان نخستین کسی که حج گزارد، چه نام داشت؟ آنحضرت فرمود: «جبرئیل، نخستین حجگزار از آسمانیان بود».
البته شیوه و ترتیب حجِّ مسلمانان، با مناسکی از قبیل: «طواف»، «سعی»، «قربانی» و «رمی شیطان»، به زمان سرسلسله پیامبرانِ حنیف، حضرت ابراهیم(ع) باز میگردد. همانگونه که به طور قطع، بینانگذار عمومیکردن حج نیز، آنحضرت بوده و خدای تعالی به او دستور فرمود تا اعلام حج کند و مردم را از هر سو به حجِّ خانه خود، فرا خواند. در این مورد قرآن کریم میفرماید: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیق»؛«و مردم را دعوت عمومى به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهاى لاغر از هر راه دورى به سوى تو بیایند» حج، 27.
امّا در طول زمان به ویژه در زمان جاهلیت حج ابراهیمی نیز مانند سایر احکام مورد تحریفهایی قرار گرفته بود.
اکنون به برخی از اعمال حج پرداخته و به مناسبت، تحریفهایی که در این عبادت بزرگ به وجود آمده بود را نیز یادآور خواهیم شد:
1. «ثُمَّ أَفیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم»؛ «سپس از همانجا که مردم کوچ میکنند، (به سوى سرزمین مِنى) کوچ کنید! و از خداوند، آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است!» بقره، 199.
این آیه شریفه ناظر به یکی از عادات مشرکان مکه در زمان جاهلیت است که وقوف در عرفات را مربوط به کسانی میدانستند که از خارج مکه برای حج میآمدند، اما قریش و طوایف اطراف حرم و وابستگان قریش، از این کار معاف بودند، چنانکه امام صادق(ع) در بیان این آیه فرمود: «قریش میگفتند: ما نسبت به خانه خدا از سایرین برتری داریم، پس باید [برای اعمال حج] از مزدلفه (مشعر) کوچ کنید، (به عرفات نروید)! خداوند به آنان دستور داد تا مانند دیگران از عرفات شروع کنند».
2. «إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیَادَةٌ فِی الْکُفْرِ ۖ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عَامًا وَیُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِیُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ ۚ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»«جز این نیست که تأخیر انداختن (و جابهجا نمودن ماههاى حرام) افزایشى در کفر است که کافران را به سبب آن گمراه میسازند، در یک سال آنرا حلال و در سال دیگر حرام میشمرند تا با شما و آنچه خدا حرام کرده موافقت کنند. اما در (نتیجه) آنچه را خدا حرام کرده حلال مینمایند.زشتى اعمالشان بر آنها آراسته شده، و خداوند گروه کافران را هدایت نمیکند».توبه، 37.
این آیه کریمه ناظر به یک سنت غلط جاهلی به نام «نسیء» به معنای تغییر دادن جای ماههای حرام است که این عمل، هر ساله طی مراسم خاصی در سرزمین مِنی انجام میگرفت که نشان از سودجویی آنها بود؛ چون با این تغییر و تحوّل، قصد داشتند حج در موقعی برپا شود که منافع بازرگانی و تجارتی آنها هم تأمین گردد؛ از اینرو، سعی میکردند که حج در خرّمترین ایّام سال و آسانترین زمان برای رفت و آمدهای تجاری انجام پذیرد، اما از آنجا که حج باید در ایام ذی حجه واقع شود و گاهی ذی حجه در فصل گرمای طاقت فرسای مکه میافتاد که هم حج گزاران به زحمت میافتادند و هم معادلات تجاری به نحو مطلوب انجام نمیگرفت؛ از اینرو، با عمل «نسیء»، کاری میکردند که موسم حج، همواره در فصل معتدلی واقع شود و این عمل تا سال دهم هجرت ادامه داشت، تا اینکه به وسیله پیامبر خدا در حجة الوداع، استفاده از این عمل ممنوع و باطل اعلام گردید و نسیء با نزول این آیه کفر محسوب گردید تا مراسم حج، بازیچهای در دست سودجویان واقع نگردد.
3. «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ»«صفا و مروه از شعائر [و نشانههاى] خداست! بنابر این، کسانى که حج خانه خدا و یا عمره انجام میدهند، مانعى نیست که بر آن دو طواف کنند [و سعىِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بیرویّه مشرکان، که بتهایى بر این دو کوه نصب کرده بودند، از موقعیّت این دو مکان مقدّس نمیکاهد!] و کسى که فرمان خدا را در انجام کارهاى نیک اطاعت کند، خداوند [در برابر عمل او] شکرگزار، و [از افعال وى] آگاه است»بقره، 158.
یکی از اعمال حج در جاهلیت، سعی میان کوههای صفا و مروه بود، ولی در بالای این دو کوه، دو بُت به نامهای «اساف» و «نائله» نصب بود که مشرکان به هنگام سعی، برای این دو بُت احترام قائل میشدند. مسلمانان به خاطر چنین سابقه ناپسندی، کراهت داشتند در ایام حج، میان صفا و مروه سعی کنند و تصوّر میکردند این یک عمل جاهلی است. خداوند با نزول این آیه، آن تصوّرات را مردود دانسته و سعی میان صفا و مروه را یکی از شعائر دین مطرح کرد، چنانکه معاویة بن عمار از امام صادق(ع) روایت کرده که آنحضرت فرمود: «مسلمانان گمان میکردند که سعی صفا و مروه از ابتکارات مشرکان است، در پی آن خداوند این آیه شریفه را نازل نمود...».
4. از عادات دیگر جاهلیت در مراسم حج، طواف در حال برهنگی است. آنان معتقد بودند که تأمین لباس احرام در اختیار قریش قرار دارد و اگر کسی جامه احرام تهیه نمیکرد، میبایست برهنه طواف کند و طواف با لباس و پارچهای را که از خارج حرم باشد باطل میدانستند. امام صادق(ع) فرمود: «رسول خدا(ص) بعد از آنکه مکه را فتح کرد، در آن سال از زیارت مشرکان جلوگیرى نفرمود و از سنتهاى زیارتى مشرکان یکى این بود که اگر با لباس وارد مکه میشدند و با آن لباس، دور خانه خدا طواف میکردند، دیگر آن لباس را به تن نکرده و صدقه آن را واجب میدانستند؛ لذا براى اینکه لباسهایشان را از دست نداده باشند، قبل از طواف از دیگران لباسى را عاریه و یا کرایه کرده و بعد از طواف به صاحبانشان بر میگرداندند، در این میان؛ اگر کسى به لباس عاریه و اجاره دست نمییافت و خودش هم تنها یک دست لباس همراه داشت، براى آنکه آن لباس را از دست ندهد، ناچار برهنه میشد و لُخت مادرزاد به طواف میپرداخت».
با ظهور و استقرار اسلام، پیامبر گرامی اسلام(ص) با تحریفات جاهلی به مبارزه برخاست و ضمن پیراسته کردن حج از تحریفات جاهلی، سنت ابراهیمی را در حج احیاء نمود؛ لذا حجِّ مورد قبول و سفارش اسلام، سنّتی ابراهیمی است و شریعت مقدّس اسلام نیز، همان شکل حج را، بر مسلمانان تکلیف کرده؛ مناسک، اجزاء، شرایط و ارکان آنرا به ما آموخته است.
۱۰ توصیه برای حفظ سلامت کودکان در ایام اربعین
بسیاری از خانوادهها در ایام اربعین کودکان را نیز همراه با خود به این سفر معنوی میبرند. با توجه به پایینتر بودن سطح ایمنی کودکان و گرم بودن فصل و اقلیم توجه والدین به حفظ سلامت کودکان اهمیت بسیار زیادی دارد و رعایت برخی از نکات برای حفظ سلامتی آنها در ایام اربعین ضروری است که در ادامه به این نکات میپردازیم.
مهمترین نکته این است که کودکان در محیط گرم تنها رها نشوند چراکه کم آبی در کودکان بسیار خطرناک است.
- مصرف مایعات کافی متناسب با سن کودک ضروری است.
- کودکان شیرخوار باید تا حد ممکن از شیر مادر استفاده کنند.
- لباس روشن و نخی و غیرچسبان به کودک پوشانده شود.
- کودک در معرض غبار دودها، آفتاب مستقیم، گرما و سرما نباشد و در سایه نگهداری شود.
- به نظافت دستهای کودک، پستانک و سرشیشه توجه ویژه شود.
- کودکان تحمل رنج جسمی و روحی را ندارند و باید به استراحت و خواب کافی آنها توجه شود.
- تنقلاتی مانند چیپس، پفک ،شکلات و خوراکیهای تند و شور باید برای کودکان محدود شوند و بیشتر از خوراکیهای مناسب، انرژیزا و ضدیبوست مانند لواشک آلو، شربت سیب، تخم مرغ آب پز و میوههایی چون گلابی، عناب و انجیر میل کنند.
- استفاده از کرمهای دافع حشرات (یا آب لیمو)، کرمها و پودرهای ضد عرقسوز و ادرار سوختگی مانند کرمهای حاوی بابونه یا همیشه بهار و ضد آفتاب مخصوص کودکان فراموش نشود.
- بیحالی زیاد، بیقراری و گریه شدید، بیاشتهایی و هر علامتی که به تازگی ایجاد شده باید توسط پزشک بررسی شود.
- برای پیشگیری از ابتلای کودک به بیماریهای گوارشی، شستوشوی دستها پیش از خوردن غذا و میوه ضروری است. کودکان باید از مصرف آب یا خوراکیهای غیر بهداشتی یا حاوی یخهای قالبی و آبهای آشامیدنی معابر پرهیز کنند. کودکان باید از مصرف سبزیها و میوههایی که از شستوشو و ضدعفونی مناسب آنها مطمئن نیستید خودداری کنند.
توصیه امیدبخش امیرالمومنین(ع) درباره رزق و روزی
وقال علیه السلام:یَابْنَ آدَمَ، الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاکَ. فَلاَ تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِکَ عَلَى هَمِّ یَوْمِکَ! کَفَاکَ کُلُّ یَوْمٍ عَلَى مَا فِیهِ؛ فَإِنْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ فَإِنَّ اللّهَ تَعَالَى سَیُؤْتِیکَ فِی کُلِّ غَدٍ جَدِیدٍ مَا قَسَمَ لَکَ؛ وَ إِنْ لَمْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ فَمَا تَصْنَعُ بِالْهَمِّ فِیَما لَیْسَ لَکَ؛ وَ لَنْ یَسْبِقَکَ إِلَى رِزْقِکَ طَالِبٌ وَلَنْ یَغْلِبَکَ عَلَیْهِ غَالِبٌ، وَلَنْ یُبْطِىءَ عَنْکَ مَا قَدْ قُدِّرَ لَکَ. (قال الرضیُّ: و قد مضى هذا الکلام فیما تقدّم من هذا الباب، إلا أنّه هاهنا أوضح و أشرح، فلذلک کرّرناه على القاعدةِ المقرّرة فی أوّل الکتاب).
امام(علیه السلام) فرمود: اى فرزند آدم! روزى دو گونه است یکى آن روزى که تو به دنبالش مى روى و دیگرى آن روزى که به دنبال تو مى آید و اگر به دنبالش نروى باز هم به سراغ تو خواهد آمد بنابراین غم و اندوه تمام سال را بر همّ و غمّ امروزت اضافه مکن. غم هر روز براى آن روز کافى است. اگر در تمام سال زنده بمانى و جزء عمر تو باشد خداوند هر روز آنچه از روزى براى تو معین کرده است به تو مى دهد و اگر تمام آن سال جزء عمر تو نباشد چرا غم و اندوه چیزى را بخورى که مربوط به تو نیست؟ (بدان) هیچ کس پیش از تو نمى تواند روزى تو را دریافت کند و یابه تو مى رسد. مرحوم سید رضى مى گوید: «مضمون این سخن در همین باب گذشت ولى چون کلام امام(علیه السلام) در این جا واضح تر و مشروح تر بود آن را براساس روشى که در آغاز کتاب تذکر داده ایم تکرار کردیم»;
همان گونه که مرحوم سید رضى در ذیل این کلام نورانى آورده (بخشى از) این کلام قبلا در کلمات قصار (حکمت 267) آمده است و همان گونه که دیگران گفته اند (بخشى از آن) در نامه 31 که وصایاى امیرمؤمنان على(علیه السلام) را به امام حسن(علیه السلام) منعکس مى کند ذکر شده است. بخش دیگرى نیز تنها در این جا آمده است. به هر حال هدف اصلى امام(علیه السلام) این است که انسان ها را از حرص به دنیا بازدارد و به گونه اى نباشند که تمام تلاش و کوشش آن ها براى به دست آوردن رزق و روزى باشد و از وظایف دیگر دور بمانند و لزوم تحصیل روزى را بهانه خود براى حرص به دنیا قرار دهند. مى فرماید: «اى فرزند آدم! روزى دوگونه است یکى آن که تو به دنبالش مى روى و دیگرى آن که به دنبال تو مى آید که اگر به دنبالش نروى باز هم به سراغ تو خواهد آمد»; (یَابْنَ آدَمَ، الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاکَ). به یقین همه روزى ها مقدر است ولى بعضى مشروط است به تلاش و کوشش و سعى و کار که اگر این شرط حاصل نشود فراهم نخواهد شد. مانند روزى هایى که از طریق کشاورزى و دامدارى و صنایع و تجارت و امثال آن حاصل مى شود.
قسم دوم روزى هایى است که مشروط به این شرط نیست بلکه ناخواسته به سراغ انسان مى آید. مانند ارث غیر منتظره اى که به انسان مى رسد و یا سود کلانى که بدون تلاش و کوشش از طریق ترقى قیمت ها و یا هدایاى غیر منتظره عاید انسان مى گردد. آنگاه امام(علیه السلام) چنین نتیجه مى گیرد: «بنابراین غم و اندوه تمام سال را بر همّ و غمّ امروزت اضافه مکن. غم هر روز براى آن روز کافى است»; (فَلاَ تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِکَ عَلَى هَمِّ یَوْمِکَ! کَفَاکَ کُلُّ یَوْم عَلَى مَا فِیهِ). درست است که انسان باید آینده نگر باشد و تنها به فکر امروز نباشد و به همین دلیل در دنیایى که ما زندگى مى کنیم دولت ها برنامه هاى پنج ساله و ده ساله و پنجاه ساله دارند. منظور امام(علیه السلام) این است که حریصان را از حرص زیاد بازدارد تا به بهانه تأمین آینده، شب و روز در فکر دنیا نباشند. آنگاه امام(علیه السلام) به استدلال روشنى پرداخته، مى فرماید: «اگر در تمام سال زنده بمانى و جزء عمر تو باشد خداوند هر روز آنچه از روزى براى تو معین کرده است به تو مى دهد و اگر تمام آن سال جزء عمر تو نباشد چرا غم و اندوه چیزى را بخورى که مربوط به تو نیست؟»; (فَإِنْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ فَإِنَّ اللّهَ تَعَالَى سَیُؤْتِیکَ فِی کُلِّ غَد جَدِید مَا قَسَمَ لَکَ; وَ إِنْ لَمْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ فَمَا تَصْنَعُ بِالْهَمِّ فِیَما لَیْسَ لَکَ).
بسیارند کسانى که براى به دست آوردن درآمدهاى هنگفت دست و پا مى زنند در حالى که تنها بخش کوچکى را از آن مصرف کرده و بقیه را براى وارثان خود مى گذارند و در واقع تلاشگران خسته و بى مزدند. هدف امام(علیه السلام) این است که این گروه از افراد را از تلاش هاى بى حد و حساب که آرامش دنیا و نجات آخرت را بر باد مى دهد بازدارد. و به گفته شاعر: آن که مکنت بیش از آن خواهد که قسمت کرده اند *** گو طمع کم کن که زحمت بیش باشد بیش را در آخرین جمله به نکته دیگرى در همین باره اشاره کرده، مى فرماید: «(بدان) هیچ کس پیش از تو نمى تواند روزى تو را دریافت کند و یا آن را از دست تو بیرون ببرد و آنچه براى تو مقدر شده است بدون تأخیر به تو مى رسد»; (وَلَنْ یَسْبِقَکَ إِلَى رِزْقِکَ طَالِبٌ وَلَنْ یَغْلِبَکَ عَلَیْهِ غَالِبٌ، وَ لَنْ یُبْطِىءَ عَنْکَ مَا قَدْ قُدِّرَ لَکَ). همان گونه که در بالا اشاره کردیم هرگز هدف امام(علیه السلام) این نیست که افراد را از تلاش و کوشش براى حل مشکلات اقتصادى بازدارد چراکه آن حضرت و سایر معصومین(علیهم السلام) در کلمات دیگر خود به این نوع تلاش سفارش کرده اند بلکه هدف این است که با بیان این واقعیت ها که روزى بر دوگونه است و خداوند آنچه مقدر باشد به انسان مى رساند، سدى در برابر حرص و طمع و دنیاپرستى و افزون طلبى ایجاد کنند. مرحوم سید رضى در ذیل این کلام حکیمانه مى گوید: «مضمون این سخن در همین باب (حکمت 267) گذشت ولى چون کلام امام(علیه السلام)در این جا واضح تر و مشروح تر بود آن را بر اساس روشى که در آغاز کتاب تذکر داده ایم تکرار کردیم»; (قال الرضیُّ: و قد مضى هذا الکلام فیما تقدّم من هذا الباب، إلا أنّه هاهنا أوْضَحُ و أشْرَحُ، فلذلِک کرّرناه على القاعدةِ المقرّرة فی أوّل الکتاب). این سخن سید رضى اشاره به نکته اى است که در مقدمه نهج البلاغه آورده و آن این که کلمات امام(علیه السلام) گاهى با روایات مختلف نقل شده است. سید رضى آن را مطابق یکى از روایات نقل مى کند سپس به روایتى که از طریق دیگر نقل شده و مشروح تر و گسترده تر است دست مى یابد و لذا آن را تکرار مى کند تا فایده بیشترى نصیب خوانندگان گردد. در این زمینه توضیحات دیگرى در ذیل حکمت 267 و همچنین در ذیل نامه 31 که مشتمل بر حکمت ها و اندرزهاى فراوان خطاب به امام حسن مجتبى(علیه السلام)مى باشد، آمده است.
سختترین مراحل حسابرسی در روز قیامت
سختترین مراحل حساب، رسیدگی به مظالم عباد و حقوق مردم نسبت به یکدیگر است. انسانها با هم زندگی میکنند و نسبت به همدیگر حقوقی دارند. رعایت حقوق یک وظیفه الهی است که پیامبران و پیامبر اسلام در بارهی آن تأکید داشتهاند. و در قیامت مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
حقوق الناس بسیار گسترده است. ذکر انواع و اصناف حق داران و تفصیل حقوق هر یک در کتب حدیث آمده ولی تفصیل آن در این اوراق محدود امکانپذیر نیست.
به طور کوتاه به برخی از آنها اشاره میکنم: هر یک از زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان، خویشان و نزدیکان، همسایگان و شهروندان، جوانان و سالخوردگان، معلمان و دانشجویان، ثروتمندان و تهیدستان، کارگزاران و زیردستان، همکیشان و هموطنان و ... نسبت به یکدیگر وظایف و حقوقی دارند. که رعایت آنها یک وظیفه وجدانی، اجتماعی و شرعی است. و تضییع آنها یک گناه و جرم محسوب میشود، که در قیامت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
خدای متعال امکان دارد در قیامت از حقوق تضیع شده خودش صرف نظر کند، ولی از حقوق تضیع شده بندگان نسبت به یکدیگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر این که خودشان رضایت دهند و از دادخواهی صرف نظر کنند.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ظلم سه گونه است: اول ظلمی که بخشیده نخواهد شد، دوم ظلمی که بدون دادستانی رها نمیشود، سوم ظلمی که مورد بخشش قرار خواهد گرفت: ظلمی که بخشیده نخواهد شد عبارت است از شرک به خدا، قرآن میفرماید: «إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ» اما ظلمی که بخشیده میشود ستم کوچکی است که هر انسانی نسبت به خودش روا داشته است، اما ظلمی که بدون حساب رها نمیشود عبارت است از ظلم بندگان نسبت به یکدیگر، قصاص در آنجا بسیار دشوار خواهد بود، سختی آن در حد زخم کارد و زدن تازیانه نیست بلکه بسیار سختتر است.[١]
رسول خدا(ص) فرمود: «هر كس از قصاص مىترسد از ستم به مردم خوددارى كند.»[٢]
مشکل حسابرسی به حق الناس در قیامت این است که در آنجا چیزی ندارد تا به طلبکاران بدهند؛ مثلاً کسی که اموال مردم را در دنیا غصب کرده یا نفقه زن و فرزندانش را نداده یا شخصی را کشته و دیهاش را نپرداخته یا ضربهای به مظلومی زده و دیهاش را نداده یا زیان مالی به کسی زده و جبرانش نکرده یا از کسی غیبت کرده یا به او توهین و هتک حرمت کرده و راضیاش نساخته است، در قیامت و به هنگام دادرسی چیزی ندارد تا به طلبکاران بپردازد.
حل این مشکل به یکی از دو وجه امکان دارد: وجه اول این که به مقدار طلب بستانکار از حسنات بدهکار برداشته میشود و به طلبکار داده میشود. وجه دوم این که اگر حسناتی نداشت به همان مقدار از سیئات شاکی برداشته و در نامه عمل بدهکار ثبت میشود.
شخصی از امام باقر یا صادق(ع) روایت کرده که فرمود: بدهکار را در قیامت حاضر میکنند در حالی که شدیداً وحشت زده و نگران است، اگر حسناتی دارد از او میگیرند و به طلبکارش میدهند و اگر حسناتی نداشت از گناهان طلبکار میگیرند و به بدهکار میدهند.[٣]
رسول خدا(ص) فرمود:
«شخصی را در قیامت برای حساب در محضر خدای متعال حاضر میسازند و نامه اعمالش را به دستش میدهند، وقتی در آن نگاه میکند حسناتش را در آن مشاهده نمیکند، میگوید: خدایا! این نامه عمل من نیست، چون عملهای صالح خود را در آن نمییابم. در جواب گفته میشود: پروردگارت اشتباه و فراموشی ندارد. حسنات تو به واسطه غیبتی که از مردم کردهای به آنان داده شده است. سپس شخص دیگری را برای حساب حاضر میسازند و نامه عملش را به دستش میدهند. هنگامی که در آن مینگرد عبادتهای فراوانی در آن مشاهده میکند که آنها را انجام نداده است، میگوید: خدایا! این نامه عمل من نیست چون بعضی کارهایی که انجام ندادهام در آن ثبت شده است. در جواب گفته میشود: چون فلان کس از تو غیبت کرده بود، در عوض حسنات او را به نامه عمل تو منتقل کردیم.»[٤]
رسول خدا(ص) فرمود:
«روز قیامت گروهی میآیند در حالی که حسناتی دارند همانند کوهها، پس خدای متعال حسنات آنها را همانند ذرات گرد و غبار پراکنده میسازد. پس آنها را به دوزخ میبرند. سلمان عرض کرد:
یا رسولالله اینها چه کسانی هستند؟ فرمود: اینان اهل روزه و نماز و شب بیداری بودهاند ولی هنگامی که مال حرام بر آنها عرضه میشد به آن حمله میکردند.»[٥]
پیامبر اکرم(ص) از اصحاب سئوال کرد:
آیا میدانید مفلس (ورشکسته) کیست؟ در جواب گفته شد: مفلس در میان ما کسی است که نه پول دارد نه جنس، حضرت فرمود: «مفلس واقعی از امت من کسی است که در قیامت با نماز و روزه و زکات حضور مییابد، در حالی که به بعض افراد دشنام داده، به بعضی تهمت زنا زده، مال مردم را خورده، کسی را کشته، به مردم کتک زده است پس از حسنات او میگیرند و به این و آن میدهند. اگر حسناتش تمام شد ولی هنوز طلبکار دارد از گناهان طلبکارها میگیرند و به او میدهند آنگاه در جهنم سقوط میکند.»[٦]
تفاوت در حساب
حساب همه بندگان در قیامت یکسان نیست، بلکه برای گروهی بسیار آسان و برای گروهی دیگر بسیار سخت خواهد بود. در قرآن کریم حساب سهگونه توصیف شده است: حساباً شدیداً، سوء الحساب، حساباً یسیراً.
این تفاوتها به جهت نوع اعمال آنهاست، کفار و ستمکاران و گناهکاران حسابشان بسیار سخت و دشوار است. بدکرداری و گناه زیاد دارند و با کمال دقت به جزئیات اعمال آنها رسیدگی خواهد شد، مخصوصاً ستمکاران که باید پاسخگوی ستمهای خود و کسب رضایت ستمدیدگان باشند، اما مؤمنان نیکوکار که نامه عملشان به دست راستشان داده شده حسابشان آسان است، چون اعمال بدی ندارند یا اندک است پس نیاز به حساب ندارند، با سرعت به حسابشان رسیدگی میشود و شادمان رهسپار بهشت برین و زندگی در کنار پیامبر و اولیای خدا میشوند.
بهترین وسیله برای نجات از سختیهای حساب، حسابرسی انسان به اعمال خویش در همین دنیا و قبل از فرارسیدن مرگ است.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«پيش از اين كه به حساب شما رسيدگى شود خودتان به حسابتان برسيد، قبل از اين كه اعمال شما را با ميزان توزين كنند، خودتان آنها را بسنجيد، و بدين وسيله براى عرضه بزرگ اعمال آماده سازيد.»[٧]
چه خوب است انسان در هر شبانه روز ساعتی را به بررسی حساب اعمال خود اختصاص دهد. خلوت کند و به طور دقیق و بدون مسامحه کلیه اعمال روزانه خود را بررسی کند، اگر کاملاً به وظایفش عمل کرده خدای را بر این توفیق سپاس گوید و تصمیم بگیرد در آینده نیز چنین بلکه بهتر باشد. و اگر کار واجبی از او فوت شده. چنانچه قابل جبران است فوراً جبران کند، اگر گناهی را مرتکب شده توبه کند و تصمیم بگیرد در آینده آن را تکرار نکند، اگر حق الناسی بر گردنش آمده فوراً آن را ادا کند و صاحب حق را راضی نماید و اگر فوریت آن امکان ندارد تصمیم بگیرد در اولین فرصت رضایت او را جلب کند. و از خدای متعال پوزش بطلبد. در تصفیه حساب خود به طوری جدی باشد که گویا آخرین ساعت عمر اوست و مرگش فرا خواهد رسید. چنین افرادی در قیامت نیاز به حساب ندارند و بدون حساب یا با حسابی سریع رهسپار بهشت برین خواهند شد.
سرعت در حساب
حساب همه بندگان با هم و با سرعت انجام میگیرد. در آیات متعدد قرآن بدین مطلب تصریح شده است:
- «اينان از آنچه كسب كردهاند بهره مىبرند و خدا با سرعت به حساب مىرسد.»[٨]
- «هر كس به آيات خدا كفر بورزد خدا به حسابها با سرعت رسيدگى مىكند.»[٩]
- «اينان نزد پروردگارشان پاداش نيك دارند همانا كه خدا سريعالحساب است.»[١٠]
- «پرهيزكار باشيد همانا كه خدا سريعالحساب است.»[١١]
- «خدا حكم مىكند و حكم او فسخ نمىشود و او با سرعت به حساب بندگان مىرسد.»[١٢]
- «تا خدا هر كس را بدان چه عمل كرده پاداش دهد، همانا خدا سريعالحساب است.»[١٣]
- «آن روز هر كس را به همان چيز كه كسب كرده جزا مىدهند و به كسى ستم نمىشود. همانا كه زود به حساب بندگان مىرسد.»[١٤]
- «سپس به سوى خدا، مولاى حقيقى خويش باز گردانيده شوند، بدانيد كه حكم از خداست و او سريعترين حسابگران است.»[١٥]
از این قبیل آیات استفاده میشود که خدای متعال با سرعت به همه اعمال کوچک و بزرگ بندگان رسیدگی میکند و تکلیفشان روشن میگردد.
علامه طباطبائی در ذیل همین آیات و در توجیه سرعت حسابرسی خدای متعال به چند نکته مهم اشاره کرده است:
١. خدای متعال به کلیه اعمال بندگان، کوچک و بزرگ، ریز و درشت، متقدم و متأخر علم حضوری دارد؛
٢. عین اعمال نیک و بد بندگان ثبت میشود و باقی میماند و به صورت دیگری تبدیل میگردد، و همینها پاداش و جزای بندگان خواهند بود؛
٣. در دنیا و بعد از هر عمل نیک یا بدی جزای آن به بندگان داده میشود و حسابش برای خدای متعال روشن است، ولی ظرف ظهور آن برای خود بندگان قیامت میباشد.[١٦]
شخصی از امیرالمؤمنین(ع) سئوال کرد:
خدای متعال چگونه به حساب بندگان رسیدگی میکند در حالی که بسیار زیاد هستند؟ فرمود: «چنان که با همین کثرت به آنها روزی میرساند. عرض کرد: چگونه به حساب آنها میرسد در حالی که او را نمیبینند؟ فرمود: چنان که به آنها روزی میدهد در حالی که او را مشاهده نمیکنند.»[١٧]
در توضیح حدیث میتوان چنین گفت: رزق عبارت است از چیزهایی که انسان در ادامه حیات و سلامت و رفاه خویش بدانها نیاز دارد مانند انواع خوراکیها، آب، پوشاک، نور، انرژی، هوا، دارو و ... خدا به انسان رزق و روزی میدهد؛ بدین معنا که در نظام آفرینش به نیاز انسانها عنایت داشته همه علل و عوامل رزق انسان را پیشبینی کرده و آفریده و ابزار بهرهگیری از آنها را در وجود او نهاده است. فعل و ایجاد خدا دفعی است و تدریج ندارد، ولی روزی گرفتن انسانها تدریجی و زمانی است. چنان نیست که در روزی رساندن به هر یک از انسانها نیاز به عنایت و اراده جدید باشد.
خدا خالق زمان و مکان است؛ چنان که ذات مقدسش نیاز به زمان و مکان ندارد، فعلش نیز تدریجی و زمانی نیست:
«وَما أَمْرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمْحِ البَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ».
در مورد حساب بندگان نیز همین گونه است. خدای متعال به همه اعمال بندگان علم حضوری دارد، حساب و نتیجههای اعمالشان بر او روشن است و نیازی به حساب تک تک آنها وجود ندارد، گرچه ثمرهی آن برای بندگان در قیامت آشکار میگردد.
خودآزمایی
پی نوشت ها
[١]. همان، ج ٧، ص ٢٧١: «عن عليّ بن أبيطالب(ع) قال: ألا و إنّ الظلم ثلاثة: فظلم لا يغفر، و ظلم لا يترك، و ظلم مغفور لا يطلب. فأمّا الظلم الذي لا يغفر، فالشرك بالله، قال الله سبحانه: «إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ». و أمّا الظلم الذي يغفر، فظلم العبد نفسه عند بعض الهنات، و أمّا الظلم الذي لا يترك، فظلم العباد بعضهم بعضاً، القصاص هناك شديد، ليس هو جرحاً بالمدا و لا ضرباً بالسياط و لكنّه ما يستصغر ذلك معه».
[٢]. كافى، ج ٢، ص ٣٣٥: عن أبيعبدالله(ع) قال: «قال رسولالله(ص): من خاف القصاص كفّ عن ظلم الناس».
[٣]. بحارالأنوار، ج ٧، ص ٢٧٤: «ابن أبى يزيد رفعه عن أحدهما(ع) قال: يؤتى يوم القيامة بصاحب الدين يشكو الوحشة، فإن كانت له حسنات أخذ منه لصاحب الدين، و قال: و إن لم تكن له حسنات ألقى عليه من سيّئات صاحب الدين».
[٤]. جامع السعادات، ج ٣، ص ٣٠٦: قال رسولالله(ص): «يؤتى بأحدكم يوم القيامة فيوقف بين يدي الله تعالى و يدفع إليه كتابه فلا يرى فيه حسناته فيقول: إلهي! ليس هذا كتابي فإنّي لا أرى فيه طاعتي. فيقول له: إنّ ربّك لا يضلّ و لا ينسى، ذهب عملك باغتياب الناس، ثمّ يؤتى بآخر و يدفع إليه كتابه فيرى فيه طاعات كثيرة! فيقول: إلهى: ما هذا كتابي، فإنّي ما عملت هذه الطاعات فيقول له: إنّ فلاناً اغتابك فدفعت حسناته إليك».
[٥]. مستدرك الوسائل، ج ١٣، ص ٦٣: عن رسولالله(ص) قال: «إنّ قوماً يجيؤون يوم القيامة و لهم من الحسنات أمثال الجبال، فيجعلها الله هباء منثوراً ثمّ يُؤمَر بهم إلى النار» فقال سلمان: صفهم لنا يا رسولالله. فقال: «أما إنّهم قد كانوا يصومون و يصلّون و يأخذون أهبة من الليل و لكنّهم إذا عرض لهم بشيء من الحرام و ثبوا عليه».
[٦]. بحارالأنوار، ج ٦٩، ص ٦: قال رسولالله(ص): «أتدرون ما المفلس؟» فقيل: المفلس فينا من لا درهم له و لا متاع له فقال: «المفلس من أمّتي من يأتي يوم القيامة بصلاة و صيام و زكات، و يأتى قد شتم و قذف هذا، و أكل مال هذا، و سفك دم هذا، و ضرب هذا، فيعطى هذا من حسناته و هذا من حسناته فإن فنيت حسناته قبل أن يقضى ما عليه أخذ من خطاياهم فطرحت عليه ثمّ طرح في النار».
[٧]. وسائل الشيعه، ج ١٦، ص ١٠٠: قال رسولالله(ص): «حاسبوا أنفسكم قبل أن تحاسبوا وزنوها قبل أن توزنوا و تجهّزوا للعرض الأكبر».
[٨]. بقره (٢) آيه ٢٠٢: «أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمّا كَسَبُوا وَاللهُ سَرِيعُ الحِسابِ».
[٩]. آل عمران (٣) آيه ١٩: «وَمَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللهِ فَإِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٠]. همان، آيه ١٩٩: «أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١١]. مائده (٥) آيه ٤: «وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٢]. رعد (١٣) آيه ٤١: «وَاللهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٣]. ابراهيم (١٤) آيه ٥١: «لِيَجْزِىَ اللهُ كُلَّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٤]. مؤمن (٤٠) آيه ١٧: «الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ اليَوْمَ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٥]. انعام (٦) آيه ٦٢: «ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللهِ مَوْلاهُم الحَقِّ أَلا لَهُ الحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الحاسِبِينَ».
[١٦]. الميزان، ج ١٥، ص ١٣٢ و ج ١٢، ص ٩١.
[١٧]. بحارالأنوار، ج ٧، ص ٢٧١: سئل عليّ(ع): كيف يحاسب الله الخلق على كثرتهم؟ فقال: «كما يرزقهم على كثرتهم». قيل: كيف يحاسبهم و لا يرونه؟ قال: «كما يرزقهم و لا يرونه».