سختترین مراحل حساب، رسیدگی به مظالم عباد و حقوق مردم نسبت به یکدیگر است. انسانها با هم زندگی میکنند و نسبت به همدیگر حقوقی دارند. رعایت حقوق یک وظیفه الهی است که پیامبران و پیامبر اسلام در بارهی آن تأکید داشتهاند. و در قیامت مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
حقوق الناس بسیار گسترده است. ذکر انواع و اصناف حق داران و تفصیل حقوق هر یک در کتب حدیث آمده ولی تفصیل آن در این اوراق محدود امکانپذیر نیست.
به طور کوتاه به برخی از آنها اشاره میکنم: هر یک از زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان، خویشان و نزدیکان، همسایگان و شهروندان، جوانان و سالخوردگان، معلمان و دانشجویان، ثروتمندان و تهیدستان، کارگزاران و زیردستان، همکیشان و هموطنان و ... نسبت به یکدیگر وظایف و حقوقی دارند. که رعایت آنها یک وظیفه وجدانی، اجتماعی و شرعی است. و تضییع آنها یک گناه و جرم محسوب میشود، که در قیامت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
خدای متعال امکان دارد در قیامت از حقوق تضیع شده خودش صرف نظر کند، ولی از حقوق تضیع شده بندگان نسبت به یکدیگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر این که خودشان رضایت دهند و از دادخواهی صرف نظر کنند.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ظلم سه گونه است: اول ظلمی که بخشیده نخواهد شد، دوم ظلمی که بدون دادستانی رها نمیشود، سوم ظلمی که مورد بخشش قرار خواهد گرفت: ظلمی که بخشیده نخواهد شد عبارت است از شرک به خدا، قرآن میفرماید: «إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ» اما ظلمی که بخشیده میشود ستم کوچکی است که هر انسانی نسبت به خودش روا داشته است، اما ظلمی که بدون حساب رها نمیشود عبارت است از ظلم بندگان نسبت به یکدیگر، قصاص در آنجا بسیار دشوار خواهد بود، سختی آن در حد زخم کارد و زدن تازیانه نیست بلکه بسیار سختتر است.[١]
رسول خدا(ص) فرمود: «هر كس از قصاص مىترسد از ستم به مردم خوددارى كند.»[٢]
مشکل حسابرسی به حق الناس در قیامت این است که در آنجا چیزی ندارد تا به طلبکاران بدهند؛ مثلاً کسی که اموال مردم را در دنیا غصب کرده یا نفقه زن و فرزندانش را نداده یا شخصی را کشته و دیهاش را نپرداخته یا ضربهای به مظلومی زده و دیهاش را نداده یا زیان مالی به کسی زده و جبرانش نکرده یا از کسی غیبت کرده یا به او توهین و هتک حرمت کرده و راضیاش نساخته است، در قیامت و به هنگام دادرسی چیزی ندارد تا به طلبکاران بپردازد.
حل این مشکل به یکی از دو وجه امکان دارد: وجه اول این که به مقدار طلب بستانکار از حسنات بدهکار برداشته میشود و به طلبکار داده میشود. وجه دوم این که اگر حسناتی نداشت به همان مقدار از سیئات شاکی برداشته و در نامه عمل بدهکار ثبت میشود.
شخصی از امام باقر یا صادق(ع) روایت کرده که فرمود: بدهکار را در قیامت حاضر میکنند در حالی که شدیداً وحشت زده و نگران است، اگر حسناتی دارد از او میگیرند و به طلبکارش میدهند و اگر حسناتی نداشت از گناهان طلبکار میگیرند و به بدهکار میدهند.[٣]
رسول خدا(ص) فرمود:
«شخصی را در قیامت برای حساب در محضر خدای متعال حاضر میسازند و نامه اعمالش را به دستش میدهند، وقتی در آن نگاه میکند حسناتش را در آن مشاهده نمیکند، میگوید: خدایا! این نامه عمل من نیست، چون عملهای صالح خود را در آن نمییابم. در جواب گفته میشود: پروردگارت اشتباه و فراموشی ندارد. حسنات تو به واسطه غیبتی که از مردم کردهای به آنان داده شده است. سپس شخص دیگری را برای حساب حاضر میسازند و نامه عملش را به دستش میدهند. هنگامی که در آن مینگرد عبادتهای فراوانی در آن مشاهده میکند که آنها را انجام نداده است، میگوید: خدایا! این نامه عمل من نیست چون بعضی کارهایی که انجام ندادهام در آن ثبت شده است. در جواب گفته میشود: چون فلان کس از تو غیبت کرده بود، در عوض حسنات او را به نامه عمل تو منتقل کردیم.»[٤]
رسول خدا(ص) فرمود:
«روز قیامت گروهی میآیند در حالی که حسناتی دارند همانند کوهها، پس خدای متعال حسنات آنها را همانند ذرات گرد و غبار پراکنده میسازد. پس آنها را به دوزخ میبرند. سلمان عرض کرد:
یا رسولالله اینها چه کسانی هستند؟ فرمود: اینان اهل روزه و نماز و شب بیداری بودهاند ولی هنگامی که مال حرام بر آنها عرضه میشد به آن حمله میکردند.»[٥]
پیامبر اکرم(ص) از اصحاب سئوال کرد:
آیا میدانید مفلس (ورشکسته) کیست؟ در جواب گفته شد: مفلس در میان ما کسی است که نه پول دارد نه جنس، حضرت فرمود: «مفلس واقعی از امت من کسی است که در قیامت با نماز و روزه و زکات حضور مییابد، در حالی که به بعض افراد دشنام داده، به بعضی تهمت زنا زده، مال مردم را خورده، کسی را کشته، به مردم کتک زده است پس از حسنات او میگیرند و به این و آن میدهند. اگر حسناتش تمام شد ولی هنوز طلبکار دارد از گناهان طلبکارها میگیرند و به او میدهند آنگاه در جهنم سقوط میکند.»[٦]
تفاوت در حساب
حساب همه بندگان در قیامت یکسان نیست، بلکه برای گروهی بسیار آسان و برای گروهی دیگر بسیار سخت خواهد بود. در قرآن کریم حساب سهگونه توصیف شده است: حساباً شدیداً، سوء الحساب، حساباً یسیراً.
این تفاوتها به جهت نوع اعمال آنهاست، کفار و ستمکاران و گناهکاران حسابشان بسیار سخت و دشوار است. بدکرداری و گناه زیاد دارند و با کمال دقت به جزئیات اعمال آنها رسیدگی خواهد شد، مخصوصاً ستمکاران که باید پاسخگوی ستمهای خود و کسب رضایت ستمدیدگان باشند، اما مؤمنان نیکوکار که نامه عملشان به دست راستشان داده شده حسابشان آسان است، چون اعمال بدی ندارند یا اندک است پس نیاز به حساب ندارند، با سرعت به حسابشان رسیدگی میشود و شادمان رهسپار بهشت برین و زندگی در کنار پیامبر و اولیای خدا میشوند.
بهترین وسیله برای نجات از سختیهای حساب، حسابرسی انسان به اعمال خویش در همین دنیا و قبل از فرارسیدن مرگ است.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«پيش از اين كه به حساب شما رسيدگى شود خودتان به حسابتان برسيد، قبل از اين كه اعمال شما را با ميزان توزين كنند، خودتان آنها را بسنجيد، و بدين وسيله براى عرضه بزرگ اعمال آماده سازيد.»[٧]
چه خوب است انسان در هر شبانه روز ساعتی را به بررسی حساب اعمال خود اختصاص دهد. خلوت کند و به طور دقیق و بدون مسامحه کلیه اعمال روزانه خود را بررسی کند، اگر کاملاً به وظایفش عمل کرده خدای را بر این توفیق سپاس گوید و تصمیم بگیرد در آینده نیز چنین بلکه بهتر باشد. و اگر کار واجبی از او فوت شده. چنانچه قابل جبران است فوراً جبران کند، اگر گناهی را مرتکب شده توبه کند و تصمیم بگیرد در آینده آن را تکرار نکند، اگر حق الناسی بر گردنش آمده فوراً آن را ادا کند و صاحب حق را راضی نماید و اگر فوریت آن امکان ندارد تصمیم بگیرد در اولین فرصت رضایت او را جلب کند. و از خدای متعال پوزش بطلبد. در تصفیه حساب خود به طوری جدی باشد که گویا آخرین ساعت عمر اوست و مرگش فرا خواهد رسید. چنین افرادی در قیامت نیاز به حساب ندارند و بدون حساب یا با حسابی سریع رهسپار بهشت برین خواهند شد.
سرعت در حساب
حساب همه بندگان با هم و با سرعت انجام میگیرد. در آیات متعدد قرآن بدین مطلب تصریح شده است:
- «اينان از آنچه كسب كردهاند بهره مىبرند و خدا با سرعت به حساب مىرسد.»[٨]
- «هر كس به آيات خدا كفر بورزد خدا به حسابها با سرعت رسيدگى مىكند.»[٩]
- «اينان نزد پروردگارشان پاداش نيك دارند همانا كه خدا سريعالحساب است.»[١٠]
- «پرهيزكار باشيد همانا كه خدا سريعالحساب است.»[١١]
- «خدا حكم مىكند و حكم او فسخ نمىشود و او با سرعت به حساب بندگان مىرسد.»[١٢]
- «تا خدا هر كس را بدان چه عمل كرده پاداش دهد، همانا خدا سريعالحساب است.»[١٣]
- «آن روز هر كس را به همان چيز كه كسب كرده جزا مىدهند و به كسى ستم نمىشود. همانا كه زود به حساب بندگان مىرسد.»[١٤]
- «سپس به سوى خدا، مولاى حقيقى خويش باز گردانيده شوند، بدانيد كه حكم از خداست و او سريعترين حسابگران است.»[١٥]
از این قبیل آیات استفاده میشود که خدای متعال با سرعت به همه اعمال کوچک و بزرگ بندگان رسیدگی میکند و تکلیفشان روشن میگردد.
علامه طباطبائی در ذیل همین آیات و در توجیه سرعت حسابرسی خدای متعال به چند نکته مهم اشاره کرده است:
١. خدای متعال به کلیه اعمال بندگان، کوچک و بزرگ، ریز و درشت، متقدم و متأخر علم حضوری دارد؛
٢. عین اعمال نیک و بد بندگان ثبت میشود و باقی میماند و به صورت دیگری تبدیل میگردد، و همینها پاداش و جزای بندگان خواهند بود؛
٣. در دنیا و بعد از هر عمل نیک یا بدی جزای آن به بندگان داده میشود و حسابش برای خدای متعال روشن است، ولی ظرف ظهور آن برای خود بندگان قیامت میباشد.[١٦]
شخصی از امیرالمؤمنین(ع) سئوال کرد:
خدای متعال چگونه به حساب بندگان رسیدگی میکند در حالی که بسیار زیاد هستند؟ فرمود: «چنان که با همین کثرت به آنها روزی میرساند. عرض کرد: چگونه به حساب آنها میرسد در حالی که او را نمیبینند؟ فرمود: چنان که به آنها روزی میدهد در حالی که او را مشاهده نمیکنند.»[١٧]
در توضیح حدیث میتوان چنین گفت: رزق عبارت است از چیزهایی که انسان در ادامه حیات و سلامت و رفاه خویش بدانها نیاز دارد مانند انواع خوراکیها، آب، پوشاک، نور، انرژی، هوا، دارو و ... خدا به انسان رزق و روزی میدهد؛ بدین معنا که در نظام آفرینش به نیاز انسانها عنایت داشته همه علل و عوامل رزق انسان را پیشبینی کرده و آفریده و ابزار بهرهگیری از آنها را در وجود او نهاده است. فعل و ایجاد خدا دفعی است و تدریج ندارد، ولی روزی گرفتن انسانها تدریجی و زمانی است. چنان نیست که در روزی رساندن به هر یک از انسانها نیاز به عنایت و اراده جدید باشد.
خدا خالق زمان و مکان است؛ چنان که ذات مقدسش نیاز به زمان و مکان ندارد، فعلش نیز تدریجی و زمانی نیست:
«وَما أَمْرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمْحِ البَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ».
در مورد حساب بندگان نیز همین گونه است. خدای متعال به همه اعمال بندگان علم حضوری دارد، حساب و نتیجههای اعمالشان بر او روشن است و نیازی به حساب تک تک آنها وجود ندارد، گرچه ثمرهی آن برای بندگان در قیامت آشکار میگردد.
خودآزمایی
پی نوشت ها
[١]. همان، ج ٧، ص ٢٧١: «عن عليّ بن أبيطالب(ع) قال: ألا و إنّ الظلم ثلاثة: فظلم لا يغفر، و ظلم لا يترك، و ظلم مغفور لا يطلب. فأمّا الظلم الذي لا يغفر، فالشرك بالله، قال الله سبحانه: «إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ». و أمّا الظلم الذي يغفر، فظلم العبد نفسه عند بعض الهنات، و أمّا الظلم الذي لا يترك، فظلم العباد بعضهم بعضاً، القصاص هناك شديد، ليس هو جرحاً بالمدا و لا ضرباً بالسياط و لكنّه ما يستصغر ذلك معه».
[٢]. كافى، ج ٢، ص ٣٣٥: عن أبيعبدالله(ع) قال: «قال رسولالله(ص): من خاف القصاص كفّ عن ظلم الناس».
[٣]. بحارالأنوار، ج ٧، ص ٢٧٤: «ابن أبى يزيد رفعه عن أحدهما(ع) قال: يؤتى يوم القيامة بصاحب الدين يشكو الوحشة، فإن كانت له حسنات أخذ منه لصاحب الدين، و قال: و إن لم تكن له حسنات ألقى عليه من سيّئات صاحب الدين».
[٤]. جامع السعادات، ج ٣، ص ٣٠٦: قال رسولالله(ص): «يؤتى بأحدكم يوم القيامة فيوقف بين يدي الله تعالى و يدفع إليه كتابه فلا يرى فيه حسناته فيقول: إلهي! ليس هذا كتابي فإنّي لا أرى فيه طاعتي. فيقول له: إنّ ربّك لا يضلّ و لا ينسى، ذهب عملك باغتياب الناس، ثمّ يؤتى بآخر و يدفع إليه كتابه فيرى فيه طاعات كثيرة! فيقول: إلهى: ما هذا كتابي، فإنّي ما عملت هذه الطاعات فيقول له: إنّ فلاناً اغتابك فدفعت حسناته إليك».
[٥]. مستدرك الوسائل، ج ١٣، ص ٦٣: عن رسولالله(ص) قال: «إنّ قوماً يجيؤون يوم القيامة و لهم من الحسنات أمثال الجبال، فيجعلها الله هباء منثوراً ثمّ يُؤمَر بهم إلى النار» فقال سلمان: صفهم لنا يا رسولالله. فقال: «أما إنّهم قد كانوا يصومون و يصلّون و يأخذون أهبة من الليل و لكنّهم إذا عرض لهم بشيء من الحرام و ثبوا عليه».
[٦]. بحارالأنوار، ج ٦٩، ص ٦: قال رسولالله(ص): «أتدرون ما المفلس؟» فقيل: المفلس فينا من لا درهم له و لا متاع له فقال: «المفلس من أمّتي من يأتي يوم القيامة بصلاة و صيام و زكات، و يأتى قد شتم و قذف هذا، و أكل مال هذا، و سفك دم هذا، و ضرب هذا، فيعطى هذا من حسناته و هذا من حسناته فإن فنيت حسناته قبل أن يقضى ما عليه أخذ من خطاياهم فطرحت عليه ثمّ طرح في النار».
[٧]. وسائل الشيعه، ج ١٦، ص ١٠٠: قال رسولالله(ص): «حاسبوا أنفسكم قبل أن تحاسبوا وزنوها قبل أن توزنوا و تجهّزوا للعرض الأكبر».
[٨]. بقره (٢) آيه ٢٠٢: «أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمّا كَسَبُوا وَاللهُ سَرِيعُ الحِسابِ».
[٩]. آل عمران (٣) آيه ١٩: «وَمَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللهِ فَإِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٠]. همان، آيه ١٩٩: «أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١١]. مائده (٥) آيه ٤: «وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٢]. رعد (١٣) آيه ٤١: «وَاللهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٣]. ابراهيم (١٤) آيه ٥١: «لِيَجْزِىَ اللهُ كُلَّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٤]. مؤمن (٤٠) آيه ١٧: «الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ اليَوْمَ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».
[١٥]. انعام (٦) آيه ٦٢: «ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللهِ مَوْلاهُم الحَقِّ أَلا لَهُ الحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الحاسِبِينَ».
[١٦]. الميزان، ج ١٥، ص ١٣٢ و ج ١٢، ص ٩١.
[١٧]. بحارالأنوار، ج ٧، ص ٢٧١: سئل عليّ(ع): كيف يحاسب الله الخلق على كثرتهم؟ فقال: «كما يرزقهم على كثرتهم». قيل: كيف يحاسبهم و لا يرونه؟ قال: «كما يرزقهم و لا يرونه».