
emamian
تاثیر شخصیت حضرت معصومه(س) بر فرهنگ و تمدناسلامی
حضرت فاطمه معصومه ـ عليها السلام ـ دختر امام موسي بن جعفر الکاظم و خواهر امام علي بن موسي الرضا و عمه امام محمد تقي الجواد ـ عليهم آلاف تحيه و السلام ـ است.مادر امام رضا ـ عليه السلام ـ و حضرت فاطمه معصومه ـ عليها السلام ـ نجمه خاتون است، اين بانو فقط اين دو فرزند بزرگوار را داشته است و هر دوي آنها با حضور خود در سرزمين اهلبيت (ايران) سبب پيشرفت و تعالي معنوي و فرهنگي شده اند.
فضايل حضرت فاطمه معصومه ـ عليها السلام ـ وقتي روشن مي شود که پيوند آن بزرگوار با علم معلوم گردد. علم و دانش اين بانوي گرامي اسلام بيش از آن است که در معرض شناخت ما قرار گرفته است. جايگاه علم در دين مبين اسلام بسيار خطير است. خداوند متعال علم و دانش را از الطاف خاص و ويژه خود به پيامبران و دانشمندان قرار داده، درک و دريافت وحي و ابلاغ آن را با علم عجين کرده است. براي پي بردن به فضيلت و مقام والاي حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ و اينکه چرا و چگونه بوده است که آن بانوي کريمه در بين ديگر امامزادگان از برتري و جلالت شأن ويژه برخوردارند در اين خصوص کافي است به فضايل و ويژگي هاي علمي آن بانوي گرامي پي ببريم.
* جاودانگي درسایه علم و معنويت
پيوند بين علم و معنويت به انسان جاودانگي مي بخشد چون علم از صفات الهي است و از تجليات بزرگ خداوند است و همين تجلي بزرگ است که آدم را مسجود ملائکه قرار داده.[1]
درباره امتيازات و ويژگي هاي همه پيامبران «علم» برجستگي خاص و مأموريت ويژه است، پيامبران به همان ميزان که مأمور به انذار بوده اند، مأمور به تعليم نيز بوده اند، انذار و تزکيه مقدمه علم است. تعليم مردم و علم محوري و حمايت از دانش يکي از ماموريت هاي بزرگ انبياي الهي است. هر جا علم و دانش رونق داشته فرهنگ و تمدن در دامن آن جوانه زده است اگر گذشته تاريخ بشريت و تمدن ها را مورد بازشناسي قرار دهيم. مهد تمدن هاي بزرگ انساني در نقطه اي از جهان قرار دارد که پيامبران بزرگ الهي از آن برخاسته اند. علم و تمدن از محل زيستن انبياء به جاهاي ديگر رسيده است.
در دين اسلام علم و عالم از جايگاه بي نظير برخوردار است. نگاه قرآن و سيره معصومان به علم نيز مؤيد جايگاه رفيع علم است. امتياز و ويژگي بزرگ حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ پيوند آن حضرت با علم است. تأکيد ائمه به زيارت و پاداش بزرگ زيارت آن حضرت،[2] همه از اين جهت است که مکانت علمي حضرت براي ديگران روشن شود.
* مدفن حضرت معصومه سبب پيدايش شهر بزرگ معنوي
پيوند آن بانوي گرامي با علم و فضيلت است سبب پيدايش يک شهر بزرگ معنوي در مرکز ايران گرديده و پس از حضور آن حضرت در اين شهر و واقع شدن مزارش، علم اهل بيت(ع) در اين شهر جوانه زده و روز به روز رشد يافته است. محدثان بزرگ از اين شهر برخاسته و علوم اهلبيت را رواج داده اند، و آثار علمي بزرگ پديد آورده و تمدن اسلامي را رونق بخشيده اند.
پس از حضور حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ در شهر قم به عنوان يک شهر بزرگ علمي مورد توجه قرار گرفت، و به تدريج اين شهر تبديل به مرکزي در علم گرديد وتمدن اسلامی از این چشمه معرفت سیراب گردید در سایه نو فاطمه معصومه (س) قم پس از حضور ورحلت این بانو به قطبی علمی مبدل شد و از آن روز به بعد تا به امروز این مرکزیت درخشش بیشتری داشته است ؛ قم مدتها در مکتب نقل حدیث محوریت و برمکاتب دیگر جهان اسلام رجحان داشت ؛ به همین جهت مرکزتجمع بزرگان شیعه و دانشمندانی بود که مکتب بغداد و ری به آن نیازمند بودند ؛ طلوع علم از قم با محوریت کتابهای حدیثی به اوج رسید و میراث آن در شکل گیری مجموعه های روایی شیعه تاثیر وسهم قابل توجهی داشته است ؛ مکتب بغداد از نظر اندیشه و فکر نیز متاثر از مکتب قم بوده است؛ پس از آغاز غیبت کبری گرایش از نقل روایت به تعقل و اجتهاد و عقلگرایی وتفسیر نیز در قم بالنده شد که در مکاتب دیگر موثراست ؛ از اینرو اگر عناصر مهم تمدن اسلامی مورد دقت و معرفت قرار گیرد و بر اساس نقش عناصری مورد سنجه قرار گیرد بهره گیری تمدن اسلامی از محتوای غنی مکتب قم فزون تر از همه مکاتب است ؛ با روندی که درتاریخ وسیر علمی دیده می شود دوره فترت در تولید علم از ناحیه قم بسیار اندک و ناچیز است در حالیکه سهم مکاتب دیگر علمی با فرو پاشی برخی از عناصر محوری بیشتر دیده می شود ؛ از اینرو سهمی که حضور بابرکت حضرت معصومه(س) درقم ایجاد کرده به این تکاپو ی وسیع علمی تحرک و بالندگی وسیعی همراه با نوآوری بخشیده است .
*هجرت روح بزرگ علمي از مدينه به ايران
برخورداري حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ از برجستگي علمي و نيز با حضورش در قم، روح بزرگ علمي از مدينه به ايران مهاجرت کرد همان سان که با حضور برادرش در خراسان علم از مدينه غروب کرد و در ايران طلوع نموده، امام رضا ـ عليه السلام ـ به منزله خورشيد از مدينه غروب و در شرق ايران طلوع کرد، علم الهي نيز با آن حضرت در خراسان طلوع کرد، که پس از حضور آن حضرت خراسان هم از جهت تمدني روز به روز در پيشرفت بود هم از لحاظ علمي و رويش عالمان کم نظير تاريخ، که در بلاغت و هنر نوشتن سرآمدان تمام روزگار در جهان اسلام شده اند، بسياري از دانشمندان بليغ و زبردست در اين منطقه پرورش يافته اند، نفس قدسي امام و جلسات علمي و مناظرات با دانشمندان فضاي خراسان را علمي کرد و عالمان و فقيهان بزرگ اسلام از اهل سنت و شيعه از اين ديار برخاستند، همين پيوند و قرابت علمي در حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ نيز وجود داشت چنان که نقل شده جمعي از شيعيان به مدينه آمدند تا به محضر امام کاظم علیه السلام برسند و جواب سئوالات خود را بگيرند، حضرت حضور نداشت، مراجعه کنندگان که سئوال علمي داشتند مي خواستند از در خانه حضرت با يأس و نااميدي و اندوه برگردند اما حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ که هنوز به سن بلوغ نرسيده بودند تمام سئوال هاي آنان را پاسخ داد. شيعيان، مدينه را ترک و در بيرون شهر با امام روبرو شدند و پاسخ هاي حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ را به آن حضرت نشان دادند و امام با ديدن دستخط و پاسخ هاي دخترش اظهار شعف و شادي نمود و فرمود «فداها ابوها» پدرش فداي چنين دختري باد.[3]
* حال و هواي قم مملو از رويش علمي است
اين پيوند با علم و دانش، با روح ملکوتي حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ به شهر قم منتقل شد و فقاهت را در شهر قم به اوج رشد خود رسانيد، حکمت و سرّ برتري حضرت معصومه به ساير امامزادگان را بايد با ادراک شهودي و باطني تفسير کرد. حيات انسانيت با علم است و علم حياتي مرگ ناپذير است، علم هميشه زنده است و مايه حيات جوامع انساني است از اين رو شهرهايي که مدفن و مزار اهلبيت(ع) در آن قرار گرفت چون شمع هميشه روشن، مرکزيت علمي را مختص خود کرده اند، در حالي که قبرستان هاي فراواني در دنيا وجود دارد که هرگز بوي علم از آنها به مشام نمي رسد بلکه بوي ويراني و اندوه از آنها مشام انسان را از حيات نااميد مي کند، اما مزار اهلبيت، مرکز نشر علوم شده است، تفاوت قبر آنها با ديگران در اين است چنان که در زيارت جامعه مي خوانيم «قبورکم في القبور» قبرهاي شما در ميان قبرهاست اما با اين تفاوت که از آنها زندگي، رضايت و معنويت به جامعه الهام مي شود اين ويژگي از پيوند علم با اين خاندان حکايت دارد. برتري حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ از اين قرابت و پيوند حکايت دارد که مدفنش مرکز نشر علوم گرديده و علم از کوفه و نجف و مدينه غروب کرده و در شهر مقدس قم سر برآورده است.
اين مرکزيت علمي در اخبار اهلبيت نيز منعکس شده[4] که حکمت آن بعدها روشن شده و روند تاريخ علمي به خوبي نشان مي دهد که پس از رحلت حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ در قم اين شهر مرکز ثقل علمي شد بي حکمت نيست که بزرگترين فلاسفه و حکماي جهان افرادي چون ملاصدراي شيرازي بهترين آثار علمي خود را در مجاورت و با استعانت از اين بانوي بزرگ مي نويسد.[5] حال و هواي شهر قم مملو از رويش علمي است و اين فرصت بي نظير در هيچ نقطه جهان با اين امنيت ميسر نبوده است، چون معصومه بانوي علم و فضايل است.
يکي ديگر از علل برتري بانوي فضيلت و کريمه اهلبيت نسبت به ساير امامزادگان تقوي زهرا گونه آن حضرت است، بانوي فضيلت ها چونان مادرش در تقوي و پاکدامني در عصر خود در ميان بانوان نظير نداشته، اگر چه اطلاعات زيادي از زندگي آن حضرت در مدينه در منابع ديرين وجود ندارد اما با اينکه آن حضرت در جواني در شهر قم رحلت نموده و در مدت کمي که در شهر قم، اقامت کرد محل عبادت مخصوصي داشت، که اکنون مزار عابدان و مؤمنان در شهر قم و محلي است که الهام بخش و منعکس کننده اوصاف و سيره عبادي حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ است.
اين دو ويژگي مهم حضرت معصومه از شهر قم يک شهر مهم مذهبي و علمي بي نظير در دنيا ساخته است که مردم از تمام کشورها و ملت هاي جهان براي تحصيل در اين شهر حضور دارند و به کسب علوم آل محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با عشق وافر و زايد الوصف اشتغال دارند.
در پرتو توجهات و فيوضات حضرت فاطمه معصومه ـ عليها السلام ـ علوم اسلامي در اين شهر رشد و گسترش بي نظير در طول تاريخ يافته و عالمان بزرگي در دامن معنويت اين بقعه مطهر و آسماني تربيت شده[6] هر يک از عالمان تربيت شده در فضاي معنوي شهر قم در هر نقطه از ايران و جهان استقرار يافته اند. نور علم و معنويت را در آن منتشر کرده و بذر علم و تقوي را در دل شيفتگان علم و تقوي نهاده اند. به نحوي که شعاع نورشان تا قيامت درخشش خواهد داشت.
حضرت فاطمه معصومه ـ عليها السلام ـ با فضايل و کرامات محسوس، مشتاقان علم و علماي بزرگ را مورد لطف و توجه قرار داده و هيچ حاجتمندي از لطف آن حضرت محروم نبوده است. باب کرامت و بخشش امامت از سوي آن بانوي الهي نيز پيوسته در حال تربيت نفوس کريم است. هر يک از ابعاد شخصيتي آن بانوي مقدس براي دانشمندان يک ويژگي و برتري بخشيده است. درباره کرامات آن بانوي گرامي مراجع عظام و طلاب علوم ديني خاطرات و تجارب ذي قيمتي دارند که اگر تمام آنها به دقت ثبت شود هزاران اوراق را طلايي خواهد کرد.
از ديگر علل برتري حضرت فاطمه معصومه ـ عليها السلام ـ و توجه و علاقه عمومي و اقبال مردم به زيارت آن حضرت، که از توجه ائمه ـ عليهم السلام ـ به آن حضرت برآمده به نحوي که رواياتي از امام صادق و ساير ائمه ـ عليهم السلام ـ درباره فضايل و امتيازات شهر قم وارد شده که رويکرد آنها به وجود مرقد حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ در شهر قم است،[7] اين روايات در بين مردم توسط علما رواج يافته و توجهات عمومي را به اين شهر معطوف داشته است.
* زيارتنامه حضرت معصومه( عليها السلام ) مأثور است
امام رضا ـ عليه السلام ـ که در ايران حضور داشت بر اساس برخي از روايات در قم حضور يافته و قبر خواهر کريمه اش را زيارت و نحوه زيارت و آثار و برکات آن را به مردم تبيين فرموده، نظير روايتي که سعد قمي از امام نقل کرده که هر کس او را (معصومه) با شناخت و معرفت زيارت کند، پاداش معنوي آن معادل بهشت است.[8] زيارتنامه اي که حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ دارد مأثور است، چون امام رضا ـ عليه السلام ـ آن را به مردم تعليم و آموزش داد، که شايد بيشتر امامزادگان چنين متن زيارتي معتبر نداشته باشند. از اين روي شهر قم همواره امتيازات و ويژگي خاص داشته و دارد و تمام امتيازات معنوي و فرهنگي که در اين شهر وجود دارد مرهون وجود اين بانوي بسيار کريم است.
*شعاع نور معنویت اهل بیت (ع) از فضای قم
در ميان امام زادگان ايران و شهرقم وفرزندان حضرت امام موسی (عليه السلام) كه نورافشاني ميكنند، ماه تاباني كه همه آنها را تحتالشعاع انوار درخشان خود قرار داده ، تربت پاك شفيعه محشر، كريمه اهل بيت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ دخت گرامي موسي بن جعفر، حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ ميباشد.
حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ از جهت شخصيت فردي و كمالات روحي در بين فرزندان موسي بن جعفر ـ سلام الله عليها ـ بعد از برادرش، علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ در والاترين رتبه جاي دارد. اين در حالي است كه شيخ مفيد و ديگران فرزندان دختر امام كاظم ـ عليه السّلام ـ حداقل هجده تن بودهاند و فاطمه در بين اين همه بانوي مكرمه سرآمد بوده است.[9]
حاج شيخ عباس قمي درباره دختران موسي بن جعفر مينويسد: «برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي ـ عليه السّلام ـ معروف به حضرت معصومه است».[10]
اما شيخ محمد تقي تستري در «قاموس الرجال» فضيلت وي را نه تنها در بين دختران، بلكه پسران حضرت غير از امام رضا ـ عليه السّلام ـ بينظير ميداند و مينويسد: «در ميان فرزندان امام كاظم ـ عليه السّلام ـ با آن همه كثرتشان، بعد از امام رضا ـ عليه السّلام ـ كسي همشأن حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ نيست.»[11]
بيگمان اين نحوه اظهار نظرها و نگرش به شخصيت فاطمه دختر موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ بر برداشتهايي استوار است كه از متن روايات وارده از ائمه به دست آمده ،رواياتي كه مقامهايي را براي فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ برشمردهاند مقامي كه نظير آن را براي ديگر برادران و خواهران وي ذكر نكردهاند و به اين ترتيب نام فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ را در شمار زنان برتر جهان قرار دادهاند.
* خصوصياتي كه آن حضرت را از ديگر امامزادگان جدا ميكند:
1 . شرافت خانوادگي: تأثير شخصيت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نميتوان انكار كرد. اين تأثيرپذيري در وجود فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ از برجستگي خاصي برخوردار است. ایشان از هر دو طرف (پدر و مادر) فضايلي را به ارث بردهاند كه تنها برادرش علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ آنها را به صورت كامل در خود جمع كرده بود و به نظر ميرسد بتوان برتري شخصيت والاي فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ بر ديگر فرزندان حضرت موسي بن جعفر ـ عليهما السّلام ـ را در همين نكته يافت كه فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ مانند برادرش از هر دو طرف پاكيزهترين خصال و ويژگيها را به ارث برد با وجود بانوان ديگري در خاندان امام كاظم ـ عليه السّلام ـ گويي «نجمه» ستاره پر نور بانوان امام كاظم(ع) است كه بسان پرفروغترين ستارهها ميدرخشد و به راستي كه تمام فروغش را به دو پاكيزه گوهرش، علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ و فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ منتقل كرد.[12]
مطالعه سيره ائمه گواهي ميدهد كه طهارت و پاكي مادر شرط اساسي براي گزينش مادران امامان بوده است و سعادتي كه نصيب فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ شده اين بود كه مادرش، مادر امام رضا ـ عليه السّلام ـ نيز بود. لذا از هر آلودگي در هر اندازهاش به دور ماند.[13]
2 . شفاعت گسترده:
بالاترين جايگاه شفاعت از آن رسول گرامي اسلام است،[14] اما دو تن از بانوان خاندان رسول مكرم (ص) شفاعت گستردهاي دارند كه بسيار وسيع و جهان شمول است و ميتواند همه اهالي محشر را فرا گيرد: 1 . خاتون محشر، صديقه اطهر، حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ 2 . شفيعه روز جزا حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ
در مورد شفاعت گسترده حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ طبق احاديث منقول از اهل سنت و شيعه هيچ شكي نيست. اما در مورد حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ از جهت گستردگي شفاعت، هيچكس ـ حداقل هيچ بانويي ـ به شفيعه محشر معصومه نميرسد،كه امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ در اين رابطه ميفرمايد: «تدخل بشفاعتها شيعتنا الجنه باجمعهم» با شفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت ميشوند.[15]
3 . و دهها ويژگي ديگر:
مثل عصمت، محدثه بودن، ورود زيارتنامه مخصوص، و ... باعث شده كه حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ از ديگر امامزادگان پيشي گيرد.[16] و همچون ستارهاي درخشان در اين آسمان بدرخشد و صاحب شأن و مقام خاصي بشود همانطوري كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ در فقرهاي از زيارتنامه آن حضرت ميفرمايد: «فان لك عند الله شانا من الشان»[17] يعني تو در محضر الهي شأن و منزلت وصفناپذيري داري، كه بر خاكنشينان اين عالم قابل تصور نيست و تنها خدا و پيامبر و اوصياء طاهرينش بر آن واقفند.[18]
اى دختر عقل و خواهر دین وى گوهر دُرج عزّ و تمکین
عصمت شده پاى بند مویت اى علم و عمل مقیم کویت
اى میوهی شاخسار توحید همشیرهی ماه و دخت خورشید
وى گوهر تاج آدمیّت فرخنده نگین خاتمیّت
شیطان به خطاب قم براندند پس تخت تو را به قم نشاندند
کاین خانه بهشت و جاى حوّاست ناموس خداى جایش اینجاست
اندر حرم تو عقل مات است زین خاک که چشمهی حیات است
جسمى که دراین زمین نهان است جانى است که در تن جهان است
این ماه منیر و مهر تابان عکسى بود از قم و خراسان
ایران شده نور بخش ارواح مشکات صفت عرش و کرسى
هر کس به درت به یک امیدى است محتاج تر از همه «وحیدى» است
__________________________
[1] . سوره بقره.
[2] . شيخ عباس قمي، سفينة البحار، ج2، ص376، ماده قم.
[3] . مهدي پور، علي اکبر، زندگاني کريمه اهلبيت، قم، نشر حاذق، چاپ اول، 1380ش، ص135 به نقل از کشف اللئالي.
[4] . حسن بن محمد بن حسن قمي، تاريخ قم، قم، آستانه مقدسه، چاپ اول، 1385ش، ص140.
[5] . خواجوي، محمد، ترجمه مفاتيح الغيب، تهران، نشر مولي، چاپ اول، 1363ش، ص122.
[6] . حکيمي، محمد، حضرت معصومه و شهر قم، قم، نشر دفتر تبليغات، چاپ دوم، 1376ش، ص47.
[7] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالوفاء، 1404ق، ج99، ص267.
[8] . حرعاملي، وسائل الشيعه، ج14، ص576؛ بحارالانوار، همان، ج48، ص316 به نقل از شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا.
[9] . صدوق، عيونالاخبار، موسسه الاعلمي للمطبوعات، بيروت، ج 1، ص 14؛ شيخ مفيد، الارشاد، دارالمفيد، ج 2،ص 244.
[10] . شيخ عباس قمي، منتهيالامال، انتشارات هجرت، ج 2، ص 273.
[11] . ر.ك: مجله كوثر، شماره 33، شخصيتحضرت معصومه.
[12] . كليني، اصول كافي، چاپ مكتبة الصدوق، تهران، ج 1، ص 477.
[13] . طبرسي، اعلام الوري، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ص 302.
[14] . سوره بقره، آيه 256.
[15] . سفينة البحار، شيخ عباس قمي، كتابخانه سنائي، تهران، ج 2، ص 376.
[16] . طبق حديثي از امام رضا ـ عليه السّلام ـ لقب حضرت به حضرت فاطمه دادند و اين دلالت بر عصمت و پاكي آن حضرت دارد. طبق نقل علامه اميني در الغدير، حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ ناقل حديث از اجداد خود بوده است از اين روي به وي محدثه ميگويند. (علامه اميني، الغدير، ج 1، ص 196).
[17] . علامه مجلسي، بحارالانوار،مؤسسة الوفاء، بيروت، ج 102، ص 266.
[18] . اميرعلي حسنلو
موشک صیاد ۴ بی رونمایی شد/ افزایش برد باور۳۷۳ به ۳۰۰ کیلومتر
آخرین تست سامانه ارتقا یافته باور 373 با موشک صیاد 4 بی با موفقیت انجام شده و برد این سامانه به 300 کیلومت رسیده است.
موشک بکار رفته در این سامانه یعنی موشک صیاد 4 بی با برد 300 کیلومتر امروز رونمایی شد.
در تست اخیر این سامانه، هدف دورایستا در برد بیش از 450 کیلومتر توسط رادار بهینه شده کشف شد و در برد حدود 405 کیلومتر ردگیری و در برد بیش از 300 کیلومتر مورد اصابت و انهدام قرار گرفته است.
موشک برد بلند صیاد 4 بی دارای سوخت جامد مرکب بوده و برای نخستین مرتبه مورد ارزیابی عملیاتی قرار گرفت.
با این حساب، برد رادار کشف سامانه باور 373 از 350 به 450 کیلومتر و برد رادار درگیری این سامانه از 260 به 400 کیلومتر ارتقا پیدا کرده است.
برد موشک باور نیز از 200 به 300 کیلومتر و ارتفاع درگیری آن از 27 به 32 کیلومتر افزایش یافته است.
پرتاب موفقیتآمیز زیرمداری ماهوارهبر قائم ۱۰۰
پرتاب زیرمداری ماهوارهبر قائم 100 نیروی هوافضای سپاه با موفقیت انجام شد.
بر اساس این گزارش، آزمایش پروازی این ماهوارهبر با موتور سوخت جامد مرحله اول رافع با موفقیت انجام شده است و قائم 100 اولین ماهوارهبر سه مرحلهای سوخت جامد ساخت کشور است که توسط دانشمندان نیروی هوافضای سپاه ساخته شده است.
ماهوارهبر سوخت جامد قائم 100، ماهوارهای است که با سه مرحله سوخت جامد قادر خواهد بود ماهوارههای با وزن 80 کیلوگرم را در مدار 500 کیلومتری از سطح زمین قرار دهد.
در آزمایش امروز موتور مرحله اول ماهوارهبر قائم 100 که همان موتور سوخت جامد رافع است و در دیماه 1400 آزمایش زمینی خود را با موفقیت پشت سر گذاشته بوده، مورد آزمایش پروازی زیر مداری قرار گرفت.
با عبور از این مرحله به فضل الهی در آیندهای نزدیک ماهواره ناهید سازمان هوافضای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بهرهبرداری از ماهوارهبر سه مرحلهای قائم 100 در مدار قرار میگیرد.
سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه آیین آزمایش این دستاورد بزرگ در پایگاه فضایی پرتاب ماهواره این نیرو برگزار شد، گفت: کشورهای مستکبر به سرکردگی رژیم پلید و تروریستی امریکا با بسیج تمامی عده و عده خود در مقابل پیشرفت ملت عظیمالشأن ایران صفآرایی کردهاند و تحمل موفقیت های غرور انگیز جمهوری اسلامی ایران را ندارند.
وی تأکید کرد: همت و تلاشهای مجاهدانه جوانان دانشمند ایران اسلامی که تحت هدایتهای فرماندهی مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا (مدظله العالی) این دستاوردهای بزرگ را در سایه سنگینترین تحریمهای تاریخ بشریت برای کشور عزیزمان ارمغان آورده است، راهبرد ایران قوی را پیش روی خود دارد و بدون هیچ تردیدی قدرت و سرعت حرکت پیشرونده خود برای فتح قلههای بلند دانش و رسیدن به فناوریهای نوین و برتر را ادامه خواهیم داد.
چرا انگشتان دست و پای برخیها همیشه سرد است؟
تخصصان میگویند؛ عوامل مختلفی مثل کمکاری تیروئید، کمخونی، فشارخون پایین، کشیدن سیگار و... به کُند شدن جریان خون و احساس سردی و حتی سوزش در نواحی دست و پا منجر خواهد شد.
هشت علت احساس سردی در دست و پاها از قرار زیر است:
_ کم خونی: کم خونی یکی از دلایل بالقوه سردی انگشتان است. کم خونی زمانی اتفاق میافتد که بدن قادر به تولید گلبولهای قرمز کافی نیست و یا زمانی که تولید هموگلوبین خون کمتر از حد نرمال است. این وضعیت میتواند منجر به کاهش اکسیژن در خون و سردی اندامها شود. کم خونی به دلایلی از قبیل کمبود آهن، مشکلات گوارشی، خونریزی داخلی و ... رخ میدهد. در بسیاری از موارد، کم خونی میتواند با مصرف یک مکمل ساده آهن درمان شود، اما در موارد جدیتر ممکن است نیاز به دریافت درمانهای دیگر از سوی پزشک وجود داشته باشد.
_ سندرم رینود: افراد مبتلا به این سندرم اغلب سردی انگشتان دست را احساس میکنند. افراد مبتلا به این بیماری دارای رگهای خونی غیرعادی در دستها هستند و شدت بروز نشانههای رینود به میزان تنگ شدن عروق بستگی دارد. وقتی این تنگی به طور متناوب و طولانی اتفاق افتد، علائم هم به شکل شدیدتری دیده میشوند، اما به هر حال سه علامت حتما در یک حمله رینود دیده می شود: سرد شدن انگشتان دست و پا، تغییر رنگ و بروز رنگ پریدگی انگشتان، احساس خواب رفتن و سوزن سوزن شدن عضو پس از قرار گرفتن مجدد در محیط گرم.
_ لوپوس: لوپوس تا حدود زیادی مرموز است و تحت شرایطی بروز میکند که سیستم ایمنی بدن به اشتباه به بافتهای خود حمله میکند.
_ مشکلات سیستم گردش خون: محدود شدن جریان خون به هر بخشی از بدن به ویژه اندامهایی مانند انگشتان پا و دست، منجر به احساس سرد شدن آنها میشود. مشکلات گردش خون حاکی از شروع عوارض قلبی بوده و بیشتر در مردان بالای ۵۰ سال شایع است.
_ سیگار کشیدن: اگر هنوز دلایل ترک سیگار برایتان کافی نیست، باید بدانید که نیکوتین موجود در سیگار منجر به انقباض سلولهای خونی میشود و میتواند باعث ایجاد پلاک در عروق خونی شود. این روند کاهش جریان خون به اندامهای پایانی مانند انگشتان را بیشتر میکند.
_ کمبود ویتامین ب ۱۲: فقر ویتامین ب ۱۲ در رژیم غذایی منجر به احساس سرمای بیش از حد در انگشتان میشود. اما چرا؟ مصرف ناکافی ویتامین ب ۱۲ منجر به کاهش تولید سلولهای قرمز میشود. اگر شما گیاهخوار هستید ممکن است سردی انگشتان ناشی از فقر ویتامین ب ۱۲ را بیشتر حس کنید. با مصرف مکملهای ویتامین ب ۱۲ این مشکل برطرف میشود.
_ مصرف داروها: داروهای شما میتواند انگشتان شما را سرد کند. داروهای بسیاری وجود دارد که میتواند سلولهای خونی به ویژه عروق خونی را منقبض کند. برخی از این داروها شامل بتا بلاکرها (تجویز شده برای تنظیم فشار خون)، برخی داروهای سرطان، داروهای میگرن و ضد احتقانهای بدون نسخه هستند. با پزشک یا داروساز برای دانستن اینکه آیا هریک از این داروهایی که مصرف میکنید میتواند موجب علائم شود، صحبت کنید.
_ کم کاری تیروئید: اگر انگشتانتان در یک روز گرم و سرد است، ممکن است این وضعیت به فعالیت غده تیروئید بستگی داشته باشد و نه درجه حرارت بدن یا عملکرد سیستم گردش خون شما. غده تیروئید نقش مهمی در کمک به تنظیم دمای بدن دارد. در اصل تیروئید ترموستات بدن ما است. مشکلات تیروئید همچنین میتواند منجر به احساس خستگی، یبوست، نوسانات وزن و ... بخصوص در افراد بالای ۵۰ سال شود.
چرا انگشتان دست و پا گزگز میکنند؟
تهرانیها رکورد جمعیت در مراسم ۱۳ آبان را زدند
شرکت کنندگان در راهپیمایی یوم الله 13 آبان در قطعنامه پایانی این مراسم تاکید کردند: ما شرکت کنندگان در این راهپیمایی ضمن اعلام حمایت از اقدامات انقلابی مجلس محترم، دولت ارزشی و جهادی و دستگاه محترم قضا مصرانه بر مقابله مستمر بر فتنه انگیزیها و اخلالگریها تاکید و استفاده از نگاه و توان و ظرفیت نخبگان جوان در پیشبرد کارها را گرهگشای کشور در شرایط و وضعیت خطیر دانسته و از مسئولین امر میخواهیم ضمن رسیدگی به مشکلات معیشتی و رفاهی مردم صف معترضان و اعتراضات به حق آنان را از مغرضان جدا دانسته و راهکارهای قانونی بیان انتقادات را فراهم سازند.
قطعنامه پایانی راهپیمایی سراسری یوم الله 13 آبان ماه سال 1401
«بسم الله الرحمن الرحیم»
گرامیداشت سیزدهم آبان ماه ، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، امسال در حالی با مراسم هفتم جانسوز شهدای مظلوم حرم مطهر حضرت احمدابنموسی«علیهما السلام» تقارن یافته، که این جنایتِ شقاوتآمیز و سکوت مدعیان حقوق بشر، گواهی بر عمقِ کینه و تجسمِ شرارتِ طاغوتِ اعظم آمریکای سلطه گر و نشانی از دست دشمنِ آتشافروز و عوامل خائن، جاهل و غافل آن علیه ملت بزرگ ایران اسلامی بوده و چالشی است که از 28 مرداد 1332، با سرنگونی حکومت ملی مصدق آغاز و با رخدادهای سهگانهیِ تجربهآموز این روز، یعنی «تبعید حضرت امام«قدس الله نفسه الزکیه» به ترکیه در سال 1343، کشتار وحشیانه دانش آموزان انقلابی توسط رژیم سفاک و یزیدی پهلوی در سال 1357 و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در سال 358 » ادامه یافته و هماکنون نیز در هیئت جنگ ترکیبی با ترور دانشمندان و فرماندهان نظامی و حمایت از گروهکهای تروریستیِ وهابی و سلفی و منافقین، تجزیهطلبها و اغتشاشگران استمرار و با دستور کار قرار دادن سیاستهای تبلیغی و رسانهای فعال در زمینۀ مأیوسسازی مردم با جعل اخبار ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیتها ، پنهان کردن جلوههای امیدبخش ، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن محسّنات بزرگ و البته با استمداد از دنبالههای آنان در داخل کشور که با قلمفروشی و وطنفروشی و تیز کردن قمه اوباش و با بهرهمندی از آزادیها و امکانات کشور در خدمت دشمن و شبکههای نیابتی آن حرکت میکنند ادامه دارد.
اینک در این هنگامه ی غرورآفرینِ حماسه یِ ایستادگی و مقاومت ایران اسلامی، و در شرایطی که افول آمریکا آغاز و قدرت استکبار تنزل یافته و نشانههای انحطاط سیاسی، مدنی و اخلاقی و اختلافات و دو دستگیهای خونین داخلی نمایان گشته، و پیکر نامبارک این بت بزرگ در منطقه، به خاک مالیده شده و در سوی مقابل، ایران قوی و مستقل با ارادهیِ شکستناپذیر در نظم جدید جهانی به حقیقتی انکارناپذیر مبدل گشته، ما شرکت کنندگان در تظاهرات سراسری و یکپارچه 13 آبان ماه، مواضع خود را با بانگ رسای «الله اکبر» و «خامنه ای رهبر» به جهانیان اعلام میکنیم:
1ـ ما شرکت کنندگان در این راهپیمایی ضمن تجدید میثاق و عهدی دوباره با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی«رحمت الله علیه» و مقام معظم رهبری امام خامنه ای«مد ظله العالی» همچنان بر وحدت و همگرایی حول محور رهنمونبخش ولایت فقیه و تمسک به رهبری مقتدای عظیم الشان ملت ایران در عبور از گذرگاههای تاریخی تأکید، تبیین، تعمیق و ارتقای نگاه نسلهای آتی انقلاب نسبت به این نعمت بیبدیل الهی را خواستاریم.
2ـ ما شرکت کنندگان در این راهپیمایی با آگاهی نسبت به فتنه مرجفون، نیک میدانیم نقشههای سرویسهای جاسوسی آمریکا، انگلیس و رژیم کودککش صهیونیستی، با کمک اشرافیت بدوی آلسعود و اشرافیت خرافهپرست بریتانیا با قشونکشی بیسابقه سایبری و شبیخون وَهمآورِ شناختی، با اسیران چشم و گوش بسته عالم مجازی و با کمک بعضی سلبریتیهای بیهویت و مأمور و مزدور که در اغتشاشات اخیر ناکام ماندند دست از سر جوانان این مرز و بوم بر نخواهند داشت، لذا از خانوادهها، مربیان، معلمان و اساتید فرهیخته و مسئولین فرهنگی بصیر و دلسوز کشور میخواهیم که با حفظ هوشیاری، ارتباط و گفتگو با نسل جوان، به تبیین واقعیت ها و خنثی سازی نقشه دشمنان اهتمام نمایند .
3ـ ما شرکت کنندگان در این راهپیمایی از مسئولین فرهنگی کشور بویژه وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری و رسانههای جمعی میخواهیم، رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای«مد ظله العالی» را، در زمینه جهاد و تولید محتوا و گنجاندن مضامین اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی را جامه عمل پوشانده و با احساس مسئولیت نسبت به برنامه ریزی برای مقابله با حجم عظیم محتوای دروغ، تهمت و سخنان انحرافی که ذهن فعال نوجوانان وجوانان ما را هدف گرفته اند؛ اقدام نمایند.
4ـ ما شرکت کنندگان در این راهپیمایی ضمن اعلام حمایت از اقدامات انقلابی مجلس محترم، دولت ارزشی و جهادی و دستگاه محترم قضا مصرانه بر مقابله مستمر بر فتنه انگیزیها و اخلالگریها تاکید و استفاده از نگاه و توان و ظرفیت نخبگان جوان در پیشبرد کارها را گرهگشای کشور در شرایط و وضعیت خطیر دانسته و از مسئولین امر میخواهیم ضمن رسیدگی به مشکلات معیشتی و رفاهی مردم صف معترضان و اعتراضات به حق آنان را از مغرضان جدا دانسته و راهکارهای قانونی بیان انتقادات را فراهم سازند.
5 ـ به نام نامی خدای مظلومان و خونهای به ناحق ریخته شده شهدای امنیت و شهدای بارگاهِ قدسیِ حضرت شاهچراغ«علیه السلام» و ضمن تسلیت به خانوادههای عزادار، مردم شیراز و ملت ایران، از دستگاههای مسئول و بخش حقوقی و قضائی کشور خواستاریم عاملان این جنایات اندوهبار و سررشتههای فاجعهآفرینیهای یک ماهه اخیر را سریعاً شناسایی و مجازات نموده و همکاری کنندگان با سنتکام رسانهای را تحریم نماید.
6ـ ما شرکت کنندگان در این راهپیمایی از دانشآموزان و دانشجویان و اساتید معزز، این پیشگامان گام دوم انقلاب اسلامی، که با هوشمندی و بصیرت، استوار و پابرجا، با مقاومتی آگاهانه و وظیفهشناسیِ مسئولانه، در مقابل عوامل فتنهانگیز مراکز آموزشی ایستادگی کردند قدردانی نموده و همچنین از امت ایران اسلامی میخواهیم در مقابل دست آتشافروز و جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنائی و بیاحترامی روا میدارد ید واحده بوده و وحدت و انسجام خود را حفظ نمایند.
7ـ ما امت شهیدپرور، استقلال، اقتدار و امنیت ایران اسلامی را مرهون خون دهها هزار شهید گرانقدر و مجاهدت فرزندان غیور ملت ایران و جانبرکفان نیروهای حافظ امنیت کشور و مجاهدتهای ایثارگرانه و فداکارانه آنان دانسته و در پایان با درود به روح پرفتوح همه شهدای انقلاب اسلامی بویژه شهدای مدافع امنیت کشور، شهدای محور مقاومت و شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، عهد میبندیم که همواره ادامه دهندگان راه پرفروغ و نورانی آنان و قدردان و پشتیبان و حافظان امنیت کشور خواهیم بود.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
جمعه 13 آبان 1401 هجری خورشیدی
مطابق با 8 ربیع الثانی 1444 هجری قمری
سیرۀ امام حسن عسکری (علیه السّلام) در برخورد با خطاکاران
هشتم ربیع الثانی، سالروز ولادت پیشوای یازدهم شیعیان، حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) است که در این نوشتار، به سیره این امام همام در برخورد با خطاکاران اشاره می کنیم :
مقدمه
در این مقاله سیرۀ امام حسن عسکری(ع) در برخورد با خطاکاران و گناهکاران ذکر می شود. مناسب است قبل از پرداختن به موضوع بحث، روایت زیبای امام حسن عسکری(ع) را مرور کنیم تا هم خود را در معرض آسیب و خطا بدانیم و هم بدانیم هر چه داریم از این خانواده و به دست این خاندان است.
امام حسن عسکری(ع) به اسحاق بن اسماعیل نوشتند: خداوند تبارک و تعالی منّت نهاد و رحمتش اقتضاء نمود که بر شما واجبات را لازم کند، البتّه واجب نمودن آنها نه به خاطر این است که به شما محتاج باشد بلکه رحمت واسعه اش شما را شامل شد، باری این الزام و ایجاب به خاطر آن صورت گرفت که خبیث از طیب ممتاز گشته و آنچه در سینه های شما است مورد ابتلاء و آزمایش قرار گرفته و نیت های قلبی شما را خالص نموده و هر کدام نسبت به رحمتش از دیگری پیشی گزیده و به منازل و جایگاهتان در بهشت برسید و مراتب هر کدام معلوم گردد پس به منظور این مقاصد حج و عمره و ایقاع نماز و دادن زکات و گرفتن روزه و اتّخاذ ولایت را به شما تفویض نمود و برایتان بابی قرار داد تا به واسطه آن ابواب فرائض گشوده گردد «وَ لَوْ لَا مُحَمَّدٌ(ص) وَ الْأَوْصِیاءُ مِنْ وُلْدِهِ کنْتُمْ حَیارَی کالْبَهَائِمِ لَا تَعْرِفُونَ فَرْضاً مِنَ الْفَرَائِضِ؛ اگر حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی(ص) و اوصیاء آن حضرت که جملگی فرزندانش می باشند نبودند شما همچون بهائم متحیر می بودید یعنی یک واجب از واجبات را هم نمی دانستید.»
همان طوری که نمی توان وارد قریه ای شد مگر از باب و دروازه آن، به فرائض الهی نیز نمی توان رسید مگر از طریق معصومین(ع)، باری وقتی حقّ جلّ و علا بر شما منّت نهاد و اولیاء و اوصیاء را بعد از نبی و پیامبرتان بپا داشت فرمود: «الْیوْم أَکملْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً»؛[۱] «امروزه دین شما را کامل کرده و نعمت خود را بر شما تمام نموده و دین اسلام را برایتان پسندیدم.»
در ادامه سیرۀ امام حسن عسکری(ع) در برخورد با خطاکاران و گناهکاران را یادآور می شویم.
الف) برطرف کردن زمینه های خطا
امام مانند اجداد مطهرش(ع)، زمنیۀ خطا و گناه را برطرف می کردند تا کسی گرفتار گناه نشود. یحیی بن قشیری از اهالی دهی به نام قیر می گوید: ابی محمد (امام عسکری(ع)) وکیلی داشتند که در یک خانه اطاقی گرفته بود که در آن به سر برد، با او خدمتکار سفید پوستی بود، وکیل طمع در آن خادم کرد و او نپذیرفت جز با صرف شراب خرما و برای او فراهم کرد و نزد او آورد. .. او می گوید: خود وکیل برایم باز گفت که: من بیدار و متوجه بودم که ناگاه درها گشوده شد تا خود امام(ع) آمد و بر در اطاق ایستاد و فرمودند: «اتقُوا اللَّهَ! خَافُوا اللَّهَ؛ پروا پیشه کنید و از خدای متعال بترسید!» و چون صبح شد دستور دادند آن خدمتکار را فروختند و مرا از خانه بیرون کردند. در این جریان، حضرت با فروش خادم، زمینۀ رابطۀ حرام آنان را برطرف نمود و آنها را از انجام گناه دور ساختند.
ب) هدایت و راهنمایی
امام در بسیاری از موارد، خطاکاران را با شیوه های مناسب و کارآمد، به راه راست هدایت می فرمود که در ادامه برخی از آنها را بیان می کنیم:
۱. توانمند دروغگو
اسماعیل بن محمد از نوادگان عباس بن عبدالمطلب می گوید: بر سر راه امام عسکری(ع) نشسته بودم. وقتی حضرت خواستند بگذرد، جلو رفتم و شرح نیازمندی و پریشانی خود را به ایشان عرض کردم و سوگند خوردم که درهمی ندارم؛ نه صبحانه ای دارم و نه شامی. آن حضرت فرمودند: «تَحْلِفُ بِاللَّهِ کاذِباً وَ قَدْ دَفَنْتَ مِائَتَی دِینَارٍ، وَ لَیس قوْلِی هذَا دَفْعاً لَک عَنِ الْعَطِیةِ؛ به خداوند سوگند دروغ یاد می کنی، در حالی که دویست دینار را پنهان کرده ای؟! این سخن من برای آن نیست که به تو کمک نکنم.» سپس به غلام خود فرمودند: «أَعْطِهِ یا غُلَامُ مَا مَعَک؛ ای غلام! آنچه همراه داری، به این مرد بده!» غلام، صد دینار طلا به من داد. سپس امام به من فرمودند: از آن دینارها که پنهان کرده ای، محروم خواهی شد، در حالی که به شدت به آنها نیاز خواهی داشت.
اسماعیل می گوید: این سخن امام درست بود؛ زیرا من دویست دینار پنهان کرده بودم. سرانجام هرچه داشتم، خرج کردم و به مشکل بسیار بزرگی گرفتار شدم و درهای روزی به رویم بسته شد و به سراغ دینارهای پنهان کرده رفتم؛ اما آنها را نیافتم. پس از جستجو دریافتم که پسرم جای دینارها را فهمیده، آنها را برداشته و فرار کرده است و به دیناری از آنها دست پیدا نکردم.
در این قضیه، حضرت با اینکه می دانستند او دروغ می گوید؛ ولی از روی لطف، او را از خان کرمش محروم نکردند؛ ولی راه درست را به او تذکر دادند و عاقبت دروغ گفتن به ولی خدا را متذکر شدند.
۲. فیلسوف و شاگرد
«اسحاق کندی»[۲] که از فیلسوفان عراق بود، کتابی به زعم خود دربارۀ تناقضهای قرآن نوشت. برخی از شاگردانش به محضر امام وارد شده، قضیه را به ایشان گفتند. حضرت خطاب به برخی از شاگردان وی فرمودند: «أَمَا فیکمْ رَجلٌ رَشیدٌ یرْدَع أُستَاذَکمْ الْکنْدِی عَمَّا أَخذَ فیهِ مِنْ تَشَاغُلِهِ بِالْقُرْآنِ؛ آیا در میان شما مردی وجود دارد که بتواند اسحاق کندی را از اشتباه خود مطلع کند؟» یکی از میان جمع پاسخ داد: من می توانم. حضرت به او فرمودند: با او رفیق شو و مطلبی را که من می گویم، به او بگو! سپس امام فرمودند: به او بگو اگر گویندۀ آیات قرآن، چیزی را که تو از آن درک کرده ای، مد نظرش نبوده؛ بلکه مطلب دیگری قصد کرده باشد و تو برداشت اشتباهی نسبت به آن داشته ای، چه جوابی خواهی داشت؟
وقتی او به اسحاق کندی همین کلمات را گفت، اسحاق با تعجب به او گفت: دوباره تکرار کن! و بعد از تکرار شاگردش، به فکر فرو رفت و به او گفت: این سخنان را از کجا آورده ای؟ گفت: به ذهن خودم رسیده است. اسحاق گفت: اینها سخنان تو نیست. شاگرد گفت: سخنان ابا محمد (امام حسن عسکری(ع)) است. اسحاق گفت: به ایشان بگو: هرچه نوشته ام، آتش می زنم.
۳. یگانگی خدای متعال
«محمد بن ربیع شیبانی» می گوید: در اهواز با شخص بت پرستی مناظره کردم. برخی از سخنان او در من تأثیر گذاشت. هنگامی که به سامراء رسیدم، با امام عسکری(ع) مواجه شدم، حضرت به من فرمودند: «أَحَدٌ أَحَدٌ فَوَحِّدْهُ؛ خدا یکی است، پس او را یگانه بدان!» من مدهوشانه افتادم؛ (آن حضرت چنان درس توحید به من داد که من مدهوش شدم).
۴. بی احترامی به سادات
علامه مجلسی(ره) می گوید: روزی حسین بن حسن از نوادگان امام صادق(ع). بود که به صورت آشکار شراب می خورد، برای درخواست و نیازی که داشت، به در خانۀ احمد بن اسحاق اشعری[۳] می رود؛ ولی احمد او را رد می کند. حسین با ناراحتی به خانه برگشت. احمد بن اسحاق برای حج ابتدا به سامراء رفت و به محضر امام عسکری(ع) شرفیاب شد؛ ولی حضرت او را نپذیرفتند. احمد به شدت گریست. وقتی حضرت او را پذیرفت، عرض کرد: چه چیزی مرا از حضور شما محروم نمود، در حالی که من از شیعیان شما هستم؟ حضرت فرمودند: «لِأَنَّک طَرَدْتَ ابْنَ عَمِّنَا عَنْ بَابِک؛ چون تو پسرعمویم را از در منزلت راندی.» احمد گفت: به سبب شرابخواری او را رد کردم. امام فرمودند: «صَدَقْتَ وَ لَکنْ لَابُدَّ عَنْ إِکرَامِهِمْ وَ احْتِرَامِهِمْ عَلَی کلِّ حَالٍ وَ أَنْ لَا تُحَقِّرَهُمْ وَ لَا تسْتَهِینَ بهِمْ لِانْتِسَابِهِمْ إِلَینَا؛ راست می گویی؛ ولی در هر شرایطی باید به سبب انتسابش به ما، او را اکرام کرده و احترامش را حفظ می نمودی و او را تحقیر نمی کردی.»
احمد بن اسحاق هنگامی که به قم بازگشت، بزرگان و از جمله حسین بن حسن را دعوت کرد. هنگامی که او را دید، به سمتش رفت و او را در بالای مجلس جای داد. حسین بن حسن تعجب کرد و علت رفتارش را پرسید. احمد ماجرا را بیان کرد. حسین با شنیدن سخنان احمد (که نشانگر لطف و رحمت امام(ع) با او بود)، از اعمال زشت خود پشیمان شد و بعد از مراجعت به خانه، شرابهایش را نابود کرد و از خوبان روزگار شد و ملازمت مساجد را اختیار نمود و بیش تر اوقات خود را در مسجد به سر می برد تا وقتی که از دنیا رفت و نزدیک قبر حضرت فاطمه معصومه(ع) دفن گردید.
۵. بندگان مقرب الهی
«ادریس بن زیاد» می گوید: من از جمله افرادی بودم که دربارۀ ائمه(ع) غُلوّ می کردم. روزی برای دیدار با ابومحمد عسکری(ع) روانۀ سامراء شدم. وقتی وارد شهر شدم، از فرط خستگی خود را بر پلّکان حمّامی انداخته و کمی به استراحت پرداختم. در این هنگام خوابم برد. پس از مدتی با صدای چوب دستی ای که در دست امام عسکری(ع) بود و بر در می کوبید، از خوب بیدار شدم و حضرت را شناختم. فوراً برخاسته و در حالی که آن حضرت سوار بر اسب بود و غلامان و پیشکاران اطراف ایشان را گرفته بودند، پا و زانوی مبارکش را بوسه زدم.
اولین سخنی که امام در این ملاقات کوتاه به من فرمودند، این بود: «یا إِدْرِیسُ بَلْ عِبادٌ مُکرَمُونَ لا یسْبِقُونَهُ بالْقَوْلِ وَ همْ بأَمْرِهِ یعْمَلُونَ؛[۴] ای ادریس! بلکه آنان بندگان مقرب خدایند و در گفتار بر او سبقت نمی گیرند و به فرمان وی عمل می کنند.» بعد از شنیدن سخن حضرت، به ایشان عرض کردم: «حَسْبِی یا مَوْلَای وَ إِنَّمَا جِئْتُ أَسأَلُک عنْ هذَا؛ ای مولای من! مرا همین کلام بس است؛ زیرا آمده بودم تا این مسئله را از شما بپرسم.»
ج) برخورد جدی با خطاکاران
گرچه اهل بیت(ع) برای هدایت آمده اند و با رأفت و مهربانی با مردم و مخصوصاً خطاکاران برخورد می کردند؛ ولی در شرایطی تند، جدی و قاطع بودند تا افراد متوجه خطای خود شوند. از جمله:
۱. لعن و نفرین منحرفان
با توجه به شیوع فرقه های انحرافی (مخصوصاً غلات و صوفیان) در زمان امام حسن عسکری(ع)، حضرت در بسیاری از موارد با صراحت، نام افراد منحرف را بازگو کرده، مردم را از پیروی آنها بر حذر می داشتند. همچنین در نامه هایی که به ایشان نوشته می شد، اسامی برخی از چهره های سرشناس فرقه های انحرافی را بیان و آنها را لعن و نفرین می کردند. در این قسمت، نام برخی از افراد منحرف را که موجب رنجش خاطر حضرت شده و مورد غضب و لعنت ایشان قرار گرفتند، بیان می کنیم:
الف. «احمد بن محمد بن مطهر» می گوید: برخی از اصحاب ما به امام حسن عسکری(ع) نامه ای نوشته، از آن حضرت پرسیدند: آیا کسانی را که در مورد امامت موسی بن جعفر (ع) توقف کرده (و جانشینی او را نپذیرفته اند) دوست بدارند، بیزاری می جویید؟ حضرت پاسخ دادند: «لَا تَتَرَحَّمْ عَلَی عَمِّک، لَا رَحِمَ اللَّهُ عَمَّک وَ تَبَرَّأْ مِنْهُ أَنَا إِلَی اللَّهِ مِنْهُمْ بَرِی ءٌ فلَا تتَوَلَّاهُمْ وَ لَا تَعُدْ مَرْضَاهُمْ وَ لَا تَشْهَدْ جَنَائِزَهُمْ وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً. سَوَاءٌ مَنْ جحَدَ إِماماً منَ اللَّهِ أَوْ زَادَ إِمَاماً لَیسَتْ إِمَامَتُهُ مِنَ اللَّهِ أَوْ جَحَدَ أَوْ قَالَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ. إِنَّ جَاحِدَ أَمْرِ آخِرِنَا جاحِدُ أَمرِ أَوَّلِنَا وَ الزَّائِدَ فِینَا کالنَّاقِصِ الْجَاحِدِ أَمْرَنَا؛ به عمویت، ترحم و رأفت نکن. خداوند عمویت را نیامرزد. از او بیزاری بجوی و من در پیشگاه خدا از آنها بیزاری می جویم. آنها را دوست نداشته باش، از بیمارانشان عیادت نکن، در تشییع جنازه هایشان حاضر نشو و هرگز بر جنازه های آنها نماز مگزار؛ خواه امامی را از ناحیۀ خدا انکار کرده باشند، خواه امامی را که امامتش از سوی خدا نیست، بر امامان افزوده باشند، یا قائل به تثلیث (سه خدایی) باشند. کسی که امامتِ آخرین فرد ما را انکار کند، گویا امامت اولین ما را انکار کرده و کسی که تعداد ما را اضافه بداند، مانند کسی است که از تعداد ما کاسته و امامت ما را انکار کرده است.» جالب اینکه سؤال کننده نمی دانست عمویش منحرف شده است و حضرت با این کلام، او را آگاه فرمودند.
ب. «علی بن سلیمان بن رُشید» می گوید: امام حسن عسکری(ع) گنجینه ای از مال داشت که آن را نزد «علی بن راشد» قرار داد و او آن را به «عُرْوَة بن یحیی بغدادی» (معروف به دهقان) تحویل داد. عروه مقداری از آن را برداشت و باقیماندۀ آن را آتش زد. حضرت او را لعنت فرمودند و از او برائت جُستند[۵] و فرمودند: «جلَسْتُ لِرَبی لَیلَتِی هَذِهِ کذَا وَ کذَا جِلْسَةً فَمَا انْفَجَرَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ لَا انْطَفَی ذَلِک النَّارُ حَتَّی قَتَلَ اللَّهُ عدُوَّهُ لَعنَهُ اللَّه؛ در محضر پروردگارم این شب را به مناجات نشستم و تا قبل از اینکه صبح طلوع کند و این آتش خاموش گردد، خدای متعال دشمنش (که لعنت خدا بر او باد) را به هلاکت رساند.»[۶]
ج. «سهل بن زیاد آدمی» می گوید: برخی از اصحاب به امام حسن عسکری(ع) نامه نوشته، سؤال کردند: «علی بن حسَکة» ادعا می کند از دوستان شماست و شما خدای قدیم ازلی هستید و اینکه او واسطه و فرستادۀ شماست و عقیده دارد که نماز و زکات و حج و روزه همگی [برای] معرفت شما و معرفت نبوت کسانی مثل ابن حسکه است، از این رو، او مؤمن کاملی است که دیگر تکلیف نماز و روزه و حج از او برداشته شده است.
حضرت در جواب او نوشتند: «کذَبَ ابْنُ حسَکةَ علَیهِ لَعنَةُ اللَّهِ وَ بِحَسْبِک أَنِّی لَا أَعْرِفُهُ فِی مَوَالِی ، ما لَه لَعنَهُ اللَّهُ!؛ دروغ گفت ابن حسکه و لعنت خدا بر او باد! برای تو همین بس که من او را در میان یاران خود نمی بینم. او را چه شده است؟ خدا او را از رحمت خود دور کند! فَوَ اللَّهِ مَا بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً وَ الْأَنْبِیاءَ قَبْلَهُ إِلَّا بِالْحَنِیفِیةِ وَ الصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ وَ الصِّیامِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایةِ، وَ مَا دَعَا مُحَمَّدٌ(ص) إِلَّا إِلَی اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ، وَ کذَلِک نَحْنُ الْأَوْصِیاءُ مِنْ وُلْدِهِ عبِیدُ اللَّه لَا نُشْرِک بِهِ شَیئاً، إِنْ أَطَعْنَاهُ رَحِمَنَا وَ إِنْ عَصَینَاهُ عَذَّبَنَا؛ سوگند به خدا! خدا محمد(ص) و پیامبران پیش از او را مبعوث نکرد، مگر به دین حنیف و نماز و زکات و روزه و حج و ولایت و محمد(ص) جز به سوی خدای یگانۀ بی شریک دعوت نکرد، و همچنین ما اوصیا از فرزندان او، بندگان خداییم که هیچ چیز را شریک او قرار نمی دهیم. اگر از خدا اطاعت کنیم، به ما رحم می کند، و اگر از او نافرمانی کنیم، کیفرمان می دهد. مَا لَنَا عَلَی اللَّهِ مِنْ حُجَّةٍ بَلِ الْحُجَّةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَینَا وَ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِهِ، أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِمَّنْ یقُولُ ذَلِک وَ أَنْتَفِی إِلَی اللَّهِ مِنْ هَذَا الْقوْلِ، فاهْجُرُوهُمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ أَلْجِئُوهُمْ إِلَی ضیقِ الطرِیقِ! فَإِنْ وَجَدْتَ مِنْ أَحَدٍ مِنْهُمْ خَلْوَةً فَاشْدَخْ رَأْسَهُ بِالصَّخْرِ؛ ما هیچ [عذر و] حجتی بر خدا نداریم و این خدای سبحان است که بر ما و تمام بندگانش حجت دارد. من از هر که آن ادعاها را بکند، بیزارم و از چنان گفتاری تبری می جویم. از آنان - که خدا لعنتشان کند - دوری کنید و در تنگنا قرارشان دهید و چنانچه در خلوت یکی از ایشان را دیدید، با سنگ سرش را بشکنید!»[۷]
ه. «ابی سهل بلخی» می گوید: شخصی به امام عسکری(ع) نامه نوشت و درخواست کرد برای پدر و مادرش دعا کند، در حالی که مادرش، از غالیان بود. حضرت در جواب نامه نوشتند: «رَحِمَ اللَّه وَالِدَک؛ خداوند پدرت را رحمت کند!» و در نقل دیگری آمده: شخص دیگری به امام نامه نوشت و از ایشان خواست برای والدین او دعا کند، در حالی که پدرش، بت پرست بود. حضرت در جواب نامه نوشتند: «رَحِمَ اللَّه وَالِدَتک؛ خداوند مادرت را رحمت کند!»
و. «نصر بن صبّاح» می گوید: امام حسن عسکری(ع)، حسن بن محمد (معروف به ابن بابا)، محمد بن نُصیر نُمیری و فارس به حاتم قزوینی را لعن فرمود.[۸]
۲. برائت و بیزاری از منحرفین
امام در مواردی از دشمنان، منحرفین و خطاکاران اعلام برائت می کردند و آنها را از خود و شیعیان دور می ساختند و به صراحت، هرگونه ارتباط با آنها را انکار می کردند که برای نمونه، چند مورد را بیان می کنیم:
الف. شخصی به نام عبیدی می گوید: امام حسن عسکری(ع) در نامه ای به من، نوشتند: «أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنَ الْفِهْرِی وَ الْحَسَنِ بْنِ محَمَّدِ بْنِ بَابَا الْقُمِّی فَابْرَأْ مِنْهُمَا، فَإِنِّی مُحَذِّرُک وَ جَمِیعَ مَوَالِی وَ إِنِّی أَلْعَنُهُمَا عَلَیهِمَا لَعْنَةُ اللَّهِ... یزْعُمُ ابْنُ بَابَا أَنِّی بَعَثْتُهُ نَبِیاً وَ أَنَّهُ بَابٌ عَلَیهِ لَعْنَةُ اللَّهِ، . .. یا مُحَمَّدُ إِنْ قَدَرْتَ أَنْ تَشْدَخَ رَأْسهُ بالْحَجَرِ، فَافْعَلْ! فَإِنَّهُ قَدْ آذَانِی آذَاهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ؛[۹] از فهری و حسن بن محمد (ابن بابای قمی ) برائت می جویم و تو هم از آنها بیزاری بجو! من تو و همۀ شیعیانم را از نزدیک شدن به آنان برحذر می دارم و آنان را - که خداوند لعنتشان کند - لعنت می کنم... ابن پسر پدرش عقیده دارد که من او را فرستاده ام و او واسطۀ بین من و مردم است. خداوند او را لعنت کند... ای محمد! اگر می توانی، سر او را با سنگ بشکن؛ زیرا او مرا اذیت کرد. خداوند او را در دنیا و آخرت اذیت کند!»
ب. شیخ طوسی(ره) می نویسد: در نامه ای که از جانب امام حسن عسکری(ع) به یکی از خواص شیعه[۱۰] صادر شده، آمده است: «نَحْنُ نَبْرَأُ إِلَی اللَّه تعَالَی منِ ابْنِ هِلَالٍ لَا رَحِمَهُ اللَّهُ وَ ممَّنْ لَا یبرَأُ منْهُ؛[۱۱] ما از احمد بن هلال و کسی که از او برائت نمی جوید، به خدای متعال برائت می جوییم و از او بیزاریم.» و در نقل دیگری آمده است: نامه ای از امام حسن عسکری(ع) به «قاسم بن علاء» رسید که در آن نوشته شده بود: «احذَرُوا الصُّوفِی الْمُتَصَنِّعَ. .. لَمْ یزَلْ لَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذَنْبَهُ وَ لَا أَقَالَهُ عَثْرَتَهُ یدَاخِلُ فِی أَمْرِنَا بِلَا إِذْنٍ مِنَّا وَ لَا رِضًی، یسْتَبِدُّ بِرَأْیهِ، فیتَحَامَی منْ دُیوننَا، لَا یمْضِی مِنْ أَمْرِنَا إِلَّا بِمَا یهْوَاهُ وَ یرِیدُ، أَرْدَاهُ اللَّهُ بِذَلِک فِی نارِ جهَنَّمَ، فَصَبَرْنَا عَلَیهِ حَتَّی بَتَرَ اللَّهُ بِدَعْوَتِنَا عُمُرَهُ؛[۱۲] از صوفی فریبکار پرهیز و دوری نما... خداوند گناهان او را نمی آمرزد و لغزش او را پس نمی گیرد. او بدون کسب رضایت و نظر ما، با استبداد رأی، در امور ما دخالت کرده است و مطابق هوسهای نفسانی خود رفتار می کند؛ خداوند اراده کرده که او را به دوزخ بفرستد. ما صبر می کنیم تا خداوند بر اثر نفرین ما، عمر او را کوتاه کند.»
ج. «ابوهاشم جعفری» یکی از یاران امام حسن عسکری(ع) می گوید: با چند نفر در زندان بودم، ناگاه امام را وارد زندان کردند. در این هنگام شخصی که از گروه «جمَحی» و زندانی بود، ادعا می کرد که از علویان است. امام در غیاب او به یارانش که در زندان بودند، فرمودند: «هذَا لَیسَ مِنْکمْ فَاحْذَرُوهُ فَإِنَّ فِی ثِیابِهِ قِصَّةً قَدْ کتَبَهَا إِلَی السُّلْطَانِ یخْبِرُهُ فِیهَا بِمَا تَقُولُونَ فیهِ؛ این مرد جُمَحی از شما نیست، از او برحذر باشید، آنچه را گفته اید در نامه ای نوشته و آن را در میان لباسهایش پنهان کرده است تا آن را به خلیفه برساند». یکی از حاضران لباسهای او را جستجو کرد، همان نامه را یافت که مطالب خطرناکی در مورد زندانیان در آن نوشته شده بود.»
«محمد بن صالح خثعمی» می گوید: از امام عسکری(ع) دربارۀ «صالح الزنج» سؤال کردم. حضرت در پاسخ نوشتند: «صَاحِبُ الزَّنْجِ لَیسَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ؛ صاحب الزنج از ما اهل بیت نیست.»
نتیجه گیری
امام حسن عسکری(ع) با توجه به شرایط خویش که در پادگان نظامی و زیر نظر خلیفه و جاسوسان وی زندگی می کردند، با نوشتن نامه یا جواب نامه های شیعیان، حقایق را بیان کرده، مردم را از وجود فتنه ها و افراد خطاکار آگاه می ساختند و یا با برخوردی مناسب، جلوی خطا و گناه افراد را می گرفتند که همگی اینها بیانگر توجه ویژۀ حضرت به هدایت و سعادت جامعۀ بشری است.
پی نوشت ها:
[۱] مائده /۳.
[۲] یعقوب ابن اسحاق کندی متولد ۱۸۵ق، متوفای ۲۵۶ق، فیلسوف، ریاضیدان، منجم اسلامی و... و اهل عراق است و از خاندان کنده و از دانشمندان سرشناس عصر امام عسکری(ع) بود.
[۳] وکیل امام حسن عسکری(ع) در قم.
[۴] انبیاء / ۲۶-۲۷.
[۵] در نقل دیگر آمده است که حضرت به شیعیان دستور دادند او را لعنت کنند؛ (همان).
[۶] همان.
[۷] رجال الکشی، ص ۵۱۸، ح ۹۹۷.
[۸] رجال الکشی، ص ۵۲۰، ح ۹۹۹.
[۹] همان.
[۱۰] بنا بر نقل رجال کشی، نام این شخص «قاسم بن علاء» است و بنا بر نقل شیخ طوسی (ره) در «الغیبه» نام او «عمری» است. (الغیبة «کتاب الغیبة للحجة»، محمد بن الحسن طوسی، محقق و مصحح: عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، دارالمعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص ۳۵۳؛ رجال الکشی، ص ۵۳۵، ح ۱۰۲۰).
[۱۱] الغیبة، ص ۳۵۳؛ رجال الکشی، همان.
[۱۲] رجال الکشی، همان.
جهاد تبیین در سیره امام حسن عسکری(ع)
جهاد تبیین در سیره امام حسن عسکری(ع) | یکی از سفارشات دین اسلام، علم، دانش و توصیه به آگاهی از حوادث زمان است. امام صادق علیهالسلام در این زمینه فرمودند: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس»؛[1] «كسى كه به اوضاع زمانش، آگاه باشد، اشتباهات بر او هجوم نيارد». بر این اساس بر انسان است که به مسائل زمان خود، آگاهی و دانش داشته باشد و به عبارت دیگر به شنیدهها و گفتهها، اکتفا نکند و دنبال تبیین حق باشد، تا از حوادث مشتبه و روایات غیر واقع، در امان بماند، در این صورت، قدرت تصمیمگیری او نیز به صواب نزدیکتر خواهد بود.
معنای جهاد تبیین
قرآن کریم «تبیین» را ابتدا بر عهده پیامبر صلیاللهعلیهوآله گذاشته است. «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون»؛[2] «و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی و شاید اندیشه کنند!».
بر این اساس میتوان گفت تبیین، یعنی: کنار زدن غبار جهالت، روشن کردن حقیقت، رفع هر گونه ابهام و شبهه از اذهان مردم؛ زیرا دشمن همواره، در صدد شبههپراکنی، ایجاد ابهام، ناکارآمدی اسلام و... بوده و با تبلیغات پیدرپی به دنبال باطل کردن حق و حقیقت است.
هر چند تبیین از ابتدا بر عهده اولیای دین گذاشته شده است؛ ولی از آنجا که همواره مردم در معرض خطر روایتها و برداشتهای انحرافی از دین و اسلام هستند، تبیین نیز وجود دارد، بنابراین، تلاش در امر تبیین و رفع جهالت از اذهان مردم، جهاد تبیین خواهد بود. از سویی جهاد در جایی است که سخن از دشمن باشد. پس جهاد تبیین، روشنگری و رفع ابهام از اذهان مردم، در مقابل هجوم و حملههای دشمنان است.
جهاد تبیین در سیره امام حسن عسکری علیهالسلام
هر چه دوره امامت، به غیبت امام زمان علیهالسلام نزدیکتر میشد، علاوه بر اینکه فشار بنیعباس بر علویان، بیشتر میشد، برداشتها و روایتها از دین و در نتیجه فرقههای انحرافی بیشتری در جامعه شکل میگرفت، به عبارت دیگر، جنگ روایتها، امور را بر مردم مشتبه می کرد. به همین جهت، وظیفه امام عسکری علیهالسلام نیز در امر تبیین، پررنگتر دیده می شود. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
یک. تلاش علمی در دفاع از اسلام و رفع شبهات
امام حسن عسکری علیهالسلام، بارها توسط خلفای عباسی به زندان افتاد؛ علاوه بر اینکه تحت مراقبتهای شدید حکومت نیز قرار داشت، با این حال حضرت از همه توان و از هر فرصتی برای پرورش نیروهای علمی و مذهبی استفاده میکرد. حضرت در این دوران خفقان، شاگردانی را تربیت کرد که تعداد آنها به صد نفر میرسید.[3]
از آنجا که حضرت در تنگنای محاصره شدید بود و از سویی شیعیان در منطقههای مختلف و پراکنده زندگی میکردند، امام عسکری علیهالسلام، با ایجاد سازمان ارتباطی منظمی، با مراکز شیعی، در مناطق مختلف ارتباط بر قرار کرد و پیوند شیعیان را با حوزۀ امامت و نیز ارتباط آنان را با همدیگر برقرار ساخت و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کرد.
با وجود فشار حکومت عباسی و محدودیتها و کنترل پیدرپی، با رهبری زنجیره سری سازمان وکالت، به طور پنهانی، همواره نمایندگانی از سوی امام حسن عسکری علیهالسلام، به نقاط مختلف سفر میکردند و شیعیان را از پیامها و نامههای حضرت آگاه میکردند و حضرت نیز از احوال، مسائل و مشکلات شیعیان مطلع میشدند. [4]
آگاهی بخشی در مسائل روز
حضرت از طریق سازمان وکالت، با تقویت روحیه شیعیان به خصوص بزرگان شیعه، در برابر فشارها و سختیهای جامعه، آنها را برای حمایت از آرمانهای اسلام، آماده میکرد. ایشان با بیان معارف اسلامی، میکوشید صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، تنگناها و تنگدستیها فزونی یابد، تا بتوانند مسئولیت بزرگ اجتماعی، سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند.[5]
آماده کردن شیعیان برای غیبت
در چنین دورانی، معرفی جانشین و امام بعد خود، یکی از دشوارترین کارهای امام عسکری علیهالسلام بود؛ زیرا از یک طرف، فشار عباسیان بر علویان و کنترل شدید آنها، معرفی امام زمان علیهالسلام را با خطرات جدی روبرو میکرد و از طرفی دیگر غیبت امام زمان علیهالسلام در پیش بود و امام عسکری علیهالسلام، باید شیعیان را در امر غیبت قانع میکرد. بر این اساس حضرت با لطافت به معرفی امام زمان علیه السلام پرداخت.[6]
بنابراین ایشان امام زمان علیهالسلام را فقط به شیعیان خاص و بسیار نزدیک خود معرفی میکرد، از طرف دیگر تلاش میکرد ارتباط مستقیم شیعیان با خود را روز به روز محدودتر و کمتر کند،[7] تا علاوه بر اینکه بر شیعیان با امام بعد از خود، آشنا می شدند، به مرور زمان، شیعیان با ارتباط گرفتن با وکلای حضرت، دوره جدیدی را شروع کنند.
بنابراین امام حسن عسکری علیهالسلام در دورانی پر خطر، جهاد تبیین را به بهترین وجه ممکن در زمینههای مختلف از جمله مهدویت شناسی به سرانجام رسانید.
پینوشت:
[1]. کلینی، کافی، مصحح، غفاری، دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق، چاپ چهارم، ج1، ص27.
[2]. سوره نحل، آیه44.
[3]. طوسی، محمدبن حسن، رجال الطوسی، نشر جامعه مدرسین، 1373، ش، چاپ سوم، ص397.
[4]. همان، الغیبة، دارالمعارف الاسلامیه، 1411 ق، چاپ اول، ص354.
[5]. حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، مصحح، غفاری، جامعه مدرسین، 1404 ق، چاپ دوم، ص487؛ ابن بابویه، علی بن حسین، الامامة و التبصره، مدرسه الامام المهدی علیه السلام، 1404 ق، ص21.
[6]. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، موسسه امام صادق علیهالسلام، 1390 ش، ص686.
[7]. رک، همان، ص685.
رژیم موقت| ۱-تقلای بیهوده صهیونیستها برای جعل تاریخ و حضور رسمی در منطقه
کتاب «رژیم موقت مفهوم و پژوهشهای تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تالیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخت است. این کتاب در فصل اول مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیتهای مختلف بینالمللی و صهیونیستی به این موضوع را مورد اشاره قرار داده و در فصلهای بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویسهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه بحرانهای فراروی اسرائیل که منجر به این فروپاشی میشود را برشمرده است.
محور غربی عربی به بهانه های مختلف از جمله برتری توان نظامی یا هژمونی آمریکا و فقدان وجود راهکارهای دائمی برای حل بحران، همچنان به حمایت از رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن آن ادامه میدهد و هرگونه تفکر انقلابی را تفکری غیرمسئولانه و غیر واقعی ارزیابی میکند، این عده تلاش میکنند عدم وجود راهکارهای جایگزین نسبت به سازش با اسرائیل را طرح کرده و موضوع فروپاشی رژیم صهیونیستی را که رژیم موقت و بدون ریشه است را رد کنند.
یکی از فریبکاریهای رژیم صهیونیستی، استفاده از اصطلاحات مختلف برای بیطرف و بیگناه نشان دادن خود در تحولات منطقهای است. اصطلاحاتی که مضامین تاریخی و واقع گرایانه دارد و آمیخته ای از جعل واقعیتهای تاریخی بدون ارائه اسناد و ادله کافی است. رژیم صهیونیستی از این طریق تلاش دارد برخی واقعیتها را نادیده گرفته و آنها را به فراموشی بسپارد و با تکرار این اصطلاحات واقعیتهای دیگری را به خورد افکار عمومی بدهد.
اسرائیلیها برای مقبول نشان دادن رژیم خود در زبان دیپلماتیک خود از واژههایی نظیر دموکراسی، آزادی، امنیت و صلح زیاد استفاده میکنند. این همان ادبیاتی است که در دیپلماسی آمریکا نیز کاربرد فراوان دارد. آنها تلاش دارند خود را رژیمی طبیعی در منطقه جلوه دهند. به همین علت از این اصطلاحات به صورت گسترده در گفتمان خود استفاده میکنند تا اینگونه وانمود کنند که خطراتی که فراروی این رژیم قرار دارد، دیگر کشورهای مجاور آن را نیز تهدید میکند و این خطرات، مشکلات مشترک بین آنها و دیگر ملتهای جهان از آمریکا گرفته تا اروپا و حتی کشورهای عربی است.
صهیونیستها تلاش دارند یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی را ملتی معرفی میکنند که به دنبال دفاع از حق خود در تحقق امنیت و دموکراسی هستند. اسرائیلیها از اصطلاحاتی نظیر احترام متقابل، همکاری، مشارکت و سازش استفاده میکنند تا اینگونه وانمود کنند که دو طرف متنازع در سرزمینهای فلسطین از حقوق مساوی برخوردار هستند.
آنها تلاش دارند ملت خود را صاحب حق و ملتی ستمدیده و درد کشیده نشان دهند. این در حالی است که حتی در میان محافل آمریکایی و اروپایی نیز صداهای زیادی شنیده میشود مبنی بر اینکه اسرائیلیها اشغالگر و متجاوز هستند.
منبع این تلاش برای جداسازی پدیدهها و اصطلاحات مختلف از ریشههای تاریخی و اجتماعی آن است. آنها سعی میکنند برخی واقعیتها را یک عملیات و تحول محض بدون داشتن تاریخ مشخص و روند تاریخی نشان دهند. آنها به این ترتیب مسائل فرعی را اصلی و مسائل اصلی را فرعی جلوه میدهند. یکی از این موارد را میتوان تکرار عبارت پایتخت ابدی اسرائیل در گفتمان صهیونیسم خطاب به افکار عمومی داخلی و خارجی دانست. این عبارت تلاش دارد ریشههای تاریخی عربی این شهر را نادیده بگیرد. آنها در همین رابطه پیش از این عبارت فلسطین سرزمین بدون ملت را مطرح کرده بودند و مدعی بودند که احتمالاً فلسطین همان سرزمین موعودی است که به یهودیان وعده داده شده است. این در حالی است که واقعیتهای تاریخی فلسطین چیز دیگری را نشان میدهد.
به این ترتیب دستگاه تبلیغاتی رژیم صهیونیستی تلاش دارد از اصطلاحات مختلف برای تقویت موجودیت و عادی سازی مناسبات خود با دیگران استفاده کند تا بتواند مشروعیت و بقای رژیم خود را تثبیت نماید. یکی از همین اصطلاحات که توسط دستگاه رسانهای رژیم صهیونیستی مطرح شده، اصطلاح عادیسازی است که اینگونه وانمود میکند که تحریم اسرائیل یک اقدام غیرعادی است و از طریق عادیسازی باید تلاش برای قرار کردن این فعالیتها در روند عادی خود شکل بگیرد.
رژیم صهیونیستی همچنین در این عرصه تلاش دارد خود را رژیمی عادی معرفی کند. این در حالی است که بنا بر مولفههای مختلف تاریخی و ژئوپلتیک میتوان گفت این رژیم، رژیمی موقت است که فروپاشیده خواهد شد.
رژیم موقت
اصطلاح رژیم موقت قدرت تفسیری بالایی در زمینه مفهومی دارد که میتواند تاثیرات خود را بر درک و فهم عربی و صهیونیستی به جای بگذارد. این اصطلاح از یک طرف نشان دهنده حتمی بودن فروپاشی رژیم صهیونیستی در گفتمان عربی است که همانطور که در مقدمه نیز گفته شد تئوریها و نظریات مفهومی آن مطرح شده و از سوی دیگر یکی از ابزارهای تاثیرگذار در جنگ روانی در برابر دشمن صهیونیستی است. این اصطلاح ابزاری در رابطه با جنگ روانی است که نشان دهنده نگرانیهای روز افزون سرکردگان رژیم صهیونیستی و نخبگان این رژیم در مذاکرات دائمی صورت گرفته در چارچوب محافل سیاسی و فکری عبری زبان در خصوص احتمال فروپاشی اسرائیل است.
قطعیت فروپاشی رژیم صهیونیستی
در سالهای پیش از 1948 که سال نکبت در فلسطین به شمار میرود، بسیاری از مناقشات در محافل سیاسی و نظامی آمریکا در خصوص ارزش تاسیس اسرائیل برای آمریکا مطرح میشد. شاید بتوان گفت مهمترین این مناقشات گفتگوهایی بود که بین هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا و مارشال رئیس ستاد ارتش آمریکا به وقوع پیوست که زمینه را برای حمله اروپا مهیا کرد. صاحب طرح مارشال که بازسازی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم را بر عهده داشت، بر مجموعهای از ملاحظات برای تاسیس رژیم صهیونیستی اعتقاد داشت که عبارتند از:
حمایت از کابینه منطقهای اسرائیل در خاورمیانه در درجه اول بر امنیت و منافع ایالات متحده تأثیرگذار خواهد بود.
به رسمیت شناختن یک دولت یهودی باعث تحریک کشورهای عربی خواهد شد.
اعتراف به یهودیت اسرائیل باعث پیچیدگیهای روز افزون و مشکلات گسترده در برابر سازمان ملل و افکار عمومی دنیا خواهد بود.
تامین منافع با خشونت باعث از بین رفتن روند سازش خواهد بود.
منافع یهود ایجاب می کند که رژیم اسرائیل به صورت قانونی به رسمیت شناخته شود.
به این ترتیب مارشال نه تنها مخالف مواضع آمریکا در تایید تجزیه فلسطین بود، بلکه به شدت پیشنهاد میکرد که آمریکا دولت اسرائیل را به رسمیت نشناسد. وی پیشبینی میکرد که کابینه یهودی در آینده دردسر بزرگی برای سیاست آمریکا خواهد بود، چرا که شاخصهای متعددی نشان دهنده عناد شدید اسرائیلیها در درگیری با فلسطینیان بود، شاخصهایی که امروز نیز به قوت خود باقی است و باعث تضعیف و شکست موقعیت و نقش آمریکا در منطقه شده است.
در همین رابطه مجله فارین پالیسی در سال 2010 در مقالهای که به قلم مارک بری نوشته شده بود، تاکید کرد که بایدن در زمان انتقال محتوای گزارش مولین - پترائوس در سال 2010 به نتانیاهو گفت: شرایط برای ما خطرناک شده است و کارهایی که تو اینجا انجام میدهی، امنیت نیروهای مبارز ما در عراق و افغانستان و پاکستان را تهدید میکند. این مسائل ما را تهدید میکند و امنیت ملی ما را به خطر میاندازد.
استفین والت ستون نویس مجله فارین پالیسی و استاد روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد در مقالهای در پی عملیات اخیر سیف القدس نوشت که زمان پایان دادن به مناسبات ویژه با اسرائیل فرارسیده است. والت در این مقاله تاکید کرد که ایالات متحده در ارزش اسرائیل به عنوان یک دستاورد استراتژیک برای خود بزرگنمایی میکند و حمایت بی قید و شرط از اسرائیل تاکنون مشکلات زیادی را برای واشنگتن ایجاد کرده که قادر به حل آن نیست و هزینههای این مناسبات ویژه همچنان رو به افزایش است. هزینه هایی که سیاسی بوده و اقتصادی نیست.
والت میافزاید که هنگامی که در این جنگ ایالات متحده به تنهایی سه بار با استفاده از حق وتو مانع قطعنامه شورای امنیت برای آتشبس شد و بارها و بارها بر حق اسرائیل در دفاع از خود تاکید کرده و تسلیحات بیشتری به ارزش 735 میلیون دلار برای کمک به اسرائیل فرستاد. لذا هنگامی که واشنگتن تنها به صورت لفظی از حقوق فلسطینیان در زندگی با امنیت و آزادی همراه با حمایت از مراحل تشکیل دو دولت صحبت کرد، همه می دانستند که این ادعاها، توخالی و منافقانه است.
به نوشته والت هزینه دائمی دیگری که این مناسبات ویژه برای آمریکا دارد، تحت تأثیر بودن غیر متوازن و خارج از چارچوب سیاست خارجی در برابر اسرائیل است. بایدن و بلینکن و جک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا اعتقاد دارند که رفتارهای اسرائیل مشکلاتی فراتر از حد نگرانی برای آمریکا فراهم کرده است. با این وجود آمریکا همچنان درگیر بحرانهایی است که خودش برای خود تراشیده و اولویت و وقت خود را همزمان با تغییر فضای بینالمللی و بحران چین و کرونا و خروج نیروها از افغانستان و بهبود شرایط اقتصادی و مجموعه مشکلات دیگر به این رژیم داده است. این نویسنده تاکید میکند اگر مناسبات آمریکا با اسرائیل طبیعی بود، تلآویو توجهی در حد و اندازه خود و نه بسیار بیشتر از خود از سوی آمریکا دریافت میکرد.
اتفاقات اخیر جنگ ترکیبی بود نه صرفا اغتشاش خیابانی/ملت دشمن را واقعاً ناکام کرد
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در آستانه 13 آبان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی در دیدار پرشور صدها تن از دانشآموزان، 13 آبان را تجسم شرارتهای آمریکا و آسیبپذیری و امکان مغلوب شدن آن خواندند و با اشاره به دروغ وقیحانه و بیشرمانه آمریکاییها در ابراز دلسوزی برای ملت ایران گفتند: در جنگ ترکیبی چند هفته اخیر، آمریکا، رژیم صهیونیستی، بعضی از قدرتهای موذی اروپا و برخی گروهکها همه امکانات خود را برای ضربه زدن به ملت ایران به میدان آوردند اما ملت به دهن بدخواهان زد و آنها را ناکام گذاشت.
رهبر انقلاب سیزدهم آبان را روزی تاریخی و تجربهآموز خواندند و گفتند: آمریکاییها و گرایش آمریکایی از این روز مهم و تجمعات همدلانه و وحدتبخش آن، خشمگین و اعصابشان خُرد میشود چرا که این روز هم تجسم شرارتهای آمریکا است و هم تجسم و اثبات آسیبپذیری و امکان مغلوب شدن آمریکا.
ایشان در مروری بر حوادث تاریخی 13 آبان به سخنرانی افشاگرانه و تبعید امام خمینی در 13 آبان 43 اشاره کردند و افزودند: امام قانون «مصونیت چند ده هزار آمریکایی مستقر در ایران از تبعات قضایی جرم و جنایت» را که بهدستور محمدرضا پهلوی در مجلسِ آن روز تصویب شد، تحمل نکرد و به همین علت تبعید شد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به کشتار تعدادی از دانشآموزان مقابل دانشگاه تهران در 13 آبان 1357 و هجوم دانشجویان به سفارت آمریکا در 13 آبان 58 گفتند: در آن هجوم اسناد فراوانی از خیانتها، دخالتها و غارت منابع ایران بهدست دولت آمریکا در رژیم ستمشاهی و نیز توطئههای مختلف آنها علیه انقلاب اسلامی به دست آمد که با وجود تأکید بر گنجانده شدن مضامین آنها در کتابهای درسی، متأسفانه این کار انجام نشده است.
رهبر انقلاب اصرار آمریکاییها بر «آغاز چالش میان ملت ایران و آمریکا بهواسطه هجوم به لانه جاسوسی» را دروغی بزرگ برشمردند و افزودند: این چالش در 28 مرداد 1332 و هنگامی آغاز شد که آمریکا بهکمک انگلیس، حکومت ملی مصدق را با کودتایی ننگین سرنگون کرد.
ایشان دکتر مصدق را فردی خوشبین و دارای اعتماد به آمریکا خواندند و گفتند: او نه حجتالاسلام بود نه ادعای اسلامخواهی داشت فقط جرمش این بود که میگفت نفت ایران باید دست ملت ایران باشد نه انگلیسیها، اما آمریکاییها بهخاطر منافعشان حتی این فرد را هم تحمل نکردند و بر خلاف انتظارِ مصدق برای کمک آمریکا، از پشت به او خنجر زدند و با خرج کردن پول و کمک برخی خائنین و اراذل و اوباش سرنگونش کردند.
حضرت آیتالله خامنهای سخنان این روزهای سیاستمداران آمریکایی را درباره طرفداری از ملت ایران، اوج بیشرمی و ریاکاری خواندند و با طرح یک پرسش خطاب به آنها گفتند: آیا کاری علیه ملت ایران هست که شما در این 4 دهه توانایی انجام آن را داشتهاید اما انجام نداده باشید؟ اگر هم کاری مثل جنگ مستقیم نظامی انجام ندادهاید، یا نمیتوانستید و یا از جوانان ایرانی ترسیدهاید.
رهبر انقلاب در مرور جنایات و توطئههای آمریکا بعد از پیروزی انقلاب، به حمایت واشنگتن از گروههای تجزیهطلب در اوایل انقلاب، کودتای پایگاه شهید نوژه همدان، حمایت از تروریسم کور منافقین که منجر به هزاران شهید در گوشه و کنار کشور شد، حمایت همهجانبه از صدام وحشی در جنگ تحمیلی، حمله موشکی و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در آسمان خلیج فارس و شهادت حدود 300 نفر، بیحیایی در تجلیل از ژنرالِ فرمانده ناوی که به این هواپیمای مسافربری شلیک کرد، تحریم ملت ایران از سال اول پیروزی انقلاب، اعمال شدیدترین تحریمهای تاریخ در سالهای اخیر و حمایت از آشوب و فتنه در ایران اشاره کردند و گفتند: در سال 88 و در حالی که اوباما قبلش برای ما نامه دوستی نوشته بود، آمریکاییها بهصراحت از فتنه اعلام حمایت کردند تا شاید بتوانند از این طریق جمهوری اسلامی را از بین ببرند.
حضرت آیتالله خامنهای به شهادت رساندن سردار و قهرمان ملی ایرانیان و قهرمان منطقه حاج قاسم سلیمانی و افتخار کردن به این جنایت را از دیگر توطئهها و پلیدیهای آمریکا برشمردند و خطاب به آنها گفتند: شما از قاتلان دانشمندان هستهای ما یعنی صهیونیستها اعلام حمایت کردید و با حبس میلیاردها دلار از اموال ملت ایران در آمریکا و دیگر کشورها، ملت ایران را از استفاده از داراییهای خود برای کاهش مشکلات محروم کردهاید.
ایشان افزودند: در بیشتر حوادث ضدایرانی نیز ردپای شما معلوم است آن وقت با وقاحت تمام، دروغ محض میگویید و ادعا میکنید "دلسوز ملت ایران هستیم"؟ البته بهکوری چشم شما ملت ایران بسیاری از این دشمنیها را خنثی کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: البته برخی حوادث را ما هرگز فراموش نکرده و نمیکنیم و درباره شهادت سلیمانی پای حرفی که زدهایم ایستادهایم و در وقت خودش به آن عمل خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، آمریکای امروز را همان آمریکای دیروز و آمریکای 28 مرداد و آمریکای حامی صدام دانستند و گفتند: البته شیوه اعمال دشمنی آنها با گذشته دارای تفاوتهایی است و پیچیدهتر شده است ولی ما به جوانان و دستاندرکاران خود اعتماد داریم و میدانیم که میتوانند بر این شیوههای پیچیده فائق بیایند و باید کاملاً هوشیار بود.
ایشان یکی دیگر از تفاوتهای آمریکای دیروز و آمریکای امروز را، اتفاق نظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی دنیا مبنی بر روند رو به افول آمریکا دانستند و افزودند: نشانههای این افول آشکار را میتوان در مشکلات بیسابقه داخلی آمریکا در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی تا اختلافات و دودستگیهای خونین داخلیِ آمریکا مشاهده کرد.
رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از نشانههای افول آمریکا را خطای محاسباتی آمریکا در مسائل دنیا برشمردند و گفتند: یک نمونه از این خطای محاسباتی، حمله 20 سال قبل آمریکا به افغانستان برای ریشهکنی طالبان است که با جنایات و کشتار فراوانی همراه بود اما بعد از 20 سال بهدلیل بدفهمی مسائل، مجبور به خروج از افغانستان شدند و این کشور را تقدیم طالبان کردند.
حضرت آیتالله خامنهای حمله به عراق و ناکامی در رسیدن به اهداف مورد نظر را نمونه دیگری از خطای محاسباتی آمریکاییها خواندند و افزودند: آمریکاییها از ابتدا بهدنبال گماردن افراد آمریکایی و یا وابستگان به خود بودند و شرایط کنونی عراق و حضور سیاستمداران عراقی در رأس کار با انتخابات هیچگاه مورد نظر آنها نبود اما در اینجا هم شکست خوردند.
ایشان شکست آمریکا در سوریه و در لبنان بهویژه در قضیه اخیر تعیین خطوط گازی را نمونههای دیگری از ناکامی بهدلیل خطای محاسباتی برشمردند و خاطرنشان کردند: یکی دیگر از نشانههای انحطاط آمریکا، رأی مردم به افرادی همچون رئیس جمهور فعلی و رئیس جمهور قبلی است. در دوره قبل رئیسجمهوری همچون ترامپ انتخاب شد که همه او را دیوانه میدانستند و در دوره فعلی نیز رئیسجمهوری بر سر کار میآید که همه، وضعیت او را میدانند.
رهبر انقلاب اسلامی این موارد را دلیل انحطاط یک تمدن دانستند و با تأکید بر اینکه بسیاری از قدرتهای غربی از این جهات شبیه آمریکا هستند، گفتند: انحطاط اخلاقی و پستی و جنایت از این بالاتر که غربیها در رسانههای خود آموزش تخریب و اغتشاش و آموزش ساخت بطریهای آتشزا و بمب دستی میدهند؟
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به نقش آشکار آمریکا در اغتشاشات چند هفته اخیر در کشور، افزودند: اطلاعیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره اغتشاشها حاوی اطلاعات و کشفیات مهمی بود و نشان میدهد دشمن برای تهران و شهرهای بزرگ و کوچک برنامهریزی کرده بود و طراحی داشت.
ایشان حضور برخی نوجوانان و جوانان در کف میدان را ظاهر قضیه دانستند و خاطرنشان کردند: اینها بچههای خودمان هستند و ما با اینها بحثی نداریم چون بهدلیل برخی هیجانها و احساسات و برخی بیدقتیها در مسائل وارد میدان شدند، اما مهم صحنهگردانان اصلی هستند که با نقشه و برنامه وارد شدند.
رهبر انقلاب اسلامی، مسئولین بخشهای مختلف بهویژه مسئولین سیاسی و اقتصادی و آحاد مردم و بهخصوص جوانان را به توجه ویژه و هوشیاری در قبال صحنهگردانان اصلی و طراحیها و برنامههای آنها فراخواندند و گفتند: البته دستگاههای اطلاعاتی به این موضوع توجه دارند و هوشیار هستند. طرح و برنامه هم این است که شاید بتوانند کاری کنند تا عقیده ملت ایران همانند عقیده سران انگلیس و آمریکا شود و ملت را همراه خود کنند اما ملت ایران واقعاً بر دهان آنها زد و از این پس هم خواهد زد.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: کسانی هم بودند که با طراحی و نقشه وارد میدان شدند و با دستگاههای خارجی مرتبط بودند و مرتکب جنایت شدند این موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه ویژه شود.
ایشان قضیه شاهچراغ و کشتار مردم و کودکان را جنایتی بزرگ خواندند و گفتند: پسربچههای دانشآموزی که در این حادثه به شهادت رسیدند چه گناهی کرده بودند؟ پسربچهای که در این جنایت، پدر و مادر و برادر خود را از دست داد و دچار چنین غم بزرگی شد، چه گناهی کرده است؟ آن طلبه جوان و متدین و حزباللهی، آرمان عزیز که در تهران زیر شکنجه به شهادت رسید و پیکر او را در خیابان رها کردند، چه گناهی کرده بود؟
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: افرادی که این جنایتها را انجام میدهند چهکسانی هستند و از کجا دستور میگیرند؟ البته اینها قطعاً بچهها و جوانهای ما نیستند، باید عاملان این جنایتها شناسایی شوند و هر کسی که ثابت شود در این جنایتها همکاری داشته است، بدون تردید مجازات خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سکوت مدعیان حقوق بشر در قبال این جنایات، خاطرنشان کردند: چرا این مدعیان حادثه شیراز را محکوم نکردند و چرا یک قضیه خلاف واقع و دروغ را هزاران بار در سکوهای خود در اینترنت تکرار میکنند، اما نام «آرشام» را ممنوع میکنند؟ آیا این مدعیان واقعاً طرفدار حقوق بشر هستند؟
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه نوجوانان و جوانان را خطاب قرار دادند و گفتند: نوجوان و جوان امروز بر خلاف نوجوان و جوان قدیم یک عنصر بالغ و عاقل و خردمند و صاحب فکر و تحلیل است و این بهبرکت انقلاب اسلامی بهوجود آمده است زیرا قبل از انقلاب جوانان آنقدر سرگرم مسائل بیهوده و شهوترانی بودند که امکان توجه به مسائل اصلی کشور وجود نداشت.
ایشان تأکید کردند: این حقیقت یعنی ذهن فعال نوجوان و جوان امروزی و صاحب تحلیل و فکر بودنِ او را دشمن هم متوجه است و برای مقابله با آن از طریق تولید و تکرار حجم عظیم محتوای دروغ در شبکههای مجازی اقدام میکند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به انبوه محتواهای دروغ، تهمت و سخنان انحرافی که برای ذهن فعال جوانان تهیه میشود، گفتند: تأکید مکرر و چندینباره بر جهاد تبیین به همین علت است و قبل از اینکه دشمن محتوای دروغ و انحرافی تولید کند باید محتواهای حقیقی و صحیح در داخل تولید شود.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: به مسئولین رسانهها و امور ارتباطات میگویم که در زمینه تولید محتوا و جهاد تبیین و برنامهریزی برای آن احساس مسئولیت کنید و درک کنید که چرا دشمن بر روی برخی کلمات و اسامی حساس است و جلوی آنها را میگیرد.
رهبر انقلاب، جوانان را به احساس مسئولیت در مقابل بمباران پرحجم و پرتکرار ذهن جوان ایرانی با مطالب دروغ، فراخواندند و گفتند: در مقابل این برنامهی دشمن احساس مسئولیت کنید و برای تشخیص حقیقت و حرف درست از دروغ تلاش کنید.
ایشان افزودند: افرادی را هم که معاند نیستند اما بر اثر غفلت یا بدفهمی و شنیدن مطالب نادرست در رسانهها با دشمن همصدایی میکنند، بدون دعوا کردن، و با نوشتن و پیام دادن و استدلال، مراقبت و ارشاد کنید.
ایشان اتفاقات چند هفته اخیر را «جنگی ترکیبی» و نه صرفاً اغتشاشات خیابانی دانستند و خاطرنشان کردند: دشمن یعنی آمریکا، رژیم صهیونیستی، بعضی از قدرتهای موذی و خبیث اروپایی و برخی از گروهکها با همه امکانات به میدان آمدند و با استفاده از دستگاههای اطلاعاتی، رسانهای و ظرفیت فضای مجازی، و بهرهگیری از تجربیات گذشته در ایران و بعضی از کشورهای دیگر تلاش کردند به ملت ضربه بزنند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته ملت بهمعنی واقعی در دهان بدخواهان زد و آنها را ناکام کرد.
رهبر انقلاب با اشاره به نشانههای تغییر در نظم جهانی و روند حاکم شدن نظمی جدید در دنیا، جوانان را به شناخت نقش و جایگاه ایران و ایرانیان در نظم جهانی آینده جدید توصیه کردند و گفتند: ابعاد نظم جدید و چگونگی آن دقیقاً معلوم نیست اما خطوط اساسی آن قابل ترسیم است.
ایشان اولین خط اساسی از نظم جدید را «انزوای آمریکا» دانستند و افزودند: برخلاف گذشته که آمریکاییها خود را تنها قدرت مسلط دنیا میخواندند، در نظم جدید، آمریکا جایگاه مهمی ندارد و منزوی است و ناچار خواهد شد دست و پایش را از نقاط مختلف جهان جمع کند.
ایشان در واکنش به شعار مرگ بر آمریکای دانشآموزان، خاطرنشان کردند: بعضیها میگویند این شعار را نگویید زیرا باعث برانگیختن دشمنی آمریکاییها میشود، در حالی که آمریکاییها دشمنی با ملت ایران را در روز 28 مرداد 1332 و در حالی آغاز کردند که آن زمان هیچکس در ایران مرگ بر آمریکا نمیگفت، البته پس از آن ضربه، دانشجویان در 16 آذر همان سال در دانشگاه تهران مرگ بر آمریکا گفتند و این شعار، یادگار 16 آذر است.
خطوط اساسی دوم و سوم از نظم جدید جهانی که رهبر انقلاب به آنها اشاره کردند «انتقال قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی از غرب به آسیا» و «گسترش منطق و جبهه مقاومت» بود.
ایشان مبتکر گسترش فکر و جبهه مقاومت در مقابل زورگوییِ قدرتهای سلطهگر را جمهوری اسلامی ایران خواندند و گفتند: اولین کسی که گفت «نه شرقی، نه غربی» امام بزرگوار ما بود و این روحیه و حرف محکم امروز بهقدری رواج یافته که در منطقه ما خیلیها با اعتقاد و عمل به منطق مقاومت، از آن نتیجه میگیرند، همچون نتیجه و بهره اخیری که لبنانیها بهبرکت حزبالله در قضیه خطوط گازی گرفتند.
حضرت آیتالله خامنهای با طرح این سؤال که «در دنیای جدید ایران چهکاره و در چه جایگاهی است؟» جوانان را به فکر کردن درباره این سؤال و آمادهسازی خود برای دنیای جدید فراخواندند و گفتند: ایران عزیز بهعلت برخورداری از خصوصیات برجستهای همچون «نیروی انسانی باهوش و بااستعداد»، «منابع طبیعی متنوع و فراوان»، «موقعیت جغرافیایی حساس و ممتاز» و از همه مهمتر «منطق والای حکومتی و تمدنی» میتواند جایگاه برجستهای در نظم جدید داشته باشد.
رهبر انقلاب استفاده از مزیت جغرافیایی بینظیر ایران و تبدیل شدن به معبر ترانزیتی بسیار پیشرفته و خوب را در گروی گسترش خطوط ریلی دانستند و افزودند: با وجود تأکیدهای مکرر در این زمینه، در دولتهای مختلف بهجز در مقطع بعد از رحلت امام بزرگوار که کارهایی انجام شد، کوتاهی شده است، البته در این دولت قصد دارند کارهایی انجام بدهند.
ایشان امتیاز مهم جمهوری اسلامی و منطق حکومتی و تمدنی آن را جمع بین حضور و آراء مردم با معارف الهی خواندند و گفتند: این کار، آسان نیست اما جمهوری اسلامی موفق به انجام آن شد البته نقصهایی وجود دارد که از آنها آگاه هستیم اما این حرف و منطق، در دنیا جدید است.
ایشان با اشاره به اینکه ثمره هوش و استعداد جوانان دهه 60 و 70 مقابل چشم همگان است، گفتند: در آینده برکات شما دهه هشتادیها و متولدان دهه 90 را نیز همه خواهند دید.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان در جمع پرشور صدها دانشآموز در نکته مهمی گفتند: همه مسئولان و آحاد مردم باید مراقب باشیم که پیامی که با هر حرکت و هر کار و سخن خود به خارج از کشور میفرستیم چیست.
رهبر انقلاب تأکید کردند: ملت و جوانان و مسئولان کشور باید «قدرت مقاومت و عزم راسخ خود را برای ایستادگی در مقابل زورگویان» به همه دنیا و بهخصوص دشمنان منتقل کنند.
ایشان افزودند: دولتمردان هم در این زمینه وظایف سنگینی دارند و باید کوتاهیهای گذشته تکرار نشود و دستگاههای مختلف از جمله وزارتخانههای آموزش و پرورش، علوم، بهداشت، ارشاد، وزارتخانههای اقتصادی، معاونت علمی ریاستجمهوری به وظایف خود با جدیت عمل کنند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: اطمینان داشته باشیم اگر هر کسی در هر جا که مشغول کار یا مسئولیت است، وظایفش را بشناسد و به آن عمل کند، تمام مشکلات حل میشود و کشور و ملت به آرزوی نهایی خود خواهند رسید.
رشید در نشست سران عرب: عراق همچنان از حق ملت فلسطین در تشکیل کشور در تمام خاک سرزمینش حمایت میکند
عبداللطیف رشید رئیس جمهور عراق امروز در سخنانی در نشست سران عرب در الجزایر تصریح کرد: عراق همچنان به موضع خود در حمایت حق ملت فلسطین در تشکیل کشور مستقل خود در تمام خاک سرزمینش به پایتختی قدس پایبند است.
وی خاطر نشان کرد : بر حمایت عراق از برادران خود در لبنان برای پشت سر گذاشتن بحران سیاسی و اقتصادی تاکید می کنیم.
رشید در ادامه گفت : از تکمیل مذاکرات سیاسی میان طرف های مختلف در سوریه حمایت و بر وحدت و یکپارچگی ارضی و حاکمیت این کشور تاکید می کنیم.
رشید درباره یمن هم اظهار داشت : خواهان حل سیاسی در یمن که منجر به پایان جنگ شود و نیز حل سیاسی در سودان هستیم.
وی در ادامه خطاب به مقامات کشورهای عربی شرکت کننده در نشست الجزایر گفت : انتظار داریم که تلاشهای دولت عراق با پاسخ مثبت برادران عرب خود روبرو شود.
رشید خاطر نشان کرد: عراق پس از بیرون راندن تروریسم تمایل دارد منبع ثبات در منطقه باشد، بغداد میزبانی چندین نشست منطقه ای را برعهده داشته است.