emamian

emamian

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر یکشنبه اول فروردین ۱۴۰۰ به مناسبت فرارسیدن سال نو به ‌صورت زنده و مستقیم با ملت شریف ایران سخن گفتند که مانند همیشه بخش‌هایی از اظهارات ایشان مورد توجه رسانه‌های جهان قرار گرفت.

 

تارنمای شبکه خبری بلومبرگ

 

تارنمای شبکه خبری بلومبرگ با اشاره به این بخش از سخنان حضرت آیت الله خامنه‌ای در مورد اینکه ایران هیچ عجله‌ای نسبت به راه حل پیشنهادی در مورد برجام ندارد، نوشت: رهبر ایران به آمریکا هشدار داد که سیاست فعلی این کشور در مورد جمهوری اسلامی محکوم به شکست است مگر اینکه تحریم ها به صورت مؤثر و کامل برداشته شود.

 

این شبکه خبری آمریکایی به نقل از مقام معظم رهبری ادامه داد: ما نباید فرصت ها را بسوزانیم اما عجله هم نباید کنیم؛ صبر زیادی داریم و به کار خودمان ادامه خواهیم داد؛ اگر آنها سیاست دلخواهمان را پذیرفتند و اعمال کردند همه چیز درست خواهد شد وگرنه به همین شکلی که هست باقی خواهد ماند و هیچ اشکالی هم ندارد.

 

خبرگزاری فرانسه

 

خبرگزاری فرانسه نیز با توجه ویژه به اظهارات رهبر معظم انقلاب در مورد لغو تحریم ها گزارش داد: آیت الله خامنه‌ای با اشاره به برجام اعلام کرد که سیاست کشور نسبت به تعامل با طرف‌های برجام و خود برجام مشخص است؛ مسأله مزبور مستلزم این است که آمریکایی‌ها باید تحریم‌ها را لغو کنند و آنگاه ما راستی آزمایی خواهیم کرد و در صورت لغو واقعی تحریم‌ها ما به تعهدات برجامی بازخواهیم گشت.

 

شبکه خبری العربیه

 

شبکه خبری العربیه نیز در واکنش به سخنان رهبر معظم انقلاب نوشت: آیت الله خامنه‌ای گفت که اگر توافق هسته‌ای قرار باشد تغییر کند، این تغییرات باید به نفع ایران باشد. این شبکه سعودی با اشاره به بخشی از اظهارات مقام معظم رهبری در مورد سعی آمریکا و اسرائیل در تضعیف انتخابات ریاست جمهوری ایران، به نقل از ایشان اضافه کرد: آنها برگزار کنندگان را متهم به مهندسی انتخابات می‌کنند یا مردم را از مشارکت با گفتن اینکه انتخابات هیچ تفاوتی در زندگی آنها ندارد، دلسرد می‌کنند.

 

خبرگزاری رویترز

 

خبرگزاری رویترز نوشت: آیت الله خامنه‌ای، رهبر ایران گفت که ایران به قول آمریکایی‌ها در خصوص برداشته شدن تحریم‌ها اعتماد ندارد و تهران تنها در صورت برداشته شدن تحریم‌ها، به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ باز خواهد گشت.

 

رویترز همچنین از قول رهبر انقلاب نوشت: ما در زمان اوباما به آمریکا اعتماد کردیم و به تعهدات خود پایبند بودیم. اما آنها چنین نکردند. آمریکایی‌ها تنها روی کاغذ نوشتند که تحریم‌ها برداشته خواهند شد اما در عمل تحریم‌ها را بر نداشتند.

 

خبرگزاری اسپوتنیک

 

خبرگزاری اسپوتنیک روسیه نیز در خصوص فرمایشات مقام معظم رهبری نوشت: ایران عجله‌ای برای بازگشت به برجام ندارد، ابتدا آمریکا باید تحریم‌ها را بردارد. خبرگزاری اسپوتنیک روسیه به بخش‌هایی از سخنان رهبر معظم انقلاب استناد کرده و از قول ایشان نوشت: ایران عجله‌ای برای بازگشت به توافق آن هم در شرایطی که سایر امضاکنندگان توافق به تعهدات خود بازنگردند، ندارد.

 

شبکه تلویزیونی راشا تودی

 

شبکه تلویزیونی راشا تودی هم در خبری فوری ضمن پوشش فرمایشات مقام معظم رهبری نوشت: آیت الله خامنه‌ای به دولت جدید آمریکا به ریاست جو بایدن نسبت به ادامه سیاست فشار علیه ایران هشدار داد و بر ضرورت رفع تمامی تحریم‌های آمریکا علیه ایران تأکید کرد.

 

شبکه تلویزیونی الجزیره قطر

 

شبکه تلویزیونی الجزیره قطر بخش‌هایی از سخنان مقام معظم رهبری را منتشر کرده و نوشت: تداوم سیاست کنونی آمریکا علیه ایران به تقویت ایران منجر خواهد شد و هرگز باعث ضعف ما نخواهد شد. این شبکه خاطرنشان کرد که فشارهای شدید آمریکا علیه ایران به ویژه در دوره دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا با شکست مواجه شده است.

 

المیادین

 

المیادین در خصوص سخنان امروز رهبر انقلاب نوشت: حمایت آمریکا از عربستان سعودی در حمله به ملت یمن و سیاست‌های آن در فلسطین اشتباه است. تجاوز به یمن در دوره دموکرات‌ها در واشنگتن آغاز شد. دموکرات‌ها از عربستان حمایت تسلیحاتی به عمل آورده‌اند.

 

پایگاه اینترنتی النشره

 

پایگاه اینترنتی النشره بخش‌هایی از سخنان حضرت آیت الله خامنه‌ای در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ایران را منتشر کرده و در رابطه با آن نوشت: شبکه‌های جاسوسی خارجی از مدتها قبل تلاش می‌کنند تا رونق انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران را تضعیف کنند.

 

پایگاه اینترنتی العهد

 

پایگاه اینترنتی العهد نیز در خصوص بیانات مقام معظم رهبری نوشت: اگر دیگران به تعهدات خود در برجام پایبند باشند، ما نیز به تعهدات اصلی خود باز خواهیم گشت. سیاست اعمال فشار شدید برای کشاندن ایران به میز مذاکرات موفقیت آمیز نبوده و کسی که در فکر چنین چیزی باشد، به زباله دان تاریخ خواهد پیوست.

 

پایگاه خبری المنار

 

پایگاه المنار نیز به نقل از مقام معظم رهبری نوشت: دستگاه‌های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای بی اهمیت جلوه دادن انتخابات ریاست جمهوری ایران تلاش می‌کنند و در این رابطه به طور گسترده از فضای مجازی استفاده می‌کنند. ایشان فرمودند مشارکت گسترده در انتخابات پیش رو، بیانگر اقتدار ملی است

سخنرانی نوروزی رهبر معظم انقلاب امروز ازشبکه‌های صداوسیما، سایت و صفحات KHAMENEI.IR درشبکه‌های اجتماعی زنده و مستقیم پخش شد.

 

نوروز امسال نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مشهد سفر نکردند و مراسم سخنرانی نوروزی که هر سال در روز اول سال نو و در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شد، به علت توصیه‌های بهداشتی برای جلوگیری از گسترش کرونا در مشهد مقدس برگزار نشد.

 

محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی به شرح زیر است:

 

- مجددا به همه ملت عزیز ایران سال نو را تبریک عرض می کنم و از خداوند متعال برای همه آنها سال پر برکت و نیک فرجامی را مسئلت می کنم.

 

- وارد سال ۱۴۰۰ شدیم و با نگاه عرفی که نگاه می کنیم ورودی به قرن جدید محسوب می شود ولو اینکه به لحاظ دقت محاسباتی اینگونه نباشد اما عرفا می گویند وارد قرن جدید شدیم.

 

- یک مقایسه کوچک و پر معنا با هنگام ورود کشور در قرن قبلی یعنی ۱۳۰۰ اگر داشته باشیم در ۱۳۰۰ آغاز دیکتاتوری وابسته رضاخان بود که در واقع کودتای انگلیسی به وسیله و بدست رضاخان با حکمرانی وابسته و دیکتاتوری و انگلیسی در کشور بود.

 

- امسال ورود در ۱۴۰۰ سال انتخابات است یعنی حکمرانی مبتنی بر استقلال و آرای مردم بر اتکا. امسال در ورود به قرن ۱۴۰۰، سال انتخابات است یعنی حکمرانی مبتنی بر اتکا به نفس و اعتماد به نفس ملی. ما ورودمان در این قرن یک تفاوت به این مهمی دارد.

 

- اگر جهش تولید در سال ۱۴۰۰ با جدیت دنبال شود یقینا تحولی در اقتصاد به وجود خواهد آمد

 

- مبارزه با فساد مسئله خیلی مهمی است باید کانال ها و مجاری فساد بسته شود که به معنای اصلاح نظام بانکی و گمرگ است

 

- به خاطر نابسامانی هایی که در بحث اقتصاد و معیشت مردم وجود دارد، بعضی‌ها منفی‌بافی و آیه یاس می خوانند که هیچ کاری نمی توان کرد و عمدتا در تبلیغات خارجی مطبوعات و فضای مجازی وجود دارد و کل راه را بن بست نشان می دهند، به هیچ وجه اینگونه نیست.

 

- اقتصاد ما با ظرفیت و قابلیت هایی که در داخل دارد یکی از شکوفاترین اقتصادهای منطقه و حتی دنیا می‌تواند باشد.

 

- یک کمک عمده برای تولید این است که قدرت خرید مردم بالا رود اگر تولید شد و تقاضای مردمی وجود نداشت تولید شکست می خورد.

 

- کمک به قطع دست واسطه ها یکی دیگر از مسائل مهم است چرا که واسطه ها قیمت ها را بالا می برند تولید کننده و مصرف کننده صدمه می بینند که اگر دست واسطه های بی مورد قطع شود کمک زیادی به تولید خواهد شد و اگر این کار در سال ۱۴۰۰ با جدیت پیگیری شود تحولی در امر اقتصاد ایجاد می شود.

 

- یک فهرست نسبتا طولانی‌ای از کالاهایی که در آنها افزایش تولید داشتیم در اختیار من قرار گرفته که البته من آن فهرست را به‌تمامه نمیخوانم. عمدتاً لوازم خانگی که رشد زیادی کرد. لاستیک خودرو، آلومینیوم، پتروشیمی، فولاد و امثال اینها کالاهایی است که در سال ۹۹ واقعا پیشرفت کرد و رشد کرد.

 

- همین بایستی ادامه پیدا کند. این حرکت تولیدی در کشور بایستی ادامه پیدا کند و موانع تولید از سر راه تولید برداشته شود.

 

- واردات بی رویه و بی مورد یا قاچاق کالا یا مقررات زائد و غیر لازم و دست و پا گیر یا کمک نکردن بانک ها و نظام بانکی به تولید موانع است؛ اما فقط اینها موانع تولید نیستند. گزارشی به من دادند که در آن موانع تولید به تفصیل بیان کردند و خوب است این گزارش به مردم داده شود تا بدانند برخی از موانع تولید بر عهده خود مردم و دستگاه‌های دولتی و به کلی حکومتی است چه قوه مجریه و سایر قوا است. به هر حال موانع تولید زیاد است و باید برداشته شود.

 

- حمایت هایی از تولید مثل مشوق های قانونی و کمک کردن وارداتی است که تولید متوقف به آنها است بعضی از موارد تولید ما احتیاج به مواد اولیه دارد که باید از خارج بیاید که باید کمک شود تا تسهیل شود.

 

- امروز از بخشی از سرمایه های طبیعی استفاده می کنیم ولی خیلی از اینها مثل نفت و گاز بصورت خام مصرف می شود در حالی که می شود استفاده‌های برتر کرد و به وسیله آنها ارزش افزوده ایجاد کرد.

 

- ما ظرفیت ها و امکانات زیادی داریم و مسئولان ذی ربط می توانند با همت بالا این مسائل را حل کنند اما شرط آن این است یک مدیریت قوی و ضد فساد بر کشور حاکم باشد و یک برنامه جامع اقتصادی هم باید باشد و در این صورت می توان از این ظرفیت ها استفاده کرد.  همین الان به نظر کارشناسان اقتصادی بانک جهانی اقتصاد ایران در میان اقتصادهای برتر دنیا در رتبه ۱۸ ام است.

 

- رفع مشکلات احتیاج به همراهی و همدلی مردم دارد و هر کار که مردنم وارد شوند قطعا در آن گشایش بوجود می آید. در مسئله سرمایه‌گزاری برای تولید مردم می توانند نقش ایفا کنند.

 

- خیریه های مردمی و نهادهای مردمی باید برنامه ریزی کنند تا هرکس بدانند با سرمایه کم  میتوان به تولید کشور کمک کرد و گاهی می توان یک خانواده روستایی را با چند راس دام و یک خانواده روستایی را با یک دستگاه بافندگی خودکفا کرد.

 

- محاصره اقتصادی و تحریم یکی از جنایت های بزرگ دولت هاست و نباید به آن به شکل سیاسی و دیپلماتیک نگاه کرد.

 

- اینکه یک ملتی را طوری تحریم کنند که نتواند دارو و ابزار پزشکی وارد کند جنایت است  و این جنایت از کشوری مثل آمریکا برمی‌آید. تحریم برای کشور ما که جنایت بود ولی یک منافعی هم داشت که توانست این تهدید را به فرصت تبدیل کند. جوان‌های پرتلاش ما همت کردند و در بعضی از بخش هایی که کالاها وابسته به خارج بود، کشور را از خارج بی نیاز کردند و این ایجاد فناوری در داخل کشور است.

 

- ما در مقابله با تحریم دو راه می توانیم برویم. یکی اینکه به سمت تحریم کننده برویم و از او خواهش کنیم که این تحریم را کم کند یا بردارد و او هم چند خواسته استکباری روی میز بگذارد که راه ذلت، انحطاط و عقب‌ماندگی هست. یک راه هم این این است که نیروی داخلی خودمان را فعال کنیم و کالای تحریمی را در داخل تولید کنیم و وقتی طرف مقابل دید کالا در داخل تولید می شود به دست و پا می‌افتد و این موجب می شود تحریم یا برداشته و لغو و با بی اثر شود.

 

- تولید واکسن از راه های مختلف مایه آبرو برای کشور شده است و برخی تحلیلگران با انصاف خارجی این را تحسین می کنند.

 

- در بخش های دفاعی روز به روز پیشرفت کشور برجسته تر و حیرت انگیز تر می شود و تولیدات دفاعی کشور ضریب امنیت خارجی کشور را بالا می برد.

 

- توصیه اکیدمان به مسئولان کشور چه آنهایی که سرکار هستند و چه آنهایی که بعدا خواهند آمد این است که مسئله اقتصاد کشور را به رفع تحریم گره نزنند و در تبلیغات انتخاباتی هم بحث اقتصادی مطرح خواهد شد و اقتصاد کشور را معطل و پا در هوا در انتظار تصمیم‌گیری دیگران قرار ندهند. فرض کنید تحریم باقی خواهد ماند و اقتصاد کشور را بر اساس ماندن تحریم برنامه‌ریزی کنید

 

- یکی از مشکلات اقتصاد ما در 2-3سال اخیر این بوده که گفته شده تحریم برداشته  شود اینگونه می شود و سرمایه گزاری خارجی انجام شود اینگونه خواهد شد و این اگر اگر ها اقتصاد را سردرگم نگه می‌دارد و نباید بلاتکلیفی در اقتصاد به وجود بیاید

 

- باید تلاش کنیم کشور را قوی کنیم؛ این شعار ایران قوی یک شعار عمومی است هر کسی که بنده را قبول ندارد، شعار ایران قوی را قبول دارد. مسلما ایران قوی بهتر از ایران ضعیف و ناتوان و توسری خور است.

 

- این قوت را ملت به ایران می بخشد و حضور ملت هم اصل مشارکت و اندازه مشارکت بر قوت ملی تاثیر دارد. ملت عزیز بداند دستگاه های جاسوسی و اطلاعاتی کشورهایی مثل آمریکا و رژیم صهیونیستی از چندی پیش نه حالا تلاش می کنند انتخابات خرداد را بی رونق کنند. یا برگزار کنندگان را متهم می کنند که انتخابات مهندسی شده یا شورای نگهبان را متهم می کنند یا مردم را دلسرد می کنند که اثری بر اوضاع ندارد و چرا خود را خسته می کنید با شدت تمام و از فضای مجازی حداکثر استفاده می شود.

 

- همه کشورهای دنیا فضای مجازیشان را مدیریت میکنند ولی ما افتخار میکنیم که آن را ول کردیم! از این فضا استفاده میکند دشمن که با شیوه‌های روانی مشارکت مردم را در انتخابات کاهش دهد. فضای مجازی را بایستی مدیریت کرد. از این امکان مردم استفاده کنند برای مردم وسیله آزادی است بلاشک. خیلی هم خوب است اما نباید این وسیله را اختیار دشمن قرار داد که بتواند علیه کشور و علیه ملت توطئه کند.

 

- مهمترین و موثرترین مدیریت کشور ریاست جمهوری است. بعضی ها چند سالی است که می گویند رئیس جمهور اختیار ندارد تدارکاتچی است و 10 یا 15 درصد اختیار دارد یا از روی بی مسئولیتی از روی بی اطلاعی و یا خدایی نکرده غرض ورزی گفته میشود. رئیس جمهور یکی از پرمشغله ترین و پر مسئولیت ترین دستگاه‌ها است.

 

- همه مراکز مدیریتی کشور تقریبا در اختیار رئیس جمهور است. هزاران مدیریت در اختیار رئیس قوه مجریه است. همه بودجه مصوب کشور در اختیار رئیس جمهور است معاون برنامه و بودجه معاون رئیس جمهور است. اختیارات حکومتی کشور در اختیار رئیس جمهور است و مدیریت های دیگر در جنب قوه مجریه چیزی نیستند.

 

- رای بنده با رای یک پسر ۱۵ الی ۱۶ ساله یک اندازه وزن دارد. مطلبی به داوطلبان عرض می کنم الان مدتی است که افرادی پی در پی اعلام می کنند؛ انتظار داریم سنگینی کار را بدانید و بدانید چه چیزی و بار سنگینی را بر دوش می‌گیرید؛ اگر می‌دانید می توانید به کارزار انتخابات وارد بشوید. اول مشکلات و مسائل کشور که صدها مورد است که ده های آن جزو مسائل اساسی است بشناسید و بدانید مشکل کشور چیست و برای حل آن برنامه و راه حل ولو اجمالی داشته باشید.

 

- داوطلبان ریاست جمهوری اقتصاد را بشناسند رشد سرمایه گذاری، تقویت پول ملی و تورم از این دسته است. مسئله امنیت کشور بسیار مهم است. موضوع آسیب های اجتماعی نیز مهم است. رو به رو شدن با مسائل پیچیده دنیا و مسئله بسیار مهم فرهنگ را باید بدانند که در کشور چه خبر است چه انتظاری است و چه کارهایی باید انجام شود. اگر می توانید این بار سنگین را بدوش بگیرید.

 

- یک نکته خطاب به آحاد مردم است که خصوصیات یک رئیس جمهور مطلوب را بیان می‌کنم و ببنید این است یا خیر. رئیس جمهور با کفایت دارای مدیریت باشد با ایمان باشد به آدم بی ایمان نباید اعتماد کرد چون بی ایمان یک وقتی کشور و مردم را می فروشد. رئیس جمهور باید عدالت خواه و با فساد مبارزه کند.

 

- دارای عملکرد انقلابی و جهادی باشد با عملکرد اتوکشیده نمی توان کار کرد چرا که برای مسائل کشور عملکرد جهادی و انقلابی لازم است. به ظرفیت ‌های داخلی معتقد باشد. به جوانان معتقد باشند و به جوان ها به عنوان حرکت پیشرفت کشور اعتقاد داشته باشند. هر جایی که جوان‌ها وارد می شوند اینگونه است و گره‌های سخت را باز و مشکل گشایی می کنند.

 

رئیس جمهور باید مردمی و امیدوار و مایوس و بدبین نباشد و اگر رئیس جمهوری با این خصوصیات باشد می تواند کشور را به نقطه مطلوب برساند.

 

- ملت عزیزمان انتخابات را نماد وحدت ملی قرار دهند، نماد دودستگی، دو قطبی‌گری و تفرقه قرار ندهند. این تقسیمات غلط چپ و راست کنار بگذارید. آنچه که مهم است آینده نسل، کشور و نظام با عزت اسلامی در کشور است و به معنای واقعی کلمه در کنار هم باشد. اختلاف سلیقه، بینش سیاسی، قومیت ها و مذاهب هیچ اشکالی ندارد اما نباید وحدت ملی را بهم بزند و کشور را دو قطبی کند.

 

- شعار فشار حداکثری امریکا شکست خورد؛ آن احمق قبلی سیاست فشار حداکثری را برای این طراحی کرده بود که ایران را در موضع ضعف قرار دهد تا ایران پای میز مذاکره بیاید و خواسته‌های مستکبرانه را بر ایران ضعیف تحمیل کند که با آن افتضاح گم و گور شد که هم خود مفتضح شد و هم کشورش و ایران اسلامی با قدرت و عزت ایستاده است.

 

- بدانند که فشار حداکثری دشمن شکست خورده اگر بخواهد دولت فعلی آمریکا باز فشار حداکثری را دنبال کند شکست می خورد و گم و گور می‌شود.

 

- سیاست کشور در باب تعامل با طرف‌های برجامی و خود برجام صریحا اعلام شده از این سیاست هیچ تخطی نخواهیم کرد چرا که این سیاست اعلام شده و مورد اتفاق بوده است. آمریکایی ها باید تمام تحریم ها را لغو کنند و بعد راستی آزمایی می‌کنیم اگر به معنای واقعی کلمه لغو شود بدون هیچ مشکلی به تعهدات بر خواهیم گشت. ما قول آمریکایی ها را معتبر نمی دانیم.

 

- بعضی از آمریکایی ها روی قرار داد برجام هم حرف دارند و میگویند باید برجام تغییر کند، بله! شرایط با سال ۹۵ و ۹۶ تغییر کرده اما تغییر به نفع آمریکا نکرده بلکه به نفع ما تغییر کرده. ایران از ۹۴ تا امروز خیلی قوی تر شده است. پس اگر چنانچه بنا است برجام تغییر یابد باید به نفع ایران باشد ما تحریم ها را بی اثر کردیم.

 

- شما روز به روز گرفتارتر شدید و معلوم نیست سرنوشت این رئیس جمهور هم چگونه باشد. ما برای این پیشنهاد هم عجله نداریم. بله ما هم معتقدیم باید از فرصت ها استفاده کرد، اما عجله هم نخواهیم کرد چرا که در بعضی مواقع خطرش از منفعتش بیشتر است ما در برجام عجله کردیم.

 

- اینکه یک عده از سیاسیون دنیا می‌گویند اول من اول تو چه فرقی می کند؛ بحث اول من اول تو نیست! ما به آمریکایی‌ها زمان اوباما اطمینان کردیم و کارهایی بر اساس برجام انجام دادیم، آنها تعهدات خود را انجام نداند و روی کاغذ گفتند تحریم ها برداشته است اما سرمایه گذارها را ترساندند. تعهدات آنها برای ما ارزشی ندارد.

 

- آمریکایی‌ها در برخورد با ما اشتباه کردند و در کل مسائل منطقه هم اشتباه می کنند. حمایت از رژیم صهیونیستی و حضور غاصبانه در سوریه قطعا اشتباه است.

 

- آمریکایی‌ها بدانند امت اسلامی مسئله فلسطین را فراموش و صرف نظر نخواهد کرد.  تجاوز به یمن در دولت دموکرات قبل از ترامپ آغاز شد.

 

- امیدواریم خداوند ملت ایران را روز به روز عزیزتر و قدرتمندتر و برخوردار تر از امکانات زندگی قرار دهد و آنها را خوشبخت کند و قلب مقدس ولیعصر(عج) از مردم ایران راضی و دعای آن بزرگوار شامل حال مردم و حقیر باشد. روح مطهر امام و شهدا از ما راضی باشد.

دوشنبه, 02 فروردين 1400 01:47

دلائل عدم استجابت دعا

یکی از سوالاتی که در ذهن برخی از متدینین وجود دارد، این پرسش است که «چرا گاهی اوقات دعاها مستجاب نمی شوند؟» که در پاسخ به این سؤال آمده است:

 

بر اساس آیات قرآن و دعاهایی که از اهل بیت عصمت و طهارت به ما رسیده است خداوند مجیب الدعوات است:

 

اذا سألک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان (۱)

 

ادعونی استجب لکم (۲)

 

در دعای جوشن کبیر داریم: «یا مجیب الدعوات» (۳)

 

با توجه به این تعبیر که می فرماید خداوند دعا را، بلکه همه دعاها را اجابت می کند، این پرسش مطرح می شود که چرا بسیاری از دعاهای ما به اجابت نمی رسد؟ در ابتدا برای پاسخ به این پرسش، به بیان حقیقت دعا و معنای اجابت می پردازیم.

 

دعا یعنی نظر کسی را به سوی خود متوجه کردن. هنگامی که بنده ای خدایش را می خواند یعنی عنایت و توجه پروردگارش را طلب می کند(۴) و این دعا وقتی به سوی خدا محسوب میشود که خالص بوده و فقط خدا مدنظر باشد و لذا مادام که خاطر انسان به غیر خدا مشغول است، در حقیقت به سوی خدا دعا نکرده است.

 

با توجه به معنایی که برای دعا ذکر شد، معلوم می شود که دعا خود عبادت است، چنانکه در روایات نیز به همین مطلب تصریح شده است بلکه مغز و لبّ عبادات همین دعا می باشد. (۵) لذا می بینیم که خداوند در آیه ۶۰ سوره مؤمنون به کسی که از دعا اعراض کرده و رویگردان است وعده عذاب داده است.

 

اکنون که معنای دعا روشن شد، می گوییم که هیچ دعایی بی پاسخ نمی ماند.

 

چون اولاً: عنایت خداوند به سوی بنده متوجه شده و این خود پاسخی است به دعای انسان و بلکه بهترین پاسخ همین است، زیرا حقیقت دعا برای آن است که خدا انسان را به حضور بپذیرد و به او رو کند و انسان او را زیارت کند، لذا در میان برجسته ترین تعبیرات مناجات شعبانیه است که: «و أقبل الی اذا ناجیک» یعنی مناجات من تنها برای آن است که تو به من رو کنی. نه برای آن که چیزی به من بدهی.

 

ثانیاً: از آنجا که دعا عبادت است، خداوند پاداش و ثوابی را که برای عبادت کنندگان و مطیعان در نظر گرفته به او میدهد، مضافاً بر این که سکینه و آرامش قلبی که برایش حاصل می شود و شرح صدر و صبر که به واسطه آن تحمل بلا برایش آسان می شود، نباید مورد غفلت قرار گیرد و اینها همه خود استجابت دعاست.

 

تا اینجا این مطلب روشن شد که دعا بی پاسخ نمی ماند، لکن این پرسش باقی است که چرا بسیاری از حاجاتی که در ضمن دعا از خدا می خواهیم به اجابت نمی رسد؟ در جواب می گوییم اگر دعای حقیقی با توجه به نیاز و استعداد واقعی انسان صورت بگیرد و خواستن هم فقط از خدا باشد، قطعاً به اجابت میرسد. مواردی هم که فکر می کنیم به اجابت نرسیده از چند حال خارج نیست:

 

۱. یا دعای ما دعای واقعی و حقیقی نبوده است، مثل این که ما چیزی را خواسته ایم که تحقق پذیر نیست یا اصلاً تحقق آن در خارج ممکن نیست و یا بر خلاف سنت الهی است. مثل این که از خدا بخواهیم که نمیریم، یا از خدا بخواهیم که ما را امتحان نکند. یا این که آن چه خواسته ایم نفعی به حال ما نداشته، لکن چون بی اطلاع بوده ایم آن را از خدا درخواست کرده ایم، به این معنی که اگر از حقیقت امر مطلع بودیم آن را درخواست نمی کردیم؛ لذا در همه این موارد درخواست به معنای واقعی صورت نگرفته است.

 

۲. یا این که خلوص در کار نبوده. یعنی در عین حال که از خدا درخواست می کنیم، دل و قلب ما تعلق به اسباب عادی دارد و آنها را بالاستقلال مؤثر در کار می داند. (به سراغ اسباب رفتن مانعی ندارد و منافی با توحید و درخواست از خدا نیست، لکن دل بستن به آنها و آنها را به نحو مستقل در برابر خدا مؤثر دانستن اشکال دارد.)

 

۳. صورت سوم این است که دعا حقیقی است، خلوص هم وجود دارد و دعا به اجابت هم رسیده است؛ لکن ما اطلاع نداریم. چون اجابت به چند نحو است:

 

- گاهی به خاطر مصالحی با تأخیر اجابت می شود.

 

- گاهی آن خواسته ما را نمی دهند، ولی بهتر از آن در همین دنیا به ما عطا می شود.

 

- گاهی بهتر از آنچه خواسته ایم برای آخرت ما ذخیره می کنند.

 

- گاهی به خاطر این دعا و درخواستی که داشته ایم، خدا مفسده ای را از ما دفع می کند.

 

در تمام این موارد، اگر دعا کننده مطلع شود، از این نحوه اجابت بسیار راضی خواهد بود. در پایان با توجه به نکاتی که عرض شد می گوییم که تمام شرایط و آدابی که در روایات برای دعا آمده است، به همین سه نکته برمی گردد که اجمالی از آن شرایط و آداب را ذکر می کنیم:(۶)

 

۱- در حال دعا یقین به اجابت داشته باشد. (به خداوند خوش گمان باشید)

 

۲- در همه حال حتی در آن حال که گرفتاری و بلایی دامنگیرش نیست دعا کند.

 

۳- توجه و حضور قلب داشته باشد.

 

۴- اصرار در دعا داشته باشد.

 

۵- صلوات بر محمد و آل آن حضرت بفرستد.

 

۶- چیزی که امکان اجابت آن هست درخواست کند. (۷)

 

همه این نکات که در روایات وارد شده اشاره به این است که اگر این شرایط در میان نباشد، واقعاً دعایی صورت نگرفته و یا دعایی ناقص و ناتمام صورت گرفته است.

 

 پی نوشت:

 

۱. بقره: ۱۸۶.

 

۲. مؤمن:۶۰.

 

۳. دعای جوشن کبیر، فصل ۲.

 

۴. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص ۳. و تفسیر کبیر، ج ۵، ص ۹۷.

 

۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۴۶۷. و مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۹۳، ص ۳۰۰.

 

۶. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۳۳، ذیل آیه ۱۸۶ بقره.

 

۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص ۴۷۲-۴۹۱.

دوشنبه, 02 فروردين 1400 01:46

ورزش در نگاه معصومین علیهم السلام

امام سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در مسیر بازگشت از جنگ تبوک در حالی که بر شتری سوار بود با اسامه که بر شتری به نام «عَضباء» سوار بود مسابقه داد. «عَضباء» (از شتر پیامبرـ صلی الله علیه وآله ـ) پیشی گرفت. مردم (تماشاگر فریاد زده و) می گفتند: رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ برنده شد. ولی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرمود: (این طور نیست، بلکه من باختم و) اُسامه برنده شد.

1. لزوم آموزش ورزشی

قال النّبی ـ صلی الله علیه و آله ـ: عَلِّمُوا اَبْنائکُمُ السَّباحَةَ و الرِّمایة.َ پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: به پسرانتان شنا و تیراندازی را آموزش دهید.

2. قوی ها نیز ضعیفند!

قال علی ـ علیه السلام ـ: کُلُّ قَوی غیرَالله سُبْحانَهُ ضَعیف.[1]حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود: هر نیرومندی جز خداوند سبحان، ضعیف و ناتوان است (پس به زور بازو و سایر توانایی هایتان مغرور نشده و از آن سوء استفاده نکنید.)

3. جوازِ بازی و ورزش

قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ: اُلْهُوا وَ الْعَبُوا فَاِنّی اَکْرَهُ ان یری فی دینِکُم غِلظَة.[2]رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: تفریح و بازی کنید زیرا دوست ندارم، در دین شما خشونتی دیده شود.

4. میانه روی در ورزش

قال علی ـ علیه السلام ـ: وَلْیکُنْ اَحَبُّ الامُورِ اِلَیکَ اَوْسَطَها فِی الْحَقِّ وَ اَعَمَّها فی العَدلِ.[3]حضرت علی ـ علیه السلام ـ: کاری که باید بیش از هر کار دوست داشته باشی، میانه روی در حقّ است و همگانی کردن آن در برابری و دادگری.

5. استراحت شب قبل از مسابقه

قال علی ـ علیه السلام ـ: فَاََرِحْ فیهِ بَدَنَکَ و رَوّحْ ظَهرُک.َ[4]حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود: اول شبِ (قبل از مبارزه) تن و مرکبت را آسوده گذار.

6. پرهیز از درگیری

قال علی ـ علیه السلام ـ: لا تُقاتِلَنَّ اِلّا مَنْ قاتَلَکَ.[5]حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود:جنگ مکن مگر با کسی که با تو بجنگد.

7. رابطة صداقت و قهرمانی

قال علی ـ علیه السلام ـ: لَوْ تمیزَتِ الاَشیاءُ لَکانَ الصَّدقُ مَعَ الشَّجاعَةِ.[6]حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود: اگر اشیاء دسته بندی شوند بدون شک صدق و راستی با شجاعت و قهرمانی همراه خواهد بود.

8. تأیید کُشتی

مَرَّ النَّبِی بِرَجُلَینِ کانا یتَصارَعانِ فَلَمْ ینْکِرْ عَلَیهما.[7]پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از کنار دو مرد که با یکدیگر کُشتی می گرفتند عبور نموده، آنها را سرزنش نکرد.

9. پرهیز از زورگویی

قال علی ـ علیه السلام ـ: لاتَکُنْ قَویاً عَلی ضعیف.ٍ[8]حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود: برای افراد ضعیف، قوی مباش (و به آنها زورگویی و ستم مکن).

10. مؤمن قوی

قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ: الْمؤْمِنُ الْقَوی خََیرٌ وَ اَحَبُّ مِنَ الْمؤمِنِ الضَّعیفِ (مؤمنٍ ضعیفٍ).[9]پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: شخص باایمانِ قوی و نیرومند از شخص با ایمانِ ضعیف، بهتر و دوست داشتنی تر است.

11. ورزشِ کودکان و تشویق آنها

عنِ الصّادق ـ علیه السلام ـ عَنْ اَبائِهِ قال:  دَخََلَ النَّبی ذاتَ لَیلَةٍ بَیتَ فاطِمَةَ ـ علیها السلام ـ وَ مَعَهُ الْحَسَنُ و الْحُسَینُ ـ علیهما السلام ـ فَقالَ لَهُما النّبِی ـ صلی الله علیه و آله ـ قُوما فَاصْطَرِعا.فَقاما لِیصْطَرِعا، وَ قَدْ خَرَجَتْ فاطِمَةُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیها فی بَعْضِ خِدْمَتِها فَدَخَلَتْ فَسَمِعَتِ النَّبی ـ علیه السلام ـ وَ هوَ یقوُلُ:اَیهِنْ یا حَسَنُ! شُدَّ عَلَی الحُسَینِ فَاَصْرعْهُ فَقالَتْ لَهُ:یا ابَهْ واعَجَباهُ، اَتُشَجّعُ هذا علی هذا؟ تُشَجِّعُ الْکَبیرَ عَلَی الصَّغیر؟! فَقالَ لَها:یا بُنیةُ، اَما تَرْضینَ اَنْ اَقولَ اَنا: یا حَسَنُ شُدَّ عَلَی الحسینِ فاَصْرعْهُ، و هذا حَبیبی جِبْرئیلُ یقولُ: یا حسینُ شُدَّ علی الحسنِ فَاَصرعهُ؟[10]امام صادق ـ علیه السلام ـ به نقل از پدران بزرگوارش می فرماید: شبی پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ به خانة فاطمه ـ علیها السلام ـ وارد شد. امام حسن و امام حسین ـ علیهما السلام ـ نیز (که در سنین کودکی بودند) به همراه ایشان بودند. آن حضرت خطاب به آن دو فرمود: بپا خیزید و با یکدیگر کُشتی بگیرید. آنها نیز برخاسته و به کشتی پرداختند، حضرت فاطمه ـ علیها السلام ـ که برای انجام کاری از اتاق خارج شده بود وارد شد و متوجه شد که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ امام حسن ـ علیه السلام ـ را تشویق نموده و می فرماید:حسن! بپر، حسین را محکم بگیر و به زمین بزن.با تعجب عرض کرد:پدر جان! این بسیار عجیب است که شما حسن را تشویق می کنید تا حسین را شکست دهد! چگونه شما پسرِ بزرگتر را تشویق می کنید تا پسر کوچک تر را شکست دهد؟! پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در پاسخ فرمود: دختر جان! آیا تو راضی نمی شوی من بگویم: «حسن! حسین را به زمین بزن»، در حالی که دوستم «جبرئیل» اینجا ایستاده و می گوید: «ای حسین! حسن را محکم گرفته و به زمین بزن؟!

12. شُکرانة بازوی توانا

قال علی ـ علیه السلام ـ: کُونا لِلظّالِمِ خَصْماً وَلِلْمَظلومِ عَوْناً.[11]حضرت علی ـ علیه السلام ـ در وصیت خویش خطاب به امام حسن و امام حسین ـ علیهما السلام ـ فرمود: همواره دشمنِ ظالم و یاور مظلوم باشید.

13. بالاترین توان

قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ: لاقُوًّةَ کَغَلَبَةِ الْهوی... و لاقُوَّةَ کَرَدِّ الْغضَب.ِ[12] پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: هیچ قوه ای همانند غلبه بر هوای نفس... و هیچ توانی مثلِ برگرداندن (و فرونشاندن) خشم نیست.

14. پیروزی بر قوی ترین دشمن

وَخَرَجَ ـ صشلی الله علیه و آله ـ یوْماً وَ قَومٌ یدْحُونَ حَجراً، فَقالَ: اَشَدُّکُمْ مَنْ مَلَکَ نَفْسَهُ عِندَ الْغَضَب.[13] روزی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از کنار گروهی (از جوانان) عبور کرد که سنگ (بزرگی) را جابجا می کردند، فرمود: قوی ترین شما کسی است که به هنگام خشم و غضب، خویشتن داری کند.

15. حق پذیری در مسابقه

قال السجّاد ـ علیه السلام ـ: اِنَّ النَّبی اَجْری الْاِبِلَ مُقْبِلَةً مِنْ تَبوُکٍ فَسَبَقَتِ الْعَضْباءُ، عَلَیها اُسامَةٌ فَجَعَلَ النّاسُ یقولونَ:

سَبَقَ رَسُولُ اللهِ وَ رَسوُلُ اللهِ یقُولُ سَبَقَ اُسامَة.[14] امام سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در مسیر بازگشت از جنگ تبوک در حالی که بر شتری سوار بود با اسامه که بر شتری به نام «عَضباء» سوار بود مسابقه داد. «عَضباء» (از شتر پیامبرـ صلی الله علیه وآله ـ)پیشی گرفت. مردم (تماشاگر فریاد زده و) می گفتند: رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ برنده شد.ولی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرمود: (این طور نیست، بلکه من باختم و) اُسامه برنده شد.

پی نوشت ها

[1] نهج الفصاحه، ص 413، حدیث شماره 1955.

[2] غررالحکم، ج 4، ص 536.

[3] نهج الفصاحه، ص 105، حدیث شماره 531.

[4] نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 53، 996.

[5] نهج البلاغه فیض الاسلام، وصیت 12، ص 856.

[6] نهج البلاغة فیض الاسلام، نامه 12، ص 856.

[7] غررالحکم، ج 5، ص 118.

[8] اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 14، ص 285.

[9] غررالحکم، ج 6، ص 436.

[10] الاسلام و الطّبّ، ص 263 و مسائل تربیتی اسلام، دکتر حجّتی، ص 141.

[11] بحارالانوار، ج 103، ص 189.

[12] نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه 47، ص 977.

[13] بحارالانوار، ج 77، ص 148، حدیث 67.

[14] بحارالانوار، ج 102، ص 190، و وسائل الشیعة، ج 13، ص 351.

پاسخ موضوع مورد پرسش در روايتي بدان پرداخته شده است: «حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ اِسْمَاعِيلَ عَنْ اَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنِ الْحُسَيْنِ‏ بْنِ اَبِي الْعَلَاءِ قَالَ: قُلْتُ لِاَبِي عَبْدِ الله تُتْرَكُ الْاَرْضُ بِغَيْرِ اِمَامٍ قَالَ لَا فَقُلْنَا لَهُ تَكُونُ الْاَرْضُ وَ فِيهَا اِمَامَانِ قَالَ لَا اِلَّا اِمَامٌ صَامِتٌ‏ لَا يَتَكَلَّمُ وَ يَتَكَلَّمُ الَّذِي قَبْلَهُ». [۱] راوي مي‌گويد از امام صادق (ع) پرسيدم: آيا زمين بدون امام وانهاده مي‌شود؟ فرمود: خير. گفتم: آيا ممكن است كه در يك زمان دو امام حضور داشته باشند؟ فرمود: خير، مگر آن‌كه يكى از آن‌دو خاموش باشد (يعني خود را رهبر جامعه معرفي نكرده و از اين مقام به ايراد سخن نمي‌پردازد). به عنوان نمونه، در مورد امام حسن (ع) و امام حسين (ع) چنين است كه امام حسين (ع) در عين اين‌كه امام است، اما در خدمت امام زمان قبل از خود مي‌باشد، و گفتار يا رفتاري بر خلاف نظر امام حسن (ع) ابراز نمي‌كند و همين طور ديگر امامان كه در حضور پدرانشان، جنبه‌هاي اجرايي امامت را بر عهده نمي‌گرفتند.
[۱]. صفار، محمد بن حسن‏، بصائر الدرجات في فضائل آل محمد (ص)، محقق، مصحح، كوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ج ‏۱، ص ۴۸۶، قم، مكتبه آيه الله المرعشي النجفي‏، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.

دوشنبه, 02 فروردين 1400 01:30

نقش امام زمان عج در جهان

حضرت حجّت (عج) چه سودى براى جهان هستى دارند؟ ایشان که غایبند و حکومتى هم که تشکیل نداده اند؛ درست است که در آینده حکومت تشکیل مى دهند. پس فعلًا نقش آن حضرت در جهان هستى چیست، آیا وجودشان فایده اى دارد؟

در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید:1. انسان، طبق فرموده قرآن کریم، به سوى خداى سبحان در حرکت است و پایان سفرش ملاقات با خداست؛ «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ.»1بشر، براى رسیدن به این هدف، به دو محور اصلى مُلکى (ظاهرى) و ملکوتى (باطنى) نیاز دارد. انسان در محور مُلکى و ظاهرى به رهبرى نیازمند است که همان مسأله امامت، اداره جامعه و کشوردارى و رهبرى نظام است. محور دوم که بسیار مهم تر از اولى است و تکیه گاه آن به شمار مى رود، رهبرى باطنى و ملکوتى است. این سیر، سیرى عمودى و طولى است که «صیرورت» نیز خوانده مى شود؛ یعنى انسان در درون خود سفرى با مراتب و منازل متعدد دارد و براى پیمودن این منازل نیاز به رهبر انکارناپذیر است. «سیر» یعنى حرکتى (ظاهرى) که در همه اجرام زمینى و آسمانى وجود دارد؛ امّا «صیرورت» یعنى تحول و شدن و از نوعى به نوعى دیگر و از منزلتى به منزلت دیگر تکامل یافتن. یک خودرو که شتابان در بزرگراه پیش مى رود و میوه اى که مرحله هاى گوناگون را پشت سر مى گذارد، هر دو حرکت دارند؛ امّا اولى به نحو «سیر» و دومى به نحو «صیرورت»؛ یعنى میوه از خاک حرکت کرده و به مرحله شکوفه رسیده و پس از آن به میوه خام و پخته تبدیل شده است. این «شدن» را که حرکتى درونى است، «صیرورت» مى خوانند. انسان ها نیز بدون استثنا، در تحول درونى و صیرورتى به سر مى برند که نهایت آن «لقاى حق» تبارک و تعالى است.
2. وقتى معلوم شد انسان در صیرورت است و به سوى خدا حرکت مى کند، ناگزیر باید حرکت دهنده اى داشته باشد؛ زیرا در هر حرکتى وجود متحرک، محرّک و مسیر و ابتدا و انتها (هدف) ضرورت دارد؛ و مهم تر از همه وجود رهبرى که متحرک را به هدف نهایى هدایت کند.
3. افزون بر امور عادى و مادّى انسان (زندگى روزمره) تمام اعمال عبادى و باطنى انسان نیز به رهبر نیاز دارد؛ یعنى همان گونه که تأمین معاش و امور ظاهرى و زندگى اجتماعى انسان نیازمند رهبر است، تمام عبادت ها و اعمال باطنى وى نیز که با صیرورت و تحول درونى همراه است، به محرک و رهبرى نیاز دارد تا آن ها را هدایت و به سرمنزل مقصود (قرب الى اللّه) برساند.
4. امامان معصوم علاوه بر رهبرى ظاهرى و اداره ملکى جامعه، رهبرى ملکوتى جامعه بشرى را نیز بر عهده داشتند. همان گونه که گذشت، سیر باطنى انسان (صیرورت او) از نظر اهمیّت با سیر ظاهرى و ملکى و دنیایى قابل مقایسه نیست.
5. گرچه بیگانگان رهبرى ظاهرى را از ائمّه اطهار- علیهم السلام- گرفتند و آنان را خانه نشین کردند؛ امّا رهبرى ملکوتى انسان ها و جوامع بشرى حقیقتى است که از وجود مقدس آنان جدا نمى شود.
6. نماز، روزه، زکات، حج و دیگر عبادات هر کدام نوعى صعود و تقرب به سوى خداى سبحان دارند. «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»2 این صعود، حرکتى به نحو صیرورت است و مسلماً به محرک و رهبر نیاز دارد؛ یعنى باید انسان کاملى باشد که عمل صالح اش اعمال بندگان را بالا ببرد و رهبرى کند تا به درگاه قبول حضرت حق برسد. این انسان کامل همان امام معصوم است که نمازش نماز هر متقى را امامت مى کند و حج و زکات و تمام اعمالش، اعمال بندگان صالح را تا وصول به بارگاه حضرت حق رهنمون مى شود. بر این اساس، هر که اول وقت نماز به پا دارد، به امام زمان خویش اقتدا کرده است. چون امام زمان- علیه السلام- هماره اول وقت نماز مى گزارد و هر کس در هر اقلیمى که باشد، اگر اول وقت نماز بخواند، در این عمل با فضیلت به امام خود اقتدا کرده است؛ یعنى نماز او به کاروان نمازهایى پیوسته که با امامت نماز ولىّ خدا، به سوى خدا در حال صعود است.
7. از آنچه ذکر شد در مى یابیم وجود مقدس حضرت مهدى- علیه السلام- رهبرى ملکوتى تمام انسان ها را و هر چه داراى صیرورت و تحول است، به عهده دارد. او به اذن خدا، مدبر امور است و خلقت، هدایت، تدبیر، درمان، حیات و مرگ به واسطه او تحقق مى یابد. به همین سبب امامان معصوم (ع) را وسائط فیض حق و مجارى روزى خلایق مى دانیم.3 وجود آن ها همچون دو دستى است که با یکى ارزاق و مقدرات خلایق از درگاه ربوبى دریافت و در عالم هستى توزیع مى شود و با دیگرى اعمال صالح بندگان تاعرش الاهى رهبرى و هدایت مى گردد. اگر ولى اللّه الاعظم عملى را امضا کند، قطعاً مورد قبول خداوند متعال است وگرنه هیچ یک از اعمال انسان پذیرفته نمى شود. بدین سبب، در زیارت جامعه کبیره مى خوانیم:
«بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ، وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ، وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمآءَ انْ تَقَعَ عَلَى الْارْضِ الَّابِاذْنِهِ، وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ، وَ یَکْشِفُ الضُّرَّ؛4 خدا به وسیله شما آغاز کرد و به شما ختم مى کند و به خاطر شما باران را فرو مى فرستد و به وسیله شما آسمان را از این که بر زمین افتد نگه داشته است. مگر به اجازه او و به خاطر شما اندوه را بیرون برد و سختى را برطرف کند».
«انْ ذُکِرَ الخْیَرُ کُنْتُمْ اوَّلَهُ، وَ اصْلَهُ وَ فَرْعَهُ، وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْویهُ وَمُنْتَهاهُ؛5 هر گاه خیر و خوبى ها یاد شود، شما اول و اصل و فرع ها و معدن و جایگاه و سر حدّ نهایى اش هستید».
و شاید راز بعضى از روایات و دعاهاى ائمّه معصوم (ع) در همین امر نهفته است:
- اگر زمین بدون امام باشد، نظمش از هم بپاشد و در هم فرو ریزد.6
- کجاست آن وسیله اى که فیوضات آسمان را به اهل زمین مى رساند.7
- به ماندن او است که دنیا باقى مانده است و به خیر و برکت او تمام مخلوقات روزى داده مى شوند.8
و شاید سرّ خواندن دعاى فرج در شب قدر نیز همین امر است.
پی نوشت ها
1. سوره انشقاق، آیه 6.
2. سوره فاطر، آیه 10.
3. تفسیر موضوعى قرآن کریم، آیت اللّه جوادى آملى، ج 14، ص 97- 120، با تصرف و تلخیص.
4. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
5. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
6.« لَوْ بَقیَتِ الْارْضُ بِغَیْرِ امامٍ لَساخَتْ.»( اصول کافى، ج 1، ص 179)
7.« ایْنَ السَّبَبُ الْمَتَّصِلُ بَیْنَ الْارْضِ وَ السَّماء؟»( مفاتیح الجنان، دعاى ندبه)
8.« بِبَقائِهِ بَقیَتِ الدُّنیا وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرى .»
دوشنبه, 02 فروردين 1400 01:29

رابطه حج و سایر عبادات

در اين باره بايد به چند نكته توجه داشت:
1. بايد توجه داشت كه ثواب دو گونه است؛ الف. ثواب حقيقي ب. ثواب حكمي
توضيح مطلب آن كه برخي ا عمال آثار تكويني براي فرد دارد و قابلييتي در فرد ايجاد مي كند كه منشاء آثار در دنيا و آخرت مي باشد. مانند آثار شهادت و خون شهيد. اما گاهي برخي از اعمال به تفضل الهي اعتبار ثواب شهيد به او داده مي شود و هم طراز مي شود مانند اينكه روايت شده: «من مات علي حب محمد و ال محمد مات شهيداً»؛ «هر كس بر محبت محمد و آل محمد(ص) بميرد، شهيد از دنيا رفته است»،(بحار، ج 27، ص 233، ب 13) .
البته اعتبار ثواب حكمي نيز گزاف و ناچيز نيست بلكه بيان گر هم ساني با آن عمل حقيقي مي باشد و آثار معنوي و اجتماعي آن را نيز دارا مي باشد.
2. تأثيرگذاري اعمال در روحيه معنوي انسان و آثار اجتماعي آن متفاوت است. لذا طبقه بندي ثواب اعمال غير قابل انكار است. گاهي اهميت يك عمل را مي توان از مقايسه پاداش آن عمل با اعمال ديگر مشخص كرد. به طور مثال، از امام صادق(ع) روايت شده: «قضاء حاجأ المؤمن افضل من طواف و طواف و طواف حتي عد عشراً»؛ «برآوردن نياز مؤمن از طواف [خانه خدا] برتر است. و همين گونه شمرد تا ده طواف»، (حر عاملي، محمد، وسايل الشيعه، ج 9، نامه 42، ح 1).
اين گونه روايات اهميت كارهاي اجتماعي و رفع نياز مردم را برجسته مي كنند.
هم چنين گاهي اثر معنوي يك رفتار بسيار عميق است مانند شركت در مجالس امام حسين(ع) و گريه براي مظلوميت آن حضرت، كه موجب تلطيف روحيه بسياري و توبه بسياري شده است و اصلاح فرد و اصلاحات در جامعه را به ارمغان آورده است. لذا در روايات از ثواب آن معادل با هزار حج ياد شده است و اهميت آن برجسته شده است، (بحار، ج 27، ص 233، ب 13)
3. گاهي برخي روايات ثواب اعمال، جهت نهادينه كردن يك هنجار و رفتار ديني در جامعه مي باشد و منظور از عدد هزار و غيره كنايه از زيادي ثواب مي باشد.
4. بايد دانست انجام هر كار نيكي از جهت كميت و كيفيت داراي مراتب و شرايط است. و ثوابي كه ذكر شده براي كساني است كه با اخلاص و شرايط كامل اعمال را انجام داده باشند و به تناسب ديگران نيز بهره مند مي شوند.
5. البته بايد دانست ثواب هيچ عمل مستحبي نمي تواند جانشين عمل واجب شود. لذا اگر روايت شده باشد كه ثواب روزه عيد غدير ثواب شصت سال روزه را دارد، (حر عاملي، وسائل شيعه، ج 10، ص 442) نشانه فراواني ثواب است نه جايگزيني يك روزه مستحبي به جاي شصت سال روزه واجب باشد.

حج: يكي از واجبات و فروع دين اسلام فريضه حج است كه بر هر انسان مسلماني كه به استطاعت مالي و بدني رسيده باشد واجب مي‌شود كه حداقل يك مرتبه در عمر خود اين عمل عبادي بزرگ را انجام بدهد.
در حقيقت برنامه جامع عبادي براي خودسازي بندگان خدا است تا چند روزي را با به جان خريدن سختي هاي اين سفر خود را آيينه تمام نما از صفات خدا كرده و زندگي خود را مملو از نورانيت و صفا نمايند؛ اين يك ادعا نيست اين را كساني مي گويند كه براي يك بار اين سفر الهي را در زندگي خود تجربه كرده‌اند.
انسان در اين سفر الهي با لبيك گفتن به نداي ادعوني خداي خود از دنياي مادي فارغ شده وهمگام با ساير مسلمانان از نقاط مختلف جهان، دل در خم صدق و صفا و صميميتي معنوي و روحاني مي‌دهد؛ به راستي چرا اين قدر حج در دين ما از جمله در آيات و روايات مورد تأكيد و اهميت قرار گرفته است؟
وجوب حج در قرآن و روايات
خداوند متعال در آيه 97 سوره آل عمران مي‌فرمايد:«ولله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا»، هركس استطاعت دارد، واجب است كه حج خانه خدا را به جا آورد. بنابراين به نص همين آيه شريفه و ده ها روايتي كه در اين باب وجود دارد فقهاي ما در طول تاريخ بر وجوب اين عمل براي افراد مستطيع تأكيد كرده‌اند.
در ماه ها و سال‌هاي گذشته افرادي به غرايض گوناگون به عمد يا غير عمد سعي در خدشه‌دار كردن عبادتي كرده‌اند كه اميرالمومنين علي عليه السلام مي‌فرمود: خداوند حج بيت الله الحرام را بر شما واجب كرده است؛ همان خانه‌اي كه آن را قبله مردم قرار داده است و مردم همچون تشنه‌كاماني كه به آبگاه مي‌روند به سوي آن رو مي‌كنند و همانند كبوتران به آن پناه مي‌برند، خداوند آن را مظهر تواضع مردم در برابر عظمتش و تسليم آنان در برابر عزتش قرارداده است.
از امام صادق(ع) نيز درباره اهميت حج در جامعه اسلامي روايات فراواني رسيده است، از جمله اين كه فرمودند: « لايزال الدين قائما ما قامت الكعبه»؛ تا زماني كه كعبه استوار و پابرجا باشد، دين پا برجا و افراشته است.
ايشان در جاي ديگري فرموده اند: «اگر مردم حج خانه خدا را رها كنند عذاب بر آنها نازل مي‌شود و به آنها مهلتي داده نمي‌شود». يا اين كه « اگر مردم حج خانه خدا را رها كنند بر امام (حاكم اسلامي ) لازم است كه آنها را مجبور كند حج به جا آورند».
صادق آل محمد در بياني نوراني ديگر مي فرمايند: «تاجران هيچ گونه عذري در تاخير انداختن حج ندارند. اگر بازرگان‌اي با امروز و فردا كردن نسبت به حج، حج به جا نياورد و بميرد، يكي از قوانين شريعت اسلام را ترك كرده است».
نمي‌توان هزينه سفر حج را در جاي ديگري خرج كرد
از اين رو نمي‌توان گفت فردي كه به استطاعت رسيده پول خود را خرج راه ديگري كرده مثل اين كه در راه خدا انفاق كند، صدقه بدهد، براي افراد بي بضاعت جهيزيه و امثال آن تهيه كند؛ اين ها همه مغالطه هايي از سوي افرادي است كه خودشان در راه هاي ياد شده هيچگاه هزينه اي نكرده‌اند.
حرف اين افراد مثل اين است كه فردي بگويد، من در روز نماز نمي‌خوانم ولي به جاي آن دو ماه در سال روزه مي گيرم، اين حرف بسي خنده دار و مضحك است، چراكه هر واجبي سرجاي خود بايد انجام گيرد.
اهميت و وجوب فريضه حج به قدري است كه حتي اگر فردي با وجود استطاعت مالي حج را به جاي نياورد و از دنيا رفت، بر ورثه او واجب است كه از مال او مقداري كه براي اداي حج لازم است كنار بگذارند و خودشان يا فرد ديگري را به نيابت از ميت براي انجام مناسك حج اجير نمايند.
ذكر اين نكته نيز خالي از لطف نيست كه براي دشمنان ما و كساني كه نمي‌خواهند مكه و مدينه‌اي باشد، ترك اين واجب الهي از سوي مردم مؤمن و پيرو اهل بيت(ع) در ايران يك آرزوي بزرگ است، چون آن‌ها آن قدر منابع مالي زيادي دارند كه هزينه حج در برابر آنها چيزي به حساب نمي‌آيد.
حج نمايشي عظيم از وحدت جامعه اسلامي است حج نمايشي عظيم از وحدت جامعه اسلامي است، هر مسلماني موظف است با رها شدن از همه قيد و بندها و پيوندهاي زندگي و پرهيز از همه روزمرگي‌ها در اين نمايش عظيم شركت كند.قرآن اين معجزه جاودان الهي، چشمه جوشاني است كه هرگز خشك نمي‌گردد، درياي بيكراني كه به عمقش نمي‌توان رسيد؛ يكي از گنجينه هاي نهفته در كلام الهي، مراسم باشكوه حج است كه هرچه بررسي و تحقيق در اطراف آن بيشتر گردد.
معارف و رموز و اسرار آن آشكارتر مي گردد.مناسك بزرگ “حج” داراى ابعاد مختلفى است كه يكى از ابعاد آن، بعد سياسى و ارتباط مسلمانان از نقاط دور دست جهان با يكديگر و آشنايى با يكديگر و در نتيجه برقرارى وحدت و همدلى ميان آنان است و در حقيقت مراسم حج و خانه خدا و قبله مشترك تمام مسلمانان پيوند دهنده مسلمانان به يكديگر و بهترين وسيله وحدت بين آنان است.
روح عبادت، توجه به خدا، روح سياست، توجه به خلق خدا، يك رنگى و يكسان بودن پوشش، حركت منظم و دسته جمعى و انجام اعمال و عبادات به سوى يك نقطه (قبله و خانه خدا) و… آن چنان به هم آميخته اند كه گويا مسلمانان اعضاى يك پيكرند و در اين ميان دل هاى مسلمانان بيشتر از هر زمانى به يكديگر نزديكتر بوده و حج عامل بسيار مؤثرى براى وحدت دل هاى مسلمانان از نژادها و طبقات مختلف است.
حج تعصب هاى ملى، قومى و نژادپرستى را شكسته و محدوديت مرزهاى جغرافيايى را طى كرده و هر ساله مسلمانان در كنار هم در يك محل و با اعمالى مشترك گرد هم مى آيند و با شعارها و انجام مراسم عبادى و سياسى به ريسمان الهى چنگ مى زنند و از اجتماع عظيم حج بهره هاى فراوانى را مى برند. چنانكه خداوند متعال مى فرمايد: «وَ أَذِّن فِى النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالاً وَ عَلَى كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجّ عَمِيق لِّيَشْهَدُواْ مَنَـفِعَ لَهُم…;(حج، ۲۷و۲۸) و مردم را دعوت عمومى به حج كن تا پياده و سواره بر مركب هاى لاغر از هر راه دوربه سوى خانه خدا بيايند، تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند.

دوشنبه, 02 فروردين 1400 01:25

چرا لباس اٍحرام سپید است؟

لحظه شماري برگزاري مناسك با شكوه حج تمتع آغاز شده است و تا چند روز آينده سيل خروشان مسلمانان با لباس‌هاي يكپارچه سفيد دور خانه كعبه طواف خواهند كرد.
با اين وجود اين سوال مطرح مي شود كه مسلمانان سفيد و سياه كشورهاي مختلف جهان چرا بايد با لباس احرامي سفيد و به صورت متحد الشكل دور خانه كعبه طواف كنند؟
در خصوص اين سئوال، شايد يكي از دلايل مهم اين حكم، حفظ يكپارچگي و يكرنگي حج ‌گزاران باشد به طوري‌ كه مسلمانان به واسطه رنگ لباس و ظاهر خود، انگشت نما نشوند.
بنا نيست در حج افراد نسبت به لباس خود رقابت و فخر فروشي كنند بلكه همه لباسي شبيه لباس آخرت و كفن برتن كرده و در برابر پروردگار خود شبيه به هم ظاهر مي‌شوند.
اين مي‌تواند نمادي از يكساني همه حج ‌گزاران در نزد خداوند باشد. مستحب است حج‌ گزار هنگام احرام، لباس سفيد بپوشد و جامه و لباس دنيايي، لباس گناه و لباس شهوت را از تن بركند و با لباسي شبيه كفن و لباس آخرت، وارد حريم يار شود.
اين تغيير لباس نمادي از توجه مطلق به خدا و آخرت و بي‌توجهي به مسائل مادي و دنيوي است. از سوي ديگر نبايد فراموش كنيم كه سفيد بودن لباس احرام در حج و عمره افضل و بهتر است، ولي در واجب بودن حتميت ندارد.
از طرفي رنگ سفيد، نشانه پاكي و طهارت ظاهر و باطن ، يك رنگي و صفا و خلوص است.
در روايتي نيز آمده كه يكي از اصحاب امام صادق (عليه‌السّلام) عازم حج بود، خدمت امام صادق (عليه‌السّلام) رسيد و پرسيد: عازم حج هستم، مي‌خواهم بدانم كه آيا مي‌توانم لباس احرام سياه بپوشم؟ و حضرت پاسخ داد: احرام در لباس سياه حرام نيست، ولي سعي كنيد لباس احرام و كفن ميت پارچه سياه نباشد.

يكي از طرفندهاي تبليغاتي وهابيت درباره پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام اين است كه ابتدا يك تهمت را به شكل‌هاي گوناگون و از راه‌هاي مختلف به شيعيان نسبت مي‌دهند و آنگاه درباره اينكه چرا شيعيان داراي فلان باور هستند، به بحث و گفتگو مي‌نشينند و كارشناس دعوت مي‌كنند! يكي از اين ترفندهاي تبليغاتي، ترويج اين نكته است كه شيعيان درباره مقام ائمه غلو ميكنند! آنها البته در تعريف غلو هم گاهي دچار اشتباه مي‌شوند و به عنوان مثال اتصاف اهل بيت به علم غيب را نوعي غلو مي‌دانند.
براي پاسخ به اين ادعا بايد گفت:
۱- شيعيان، غلوكنندگان و كسانى كه غير خدا را هر كه باشد به حدّ خدايى مي‏رسانند، كافر دانسته و مسلمان نمي‏دانند تا چه رسد كه او را شيعه و پيرو اهل‏بيت (عليهم السلام)، بخوانند. چگونه ممكن است متمسكين به ثقلين، امرى كه خلاف عقل و قرآن و سنّت است را باور داشته باشند.
الف) قرآن مي‏فرمايد: (لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ‏) (مائده: ۱۷) به تحقيق كافر شدند كسانى كه گفتند خداوند همان مسيح پسر مريم است.
ب) اميرمؤمنان (ع) مي‏فرمايد: «خدايا من از غلات (غلو كنندگان)، تبرّى‏ مي‏جويم، همان‏گونه كه عيسى بن مريم از نصارا، تبرّى جست. خدايا آنها را تا ابد، خوار و ذليل كن و هيچ‏يك از آنها را يارى مكن». [۱]
امام صادق (ع) نيز در اين مورد فرمود: «بر جوانان خود از خطر غلات بترسيد كه مبادا آنان را تباه سازند. زيرا غلات بدترين خلق خدايند. عظمت خدا را كوچك دانسته و براى بندگان خدا قائل به ربوبيّت هستند». [۲]
ج) شيخ صدوق مي‏فرمايد: «اعتقاد ما در مورد غلات و مفوّضه آن است كه اينان كافران به خداوند مي‏باشند». [۳] شيخ مفيد نيز مي‏فرمايد: «غلات گروهى از متظاهران به دين اسلامند كه اميرمؤمنان (ع) و امامان از ذريّة او را به الوهيت و پيامبرى نسبت داده‏اند. آنان گمراه و كافرند و اميرمؤمنان (ع) به قتل آنها فرمان داده است. ائمه ديگر نيز، آنها را كافر و خارج از اسلام دانسته‏اند». [۴]
۲- آيا خبر داشتن از غيب و اشراف بر احوال انسان‏ها مطلقاً به مفهوم غلوّ و خدا دانستن شخص عالم به غيب است؟ در اين صورت قرآن افراد زيادى را شريك خداوند قرار داده است.
الف) قرآن از قول حضرت عيسى (ع) مي‏فرمايد: (وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ‏) (آل عمران: ۴۹) من به شما خبر مي‏دهم درباره آنچه مي‏خوريد و آنچه در خانه‏هايتان ذخيره مي‏كنيد.
آيا اين خبر دادن از غيب نيست؟ آيا از نظر قرآن حضرت عيسى (ع)، خدا است؟ ! در آيه ديگرى، به پيامبر (ص) مي‏فرمايد: (ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ‏)، (آل عمران: ۴۴) آيا پيامبر (ص) كه از غيب خبر داشت، خدا بود؟ حال اگر پيامبر (ص) اين اخبار غيبى را در اختيار ديگران قرار دهد، اين، غلوّ و نسبت دادن اوصاف خداوند براى مخلوق است؟ !
حقيقت اين است كه وهابيون، نمي‏توانند فرق بين علم ذاتى و بى‏حدّ كه از اوصاف خاصّ خدا است و علم ايتايى و لدنى و محدود كه خداوند به برخى بندگان خاص خود عطا مي‏كند را بفهمند. در آيه ديگرى مي‏فرمايد:
(عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضي‏ مِنْ رَسُولٍ…) (جن: ۲۶ ۲۷) داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمي‏سازد مگر پيامبرى را كه از او خشنود باشد. ب) در متون معتبر اهل‏سنت، خبرهاى غيبى فراوانى از قول پيامبر (ص) نقل شده است. از جمله، درباره اوضاع امّت در آخرالزّمان، شهادت امام حسين (ع) در كربلا و درباره حضرت مهدى (عج)، كه ذكر آنها باعث تطويل كلام مي‏شود. دراين زمينه، فقط به يك حديث بسنده مي‏كنيم: مسلم واحمد بن حنبلاز حذيفه نقل كرده‏اند كه: «پيامبر (ص) به من علم گذشته و آينده تا روز قيامت را آموخت». [۵] آيا خبر داشتن حذيفه از علم غيب غلو نيست و خبر داشتن اهل بيت (عليهم السلام) غلو است؟ !
[۱] - بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۶۵ [۲] - محمد بن على بن بابويه قمي (شيخ صدوق)، الاعتقادات، ص ۷۱؛ به نقل از شيعه شناسى، ج ۱، ص ۵۵۷ [۳] - همان، ص ۲۸۶ [۴] - محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، تصحيح الاعتقاد، ص ۱۰۹، به نقل از شيعه شناسى، ص ۵۵۸. [۵] - صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، ج ۸، ص ۱۷۳؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۳۸۸؛ المستدرك، بيروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶، ج ۵، ص ۴۷۱