emamian

emamian

شیخ «صباح الاحمد جابر الصباح» امیر کویت، آخرین میانجی‌گر قدیمی و سنتی در غرب آسیا بود که روز گذشته (29 سپتامبر) درگذشت.

شیخ «صباح الاحمد جابر الصباح» از سال 2006 تا کنون یعنی به مدت 14 سال در راس قدرت کشور کویت قرار داشته است. کویت در زمان شیخ صباح در حوزه داخلی، دوران آرامی و کم‌تنشی را در حوزه‌های مختلف پشت سر گذاشت.

اگرچه کویت مانند همه کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس به صورت خاندانی اداره می‌شود، اما در کویت بر خلاف دیگر کشورهای عضو این شورا، پارلمان قدرت سیاسی قابل توجهی دارد. پارلمان کویت می‌تواند علاوه بر استیضاح وزرا، با دو سوم آرا حکم امیر را نیز ملغی کند. 

میانجی‌گری در بحران‌های منطقه‌ای و حمایت از صلح و ثبات در غرب آسیا

در حوزه سیاست خارجی، مهم‌ترین شاخصه حکومت‌داری امیر فقید کویت، میانجی‌گری وی در بحران‌های منطقه‌ای و حمایت از صلح و ثبات در غرب آسیا بود که به خصوص این شاخصه پس از روی کار آمدن ملک سلمان در عربستان نمود بیشتری داشته است. سلمان بن عبدالعزیز در سال 2016 در اقدامی یکجانبه روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد. اگرچه کویت در یکی از معدود موارد سیاست بی‌طرفی در اختلاف‌های منطقه‌ای را کنار گذاشت و در اقدامی عجولانه و تحت فشار آل سعود مانند امارات و بحرین از این اقدام عربستان حمایت و سفیر خود را از تهران فراخواند، اما امیر فقید کویت همواره تلاش کرد با میانجی‌گری میان تهران و ریاض از میزان تنش در روابط دو کشور بکاهد. 

عربستان ژوئن 2017 نیز روابط با قطر را قطع کرد که این اقدام نیز با حمایت امارات و بحرین همراه شد. شیخ «صباح الاحمد جابر الصباح» بیش از هر رهبر دیگر عربی برای پایان دادن به تنش درون عربی تلاش کرد، اما این تلاش‌ها به دلیل نگاه سلسله مراتبی ریاض به دوحه، نتیجه نداشته است. در همین راستا، «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر کشور قطر در واکنش به درگذشت صباح الاحمد جابر الصباح، وی را فردی «میانه‌رو» و «رهبری بزرگ» دانست. کویت حتی در بحران جاری یمن نیز میزبان گفتگوها برای پایان دادن به جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن بود که اوج این گفتگوها نیز در سال 2016 برای مدت 100 روز بود.

مخالفت کویت با عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی

دولت کویت از جمله کشورهای عربی است که نه تنها از عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل استقبال نکرد بلکه بر لزوم حمایت از فلسطین در مقابل جنایت‌های اسرائیل حمایت کرد. با توجه به این شاخصه‌، می‌توان گفت شیخ «صباح الاحمد جابر الصباح» آخرین رهبر از میان رهبران کهنسال عرب بود که با میانجی‌گری در بحران‌های منطقه‌ای، حفظ صلح و ثبات در منطقه را مد نظر داشته است.

پیش از وی، شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر سابق قطر و سلطان قابوس، پادشاه عمان، پرچمداران گفتگو و میانجی‌گری در منطقه بودند. موضوع دیگر این است که با درگذشت شیخ صباح، شیخ نواف الاحمد الجابر الصباح ولیعهد 84 ساله به عنوان امیر جدید برگزیده شد.اگرچه شیخ نواف مشکل چندان سلامتی ندارد، اما وی کهنسال است و دوران امیری وی در کویت طولانی نخواهد بود.

بنابراین، بیش از اینکه سیاست منطقه‌ای کویت پس از شیخ صباح مهم باشد، وضعیت قدرت در این کشور اهمیت دارد. با توجه به کهنسال بودن شیخ نواف، امیر جدید کویت، نمی‌توان گفت این کشور وارد دوره جدیدی شده است.

امام حسن (علیه السلام) امام دوم شیعیان، چهره تابناک و ماندگار فرهنگ و تمدن اسلامی است، که نه تنها برای جامعه اسلامی، بلکه حُسن سیرت و منش والای او برای مخالفان و غیر هم کیشان نیز شناخته شده است، عشق و علاقه غیر قابل توصیف پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به این دوردانه عالم گیتی، به خوبی گواه و شاهد بر جایگاه و منزلت و بزرگی فرزند زهرا(سلام الله علیها) دارد،[1] بی شک صحبت کردن و قلم زدن در خصوص ویژگی های ممتاز این امام همام نیازمند طهارت و پاکی خاصی است که نگارنده فاقد آن است، ولی با وجود کاستی ها و عدم صلاحیت در این خصوص از آستان کبریایی حضرت حق استمداد می طلبیم تا اینکه شبنمی از دریای فضایل و کمالات قرآنی و اخلاقی ایشان را مورد بازخوانی قرار دهیم.


سلوک  و منش قرآنی امام حسن(علیه السلام)

 کسی که خواهان قرار گرفتن در جاده سعادت و وارد شدن در حیات طیبه الهی و قرآنی است، بهترین و یگانه دستور العمل دست یابی به این امر مهم برای او، تبعیت و پیروی کردن از سبک زندگی امامان همامی همچون امام حسن(علیه السلام) است، خورشید هدایتی که پیروی از او ضامن سعادت و سلامت در جامعه انسانی است.  کسی که وجود پاک و نورانی او بهترین دلیل و راهنما برای عبور از تاریکی های هولناک دنیای خاکی است.

 
جلوه های اعجاب آمیز رفتار قرآنی در زندگی امام حسن(ع)

ارتباط قرآنی با خدای متعال

در فرهنگ، منش و سبک زندگی امام حسن(علیه السلام) اولین و مهمترین موضوع و مسأله ای که در زندگی باید مورد توجه و اهتمام جدی قرار داشته باشد، ارتباط صحیح و قرآنی با خدای متعال است، نوع تعامل و ارتباط برخی افراد با خدای متعال آنچنان ساده اندیشانه و  غیر اصولی است که گویی ارتباط توهمی با خدای خود بر قرار کرده اند، در این ارتباط ضعیف و غیر ضابطه مند حقیقیت عبودیت و بندگی حق تعالی آن چنان که شایسته است در زندگی مراعات نمی شود، این در حالی است که مبنا و فلسفه خلقت در منطق قرآن عبودیت و بندگی حق تعالی معرفی شده است: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛[2] و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند». عبودیت و بندگی امام حسن(علیه السلام) از جنس «ذکر کثیر» بود، امام حسن(علیه السلام) کسی بود که آیات الهی را در زندگی خود به طور تمام و کمال عینیت بخشیده بود: «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ؛[3] و پروردگارت را بسیار یاد کن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبیح گوى».

محققان و سیره نویسان در خصوص شیوه بندگی امام حسن(علیه السلام) این چنین بیان داشته اند که ایشان همواره همانند پدر بزرگوارشان به یاد خدا بودند، حتی در موقع روبرو شدن با مردم و سخن گفتن با آنها، مورخان نوشته اند: در هیچ حالی کسی او را ملاقات نکرد مگر آنکه می دید حضرت مشغول ذکر با خداوند است». [4]

امام حسن(علیه السلام) نه تنها در بُعد کمیّت بلکه در کیفیت نیز ارتباط اعجاب آمیزی با خدای متعال بر قرار کرده بود، ارتباط اعجاب آمیزی که پیام تجدید نظر در نوع بندگی به همه مسلمانان دارد: ابن شهر آشوب در این خصوص این چنین نقل کرده است: «وقتی امام حسن(علیه السلام) اراده می کرد که وضو بگیرد، دست و پا و بدنش از خوف الهی می لرزید، رنگش زرد می شد.[5] این شیوه و حالت امام حسن(علیه السلام) در حین بندگی و ذکر الهی نیز به نوعی عینیّت بخشیدن به این آیه قرآن است که باری تعالی می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ؛[6]جز این نیست که مؤمنان کسانی هستند که هنگامی که ذکر خدا شود، دل های آنان می ترسد».
در روابط اجتماعی و بین المللی در بسیاری از اوقات می بایست، در کنار رفتار هوشمندانه اقتدار و صلابت و شجاعت را نیز به منصه ظهور رسانید، در واقع شجاعت یکی از برجسته ترین فضایل و کمالات اخلاقی و دینی است که لازمه زندگی قرآنی است.

 روابط اجتماعی بر مبنای آموزه های قرآنی

نوع ارتباط و تعامل امام حسن(علیه السلام) با مردم از جنس اخلاق مداری و رأفت و رحمت اسلامی بود، شیوه ارتباطی که اگر در هر محیط انسانی جریان داشته باشد، صلح، صفا، صمیمت، دوستی و آشتی، برادری و برابری را برای آن جامعه به ارمغان خواهد آورد، حمایت های ماندگار اخلاقی سبک زندگی امام حسن(علیه السلام) در این خصوص نیز اعجاب آور است، و تحسین و تمجید دوست و دشمن را بر می انگیزد.

 
1-ارتباط کریمانه و مهربانانه

معدود سکانس های زیبایی که از سبک زندگی امام حسن(علیه السلام) در منابع تاریخی و روایی به یادگار مانده همگی گویای اوج رفتار مهربانانه در روابط اجتماعی ایشان است، برای نمونه در منابع اسلامی نقل شده است: روزی کنیزی یک شاخه گل خدمت امام تقدیم کرد، حضرت با مهربانی و عطوفت شاخه گل را دریافت می نمایند و آزادیش را به او ابلاغ می فرمایند، اطرافیان که از این رفتار کریمانه حضرت شگفت زده شده بودند، امام آیه ای از قرآن را تلاوت می فرمایند که گویای رفتار قرآنی حضرت است: «وَ إِذا حُییتُمْ بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأَحْسَنَ مِنْه»؛ [7]هر کس به شما مهربانی کرد، دو برابر او را پاسخ گویید». سپس امام فرمود: «پاداش در برابر مهربانی او نیز آزادی اش بود».[8] به راستی اگر هر انسانی در روابط اجتماعی خود به دنبال رفتار نیک و کریمانه با همنوعان خود باشد، معنویت و زیبایی های قرآنی نمود قرآنی و الهی خود را در جامعه به منصه ظهور خواهد رسانید.

 
2- ارتباط سخاوتمندانه

همه انسان ها در ارتباطات خود با دیگران بی نیاز از همنوعان نیستند، این نیازها می تواند شامل امور معنوی و مادی باشد، از طرفی فرهنگ و سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) با توجه به اینکه بر مبنای آموزه های قرآنی و رحمانی پایه ریزی شده است، به هیچ وجه به انسان ها اجازه نمی دهد که با بی توجهی و بی اعتنایی از کنار این نیازها عبور نمایند، و گره ای از کار دیگران باز نکنند در واقع گره گشایی و کمک به دیگران یکی از اصول مشخص سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) است که نمود عینی آن را در موارد متعددی می توان در سبک زندگی امام حسن(علیه السلام) مشاهده کرد: «روزی حضرت مشغول عبادت بود. دید فردی در کنار او نشسته است و به درگاه خدا می گوید: «خدایا! هزار درهم به من ارزانی دار. حضرت به خانه آمد و برای او ده هزار درهم فرستاد. [9]

 
3- ارتباط مقتدرانه

در روابط اجتماعی و بین المللی در بسیاری از اوقات می بایست، در کنار رفتار هوشمندانه اقتدار و صلابت و شجاعت را نیز به منصه ظهور رسانید، در واقع شجاعت یکی از برجسته ترین فضایل و کمالات اخلاقی و دینی است که لازمه زندگی قرآنی است، ارتباط مقتدرانه با مخالفان در عین درایت و رأفت اسلامی زبان زد زندگی اولیای الهی بوده است، خدای متعال در قرآن کریم جلوه ای از این رفتار قرآنی را این چنین بیان فرموده است: «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم؛[10] محمّد (صلی الله علیه و اله) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند».

گوشه ای از اقتدار و صلابت امام حسن(علیه السلام) را به خوبی می توان در جنگ جمل مشاهده کرد: «نخستین فتنه، جنگ جمل بود که به بهانه خونخواهی عثمان بر پا شد. شعله های جنگ زبانه می کشید. امیر مؤمنان (علیه السلام) پسرش محمد بن حنفیه را فراخواند و نیزه خود را به او داد و فرمود: «برو، شتر عایشه را نحر کن». محمد بن حنفیه ... چندین بار حمله کرد؛ ولی نمی توانست خود را به شتر برساند. ناچار نزد پدر آمد و اظهار ناتوانی کرد. امام نیزه را پس گرفت و به حسن (علیه السلام) داد. او نیزه را گرفت و به سوی شتر تاخت و پس از مدتی کوتاه، بازگشت؛ در حالی که از نوک نیزه اش خون می ریخت. محمد حنفیه به شتر نحر شده و نیزه خونین نگریست و شرمنده شد. امیرمؤمنان به او فرمود: «شرمنده نشو؛ زیرا او فرزند پیامبر (صلی الله علیه و اله) است و تو فرزند علی هستی».[11]

 
4- ارتباط صبورانه

یکی دیگر از جلوه های رفتار قرآنی امام حسن(علیه السلام) در مدینه صبوری و بردباری ایشان بود، امام در ده سالی که در مدینه بودند، سخت مورد تهاجم قرار گرفته بودند، که بیشتر این ناملایمات تحت القائات و تبلیغات بنی امیه بود، طرفداران تفکر بنی امیه با رو برو شدن با امام حسن(علیه السلام)، گاه برخوردهای غیر اخلاقی داشتند، برخورد امام چنان اخلاقی و محبت آمیز بود که از اقدام خود پشیمان می گردیدند، شیوه صبوری و برخورد اخلاق مدارانه امام حسن(علیه السلام) در این خصوص جلوه تمام نمای آیات قرآن کریم بود: «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛[12] و نیکى با بدى یکسان نیست. [بدى را] آنچه خود بهتر است دفع کن؛ آنگاه کسى که میان تو و میان او دشمنى است، گویى دوستى یکدل مى‌گردد».
 
پی نوشت ها:
[1]. کنز العمال ج 16، ص 262؛ج 5، ص102.به نقل از پیامبراکرم(ص): «اَللّهُمَّ إنّیِ اُحِبُّ حَسَناً فَاَحِبَّهُ وَ اَحَبَّ اللهُ مَنْ یُحِبهُ؛ خداوند من حسن را دوست می‌دارم تو هم او را دوست بدار و هرکه حسنم را دوست بدارد خداوند او را دوست می‌دارد».
[2]. سوره مبارکه ذاریات آیه 56.
[3]. سوره مبارکه آل عمران، آیه 41.
[4]. زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، محمد جواد مروجی، طبسی، ص 179، به نقل از منهی الامال، ج1، ص222.
[5]. مجلسی، بحارالانوار، ج44، ص 339.
[6].  سوره مبارکه انفال، آیه 2.
[7]. سوره مبارکه نساء آیه 86.
[8]. مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 18.
[9]. همان، ص 17.
[10]. سوره مبارکه الفتح آیه ۲۹.
[11]. مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 21.
[12]. سوره مبارکه فصلت، آیه34.

تنش در خط آذربایجان – ارمنستان، یک بار دیگر رسانههای منطقه و جهان را به سوی خود جلب کرد. نشست شورای عالی فرماندهی نظامی جمهوری آذربایجان به ریاست الهام علی اف رئیس جمهور این کشور تشکیل شده و ظاهراً تا اینجای کار، نیروهای تحت امر علی اف، در چند منطقه از دست بالا برخوردار بوده و برتری نظامی قابل توجهی به نمایش گذاشته اند.

آزادسازی 6 روستای آذربایجان

خبرگزاری رسمی آناتولی ترکیه از قول مقامات جمهوری آذربایجان، خبر آزادسازی 6 روستای آذری از دست نیروهای ارمنی را منتشر کرده و این خبر را در صدر اخبار خود قرار داده است. سرگرد آنار ایواز اف با انتشار این خبر در یک کنفرانس مطبوعاتی، اعلام کرده که در منطقه فضولی، روستاهای قاراخان بیگلی، گروند، گرده ریز و عبدالرحمان علیا، آزاد شده و کنترل این روستاها، الان در دست نیروهای آذری است.

در منطقه جبراییل، موروداغ و آغ دره نیز پیشروی هایی صورت گرفته است.

مواضع مقامات ترکیه

ابراهیم کالن سخنگو و مشاور سیاست خارجی اردوغان و مرد متنفذ سیاست خارجی آنکارا، نخستین مقام رسمی ترکیه بود که از آذربایجان اعلام حمایت کرده و حملات ارمنستان را زیر سوال برد.

رئیس جمهور ترکیه به شکل تمام قد از جمهوری آذربایجان حمایت و اعلام کرد: «ملت ترک، همچون هر زمان دیگری، امروز نیز با تمام امکانات خود در خدمت برادران و خواهران آذربایجانی است.»

مشخص نیست که آیا استفاده از عبارت «تمام امکانات»، شامل ارائه کمک هایی در حد رصد هوایی و پهپاد و ارائه مشاوره نظامی است یا این که میزان حمایت ها، ژرفای بیشتری خواهد داشت.

خلوصی آکار وزیر دفاع ترکیه نیز در همان دقایق نخست، با همتای آذری خود حسن اف، تماس تلفنی برقرار کرده و مراتب حمایت ترکیه را به او اعلام کرد.

خلوصی آکار که در دوران مسئولیت خود، تاکنون چندین بار به آذربایجان سفر کرده و برای تقویت صنایع دفاعی و بنیه نظامی جمهوری آذربایجان، با علی اف و تیم او مذاکره کرده، اقدام امروز باکو را به عنوان مبارزه برای حفظ تمامیت ارضی تلقی کرده و بر حمایت آنکارا از برادران ترک، تاکید کرده است.

حمایت ترکیه از آذربایجان، فقط محدود به مقامات رسمی دولت نیست.

خانم مرال آکشنر رهبر حزب خوب و از رهبران ملی گرای ترک نیز، در توییت خود، از جمهوری آذربایجان حمایت کرده است.

او ضمن انتقاد از گروه مینسک، بر حمایت کامل از ملت آذربایجان، تاکید کرده است. اما حزب جمهوری خلق به عنوان شریک خانم آکشنر در ائتلاف ملت، اندکی ملایم تر برخورد کرده و حملات ارمنستان را به عنوان عدم رعایت آتش بس، محکوم کرده است.

اهمیت آذربایجان برای ترکیه

جمهوری ترکیه در چند سال اخیر، بارها با طرح شعار «یک ملت، دو وطن» (Tek millet iki devlet) موضع روشن و شفاف خود را در مورد جمهوری آذربایجان تبیین کرده و نشان داده که این کشور تا چه اندازه برایش مهم است. در ادبیات سیاسی ترکیه و به ویژه در توییت ها و سخنرانی های مقامات کشور، عبارت «آذربایجان جان» به خوبی جا افتاده و این کشور برای ترک ها اهیمت ویژه ای دارد.

جمهوری آذربایجان از دید مقامات آنکارا، فقط دیار و سرزمین مردمان هم نژاد (سویداش) نیست، بلکه در عین حال، یک نقطه کانونی مهم برای تقویت جایگاه ترکیه در آسیای میانه و قفقاز و تقویت کشوری است که به عنوان یک قدرت گازی، یک شاهراه ارتباط تجاری و پایگاه مهم جغرافیایی در «شورای ترک»، امتیازات ویژه ای برای ترکیه دارد.

از آن سو، باکو و تیم الهام علی اف نیز اگر چه با گفتمان اسلام سیاسی جاری و ساری در ترکیه و اندیشه های حزب عدالت و توسعه چندان عجین و همسو نیست، اما از حمایت های سیاسی و دفاعی ترکیه، دلگرم و خشنود است و نه تنها در حوزه جغرافیایی خود، بلکه در موضوع حساسی همچون تحرکات ترکیه در شرق مدیترانه، حامی اردوغان است و احتمالاً در جریان روابط روسیه و ترکیه نیز توانسته است، اقدامات آسان سازی انجام دهد و موازنه را به شکلی برقرار کند که ولادیمیر پوتین، اعتماد بیشتری به این رابطه پیدا کند.

کم کاری مینسک

نارضایتی از میانجی گری گروه مینسک، حرف و حدیث تازه ای نیست و چنین به نظر می رسد که این بار نیز، این گروه، به منظور حل بحران، در سودای طراحی یک استراتژی فراگیر و همه جانبه نیست.

میانجیگری بین‌المللی گروه مینسک که از سوی سازمان امنیت و همکاری اروپا به ریاست مشترک روسیه، فرانسه و آمریکا تشکیل شده، برای حل مسالمت‌آمیز این مناقشه تا به حال نتیجه‌ای نداشته است.

الهام علی اف رییس جمهوری آذربایجان، دو ماه پیش، فعالیت «گروه میانجی مینسک» وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا برای حل «مناقشه قره باغ» را مورد انتقاد قرار داد.

علی اف گروه میانجی مینسک را به ناتوانی متهم کرد و گفته بود: «این گروه به بیانیه نخست‌وزیر ارمنستان مبنی بر این که قره باغ جزو خاک ارمنستان است، واکنشی نشان نداده، چرا که این‌چنین بیانیه‌هایی مانعی برای روند مذاکرات بوده و آن را بی‌معنی می‌کند.»

علی اف همچنین گفته بود: «موضع ما در رابطه با حل مناقشه قره باغ عادلانه و مبتنی بر عدالت تاریخی و قوانین بین‌المللی است و در آن تجدیدنظر نخواهیم کرد. مناقشه قره باغ باید در قالب تامین تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان حل و فصل شود. ما اجازه تاسیس یک دولت ارمنی در خاک جمهوری آذربایجان را نخواهیم داد.»

در پایان باید گفت: شواهد نشان می دهد که دست کم در حال حاضر، زمینه ای جدی برای توقف تنش وجود ندراد و دو کشور، فعلاً، هم در حال قدرت نمایی در برابر یکدیگر و هم در حال آزمودن یارای طرف مقابل برای رسیدن به یک برآورد نظامی نهایی هستند.

نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نمایشگاه دائمی محصولات خود که امروز  با حضور محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و سرلشکر حسین سلامی فرمانده‌کل سپاه پاسداران افتتاح شد، جدیدترین موشک بالستیک دریایی خود را به نمایش درآورد.

این موشک با نام «ذوالفقار بصیر» جدیدترین موشک از نسل بعدی خلیج فارس است.

موشک جدید مجهز به سر جنگی با جست‌وجوگر اپتیکی احتمالاً بردی بیش از 700 کیلومتر دارد.

پیش از این موشک‌های خلیج فارس و هرمز (بالستیک دریایی) در حدود 300 و 250 کیلومتر برد داشتند.

موشک ذوالفقار در نوع زمین به زمین نیز بین 700 تا 750 کیلومتر برد دارد و از آن در عملیات‌های برون‌مرزی علیه داعش  نیز استفاده شده است.

ر جریان افتتاح نمایشگاه دائمی محصولات هوافضای سپاه، اولین راکت‌ هدایت شونده هوا به سطح ساخت ایران در کنار جنگنده سوخو22 این نیرو به نمایش گذاشته شد.

راکت‌های 80 میلیمتری «فدک» بر اساس نمونه شرفی S8 (سلاح هواپرتاب برای بالگردها و هواپیماهای شرقی) ساخته شده‌اند.

این خانواده راکت‌ها شامل انواع سرجنگی ضد زره، انفجاری شدید و ترکشی، دودزا، ضد باند پرواز هستند که جدیدترین عضو آن در کنار جنگنده سوخو22 مشاهده شد که داری 4 بالک کنترلی نزدیک به دماغه خود است که بوسیله این بالکها کار اصلاح مسیر و کنترل آن تا لحظه اصابت انجام می شود.

پیش از این، راکت های سطح به سطح در کالیبرهای مختلف به نمونه‌‌های هدایت شونده و نقطه زن تبدیل شده بودند ولی این اولین بار است که راکت های هوا به سطح، هدایت‌پذیر می‌شوند.

انواع راکت‌های فدک، بردی در حدود 2 تا 4 کیلومتر و وزنی در حدود 11 تا 16 کیلوگرم دارند و سرعت پروازی آن هم تا 700 متر بر ثانیه می‌رسد.

به گزارش تسنیم، علاوه بر راکت های فدک، یک بمب جدید (که به نظر هدایت پذیر است) و موشک آذرخش نیز به تسلیحات سوخو22 های سپاه افزوده شده است.

موشک آذرخش پیش از این تنها در بالگردهای رزمی بکار گرفته می شد.

منطقه «قره‌باغ کوهستانی» (ناگورنو قره‌باغ) بار دیگر پس از سه ماه صحنه درگیری و زد و خورد نیروهای ارتش ارمنستان و جمهوری آذربایجان است و شبح جنگ بار دیگر بر این منطقه سایه افکنده است.

دو روز پیش سفارتخانه‌های آمریکا در باکو و ایروان، در بیانیه‌ای از تمامی شهروندان آمریکایی خواستند تا به منطقه مورد اختلاف وارد نشوند، گویا از وقوع درگیری‌ها خبر داشتند. این سؤال مطرح است که دولت آمریکا چگونه از بروز دوباره درگیری‌ها در این منطقه با خبر بوده است؟

اولین درگیری‌ها به نظر می‌رسد از بامداد امروز آغاز شده و وزارت دفاع آذربایجان صبح امروز اعلام کرد که مواضع و شهرک‌های مرزی این کشور از سوی نیروهای مسلح ارمنستان هدف خمپاره قرار گرفته که تلفاتی از میان نظامیان و غیرنظامیان به همراه داشته است.

باکو در ادامه از انجام اقدامات تلافی‌جویانه خبر داد و افزود واحدهای پیشرفته ارتش آذربایجان در حال به کار بستن اقدامات تلافی‌جویانه برای سرکوب تحرکات نیروهای ارمنی هستند تا از امنیت جمعیت غیرنظامی که نزدیک خط مقابله نظامی زندگی می‌کنند اطمینان یابند. 

«الهام علی‌اف» رئیس‌جمهور آذربایجان نیز صبح امروز در مقابل دوربین تلویزیون‌ها حاضر شد و گفت که نیروهای مسلح ارمنستان با انواع سلاح‌ها از جمله توپخانه سنگین مواضع ارتش آذربایجان و تعدادی از مناطق مسکونی را هدف قرار داده‌اند که در نتیجه تعدادی از نیروهای نظامی و غیر نظامی مجروح شده‌اند. او در ادامه از پاسخ متقابل نیروهای آذربایجان خبر داد.

پس از آن، «نیکول پاشینیان» نخست‌وزیر ارمنستان نیز از حمله نیروهای آذربایجانی به شهرک‌های مسکونی ارمنستان در منطقه ناگورنو-قره‌باغ خبر داد و وزارت دفاع ارمنستان هم اعلام کرد که نیروهای این کشور دو بالگرد و سه پهپاد آذربایجانی را در واکنش به حملات باکو به مناطق مسکونی ساقط کرده‌اند.

در شرایطی که دو طرف یکدیگر را به آغاز درگیری‌ها متهم می‌کنند، مجموع این رخدادها باعث شد تا  «آرائیک هاراطونیان» رئیس منطقه مورد مناقشه «قره‌باغ» صبح امروز در یک نشست اضطراری با اعضای شورای ملی، آماده‌باش جنگی اعلام کند. او در بیانیه‌ای از تمامی افراد بالای ۱۸ سال خواست تا آماده جنگ شوند.

هاراطونیان همچنین در پیامی تاکید کرد: «این جنگ برای مرگ یا زندگی است که آن را به جان پذیرفته و در آن پیروز خواهیم شد. ... تلفات انسانی و مادی ما را مایوس نخواهند کرد. اعلان جنگ کرده‌اند و جنگ دریافت خواهند کرد.»

وزارت دفاع ارمنستان هم اعلام «حالت جنگی» کرده و از تمامی نیروهای خود خواسته است تا در آماده‌باش کامل قرار گیرند.

در مجموع شرایط به‌گونه‌ای پیش رفته که به‌باور برخی ناظران، منطقه آماده جنگ دیگری شده است. هر چند در این میان ارتش جمهوری آذربایجان اعلام کرده است که نیازی به اعلام آماده‌باش عمومی ندارد و نیروهای این کشور به طور کامل آماده هستند.

هیأت سربازگیری و آماده‌باش ارتش آذربایجان گفته است که ممکن است در صورت لزوم برای دفاع از کشور، وزارت دفاع خواستار بسیج عمومی شود، اما امروز نیازی به این کار نیست.

 


منطقه مورد مناقشه قره‌باغ

 

در واکنش به این تحولات، وزارت خارجه ترکیه نیز در بیانیه‌ای بار دیگر حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کرد و گفت که ترکیه کمک‌ها و حمایت‌های لازم را در اختیار آذربایجان قرار خواهد داد.

وزارت خارجه روسیه نیز در بیانیه کوتاهی از دو طرف خواسته است تا فورا درگیری‌ها را متوقف کرده و برای تثبیت اوضاع به مذاکره روی بیاورند.

جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان، دو جمهوری استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۹۲ به دنبال تصرف منطقه قره‌باغ کوهستانی توسط ارمنستان و اعلام خودمختاری این منطقه وارد درگیری نظامی شدند و تلاش‌ها برای حل مناقشه قره‌باغ در قالب گروه میانجی مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا تاکنون بی‌نتیجه بوده است.

دوستان و معاشران انسان در هدایت یا گمراهی او بسیار موثّرند. در سوره صافّات، آيات ۵۰ تا ۵۳ بیان شده كه همنشين بد، انسان را تا لب پرتگاه دوزخ مى برد. در آيات دیگری سخن از تأسّف و تأثّر عميق ستمگران در قيامت است كه از انتخاب دوستان ناباب تأسّف مى خورند؛ که در سوره فرقان، آیات ۲۷ الی ۲۹ به این مساله اشاره شده است. در دسته دیگری از آیات قرآن سخن از كسانى است كه همنشين بدى داشتند ولى آنها به لطف الهى و با تلاش و كوشش توانسته اند خود را از چنگال وسوسه آنها رهائى بخشند.

غالباً دوستان و معاشران ناباب و آلوده سبب آلودگى افراد پاک شده اند؛ عکس آن نیز صادق است، زیرا بسیارى از افراد پاک و قوىّ الاراده توانسته اند بعضى از معاشران ناباب را به پاکى و تقوادعوت کنند. با این اشاره به قرآنمراجعه می کنیم و اشاراتى را که قرآنبه این مساله دارد با هم مى شنویم:

آیات قرآنی مربوط به این مساله در سه بخش قابل بررسی می باشد:

نخست آیاتی که درباره همنشینى شیطان با غافلان از یاد خداست، ولى تاثیر همنشین بد را در اخلاقیّات و در سرنوشت هر انسانى روشن مى سازد.

مى فرماید: (هر کس از یاد خداروى گردان شود شیطان را بر او مسلّط مى سازیم که همواره قرین و همنشین او باشد!)؛ «وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ».(۱) (سوره زخرف، آیه۳۶)

سپس نقش این قرین سوء (همنشین بد) را چنین بیان مى کند که آنها، یعنى شیاطین، راه هدایت و حرکت به سوى خداوند را به روى آنها مى بندد و آنها را از رسیدن به این هدف مقدّس باز مى دارد و غم انگیزتر، این که در عین گمراهى گمان مى کنند که هدایت یافته اند! «وَاِنَّهُمْ لَیَصُدُّوْنَهُمَ عَنِ السَّبیلِ وَیَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ»! (۲)

سپس به نتیجه آن پرداخته و مى گوید: روز قیامتکه همه در محضر الهى حاضر مى شوند و پرده ها کنار مى رود و حقایق فاش مى شود، این انسان گمراه خطاب به دوست اغواگر شیطانش کرده، مى گوید اى کاش فاصله میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، چه همنشین بدى هستى! «حَتّى اِذا جاءَنا قالَ یا لَـیْتَ بَـیْنى وَبَیْنَـکَ بُعْـدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرینُ».(۳)

از این تعبیرات بخوبى استفاده مى شود که همنشین بد مى تواند انسان را بکلّى از راه خدامنحرف سازد؛ پایه هاى اخلاقرا بر روى او ویران کند و واقعیّتها را چنان دگرگون نشان دهد که انسان در عین گمراهى خود را در زمره هدایت یافتگان ببیند؛ و به یقین در چنین حالى هدایت و بازگشت به صراطمستقیم غیر ممکن است؛ و زمانى بیدار مى شود و به هوش مى آید که راه برگشت بکلّى بسته شده؛ حتّى از تعبیر آیهاستفاده مى شود که این همنشینان بد در آن زندگى ابدى نیز با او هستند و چه دردآور است که انسان کسى را که مایه بدبختى او شده همیشه در برابر خود ببیند و به او گفته شود بیهوده آرزوى جدا شدن از او را مکن شما با هم سرنوشت مشترکى دارید! «وَلَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ اِذْ ظَلَمْتُمْ اَنَّکُمْ فِى الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ».(۴)

شبیه آیات فوق، آیه۲۵ سورهفصّلت مى باشد که مى گوید: «وَقَیَّضْنا لَهُمْ قُرَنآءَ فَزَیَّنُوْا لَهُمْ ما بَیْنَ اَیْدیهِمْ وَما خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فى اُمَم قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ اِنَّهُمْ کانُوا خاسِرینَ»؛ (ما براى آنها همنشینانى [زشت سیرت] قرار دادیم که زشتیها را از پیش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند؛ و فرمان الهى درباره آنان تحقّق یافت و به سرنوشت اقوام گمراهى از جنّ و انس که قبل از آنها بودند گرفتار شدند؛ آنها مسلّماً زیانکار بودند!)

در بخش دوم از این آیات، از کسانى سخن مى گوید که همنشین بدى داشتند که پیوسته در گمراهى آنها مى کوشیدند ولى آنها به لطف و رحمت الهى و با تلاش و کوشش توانسته اند خود را از چنگال وسوسه آنها رهائى بخشند در حالى که تا لب پرتگاه پیش رفته بودند؛ در اینجا نیز سخن از تاثیر فوق العاده همنشین بد در شکل گیرى عقائد و اخلاقانسان است ولى در عین حال چنان نیست که انسان مجبور باشد و نتواند با تلاش و کوشش، خویشتن را نجات دهد؛ مى فرماید: «در روز قیامتبعضى از بهشتیان به بعضى دیگر مى گوید من در دنیا همنشینى داشتم که پیوسته به من مى گفت آیا به راستى تو این سخن را باور کرده اى که وقتى ما مردیم و خاک شدیم و استخوان پوسیده شدیم، بار دیگر زنده مى شویم و به جزاى اعمال خود مى رسیم (ولى من به فضل الهى تسلیم وسوسه هاى او نشدم و در ایمانخود ثابت قدم ماندم!)؛ «فَاَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْض یَتَسآءَلُونَ ـ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ اِنّى کانَ لى قَرینٌ ـ یَقُولُ ءَاِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقینَ ـ ءَاِذامِتْنا وَکُنّا تُراباً وَعِظاماً ءَاِنّا لَمَدینُونَ».(۵)

در این هنگام او به فکر همنشین نااهل قدیمى خود مى افتد و به جستجو برمى خیزد و از همان اوج بهشتنگاهى به سوى دوزخ مى افکند و ناگهان او را در وسط جهنّم مى بیند؛ «فَاطَّلَعَ فَرَاهُ فى سَوآءِ الْحَجیمِ».

به او مى گوید به خداسوگند نزدیک بود مرا نیز به هلاکت بکشانى و همچون خودت بدبخت کنى و اگر لطف الهى و نعمت پروردگارم شامل حال من نبود من نیز امروز در آتش دوزخ احضار مى شدم «قالَ تَاللّهِ اِنْ کِدْتَّ لَتُرْدینِ وَلَوْلا نِعْمَتُ رَبّى لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرینَ».

مجموع این آیات بخوبى نشان مى دهد که همنشین بد، انسان را تا لب پرتگاه دوزخ مى برد و اگر ایمان قوى و تقوا و لطف پروردگار نباشد در آن پرتگاه سقوط مى کند!

در سومین بخش از آیات مورد بحث، سخن از تاسّف و تاثّر عمیق ستمگران در قیامت است که از انتخاب دوستان ناباب تاسّف مى خورند؛ چرا که عامل اصلى بدبختى خود را در رفاقت با آنان مى بینند؛ مى فرماید: (و [به خاطر آور] روزى را که ظالم دست خویش را از [شدّت حسرت] به دندان مى گزد و مى گوید: اى کاش [با رسول خدا] راهى برگزیده بودم! اى واى بر من! کاش فلان [شخص گمراه] را دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یادآورى [حق] گمراه ساخت بعد از آن که [یاد حق] به سراغ من آمده بود! و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است!)؛ «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ یالَیْتَنى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلا ـ یا وَیْلَتى لَیْتَنى لَمْ اَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً ـ لَقَدْ اَضَلَّنى عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ اِذْجآءَنى وَکانَ الشَّیْطانُ لِلاِْنْسانِ خَذُوْلا».(۶) به این ترتیب، ستمگران در قیامت، نخست از ترک رابطه با پیامبر شدیداً اظهار تاسّف مى کنند، و سپس از ایجاد رابطه با افراد آلوده و فاسد؛ و بعد با صراحت، عامل اصلى گمراهى خود را همین دوستان منحرف۵ و آلوده معرّفى مى کنند! و حتّى تاثیر آنها را بالاتر از تاثیر پیامهاى الهى (البتّه در بیمار دلان) مى شمرند؛ و از تعبیر آخرین آیه، استفاده مى شود که دوستان بد جزء لشکر شیطانند؛ و یا به تعبیر دیگر، از شیاطین انس محسوب مى شوند. قابل توجّه این که، در این آیات تاسّف این گروه را با جمله «یَعَضُّ الظّالِمُ عَلى یَدَیْهِ»؛ (ظالم هر دو دست خود را به دندان در آن روز مى گزد) بیان فرموده؛ و این آخرین مرحله تاسّف است؛ و این در موارد ضعیفتر، انسان انگشت خود را به دندان مى گیرد و در مرحله بالاتر، پشت دست را به دندان مى گزد و در مراحل شدید هر دو دست خود را یکى بعد از دیگرى به دندان مى گزد؛ و در حقیقت این یک نوع انتقام گیرى از خویشتن است که چرا کوتاهى کردم و با دست خود وسائل بدبختى خویش را فراهم کردم!

آنچه از آیات فوق و بعضى از آیات دیگر قرآن به خوبى استفاده مى شود این است که دوستان و معاشران و همنشینان در سعادت و شقاوت انسان تاثیر فوق العاده اى دارند؛ نه تنها اخلاق و رفتار افراد را تحت تاثیر قرار مى دهند، که در شکل گیرى عقائد آنها موثّرند؛ اینجاست که یک استاد اخلاقباید همواره با دقّت تمام افراد تحت تربیت خود را از این نظر مورد توجّه قرار دهد؛ مخصوصاً در عصر و زمان ما که نشر وسائل فساد از طریق دوستان ناباب به صورت وحشتناکى در آمده و یکى از سرچشمه هاى اصلى انواع انحرافات را تشکیل مى دهد.(۷)

پی نوشت:

(۱). براى نقيض از مادّه قيض معانى مختلفى نقل كرده اند؛ بعضى آن را به معنى تسبيب و بعضى به معنى تقدير و بركندن و بعضى مانند راغب به معنى مسلّط ساختن مى دانند چرا كه قيض به معنى پوست سفيدى است كه روى تخم مرغ را گرفته (و آن را احاطه كرده است).

(۲). سوره زخرف، آیه ۳۷.

(۳). سوره زخرف، آیه ۳۸.

(۴). سوره زخرف، آيه ۳۹ .

(۵). سوره صافّات، آيات ۵۰ تا ۵۳ .

(۶). سوره فرقان، آیات ۲۷ الی ۲۹.

(۷). گرد آوری از: اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ ه. ش‏، ج ۱‏، ص ۱۵۵.

بدون شك از نظر جامعه اسلامی كلیه مفاهیم و معتقدات اصیل اسلامی ریشه در كلام الهی دارند و عقیده به ظهور امام زمان ـ علیه السّلام ـ صورت كلی و مایه اساسی آن در كتاب خدا (قرآن كریم) تجلّی یافته، و این كتاب بزرگ آسمانی فرارسیدن آن روز مبارك و فرخنده را به تمام پیروان بشارت داده است.

در قرآن كریم آیات متعددی در شأن حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ وارد شده است كه مفسران واقعی وحی الهی امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ تفسیر، تأویل و تطبیق این آیات را بر وجود مقدس امام زمان ـ علیه السّلام ـ و حكومت جهانی آن امام عدالت گستر، بیان نموده‌اند كه ذكر همه این آیات در این مختصر نمی‌گنجد، پیرامون این آیات، كتب مختلفی تألیف شده كه همه مطالب كتاب یا بخشی از مطالب آن به این موضوع اختصاص یافته است، به عنوان نمونه پاره‌ای از این آیات بیان می‌شوند:

۱. سورة نور آیة ۵۵:

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لیمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لا یشْرِكُونَ بِی شَیئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ

«خداوند كسانی از شما را كه ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند، وعده فرمود كه آنان را قطعاً در زمین خلیفه خواهد كرد، همان طور كه كسانی را كه پیش از آنان بودند به خلافت گمارد، و قطعاً بر ایشان دین‌شان را مستقر خواهد نمود، دینی كه برایشان آن را پذیرفت، و قطعاً آنان را پس از خوف‌شان به حالت امنیت دگرگون می‌كند به جهت آن كه مرا عبادت كنند و چیزی را با من شریك نگردانند، و هر كه بعد از آن كفر ورزد، پس قطعاً آنان كافرند.

۲. سورة انبیاء آیة ۱۰۵:

وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصَّالِحُونَ

ما در «زبور» داود از پس ذكر (تورات) نوشته‌ایم كه سرانجام زمین را بندگان شایسته ما به ارث می برند و صاحب شوند.

۳. سوره قصص آیة ۵:

وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ

ما می‌خواهیم تا به مستضعفان زمین نیكی كنیم یعنی آنان را پیشوایان سازیم و میراث بران زمین.

۴. سورة مائده آیة ۵۴:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَ یحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْكافِرِینَ یجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ...

ای مؤمنان! هر كس از شما از دین خویش برگردد (زیانی به دین خدا نخواهد رسانید. زیرا كه خداوند دین خود را بی‌یاور نخواهد گذاشت بلكه او مردمی پدید خواهد آورد كه ایشان را دوست دارد و ایشان او را دوست می‌دارند، آن مردم با مؤمنان خوش رفتار، و نرم‌خو خواهند بود و با كافران سخت‌گیر و بی‌گذشت، و آنان همواره می‌كوشند و در راه خدا جهاد می‌كنند و از سرزنش هیچ سرزنش‌گری باكی نخواهند داشت.

۵. سورة توبه آیة ۳۳:

هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

او آن خداست كه رسول خویش را برای راهنمایی و دین حق فرستاد تا آن دین را پیروز گرداند بر همه دین‌های دیگر، هر چند بر مشركان دشوار آید.

۶. سورة هود آیة ۸۶ :

بَقِیتُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ، بقیة اله

(ذخیره الهی) برای شما مردم، اگر مؤمن باشید از هر چیز و هر كس دیگر بهتر است.

این آیات و پاره‌ای دیگر از آیات قرآن كریم به مهدی موعود و مسائل و رخدادهای آخر الزمان و وقایع مقان ظهور و پس از آن تفسیر شده اند.

بسیاری از مردم در محاسبه علل و عوامل حوادث ناگوار و مصائب گاهی گرفتار اشتباه می شوند و ظلم هایی که به دست انسان های ستمگر انجام شده است به حساب بی عدالتی دستگاه آفرینش می گذارند، و بی نظمی کار بشر را به حساب بی نظمی سازمان خلقت.

مثلا گاهی ایراد می کنند «چرا هر چه سنگ است برای پای لنگ است!؟» چرا زلزله ها در شهرها خسارت کمی ایجاد می کند امّا در روستاها قربانیان زیادی می گیرد و گروه کثیری زیر آوار می مانند، این چه عدالتی است؟ اگر بنا هست بلایی قسمت شود چرا یکسان قسمت نمی شود؟ چرا باید همیشه لبه تیز حوادث دردناک متوجّه مستضعفین باشد؟ چرا در بیماری های عمومی و همه گیر بیشتر این گروه قربانی می شوند؟

غافل از این که هیچ کدام از اینها مربوط به دستگاه آفرینش و خلقت و عدالت خداوند نیست، اینها نتیجه ظلم و استعمار و استثمار انسان ها نسبت به یکدیگر است.

مقدمه

از قدیم ترین ایام تا امروز گروهی بر عدالت خدا خرده گرفته اند، و مسائلی را مطرح نموده اند که به اعتقاد آن ها با عدالت خدا سازگار نیست، و حتّی گاه آن ها را نه تنها دلیل بر نفی عدالت که دلیلی بر انکار وجود خدا پنداشته اند!از جمله، وجود حوادث ناگوار مانند طوفان ها و زلزله ها و مصائب دیگر که همگانی است. و همچنین تفاوت هایی که در میان انسان ها دیده می شود. و نیز شرور و آفت هایی که دامن انسان یا نباتات و موجودات دیگر را می گیرد.

چرایی شرور و مصیبت ها

برای اینکه با برخی از علل و چرائی شرور و مصیبت ها در نظام هستی آشنا شویم به چند نکته ای که در پی می آید توجه فرمائید.

قضاوت نسبی و معلومات محدود

معمولا همه ما در قضاوت های خود و تشخیص مصداق ها روی رابطه ای که اشیاء با ما دارند تکیه می کنیم. مثلا می گوییم فلان چیز دور یا نزدیک است یعنی نسبت به ما.

یا فلان کس قوی یا ضعیف است، یعنی با مقایسه به وضع روحی یا جسمی ما، او دارای چنین حالتی است. در مسائل مربوط به خیر و شر و آفت و بلا نیز داوری مردم غالباً همین گونه است.

مثلا اگر بارانی در سطح منطقه ببارد، ما کار نداریم که تأثیر این باران در مجموع چگونه بوده است، ما تنها به محیط زندگی و خانه و مزرعه خودمان، و یا حداکثر شهرمان نگاه می کنیم، اگر اثر مثبتی داشته می گوییم نعمت الهی بود، اگر منفی بوده نام « بلا » بر آن می گذاریم.

بنا بر این اگر ما بخواهیم گرفتار اشتباه نشویم باید به معلومات محدود خود نگاه نکنیم، و در قضاوت ها تنها روی روابط اشیا با خودمان ننگریم؛ بلکه تمام جوانب را در نظر بگیریم و قضاوت همه جانبه کنیم.

قرآن مجید به ما می گوید:« وَ مَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلا؛ [۱] بهره شما از علم و دانش اندک است.»

و با این علم و دانش اندک نباید در قضاوت عجله کرد.

حوادث ناخوشایند و هشدارها

همه ما افرادی را دیده ایم که وقتی غرق نعمتی می شوند گرفتار « غرور و خودبینی » می گردند، و در این حالت بسیاری از مسائل مهم انسانی و وظایف خود را به دست فراموشی می سپارند.

و نیز همه ما دیده ایم که در هنگام آرام بودن اقیانوس زندگی و راحتی و آسایش کامل چگونه یک حالت « خواب زدگی و غفلت » به انسان دست می دهد که اگر این حالت ادامه یابد منجر به بدبختی انسان می گردد.

بدون شک قسمتی از حوادث ناخوشایند زندگی برای پایان دادن به آن حالت غرور، و از بین بردن این غفلت و خواب زدگی است.

حتماً شنیده اید که رانندگان با تجربه از راه های صاف و هموار که خالی از هر گونه پیچ و خم و فراز و نشیب و گردنه هاست شکایت دارند، و این جادّه ها را خطرناک توصیف می کنند، چرا که یکنواختی این جاده ها سبب می شود راننده در یک حال خواب زدگی فرو رود، و درست در اینجاست که خطر به سراغ او می آید.

حتّی دیده شده در بعضی از کشورها در این گونه جادّه ها فراز و نشیب ها و دست اندازهای مصنوعی ایجاد می کنند تا جلو این گونه خطرات را بگیرند.

مسیر زندگانی انسان نیز عیناً به همین گونه است. اگر زندگی فراز و نشیب و دست اندازی نداشته باشد و اگر گه گاه حوادث نامطلوبی پیش نیاید، آن حالت غفلت و بی خبری از خدا و از سرنوشت و از وظائفی که انسان بر عهده دارد حتمی است.

هرگز نمی گوییم انسان باید با دست خود حوادث ناخوشایند بیافریند و به استقبال ناراحتی ها برود، چرا که همیشه این امور در زندگی انسان بوده و هست، بلکه می گوییم باید توجه داشته باشد که فلسفه قسمتی از

این حوادث این است که جلو غرور و غفلت را که دشمن سعادت او است بگیرد، تکرار می کنیم این فلسفه قسمتی از این حوادث ناخوشایند است نه همه آنها، چرا که بخش های دیگری وجود دارد که به خواست خدا بعداً از آن سخن خواهیم گفت.

کتاب بزرگ آسمانی ما قرآن مجید در این زمینه چنین می گوید:

«فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون؛ [۲] ما آنها را به حوادث سخت و دردناک و رنج ها گرفتار ساختیم تا به درگاه خدا روی آورند.»

انسان در آغوش مشکلات پرورش می یابد

باز تکرار می کنیم ما نباید با دست خود برای خودمان مشکل و حادثه بیافرینیم، امّا با این حال بسیار می شود که حوادث سخت و ناگوار اراده ما را قوی و قدرت ما را افزایش می دهد، درست همانند فولادی را که به کوره های داغ می برند و آبدیده و مقاوم می شود ما هم در کوره این حوادث آبدیده و پرمقاومت می شویم.

جنگ چیز بدی است ولی گاهی یک جنگ سخت و طولانی استعداد یک ملّت را شکوفا می کند، پراکندگی را مبدّل به وحدت و عقب ماندگی ها را به سرعت جبران می نماید.

هر تمدن درخشانی در طول تاریخ در نقطه ای از جهان ظهور کرده به دنبال این بوده است که یک کشور مورد هجوم یک قدرت بزرگ خارجی قرار گرفته، و نیروهای خفته آنها را بیدار و بسیج کرده است.

البته واکنش همه افراد و همه جامعه ها در برابر حوادث تلخ زندگی یکسان نیست. گروهی گرفتار یأس و ضعف و بدبینی می شوند و نتیجه منفی می گیرند، امّا افرادی که زمینه های مساعد دارند در برابر این حوادث تحریک و تهییج شده به حرکت درمی آیند و می جوشند و می خروشند، و نقطه های ضعف خود را به سرعت اصلاح می کنند.

منتها چون در این گونه موارد بسیاری از مردم قضاوت سطحی می کنند تنها تلخی ها و سختی ها را می بینند و امّا آثار مثبت و سازنده را نادیده می گیرند.

ادّعا نمی کنیم همه حوادث تلخ زندگی در انسان چنین اثری دارد ولی حداقل قسمتی از آنها چنین است.

شما اگر زندگی نوابغ جهان را مطالعه کنید، می بینید تقریباً همه آنها در میان مشکلات و ناراحتی ها بزرگ شدند، کمتر می توان افراد نازپرورده ای را پیدا کرد که در زندگی نبوغی از خود نشان داده باشند و به مقام والائی برسند، فرماندهان بزرگ نظامی آنها هستند که

میدان های نبرد سخت و طولانی دیده اند، مغزهای متفکر اقتصادی آن ها هستند که در بازارهای بحران زده اقتصادی گرفتار شده اند.

سیاستمداران قوی و بزرگ آنها هستند که با مشکلات سخت سیاسی دست به گریبان بوده اند.

در قرآن مجید چنین می خوانیم:«فَعَسی‌ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً؛ [۳]

ای بسا چیزی را ناخوشایند بشمرید امّا خداوند در آن خیر فراوان قرار داده است».

مشکلات خودساخته

نکته دیگری که اشاره به آن را ضروری می دانیم این است که بسیاری از مردم در محاسبه علل و عوامل حوادث ناگوار و مصائب گاهی گرفتار اشتباه می شوند و ظلم هایی که به دست انسان های ستمگر انجام شده است به حساب بی عدالتی دستگاه آفرینش می گذارند، و بی نظمی کار بشر را به حساب بی نظمی سازمان خلقت.

مثلا گاهی ایراد می کنند «چرا هر چه سنگ است برای پای لنگ است!؟» چرا زلزله ها در شهرها خسارت کمی ایجاد می کند امّا در روستاها قربانیان زیادی می گیرد و گروه کثیری زیر آوار می مانند، این چه عدالتی است؟ اگر بنا هست بلایی قسمت شود چرا یکسان قسمت نمی شود؟ چرا باید همیشه لبه تیز حوادث دردناک متوجّه مستضعفین باشد؟ چرا در بیماری های عمومی و همه گیر بیشتر این گروه قربانی می شوند؟

حوادث و مصائب نتیجه ظلم و استعمار

غافل از این که هیچ کدام از اینها مربوط به دستگاه آفرینش و خلقت و عدالت خداوند نیست، اینها نتیجه ظلم و استعمار و استثمار انسان ها نسبت به یکدیگر است.

اگر روستانشینان به خاطر ظلم شهرنشینان در محرومیّت و فقر شدید نباشند و بتوانند خانه هایی محکم و مقاوم مانند آنها بنا کنند، چرا زلزله این همه از آنها قربانی بگیرد و از دیگران بسیار کم؟

امّا هنگامی که خانه های آنها از یک مشت گل یا سنگ و چوب که گاهی حتی در میان آنها کم ترین گچ و سیمانی به کار نمی رود و به طور ساده روی هم چیده شده و با یک حرکت شدید باد یا تکان خفیف زمین فرو می ریزد، نباید انتظار داشت وضع بهتر از آن باشد، امّا این چه ربطی به کار خدا دارد؟

نباید مانند آن شاعر، خرده گیری کرده بگوییم «یکی را داده ای صد ناز و نعمت» در حالی که دیگری را بر خاک ذلّت نشانده ای، یکی را کاخ نشین کرده ای و دیگری را کوخ نشین!

مشکلات به خاطر بی عدالتی های اجتماعی

باید این انتقادها را متوجّه وضع ناموزون و نظام غلط جامعه کرد. باید به پا خاست و به این بی عدالتی های اجتماعی پایان داد. با محرومیت و اگر همه قشرها از تغذیه کافی و بهداشت و درمان لازم بهره مند باشند در برابر بیماری ها همگی پرقدرت و پرمقاومت خواهند بود.

امّا هنگامی که وضع غلط نظام اجتماعی یک جامعه و استثمار حاکم بر آن به یکی آن قدر امکانات می دهد که حتّی سگ و گربه خانگیش دارای پزشک و درمان و دارو است امّا دیگری ابتدایی ترین وسیله بهداشی را برای پرورش نوزادش ندارد چنین صحنه های ناگوار، فراوان به چشم می خورد.

به جای این که در این گونه موارد ایراد بر کار خدا بگیریم باید ایراد بر کار خود بگیریم.باید به ظالم بگوییم ظلم مکن.

و باید به مظلوم بگوییم زیر بار ظلم مرو!

و باید کوشش کنیم که همه افراد یک جامعه از حداقل وسایل بهداشتی و درمانی و غذا و مسکن و فرهنگ و آموزش و پرورش بهره مند باشند.

خلاصه این که نباید ما گناه خود را به گردن نظام خلقت بیندازیم.

کی خداوند به ما چنین زندگی را تحمیل کرده؟ و کجا چنین نظامی را توصیه فرموده است؟

البته او ما را آزاد آفریده، چرا که آزادی رمز تکامل و ترقّی ماست.

ولی این ماییم که از آزادی خود سوءِ استفاده می کنیم و ظلم و ستم بر دیگران روا می داریم و نتیجه این ظلم و ستم به صورت نابسامانی های اجتماعی خودنمایی می کند.

امّا متأسّفانه این اشتباه دامن گیر گروه زیادی شده و حتّی نمونه های آن در اشعار شعرای معروف دیده می شود.

قرآن مجید در یک جمله کوتاه و پر معنی می فرماید:«إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً وَ لکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون؛ [۴]

خداوند کم ترین ظلمی به کسی نمی کند ولی مردم به خویشتن ظلم و ستم روا می دارند».

 

پی نوشتها

۱.اسراء (۱۷)، آیه ۸۵   

۲.انعام (۶)، آیه ۴۲   

۳.نساء (۴)، آیه ۱۹   

۴.یونس (۱۰)، آیه ۴۴   

رهبر انقلاب همچنین با ابراز تأسف شدید از جان‌باختن روزانه حدود ۱۵۰ نفر بر اثر کرونا، مردم را به رعایت کامل و مستمر دستورالعمل‌های بهداشتی فراخواندند.

فرمانده کل قوا، تکریم و تجلیل از پیشکسوتان و رزمندگان دفاع مقدس را وظیفه حتمیِ ملی و توصیه مؤکد اسلام خواندند و افزودند: برای درک عظمت کار این عزیزان و هم‌رزمان شهیدشان باید عظمت میدان دفاع مقدس و چرایی و چگونگی این قطعه مهم از تاریخ ایران را به خوبی درک و فهم کرد.
ایشان صدام جاه‌طلب را تنها ابزاری در دست قدرت‌های بزرگ به‌ویژه آمریکا برشمردند و افزودند: طرف‌های اصلی نبرد با ملت ایران یعنی «آمریکای ضربه‌خورده از انقلاب اسلامی، قدرت‌های نگران از ظهور یک هویت جدید اسلامی- ایرانی در منطقه، ناتو و کشورهای اروپای غربی و شرقی»، صدام را به حمله تحریک کردند تا نظام و انقلاب اسلامی را در هم بکوبند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به انتشار اسناد توافق‌های آمریکا و صدام قبل از آغاز جنگ افزودند: در طول سال‌های جنگ نیز کمک های نظامی، اطلاعاتی و مالی غرب و شرق به رژیم بعثی از طریق امارات، کویت، عربستان و دیگر مسیرها ادامه داشت.
رهبر انقلاب علاوه بر تحریک دشمنان، اوضاع داخلی ایران را نیز در تشجیع صدام به حمله، مؤثر دانستند و افزودند: وضع نامناسب ارتش از لحاظ امکانات و فرماندهی در سال آغاز جنگ، نوپدید بودن سپاه و کمبود شدید امکانات دفاعی، واقعیاتی بود که دشمن از آنها اطلاع داشت و همین مسائل نیز آن را به آغاز جنگ، بیشتر تحریک کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پس از تشریح چگونگی آغاز جنگ تحمیلی ۸ ساله به بررسی مستند عوامل و نکات مهم دفاع جانانه و پیروزمندانه ملت ایران در مقابل دشمنان پرداختند.
ایشان در این زمینه، رهبری و فرماندهی امام خمینی(ره) را از آغاز تا پایان دفاع مقدس بسیار حساس و شگفت‌انگیز برشمردند و افزودند: امام از همان آغاز، ابعاد و حجم واقعی کارزار را شناخت و با درایتی اعجاب‌انگیز اعلام کرد که این جنگ، نبرد دو کشور همسایه نیست بلکه دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران در پشت صدام در مقابل نظام اسلامی صف‌آرایی کرده‌اند.
رهبر انقلاب، آوردن ملت به صحنه دفاع مقدس را تشخیص حیاتی امام راحل عظیم‌الشأن دانستند و افزودند: امام با درک عمیق خود، مانند اصل انقلاب، ملت را به وسط میدان کارزار همه‌جانبه آورد چرا که فهمید صرف حضور نیروهای مسلح نمی‌تواند مسئله را حل کند.
ایشان، شخصیت‌ بی‌نظیر، نفوذ معنوی، صداقت و معصومیت در بیان حقایق و واقعیات و نگاه تیزبین را از دیگر ویژگی‌های فرماندهی امام در هشت سال دفاع مقدس برشمردند و افزودند: امام با قاطعیتی فوق‌العاده و بی‌نظیر، فرمان می‌داد و کارها را به پیش می‌برد که تأکید بر شکست حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر و سوسنگرد از نمونه‌های این قاطعیت عجیب است.
ایشان موضع‌گیری‌های هوشمندانه به اقتضای شرایط مختلف جنگ را از دیگر ویژگی‌های امام خواندند و با ذکر نمونه‌هایی افزودند: دادن روحیه به ملت و تحقیر دشمن در هنگام لازم، جلوگیری از آفت مخرّب غرور در پیروزی‌ها و دلگرمی دادن و تفقد رزمندگان در مواقع مورد نیاز از جمله روش‌هایی بود که این پدر مهربان و مدیر معنوی، آگاه و مسلط بر میدان به کار می‌گرفت و دفاع مقدس را هدایت می‌کرد.
رهبر انقلاب با ابراز تأسف از غفلتی که در نوشته‌ها و مباحث مربوط به دفاع مقدس درباره نقش امام خمینی وجود دارد، افزودند: باید در این زمینه کار جدی و گسترده انجام شود.
ایشان سپس با تأکید بر مراقبت از تلاش دشمن برای تحریف واقعیات دفاع مقدس، به بیان نکاتی درباره ابعاد شگرف و عظیم این پدیده پرداختند.
«پیروزی درخشان و روشن ملت ایران در جنگ تحمیلی» نخستین نکته ای بود که حضرت آیت الله خامنه ای به آن اشاره کردند و گفتند: هدف دشمن از به‎راه انداختن جنگ، ساقط کردن نظام اسلامی، سلطه مجدد بر ایران و تجزیه کشور بود اما یک وجب از خاک ایران را نتوانستند اشغال کنند و یک قدم هم نتوانستند جمهوری اسلامی و ملت ایران را به عقب برانند.
ایشان با اشاره به شکست‌های مداوم ایران در جنگ های یکی دو قرن اخیر در دوره قاجار و در دوره پهلوی و تحقیر سران ایران در آن دوران، افزودند: ملت ایران در دفاع مقدس توانست در مقابل قدرت های شرق و غرب و کشورهای وابسته به آنها بایستد و با سربلندی پیروز شود و بر همین اساس این دفاع پیروزمندانه، بخشی از هویت ملی ایران است.
رهبرانقلاب اسلامی در نکته بعدی، دفاع مقدس را از ابتدا تا انتها یکی از «عقلانی‌ترین و مدبرانه‌ترین حرکات ملت ایران» برشمردند و گفتند: برخی‌ها تلاش دارند تا با استناد به خطایی که در یک جمعی صورت گرفته، دفاع مقدس را به بی‌تدبیری متهم کنند، درحالی‌که این دفاع از همان شروع کار یعنی همکاری ارتش و سپاه و انتخاب تاکتیک‌های مبتکرانه و شجاعانه و انجام اقدامات بزرگ و شگفت‌آور در عملیات‌ها تا پایان جنگ و قبول قطعنامه، همه مبتنی بر عقلانیت و تدبیر بود.
«شکل گرفتن یک مدل جدید از حضور مردمی و بروز استعدادها در دفاع مقدس» سومین نکته‌ای بود که حضرت آیت الله خامنه ای به آن اشاره کردند و افزودند: این مدل بی نظیر و بی سابقه در جهان به‌گونه ای بود که هر فردی اعم از رزمنده ۱۴ ساله تا پیرمرد ۷۰ ساله یا دختر دانش آموز دبستانی و بانوان محترم در پشت جبهه یا پزشک و جراح و کشاورز و کارمند و دانشجو و شاعر و انواع قشرها و صنوف مختلف، هریک جایگاه خود را در این شبکه عظیم مردمی پیدا می کردند و مشغول دفاع و خدمت می شدند.
ایشان خاطر نشان کردند: در این مدل گسترده حضور مردمی ، استعدادهای مهمی ظهور می‌یافت و به‌عنوان مثال یک جوان روستایی از کرمان تبدیل به حاج قاسم سلیمانی شد، یا یک افسر جوان تبدیل به فرمانده‌ای مجرب و توانا همچون شهید صیاد شیرازی و شهید بابایی شد، و یا از یک روزنامه نگار داوطلب در کوران حوادث جبهه، نابغه اطلاعاتی مثل شهید باقری ساخته شد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: امروز هم اگر همت شود و نگاه صحیح به مسائل و مردم وجود داشته باشد، می توان از این مدل بی نظیر استفاده کرد. البته بحث جنگ با بحث اقتصاد متفاوت است ولی صاحبان فکر می توانند در بررسی‌ها و پژوهش‌های خود، این مدل را به‌عنوان ابزار اقتدار ملی درنظر بگیرند.
حضرت آیت الله خامنه ای نقش‌آفرینی مردم و گروههای مختلف در پشت جبهه را بخش دیگری از این مدل عظیم مردمی دانستند و گفتند: کمک های مالی مردمی، آذوقه‌رسانی به جبهه‌ها، رسیدگی به مجروحان، بدرقه و تشییع باشکوه شهیدان در شهرها، حمایت‌های فرهنگی تبلیغاتی و مقابله با عملیات روانی دشمن، پذیرایی و اسکان جنگ زدگان در شهرها، و مقاومت مردم در شهرهایی که آماج حملات موشکی رژیم بعث بودند، نمونه‌هایی از این نقش‌آفرینی‌ها هستند.
ایشان بروز عالی‌ترین فضایل اخلاقی و معنوی و تعالی روحی در میان رزمندگان را یکی از فصل‌های درخشان کتاب قطور دفاع مقدس برشمردند و افزودند: شرح‌حال‌هایی که از برخی رزمندگان نوشته شده، وصیت نامه شهدا، فضایل اخلاقی همچون صدق و صفا، اخلاص، تواضع، خدمت به دیگران، ایثار، فداکاری، سحرخیزی ها و عبادت های عارفانه، بی اعتنایی به زیورهای دنیوی و رفتارها و حالات مادران در اعزام جوانان خود به جبهه و استقبال از فرزندان شهیدشان، همه به برکت اسلام و ایمان عمیق دینی بود که در دوران دفاع مقدس تجلی و بروز یافت.

«سرمایه‌سازی دفاع مقدس برای کشور» نکته بعدی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و گفتند: یکی از این سرمایه‌سازی های ارزشمند «امنیت» است که به برکت دفاع مقدس به‌دست آمده زیرا دفاع ملت ایران نشان داد که هزینه تعرض و تجاوز به کشور بسیار بالا است و هر متجاوزی با پاسخ کوبنده مواجه می شود، بنابراین متجاوز قبل از هر اقدامی تأمل خواهد کرد و آن را به صرفه نخواهد دانست.
ایشان «روحیه خودباوری» و «حرکت به سمت نوآوری‌های فنی و علمی» را یکی دیگر از سرمایه‌های دوران دفاع مقدس دانستند و افزودند: در همان دوران و هنگامی که شهرهای ایران هدف موشک‌های دشمن بود و هیچ کشوری به ما موشک و تجهیزات نمی داد، شهید طهرانی مقدم و دوستان وی، صنایع موشکی را پایه‌گذاری کردند و توانایی کنونی موشکی، نتیجه همان روحیه خودباوری و حرکت علمی آن زمان است.
رهبر انقلاب اسلامی، جرأت انجام کارهای به‌ظاهر نشدنی و ارتقای سرمایه انسانی کشور را از جمله سرمایه‌های دوران دفاع مقدس برشمردند و گفتند: یک نمونه از سرمایه های انسانی دوران دفاع مقدس، شهید سلیمانی بود که در عرصه منطقه و دیپلماسی، اقدامات شگفت آوری انجام می داد و هنوز ملت ایران از گستره فعالیت های این شهید عزیز اطلاع کافی ندارد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «آشنایی بیشتر ملت ایران با ذات و واقعیت تمدن غرب» را از دیگر نکات هشت سال دفاع مقدس دانستند و افزودند: در تاریخ معاصر ایران عناد و خباثت دولت‌های غربی در حق ملت ایران چندبار آشکار شده اما این دولت‌ها با حمایت کامل از حکومت فاسد، ضد بشری و دیکتاتوری صدام، ادعاهای حقوق بشری و انسانی خود را عملاً لگدمال کردند و ماهیت خود را بروز دادند که این شناخت عمیق  خیلی مهم است و باید در همه تصمیمات ما نقش داشته باشد.
ایشان، «بروز توانایی‌ها و ظرفیت‌های ملت ایران برای جهانیان» را از دیگر نکات تأمل‌برانگیز دفاع مقدس برشمردند و افزودند: دفاع مقدس در اوج حملات رسانه‌ای دشمنان ایران، خود به یک «رسانه‌ی رسا و صدای بلند» تبدیل شد و با نشان دادن شجاعت، وحدت، همت و مقاومت ملی ایرانیان، برای این ملت در جهان ارزش و وجهه درست کرد.
رهبر انقلاب اسلامی دفاع مقدس را تابلویی عظیم و درخشان در پیش روی ملت ایران خواندند و افزودند: جنگ پدیده‌ای سهمگین و خشن است اما با وجود همه مشکلات و ضایعات آن، دفاع مقدس برای ملت ایران برکات، بشارت‌ها، پیشرفت‌ها و طراوت‌هایی به ارمغان آورد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای ادبیات جهاد در قرآن را بشارت‌آمیز و در نفی ترس و اندوه دانستند و گفتند: نظیر همین ادبیات درباره مقاومت وجود دارد و قرآن تأکید می‌کند اگر استقامت کنید، ترس و اندوه که دو آفت بزرگ برای یک ملت است، از شما برداشته خواهد شد.
ایشان کارهای انجام‌شده در خصوص دفاع مقدس را با ارزش اما کم دانستند و خاطرنشان کردند: هر چه از زمان دفاع مقدس دورتر می‌شویم باید به معرفت آن نزدیک‌تر شویم چراکه دستهای تحریفگر در کمین هستند.
رهبر انقلاب اسلامی، ادبیات دفاع مقدس را به سرچشمه‌ای جوشان تشبیه کردند و با تأکید بر تولید متون فاخر ادبی به‌عنوان منابع غنی برای خلق آثار هنری و همچنین لزوم شخصیت‌پردازی از شهیدان و رزمندگان جنگ گفتند: موضوع یادواره‌های دفاع مقدس نیز مسئله مهم دیگری است که از ایجاد فاصله نسلی در مقوله جهاد و مقاومت جلوگیری می‌کند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای، مدافعان حرم را نمونه‌ای درخشان از تداوم برکات دفاع مقدس و استمرار روحیه جهاد در نسل جدید برشمردند و افزودند: حضور همزمان رزمندگانی از ملیت‌های مختلفِ ایرانی، سوری، عراقی، لبنانی و افغانستانی در صف واحد از حقایق و پدیده‌های حیرت‌انگیز زمان ما است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان با تقدیر از تلاشهای فداکارانه و دائمی کادر درمان و مسئولان در مقابله با کرونا، از فوت روزانه ۱۵۰ تا ۱۷۰ نفر از هموطنان در اثر کرونا ابراز تأسف کردند و افزودند: علاج این واقعه تأسف‌بار به دست خود مردم و در گروی رعایت اصول بهداشتی مثل فاصله‌گذاری، استفاده از ماسک و شستن دستها است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای در خصوص مسئله اربعین نیز گفتند: ملت ایران عاشق امام حسین و زیارت اربعین هستند اما قضیه راهپیمایی اربعین صرفاً متوقف به صلاحدید مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا است که تاکنون با انجام آن مخالفت کرده‌اند، بنابراین همه باید تابع وتسلیم باشند.
ایشان با انتقاد از حضور برخی افراد در مرزها برای اظهار ارادت به امام حسین(ع)، گفتند: اظهار ارادت باید از منازل انجام شود همچنانکه در روز اربعین چند زیارت وارد است و مردم می‌توانند با خواندن آنها، به پیشگاه حضرت سیدالشهداء(ع) شکوه کنند که ما آرزوی حضور داشتیم اما با این وضع مقدور نشد تا ان‌شاءالله آن حضرت عنایت و کمکی بفرمایند.
پیش از سخنان فرمانده کل قوا، سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با بیان گزارشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های انجام‌شده در زمینه حفظ و ترویج فرهنگ، آثار و ارزش‌های دفاع مقدس گفت: وظیفه ما است که آن دوران زرین و نقطه نورانی در کشور را زنده نگه داریم و با پاسداری از آن اجازه ندهیم دوران سراسر افتخار دفاع مقدس، تحریف و به فراموشی سپرده شود.