
emamian
۱۲ عادت رایج که در درازمدت مغزتان را نابود میکند!
در حالی که صحبت در مورد اینکه برای سلامت مغز از چه چیزهایی باید اجتناب کرد، بسیار است، در این مطلب به ۱۲ عادت رایج که در درازمدت به مغز آسیب میرسانند اشاره می کنیم.
موضوع سلامت روان همچنان در کانون توجه قرار دارد. همه ما باید در همه زمانهای سال مراقب خودمان باشیم، در حالی که ماههای زمستان میتواند شرایط را برای کسانی که با شبهای طولانی و دورههای کوتاهتر نور روز دست و پنجه نرم میکنند، پیچیدهتر کند.
۱. نشستن
کسانی که در یک محیط اداری کار میکنند اجتناب از این موضوع را چالشبرانگیز میدانند، اما نشستن طولانیمدت بر مغز تأثیر میگذارد. یک فرد بالغ به طور متوسط حدود شش ساعت و نیم در روز مینشیند. طبق گفته هاروارد هلث، این امر بخشی از مغز مرتبط با حافظه را مختل میکند و توصیه میشود بعد از ۱۵ تا ۳۰ دقیقه نشستن در خارج از خانه یا محل کار از جای خود بلند شوید.
۲. کمخوابی
هر کسی که الگوهای مضر را مطالعه کرده باشد احتمالاً میداند که کمبود خواب میتواند به سلامت روان آسیب برساند. طبق تنیجه یک پژوهش، حدود یک سوم از ما هفت تا هشت ساعت توصیه شده در شب را نمیخوابیم که می تواند به عملکردهای شناختی از جمله حافظه، حل مسئله و استدلال آسیب برساند. یک ساعت زودتر به رختخواب رفتن به شما کمک می کند تا زمان بیشتری برای خواب داشته باشید.
۳. استرس مزمن
گزارش هاروارد نشان میدهد که استرس مزمن میتواند سلولهای مغز را از بین ببرد و بر حافظه و یادگیری تأثیر بگذارد. این یک هشدار نگرانکننده است، اما بسیاری از ما زندگی پر استرسی داریم، پس چگونه از آن اجتناب کنیم؟ برای حل این مشکل در روز چند دقیقهای را به مدیتیشن و تمرکز روی تنفس اختصاص دهید.
۴. نداشتن فعالیت اجتماعی
برای برخی از ما اینگونه است که هنگامی که احساس ضعف و بیحوصلگی می کنیم، دوست نداریم با دیگران در ارتباط باشیم که این برای عملکرد شناختی ما مفید نیست. با دور نگه داشتن خود از روابط اجتماعی، بخشی از لایه بیرونی مغز را که اطلاعات را پردازش می کند، از دست میدهیم. این چالشبرانگیزترین عنصر برای کسانی است که با سلامت روانی دست و پنجه نرم میکنند، اما لازم نیست خود را در دنیایی پر از غریبه قرار دهید. فعالیت اجتماعی را در این مواقع به یک گروه مورد اعتماد از دوستان نزدیک محدود کنید.
۵. کمبود نور خورشید
طبق گزارش هاروارد، چهار مورد اول فهرست شده در اینجا بزرگترین تهدیدها برای سلامت مغز هستند. با این حال، عادات دیگری وجود دارد که باید از آنها اجتناب کرد. اختلال عاطفی فصلی وضعیتی است که به کمبود نور خورشید مربوط میشود. این میتواند منجر به مشکلات متعددی شود، از جمله کمبود سروتونین، که میتواند بر خلق و خو، اشتها و خواب تأثیر بگذارد. اغلب توصیه میشود یک لامپ SAD خریداری کنید، که میتواند به تقلید نور خورشید در داخل خانه کمک کند، در حالی که برای حفظ سطح ویتامین D نیز ضروری است.
۶. الکل و دود
هنگامی که در پایینترین نقطه از وضعیت روحی قرار داریم، بسیاری از ما به الکل، سیگار یا مواد غیرقانونی روی میآوریم تا به ما کمک کنند. وسوسهای برای جستجوی یک عامل بیرونی برای نشاط فوری وجود دارد که قابل درک است، اما این محصولات همه در درازمدت مضر هستند. همه اینها می توانند منجر به تجارب افسردگی در زمانی که از آنها استفاده نمیکنیم، شوند.
۷. رژیم غذایی ضعیف
اگر در تلاش هستیم که از خود مراقبت کنیم، پختن یک وعده غذایی سالم در بالای فهرست اولویتهای ما قرار میگیرد. خوردن غذاهای راحت مانند شکلات برای میانوعده بسیار آسانتر است. سبک زندگی نامناسب رژیم غذایی تهدیدی برای سلامت مغز است، بنابراین سعی کنید به این موضوع رسیدگی کنید و اگر مجبور به خوردن میان وعده هستید، سعی کنید آب نبات را با میوه یا سبزیجات خام جایگزین کنید.
۸. پرخوری
حتی اگر سالمترین غذاها را هم میخورید، به یاد داشته باشید که آن را متناسب نگه دارید. مهم نیست که چه چیزی به بدن خود وارد میکنیم، پرخوری یک نگرانی است و چاقی میتواند منجر به مشکلات قلبی، دیابت و فشار خون بالا شود که همگی با آلزایمر و مشکلات کلی مغز مرتبط هستند.
۹. پوشاندن سر در هنگام خواب
مراقب نحوه خوابیدن خود باشید. پوشاندن سر یک عامل کمتر شناخته شده در برخی اختلالات مغزی است. اگر زیر بالش میخوابید، این کار میتواند سطح اکسیژن خون را کاهش دهد و منجر به افزایش دی اکسید کربن شود. خستگی و خوابآلودگی میتواند با همان عوارض جانبی مانند کمبود خواب عمومی همراه باشد.
۱۰. کار در هنگام بیماری
زمانی که بیمار هستید مغز و بدن برای مبارزه با بیماری با هم کار میکنند و اگر سعی کنید با این بیماری مقابله کنید، بهبودی را به تاخیر میاندازید. نتایج این کار افزایش بیشتر استرس خواهد بود.
۱۱. نداشتن ورزش ذهنی
این فقط بدن نیست که به ورزش نیاز دارد؛ مغز شما نیز به تمرین نیاز دارد. ما میتوانیم ماده خاکستری را با پازل و بازیهای فکری هوشیار نگه داریم. یاد گرفتن مهارتهای جدید نیز مفید است، بنابراین به سرگرمیهایی که همیشه میخواستید در آن شرکت کنید فکر کنید.
۱۲. قرار گرفتن در معرض نویز
اگر دوست دارید هدفون خود را در حالت کامل قرار دهید، باید خود را برای رویارویی با چندین مشکل سلامتی آماده کنید. از دست دادن شنوایی با از دست دادن بافتهای مغز مرتبط است که به بیماری آلزایمر ارتباط دارد. توصیه میشود سطح نویز را حدود ۶۰ درصد صدای موجود نگه دارید و حداکثر دو ساعت در روز از هدفون استفاده کنید.
میوهای شفابخشی که برای هزار درد درمان است
عناب یک میوه شیرین مزه، کم کالری و سرشار از فیبر است که به سبب شباهت ظاهری به خرما، از آن به عنوان خرمای چینی، خرمای کرهای یا خرمای هندی یاد میشود. این میوه منبع خوبی از آنتی اکسیدانها بوده و خواص زیادی برای سلامتی دارد. مصرف میوه عناب در بیشتر افراد بی ضرر بوده و هیچ عوارضی را به همراه نخواهد داشت اما ممکن است برخی داروهای افسردگی یا تشنج تداخل داشته باشد.
میوه عناب یک میوه بومی در مناطق شمالی آسیا است اما در سالهای اخیر در سر تا سر جهان از محبوبیت خاصی برخوردار شده است. جالب است بدانید که در کنار طعم مطبوع و رنگ جذاب قرمز، خواص عناب نیز یکی از دلایل محبوبیت بالای آن به حساب میآید.
در این گزارش میوه عناب را زیر ذرهبین خواهیم برد و به همه نکات پیرامون آن اشاره خواهیم کرد. بنابراین، اگر میخواهید بدانید که ارزش غذایی عناب چیست و این میوه چگونه بر روی سلامت شما تاثیر میگذارد در ادامه با ما همراه باشید.
تاریخچه درخت عناب به کشور چین برگشته و به عنوان یک درخت بومی چینی شناخته میشود. درخت عناب با اندازهای متوسط میتواند تا ۱۲ متر رشد کرده و برگهایی صاف و سبز، و پوست قهوهای روشن را شامل میشود. این درخت مخصوص آب و هوای گرم و مرطوب بوده و میوههای آن در ابتدا به رنگ سبز و پس از رسیدن به قهوهای تیره یا قرمز در خواهند آمد.
عناب میوهای شیرین مزه بوده که در اویل بهار برداشت میشود. این میوه به دلیل شباهت زیاد به خرما در برخی کشورها به عنوان خرما چینی، خرما کرهای، خرمای قرمز یا خرمای هندی شناخته میشود.
خاصیت عناب برای فشار خون و کم خونی
به دلیل خواص عناب برای فشار خون این میوه یکی از انتخابهای رایج برای کنترل فشار خون بالا در طب سنتی به حساب میآید. خرما چینی سرشار از مواد معدنی مثل پتاسیم، فسفر، منگنز، آهن و روی است. به لطف چنین مینرالهایی، جریان خون در بدن بهبود یافته و همچنین به دلیل افزایش هموگلوبین خون ناشی از آهن موجود در عناب، خطر ابتلا به کم خونی نیز کاهش پیدا میکند. بنابراین، علاوه بر مزه شیرین و دلچسب، خواص عناب برای فشار خون و کم خونی میتواند دلیل دیگری برای گنجاندن این میوه در رژیم غذایی شما باشد.
خاصیت عناب برای کبد
عناب به سبب سرشار بودن از آنتی اکسیدانها میتواند باعث پیشگیری از آسیب دیدن کبد شود. رادیکالهای آزاد موادی هستند که از طریق مواد سمی، سیگار کشیدن و همچنین قرار گرفتن در معرض اشعه ایکس، آلایندههای هوا و مواد شیمیایی صنعتی در بدن به وجود آمده و یکی از تاثیرات آنها بر روی بدن آسیب دیدن کبد است. آنتی اکسیدانها به نحوی نقطه مقابل رادیکالهای آزاد به حساب آمده و میتوانند اثرات منفی آنها را خنثی کنند. از این رو، میتوان به خواص عناب برای کبد به عنوان منبعی مناسب از آنتی اکسیدانها پی برد.
بهبود سیستم ایمنی و مقابله با سرطان
برخی مطالعات حاکی از این هستند که خواص آنتی اکسیدانی عناب میتواند باعث تقویت سیستم ایمنی و قدرت بخشیدن به بدن برای مقابله با سلولهای مضر مثل سلولهای سرطانی شود.
خاصیت عناب برای دیابت
خواص عناب برای دیابت و تاثیر آن در پیشگیری از سکته یکی دیگر از دلایل مصرف و محبوبیت این میوه به شمار میرود. همانطور که عنوان شد، خرمای چینی سرشار از ویتامین C است. این ویتامین در بدن به عنوان آنتی اکسیدان عمل کرده و میتواند از سکته ناشی از دیابت جلوگیری نماید.
کمک به خوب شدن زودتر زخم یکی دیگر از مهمترین خواص عناب برای دیابت است. زخمها در بیماران دیابتی خیلی دیرتر از افراد معمولی بهبود پیدا میکنند؛ پماد یا دیگر اشکال دارویی مالیدنی عناب با بهبود زودتر زخمها در افراد دیابتی مرتبط شناخته شدهاند.
بهبود خواب و عملکرد مغز از خواص عناب
بهبود خواب یکی از کاربردهای متداول عناب در طب سنتی است. مصرف عناب ممکن است که حافظه را بهبود بخشیده و از سلولهای مغز در مقابل ترکیبات نابود کننده عصبی جلوگیری نماید.
خاصیت عناب برای یبوست
عناب یک میوه سرشار از فیبر است و همانطور که احتمالا میدانید فیبر بهترین سلاح برای مبارزه با یبوست به شمار میرود؛ همین مسئله، خواص عناب برای یبوست و کارکرد درست رودهها را تایید خواهد کرد. علاوه بر این، به دلیل خواص آنتی اکسیدانی، عناب ماده غذایی مناسب برای بهبود سایر عملکردهای سیستم گوارش نیز به حساب میآید.
مضرات باورنکردنی حذف صبحانه
نادیده گرفتن صبحانه، بدن را از مواد مغذی ضروری محروم می کند و منجر به خستگی، تحریک پذیری و اختلال در عملکرد شناختی میشود. برخی از پیامدهای دراز مدت صبحانه نخوردن شامل افزایش وزن، کمبود مواد مغذی و افزایش خطر بیماریهای مزمن است. بنابراین، پیشنهاد میشود برای سلامتی و تندرستی صبحانه متعادل خود را در اولویت قرار دهید. برای ترغیب به خوردن صبحانه میتوانید ایدههای جذاب و جدیدی را در زمینه تهیه این وعده مغذی صبحگاهی به کار بگیرید. در این مطلب به چند عارضه جانبی اشاره شده که نادیده گرفتن صبحانه میتواند ایجاد کند.
کاهش تمرکز و بهرهوری
یک صبحانه متعادل، گلوکز لازم را برای عملکرد مطلوب مغز فراهم میکند. حذف این وعده غذایی می تواند تمرکز، حافظه و عملکرد شناختی کلی را مختل کند و بر بهرهوری در محل کار یا مدرسه تأثیر بگذارد.
افزایش وزن و چاقی
برخلاف تصور غلط که حذف وعده های غذایی به کاهش وزن کمک میکند، نخوردن صبحانه میتواند باعث افزایش وزن شود. نادیده گرفتن صبحانه اغلب منجر به پرخوری در اواخر روز به خصوص در میان وعدههای پر کالری میشود و میتواند متابولیسم (سوخت وساز) بدن را مختل کند.
افزایش خطر کمبود مواد مغذی
صبحانه فرصتی برای دریافت ویتامینها و مواد معدنی ضروری برای سلامتی کلی است. حذف این وعده غذایی خطر کمبود مواد مغذی را افزایش میدهد، که میتواند بر عملکردهای مختلف بدن تأثیر بگذارد و به مرور زمان منجر به مشکلات سلامتی شود.
نوسانات روحی و رفتاری
نادیده گرفتن صبحانه میتواند منجر به کاهش سطح قند خون، ایجاد نوسانات خلقی، تحریک پذیری و احساس ناراحتی کلی شود. یک صبحانه متعادل به تثبیت سطح قند خون و سلامت عاطفی کمک میکند.
کندی متابولیسم و اختلال در مدیریت وزن
نخوردن صبحانه میتواند به بدن علامت دهد که انرژی خود را حفظ کند این منجر به کندی متابولیسم (سوخت و ساز بدن) میشود. این پاسخ انطباقی میتواند تلاشهای مدیریت وزن را مختل کند و سوزاندن کالری به طور موثر را چالشبرانگیزتر کند.
افزایش سطح استرس
حذف صبحانه سطح قند خون را پائین میآورد که میتواند پاسخ استرس بدن را فعال کند. این میتواند سطح کورتیزول را افزایش دهد و به افزایش استرس و اضطراب در طول روز کمک کند.
افزایش خطر ابتلا به بیماریهای مزمن
اهمیت این وعده غذایی صبحگاهی برای سلامت کلی تا به حدی است که حذف طولانی مدت آن میتواند با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای مزمن، از جمله دیابت نوع ۲، بیماری قلبی، و سندرم متابولیک مرتبط باشد.
نکته پایانی
نخوردن صبحانه تأثیرات محسوسی بر سلامت جسمی و روحی ما دارد. از کاهش سطح انرژی گرفته تا افزایش خطر بیماریهای مزمن، عواقب نادیده گرفتن این وعده غذایی حیاتی بسیار گسترده است. با اولویت دادن به یک صبحانه مغذی، میتوانیم راه را برای یک سبک زندگی سالم و پربارتر هموار کنیم.
عواقب تنبلی
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
اِیّاکُمْ وَ الْکَسَلَ فَإِنَّهُ مَنْ کَسَلَ لَمْ یُؤَدِّ حَقَّ الله
از تنبلی بپرهیزید که تنبل حق خدای را ادا نکند.
تحف العقول، ص ۱۱۲
بیانات در دیدار قهرمانان ورزشی و مدالآوران بازیهای آسیایی و پارا آسیایی
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، فرزندان عزیز ملّت ایران. امروز برای ما جلسهی بسیار خوب و شیرینی بود؛ هم دیدار شما، هم گفتار شما، هم ورزش باستانی بسیار زیبایی که این جوانهای ما و نوجوانهای ما اینجا انجام دادند. من اوّل بپردازم به همین ورزش باستانی. یکی از توصیههایی که من چند سال قبل به مسئولین ورزش کشور کردم این بود که سعی کنند این ورزش را بینالمللی کنند؛(۲) این ورزش بسیار ورزش زیبایی است. این گود ما، این سردَم و ضرب ما، این حرکات ورزشی بسیار زیبا، آن شنا، آن میلگیری، آن میلبازی، آن چرخی که میزنند، آن کارهایی که میکنند ــ که امروز یک نمونههای خیلی قشنگ آن را این نوجوانهای عزیزمان انجام دادند ــ همهی اینها چیزهای تماشایی برای هر علاقهمند به ورزش است. خوشبختانه میبینم که اینها پیش رفته. ورزشی که امروز اینجا این بچّهها کردند، از ورزش زورخانهای که ما در دورهی جوانی دیدیم انصافاً بهتر بود؛ هم چرخشان بهتر بود، هم میلشان بهتر بود، هم شنایشان بهتر بود، هم کار پایشان بهتر بود؛ همه چیزش انصافاً بهتر بود. ما در دورهی جوانی ــ آن مقداری که حالا توانستیم ببینیم و دیدیم ــ در همهی دورانها و گودهای مختلفی که دیده بودیم، کاری به این قشنگی ندیده بودیم. پیدا است که پیشرفت حاصل شده، پیدا است که استعداد وجود دارد؛ از این استعداد باید حدّاکثرِ استفاده را کرد. و من از این جوانهای عزیز و نوجوانهای عزیزم تشکّر میکنم؛ کارتان خیلی قشنگ بود، خیلی خوب بود. و از مربّیانشان هم واقعاً باید تشکّر کنم؛ زحمت زیادی کشیده شده و کار خوبی شده. این برادران عزیز [هم] ــ ما آنوقتها به اینها میگفتیم «مُرشد»، نمیدانم حالا چه میگویند؛(۳) بله، از برادرها هم تشکّر میکنم، ما را وارد کردند به اصطلاحِ زورخانهایها ــ انصافاً خیلی خوب ضرب گرفتند، خیلی خوب کار کردند. کار ورزش باستانیای که امروز اینجا انجام گرفت، مجموعاً بسیار خوب بود.
و امّا عرایض من با شما ورزشکاران عزیز؛ چه پیشکسوتها، چه ورزشکارهای جوان. من دو سه مطلب را میخواهم عرض کنم. مطلب اوّل که شاید از نظر من مطلب اصلی باشد، تشکّر و قدردانی است. حقیقتاً بنده موظّف میدانم خودم را که تشکّر کنم، اوّلاً از همهی ورزشکاران و تلاشگران عرصهی ورزش؛ همهی آن کسانی که در صحنههای ورزشی تلاش میکنند، زحمت میکشند، سختیها را تحمّل میکنند. حضور در عرصهی ورزش اراده میخواهد، عزم راسخ میخواهد؛ اینها را شما نشان دادید، ورزشکارهای ما بحمدالله نشان دادند. تشکّر میکنم از مدالآوران این عرصه که خود این «مدال» نشانهی تلاش است، نشانهی سختکوشی است. مدال یک نشانه است، یک علامت است؛ علامت سختکوشی شما است. تشکّر صمیمانه میکنم از مدالآوران. تشکّر میکنم از بانوان ورزشکار؛ از آن بانویی که با حجاب کامل، پرچم این دوره از ورزشهای آسیایی را حمل کرد و در مقابل یک دنیا هویّت و شخصیّت زن ایرانی را نشان داد. تشکّر میکنم از آن بانوی ورزشکاری که در هنگام اهدای مدال، حاضر نشد با مرد نامحرم دست بدهد؛ او دستش را دراز کرد، این بانو دست نداد. اینها خیلی اهمّیّت دارد؛ اهمّیّت این حاشیهها از خود ورزش کمتر نیست، [بلکه] شاید بیشتر است. تشکّر میکنم از آن بانویی که با کودک نوزاد خودش، در آغوش، رفت روی سکّو و مدالش را گرفت؛ این یک حرکت نمادین است؛ این در دنیا به معنای احترام گذاشتن زن به نقش خانواده و نقش مادری است. تشکّر میکنم از ورزشکارانی که حاشیههای ارزشی را به ورزشِ خودشان افزودند و اضافه کردند؛ سجده کردند روی زمین بعد از پیروزی، دستشان را به دعا بلند کردند در وسط میدان ورزشی، پرچم را بوسیدند، روی پرچم سجده کردند. اینها خیلی کارهای مهمّی است؛ اینها کارهایی است که تشخّص ورزشکار ایرانی ـ اسلامی را، بلکه هویّت ملّت ایران را در مقابل چشم صدها میلیون تماشاگر نشان میدهد و ثبت میکند؛ اینها کارهای کوچکی نیست. این سجده با سجدهای که انسان در خانه میکند یا در مسجد میکند، خیلی فرق دارد؛ این چادر با چادری که در خیابانِ تهران کسی سرش میکند خیلی فرق دارد. تشکّر میکنم از آن تیم ملّیای که به نشانهی دفاع از مظلوم، با چفیه وارد زمین شد. تشکّر میکنم از ورزشکارهایی که هر کدام به نحوی در حمایت از فلسطین موضع گرفتند؛ موضع خودشان را در مقابل چشم دنیا ــ نه در خفا ــ اعلام کردند، مدالشان را به کودکان غزّه دادند، مدالشان را به شهدای بیمارستان(۴) ــ که محلّ فاجعهآفرینی رژیم صهیونیستی بود ــ اهدا کردند. تشکّر میکنم از ورزشکارانی که از رویارویی با طرف صهیونیست خودداری کردند؛ امروز معلوم میشود که اینها چه کار درستی انجام دادند؛ حقّانیّت اینها امروز بیشتر از همیشه آشکار میشود. این تشکّرهای ما است.
این تشکّر صرفاً یک تشکّر زبانی نیست، فقط به خاطر یک حرکت خوب نیست ــ که خب هر کار خوبی که کسی میکند، انسان باید از او تشکّر کند ــ این به خاطر این است که این کارهایی که بعضی از آنها را اسم بردم، چهرهی برجسته و شاخص و دارای منطق و دارای اعتماد به نفْس از ملّت ایران را در مقابل چشمهای صدها میلیون مردمِ تماشاگرِ ورزش نشان میدهد، ملّت ایران را معرّفی میکند. این کارها، این حرکات زیبا، بخشی از قدرت ملّی ایران است. همه ورزش میکنند، همهی ملّتها ورزشکار دارند، بازیگر دارند، کشتیگیر دارند، فوتبالیست دارند، والیبالیست دارند، افتخار هم درست میکنند برای کشورشان، امّا این کارهایی که شما انجام دادید، در دنیا شاخص است و برتر از مسئلهی ورزشکاری و افتخارات ورزشی است؛ اینها افتخارات انسانی است. خب، پس این تشکّر ما از شما است به خاطر این حرکات بزرگ و زیبا و پُرمعنایی که انجام دادید.
علاوهی بر این، تلاش شما و موفّقیّت شما دل ملّت را شاد میکند. وقتی شما یک مدال کسب میکنید ــ مدالهای رنگارنگ ــ ملّت اینجا شاد میشوند و احساس سرافرازی میکنند. این برای من خیلی مهم است که شما دل ملّت را شاد کنید، به آنها احساس سرافرازی بدهید؛ از این جهت هم من تشکّر میکنم. بنابراین، عرض اوّل ما با شما ورزشکاران عزیز عبارت بود از تشکّر، با این تفاصیلی که عرض کردیم.
حرف دوّم، سخن با مسئولان است. البتّه ما با مسئولانِ بینالمللیِ ورزش خیلی حرف داریم، به آنها خیلی ایراد داریم؛ روزی باید به این ایرادها عادلانه رسیدگی بشود. امروز قدرتهای استعمارگر و استثمارگر و مستکبر، تقریباً پشت سر همهی مراکز بینالمللی ایستادهاند و مانع از بررسی عادلانهاند، امّا یک روز انشاءالله نوبت بررسی عادلانه به این چیزها خواهد رسید. میگویند «ورزش سیاسی نیست»، امّا آن وقتی که احتیاج دارند ورزش را سیاسی کنند، به بدترین شکل ورزش را سیاسی میکنند. به یک بهانهای یک کشور را از شرکت در همهی آوردگاههای ورزشیِ بینالمللی محروم میکنند؛ چرا؟ [چون] شما فلان جا جنگ کردید؛ امّا همانها پنج هزار کودک شهید را در غزّه ندیده میگیرند! اینجا ورزش نباید سیاسی بشود، امّا آنجا به طور واضح سیاسی میشود، اشکالی هم ندارد! یک کشور را به بهانهی جنگ از مسابقات جهانی محروم میکنند، یک کشور را، یک دولت را بکلّی ندیده میگیرند؛ نه اینکه به خاطر جنگ، [بلکه] به خاطر جنایتهای جنگی و حتّی به خاطر نسلکشی [هم] آن را از ورود در میدانهای بینالمللی محروم نمیکنند. از این قبیل هست دیگر؛ اینها متأسّفانه مشکلات بینالمللی ورزش دنیا است؛ و مخاطب این حرفها هم مسئولان ورزش دنیا هستند؛ حالا رشوهها بماند، فسادها بماند، ناداوریها بماند، مافیاهای ورزشی دنیا بماند؛ یک روزی انشاءالله باید به اینها رسیدگی بشود. این مربوط به مسئولان جهان است.
امّا مسئولان خودمان که با آنها حرفهای زیادی داریم. من خیلی از این حرفها را در حضور خود ورزشکارها به مسئولان محترم ورزشی کشور گفتهام، بعضیها را هم در جلسات خصوصی به آنها و به مسئولان بالاترشان تذکّر دادهام و گفتهام؛ باید دنبال بشود. همانهایی که حالا وزیر محترم اینجا ذکر کردند، باید دانهدانه دنبال بشود؛ همان مطالبی که این کشتیگیر عزیزمان اینجا گفت، باید دنبال بشود. من میگویم ایران قوی باید ورزش قوی داشته باشد. ما شعار «ایران قوی» دادهایم دیگر؛(۵) ورزش ایران قوی باید یک ورزش قوی باشد. قوّت ورزش به چیست؟ اتّخاذ تدابیر درست در انتخاب مربّی، در ترکیب تیمهای ملّی در همهی رشتهها، در مراقبت جدّی از بُروز آفت در ورزش؛ مراقب باشند که در ورزش کشور آفت به وجود نیاید. «آفت» یعنی چه؟ یعنی فساد اقتصادی، یعنی تشکیل مافیاهای ورزشی در داخل، یعنی آفتهای اخلاقی برای ورزشکاران پاکیزه و پاکدامن ما؛ اینها باید مراقبت بشود.
یکی از وظایف مسئولان محترم ورزش کشور این است که برای رفع مشکلات قدیمی ورزش برنامهریزی کنند. «مشکلات قدیمی» یعنی چه؟ [یعنی] سؤالهای بیپاسخ: نقش دولت در ورزش چقدر است؟ دولت چه اندازه در ورزش یا در تیمهای ورزشی دخالت کند؟ مسئلهی خصوصیسازی، مسئلهی قراردادهای ورزشی، مسئلهی مربّی خارجی و امثال اینها؛ اینها سؤالهایی است که مطرح است و هر چند وقت یک بار، یک پاسخی داده میشود، باز بعد از مدّتی این پاسخ تغییر پیدا میکند. اینها باید برنامهریزی بشود؛ یک برنامهریزیِ مبتنی بر اساس اصول حرفهای ورزش. این جزو نیازهای واقعیِ ورزشِ کشور است؛ این یک مسئولیّت مهمّ مسئولان ورزشی است.
یک مسئولیّت مسئولان محترم ورزشی رسیدگی به وضع زندگی ورزشکاران است که اینجا اشاره هم کردند. این کارهایی که وزیر محترم گفتند بنا است در زمینهی مسکن و اشتغال و امثال اینها انجام بگیرد، بسیار کارهای خوبی است، به شرطی که دنبال کنند، به شرطی که با جدّیّت پیگیری بشود. نمیشود ما از ورزشکار توقّع داشته باشیم که در میدانهای جهانی افتخارآفرینی بکند، امّا با نیازهای آنها رفتار متناسبی نداشته باشیم. باید کاری کنند که ورزشکاران ما در یک سطح قابل قبولی بتوانند اطمینان خاطری برای زندگی داشته باشند. به نظر من بهترین راهش همین مسئلهی اشتغال، مسئلهی مسکن و مانند اینها است که گفتند.
یکی از وظایف مسئولان رفتار پدرانهی با ورزشکار است. من خواهش میکنم مسئولین کشور با ورزشکاران همهی رشتهها نشستوبرخاست صمیمانه داشته باشند. البتّه بعضی از رشتههای ورزشی بیشتر مطرح میشوند، بعضی از رشتهها خیلی کم مطرح میشوند؛ با همهی این ورزشکاران در همهی رشتهها نشستوبرخاست داشته باشند، بنشینند، حرفهایشان را بشنوند، دردِدلهایشان را بشنوند، درخواستهایشان را بشنوند و پاسخگو باشند. این درخواستهای ما از مسئولان و خطاب ما به مسئولان ورزشی است.
چند جمله هم به خود شما ورزشکاران عزیز عرض میکنم. چهرهی ورزشی برای خیلی از جوانها الگو میشود. رفتار شما، حرکات شما، گفتار شما، نوع زندگی شما جوانهای عزیز و نوجوانهای عزیز که چهرهی ورزشی هستید، غالباً برای بسیاری از جوانها الگو میشود؛ خب، این مسئولیّتِ شما را سنگین میکند. وقتی شما الگو هستید، میتوانید یک بخشی از جوانهای کشور را به راه راست هدایت کنید، خوشبخت کنید، سعادتمند کنید؛ خدای نکرده عکسش هم ممکن است. بنابراین، رفتارتان خیلی مهم است. یک سخن یک ورزشکار، یک رفتار یک ورزشکار ــ چه در میدان ورزش، چه در بیرون از میدان ورزش ــ میتواند تأثیر سازندهای در جوانها داشته باشد؛ این مسئولیّتِ شما را سنگین میکند. خدای متعال به قدر محبوبیّت شما برای شما تکلیف دارد. هرچه محبوبیّتتان، تواناییتان، مطرح بودنتان بالاتر برود، تکالیفی هم به همان مناسبت بر دوش شما از ناحیهی پروردگار میآید؛ به این توجّه کنید؛ هم خانمها، هم آقایان، جوانان و نوجوانان. شهرت و مورد توجّه قرار گرفتن، انسان را در معرض برخی لغزشها قرار میدهد که باید به این کاملاً توجّه کنید.
یک نکتهی دیگر به شما ورزشکاران عزیز این است که شما باید خدا را خیلی شکر کنید. این توانایی جسمی را خدا به شما داده؛ این عزم و ارادهای که شما در میدان رقابت ورزشی به کار میبرید ــ که اگر این عزم و اراده نباشد، پیروزی امکان ندارد و فقط قدرت بدنی کافی نیست ــ هم قدرت بدنی را، هم این عزم و اراده را خدا به شما داده؛ خب از خدا باید سپاسگزاری کنید، شکرگزاری کنید؛ اینها نعمتهای الهی هستند. هر نعمتی شکری لازم دارد و اگر شکر کردید، این نعمت افزایش پیدا میکند انشاءالله.
خب، این هم عرایض ما به شما. من هم که غالباً دعا میکنم همهی جوانها را، همهی ورزشکارها را؛ بخصوص شماها را انشاءالله دعای مخصوص خواهم کرد و همیشه هم دعا میکنم.
یک جمله هم دربارهی مسئلهی فلسطین عرض بکنیم. اگر من بخواهم به شما ورزشکارها دربارهی این حوادث اخیر یک جمعبندی ارائه بدهم، آن جمعبندی و آن جملهی کوتاه این است که رژیم صهیونیستی در حادثهی «طوفان الاقصیٰ» ضربهفنّی شد؛ یعنی حماس به عنوان یک گروه مبارز ــ نه به عنوان یک دولت، نه به عنوان یک کشور با امکانات زیاد؛ به عنوان یک گروه، یک گروه مبارز ــ توانست دولت غاصب صهیونیست را با آنهمه امکانات ضربهفنّی کند؛ این خلاصهی مطلب است. تا امروز هم نتوانستهاند خودشان را از زیر بار فشار و ننگی که این شکست بر آنها وارد کرده خارج کنند. بله، قدرتنمایی میکنند، امّا کجا؟ در بیمارستان مریضهای غزّه، در مدرسهی غزّه، روی سر مردم بیپناه غزّه! این قدرتنمایی ارزشی ندارد؛ این، مثل آن است که یک ورزشکاری در میدان شکست بخورد، بعد برای تلافی آن شکست، به طرفدارهای تیم مقابل حمله کند، به آنها فحّاشی کند و آنها را کتک بزند! یعنی فضاحتبارتر از کاری که رژیم صهیونیستی کرده انصافاً وجود ندارد. آن باخت سنگین رژیم صهیونیستی با این بمبارانها جبران نخواهد شد و اینجور بمبارانها عمر این رژیم غاصب را کوتاهتر خواهد کرد. این ظلم و بیرحمی بیپاسخ نخواهد ماند؛ این را بدانند. امروز دیگر همهی دنیا فهمیدهاند که چرا ورزشکار ایرانی راضی نمیشود در میدان با طرف صهیونیست روبهرو بشود؛ این را دیگر امروز دنیا فهمیده؛ چون او جنایتکار است، چون برای یک دولت جنایتکار دارد ورزش میکند و داخل میدان میآید؛ کمک به او کمک به رژیم تروریست و جنایتکار است.
به هر حال، از همهی شما تشکّر میکنم، از یکایک ورزشکاران تشکّر میکنم. از این جوانان و نوجوانان عزیزی که اینجا ورزش کردند و در واقع داخل این گود مصنوعی توانستند به این زیبایی و قشنگی ورزش کنند، تشکّر میکنم. از این جوانانی که اینجا ضرب گرفتند تشکّر میکنم. از همهی شماها متشکّرم. انشاءالله موفّق و مؤیّد باشید.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات پس از بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
این بازدید امروز برای بنده خیلی بازدید شیرین و مطلوبی بود. البتّه میدانستیم که برادران عزیزمان در مجموعهی نیروهای مسلّح و در هوافضای سپاه و در وزارت دفاع، کارهای برجسته و خوبی را دارند انجام میدهند، منتها دیدن و مشاهدهی از نزدیک طبعاً تأثیر دیگری دارد. اگر بخشهای مختلف در کشور ــ که یکیاش نیروهای مسلّح است ــ هر کدام نیازها را بسنجند و بر اساس نیازها کار انجام بدهند، به نظر من رشد کشور و پیشرفت کشور سریعتر و بهتر خواهد شد؛ این یک درسی است برای ما. آن چیزی که تعیینکننده است، هم دقّت علمی و کار علمی و کار تحقیقی است و هم انگیزه و عزمی است که ناشی از ایمان باشد. خوشبختانه جوانهای ما ــ امثال شماها ــ در هر بخشی که با عزم و ایمان وارد شدند توانستند کارهای بزرگی را انجام بدهند. اینجا هم نشانههای همین عزم و ایمان را انسان مشاهده میکند؛ معلوم است که آنچه انجام گرفته، با ارادهی پولادین و پیگیری و با اعتقاد به یک وظیفهای که بر عهدهی انسان است انجام گرفته؛ اعتقاد به این وظیفه خیلی تأثیر دارد، خیلی کمک میکند؛ پشتوانهی اصلی همین ایمان و اعتقادی است که انسان دارد. آنچه شما به دست آوردهاید بر اثر ابتکار به دست آوردهاید؛ نوآوری خیلی مهم است؛ نوآوری را نبایستی از دست داد.
امروز بحمدالله شما در یک سطح خوبی قرار دارید، امّا معنایش این نیست که این سطحی که امروز به نظر ما خوب است، فردا هم همین سطح خوب باشد برای ما؛ نه، چون دیگران هم دارند کار میکنند، دیگران هم دارند پیش میروند. خبرهایی که مرتّباً میرسد به ما از جاهای مختلف، از مجموعههای نظامیِ گوناگون یا مجموعههای غیر نظامی، نشاندهندهی این است که حرکت به سمت پیشرفت در دنیا یک امر مستمر و همگانی است و همه دارند تلاش میکنند. ما باید سعی کنیم عقب نمانیم، عقب نیفتیم. خب، بحمدالله حرکت و پیشرفت مجموعهِی ما ــ یعنی همین شماها و امثال شما در جاهای مختلف نیروهای مسلّح ــ پیشرفتی بوده هم سریع و هم مطلوب؛ یعنی پیشرفت مطلوبی است و با سرعت خوبی پیش رفتهاند، خیلی خوب است؛ امّا اگر چنانچه این شتاب کاهش پیدا بکند، ما عقب خواهیم ماند، چون دیگران هم دارند حرکت میکنند، کار میکنند، پیشرفت میکنند. البتّه وضع ما در بعضی از بخشها خیلی خوب است، از جمله همینهایی که امروز نشان داده شد؛ در بعضی از بخشها نه، وضعمان به این خوبی نیست، کمبود داریم، نقص داریم، بایستی آنها را هم پیدا کنیم، نیازهای خودمان را تشخیص بدهیم، دنبال برطرف کردن نقطهی نیاز حرکت بکنیم ــ این کار لازم و واجبی است ــ و به هر حال از خدای متعال کمک بخواهیم.
من یک جمله هم دربارهی مسائل جاری فلسطین عرض بکنم که آن هم مهم است. این قضایای جاری در غزّه خیلی حقایق پوشیده و مکتوم را برای مردم دنیا روشن کرد. یکی از این حقایق مکتوم این است که سران کشورهای معروف و معتبر غربی، با همهی ادّعاهایی که میکنند، مطلقا با تبعیض نژادی مخالف نیستند، [بلکه] طرفدار تبعیض نژادیاند؛ چرا؟ به خاطر اینکه رژیم صهیونیستی مظهر تبعیض نژادی است. صهیونیستها خودشان را نژاد برتری میدانند و آحاد بشر را ــ انواع و اقسام بشر را که غیر صهیونیست و غیر یهودی هستند ــ از نژاد پَست به حساب میآورند؛ برای همین است که وقتی مثلاً چند هزار کودک را در ظرف چند روز به قتل میرسانند، احساسِ ناراحتیِ وجدان نمیکنند و مثل این است که چند هزار حیوان را مثلاً از بین بردهاند! حقیقت صهیونیستها این است. خب حالا رئیسجمهور آمریکا، صدر اعظم آلمان، رئیسجمهور فرانسه، نخستوزیر انگلیس، از یک چنین موجودی و از یک چنین هویّتی دارند دفاع میکنند و به او کمک میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که مسئلهی تبعیض نژادی که امروز یکی از مسائل مهمّ دنیا است و چشم بشر باز شده و تبعیض نژادی یکی از نفرتانگیزترین عقاید و گرایشها است، [ولی] همهی این آقایانِ معروف معتقد به تبعیض نژادی هستند و هیچ مخالفتی با تبعیض نژادی ندارند؛ وَالّا اگر مخالف بودند، این باید در عملکردشان در مورد قضیّهی غزّه و فلسطین خودش را نشان میداد. مردم اروپا و مردم آمریکا و ملّتها باید تکلیف خودشان را با این وضعیّت روشن کنند، معلوم کنند که واقعاً آنها هم مثل سرانشان طرفدار تبعیض نژادیاند [یا نه]؛ اگر نیستند، موضع خودشان را مشخّص بکنند. این یک نکته است.
یک نکتهی دیگر این است که رژیم صهیونیستی، با همهی زَرقوبَرقی که از خودش نشان میدهد و بمباران و بزن و غیره، تا الان در حرکت خودش ناکام بوده. از اوّل گفتند که هدفشان این است که مثلاً حماس را یا مقاومت را نابود کنند، زمینگیر کنند، به زانو دربیاورند، تا الان نتوانستهاند این کار را بکنند؛ الان حدود چهل روز یا بیشتر است که با همهی توان نظامیشان و با همهی امکاناتی که دارند مشغول یک چنین جنایاتی هستند و نتوانستهاند این کار را انجام بدهند. علّت این هم که بمب روی سر مردم میریزند همین است که عصبی شدهاند؛ به خاطر این ناتوانی عصبیاند. الان رژیم صهیونیستی بشدّت عصبی است، ناراحت است، لذا دارد این جنایات را انجام میدهد؛ بیمارستان را میزند، مریض را میزند، کودک را میزند، زن را میزند، چون شکست خورده. اینکه ما گفتیم «رژیم صهیونیستی شکست خورده»،(۲) این یک واقعیّتی است. این پیش رفتن تا داخل فلان بیمارستان و داخل خانهی مردمِ بیدفاع که پیروزی نیست؛ پیروزی آن وقتی است که بتوانند طرف مقابل خودشان را، نیروی مهاجم به خودشان را، نیروی نظامیِ در مقابل خودشان را شکست بدهند؛ تا الان نتوانستهاند و نخواهند توانست انشاءالله.
و قضیّه ابعاد مهمتری پیدا میکند وقتی انسان توجّه کند که این «نتوانستن»، مخصوص رژیم صهیونیستی هم نیست؛ آمریکا هم نتوانسته ــ داخل مِیدانند دیگر؛ آمریکا داخل میدان است ــ کشورهای غربی [هم که] دارند کمک میکنند نتوانستهاند. در ملاحظهی حرکتِ تاریخیِ بشریّت، این خیلی مسئلهی مهمّی است؛ ما به جایی رسیدهایم که یک تجهیزاتِ مفصّلِ نظامیِ مسلحِ مجهّز به انواع سلاحها، در یک صحنهی اینجوری، به طرف مقابل خودش که بظاهر هیچ کدام از آن امکانات را ندارد نمیتواند غلبه پیدا کند! این یک پدیدهی مهمّی است، این یک حقیقتی است.
یک جمله هم در مورد وظایف دولتهای مسلمان عرض بکنیم. بعضی دولتهای مسلمان، در مجامع و در اظهارات و مانند اینها گاهی بمبارانها را محکوم میکنند ــ حالا بعضی محکوم هم نمیکنند! ــ [امّا] این کافی نیست؛ بایستی این جریان و شریانِ حیاتیِ رژیمِ صهیونیستی را قطع کنند، بایستی نگذارند که نفت و انرژی و کالا و امثال اینها وارد رژیم صهیونیستی بشود، بایستی روابط سیاسیشان [با رژیم صهیونیستی] را لااقل برای یک مدّت محدود ــ فرض کنید تا یک سال یا کمتر یا بیشتر ــ قطع کنند؛ اگر میخواهند این جنایات انجام نگیرد، این فاجعه متوقّف بشود و تمام بشود، این کار وظیفهی آنها است. ملّتها هم نباید بگذارند مظلومیّت مردم فلسطین فراموش بشود؛ باید این اجتماعات را و این حرکات را انشاءالله دنبال کنند.
ما به آینده کاملاً امیدواریم، به وعدهی الهی یقین داریم که وعدهی الهی انشاءالله تحقّق پیدا خواهد کرد، و به آنچه وظیفهی خودمان بدانیم انشاءالله عمل خواهیم کرد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اسرار اذان و اقامه
در میان هیاهوی غفلتزای دنیا، اذان دعوتی است از سوی آفریدگار برای آگاهی مردم و تذکر به غفلتزدگان و یادآوری هنگامه رحمت ویژه الهی. اذان و اقامه، دروازه و اذن راه یافتن به محضر ربوبی است. این اذن سیری دارد که از توحید آغاز میشود و با گواهی دادن به رسالت و امامت، تکامل مییابد. سپس انسان را به رستگاری با انجام بهترین کار دعوت میکند. آنگاه دیگر بار با تأکید بر توحید به پایان میرسد.
اساس و بنیان دین، توحید الهی است. پس باید همه حجابهایی که مانع شهود یگانگی خداوند است، از میان برداشته شود. تکبیر مایه زدودن حجابها است. از این رو، اذان و اقامه با تکبیر آغاز میشود و با کلمه پاک توحید پایان میپذیرد.[۱] تکرار تکبیر، نشان از آن دارد که هر یک معنایی مستقل دارد و یکی از حجابها را از میان میبرد.
با تأمل در تأثیر تکبیر، راز تکرار آن در آغاز اذان و اقامه آشکار میشود. شاید راز تکرار آن در پایان اذان و یک بار آمدنش در پایان اقامه، دستیابی به انتهای مراتب توحید است که دیگر مجالی برای چندگانگی باقی نمیگذارد.[۲]
امام رضا (ع) در تفسیر تکبیر ابتدای اذان می فرماید: "این که اذان با تکبیر آغاز شده و با تهلیل پایان پذیرفته، از آن رو است که خواست خداوند بر این بوده که سرآغاز با یاد و نام او باشد. نام خدا در آغاز تکبیر است و در پایان تهلیل. این که فصول اذان دو بار گفته میشود، بدین رو است که در گوشِ شنوندگان تکرار شود و دیگر آن که نماز دو رکعت است. حقیقت اذان همان دعوت به نماز است. "[۳]
امام صادق(ع) میفرماید: "خداوند محملی از نور فرستاد. پیامبر گرامی(ص) در آن نشست و به آسمان اوج گرفت. سپس فرشتگان به اطراف آسمان گریختند. جبرئیل گفت: الله اکبر! فرشتگان خاموش شدند و راه آسمان گشوده شد. فرشتگان گرد آمدند و گروه گروه نزد پیامبر آمدند و سلام دادند. آنگاه پیامبر همراه جبرئیل به آسمان سوم عروج کرد. فرشتگان به اطراف رفتند و به سجده افتادند و تسبیح گفتند. جبرئیل [دو بار] به رسالت او گواهی داد. فرشتگان گرد آمدند و به پیامبر گرامی(ص) سلام کردند و از حال امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند. سپس درهای آسمان گشوده شد و پیامبر به آسمان چهارم برآمد. آنگاه درهای آسمان باز گشت و فرشتگان گرد آمدند و جبرئیل بقیه اقامه را گفت. "[۴]
از این حدیث روشن میشود که هیچ یک از فرشتگان آسمانها طاقت دیدار جمال احمدی را ندارند و با دیدار آن نور مقدس به سجده میافتند و پراکنده میشوند.[۵]
بنابراین، بر پایه آن حدیث، سرّ اذان و اقامه، باز شدن درهای آسمان و از میان رفتن حجابها و نزول فرشتگان بر نمازگزار است. ثمره این نزول، آرامش قلبی نمازگزار است که او را از بیم آینده و اندوه گذشته دور میکند.[۶]
این نزول فقط از آنِ اذان و اقامه معراج نیست. بر هر نمازگزاری که به سرّ اذان و اقامه رسد، همین فرشتگان نازل میگردند. امام صادق(ع) میفرماید: "هر کس [با اذان و اقامه] به نماز بایستد، دو صف از فرشتگان پشت سر او نماز میخوانند. هر کس فقط با اقامه به نماز بایستد، یک صف از فرشتگان به او اقتدا میکنند. " مفضل بن عمر پرسید: "اندازه هر صف چقدر است؟" فرمود: "کمترین اندازه آن از مشرق تا مغرب و بیشترین اندازه آن، میان آسمان و زمین است. "[۷] نماز با چنین اذان و اقامهای، اقتدای فرشتگان به انسان را همراه دارد. در عالیترین مرتبه آن، دیگر موجودات نیز همراه فرشتگان به انسان اقتدا میکنند:
وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدید.[۸]
داوود را از سوی خود فضیلتی دادیم [و گفتیم:] ای کوهها! با او [در تسبیح خدا] همنوا شوید و [ای] پرندگان! [همراهی کنید]. و آهن را برای او نرم کردیم.
بدین سان، میتوان گفت: راز دیگر اذان و اقامه، امامت است که برترین رتبه انسان و واپسین مرحله[۹] سیر او است.
در روایات برای کلمات اذان، تفسیرها و تأویل هایی با مراتب گوناگون بیان شده است. برای نمونه، در معنای حَیَّ عَلَی خَیْرِ الْعَمَل جز همان معنای نماز، تأویلی دیگر نیز بیان شده است. امام صادق(ع) در شرح معنای این جمله فرمود: "بهترین کار، ولایت ائمه(ع) است. "[۱۰] در روایت دیگر، آن امام به محمد بن مروان فرمود: "آیا میدانی تفسیر حَیَّ عَلَی خَیْرِ الْعَمَل چیست؟" گفت: "نه." فرمود: "تو را به نیکی فرامیخواند؛ نیکی به فاطمه(ع) و فرزندانش(ع)."[۱۱] بدین سان، میتوان سرّ اذان و اقامه را توجه به انسان کامل و باب توحید و رحمت الهی پیش از شروع نماز دانست.
در تأویل دیگر آمده است: ندای مؤذن به منزله دمیدن اول صور است که دمیدن فزع است؛ زیرا در آن هنگام، همه مردم از کارهای دنیایی چشم میپوشند و آنها را پشت سر میاندازند و مراقب حال خودند. اقامه نیز به منزله دمیدن احیا و حضور در محشر است. در آن هنگام، همه مردم توجه دارند که چه خطاب و عتابی به آنها شود. آنان از بیم به اضطراب میافتند، گویا هیچ کس را نمیشناسند. پس هنگام اذان و اقامه، باید همین حال به نمازگزار دست دهد.[۱۲]
پیامبر اسلام(ص) تفسیر اذان را برای امیر المؤمنین(ع) این گونه بیان میفرماید: "ای علی! اذان حجّتی بر امّت من است و تفسیر آن، چنین است:
هرگاه مؤذّن بگوید: اللّه أکبر؛ اللّه أکبر، در حقیقت میگوید: خدایا! تو به آن چه میگویم، گواهی. ای امّت محمد! هنگام نماز فرارسیده است. پس آماده شوید و کار دنیا را وانهید.
هر گاه بگوید: أشهد أن لا إله إلاّ اللّه، در حقیقت میگوید: ای امّت محمد! من خدا و فرشتگان او را گواه میگیرم که شما را به فرارسیدن هنگام نماز آگاه میسازم. پس تنها به نماز بپردازید!
هر گاه بگوید: أشهد أنّ محمدا رسول اللّه، در حقیقت میگوید: خداوند و فرشتگانش میدانند که شما را از فرارسیدن هنگام نماز آگاه ساختم. پس تنها به نماز بپردازید که برای شما بهتر [از هر کاری] است.
هر گاه بگوید: حیَّ علی الصلاة، در حقیقت میگوید: ای امّت محمد! [اسلام] دینی است که خدا و پیامبر او آن را برای شما پدید آوردند. پس آن را تباه نکنید؛ بلکه به آن بپردازید تا خداوند شما را بیامرزد. به نمازتان بپردازید که ستون دین شما است.
هر گاه بگوید: حیَّ علی الفلاح، در حقیقت میگوید: ای امّت محمد! خداوند درهای رحمت را به روی شما گشوده است. پس برخیزید و سهم خود را از رحمت برگیرید تا در دنیا و آخرت سود ببرید.
هر گاه بگوید: اللّه أکبر؛ اللّه أکبر، در حقیقت میگوید: بر خویشتن رحم آورید؛ زیرا کاری با ارزشتر از نماز برای شما سراغ ندارم. پس تنها به نمازتان بپردازید، پیش از آنکه پشیمانی دامنگیرتان شود.
و هر گاه بگوید: لا إله إلاّ اللّه، در حقیقت میگوید: ای امّت محمد! بدانید که من امانت هفت آسمان و هفت زمین را به گردن شما نهادم. اگر میخواهید، روی آورید و اگر میخواهید، پشت کنید؛ که هر کس ندای مرا اجابت کند، سود برده است و هر کس ندای مرا اجابت نکند، به من زیانی نمیرساند. "[۱۳]
آری؛ سزاوار است که دل خویش را به این ندا عرضه کنیم. اگر آن را لبریز از شادی و بشارت و آماده شتافتن به سوی نماز یابیم، آنگاه این اذان و اقامه مژده رستگاری و پیروزی در روز رستاخیز را به ما میدهد.
پی نوشت ها
[۱]. این از آن رو است که اول و آخر امور، خدای سبحان است: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیم.» (حدید: ۳)
[۲]. رازهای نماز، ص۵۷ و ۵۸.
[۳]. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۹۹
[۴]. علل الشرائع، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۴
[۵]. پرواز در ملکوت، ج۲، ص۴۵.
[۶]. فرود آمدن فرشتگان، سبب آرامش میشود. خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُون.» (فصّلت: ۳۰)
[۷]. ثواب الاعمال، ص۷۹.
[۸]. سبا: ۱۰.
[۹]. این مراحل عبارتند از: معرفت، حرکت(هجرت)، سرعت، سبقت، امامت. (بنگرید به: تفسیر تسنیم، ج۲۲، ص۵۹۷-۵۹۹)
[۱۰]. معانی الاخبار، ص۴۲.
[۱۱]. علل الشرائع، ج۲، ص۳۶۸
[۱۲]. الشعرات، ص۴۸۹.
[۱۳]. بحار الانوار، ج۸۱، ص۱۵۳.
میزان و نحوهی استفاده کودکان از فضای مجازی
۱. آموزش امنیت در فضای مجازی:
- به کودکان باید به شیوه استفاده امن از اینترنت و فضای مجازی آموزش داده شود. آنها باید بدانند چگونه از رمز عبورهای قوی استفاده کنند و اطلاعات شخصی خود را محافظت کنند.
۲. محدود کردن زمان استفاده:
- تعیین محدودیتهای زمانی برای استفاده از دستگاههای رایانهای و فضای مجازی به کودکان کمک میکند تا تعادل مناسبی بین فعالیتهای آنلاین و غیر آنلاین داشته باشند.
۳. انتخاب محتوای مناسب:
- توصیه به کودکان برای مصرف محتوای مناسب بر اساس سن و مرحله رشدشان. استفاده از برنامهها و بازیهای آموزشی میتواند به رشد هوشی و تعلیمی کودکان کمک کند.
۴. مشارکت و نظارت والدین:
- والدین باید در فرآیند استفاده از فضای مجازی تا نظارت داشته باشند و با کودکان خود در مورد تجربیات آنلاین آنها گفتگو کنند. باید آموزش داد که چطور از محتواهای مختلف استفاده کنند و اگر با موارد مثل قلدری آنلاین، محتوای غیر اخلاقی و...مواجه شدند، به چه کسی گزارش کنند.
۵. تشویق به فعالیتهای آفلاین:
- کودکان باید به فعالیتهای فیزیکی، خلاقیت و اجتماعی خود در جهان حقیقی نیز علاقهمند شوند. این کمک میکند تا زمان صرف شده در فضای مجازی متعادل باشد.
اهمیت توازن مناسب بین استفاده از فضای مجازی و سایر فعالیتها برای توسعه سالم و تعادلآمیز کودکان بسیار حائز اهمیت است.
چه دلیلی بر وجود عالم برزخ هست؟
واژۀ «برزخ»، در اصل به معنی چیزی است که در میان دو چیز حایل میشود؛ بر همین اساس، به عالمی که میان عالم دنیا و عالم آخرت قرار گرفته است، برزخ گفته میشود .
آیا وجود عالم برزخ، پندار و فرض است یا واقعیت دارد؟ برهان عقلی و نقلی، قطعیت وجود عالم برزخ را اثبات میکند:
برهان عقلی:
دلایل و برهان هایی که تجرد روح را اثبات میکنند، بر وجود عالم برزخ نیز صحه میگذارند؛ چراکه برپایۀ این دلایل، روح انسان با مرگ بدن فانی نمیشود، بلکه روح (که گوهر مستقلی است) بدون جسم نیز به بقای خود ادامه می دهد.
پذیرش این سخن با قبول عالم برزخ برابر است. روح تا هنگام برپایی قیامت کبری، در برزخ خواهد بود؛ زیرا براساس قرآن کریم و روایات متواتر، هیچکس بلافاصله بعد از مرگ در عالم قیامت محشور نمی شود.
واقعۀ قیامت با انقلابها و دگرگونی های کبری در همۀ موجودات زمینی و آسمانی مقارن است و هنگامیکه برپا شود، هیچ چیزی در وضعیت کنونی خود باقی نمی ماند.
دلایل نقلی:
الف) قرآن:
آیاتی از قرآن مجید بر وجود عالم برزخ دلالت دارند؛ برای نمونه: «حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ تا زمانی که مرگ یکی از آنان [کافران] را فرارسد، میگوید: پروردگارا، مرا بازگردان، شاید در آنچه بهجا گذاشتم و کوتاهی کردم، عمل صالح انجام دهم. ولی به او میگویند: چنین نیست. این سخنی است که او به زبان میگوید و اگر بازگردد کارش همچون گذشته است و پشت سر آنان برزخی است، تا روزی که برانگیخته شوند».
در این آیه، از برزخ بهصراحت یاد شده است. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه فرمودند: «الْبَرْزَخُ الْقَبْرُ وَ فِیهِ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ بَیْنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ؛ برزخ همان قبر است که در میان دنیا و آخرت قرار دارد و مؤمنان و نیکوکاران آنجا در لذت هستند و کافران و بدکاران در عذاب».
ب) روایات:
روایات دربارۀ برزخ متواتر است و اینجا به سخن امیرمؤمنان(علیه السلام) بسنده میشود؛ حضرت هنگام مراجعت از جنگ صفین در کنار قبرستانی که پشت دروازۀ کوفه بود ایستاد و خطاب به ارواح مردگان چنین فرمود: «یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ یَا أَهْلَ التُّرْبَةِ یَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ یَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ یَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُم؛ شما بر ما پیشقدم شدید و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد، دیگران در خانههایتان ساکن شدند، همسرانتان به ازدواج دیگران درآمدند و اموالتان تقسیم شد.
اینها خبرهایی است که نزد ماست، نزد شما چه خبر است؟» آنگاه به یارانش رو کرد و فرمود: «آگاه باشید، اگر به اینها اجازۀ سخنگفتن داده شود، به شما خبر میدهند که بهترین زاد و توشه در سفر آخرت پرهیزگاری است».
* حیات برزخی چگونه است؟
اصل وجود عالم برزخ با برهان عقلی و نقلی به اثبات رسید. اکنون مهم این است که بدانیم حیات عالم برزخ چگونه است؟ روح بعد از جداشدن از بدن، در برزخ چگونه زندگی میکند؟ آیا در بدن دیگری قرار میگیرد یا مجرد از بدن است؟
آنچه از روایات برمیآید این است که روح انسان، بعد از پایان زندگی این جهان، در جسم لطیفی قرار میگیرد که نه بهکلی مجرد است نه مادی و چون همانند جسم دنیایی است به آن «قالب مثالی» یا «بدن مثالی» میگویند. البته این قالب از بسیاری از عوارض مادی دنیا برکنار است.
کلینی در روایت معتبری از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که کسی از امام پرسید: «عده ای معتقدند که ارواح مؤمنان در چینهدان پرندگان سبز رنگی قرار میگیرند[آیا این اعتقاد درست است]؟ امام در جواب فرمود: «الْمُؤْمِنُ أَکْرَمُ عَلَی اللَّهِ مِنْ أَنْ یَجْعَلَ رُوحَهُ فِی حَوْصَلَةِ طَیْرٍ وَ لَکِنْ فِی أَبْدَانٍ کَأَبْدَانِهِمْ؛ مؤمن نزد خداوند گرامیتر از آن است که روحش در چینهدان پرنده قرار گیرد، بلکه ارواح آنها در بدنهای شبیه بدنهای دنیوی قرار میگیرد».
روح انسان با ورود به عالم برزخ ، مرحلهای دیگری از حیات را آغاز میکند؛ حقایقی را که در دنیا درک نکرده بود، آنجا درمییابد، همه چیز را حس میکند و از بعضی چیزها لذت میبرد و از بعضی دیگر رنج و عذاب میکشد.
لذت و رنج در عالم برزخ با نوع رفتار و گفتار انسان در این دنیا پیوند دارد. کافران و بدکاران در عالم برزخ در عذابند و بههمیندلیل، آرزوی بازگشتن به دنیا را دارند تا کارهای شایسته انجام دهد و از عذاب هولناک برزخ نجات یابند، اما بازگشت هرگز ممکن نیست.
ارواح مؤمنان و نیکوکاران در عالم برزخ از لذتهای بهشت (نه بهشت جاویدان) بهره مند میگردند و با فرشتگان در گفتوشنود هستند: «الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ همانها که فرشتگان مرگ روحشان را میگیرند، درحالیکه پاک و پاکیزهاند، به آنها می گویند: سلام بر شما، وارد بهشت شوید بهخاطر اعمالی که انجام می دادید».
خواص باورنکردنی کشمش
کشمش یک محصول فرآوری شده از انگور است که از خواص غذایی فراوانی برخوردار است. انگورها با تکثیر حرارتی خشک شده و به شکل محصول نهایی یعنی کشمش میآیند. این محصول باعث شده تا وزن انگورها چند برابر شود و از حفظ خواص آنها جلوگیری میشود.
کشمش حاوی مقدار زیادی ویتامینها، مواد معدنی، فیبر و آنتیاکسیدانها است که به افزایش سلامت قلب، کاهش التهابات، بهبود گوارش و تقویت سیستم ایمنی کمک میکند. همچنین به عنوان یک منبع انرژی قابل توجه برای بدن انسان به شمار میرود.
خواص کشمش شامل افزایش انرژی، پایین آوردن کلسترول، کنترل میزان قند خون، و کمک به سلامتی پوست و موها میشود. به علاوه، با توجه به میزان قند طبیعی موجود در آن، میتواند به عنوان یک منبع انرژی طبیعی و مفید برای بدن استفاده شود.
غنی از آنتی اکسیدان
کشمش به طور طبیعی سرشار از آنتی اکسیدان است و خیساندن آن احتمال دارد به آزادسازی بیشتر این ترکیبات کمک کند. آنتی اکسیدانها به خنثی کردن رادیکالهای آزاد در بدن کمک میکنند، که میتواند به سلامت کلی کمک کند.
مدیریت فشار خون
کشمش مملو از پتاسیم است که به طور طبیعی میتواند به شما کمک کند تا میزان نمک موجود در بدن خود را متعادل کرده و فشار خون را تنظیم کنید. جدای از آن، آنتی اکسیدانها و محتوای فیبر غذایی موجود در کشمش، سفتی رگهای خونی را کاهش میدهند و به کاهش سطح فشار خون کمک میکنند.
بهبود دهنده هضم
کشمش خیس شده منبع عالی از فیبر غذایی طبیعی است که به عنوان یک ملین طبیعی در نظر گرفته میشود و به حرکت بهتر روده کمک کرده و یبوست را برطرف میکند و سلامت روده را بهبود میبخشد.
کمک به درمان کم خونی
کشمش به طور طبیعی غنی از آهن است، اما همچنین حاوی ترکیباتی است که می تواند جذب آهن را مهار کند. خیساندن کشمش ممکن است به کاهش سطح این ترکیبات کمک کند و به طور بالقوه جذب آهن و سایر مواد مغذی ضروری را بهبود بخشد و در درمان کم خونی موءثر باشد. علاوه بر این، خیساندن کشمش میتواند به تصفیه خون کمک کند.