emamian
دروغ به جای دیپلماسی؛ راهبرد ثابت آمریکا در غرب آسیا
ناتوانی واشنگتن از درک واقعیتهای منطقه سبب شده است تا دروغ به جای دیپلماسی، به راهبرد ثابت آمریکا در منطقه تبدیل شود. «تحلیلگران سیاسی معتقدند که سیاستهای واشنگتن در خاورمیانه طی دهههای اخیر بر پایه مجموعهای از دروغها، توهمات و خودفریبیها شکل گرفته که نهتنها به فروپاشی نفوذ آمریکا در منطقه انجامیده، بلکه زمینهساز فجایع انسانی و بیثباتیهای گسترده شده است. ایالات متحده، بهویژه در دوران دولت بایدن، در حالی از "تلاش برای آتشبس در غزه" و "تعهد به راهحل دو دولت" سخن میگفت که همزمان محمولههای تسلیحاتی به رژیم صهیونیستی ارسال میکرد و چک سفید حمایت نظامی را در اختیار تلآویو قرار میداد.
آمریکا همراه کامل جنایت اسرائیل در غزه
در حالیکه کاخ سفید مدعی بود به «جان هر دو طرف» اهمیت میدهد، واقعیت میدانی نشان میداد واشنگتن با حمایت بیقید و شرط از حملات ویرانگر رژیم صهیونیستی به نوار غزه، خود را شریک کامل این جنایات کرده است. وعدههای تکراری درباره آتشبس، گفتوگوهای بیپایان و ادعاهای صلحطلبانه آمریکا در حالی مطرح میشد که شمار قربانیان فلسطینی از مرز دهها هزار نفر گذشته بود و غزه به ویرانهای انسانی و اخلاقی تبدیل شده بود.
واشنگتن شریک اشغالگر و دشمن مردم فلسطین
با وجود هشدارهای مکرر درباره تبعات حمایت کورکورانه از تلآویو، دولتهای پیدرپی آمریکا نهتنها سیاست خود را اصلاح نکردند، بلکه با توجیه دروغین دفاع از دموکراسی و حقوق بشر، مسیر اشغال، شهرکسازی و محاصره را هموارتر کردند. از زمان دولت کلینتون تا بایدن، واشنگتن در مقام میانجی ظاهر شد، اما در عمل به شریک اشغالگر و دشمن مردم فلسطین بدل شد.
ناتوانی آمریکا در درک واقعیتهای منطقه
این دروغها تنها به مسئله فلسطین محدود نماند. در عراق، افغانستان، سوریه و لیبی نیز سیاستگذاران آمریکایی با برداشتهای غلط، تحلیلهای ناقص اطلاعاتی و خودبزرگبینی استراتژیک، فاجعههایی رقم زدند که میلیونها کشته و آواره بر جای گذاشت. شکست آمریکا در افغانستان، ظهور دوباره طالبان، گسترش نفوذ ایران در عراق پس از اشغال، و تقویت جریانهای تروریستی در سوریه، همگی نشانههایی از زوال قدرت و ناتوانی ایالات متحده در درک واقعیتهای منطقه است.
تلاش واشنگتن برای لاپوشانی زوال نفوذ و ناکامیهای پیدرپی
تحلیلگران میگویند سیاست آمریکا در خاورمیانه چرخهای از شکستهای تکراری است؛ از اشغال نظامی گرفته تا پروژههای سیاسی ناکام. ابتدا خطای محاسبه، سپس اصرار بر ادامه راه اشتباه، و در نهایت پنهانسازی حقیقت با لایهای از دروغ و تبلیغات. آنچه در واشنگتن بهعنوان «دیپلماسی فعال» تبلیغ میشود، در واقع تلاشی برای پوشاندن زوال نفوذ و ناکامیهای پیدرپی است.
دروغی به نام راهحل دو دولتی
در این میان، دروغ "راهحل دو دولت" از بارزترین نمونههاست. ایالات متحده سالهاست این شعار را تکرار میکند، در حالیکه بهخوبی میداند رژیم صهیونیستی نهتنها به تشکیل دولت فلسطینی اعتقادی ندارد، بلکه عملاً با شهرکسازی، تخریب خانهها و پاکسازی قومی، امکان تحقق آن را از بین برده است. تکرار مداوم این توهم، آن را از یک خطای محاسباتی به دروغی نهادینهشده در سیاست خارجی آمریکا تبدیل کرده است.
فروپاشی اعتمادبهنفس و سردرگمی راهبردی آمریکا
واقعیت این است که واشنگتن سالهاست میان توهم قدرت و واقعیت ضعف سرگردان است. نه توان تحمیل اراده خود را دارد و نه حاضر است شکست را بپذیرد. به همین دلیل، سیاستمداران آمریکایی به جای بازنگری در رویکرد، به تولید روایتهای خیالی روی آوردهاند؛ از وعده صلح قریبالوقوع گرفته تا ادعای «پیشرفت در مذاکرات». این خوشبینی ساختگی، نشانهای از فروپاشی اعتمادبهنفس و سردرگمی راهبردی آمریکاست. در دورههای مختلف، دستگاه اطلاعاتی آمریکا بارها اشتباهات فاحش مرتکب شد؛ از ارزیابی غلط درباره پذیرش طرح کمپدیوید از سوی یاسر عرفات گرفته تا ناتوانی در پیشبینی پیروزی حماس در انتخابات ۲۰۰۶، سقوط سریع کابل، حمله غافلگیرانه حماس در ۷ اکتبر و حتی فروپاشی ناگهانی رژیم سوریه. اما نکته مهمتر از خطا، اصرار بر تکرار خطا و نبود هیچگونه پاسخگویی یا بازنگری جدی در سیاستها بود.
آمریکا به جای یادگیری از اشتباهات آنها را تکرار میکند
کارشناسان میگویند: آمریکا به جای یادگیری از اشتباهات، آنها را نهادینه و تکرار کرده است. از "فشار حداکثری" علیه ایران تا حمایت از دیکتاتورها به نام ثبات، از پروژههای ملتسازی در افغانستان تا سرنگونی قذافی در لیبی؛ همه نشان از ناتوانی ساختاری واشنگتن در درک منطق مقاومت و واقعیتهای بومی دارد.
هر چه نفوذ آمریکا کمتر میشود صدایش بلندتر میشود
در شرایطی که نفوذ آمریکا در منطقه رو به افول گذاشته، واشنگتن میکوشد با هیاهو و تبلیغات رسانهای، خلأ قدرت خود را پنهان کند. تحلیلگران میگویند: «آمریکا هر چه نفوذش کمتر میشود، صدایش بلندتر میشود؛ چون قدرت واقعی آرام است.»
مشروعیت آمریکا در منطقه از بین رفته است
به باور ناظران منطقهای، دوران سلطه بلامنازع آمریکا در خاورمیانه به سر آمده است. مقاومت منطقهای از فلسطین تا یمن، لبنان، عراق و سوریه نشان داده که میتوان در برابر اراده واشنگتن ایستاد و پیروز شد. آنچه امروز ایالات متحده را در بحران فرو برده، نه فقط شکستهای نظامی یا سیاسی، بلکه فروپاشی روایت و مشروعیت اخلاقی آن در برابر ملتهای منطقه است. کارشناسان تأکید میکنند: بازگشت آمریکا به واقعیت تنها زمانی ممکن است که دست از حمایت کورکورانه از رژیم صهیونیستی بردارد، به اراده ملتهای منطقه احترام بگذارد و به جای توهمسازی، به حقیقت میدان و منطق مقاومت تن دهد. در غیر این صورت، واشنگتن همچنان در دایره دروغ، خودفریبی و زوال قدرت گرفتار خواهد ماند.
حزبالله، سازمان زندگی
حزبالله لبنان پدیدهای فراتر از یک سازمان چریکی صرف است؛ این جنبش طی فرایندی طولانی از صورتبندی نظامی محدود به میدان نبرد به نهاد جامعهمحور ارتقا یافت. این ارتقا بدون درک سبک رهبری شهید سید حسن نصرالله قابل توضیح نیست. در این چارچوب، قدرت تنها به معنای برتری در آتش و تاکتیک نیست؛ بلکه به توانایی سازماندهی زندگی جمعی، تولید انسجام اجتماعی و کاهش هزینههای روزمره حامیان گره خورده است. بدینترتیب حزبالله از بازیگر واکنشی مقطعی به کنشگری تبدیل شد که دستورکار اجتماعی خود را پیریزی میکند و برای آن سازوکار عملیاتی میسازد.
دولتِ جامعه حزبالله
هسته این تحول، گذار از «عملیات» به «پروژه نهاد» بود. بهجای تکیه بر واحدهای رزمی، شبکهای گسترده از مؤسسات امدادی، درمانی، آموزشی و عمرانی در مقیاس محلی در لبنان پا گرفت که خلأهای حکمرانی را پوشش میداد. این شبکه که سید نقش محوری در شکلگیری و هدایت آن ایفا کرد منطقی دارد که میتوان آن را «دولت جامعه» نامید؛ مجموعهای از سازوکارهای خدمترسانی که نه برای حذف دولت رسمی بلکه برای تضمین حداقلی از رفاه و امنیت اجتماعی در لحظات غیبت یا ضعف به عنوان وجه مکمل آن عمل میکند. بدین ترتیب هم به آن، مشروعیت کارآمدی میبخشد و هم از آن، مشروعیت نهادی میگیرد. از درمانگاه و مدرسه تا بازسازی محلهها و توزیع کالاهای یارانهای، این خدمات مستمر به سپری نرم بدل شد که تابآوری جبهه اجتماعی مقاومت در لبنان را بالا برد.
نقطه تمایز این رهیافت آن است که بازدارندگی را به دو بعد سخت و نرم تفکیک و همافزا میکند. زنجیره امداد، انبارهای معیشتی، بانکهای داده محلی و شبکه داوطلبان حزبالله همه بهمثابه زیرساختهای بازدارندگی اجتماعی کار میکنند؛ جایی که اعتماد تولید میشود، همکاری تمرین میشود و حس پشتیبانیشدن تجربه میگردد. محبوبیت سید حسن نصرالله یا حزبالله که میتوانست موجی و ناپایدار باشد به سرمایه اجتماعی سازمانیافته یعنی روابط پایدار، قواعد روشن همکاری و کانالهای توزیع قابل اتکا که در بحرانها فعال میمانند تبدیل شده است.
مقاومت بخشی از «ما» شد
در سطح روایت نیز تغییری رخ داد که با رهبری سید تقویت شد. مقاومت نه فقط پاسخی به تهدید بیرونی که بخشی از تعریف «ما» شد؛ مایی که با مناسک یادبود، برنامههای فرهنگی هدفمند، انضباط در توزیع منابع و حضور روزمره حزبالله در کنار مردم بازتولید میشود. هنگامی که مقاومت با تجربه جامعه پیوند ارگانیک برقرار میکند هر طرحی برای حذف ظرفیتهای آن صرفاً منازعه نظامی تلقی نمیشود بلکه به معنای دستکاری در بافت زندگی و هویت جمعی است؛ دقیقاً همینجاست که هزینه اجتماعیِ آن بالا میرود. سید حسن در سخنرانیهای خود بارها بر این پیوند تأکید کرده است.
آزمونهای میدانی در لبنان از جنگ گرفته تا فروکاستهای اقتصادی و بحران بهداشت این معماری دوگانه را راستیآزمایی کردهاند. الگوی تکرارشونده آن بسیج سریع، تقسیم کار روشن، گردش اطلاعات محلی و بازگشت شتابان به مدار عادی بود. در زبان مدیریت بحران این یعنی کوتاهکردن زمان احیا و افزایش ظرفیت جذب شوک در سطح محله. هرچه چرخه ضربه - ترمیم کارآمدتر پیش برود فرسایش اجتماعی کُندتر میشود و رفتار جمعی پیشبینیپذیرتر میگردد. این توانایی بالا در مدیریت بحران از ویژگیهای بارز حزبالله به رهبری سید حسن نصرالله است.
حزبالله، سازمان زندگی
رابطه این شبکه با دولت رسمی لبنان رقابتی-تکمیلی است. جایی که دولت ناتوان یا غایب است «دولت جامعه» حزبالله خلأ را پر میکند. این تفکیک هوشمند بین حوزههای همکاری و استقلال از یکسو مانع سیاسیشدن افراطی خدمات میشود و از سوی دیگر به مقاومت اجازه میدهد که ظرفیتهای حیاتی خود را از چرخه فرساینده کشمکش روزمره دور نگه دارد.
بعد سیاسی این الگو روشن است. شبکه خدماتی فعال حزبالله هزینه بسیج را پایین میآورد و اتصال سازمان با پایگاه اجتماعی را حتی در فاصله میان انتخابات حفظ میکند. منابع مالی متنوع به پایداری عملیاتی کمک میکنند اما راز ماندگاری در طراحی نهادی یعنی فرآیندها، وظایف مشخص و سازوکارهای پاسخگویی محلی که اعتماد را بازتولید میکند، است.
آنچه مقاومت جامعهمحور حزبالله را از قالب کلاسیک گروههای رزمی جدا میکند ترکیب معماری نهاد و معماری روایت است؛ ساختن زیرساختهای خدماتی در کنار ساختن معنایی مشترک از امنیت، کرامت و پیشرفت. این دو سپری میسازند که تهدید سخت و فرسایش اجتماعی را دفع میکند. بنابراین ارتقای مقاومت حزبالله صرفاً تغییر تاکتیک نبود، تغییر پارادایم بود؛ گذار از سازمان نظامی به سازمان زندگی که سید حسن معمار اصلی آن محسوب میشود.
یادداشت از: علی کاکادزفولی، جامعهشناس سیاسی
اولین سالگرد شهیدان نصرالله و صفیالدین در بیروت
در اولین سالگرد شهادت دو نفر از رهبران برجسته حزبالله لبنان، شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفیالدین، هزاران نفر از حامیان مقاومت در سراسر لبنان و کشورهای منطقه گرد هم آمدند تا یاد این دو شهید و مبارز مجاهد را گرامی بدارند.
در این مراسم پرچم حزب الله در کنار پرچمهای لبنان و پرچم فلسطین و ایران برافراشته شده است و همچین تصاویر فرماندهان و رهبران شهید حزب الله در این محوطه نصب شده اند.
از صبح امروز هیئتها و مردم لبنان به این مکان سرازیر شدهاند تا این مناسبت ویژه را با حضور گسترده برگزار کنند.
این مراسم تحت شعار «ما بر عهد هستیم» برگزار میشود که نمادی از استمرار راه مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی است.

در این مراسم بعد از قرائت پیام مقام معظم رهبری و برگزاری دیگر آیینهای سالگرد، شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب الله لبنان نیز سخنرانی کرد.


سال گذشته در چنین روزی یکی از بزرگترین حملات رژیم صهیونیستی به بیروت انجام شد که در نتیجه آن سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان حزب الله و همچنین سردار عباس نیل فروشان از فرماندهان سپاه پاسداران به شهادت رسیدند.
سخنان نماینده رهبر معظم انقلاب در مراسم بزرگداشت شهیدان نصرالله و صفیالدین
حجت الاسلام و المسلمین محسن اراکی نماینده رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنانی در این مراسم گفت: سلام ولی امر مسلمین را خدمت شما ابلاغ می کنم، سلام خداوند بر شما و شهدا و سید شهدای مقاومت، سلام و صلوات بر فرزند رسول خدا و فرزند امیرالمومنین(ع) و فرزند فاطمه زهرا(س) و فرزند امام حسن مجتبی وامام حسین شهید علیهماالسلام، سلام بر سید حسن نصرالله، امیدواریم که خداوند درجات ایشان را عالی بگرداند و در دلهای مسلمانان و مومنان باقی بمانند.
همان مومنانی که آنها را شریف ترین و وفادارترین انسانها توصیف کرده اید، مطمئن باشید که ای سید شهدای مقاومت، فرزندان مقاومت در مسیر مقاومت تا پیروزی کامل بر صهیونیستها و مستکبران و تا زمانی که سرزمین فلسطین را به طور کامل آزاد کنند و قدس را به دامن صاحبان آن بازگردانند و تا زمانی که مسلمانان در قدس نماز بخوانند، در حالتی که پیروز و سرافراز هستند.
و این پیام رهبر معظم انقلاب است، مطمئن باشید که پیروزی از آن شما است، پیروزی فرا خواهد رسید مطمئن باشید که پیروزی در راه است، ای مردم فلسطین،ای مقاومت اسلامی در فلسطین، به مقاومت خود ادامه دهید و در مسیر خود ثابت قدم باشید چرا که پیروزی فرا خواهد رسید، غزه عزت پیروز خواهد شد،و صهیونیستها رفتنی و نابودشدنی هستند و شکست خواهند خورد.
خداوندا، ما به برکت محمد و آل محمد، پیروزی را به این امت اسلامی ارزانی بدار و از کسانی که رزمندگان ما را به شهادت رساندند و زنان و کودکان ما را به شهادت می رسانند،انتقام ما را از ظالمان بگیر، چرا که خودت فرمودی ما از مجرمان انتقام می گیریم، مطمئن باشید، پیروزی نزدیک است، این پیام رهبر برای شما مردم لبنان و حامیان مقاومت است، ثابت قدم باشید، چرا که خداوند متعال، صابران را به پیروزی وعده داده است.
خداوند فرموده، سربازان ما غالب و پیروز خواهند شد و بی تردید شما پیروز خواهد شد، خداوند همچنین فرموده است که اولیای خدا هیچ ترس و اندوهی ندارند، خداوند سید هاشمی را رحمت کند و درجات ایشان را عالی بگرداند، به این خلف صالح شهدای مقاومت،به خلف صالح شهید مقاومت، علامه بزرگوار ، شیخ نعیم قاسم سلام می فرستیم و خداوندا او را یپروز بگردان، ما همراه مقاومت و حامی مقاومت هستیم.
شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب الله : شهید الهام بخش رهبران مقاومت است
به تمام حضار محترم و نمایندگان و میهمانان از داخل و خارج لبنان خیر مقدم عرض می کنم.
شهید عزیز، شما دنیا را ترک کردید، اما روشنایی راه را برای ما به یادگار گذاشتید. حضورتان امروز بیش از گذشته احساس میشود؛ شما رهبری بزرگ بودید و اکنون الهامبخش رهبران جهان هستید.
ای شهید ما، بر اساس تعالیم اسلام حرکت و در راه خدا و خلق او فداکاری کردید و به دستورات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) پایبند بودید.
شما به ریسمان الهی چنگ زدید و مسیرتان با مدد پروردگار روشن شد. در کنار امام خمینی(ره) و در تبعیت از ولی امر مسلمین، امام خامنهای(مدظلهالعالی)، عاشقانه ایستادید. چشمانداز شما سپردن پرچم مقاومت به صاحبالزمان(عج) بود.
شما بنیانگذار مسیر حزبالله بودید؛ مسیری که به فضل الهی پیروز خواهد شد. هرکس بر خدا و رسول او تکیه کند، نصرت خواهد یافت و حزبالله نیز به یاری خدا پیروز است.
شهید نصرالله، راه و شیوه ماندگار خود را بر جای گذاشت
پایههای شخصیت انسان در خانواده و از همان کودکی شکل میگیرد؛ خانوادهای که بر اساس پاکیها و ارزشها پرورش مییابد.
(خطاب به شهید نصرالله) شیوه و راه شما ماندگار است؛ هرچند جسمتان ترور شد، اما روح آزاد و جاودانهتان نزد خداوند روزی داده میشود. شما همچنان در میان ما حضور دارید و فرزندان و دوستدارانتان بر عهد خود باقی ماندهاند.
شما تجسم مکارم اخلاق بودید؛ در شجاعت، تواضع، مهربانی، حسنخلق و در عین حال قاطعیت در برابر دشمنان. خداوند وعده داده است که اعمال کسانی که در راه او کشته میشوند هرگز باطل نخواهد شد، آنان هدایت میشوند و آرامش مییابند.
همواره استاد خود، شهید سید عباس موسوی(ره) را یاد میکردید و از ایشان میآموختید. پیام اصلی شما حفظ مقاومت و ادامه مسیر فداکاری بود. شما مردم را دوست داشتید و آنان نیز شما را بهعنوان عزیزترین و پاکترین رهبر خود میدانستند. سلام و رحمت خدا بر شما باد.
راه و شیوه نصرالله را با ثابتقدم ادامه میدهیم/ هرگز از مقاومت دست نخواهیم کشید
من به نیابت از خود، برادرانم و این جمع دوستداران و تمام کسانی که در سراسر جهان شما را دوست میدارند، تأکید میکنم که بر عهد خویش باقی خواهیم ماند. ای نصرالله؛ این عهد را سهبار تکرار میکنیم: ما بر عهد خود باقی خواهیم ماند.
پس از فقدان شما نیز به این مسیر استمرار خواهیم داد؛ شیوه و راهتان ادامه دارد و ما پیگیر آن خواهیم بود. ما حاملان امانت، حاملان اسلام، مقاومت و آزادی فلسطین هستیم و در پایبندی به این امانت ثابتقدم میمانیم.
آمادهایم برای شهادت؛ میدان را ترک نخواهیم کرد و از سلاح دست نخواهیم کشید. چنانکه به ما آموختید، تکرار میکنیم: «ای حسین، تو را ترک نخواهیم کرد.»
این فقدان بزرگ را تسلیت عرض میکنم و این شهادت عظیم را به صاحب عصر و زمان(عج)، خانواده آن شهید، حزبالله و همه دوستداران تسلیت و تهنیت میگویم. برای آرامش روح ایشان و همه شهدا و اموات، سوره فاتحه را همراه با صلوات قرائت کنید.
این نخستین سالگرد شهادت سید هاشم صفیالدین است. ایشان بازو و دست راست سید حسن نصرالله بودند و در مسئولیتهای مختلف از جمله آغاز مأموریت در اداره منطقه جنوب تاکنون، فداکاری و جانفشانیهای فراوانی انجام دادند. تمام خدمتهای ایشان در راه خدا و برای اعتلای کلمه حق و تقویت مقاومت صرف شد.
سید هاشم اهتمام ویژهای به تربیت اعتقادی و آموزشی مجاهدان داشت و میدانست که آغاز هر مسیر از قلب و ذهن است؛ به همین دلیل بر آمادهسازی، آموزش و توانمندسازی جوانان و زنان، و نیز بر حمایت از خانوادهها، از جمله فرزندان شهدا، تمرکز میکرد. خدمات اجتماعی و بهداشتی ایشان نشاندهنده بزرگواری و ایثار اوست.
گرچه ایشان زود ما را ترک کرد، اما آثار و مکتب او پایدار مانده و عهد و پیمان ما با راه او مستحکم است. از همه حاضران تقاضا میشود برای آرامش روح او و سایر شهداء، سوره فاتحه را همراه با صلوات قرائت کنند.
انسجام ایران، لبنان و فلسطین در خون شهدا تثبیت شد
مجاهدانی که همراه با سید حسن نصرالله، سید شهدای امت، و نیز سید هاشمی(رضواناللهتعالیعلیه) به شهادت رسیدند، جایگاهی رفیع نزد پروردگار یافتهاند.
از جمله برادرانی که همراه سید شهدای امت به شهادت رسیدند میتوان به حاج عباس نیلفروشان، از فرماندهان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، اشاره کرد؛ او همچون دیگر مجاهدان با جانفشانی و ایثار خود نشان داد که انسجام و همبستگی عمیقی میان ایران، لبنان و فلسطین برقرار است. همچنین حاج ابوالحسن عمار، حاج امیر امیر و حاج حسن محمد حبیب خیرالدین در این راه به شهادت رسیدند.
همچنین از فرماندهانی که همراه با سید هاشمی(رضواناللهتعالیعلیه) به شهادت رسیدند میتوان به حاج مرتضی حسین علی هزینه، حاج عادل علی محمد محسود و حاج ماهر محمود محمد شاهی اشاره کرد. این بزرگواران با مقام رفیع شهادت به جوار رحمت الهی شتافتند و اکنون نزد پروردگار متنعم هستند.
اسرائیل و متحدانش، جنگ جهانی را علیه مقاومت آغاز کردند
سال گذشته پس از شهادت بزرگان و فرماندهان بزرگ، شرایط دشواری را گذراندیم. ما وارد جنگ جهانی بزرگی با اسرائیل و حمایت گسترده آمریکا و اروپا شدیم که هیچ مرزی نداشت.
هدف این جنگ پایان دادن به مقاومت بود و اسرائیل تلاش کرد با ایجاد اسرائیل بزرگ، توسعهطلبی خود را ادامه دهد. بسیاری از رهبران و فرماندهان ما به شهادت رسیدند و مناطق مختلف هدف حملات قرار گرفتند، از جمله عملیات پیجر که حدود 4000 نفر از برادران، خواهران و مردم را هدف قرار داد.
پس از شهادت سید حسن نصرالله و دیگر شهدا، با انتخاب دبیرکل جدید و جایگزینی فرماندهان شهید، نبرد را ادامه دادیم. همچنین برادران ما به مسائل آوارگان و اجتماعی توجه ویژه کردند. این به دست گرفتن ابتکار عملیات در میدان نبرد باعث شد دشمن را متوقف کنیم و او را مجبور به پذیرش آتشبس کنیم.
مقاومت با ایستادگی و توانمندی در برابر فشارها پابرجا مانده است
اسرائیل به تجاوزات خود ادامه میدهد و آمریکا از او حمایت میکند. آمریکا با استفاده از تمام فشارهای سیاسی تلاش کرده اهداف اسرائیل را در عرصه سیاسی محقق کند.
ما هرگز تسلیم نخواهیم شد و مسیر مقاومت را با قدرت ادامه میدهیم. مقاومت با تمام ابزارها در برابر فشارهای سیاسی، اجتماعی و نظامی ایستاده و با یاری خداوند پابرجا خواهد ماند.
تصاویر نشاندهنده قدرت و پایداری این مقاومت است. شاهد برگزاری بزرگترین تشییع جنازه تاریخ لبنان برای سید حسن نصرالله و سید هاشم صفیالدین بودیم که حضور میلیونی مردم را بهدنبال داشت.
مردم جنوب بلافاصله به سمت روستاها حرکت کردند و با مقاومت شجاعانه در برابر رژیم صهیونیستی، معجزهای بزرگ رقم زدند. مردان، زنان و کودکان با دستان خالی و شجاعت در برابر تانکهای دشمن ایستادهاند، خانههای خود را بازسازی میکنند و در تلاش برای حفظ زمین و زندگیشان هستند. این نشاندهنده قدرت واقعی ملت و حامیان مقاومت است
اسرائیل و آمریکا در برابر مقاومت ناکام ماندند/ 400 هزار خانه بازسازی و ساکنان به منازل خود بازگشتند
ما توانستیم بازسازی گستردهای انجام دهیم و حدود 400 هزار واحد مسکونی را بازسازی کنیم؛ نتیجه این تلاشها بازگشت سکنه به خانههای خود و از سرگیری زندگی روزمرهشان بود. تمام این موفقیتها مرهون تلاشهای گسترده مردمی و سازمانیافته است.
مراسم عاشورا امسال با حضور وسیع و مشارکت فعال مردم و شخصیتهای جدید برگزار شد؛ شمار حاضران و کیفیت تعاملات نسبت به سالهای گذشته افزایش چشمگیر داشت.
حزبالله حضور محوری و فعال خود را در صحنههای سیاسی، پارلمانی و اجتماعی حفظ کرده است؛ مشارکت در دولت و پارلمان، پیگیری مسائل مردم و ارائه خدمات بهداشتی، آموزشی و اجتماعی سبب تقویت انسجام میان مردم و نیروهای جهادی شده است.
در کنار روند بازسازی، ما همچنان آماده دفاع و مقابله با تجاوزات رژیم اسرائیل هستیم. با وجود تلاشهای سیاسی و نظامی آمریکا و اسرائیل برای تضعیف مقاومت، طرف مقابل در میدان نظامی ناکام ماند و نتوانست اهداف سیاسی خود را محقق کند.
حزبالله هرگز خلعسلاح مقاومت را نمیپذیرد/دولت باید بازسازی و حاکمیت را اجرا کند
آمریکا درصدد است لبنان را تضعیف و عملاً به سود رژیم صهیونیستی بازسازی کند؛ گرچه این تصویر پیشتر روشن بود، اظهارات اخیر باراک(فرستاده ترامپ) بر شفافیت بیشتر این هدف افزود.
هرگونه تهدید آمریکا و اسرائیل متوجه ماهیت لبنان و مقاومت است. خلعسلاح مقاومت بهمعنای سلب قدرت ملی و واگذاری امنیت به دشمن خواهد بود و ما هرگز اجازه نخواهیم داد چنین امری محقق شود.
اولویتهای فوری عبارت است از توقف تجاوز، عقبنشینی نظامیان اسرائیلی، آزادی اسرا و آغاز بازسازی. پنجم، دولت لبنان باید بهجای پرداختن به مسائل حاشیهای، بر وظایف اصلی خود متمرکز شود و بازسازی را در صدر برنامههای بودجهای قرار دهد.
بازسازی از راه کمکهای بینالمللی و همکاری با همسایگان و نهادهای بینالمللی ممکن است و هفتم، حاکمیت ملی باید محور رفتار و سیاست دولت باشد.
حزبالله تأکید میکند که تا وقتی هدف از تجاوزات و فشارها تحقق نیابد، مقاومت و اقدامات اجتماعی و سیاسی برای حفظ استقلال و عزت لبنان ادامه خواهد یافت.
دولت باید اشتباه خلعسلاح مقاومت را اصلاح کند
ما تأکید میکنیم که دولت در تصمیم به خلعسلاح مقاومت دچار اشتباه شده است. به دولت توصیه میکنیم این تصمیم را اصلاح کند تا بتوانیم بهصورت متحد و منسجم برای تحقق اهداف ملی حرکت کنیم.
کشور ما یکپارچه است و آسیبزدن به بخشی از آن به معنای تضعیف همه خواهد بود؛ اینگونه رفتارها مانند سوراخکردن کشتیای است که همه را به غرق شدن میکشاند.
بنابراین حفظ کشور و تقویت انسجام ملی اولویت است. در این مسیر، ارتش لبنان باید نقش محافظت از مردم را ایفا کند و ما آمادهایم دست در دست ارتش برای مقابله با دشمن واقعی ملت بگذاریم.
مسئله فلسطین همچنان محور اصلی و تهدید نخست ما است. هدف دشمن نابودی آرمان فلسطین و فراهمسازی زمینهای برای گسترش تهدید در سراسر منطقه است؛ از این رو حمایت از مقاومت و دفاع از آرمان فلسطین امری محوری و راهبردی باقی میماند.
نعیم قاسم: پیروزی در راه مقاومت با ثبات و تداوم میسر میشود/ اجازه خلع سلاح حزبالله را نخواهیم داد
شیخ نعیم قاسم دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی در نخستین سالگرد مراسم شهادت سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین، گفت: فقدان سید شهدای امت سید حسن نصرالله دردناک است اما حضورش درخشان است.
سخنگوی وزارت دفاع: هیچ قدرتی حق دخالت در توان موشکی ایران را ندارد
به نقل از روابط عمومی وزارت دفاع، سردار رضا طلایینیک سخنگوی وزارت دفاع با اشاره به اصرار آمریکا و غرب برای مذاکره درباره برنامه موشکی و درخواست کاهش برد موشکهای ایران گفت: منافع و امنیت ملی، مبنای قدرت موشکی ملت ایران است و هرگونه مداخله خارجی در تعیین قدرت توان دفاعی و امنیتی کشور ممکن نیست.
سخنگوی وزارت دفاع بیان کرد: یکی از اصول ملی در ایران صیانت از ظرفیتها و توان دفاعی برای مقابله با تهدیدات احتمالی است.
وی افزود: بنابراین هیچگونه زمینه مداخله قدرتهای بیگانه در تعیین توان و قدرت موشکی متناسب با نیاز دفاعی کشور قابل قبول نخواهد بود.
شهید سیدحسن نصرالله؛ الگوی جاودان مقاومت جهانی علیه صهیونیسم
به اذعان اساتید حوزه و دانشگاه، شهید سید حسن نصرالله امروز به الگوی جاودانی در جبهه مقاومت جهانی علیه صهیونیسم کودککُش و جنایتکار شده است.
در ایام نخستین سالگرد شهادت مظلومانه سید حسن نصرالله هستیم و در اهمیت شخصیت و نقشآفرینی ایشان همین بس که مقام معظم رهبری سال گذشته در پیامی به مناسبت شهادت دبیرکل سابق حزب الله لبنان از هفت عنوان و صفت تأثیرگذار درباره ایشان همچون «مجاهد کبیر»، «پرچمدار مقاومت در منطقه»، «عالم بافضیلت دینی»، «رهبر مدبر سیاسی»، «شخصیتی باعظمت»، «سید مقاومت» و «نصرالله بزرگ» استفاده کردند.
سید عزیز مقاومت، هرچند که به جهت جنایت کم سابقه صهیونیست ها در منطقه ضاحیه، پیکر مطهرش از میان ما رفته، اما بی شک اندیشه، راهبرد و عنایاتش نهتنها باقی مانده که در نسل جدید فرماندهان مقاومت به شکل جالبی تکثیر شده است، چه آن که ما معتقدیم شهید، با خون خود حقیقت را تثبیت میکند و البته ملتی و بلکه امتی را بیدار.
عزتمندی جبهه مقاومت با سید حسن نصرالله
به تعبیر حجتالاسلام والمسلمین محمد ملک زاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در روزگاری که ملتهای منطقه زیر سایهی سنگین سازش و تسلیم میزیستند، مردی با عبای ساده و قلبی سرشار از ایمان، پرچم مقاومت را بر بلندترین قلههای عزتمندی و کرامت برافراشت.
وی همچنین افزود: سید حسن نصرالله، نه تنها دبیرکل حزبالله لبنان، که صدای رسای هر انسان آزادهای بود که در برابر ظلم و اشغالگری بپا میخاست و از این رو باید گفت که شهادت سید مقاومت، نه تنها برای ملت لبنان که برای تمام جبههی مقاومت در غرب آسیا و فراتر از آن، نقطهای عاطفی و استراتژیک است.
ایمان راسخ و یقین به وعده الهی
عضو انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه قم با تأکید بر این که از جمله مهمترین و اصلیترین شاخصه ها و ویژگی های سید مقاومت، ایمان راسخ و یقین عملی به وعدهی الهی بوده است، اظهار داشت: شهید نصرالله بارها در سخنرانیهای خود با تکیه بر آیه مبارکه «إن تنصروا الله ینصرکم» به عنوان راهبرد عملی مقاومت تأکید داشت، کما این که مقام معظم رهبری نیز سال ها قبل در دیدار با سید حسن، ایشان را نمونهی عینیِ فرمانده مؤمن، بصیر و دلیر توصیف کردند که شکستناپذیریاش از ایمان و توکلش به خدای متعال سرچشمه میگیرد.
وی افزود: شهید سید حسن نصرالله نه تنها یک فرمانده نظامی دلیر، بلکه یک اندیشمند سیاستورز بود؛ بهنحوی که در میدان نبرد روایتها، همزمان با جنگ میدانی، گفتمان مقاومت را جهانی ساخت. تحلیل دقیق معادلات منطقهای و پیشبینی واکنش دشمن، از نقاط قوت ایشان بود که به حزبالله امکان داد از جنگ ۳۳ روزه و دیگر نبردها سرافراز بیرون بیاید.
بهره گیری هوشمندانه از ظرفیتهای رسانه
دکتر مهدی اسلامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع) نیز با اشاره به هوشمندی بسیار بالای سیدالشهدای مقاومت در استفاده از ظرفیتهای رسانهای برای خنثی سازی توطئه های دشمن گفت: سخنان و موضع گیری های سید حسن به گونه ای بود که حقیقتاً روحیه دشمن صهیونیستی را تضعیف می کرد ضمن آن که انگیزه دوبارهای برای محور مقاومت بود تا در جدال با دشمن، مصمم تر و راسخ تر از قبل عمل کند.
وی افزود: آنچه برای ما واضح بود این که شهید سیدحسن نصرالله، رسانه و ظرفیتهای کار رسانهای را به خوبی میشناخت، چنان که عبارات و الفاظی که در صحبتهایش استفاده میکرد به سرعت وارد ادبیات سیاسی کشورهای حامی مقاومت و ازجمله ایران میشد و این گونه ضریب رسانه ای بالایی هم می گرفت.
اسلامی همچنین ابراز داشت: آخرین سخنرانی سیدحسن نصرالله بعد از انفجار پیجرها در لبنان را میتوان نقطه اوج این هنرنمایی رسانهای سید مقاومت برشمرد چه آن که به شدت زمینه ساز هراس دشمن زبون صهیونیستی شد. شهید نصرالله در همین سخنرانی به هیچ وجه نکوشید تا ضربهای که به حزبالله وارد شده را کتمان کند، اما در ادامه تاکید کرد که با وجود این حملات، جبهه لبنان متوقف نخواهد شد و حمایتش را از غزه و کرانه باختری متوقف نخواهد کرد، بلکه مصمم تر از قبل به راه پرافتخار خود ادامه میدهد.
اخلاص و مردمیبودن؛ ویژگی بارز سید مقاومت
وی گفت: در کنار اخلاص و تعبد بالای این مرد الهی، یکی از ویژگی های بارز ایشان، زندگی شخصی ساده و بیپیرایه بوده است. این سادگی و صمیمیت مخلصانه البته پیوند عاطفی عمیقی میان او و مردم لبنان و به خصوص رزمندگان مقاومت اسلامی ایجاد کرده بود، کما این که حضرت آقا نیز در توصیف فرماندهان محبوبی چون او بیان می دارند:"آنها از میان مردم برخاستند، در میان مردم زیستند و برای مردم فدا شدند".
این مدرس دانشگاه همچنین ادامه داد: از سوی دیگر شاهد بودیم که بعد از تجربه جنگ سال ۲۰۰۶ میلادی، شخصیت سیدحسن نصرالله به یکی از ستونهای اصلی انسجام میان گروههای ضدصهیونیستی در کشورهای مختلفی همچون لبنان، فلسطین، سوریه و حتی عراق تبدیل شد و این همان عمق راهبردی جبهه مقاومت اسلامی است که رهبر انقلاب نیز از آن بهعنوان اهرم بازدارندهی اصلی در برابر دشمن یاد کردهاند.
جنگ روایتها و مواجهه رسانهای
وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر باید توجه داشت که نیروهای مقاومت اسلامی ذیل هدایت و رهبری سید حسن نصرالله، با تولید روایت بومی از نبردها، هم مشروعیت خود را تثبیت کردند و هم تصویر شکستپذیری رژیم غاصب قدس شریف را در افکار عمومی جا انداختند. این همان بحث مهمی است که مقام معظم رهبری بارها در رابطه با جنگ روایت ها متذکر شدند و همچنان بر این مساله تأکید ویژه دارند.
اسلامی همچنین با تأکید بر لزوم تلاش هدفمند، مستمر و خستگی ناپذیر در راستای ترویج آموزه های ناب مکتب سید حسن نصرالله و ترویج فرهنگ و روحیه مقاومت اسلامی در دنیای امروز گفت: دشمن به خیال باطل خود فکر کرده و می کند که با حذف فیزیکی فرماندهانی چون سید حسن نصرالله و یحیی سنوار می تواند با قطع جریان فرماندهی، جبهه مقاومت را زمین گیر کرده و زمینه نابودی آن را فراهم کند و حال آن که به تجربه ثابت شده که شهادت مردان الهی، موجب چندبرابر شدن انگیزهها و افزایش دلبستگان به جریان مقاومت میشود، همان گونه بعد از شهادت حاج قاسم، انگیزه های دوست داران و دلداداگان به او بیشتر از قبل هم شد.
میراث ماندگار و الهام بخش سیدالشهدای مقاومت
وی افزود: به لطف الهی و به کوری چشم سران جنایتکار آمریکا و اسرائیل، خون شهید سید حسن نصرالله، امروز نه تنها در رگهای حزبالله، که در قلب امت اسلام و در همه جغرافیای مقاومت جریان دارد و بلکه در سطح جهانی الهام بخش همه حق طلبان و آزادی خواهان عالم است و این مساله را باید به عنوان میراث ماندگار سید مقاومت مورد توجه و تحلیل قرار داد.
راهکارهای هفتگانه قرآن برای درمان حسادت
خواست و اراده خداوند متعال این است که تمام انسان ها از لحاظ جسم، ذهن و روح سالم باشند تا زندگی با نشاط و باطراوتی داشته باشند. وقتی فرد از لحاظ فکری و شناختی دچار برداشت های غلط شود، این مسئله در رفتار و منش او اثر می گذارد و او را از رشد و تعالی دور می کند.
حسادت از دیدگاه روانشناختی، یک واکنش هیجانی است که از نوع نگرش، شناخت و تفسیر ما از موقعیت ها نشئت میگیرد.
در نگاه نخست، حسادت میتواند پاسخی طبیعی به محرکهای بیرونی تلقی شود؛ اما آنچه موجب تشدید این حس و ایجاد نتایج مخرب در فرد میشود، نوع برخورد و سوءبرداشت او از آن محرکهاست.
در چنین شرایطی، فرد ممکن است احساس حقارت یا ترس کند، ترس از اینکه چرا او از جایگاه اجتماعی خاصی برخوردار نیست یا چرا دیگری دارد و او ندارد.
ریشههای روانی حسادت
از جمله مکانیزمها و عواملی که به ایجاد یا تشدید حسادت در افراد دامن میزند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نداشتن یا کمبود عزت نفس:
یعنی فرد دیدگاه مثبتی نسبت به خود ندارد، همواره خود را محکوم به شکست میداند، باور دارد دیگران بهتر از او هستند و تصور میکند در هر کاری شکست خواهد خورد.
- کمبود عاطفی:
احساس اینکه «من دوستداشتنی نیستم»، «کسی مرا دوست ندارد» یا «لیاقت محبت را ندارم».
من در خانوادهای بزرگ شدم که پدرم به من محبت نمیکرد و عاطفه لازم را نشان نمیداد. وقتی به سبک تربیتی افرادی که امروز دچار حسادت هستند دقت میکنیم، متوجه میشویم که آنها در خانوادههایی بزرگ شدهاند که کمبود عاطفی شدیدی وجود داشته است. نیاز عاطفی که یکی از نیازهای اساسی هر کودک است، از سوی پدر و مادر تأمین نشده است.
به دنبال این مسئله، «بازداری هیجانی» رخ میدهد؛ یعنی زمانی که کودک میخواسته احساسات خود را بروز دهد، جلوی او گرفته شده و انتقال احساسات بهدرستی انجام نشده است. در نتیجه، چنین فردی در بزرگسالی به شدت منطقی شده و حتی نمیتواند به همسر خود ابراز احساسات کند. ممکن است به مردان دیگر حسادت کند که چطور بهراحتی به همسرشان میگویند «دوستت دارم» یا «عاشقتم»، اما او قادر به انجام این کار نیست. این نیز نشاندهنده فقر عاطفی است که میتواند عاملی برای حسادت باشد.
سومین مکانیسم و عامل، «ترس از مقایسه شدن» است. همانطور که پیشتر در تعریف حسادت اشاره کردم، یکی از عوامل مهم در ایجاد حسادت، ترس هیجانی ناشی از مقایسه خود با دیگران است:
- چرا او پیشرفت کرده و من نکردهام؟
- چرا او چیزی را خریده و من نخریدهام؟
- چرا رابطه او با همسرش خوب است و رابطه من نیست؟
- چرا آنها بچهدار شدهاند و من نشدهام؟
یعنی فرد تمام زندگیش را با دیگران مقایسه میکند و نقطهای را انتخاب میکند که برایش مهم است. همین مکانیسم، باعث تشدید حسادت در او میشود.
طبق تجربه، افرادی که در دوران کودکی یا نوجوانی همواره مورد سرزنش و مقایسهٔ مداوم از سوی والدین قرار گرفتهاند، مثلاً با جملاتی مانند: «ببین فلانی رفته سر کار»، «فلانی درس خونده و لیسانس گرفته»، «نمراتش خوبه، ولی تو هیچی نیستی»، «تو اصلاً به درد نمیخوری»؛ بیشتر مستعد بروز حس حسادت در بزرگسالی هستند.
چهارمین مکانیسم و عامل، «احساس ناامنی» است.
اگر توجه کرده باشید، غالب افراد حسود، احساس ناامنی میکنند. آنها شخصیتی مضطرب دارند و همواره درگیر این افکار هستند: «من عقب افتادم»، «چرا دیگران جلو افتادند و من نه؟»، «چرا فلانی این چیزها را دارد و من ندارم؟». حتی ممکن است با خود بگویند: «همان تلاشی که من کردم، او هم کرد، اما او موفقتر بود».
این احساس ناامنی، نوعی رقابت منفی را در ذهن فرد ایجاد میکند. در این حالت، فرد استعدادها، شرایط خانوادگی، امکانات یا حتی تلاش بیشتر طرف مقابل را در نظر نمیگیرد. شاید طرف مقابل از پشتیبانی مالی بهتری برخوردار بوده، شاید تلاش بیسترربوده یا مشورتهای بهتری گرفته یا شاید اساساً شرایط زندگیاش متفاوت بوده است. اما فرد حسود این عوامل را نادیده میگیرد و صرفاً بر این مسئله متمرکز میشود که: «چرا تو داری و من ندارم؟»، نه اینکه «چرا من ندارم؟»، بلکه «چرا تو داری؟».
این نگاه مقایسهای و تمرکز بر داراییهای دیگران، بهجای توجه به وضعیت خود، از عوامل تشدیدکنندهٔ حسادت است. مکانیسمهای دیگری نیز مانند «محرومیتهای هیجانی» در این زمینه نقش دارند.
محرومیتهای هیجانی یا حتی «محرومیتهای مادی» نیز در شکلگیری حسادت نقش دارند. فرد ممکن است در خانوادهای بزرگ شده باشد که از نظر مالی وضعیت مناسبی نداشته، در دوران کودکی اسباببازی یا دوستان کافی نداشته، یا در منطقهای محروم از نظر فرهنگی زندگی کرده باشد. وقتی چنین فردی در بزرگسالی به شهر میآید و با حجم گستردهای از مقایسه روبرو میشود، حس حسادت در او تشدید میشود.
از حسادت تا غبطه؛ تبدیل یک هیجان منفی به نیروی مثبت
تفاوت میان «حسادت» به معنای خاص و منفی آن با «غبطه» (حسادت مثبت) در این است که فردی که دچار غبطه میشود، از موفقیت و دارایی دیگران ناراحت نمیشود، بلکه حتی خوشحال نیز میشود. مثلاً وقتی میبیند طرف مقابل جایگاه اجتماعی خوبی پیدا کرده، مالی دارد، ماشین یا خانهای خریده، با خود میگوید: «خدا را شکر که پیشرفت کرده، انشاالله خدا بیشتر به او بدهد».
این فرد از این حس غبطه و حسرت بهصورت سازنده استفاده میکند و از خود میپرسد: «او چه تلاشی کرده که به اینجا رسیده؟»، «چه راهی رفته؟»، «چگونه میتوانم از او یاد بگیرم و مثل او بشوم؟». در واقع، غبطه یک هیجان مثبت است که فرد را به سمت رشد و پیشرفت سوق میدهد، بدون آنکه نگاه منفی به طرف مقابل داشته باشد یا دچار سوءبرداشت شود.
اما فردی که حسود است که دچار حسادت (منفی) است، از پیشرفت و رشد دیگران ناراحت میشود. مشکل اصلی فرد حسود این نیست که بپرسد: «چرا من ندارم؟» بلکه مسئله این است که میگوید: «چرا تو داری؟ چرا دیگران دارند و من ندارم؟». فرد حسود نه تنها از نداشتههای خود رنج میبرد، بلکه آرزو میکند طرف مقابل نیز چیزی نداشته باشد. این احساس منفی باعث میشود تمام تلاش خود را بکند تا دیگری را زمین بزند یا از موفقیت او جلوگیری کند.
کمالگرایی بیمارگونه؛ بسترساز حسادت مزمن
اغلب افرادی که مستعد افکار حسودانه هستند، دچار کمالگرایی نیز میباشند. افراد کمالگرا معمولاً آرمانگرا هستند و میخواهند همیشه بهترین باشند و در همه چیز سرآمد بمانند. آنها مدام در حال رقابت با اطرافیان خود هستند و در عمق وجودشان احساس نقص و شرم دارند.
این افراد تقریباً دارای طرحواره نقص و شرم هستند. همیشه احساس کمبود و تحقیر دارند و مدام خود را با دیگران مقایسه میکنند: «چرا دیگران دارند و من ندارم؟» حتی اگر در زندگی، با توجه به امکانات و وسع خود، پیشرفت کرده باشند، باز هم به دلیل اینکه همواره خود را در حال مسابقه و رقابت با دیگران میبینند، از خود راضی نیستند.
این افراد همواره خود را با دیگران مقایسه میکنند و با وجود پیشرفتهای خود، از جایگاهشان راضی نیستند. حتی وقتی با توجه به توان و موقعیت خود پیشرفت کردهاند، باز هم چون در رقابتی دائمی با دیگران به سر میبرند، احساس کمبود و تحقیر میکنند.
در جامعهٔ ما زیاد دیده میشود که فردی حتی با داشتن رشد اجتماعی، موقعیت مناسب، امکانات مالی و خانوادگی، وقتی از او میپرسی «آیا از زندگی راضی هستی؟» میگوید: «راضی نیستم».
این نارضایتی، بهتدریج زمینه را برای شکلگیری افکار حسادت در فرد فراهم میکند. وقتی این افکار حسودانه ایجاد شوند، ممکن است به رفتارهایی منجر شوند که هدفشان تخریب طرف مقابل است؛ یعنی فرد تمام تلاش خود را میکند تا دیگری را از داشتههایش محروم کند یا حتی آبروی او را ببرد.
حسادت در افراد نمایشی؛ ناشی از گم کردن خویشتن
گروه دیگری که مستعد حسادت هستند، افراد دارای «اختلال شخصیت نمایشی» میباشند. این افراد معمولاً «توجهطلب» هستند و همواره میخواهند مورد توجه دیگران قرار بگیرند. آنها در هر گروهی که قرار میگیرند، سعی میکنند خود را شبیه به اعضای آن گروه کنند:
- اگر با افراد درسخوان باشند، سعی میکنند مثل آنها درس بخوانند؛
- اگر با افراد ولخرج معاشرت کنند، سعی میکنند مانند آنها رفتار کنند.
به عبارت دیگر، این افراد مدام در حال تغییر چهره و رفتار خود هستند تا مورد پذیرش قرار بگیرند. آنها به قول معروف «شکلکهای» مختلفی به صورت میزنند و ماسکهای شخصیتی خود را عوض میکنند. چنین افرادی آرامش ندارند، چون همیشه نگران این هستند که جامعه یا اطرافیان از آنها چه انتظاری دارند. آنها خود واقعیشان نیستند و این مسئله برایشان عذابآور است. وقتی از آنها بپرسی «آیا از زندگی لذت میبری؟
پاسخ دهند: «هیچ لذتی از زندگی نمیبرم، چون همیشه دنبال این هستم که دیگران چه توقعی از من دارند».
این ویژگیها باعث میشود چنین افرادی مستعد افکار حسادت شوند و مدام بخواهند خود را شبیه دیگران کنند، نه برای رشد، بلکه برای جلب توجه یا پنهان کردن احساس کمبودهای خود.
راهکارهای هفتگانه قرآنی و روانشناختی برای درمان حسادت
برای درمان حسد، یک سری راهکار وجود دارد که در اینجا به هفت راهکار اشاره میکنیم. این راهکارها، راهکارهای قرآنی هستند.
اولین راهکار، «توجه به داشته ها و نعمتهای الهی» است. منظور از داشته ها، همان سرمایههای وجودی انسان است که خداوند متعال بنابر حکمت خود در اختیار او قرار داده و انسانها را منحصر به فرد کرده است. ممکن است این سرمایهها برای هر فردی متفاوت باشد؛ مثلاً خداوند به فردی مال زیاد میدهد، ولی فرزند نمیدهد؛ به کسی فرزند صالح عطا میکند، ولی مال و ثروت نمیدهد؛ به فردی ماشین نمیدهد، ولی نعمت سلامتی میبخشد.
دومین راهکار قرآنی برای درمان حسد، «توجه به عدالت خداوند» است. خداوند متعال وجود تفاوتها بین انسانها را بر اساس عدل خود میداند و این برتریهای ظاهری و نسبی را برای حفظ نظام زندگی لازم میشمارد. او به بندگان توصیه میکند که خود را با یکدیگر مقایسه نکنند، زیرا این مقایسهها تنها ظاهری است و شما از زوایای پنهان این قضیه غافل هستید.
در سوره زخرف آیه ۳۲، خداوند متعال درباره فلسفه تفاوتهای موجود در جهان میفرماید: «و برخی از آنان را از نظر درجه، بالاتر از بعضی دیگر قرار دادیم تا بعضی از آنها، بعضی دیگر را به خدمت بگیرند؛ و این لازمه نظام آفرینش است.»
سومین راهکار برای درمان حسد، «داشتن نگاه و نگرش توحیدی» است. یکی از درمانهای مؤثر برای حسد، داشتن نگاهی توحیدی نسبت به تفاوتهاست؛ یعنی هر آنچه در این دنیاست، متعلق به خداوند متعال است. همه تفاوتها و برتریها از آنِ خداست، و این تفاوتهای ظاهری بر اساس حکمت و عدالت الهی است.
چهارمین راهکار برای درمان حسد، «ایمان به خداوند و صبر» است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند:
«اهمیت دادن به یاد خداوند باعث اصلاح قلب و پاکسازی آن میشود و قلب انسان را از بیماریهای روانی دور میکند.» کسی که ایمان واقعی به خداوند داشته باشد، حسد به قلبش راه نمییابد.
پنجمین راهکار، «شناخت توانایی ها و استعدادهای مثبت و واقعبینانه فرد» است. همانطور که پیشتر اشاره شد، یکی از عوامل اصلی ایجاد حسادت در فرد، از دست دادن اعتماد به نفس و احساس حقارت است. از این رو، یکی از اصول مهم بهداشت روان و جلوگیری از حسادت، شناسایی استعدادها و قابلیتهای فرد است.
فرد حسود به جای اینکه نعمت های دیگران را آرزو کند و حسادت کند باید به ویژگیهای مثبت خودش فکر کند و به دنبال کشف استعدادها و تواناییهای خود باشد. همچنین باید بداند که فرد مقابل نیز با زحمت و سختی به این جایگاه رسیده است؛ بنابراین او نیز میتواند با تلاش و پشتکار، به موفقیتهای مشابهی دست یابد.
به جای اینکه حسادت کند، اعتماد به نفس نداشته باشد و احساس شکست کند، میتواند با تلاش و پشتکار، خود را به جایگاهی که حق اوست و دوست دارد برساند.
ششمین راهکار، «افزایش روحیه قناعت و رضایتمندی» است. در تعالیم اسلام، به اعتدال و قناعت بسیار توجه شده است. اگر انسان خود را از تعلقات دنیوی آزاد کند، راحتتر و با رضایتمندی بیشتری زندگی خواهد کرد. امام علی(ع) میفرمایند: «هر کس به اندازه نیاز خود بسنده کند، آسایش و راحتی پایدار و منظمی خواهد داشت.»
هفتمین راهکار، «آشنایی با ضررهای حسادت» است که تا حدی حالت درمانی و پیشگیرانه دارد. وقتی فرد بداند که حسادت چه آثار مخرب دنیوی و اخروی به همراه دارد، دیگر سراغ آن نخواهد رفت و نگاهی از بالا به خود و زندگی پیدا خواهد کرد.
از جمله آثار مخرب حسادت میتوان به انزوای اجتماعی، اضطراب شدید (که بیشتر جنبه روانشناختی دارد)، غیبت کردن، تهمت زدن و دیگر آسیبهای اخلاقی است که آثار دنیوی و اخروی دارد اشاره کرد. شناسایی و آشنایی با این ضررهای مخرب، خود به عنوان یک عامل پیشگیرانه عمل میکند..
دخترم حجابش کمرنگ شده و نماز نمیخواند، چکار کنم؟
حجت الاسلام و المسلمین سیدعلیرضا تراشیون به پرسش و پاسخی در مورد «قدرت محیط در تربیت نوجوانان» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
پرسش:
دخترمان بیست ساله است و تا دوره راهنمایی حجابش بسیار مناسب بود، اما در دوره دبیرستان حجابش ضعیف شد و دیگر چادر بر سر نمیکند.
اکنون نیز حجابش را آنچنان که شایسته است رعایت نمیکند که دیگر نمیدانیم چه بگوییم؛ علاوه بر این به نمازش اهمیت چندانی نمیدهد، مثلاً قبلاً نماز صبح میخواند اما اکنون دیگر نمیخواند. چگونه با او برخورد کنیم؟
پاسخ:
سه بار میخواهم این کلمه را مورد تأکید قرار دهم و آن کلمه «محیط، محیط، محیط» است.
پدران و مادران بزرگوار! قدرت محیط از وراثت بیشتر است.
این را می توان از پسر حضرت نوح (علیهالسلام) فهمید که با بدان نشست و خاندان نبوتش گم شد.
نوح علیه السلام پیامبر است و وراثت پسر نوح بسیار قوی و مستحکم بود، ولی همین پسر وقتی با دوستان بد نشست و برخاست کرد، میبینیم دچار انحراف شد و سپس درگیر همان عذاب الهی گردید که برایشان نازل شد.
پس خواهشم این است که پدر و مادرها بدانند محیط بسیار تأثیرگذار است.
اولین چیزی که باید به این مادر بگویم این است که امان از محیط!
قطعاً دخترشان در مدرسهای که میرود، با توجه به زمانی که وارد دبیرستان شد، در آن دبیرستان همنشینان مناسبی ندارد و با همکلاسیهای مطلوبی در ارتباط نیست و آنها بر او تأثیر میگذارند.
اگرچه دختر شما قویترین وراثت را نیز داشته باشد، در آنجا آسیبهایی به او وارد میشود.
اکنون ما باید چه کاری انجام دهیم؟
به نظر من باید از همان طریقی که همنشینان بد میخواهند آسیب بزنند، ما نیز اقدام مؤثری انجام دهیم.
یعنی چه کار کنیم؟
همین دختر عزیزمان را به محیطهای مناسب ببریم.
ارتباطش را با خانواده خوب برقرار کنیم.
با دوستان شایسته برقرار کنیم.
با مراکز فرهنگی مناسب ارتباطش را تقویت کنیم.
خیالتان راحت باشد که این فرزند هم نمازش را خواهد خواند و رعایت حجابش را نیز به خوبی خواهد داشت.
قدرت رسانه در تغییر سبک زندگی
حجت الاسلام و المسلمین سیدعلیرضا تراشیون در یکی از سخنرانی ها به موضوع «راهکارهای مهم برای انگیزه به نوجوانان» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
نظام سلطه برای خارج کردن انسان از مسیر بندگی، برخی از قدرتهای مادی و رسانهای را به کار میگیرند، یعنی بر روی غرایز انسان کار میکنند.
غریزه قدرتمند است و انسان را به سمت خود سوق میدهد.
گاهی اوقات رسانههایشان را به عنوان ابزاری برای تغییر رفتارها و تفکرات انسانها قرار میدهند و دقیقاً نیز عمل میکنند.
چند سال قبل سریالی در تلویزیون پخش میشد به نام «قصههای جزیره».
با این سریال چند ده قسمتی، سبک زندگی انسانها را تغییر میدادند.
یعنی از یک مدل سنتی که در غرب نیز حاکم بوده است، آن را منتقل میکردند به زندگیهای مدرن و بیبند و بار و بدون پایبندی به خانواده.
به عبارت دیگر، از ابزار رسانهها در این مسیر استفاده میکنند و از قدرت رسانهها بهره میبرند.
زیارت قبر عبدالعظیم حسنی در شهر ری، همسنگ زیارت امام حسین علیهالسلام است
در تقویم رسمی کشور امروز سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام ثبت شده است.
به تحقیق مرحوم آیت الله محمدی ریشهری، در منابع تاریخی، تاریخ دقیق تولد و وفات عبدالعظیم ذکر نشده و گزارشات تولد و وفات ایشان را فاقد اعتبار میداند و با استناد به روایات عبدالعظیم از هشام بن حکم (درگذشت: ۱۹۹ق)، تولد وی را حدود ۱۸۰ق تخمین زده است.
همچنین، با توجه به حدیث حضرت امام هادی علیه السلام درباره فضیلت زیارت قبر عبدالعظیم حسنی که با ۴ واسطه نسبش به امام دوم می رسد، نتیجه گرفته که او پیش از شهادت امام دهم (سال ۲۵۴ق) درگذشته است.
آیت الله رضا استادی، پژوهشگر شیعه نیز قدیمیترین منبع موجود درباره تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم را کتاب «نور الآفاق» نوشته جواد شاهعبدالعظیمی را (درگذشت: ۱۳۵۵ق) جعلی و فاقد اعتبار میداند.
به گفته آقابزرگ تهرانی حضرت عبدالعظیم، حضرات معصومین امام رضا و امام جواد علیهماالسلام را درک کرده و ایمانش را بر امام هادی علیه السلام عرضه داشته و مورد تایید قرار گرفته است. نقل است که عبدالعظیم با ادب و تواضع ویژهای در مجلس امام جواد یا امام هادی علیهماالسلام حاضر میشد و امام نیز او را نزد خود مینشاند و از احوالش جویا میشد.
پیام امام رضا علیه السّلام به شیعیان
ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوست دارانم برسان و به آنان بگو:
در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز این گونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم.
ویژگیهای حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
از جمله ویژگیهای حضرت عبدالعظیم حسنی این است که افکار و عقاید خود را به امام هادی علیهالسلام عرضه کرد و مورد تایید امام قرار گرفت؛
دوم اینکه ثواب زیادی برای زیارت قبر ایشان در شهر ری روایت شده است. در روایتی امام هادی علیهالسلام خطاب به یکی از اهالی ری فرمودند: بدان که اگر قبر عبد العظیم در شهر خودتان را زیارت کنی، همچون کسی باشی که حسین بن علی را زیارت کرده باشد. علت این ثواب عظیم برای زیارت ایشان را خدا میداند، اما شاید یک حکمت آن این باشد که متوکل و حاکمان عباسی ۱۸ بار دستور تخریب قبر امام حسین علیهالسلام را دادند و حضرت عبدالعظیم حسنی فردی بود که در هر ۱۸ بار تخریب قبر مطهر حضرت اباعبدالله الحسین در احیای مجدد قبر ایشان نقش داشتند.
سوم اینکه اهل جهاد با طاغوت بود. در موضوع تخریب حرم امام حسین علیه السلام حضرت عبدالعظیم از حرم امام دفاع و با تخریب کنندگان مقابله میکند.
چهارمین ویژگی ایشان این است که اهل علم و تبلیغ بود و نسبت به امام معصوم معرفت و ادب داشت. ایشان نسبت به امامان معصوم معاصر خود از امام موسی بن جعفر تا امام هادی علیهماالسلام شناخت و بصیرت کامل داشته است.
پنجم اینکه راوی حدیث است و در سلسله سند روایات شیعه قرار گرفته است.
ششم: وکیل و مورد اعتماد امام بود. ابو حماد رازی می گوید، خدمت حضرت هادی (علیه السّلام) رسیدم و از آن جناب مسائلی پرسیدم، هنگامی که اراده کردم از محضر مقدّسش بیرون شوم فرمود، هرگاه مشکلاتی برایت پیش آمد کرد، آنها را از عبد العظیم حسنی بپرس، و سلام مرا هم به او برسان.
هفتمین ویژگی ایشان این است که انتساب قطعی به امام معصوم (ع) دارد. نسبت ایشان به اهل بیت علیهم السلام و درک ۴ امام معصوم و همچنین مکان قبر ایشان یقینی است.
هشتم: اطاعت و تبعیت از امامان معصوم (ع) داشت. آنچه که انسان را به سعادت و شهادت می رساند تبعیت محض از امام معصوم هست.































