emamian
با توجه به آیه ابلاغ، چرا خداوند قوم کافر راهدایت نمیکند؟
پرسش :
با توجه به آیه ابلاغ، چرا خداوند قوم کافر راهدایت نمیکند؟
پاسخ :
علامه طباطبایی ذیل آیه ابلاغ(1) به معنای عدم هدایت کافرین پرداخته است: «مقصود از کفر در اینجا، کفر به خصوص آیه ای است که متضمن حکم مورد بحث است، حکمى که جمله «ما انزل الیک من ربک؛ آنچه از پروردگارت به تو نازل شده» اشاره به آن دارد، کما اینکه در آیه حج، مخالفین خصوص حج را کافر خوانده و فرموده: «و من کفر فان الله غنى عن العالمین» نه کفرى که به معناى استکبار از اصل دین و از اقرار به شهادتین است؛ زیرا کفر به این معنا با مورد آیه مناسبت ندارد. بنابراین مراد از هدایت هم هدایت به راه راست نیست؛ بلکه مراد هدایت به مقاصد شوم آنها است و معنایش این است که خداوند ابزار کار و اسباب موفقیت آنان را در دسترسشان قرار نمى دهد، نظیر این آیه که مى فرماید: «ان الله لا یهدى القوم الفاسقین» که معلوم است مراد از هدایت در این دو آیه، هدایت به فسق و ظلم است. پس معناى آیه این است که خداوند آنها را مطلق العنان نمى گذارد تا هر لطمه که بخواهند به دین وارد کنند، ...» (2)
بنابراین خداى تعالى که فرموده: «ان الله لا یهدى القوم الکافرین» در حقیقت جمله «و الله یعصمک من الناس» را توضیح داده؛ به این معنا که در سعه اطلاق آن تصرف کرده و اطلاق آن را که شامل تمامى انواع محنت ها، چه آنهائى که ممکن بود در مقابل تبلیغ این حکم ببیند و چه غیر آن بود، تقیید کرده است به آزارهائى که در خصوص این حکم و قبل از موفقیت به اجراى آن ممکن بود از دشمنان برسد، حالا یا به این بوده که آن جناب را در حین تبلیغ این حکم به قتل برسانند و یا بر او شوریده و اوضاع را دگرگون سازند و یا او را به باد تهمت هائى که باعث ارتداد مردم است گرفته و یا حیله اى به کار برند که این حکم را قبل از اینکه به مرحله عمل برسد، خفه کرده و در گور کنند، و لیکن خداى تعالى کلمه حق و دین مبین خود را بر هر چه بخواهد و هر کجا و هر وقت و هر کس که بخواهد اقامه و اظهار مى نماید.
پی نوشتها:
1- مائده، 67.
2- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ترجمه موسوی، ج 6، ص 75.
در روایات آمده که هنگام ظهور، عده ای با جنگ و عده ای با بیماری از بین میروند. چرا باید اینگونه باشه؟
پرسش :
در روایات آمده که هنگام ظهور، مردم بارها غربال میشوند و عده ای با جنگ و عده ای با بیماری از بین میروند. چرا باید اینگونه باشه؟ اینطوری که دیگه کسی دوست نداره ظهور اتفاق بیفته؛ بلکه باید ظهور سبب هدایت و رشد انسان های به خطا کشیده شده بشه، نه اینکه بخش زیادی تا قبل از ظهور نابود شوند.
پاسخ : سختیهای پیش از ظهور را میتوان ذیل دو عنوان کلّی بررسی کرد:
۱. آنچه بر اثر گناه ایجاد میشود(مانند بیماری، قحطی): هنگامی که بشریت به پیروی از هوای نفسانی مشغول باشد، طبیعتاً شرور فرصت بروز مییابند: جنگ و اختلاف افکنی سلطه جویان، بروز بیماریهای مختلف بر اثر گناه یا ایجاد آن به دست خبیثان در عالم و فراگیری ظلم در جهان. این ها از آثار طبیعی جدایی مردم از دین و عقل هستند. بنابراین اعمال انسانها سبب بروز چنین پیامدهایی در جامعه میشود، نه اینکه خداوند قبل از اینکه به امر ظهور فرمان دهد، سختیهایی را برای بشر ایجاد کند.«خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند»(۱)
اتفاقاً به دلیل وجود چنین وضعیت پیچیده و سختی در زندگی بشر، خداوند گشایشی برای آنان ایجاد میکند که همان ظهور امام عصر(علیه السلام) است. پس قبل از ظهور امام زمان(علیه السلام) هنگامه امتحان و بعد از ظهور هنگامه آرامش است و این انگیزه جدّی برای طلب کردن ظهور خواهد بود.
۲. غربال هایی که لازمه تغییرات مهم اجتماعی است(مانند مشخص شدن ایمان و کفر واقعی افراد): غربال شدن مختصّ دوران قبل از ظهور نیست. پیش از اینکه انبیاء الهی و ائمه (علیهم السلام) پیشین به حکومت برسند نیز، غربالگری صورت میگرفت که نوعی امتحان مردم است. وقتی امام علی(علیه السلام) با اصرار مردم به خلافت رسیدند، فرمودند همان وضعیتی که زمان بعثت آزمایش شدید، برمیگردد و غربال میشوید.(۲) لازمه ایجاد تغییر در جامعه، بالا و پایین شدن افراد است؛ چون امر اجتماعی مهمی در حال رخ دادن است.
تمام این سختیها، امتحان و آزمایش انسان است که از فلسفه های خلقت انسان در دنیاست، قرآن میفرماید: «الذی خَلق المَوتَ و الحیاهَ لِیَبلُوکُم أیّکُم أحسَنُ عَملا»(۳) در صورتی که در معرض سختی و ابتلا قرار بگیرد، این جمله معنی پیدا میکند که چه کسی عمل بهتری انجام میدهد. امتحانات پیش از ظهور سخت است، به دلیل اینکه حادثه مهمّی قرار است واقع شود؛ امری که تمام انبیاء و ائمه(علیهم السلام) در پی تحقّق آن بودند؛ یعنی عدالت جهانی و حکومت توحیدی؛ اما هیچ امتحانی بدون در اختیار قرار دادن امکانات نیست. مردم میتوانند با عقل و توانایی ادراکی خود و با مراجعه به آنچه در تعالیم دینی آمده، عمل درست را انتخاب کنند. خود این امتحانات موجب رشد دادن انسان میشود؛ هرچند با سختی، انسان را رشد بدهند.
در نتیجه ظهور موجب رسیدن بشریت به آرامش و عدالت اجتماعی و زندگی توحیدی است. دشواریهای این مسیر که بر اثر سوءاختیار انسان باشد، نتیجه گناهان و عملکرد اوست و مستقلاً به امر ظهور مربوط نیست. آن دسته سختیها که مقدمه ظهورند نیز باعث رشد انسان و زمینه ساز رشد و سعادت بالاتری برای اوست.
پی نوشتها:
۱. رعد،۱۱.
۲. کلینی، محمد، کافی، ج۱، ص۳۶۹.
۳. ملک،۲.
فرهنگ بسیجی بودن
بسيج عبارت است از تشكيلاتي منسجم، آگاه، متعهد، بصير و بيناي به مسائل كشور، مجموعهاي كه دشمنان را بيمناك و دوستان را اميدوار ميكند. نگاه به بسيج در وهله اول بايد نگاه به مدرسه اي باشد که انسان ها با ورود به آن به رشد و بالندگي مي رسند، براي تعريف بسيج و مشخص شدن روحيات بسيجي جا دارد به يكي از چندين آيهاي كه در اين زمينه است اشارهاي داشته باشيم و بهره ببريم.
خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ»؛[1] اين آيه يكي از آياتي است كه صفات بسيج و بسيجيان را معرفي ميكند، يعني اوّل؛ خدا آنها را دوست دارد. دوّم؛ آنها نيز خدا را دوست دارند، سوّم؛ در مقابل مردم با ايمان متواضع و نرم هستند و كبر و غرور و بزرگي ندارند. چهارم؛ در مقابل كفر مقتدرانه و قدرتمندانه ميايستند، پنجم؛ در راه خدا جهاد ميكنند، ششم: در انجام امورات ديني از ملامت كسي نميهراسند و وظيفه خود را با جديت دنبال ميكنند.[2]
بسيجي كسي است كه اگر قلبش را بشكافي چيزي جز محبت خدا در آن يافت نميشود و بسيج عبارت است از مجموعهاي كه در آن پاكترين انسانها، فداكارترين و آماده به كارترين جوانان كشور، در راه اهداف عالي اين ملت و براي به كمال رساندن و به فعليت رساندن استعدادهاي كشور دور هم جمع شدهاند.
در اينجا لازم است به فرمايشات مقام معظم رهبري در مورد اين مجموعه اشارهاي داشته باشيم:
«بسيج به معناي حقيقي كلمه يك پديده انقلابي است و بايد اين كشور و اين ملت و اين انقلاب و اين پديده را هميشه جدي بگيريد و قدر بدانيد.[3]
بسيجي يعني آن مردمي كه مي توان اميد دفاع از انقلاب را از آنها داشت، اين مردم، در اداره و مدرسه و دانشگاه و حوزه و دكان و... هستند؛ يعني يك زندگي دوزيستي.[4]
از ديدگاه مقام معظم رهبري بسيج در مفهوم حقيقي خود، يعني سمت و سو دادن و فعال كردن همه نيروهاي شاداب و بانشاط و پراميد كشور در جهت اهداف والاي نظام جمهوري اسلامي در تمام عرصهها.
ايشان بسيج را شجرة طيبه برومندي خواندند كه به فرموده امام راحل، روز به روز ريشهدارتر ميشود و شاخ و برگش در دل جوانان مؤمن و ديگر قشرهاي ملت ايران، گستردهتر ميگردد.
ايشان به بسيجيها توصيه كردند: در محيط كار، مدرسه، حوزه، دانشگاه، عرصه سازندگي و خدمات اجتماعي، محيط ديگر كه فعاليت ميكنند با رفتار و گفتار خود، فضاي معطر بسيجي به وجود آوريد و روحيه و بينش و تفكر صحيح را به اطرافيان منتقل كنيد.[5]
بر اين اساس بسيج نه يک سازمان و نهاد بلکه يک فرهنگ است و در واقع معيار بسيجي و بسيجي بودن در رفتار و منش آنهاست که بايد اين فرهنگ در رفتار بروز نمايد، مقام معظم رهبري بارها بر آن تاکيد داشته و فرموده اند:
«شما بسيجيها بايد به گونهاي رفتار كنيد كه احترام و محبت مردم جلب شود، شما بايد نمونه اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد، اين فكر غلط بايد از ذهنهاي ديگران بيرون برود كه بسيجي كسي است كه مقررات را رعايت نميكند، برعكس آن كسي بسيجيتر است كه مقررات را بيشتر رعايت ميكند؛ به خاطر آن كه اين فرد بيشتر از همه براي نظام دل ميسوزاند و مقررات، لوازم قطعي ادارة درست نظام است، پس در محيط كار و زندگي، حتماً اخلاق و مقررات و نظم و انضباط را رعايت كنيد و بدانيد كه وجود شما براي انقلاب، يك ذخيره تمام نشدني است، تا وقتي كه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي متكي به اين احساسات و ايمانها و اخلاصهاست؛ هيچ دشمني در هيچ سطحي، قادر نيست به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ضربه وارد كند».[6]
[1] . مائده، 54.
[2] . مجله ميقات، ويژه نامه ششمين مجمع دانشجويان و طلاب ممتاز بسيجي، شماره 2، آبانماه 1376، ص 6.
[3] . حديث ولايت، مجموعه رهنمودهاي مقام معظم رهبري، ج 6، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، چ اوّل، 76، ص 7.
[4] . همان، ص 8.
[5] . روزنامه اطلاعات، مورخ 10/9/1382.
[6] . حديث ولايت، ج 1، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، چ اوّل، بهار 75، ص 149.
جایگاه ارزشی بسیج مستضعفین
فلسفه تشکیل این نهاد ارزشی؛ تقویت، تحکیم و تحقق احکام و ارزش های اسلام و انقلاب اسلامی است، بسیج تشکل مردمی، کم هزینه، بی توقع، فراگیر و آماده به خدمت است که همواره در مسیر دفاع از اسلام و انقلاب قرار داشته و در طول سال های گذشته اخلاص و دلسوزی خود را به اثبات رسانیده است.
بسیج جایگاهی به بلندای مقام مجاهدین راه خدا، ایثارگران و آمرین به معروف و ناهیان از منکر دارد، بسیج مدرسه جهاد اکبر و اصغر است که ثمره تحصیل در آن نیل به افقهای کمال و بندگی است. نوع درس ها، حرکت ها و اهداف این مدرسه، از آن جایگاهی ممتاز پدید آورده است که فارغ التحصیلان آن را به گلهای سرسبد جامعه مبدل ساخته است.در صدر بسیجیان عالم انبیا و ائمه علیهم السلام قرار گرفته اند که نام سبز بسیج را درخشان تر و زیباتر کرده اند.
امام خمینی که رهبر و مرجعی به تمام معنا بسیجی بود و با تاسیس رسمی بسیج نام زیبای بسیجی را بر سر زبان ها انداخت درباره این نهاد ارزشمند فرموده است: « بسیج لشکر مخلص خداست ».
« بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند».
« بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد».
« بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند».
« تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران، یقیناً از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملّت عزیز و انقلاب اسلامی ارزانی شد».
« من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت». (کلمات قصار امام خمینی، ص 166 )
« من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با بسیجیان محشورم گرداند چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام ». ( کلمات قصار امام خمینی، ص 231 )
بلال و سلمان و صهیب و عمار خباب از بسیجی های فقیر زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند که در خدمت آن حضرت بودند، گروهی از سران قریش به محضر رسول خدا رسیدند و دیدند آن ها در خدمت آن حضرت هستند، آن ها با روحیه اشرافی خود نمی توانستند شخصیت معنوی این مؤمنان فقیر را به حساب آورند، زبان به اعتراض گشودند و گفتند ای محمد آیا به این فقرا قناعت کردی؟ خداوند از میان ما بر آن ها منت گذارد و ما از آن ها پیروی کنیم؟ این افراد را از خود دور کن شاید ما تو را تبعیت نمائیم.
پس از سخنان آن ها آیات پنجاه و دو و پنجاه و سه از سوره انعام نازل گردید.
« ولاتطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه ماعلیک من حسابهم من شیء و ما من حسابک علیهم من شیء فتطردهم فتکون من الظالمین »؛ یعنی آن ها که صبح و شام خدا را می خوانند و جز او نظری ندارن را از خود دور نکن، نه حساب تو بر آن هاست و نه حساب آن ها بر تو می باشد، پس اگر آن ها را طرد کنی از ستگران خواهی بود.( تفسیر درّالمنثور، ج3، ص272 )
رژیم موقت |۸ـ روشهای موساد در جذب جاسوس و اجرای عملیاتهای خرابکاری و ترور
«رژیم موقت، مفهوم و پژوهشهای تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تألیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخت است. این کتاب در فصل اول، مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیتهای مختلف بینالمللی و صهیونیستی به این موضوع را مورد اشاره قرار داده و در فصلهای بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویسهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه، بحرانهای فراروی اسرائیل که منجر به این فروپاشی میشود را برشمرده است.
بخش هشتم
بخش تکنولوژی و فناوری: این بخش ویژه سرویسهای عملیاتی و تجهیزات پیشرفتهای است که سرویس جاسوسی موساد به آنها نیاز دارد، مانند دستگاههای استراق سمع و تجهیزات رایانهای پیشرفته، دستگاههای تصویربرداری دقیق و دستگاههای فتوشاپ و جعل تصاویر و... همچنین جاسوسهای اسرائیل برای استفاده از این تجهیزات در این بخش تحت آموزش قرار میگیرند.
بخش ارتباطات: وظیفه این بخش هماهنگی با دیگر سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی است.
ـ بخش ارتباطات تاکتیکی و فنی: در این بخش، افسران ویژه سرویسهای جاسوسی اسرائیل که در ترور و خرابکاری و... مهارت دارند مشغول فعالیت هستند.
ـ بخش جمعآوری اطلاعات: این بخش از بزرگترین بخشهای سرویس جاسوسی موساد بوده و مسئولیت جمعآوری اطلاعات از اهداف مورد نظر و تحلیل و نتیجهگیری از آنها را بر عهده دارد.
ـ بخش عملیات: وظیفه این بخش برنامهریزی برای عملیاتهای ویژه همچون خرابکاری و ترور و آدمربایی است.
ـ بخش جنگ روانی: این بخش ویژه برنامهریزی برای عملیاتهای ویژه جنگ روانی و اجرای آن بوده و فعالیت آن مبتنی بر نشر افکار صهیونیسم است.
ـ یگان نفوذ: این یگان ویژه آموزش عناصر موساد بوده و از جاسوسان در این یگان برای انجام عملیاتهای نفوذ به مراکز دشمن استفاده میشود. از جمله بارزترین جاسوسان رژیم صهیونیستی که در این یگان آموزش دیده بودند «ایلی کوهن» بود که در کشورهای عربی برای صهیونیستها جاسوسی میکرد. او با نام «امین ثابت» توسط موساد به سوریه فرستاده شده بود تا با افراد صاحب نفوذ در سوریه روابط دوستانه برقرار کند. وظیفه او جمعآوری اطلاعات از ارتش سوریه و مواضع مرزی و نیز تسلیحات جدید آن بود.
ایلی کوهن به این منظور روابط عمیقی با چند تن از مقامات ارشد ارتش سوریه برقرار کرد و توانست نفوذ زیادی در میان ارتش این کشور پیدا کند. او اطلاعات دقیقی از سلاحها و مواضع ارتش سوریه به دست آورد و این اطلاعات را برای رژیم صهیونیستی فرستاد. کوهن سپس در سوریه شناسایی و در سال 1965 اعدام شد.
یگان آموزش و برنامهریزی: این یگان ویژه آموزش جاسوسان موساد است و کارکنان و مزدوران موساد دورههای آموزشی ویژهای را در مراکز وابسته به یگان مذکور میگذرانند و آن دسته جاسوسانی که مأموریتهای مهم را با موفقیت انجام دهند به مناصب بالا در این سرویس جاسوسی میرسند.
یگان مبارزه با جاسوسی: مهمترین وظیفه این یگان شناسایی افرادی است که در تلاش برای نفوذ به سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی هستند. «رافت الهجان» یکی از مقامات سرویس اطلاعاتی مصر بود که توانست در پوشش یک بازرگان یهودی وارد اراضی اشغالی شده و به سرویس جاسوسی این رژیم نفوذ کند. صهیونیستها نتوانستند او را شناسایی کنند و همین مسئله نگرانی زیادی در نهادهای امنیتی و سیاسی و نظامی و اجتماعی رژیم اشغالگر به وجود آورد.
نگاهی به مهمترین مأموریتها و بخشهای موساد
سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که حتی قبل از تأسیس رسمی رژیم جعلی اسرائیل در سال 1948 به وجود آمده بودند به طور مشترک فعالیت میکردند اما طی سالهای گذشته هر یک از این سرویسها مأموریت و وظیفه جداگانهای بر عهده گرفتند. بارزترین سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی، موساد است که مأموریت آن در ابتدا منحصر به جمعآوری اطلاعات از خارج و کمک به روند مهاجرت یهودیان به فلسطین اشغالی بود؛ به ویژه یهودیان ساکن کشورهای عربی.
«یوسی ملمن» نویسنده صهیونیست و از نزدیکان سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی در گزارشی که در فوریه سال 1998 در روزنامه هاآرتص منتشر کرد اشاره میکند که عامل انسانی مهمترین عنصر در عملیاتهای موساد به شمار میرود. معمولترین روش کار نفوذ جاسوسان موساد به کشورهای مورد نظر به این شکل است که آنها با هویت جعلی وارد این کشورها شده و به شکل مستقیم شروع به جمعآوری اطلاعات برای اسرائیلیها میکنند. «ویکتور اوسترووسکی» جاسوس سابق موساد در کتاب خود با نام «راه فریبکاری» نوشته که جاسوسان موساد از طریق یگان میدانی وابسته به این سرویس جذب میشوند.
یوسی ملمن نیز در گزارش خود آورده که 90 درصد توجه موساد متمرکز بر جمعآوری اطلاعات بوده و بخش کمی از فعالیتهای آن مربوط به اجرای عملیاتهای ویژه است. این عملیاتها شامل عملیاتهای طولانی و بزرگ خرابکاری و ترور است که یا موساد آنها را به طور مستقیم از طریق مزدوران خود اجرا میکند یا دیگر سرویسهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی در اجرای این عملیاتها دخیل هستند. عمده فعالیتهای این سرویس جاسوسی از دهه هفتاد عمدتاً معطوف به کشورهای عربی بوده است.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت در سال 1998 مصاحبهای با یکی از مسئولان ارشد سابق موساد به نام «اوی داگان» انجام داد. داگان که مسئول انجام عملیاتهای ویژه و محرمانه موساد بوده در این مصاحبه میگوید از سال 1990 تا 1997 مهمترین بخش موساد شعبه جمعآوری اطلاعات بوده است و در این مأموریت از ماهرترین جاسوسان خود استفاده میکند.
داگان که یکی از نامزدهای ریاست سرویس جاسوسی موساد در فوریه 1998 بود در ادامه گفت که بحث روانشناسی مهمترین عنصر در جذب جاسوسان موساد بوده و سالها طول میکشد تا این جاسوسان بتوانند عضویت خود در موساد را بپذیرند. همچنین جذب این افراد عمدتاً از طریق شناسایی شخصیت و سوءاستفاده از نقاط ضعف آنها انجام میگیرد. وادار کردن جاسوسان موساد برای ادامه همکاری با این سرویس بسیار دشوار است به ویژه اینکه در موارد زیادی هویت آنها توسط رسانههای اسرائیلی فاش میشود.
همانطور که گفته شد تسهیل روند مهاجرت یهودیان به فلسطین اشغالی از دیگر مأموریتهای سرویس جاسوسی موساد است. موساد گاهی از طریق وعده و وعید و رشوه و گاهی با تهدید و آدمربایی و... یهودیان ساکن در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای عربی را وادار به مهاجرت به اراضی اشغالی میکند؛ همانند یهودیانی که در دهه 50 میلادی از مغرب و یمن و عراق به فلسطین اشغالی منتقل شدند. انتقال یهودیان به اراضی اشغالی توسط یگان ویژهای به نام «بتسور» در موساد انجام میگیرد.
شعبه اطلاعات سرویس جاسوسی موساد به شکل رسمی در سال 1963 تأسیس شد و در آن زمان ژنرال «مائیر عامیت» وظیفه بازسازی ساختار این سرویس جاسوسی را بر عهده داشت و این کار در هماهنگی با ارتش سری شماره 131 انجام میشد. شعبه اطلاعات موساد ابتدا به عنوان بازوی عملیاتی ویژه شعبه سرویس اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی (امان) شناخته میشود. سرویس امان نیز بخشی از یگانهای موساد به شمار میآمد.
"انصاف و صبر" در آیات پایانی سوره آل عمران
آیه ۱۹۹
وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ خَاشِعِینَ لِلَّهِ لَا یَشْتَرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِیلًا ۗ أُولَئِکَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ.
ترجمه
و همانا بعضی از اهل کتاب، کسانی هستند که به خداوند و آنچه به شما نازل شده و آنچه به خودشان نازل شده، خاشعانه ایمان می آورند. آیات الهی را به بهای اندک معامله نمی کنند. آنها هستند که برایشان نزد پروردگارشان پاداش است. همانا خداوند سریع الحساب است.
نکته ها
برخی مفسّران معتقدند که این آیه درباره کسانی از اهل کتاب نازل شده است که به اسلام گرویدند. آنها عبارت بودند از چهل نفر از اهل نجران، سی و دو نفر از حبشه و هشت نفر از روم.[۱] امّا بعضی دیگر از مفسّران گفته اند که آیه درباره ی نجاشی، پادشاه حبشه است که در سال نهم هجری در ماه رجب وفات یافت.
وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله مطلع شد، به مردم فرمود: یکی از برادران شما در خارج از حجاز وفات یافته، حاضر شوید تا به پاس خدمات او بر وی نماز بخوانیم. پرسیدند: او کیست؟ فرمود: نجاشی. آنگاه مسلمانان به همراه رسول خدا صلی الله علیه وآله به قبرستان بقیع رفته بر او نماز گزاردند.[۲]
پیام ها
۱- باید انصاف را مراعات کرد و از خوبان اهل کتاب ستایش نمود. «و انّ من اهل الکتاب لمن یؤمن...»
۲- هر مکتبی، ریزش و رویش دارد. اگر گروهی ایمان نمی آورند و حقایق را کتمان می کنند، در عوض گروهی با خشوع ایمان می آورند. «انّ من اهل الکتاب لمن یؤمن»
۳- ایمانی ارزش دارد که خاشعانه، «خاشعین» و جامع باشد. «ما انزل الیکم و ما انزل الیهم» و پایدار بوده و با مادّیات تغییر نیابد. «لایشترون بایات اللَّه ثمناً قلیلاً»
۴- هر بهائی در برابر دین فروشی پرداخت شود، کم و ناچیز است. «و لایشترون بایات اللَّه ثمناً قلیلاً»
*********
آیه ۲۰۰
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
ترجمه
ای کسانی که ایمان آورده اید! (در برابر مشکلات و هوس ها) استقامت کنید و (در برابر دشمنان نیز) پایدار باشید (و دیگران را به صبر دعوت کنید) و از مرزها مراقبت کنید و از خداوند پروا داشته باشید، شاید که رستگار شوید.
نکته ها
این آیه، صبر در برابر انواع حوادث و مصائب را توصیه می کند؛
در مرحله ی اوّل در برابر ناگواری های شخصی و هوسها صبر کنید. «اصبروا»
در مرحله ی دوّم در برابر فشارهای کفّار، مقاومت بیشتر کنید. «صابروا»
در مرحله ی سوّم در حفظ مرزهای جغرافیایی از هجوم دشمن، حفظ مرزهای اعتقادی و فکری، از طریق مباحثات علمی و حفظ مرز دلها، از هجوم وسوسه ها بکوشید. «رابطوا»
کلمه ی «رابطوا» از ریشه ی «رباط» به معنای بستن چیزی در مکانی است. به کاروانسرا نیز به این دلیل رُباط می گویند که کاروان ها در آنجا اتراق کرده و مال التجاره و اسب و شترها را در آنجا نگه می دارند. همچنین به قلبی که محکم و بسته به لطف خدا باشد، رُباط گفته می شود. کلماتِ «ارتباط»، «مربوط» و «رباط» ریشه ی واحدی دارند.
در روایات، «رابطوا» به معنای انتظار اقامه ی نماز آمده است.[۳] گویا مسلمانان دل و جان خود را با پیوندی که در نماز ایجاد می کنند، محکم می سازند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«اصبروا علی الفرائض» در برابر واجبات صبر کنید.
«صابروا علی المصائب» در برابر مشکلات صبر کنید.
«ورابطوا علی الائمّه» از پیشوایان خود دفاع کنید.[۴]
رسول خداصلی الله علیه وآله فرمودند: «اصبروا علی الصَلَوات الخمس وصابروا علی قتال عدوّکم بالسیف ورابطوا فی سبیل اللَّه لعلّکم تفلحون» بر نمازهای شبانه روزی پایداری کنید ودر جهاد با دشمن، فعّال و در راه خدا با یکدیگر هماهنگ باشید تا رستگار شوید.[۵]
پیام ها
۱- در سایه ی ایمان، به کمالات می رسید. «یا ایها الّذین امنوا اصبروا و صابروا...»
۲- تا در مشکلات فردی صابر نباشید، نمی توانید در برابر دشمنان دین مقاومت کنید. ابتدا «اصبروا» سپس «صابروا»
۳- از دیگران عقب نمانید، اگر کفّار در کفر خود مقاومت می کنند، کشته می دهند و مال خرج می کنند، شما نیز در راه خدا با جان و مال پایداری کنید. «صابروا»
۴- مسلمانان باید مشکلات یکدیگر را تحمل کنند، و یکدیگر را به صبر سفارش کنند. «صابروا»
۵ - اسلام، دین ارتباط است. ارتباط با مردم، خدا و پیامبران. «رابطوا»
۶- صبر و مصابره و مرابطه باید جهت دار باشد و در مسیر تقوی و رضای الهی قرار گیرد، وگرنه کفّار هم این امور را دارند. «صابروا و رابطوا و اتقوااللَّه»
۷- اسلام دین جامعی است، صبر و تقوی در کنار توجّه به مرزها بیان شده است. «اصبروا... رابطوا»
۸ - تقوی، مرتبه ای بالاتر از ایمان است. «امنوا... واتقوا»
۹- صبر، زمینه ی رسیدن به سعادت و پیروزی است. «لعلّکم تفلحون»
پی نوشت ها:
۱) تفسیر مجمع البیان و کبیر فخررازی.
۲) تفسیر درّالمنثور، ج ۲، ص ۴۱۶.
۳) تفسیر مجمع البیان.
۴) کافی، ج ۲، ص ۸۱.
۵) درّالمنثور، ج ۲، ص ۴۱۸.
روایت شکست نقشه منطقهای آمریکا بهوسیله تفکر بسیجی و پرچمداری حاج قاسم سلیمانی
حضرت آیتالله خامنهای با بیان تحلیل کلان از جایگاه بسیج در جغرافیای سیاسی دنیای اسلام و شکست نقشه راهبردی امریکا در مقابل ملت ایران، و لزوم فهم دقیق بسیج از عرصه کارزار وسیع ایران با امریکا، گفتند: امروز مهمترین شیوه بدخواهان ایران، جعل و دروغپردازی است تا با تسلط بر مغزها، اهداف خود را محقق کند.
در این دیدار که به صورت زنده در اجتماعات بسیجیانِ سراسر کشور به مناسبت روز بسیج دریافت میشد، رهبر انقلاب اسلامی، تبدیل تهدیدها به فرصت را از مَلَکات خدادادیِ امام خمینی برشمردند و گفتند: امام در آذر ۵۸ چند هفته پس از تسخیر لانه جاسوسی و بعد از تهدیدهای امریکاییها، بهجای اینکه مثل رؤسای غالب کشورها از این تهدیدها بترسد، با تأکید بر ضرورت وجود ۲۰ میلیون بسیجی در کشور، ملت را با یک بسیج عمومی وارد میدان کرد.
ایشان با اشاره به بیانیه والا و شیوای امام در آذر ۱۳۶۷ یعنی ۹ سال پس از تشکیل بسیج و استفاده ایشان از تعابیر عجیب و ادبیات فاخر در مدح بسیج، افزودند: بسیج بهگونهای عمل کرد که امام خمینی در آن بیانیه مانند پدری که به فرزندانش عشق میورزد، بسیج را مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنام میخوانَد و با وجود برخورداری از عظمتی که دنیا و تاریخ را تکان داد، بسیجی بودن را افتخار خود بر میشمرد و دست یکایک بسیجیان را میبوسد.
رهبر انقلاب، مخاطب بیانیه سرشار از عشق و ارادت امام را همه بسیجیانِ گذشته و حال و آینده دانستند و افزودند: امام در همین بیانیه، بسیج دانشجو و طلبه را اعلام میکند که نشان میدهد بسیج در نگاه امام فقط مربوط به میدان نظامی نیست بلکه بسیجی باید در همه میدانها از جمله عرصه علم دین و علم مادی حضور داشته باشد.
حضرت آیتالله خامنهای حضور بسیج در دفاع مقدس را حضوری بسیار کارآمد، گرهگشا، درخشان و موفقیت در آزمونی پُر شکوه خواندند و افزودند: با وجود این، جایگاه بسیج بالاتر از یک سازمان نظامی است و در حقیقت بسیج یک فرهنگ و گفتمان و تفکر است.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین ویژگیهای فرهنگ بسیجی، به «خدمت بیتظاهر و بیتوقف به اجتماع و کشور» اشاره کردند و گفتند: بسیجی بدون داشتن حتی انتظار تشکّر، وارد میدان جهاد و خدمت میشود و خطرات آن را به جان میخرد.
ایشان در بیان مصادیقی از این خدمات، به تلاش سخت و دشوار در هنگامه بلاهای طبیعی از جمله سیل، به جان خریدن خطر ابتلا به کرونا و مرگ برای نجات جان بیماران و حضور خستگینشناس با شیوههای ابتکاری در گسترش کمکهای مؤمنانه، اشاره کردند و افزودند: جوانان برخوردار از فرهنگ بسیجی در محیطهای علم و دانش نیز، افتخارات بسیاری آفریدند که شهدای هستهای و مرحوم کاظمیآشتیانی بنیانگذار مؤسسه رویان از جمله آنان هستند.
رهبر انقلاب حضور بیمحابا، دلاورانه و با همه توان در میدانهای مقابله با دشمن را از دیگر جلوههای فرهنگ و تفکر بسیجی خواندند و گفتند: فرهنگ بسیجی، فرهنگ مجاهدان گمنام است که بدون چشمداشت و با خطرپذیری، از همه وجود خود برای خدمت به کشور مایه میگذارند و برای رهایی بخشیدنِ دیگران مظلوم واقع میشوند، همچنانکه در قضایای اخیر، بسیجیان مظلومانه در عرصه بودند تا ملت در مقابلِ اغتشاشگران و عناصر غافل یا مزدور دچار مظلومیت نشود.
حضرت آیتالله خامنهای «پرهیز کامل از نا امیدی در هر شرایط» را از ویژگیهای مهم فرهنگ بسیجی دانستند و افزودند: برخلاف برخی سخنان روشنفکری، انقطاع نسلی در بسیج وجود ندارد و بسیجیان نوجوان و جوانِ امروز با وجود اینکه امام و دفاع مقدس را ندیدهاند همچون دهه شصتیها با همان روحیه در میدان کار و تلاش و جهاد هستند.
ایشان ظرفیت کشور برای «پرورش بسیج و تربیت رویشهای نو به نو» و ظرفیت بسیج برای «توسعه و پیشرفت کشور» را دو واقعیت ممتاز برشمردند و با اشاره به وجود روحیه بسیجی و شجاعت و نهراسیدن از ورود به میدان در نسلهای پیشین ملت ایران گفتند: در حکومت طاغوت این روحیه به دست بیگانگان یا حکومتهای فاسد سرکوب میشد.
رهبر انقلاب افزودند: با توجه به معنای حقیقی بسیجی، اشخاصی همچون شیخ محمد خیابانی، محمد تقی پسیان، میرزا کوچک خان جنگلی، آقا نجفی و حاج آقا نورالله، آسیدعبدالحسین لاری و رئیسعلی دلواری را هم می توان به نوعی بسیجی نامید.
حضرت آیتالله خامنهای، پیروزی انقلاب را باعث آزاد شدن روحیه و فرهنگ بسیجی دانستند و گفتند: انقلاب با دادن امید، روحیه ضداستعماری و ضداستبدادی را در ملت آزاد کرد و در پرتو حضور امام خمینی که به ملت روح و جان می داد استعداد فرهنگ و تفکر بسیجی شکوفا شد.
ایشان کتابها و شرح حال شهیدان بسیجی در دفاع مقدس را حاوی مطالب حیرتانگیز خواندند و افزودند: عظمت آن بزرگانِ میدان نبرد، در حالیکه یک بسیجی ساده بودند، انسان را متحیر میکند.
حضرت آیتالله خامنهای، امتداد بسیج در جهان اسلام را یکی دیگر از برکات بسیج دانستند و تأکید کردند: به لطف خداوند این یادگار امام، امروز در کشور و جهان اسلام فعال است و در آینده هم باقی خواهد ماند و ثمرات آن دیده خواهد شد.
ایشان با یادآوری تعبیر امام در مورد بسیج که آن را براساس آیات قرآنی «شجرهای طیبه» خوانده بودند که ثمرات شیرین خود را در هر دورهای بروز میدهد، افزودند: نشان دادن نوزایی و زنده بودن انقلاب، پیشرفت کشور به برکت کار جهادی و بیتوقع، برجسته شدن عنصر معنویت در هر فعالیتی که با روحیه بسیج شکل بگیرد و آرمانگرایی در کنار عملگرایی از جمله برکات روحیه بسیجی است که این روحیه باید در جامعه حفظ شود و دچار آفت مغرور شدن نشود.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه به تحلیل جایگاه بسیج در جغرافیای سیاسی دنیای اسلام پرداختند و گفتند: جایگاه بسیج را باید فراتر از مسائل روزمره و مقابله با اغتشاشات اخیر دانست.
ایشان با بررسی چرایی رویکرد ویژه استعمار به منطقه غرب آسیا افزودند: استعمار غرب که در ابتدا اروپا مظهر آن بود و سپس امریکا، توجه خاص و ویژهای به منطقه ما داشته و دارد زیرا منطقه غرب آسیا مرکز عمده نفت و انرژی و منابع طبیعی و چهار راه ارتباطی شرق و غرب است و بر همین اساس رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی در این منطقه پایهگذاری شد تا غرب در منطقه غرب آسیا برای غارت منابع و ایجاد جنگ و تفرقهانگیزی، پایگاه داشته باشد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه مهمترین و حساس ترین نقطه در منطقه راهبردی غرب آسیا، ایران است، خاطرنشان کردند: بر همین اساس، در ابتدا انگلیسیها و سپس امریکاییها سرمایهگذاری ویژه ای بخصوص برای مزدور پروری در ایران کردند، تا سلطه کامل داشته باشند.
حضرت آیتالله خامنهای در تشریح سلطه و فشار امریکاییها بر ایران و حاکمان قبل از انقلاب گفتند: این فشار به گونهای بود که در خاطرات رجال سیاسی دوران پهلوی ذکر شده، حتی محمدرضا پهلوی از باج خواهیهای فزاینده امریکا گلهمند بود اما جرأت به زبان آوردن نداشت.
ایشان با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی در نقطه کانونی سلطه استعمار غرب در منطقه غرب آسیا گفتند: وقوع انقلاب، ناگهان چُرت استعمارگران را پاره، و ضربهای مهلک، گیجکننده و غافلگیرانه به سیاستهای استعماری در جزیره اَمن آنها وارد کرد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی سدّ مستحکمی در مقابل حضور امریکا و غرب در منطقه شد و هویت جدیدی را بهوجود آورد، خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی، هویت وابستگی کشور را تبدیل به «هویت استقلال و استحکام و روحیه روی پای خود ایستادن و از موضع قدرت حرف زدن و باج ندادن»، کرد و این تفکر طبعاً در ایران منحصر نماند و در منطقه اثر گذاشت.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به مباحث مربوط به صدور انقلاب در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی گفتند: من در همان سالهای ابتدایی انقلاب در نماز جمعه گفتم، انقلاب همچون بوی گل و هوای بهاری است که خودش در فضا پیچیده می شود و همه آن را استشمام می کنند و کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد به همین علت انقلاب اسلامی بطور طبیعی، مردم منطقه را دگرگون و آنها را بیدار کرد بنابراین غربی ها و به ویژه امریکاییها باید به فکر علاج میافتادند زیرا نهال انقلاب سلطه آنها بر ایران را از بین برده و منطقه را دچار تزلزل کرده بود.
حضرت آیتالله خامنهای مهمترین مشکل غرب برای مقابله با نظام اسلامی در ابتدای پیروزی انقلاب را حضور مردم و نیروهای انقلابی در صحنه دانستند که تبلور عینی آن شکست صدام و حامیان غربی او در هشت سال دفاع مقدس بود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به طراحی امریکاییها که حدود ۱۵ سال قبل به وسیله شخصیتهای برجسته این کشور افشا شد، گفتند: طراحی آنها این بود که شش کشور عراق، سوریه، لبنان، لیبی، سودان و سومالی را ساقط کنند تا در نهایت، امتداد و عمق راهبردی ایران در منطقه از بین برود و با تضعیف کشور، در نهایت خود نظام جمهوری اسلامی ایران ساقط شود.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: اما تفکر و امتداد انقلاب اسلامی در سه کشور عراق، سوریه و لبنان کارکرد پیدا کرد و کار بزرگ و مهمی انجام شد که عبارت است از شکست امریکا در این سه کشور.
ایشان با اشاره به شکست طراحی امریکا برای از بین بردن حزب الله و اَمل در لبنان و همچنین ناکامی در عراق و سوریه با وجود چندین هزار میلیارد دلار هزینه و هزاران ساعت کار فکری با بهکارگیری صدها متفکر تأکید کردند: این نقشه و توطئه در منطقه، با نیروی عظیم و کارآمد جمهوری اسلامی خنثی شد و مظهر و پرچم این نیروی عظیم، شخصی به نام «حاج قاسم سلیمانی» بود، بنابراین اکنون مشخص میشود که چرا نام «حاج قاسم» تا این حد برای مردم ایران، محبوب و برای دشمنان، تا این حد ناراحت کننده است.
رهبر انقلاب، بسیجیان را به فهم و تحلیل کلان از این کارزار وسیع، و پرهیز از محدود کردن دید خود به درگیری با چند عنصر ضدانقلاب توصیه کردند و گفتند: با این تحلیل کلان است که میتوان فهمید علت اصرار دشمن بر برجامهای ۲ و ۳ چه بود که در داخل نیز عدهای لابدّ از روی غفلت حرف آنها را تکرار میکردند.
ایشان در این زمینه افزودند: برجام ۲ یعنی ایران حضور منطقهای خود را کاملاً رها کند و برجام ۳ یعنی ایران متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی و مهم مانند موشک و پهپاد تولید نکند تا در مقابل تهاجم، دست خالی باشد.
حضرت آیتالله خامنهای، حضور بسیج در کشور را سینه سپر کردن در مقابل چنین توطئههای بزرگی دانستند و خاطرنشان کردند: شما بسیجیان در این میدان نبرد، از حرم دفاع، و با داعشِ دستسازِ آمریکا مبارزه کردید و به دلاوران رزمآورِ لبنان و فلسطینیها هر چه توانستید کمک کردید و باز هم کمک خواهیم کرد.
ایشان با تأکید بر اینکه میدان رزم بسیج چنین میدان وسیع و عمیقی است نه فقط مبارزه با چند اغتشاشگر خیابانی، افزودند: البته این به معنای صرفنظر کردن بسیج از مقابله با اغتشاشگران نیست چرا که آن مسئله نیز باید علاج، و هر اغتشاشگر و تروریستی مجازات شود اما بسیجی باید قدر خود و بسیج را بداند و محدود به کارهای جزیی نشود و بداند که اغتشاشگر نیز سرانگشت همان دستی است که در آن نقشه بزرگ شکست خورده و اینجا به میدان آمده است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بسیج فراموش نکند که مبارزه و درگیری اصلی با استکبار جهانی است و این چند نفر، غافل یا جاهل یا بیاطلاع و دارای تحلیل غلط، و یا مزدور هستند.
ایشان با ابراز تأسف از تحلیلهای سست و بیمایه برخی افراد گفتند: بعضی از این افراد در روزنامهها و فضای مجازی میگویند برای تمام کردن اغتشاشات باید «مشکلتان را با آمریکا حل کنید» و «صدای ملت را بشنوید».
حضرت آیتالله خامنهای با طرح این سؤال که «چگونه مشکل آمریکا با ایران حل میشود»، گفتند: این یک سؤال جدی و واقعی است و قصد دعوا نداریم. آیا مشکل با نشستن و مذاکره کردن و تعهد گرفتن از آمریکا حل میشود؟
ایشان با یادآوری مذاکرات الجزایر با آمریکاییها در سال ۱۳۵۹ بر سر آزادی گروگانها، و تعهد آمریکا به آزاد کردن ثروتهای ایران و پرهیز از مداخله در امور داخلی ما، گفتند: ما همه گروگانها را آزاد کردیم اما آمریکا به تعهدات خود از جمله رفع تحریمها و آزاد کردن ثروتهای مسدود شده ملت عمل نکرد.
رهبر انقلاب، بدعهدی آمریکا در قضیه برجام یعنی برداشتن تحریمها در مقابل کاهش فعالیت صنعت هستهای را نمونه دیگری از بطلان حل مشکل با آمریکا از طریق مذاکره دانستند و افزودند: مذاکره، مشکل ما با آمریکا را حل نمیکند، بله باج دادن به آمریکا مشکل را حل میکند که البته به یک بار باج دادن هم قانع نیستند و هر بار باج جدیدی خواهند خواست.
ایشان در این زمینه افزودند: اول میگویند غنیسازی ۲۰ درصد را تعطیل کنید، بعد غنیسازی ۵ درصد را، بعد کل صنعت هستهای را، بعد تغییر قانون اساسی را مطالبه میکنند، بعد محبوس شدن پشت مرزها و خالی کردن دست ایران و تعطیلی صنایع دفاعی را.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه ممکن است یک نفر حتی جمهوری اسلامی را قبول نداشته باشد اما هیچ ایرانی با غیرتی حاضر نیست چنین باجهایی را بدهد، گفتند: بنابراین مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمیکند و تنها در صورت باج دادن در همه مسائل اساسی و عبور از همه خطوط قرمز است که آمریکا مانند دوره پهلوی دیگر کاری با کشور ندارد. اما آیا مردم برای این شیوه، انقلاب کردند و این همه شهید دادند؟
ایشان در مقابل تجویز دیگر برخی مدعیان مبنی بر «شنیدن صدای ملت» خاطرنشان کردند: صدای رعدآسای ملت، امسال در ۱۳ آبان بلند شد؛ آیا آن را شنیدید؟ شما بشنوید صدای ملت را. آن جمعیت عظیم و بیش از ۱۰ میلیونی در تشییع شهید سلیمانی صدای ملت بود. امروز تشییع شهدا در شهرهای مختلف و شعارهای مردم علیه تروریسم و اغتشاشگر صدای ملت است. شما صدای ملت را نمیشنوید؟
رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان به بیان چند توصیه به بسیجیان پرداختند: «بسیجی بمانید و روحیه و ایمان بسیجی را در خود حفظ کنید»، «قدر خود را بدانید البته خاصیت بسیجی تفاخر نکردن است اما قدر این توفیق خدادای را بدانید»، «دشمن و نقاط ضعف و نقشههای آن را بشناسید و در مقابل دشمنی که با بزرگ و قوی جلوه دادن خود به دنبال غافلگیر کردن شما است، هوشیار باشید»، و «رشد معنوی خود را مراقبت و اندازهگیری کنید».
ایشان در توصیه پنجم به بسیجیان گفتند: امروز مهمترین شیوه بدخواهان، جعل و دروغپردازی به وسیله تلویزیونهایشان یا فضای مجازی است، در مقابل این شگرد با عمل به وظیفه جهاد تبیین، «روشنبینی خود را افزایش دهید» و اجازه ندهید دشمنی که بیش از تسلط بر سرزمینها به دنبال تسلط بر مغزها است، به این هدف دست یابد.
رهبر انقلاب در توصیه ششم با تأکید بر اینکه «آمادگی عملی خود را حفظ کنید و غافلگیر نشوید»، گفتند: حواس همگان بخصوص مسئولان کشور باید در خصوص مسائل اطراف کشور هم جمع باشد چرا که برای ما هم منطقه غرب آسیا، هم قفقاز و هم مناطق شرقی کشور مهم است و باید حواس ما به همه اینها باشد که دشمن چه کاری میخواهد انجام دهد؟
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به استفاده مستکبران از فرصت جام جهانی و غفلت ناشی از تمرکز همه چشمها به آن برای انجام کارهای دیگر (مانند دورههای قبلی این مسابقات)، مراقبت و هوشیاری در این مقطع را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: اکنون که اسم جام جهانی را آوردیم بگوییم که دیروز بچههای تیم ملی ما چشم ملت را روشن کردند و انشاءالله چشمشان روشن باشد که ملت را خوشحال کردند.
ایشان در توصیه هفتم، بسیجیان را به مراقبت از نفوذ افراد ناباب و فاسد در بسیج سفارش کردند و توصیه آخر خود را به یک دستور قرآنی اختصاص دادند که «سست نشوید و غمگین نگردید، شما برترید اگر ایمان داشته باشید».
دو خصلت مهم برای انسانها در کلام حضرت زهرا س
حضرت فاطمه (علیهاالسلام):
خِیارِکُم ألیَنُکُم مَناکِبَهُ و أکرَمُهُم لِنِسائِهِم.
بهترین شما کسانی اند که با مردم نرم ترند و زنان خویش را بیشتر گرامی می دارند.
دلائل الإمامه، ص ۷۶
بشار اسد: ایران در حمایت از سوریه کوتاهی نکرده است
روزنامه الاخبار لبنان در گزارشی اعلام کرد که بشار اسد، رئیسجمهور سوریه هفته گذشته با شماری از اصحاب رسانه و پژوهشگران سوری دیداری در کاخ ریاست جمهوری در دمشق داشته است.
الاخبار گزارش داد: این دیدار حدود سه ساعت به طول انجامیده است و وی به سئولات حاضران پاسخ داده است. درحالی که عمده صحبتهای بشار اسد در این نشست مربوط به مسائل داخلی سوریه، تأثیرات جنگ بر جامعه و اقتصاد این کشور و همچنین مشکلات معیشتی و اقتصادی سوریها در نتیجه محاصره و تحریمهای تحمیل شده از جانب غرب بود، اما او بخشی از سخنان خود را نیز به اظهار نظر درباره برخی مسائل سیاسی مرتبط با روابط کشورهای همسایه سوریه یا کشورهای فعال در پرونده سیاسی این کشور اختصاص داد. رئیس جمهوری سوریه ابتدا درباره رابطه با ترکیه صحبت کرد که به نظر میسد این روزها تا حدودی مثبت شده است.
بشار اسد اعلام کرد: روابط با آنکارا اکنون صرفاً ماهیت اطلاعاتی دارد اما بالا رفتن سطح دیدارها را به همراه خواهد داشت و ترکیه نشان داده که آمادگی اجابت خواستههای دمشق را دارد. البته سوریه از ترکیه انتظار عمل دارد نه صرفاً حرف. اکنون ممکن است ترکیه در رویکردهای خود نسبت به برخی کشورهای عربی صادقتر باشد اما نمیتوان قضاوت کرد که این موضع ترکیه جدی بوده یا صرفاً مانوری سیاسی است. این اشتباه است که روزنامهنگاران یا پژوهشگران تغییر سیاست هرکشوری را بر اساس تغییر اشخاص بسنجند. باید از صِرف صدور بیانیه یا مطرح کردن اظهارات پرهیز شده و این اظهارات با اقداماتی عملی همراه باشد.
بشار اسد درباره آمریکا و اشغالگری آن در سوریه نیز گفت که ما هیچ ارتباطی با آمریکاییها برقرار نمیکنیم و روی تشدید مقاومت مردمی برای فشار علیه آمریکاییها جهت خروج از اراضی سوریه که اشغال کردهاند حساب باز کردهایم.
بشار اسد در ادامه درباره روابط با متحدان دمشق هم گفت: ایران به طور مؤثر از سوریه حمایت و پشتیبانی کرده است و همچنان از ما حمایت اقتصادی و نظامی میکند و در حق ما کوتاهی نکرده است.
درباره روسیه هم افزود: روسیه نیز کمکهای زیادی به ما کرده است اما واقعیت امروز بعد از عملیات نظامی این کشور در اوکراین و فشارهای اقتصادی و نظامی که بر مسکو وجود دارد متفاوت شده است.
درباره روابط با حزب الله هم تاکید کرد: ما از حزبالله حمایت کردیم و همچنان حمایت میکنیم و این حمایتهای ما ادامه خواهد یافت زیرا حزبالله همپیمان راهبردی ما به شمار میرود.
وی ضمن ابراز نگرانی درباره لبنان و آینده آن با توجه به شرایط کنونی آن، ثبات در سوریه را مهم قلمداد کرد.
بشار اسد درباره عراق هم گفت که روابط دمشق با بغداد دوستانه دانست و گفت: ما به سیاست کلی توجه داریم نه مواضع افراد.
درباره از سرگیری روابط با حماس هم گفت: حماس به طور علنی عذرخواهی کرد و این عذرخواهی از همه مردم سوریه بود و این در جریان سفر خلیل الحیه و مواضع علنی در این باره رخ داد.
درباره دیگر کشورهای عرب هم رئیس جمهوری سوریه گفت: ما منتظر موضع گیری مصر متناسب با وزن مصر در جهان عرب هستیم و موضع مصر در قبال دمشق باید متفاوت از جهان عرب باشد اما آنها دوگانه عمل میکنند؛ چرا که آنها ابتدا پیغام میدهند با بازگشت دمشق به اتحادیه عرب موافق هستند اما زمانی که این مسئله به طور رسمی مطرح شد مصر مخالف بازگشت دمشق به اتحادیه بود.
وی درباره کشورهای حوزه خلیج فارس نیز موضع سلطاننشین عمان منطقیترین و صادقانهترین موضع درباره سوریه دانست و موضع امارات در مرتبه بعدی قلمداد کرد.
بشار اسد گفت: درباره عربستان و بحرین، موضع محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی منفی نبود اما او تحت فشار قرار گرفت تا با دولت دمشق همکاری نکند. بحرین نیز هرچند از نظر وسعت بسیار کوچک است اما در بازگشایی سفارت خود در دمشق جرأت به خرج داد.
بشار اسد در پایان گفت: ما مشکلی برای بازگرداندن روابط خود با هر کشوری مانند شرایط قبل از جنگ نداریم؛ مشروط به اینکه آنها رفتار خود را نسبت به ما تغییر دهند. ما برای اجرای هر ابتکاری در راستای بالا بردن سطح روابط آمادهایم؛ به شرط اینکه طرفهای مقابل از ما نخواهند که امتیازی بدهیم.
خواندن قرآن چه تاثیراتی در زندگی انسان می تواند داشته باشد؟
قرآن داروخانه ای است که برای تمام مریضی ها ما، داروی مناسب دارد و کسی که با قرآن انس دارد و تلاوت زیاد او را به تسلط رسانده، در هنگام هر مرض می داند که باید از کدام دارو استفاده کند:
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِین؛[اسرأ/۸۲] و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى كنیم.»
«قَدْ جَآءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛[یونس/۵۷] از سوی پروردگارتان اندرز و شفا دهنده دلها نازل شد.»
امام علی(ع) میفرماید: «از این كتاب بزرگ آسمانی برای بیماریهای خود شفا بخواهید و برای حل مشكلاتتان از آن یاری بطلبید؛ چرا كه در این كتاب درمان بزرگترین دردهاست: درد كفر و نفاق و گمراهی و ضلالت.»[۱]
البته این ضرورت برای کسی که متوجه پوشیده بودن امراض روحی است و به ضرورت سلامت روحی پی برده، واضح تر است. و الا بعضی متوجه مرض های روحی نیستند تا آنجا که این مرض ها مانند سرطان پیشرفت کند و زمانی متوجه آن شوند که کار از کار گذشته است. و همچنین عده ای تنها زندگی زودگذر و فانی دنیا را می طلبند و برای آنها جنبه متعالیشان اصلا اهمیتی ندارد و خود را در همین هفتاد سال محبوس کرده اند و مرگ را پایان کار می دانند، بنابراین آن ها نیز احساس نیاز به قرآن نمی کنند.
در حالی که اگر کسی سالک به سمت خدای متعال باشد، هر لحظه نیازش نسبت به قبل گسترده تر می شود، چرا که قرآن مراتب مختلفی از هدایت را دارد.
«أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ؛[بقره/۱۸۵] ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمایى مردم نازل شده.»
«هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ؛[اعراف/۲۰۳] مایه هدایت و رحمت است براى جمعیّتى كه ایمان مى آورند.»
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛[بقره/۲] آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزكاران است.»
«هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنینَ؛[لقمان/۳] مایه هدایت و رحمت براى نیكوكاران است.»
هدایت ناس با هدایت مومن، با هدایت متقی و با هدایت محسن فرق می کند و برای سالک هر لحظه هدایت بیشتر از قبل می شود:
«وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً؛[مریم/۷۶] (امّا) كسانى كه در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان مى افزاید.»
البته می توانیم از تاثیر تلاوت قرآن در کاهش اضطراب ها و استرس ها بگوییم. از تاثیر قرآن بر ابعاد مختلف تمدن و علم و ادبیات و ... بگوییم. اما همه این ها برای کسانی پررنگ است، که قرآن را نه برای زندگی جاودان و بی انتها، بلکه بیشتر برای زندگی مادی و فانی می طلبند.
در حالی که اگر کسی ارزش قلب خود را بداند، می فهمد که این جلا دهنده، چقدر عظیم است:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ لَتَصْدَأُ كَمَا یَصْدَأُ الْحَدِیدُ وَ إِنَّ جَلَاءَهَا قِرَاءَةُ الْقُرْآن؛[۲] رسول خدا فرمود كه همانا این دلها زنگار میگیرد همان طورى كه آهن زنگار میگیرد و همانا جلوهى دلها بخواندن قرآنست.»
[۱]. ترجمه نهجالبلاغه، محمّد دشتی، خ ۱۷۶، ص ۳۳۲ـ۳۳۴، افق فردا.
[۲]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۱، ص: ۷۸.































