emamian
یاران ایرانی امام رضا(ع)
یاران ایرانی امام رضا(ع)رفتار و آداب معاشرت عمومی امام(ع) چه پیش از ولایتعهدی و چه پس از آن به گونهای بود که پیوسته نقشههای مأمون را برهم میزد. هرگز مردم ندیدند امام(ع) تحت تأثیر زرق و برقِ شئون حکومتی قرار گرفته و در نحوه رفتار و سلوکش با مردم اندکی تغییر پدید آید.
وصف یاران ایرانی امام رضا(ع) و حتی آوردن نام همه آنان در یک نوشتار دشوار است. از این رو در این نوشته به معرفی افرادی معدود از یاران ایرانی حضرت امام رضا(ع) بسنده میشود.
ابراهیم بن محمد همدانی – مولی همدانی
معروفیت او به این نام از آن روست که حضرت امامرضا(ع) در نوشته از وی به مولی همدانی یاد میکند. وی از دلباختگان امامت و ولایت به شمار میآید، زیرا نام مولی همدانی در زمره یاران سه معصوم دیده میشود و این افتخاری است که او را از دیگر همگنان خود برجسته میسازد. پس از شهادت امام رضا (ع) از امام جواد(ع) بهره میبرد و پس از آن حضرت نیز در گروه یاران امام علیالنقی(ع) جای میگیرد.
ابراهیم بن محمد در زمره وکلای امام هادی(ع) است. او چهل بار به زیارت خانه خدا میرود. کشی در کتاب رجال خود، در ذیل أحمد بن اسحاق تصریح دارد که محمد بن مسعود، علی بن محمد، محمد بن أحمد، محمد بن عیسی، ابو محمد رازی و أحمد بن ابوعبدالله برقی، برخی دیگر، همگی از ابراهیم بن محمد همدانی و ایوب بن نوح و أحمد بن ضمره و احمد بن اسحاق به عنوان ثقه یاد میکنند. همچنین در ذیل سخن از ابراهیم بن محمد همدانی مینویسد: حدیث کرد برایم أحمد بن محمد، از ابراهیم بن محمد همدانی که گفت: «حضرت ابوجعفر – امام جواد به پدرم نوشت که برای ایشان توطئهای که سمیع – (از دشمنان تشیع) در حقم مرتکب میگردد «بنویسم» برای حضرت نوشتم. امام با خط مبارک خود برای من نوشتند: «اندوهگین مباش، خداوند تو را در برابر ستمکاران یاری میکند، من نیز تو را به یاری پروردگار بشارت میدهم. پاداش معنویت هم نزد خداوند کریم محفوظ است. پس آفریدگارت را فراوان ستایش نما و هرگز از یادش غافل مباش.
ابراهیم بن اشعری قمی
وی نخست پروانه شمع وجود موسی بن جعفر است. پس از شهادت آن حضرت در زمره یاران امام علی بن موسی الرضا(ع) در میآید و نزد حضرتش به کسب دانش و تهذیب نفس میپردازد.
او از ویژه عالمانی است که پرورش شخصیت او مرهون تلاش امام معصوم بوده و برای همین از هردو بزرگوار روایت میکند. با همکاری برادرش فضل بن محمد کتابی مینویسد که حسن بن علی بن فضال از آن روایت مینماید.
ابراهیم بن ابیمحمود خراسانی، معروف به مولی خراسانی
از اینرو که ایرانی است و هم شخصیتی برجسته دارد. در کشورهای عربی به مولی خراسانی شناخته میشود. از یاران موسی بن جعفر(ع) شمرده میشود، اما پس از شهادت آن حضرت در صف یاران امام علی بن موسیالرضا(ع) قرار میگیرد. عالمانی چون نجاشی و شیخ طوسی موثقش میخوانند و کتابی هم داشته که أحمد بن عیسی آن را روایت میکند.
ابراهیم بن سلام نیشابوری
وی راوی حدیث و از وکلای امام به شمار می آید. برخی صلاحیتش را انکار میکنند و برای همین نیز به سمت وکالتش از سوی امام هم به دیده تردید مینگرند. حدیثش را هم معتبر نمیدانند. اما بزرگانی چون شیخ طوسی، علامه حلی، نه در صلاحیتش تردید دارند و نه اعتبار روایتش و وکالتش از سوی امام را نیز تأیید میکنند و سمت وکالت از جانب معصوم را بر صلاحیت و درستی گفتارش دلیل میآورند.
بیشک ابراهیم بن سلام(سلامه) نیشابوری در زمره یاران فرهیخته امام رضا(ع) است، زیرا غالب سخنان منفی که درباره شخصیتهای برجسته شیعی در تاریخ اسلام به چشم میآید، براساس شایعات و انگیزههای سیاسی دشمنان اهلبیت رخ مینماید. با کمی ژرفبینی در تاریخ روشن میشود که شخصیتهای شیعی هرچه برجستهتر و در خدمت به اهداف اهلبیت به توفیقاتی فزونتر دست یابند، تبلیغات دشمنان نیز در تخریب چهره آنان حجم و گسترش بیشتر خواهد داشت.
ابوخالد سجستانی
از یاران امامرضا(ع) و راوی حدیث است و شیخ طوسی بر این مطلب تأیید دارد. چون شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) در زندان هارون مظلومانه و محرمانه رخ مینماید، نخست بسیاری از شیعیان و حتی نزدیکان امام شهادتش را باور نمیکنند، اما با گذشت زمان هریک از راهی شهادت امام را بهعنوان یک واقعیت تلخ میپذیرند به جز گروهی که در آرزوی رسیدن به رفاه و لذایذ دنیا با اموال و وجوهات شرعی در دام نیرنگ حکومت عباسی گرفتار میآیند و امامت امام هشتم را انکار مینمایند. بقیه نزد امام رضا(ع) میروند و به امامتش ایمان میآورند.
از اینرو عدم پذیرش شهادت امام کاظم(ع) از سوی یاران خالص آن بزرگوار را میتوان دلیل بردید باز و ذهن کاوشگر آنان دانست، نه تردید در امامت امامرضا(ع). شیخ ابوالعباس کشی نیز، ابوخالد سجستانی را در زمره همین دسته از یاران امام معرفی کرده و نقل میکند که ابوخالد سجستانی به گمان اینکه امام موسی بن جعفر(ع) زنده است، به جمع واقفیه میپیوندد و سپس با بهره از دانش ستارهشناسی که بیشک نزد امام آموخته است، به شهادت امام کاظم(ع) یقین مینماید و در صف یاران امام رضا(ع) در میآید.
ابوطاهر بن حمزة بن الیسع قمی
او ثقه و راوی حدیث است. نجاشی او را از یاران امام رضا(ع) و راوی حدیث آن حضرت میداند.
أحمد بن عامر
یار فرهیخته امامرضا(ع) است. جد بزرگوارش «وهب بن عامر» از مردان جاوید تاریخ تشیع به شمار میآید. به سال ۶۱ هجری در یاری امامحسین(ع) به شهادت میرسد. أحمد بن عامر راوی حدیث نیز هست و پسرش عبدالله بن أحمد از وی روایت میکند.
ادریس بن عبدالله اشعری قمی
دانشمند و دارای کتاب است. از زکریا حسین بن عثمان و برادرش عبدالملک از او روایت میکنند که دانش او مرهون بهرهگیری از حضرت امامصادق(ع)، امامکاظم(ع) و امامرضا(ع) است. بیشک فردی که دانش خود را از سه معصوم آموخته باشد در گفتار ثقه و در رفتار و کردار نیز قابل الگوگیری است.
ادریس بن حسین اشعری قمی
این راوی ثقه شمرده میشود، نزد امامرضا(ع) شرفیاب میشود و به فراگیری دانش میپردازد و از آن حضرت روایت میکند.
ادریس بن یقین
وی اهل خراسان و از یاران امام رضا(ع) است. پیش از امام رضا(ع) نیز چندی به محضر حضرت موسی بن جعفر(ع) میرسد و از آن حضرت بهره میگیرد، اما بیشترین دوران بهرهگیری او نزد امامرضا(ع) است. شیخ طوسی هم او را در شمار یاران ابوالحسن(ع) نام میبرد.
اسحاق بن ابراهیم حضینی
در شمار یاران امام رضا(ع) است، توسط حسن بن سعید اهوازی نزد هشتمین پیشوای شیعیان میرسد و از آن حضرت بهره علمی و معنوی میبرد. در زمره روات حدیث است. از امام رضا(ع) روایت میکند: علی بن مهزیار اهوازی و پسرش حسن بن علی اهوازی از او روایت میکنند. برخی وثاقتش را تأیید میکنند.
اسحاق بن آدم
از شیفتگان علی بن موسی الرضا(ع) در شهر قم به شمار میرود. کتابی هم داشته که در حال حاضر در دست نیست. محمد بن ابیالخطاب آن را روایت میکند. به گفته ابوالعباس فضل بن حسان دالانی، کتاب اسحاق ابن آدم، مورد نقل محمد بن الحسین بن ابیالخطاب نیز هست.
منابع: کتب خلاصة الاقوال، قاموس الرجال و اعیان الشیعه و ensani.ir
بهترین مردم در روایتی از امیرالمومنین علیه السلام
امام علی (علیه السلام):
خَیرُ النّاسِ رَجُلٌ حَبَسَ نَفسَهُ فِی سَبیلِ اللّه ، یُجاهِدُ أعداءَهُ، یَلتَمِسُ المَوتَ أوِ القَتلَ فی مَصافِّهِ.
بهترین مردم کسی است که در راه خدا خویشتن داری می کند و با دشمنان او به نبرد برمی خیزد، و مرگ یا کشته شدن در میدان نبرد را آرزو می کند.
مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۷
آیا بهشت تنها پاداش انسان هاست؟
- سؤال
نهایت جاودانگی چیست؟ آیا بهشت تنها پاداش است و یا هدف لذت بردن آدمی است؟
- پاسخ
در دنیا جاودانگی گاهی حقیقی است و گاهی پنداری؛ امّا جاودانگی پنداری آن است که انسانهای کم ظرفیت هنگامی که به جایی رسیدند و برتری مختصری از نظر مقام و ثروت بر دیگران یافتند، گرفتار بلای غرور میشوند. نخست سعی میکنند امکانات خود را به رخ دیگران بکشند و آن را وسیله برتریجوئی قرار دهند؛ این همان است که قرآن با جمله «أَنَا أَکْثَرُ مِنْکَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً» از آن یاد کرده است عشق و علاقه آنها به دنیا کمکم پندار جاودانگی آن را در نظرشان مجسم میسازد و فریاد «ما أَظُنُّ أَنْ تَبِیدَ هذِهِ أَبَداً» «گمان نمیکنم این خوشیها را پایانی رقم زند» را سر میدهند ایمان به جاودانگی دنیای مادّی چون تضاد روشنی با رستاخیز دارد نتیجتاً به انکار معاد میانجامد و معتقدان به آن «وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً» «گمان نمیکنم قیامتی در کار باشد» میگویند. [۱]
این پندار جاودانگی است. نه جاودانگی حقیقی امّا جاودانگی حقیقی این است که انسان رنگ الهی به خود بگیرد زیرا جاودانگی بدون متصل شدن به خدا امکان ندارد زیرا تمام جهان طبیعت روزی فانی خواهد شد و قرآن میفرماید: «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ» [۲] طبیعت این جهان مادّی فنا و نابودی است محکمترین بناها و بادوامترین حکومتها، قویترین انسانها، و هر چیز که مستحکمتر از آن یافت نمیشود سرانجام کهنه و فرسوده و نابود میشود و همه بدون استثنا فناپذیرند امّا اگر بتوان این موجودات را به نحوی با ذات پاک خداوند پیوند داد و برای او و در راه او به کار انداخت رنگ جاودانگی به خود میگیرند؛ چراکه ذات پاکش ابدی است و هر چیز که نسبتی به او دارد رنگ جاودانگی و ابدیت مییابد اعمال صالح ابدی هستند.
شهیدان حیات جاودان دارند پیامبران و امامان و دانشمندان راستین مجاهدان راه حق تاریخشان توأم با ابدیت است چرا که همه رنگ الهی دارند. [۳] پس در دنیا هر چیزی که در رابطه با خدا باشد و اتصال به خداوند پیدا کند جاودانگی پیدا میکند چون خداوند جاوید است و امّا در آخرت همه چیز جاودانه است و جهان پس از مرگ جهانی است جاودانه و بهشتیان در بهشت جاودانه میمانند و جهنمیان در جهنم.
ابیبصیر از امام باقر ـ علیهالسّلام ـ نقل میکند که فرمود وقتی اهلبهشت داخل بهشت میشوند و اهل جهنم به آتش درمیآیند مرگ را به صورت گوسفندی درمیآورند و بین بهشت و دوزخ سر میبرند و میگویند دیگر برای احدی مرگ نیست و هرکس تا ابد در جای خود هست، در این هنگام اهلبهشت میگویند آیا دیگر ما نمیمیریم مرگ ما همان مرگ اول بود؟ و آیا ما عذاب نمیشویم؟ راستی این چه رستگاری عظیمی است و برای چنین مقامی شایسته است تلاشگران تلاش کنند، علاّمه طباطبائی میفرماید: سر بریدن مرگ به صورت گوسفند در روز قیامت از روایات معروف بین شیعه و اهلسنت است و این در حقیقت تمثیلی است از جاودانگی زندگی آخرت. [۴]
پس نهایت جاودانگی این است که انسان رنگ الهی پیدا کند که در آن صورت است که انسان از خدا راضی است و خدا از انسان که در سورة مبارکه مائده آمده است «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» [۵] هم خداوند از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود خواهند بود.
به این ترتیب کافران و مشرکان در جهنم جاویدانه خواهند بود و بهشتیان در بهشت جاویدانه خواهند بود و جاودانگی انسان در خشنودی خداست و اینکه انسان احساس کند که مولا و محبوب و معشوق و معبودش از او راضی است و نشانه این رضا و خشنودی آن است که هرچه از مواهب در تصور میگنجد یا نمیگنجد به او عنایت فرموده است.
امّا اینکه آیا بهشت تنها پاداش است؟ و یا هدف لذت بردن آدمی است؟
باید گفت که بهشت پاداش است برای مؤمنان و پاداشی که آخرین درجه لذت را نیز از آن میتوان برد امّا لذت انواع و اقسامی دارد.
لذات مادّی و لذات معنوی و لذات مادّی نیز یک وقت از خورد و خوراک است و گاه از غریزههای دیگر مانند غریزه جنسی و امثال آن؛ امّا برترین لذتها لذات معنوی است که قابل مقایسه با لذات مادّی نیست و این لذت معنوی از لقاءالله و همنشینی با انبیاء و اولیاء الهی به دست میآید.
چنانکه امام خمینی میفرماید: برترین مرتبة بهشت بهشت لقاء است که اعلا مرتبه بهشت است و آخرین مرتبة بهشت، لقاءالله است و آن جایی است که غیراز انسان هیچ کس راه ندارد فقط انسان راه دارد، وصول به لذّات جمال الهی و رسیدن به بهجتهای (سرور) انوار سبحات غیر متناهی که عبارت است از جنّت لقاء و این مرتبه یعنی جنّت لقاء از مهمات مقاصد اهل معرفت و اصحاب قلوب است و دست آمال نوعاً از آن کوتاه است و اوحدی از اهل معرفت به سعادت این شرف مشرفند. [۶]
و بالاترین لذتها این است که انسان احساس کند خداوند تبارک و تعالی از او راضی است این احساس رضایت آنچنان نشاطی به انسان میبخشد که با هیچ چیز برابر نیست آری لذت درک رضای محبوب از بالاترین لذات معنوی است لذتی است آمیخته با احساس شخصیت و ارزش وجودی؛ چراکه اگر ارزش و شخصیتی نداشت از سوی محبوب بزرگش پذیرفته نمیشد قرآن کریم کراراً به این نکته لطیف اشاره کرده و بر آن تکیه نموده است در آیه ۵ سورة آلعمران بعد از ذکر باغهای سرسبز بهشتی و همسران پاک و پاکیزه میافزاید (و رضوانٌ من الله) برای پرهیزکاران خشنودی خداوند است، این نعمتی است برتر از همة آنها در یک جمله کوتاه و سربسته بیان شده است.
در آیه ۷۲ سورة توبه از این مسأله کمی پرده بالاتر میزند و بعد از بیان شمّهای از نعمتهای مادّی بهشت از جمله باغهای پرطراوتی که نهرها از زیر درختانش جاری است و همچنین مسکنهای پاکیزه بهشتی میافزاید: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ» رضا و خشنودی خدا از همة اینها برتر است سپس آیه را با این جمله پایان میدهد «ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» پیروزی بزرگ همین است تعبیر به اکبر و همچنین «ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» به خوبی نشان میدهد که هیچ موهبتی از مواهب الهی به این پایه نمیرسد به گونهای که جمله اخیر که مفهوم حصر را در بردارد میگوید: پیروزی بزرگ همین است و بس و ما هیچیک از مواهب مادّی جهان دیگر را نمیتوانیم در این قفس دنیا و محیط محدود در فکر خود ترسیم کنیم تا چه رسد به آن نعمت بزرگ روحانی و معنوی یعنی رضوانالله. [۷]
پی نوشت ها:
[۱] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات اسلامیه، ج ۱۲، ص ۴۳۹.
[۲] . الرحمن/ ۲۶ـ۲۷.
[۳] . تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۳۹۰.
[۴] . طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج ۱۷، ص ۲۱۵.
[۵] . مائده/ ۱۱۹.
[۶] . رحیمپور، فروغ السادات، معاد از دیدگاه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص ۲۹۷.
[۷] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۹، ص ۲۹۳ـ۲۹۵.
پیام آیه "مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ"
* رأفت
واژه (رأفـت) بـا واژه (رحـمـت) تـقـریـبـاً مـترادف و به معنای مهربانی و خوبی نسبت به دیـگـران اسـت. رحـمـت اگـر صـفـت خـداونـد سـبـحـان قـرار گـیـرد بـه مـعـنـای نـعـمـت بـخشی و تفضّل خواهد بود و اگر درباره انسان به کار رود معنای دلسوزی و ملاطفت دارد.۶۷
رأفت و رحمت الهی ، به طور عام شامل همه انسان ها می شود؛
(اِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَءُوفٌ رَحیمٌ)۶۸
همانا خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است .
و به شکل ویژه ، مؤمنان را در برمی گیرد:
(..اِنَّهُ بِهِمْ لَرَءُوفٌ رَحیمٌ)۶۹
خداوند نسبت به آنها (پیامبر، مهاجرین ، انصار و پیروان پیامبر) مهربان و رحیم است .
از سوی دیگر رأفت و مهربانی بی شائبه رسول اکـرم (ص) هـمـواره دل و روح مـؤمـنـان واقـعـی را مـی نـوازد و دل رحـیـم و دریـایـی آن بـزرگوار، کم ترین ناراحتی پیروان خویش را بر نمی تابد و رنج امّت ، نخست روح لطیف او را آزرده می سازد:
(لَقـَدْ جـأکـُمْ رَسـُولٌ مـِنْ اَنـْفـُسـِکـُمْ عـَزیـزٌ عـَلَیـْهِ مـا عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَءُوفٌ رَحیمٌ)۷۰
بـی تـردیـد، پـیـامـبـری از خـود شـمـا به سویتان آمد که بر او سخت گران است شما در رنج بیفتید، بر هدایت شما حریص و نسبت به مؤمنان ، مهربان و رحیم است.
رأفت مؤمنان نسبت به یکدیگر
مـؤمـنـان هـمـواره از دو مـحور خدا و پیامبر، مورد رأفت و مهربانی اند؛ خداوند از دریای بیکران رحـمـت و نـعـمت خویش ، بدانان تفضّل و انعام می کند و دمادم فیض ربوبی بر مؤمنان فرو می ریـزد و رسـول خـدا(ص ) نـیـز بـا دلی رؤوف و مـهـربان ، مردم را برای یافتن طریق سعادت راهـنـمـایـی مـی کـنـد و پـر واضـح اسـت کـه هـیـچ گـونـه بـخـل و تـنـگ چشمی به دریای رحمت الهی و حریم مقدس نبوی راه ندارد، همچنین فرشتگان مقرّب الهـی نـیـز گـاه و بیگاه برای سعادت و بهروزی مؤمنان ، دست به دعا بر می دارند و چنین می سرایند:
(...رَبَّنـا وَسـِعـْتَ کـُلَّ شـَیْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبیلَکَ وَقِهِمْ عَذابَ الْجَحیمِ)۷۱
پـروردگـارا تـو بـا رحـمـت و دانـش خویش بر همه چیز احاطه داری ، بنابراین ، کسانی را که توبه کرده و راه تو را دنبال می کنند، بیامرز و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار.
بر این اساس ، مؤمنان از زمین و آسمان ، مورد عنایت و رأفت قرار دارند و در سلوک الی اللّه و پیمودن راه تکامل ، غرق نعمت و رحمتند، از این رو در میان خویش نیز باید رشته رأفت و رحمت را بـرقـرار و مـحـکـم سـازنـد و نـسـبـت بـه یکدیگر مهربان و دلسوز باشند؛ سعادت و کامیابی هـمـدیـگـر را طـلب کـنـنـد، بـرادرانـه در رفـع مـشـکـلات هـم بـکـوشـنـد و دل خود را از محبت به دیگران مالامال سازند و خشم و نفرت خویش را ارزانی ضد خدایان نمایند.
چنین امری هم سفارش قرآن و روایات و هم خواست فطرت انسانی است:
الف ـ دیدگاه قرآن
قرآن کریم، ویژگی مهمّ پیروان واقعی اسلام را مهربانی نسبت به یکدیگر و تنفّر و انزجار از دشمنان اسلام دانسته می فرماید:
(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ...)۷۲
محمّد(ص) فرستاده خداست و کسانی که با او هستند، بر کفار سختگیر و با همدیگر مهربانند.
پیشوای ششم در توضیح این آیه فرموده است:
بـر مـسـلمـانـان لازم است که در پیوند و همکاری بر مهربانی و مواسات با نیازمندان و عطوفت نسبت به یکدیگر تلاش کنند تا چنین شوند که خداوند در این آیه فرموده است .۷۳
پیام لطیف این آیه آن است که اگر کسی ادّعای مسلمانی کند، ولی نسبت به مؤمنان رؤوف نباشد یـا نـسـبـت بـه دشـمنان آنان کینه و دشمنی نورزد، در واقع مسلمان نیست و در ایمان چنین افرادی بـایـد تـردیـد کـرد.
ایـن مـطلب تحت عناوینی چون (توّلی و تبّری ) ـ در فروع دین و (حبّ و بـغـض فـی اللّه ) ـ در اخـلاق اسـلامـی ـ و... مـطـرح اسـت و هـرگـز قابل خدشه نیست .
از سوی دیگر، دوستی و مودّت مؤمنان با تقوا عطیّه ای الهی شناخته شده و در قرآن آمده است :
(اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً)۷۴
مـسـلّمـاً کـسـانـی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می دهند، به زودی خداوند رحمان برای آنان محبتی در دل ها قرار می دهد.
و با صراحت می فرماید:
(لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الاْ خِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا ابائَهُمْ اَوْ اَبْنأهُمْ أوْ إِخْوانَهُمْ أوْ عَشیرَتَهُمْ...)۷۵
هـیـچ گـروهـی را نـیـابـی کـه بـه خـدا و روز بـازپـسـین ایمان دارند و کسانی را که با خدا و رسـولش مـخـالفت کرده اند دوست بدارند. گر چه پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشان آنها باشند!
ب ـ دیدگاه معصومین علیهم السلام
مـعـصـومـیـن عـلیـهـم السـلام نیز بر ضرورت دوستی و محبت مؤمنان تأکید دارند وآن را لازمه مسلمانی می شمارند؛
رسول اکرم (ص )، خیر و سعادت امّت را در گرو محبت و مهربانی دانسته ، می فرماید:
(لا تَزالُ اُمَّتی بِخَیْرٍ ما تَحابُّوا...)۷۶
امّت من مادامی که همدیگر را دوست داشته باشند، در خیر و خوشی هستند.
و در سخنی دیگر فرمود:
(اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ رَحیمٌ یُحِبُّ کُلَّ رَحیمٍ)۷۷
براستی که خداوند بزرگ ، مهربان است و هر انسان مهربانی را دوست دارد.
امام صادق (ع) به یاران خویش چنین سفارش می کرد:
(اِتَّقـُوا اللّهَ وَ کـُونـُوا اِخـْوَةً بـَرَرَةً مـُتـَــحـابـّینَ فِی اللّهِ، مُتَواصِلینَ، مُتَراحِمینَ، تَزاوَرُوا وَ تُلاقُوا...)۷۸
تـقـوای الهـی پـیـشـه کـنـیـد و بـرادران خـوبـی بـاشـیـد، بـه خـاطـر خـدا دوسـتـدار یـکدیگر، مـتصل و مرتبط به هم و نسبت به هم مهربان باشید، به زیارت یکدیگر بروید و با هم دیدار کنید.
ج ـ خواست عقل و فطرت
فـطـرت پـاک و عـقـل سیلم نیز بر صفت زیبای مهربانی و غمخواری انسان ها نسبت به یکدیگر صـحـّه مـی گـذارد و کـیـنـه تـوزی و بـی مـهـری نـسـبـت بـه هـمـکـیـشـان را تـوبـیـخ مـی کـنـد رسول گرامی اسلام (ع )، لازمه خردناب را چنین بیان می کند:
(رَأسُ الْعـَقـْلِ بـَعـْدَ الدّیـنِ التَّودُّدُ اِلَی النـّاسِ وَ اصـْطـِنـاعُ الْخـَیـْرِ اِلی کـُلِّ اَحـَدٍ؛ بـَرٍّوَ فاجِرٍ)۷۹
اوج خـردمـنـدی پـس از دیـنداری ، دوستی با مردم و نیکوکاری نسبت به هر فردی است ؛ [خواه آن فرد] نیکوکار باشد یا بدکار.
امیرمؤمنان (ع) نیز در سخنان نغزی به تشریح جنبه عقلانی دوستی و مهربانی پرداخته ، می فرماید:
(مَنْ لَمْ یَرْحَمْ لَمْ یُرْحَمْ)۸۰
هر کس مهربانی نکند، مهربانی نمی بیند.
این یک قاعده عقلی است که اگر افراد یک جامعه مهربان و دلسوز باشند، همه نسبت به یکدیگر غـمـخـوار و بـا عـاطـفـه مـی شـونـد در نـتـیـجـه هـر کـس در حـالی کـه خـود دل رحـم و رؤ وف اسـت ، مـورد لطـف و مـهـربـانی دیگران نیز واقع می شود. چنانکه عکس آن نیز صادق است .
همان حضرت فرمود:
(کَما تَرْحَمُ تُرْحَمُ)۸۱
همان گونه که مهربانی کنی ، مهربانی می بینی .
نـکـته دیگری را که امام بدان اشاره کرده است ، اثر وضعی بی رحمی و خشونت به انسان ها و بـی تـفاوتی در برابر غم دیگران است که به طور طبیعی و در قالب یک سنّت الهی ، ظهور می کند و عقل سالم نیز بدان دست می یابد و آن اینکه :
(مَنْ لَمْ یَرْحَمِ النّاسَ مَنَعَهُ اللّهُ رَحْمَتَهُ)۸۲
هر کس به مردم ، رحم نکند، خداوند رحمتش را از او دریغ می دارد.
اولویت ها
گـر چـه رأفت و مهربانی در مرحله نخست باید عمومی و فراگیر باشد، ولی افراد جامعه از نـظر نیاز به لطف و دلسوزی ، یکسان نیستند و بدیهی است آنان که در کشاکش روزگار، بیش از دیگران سختی و ستم را متحمل شده اند، بیشتر به محبت نیازمندند.
به تعبیر امام علی (ع ):
(اَوْلَی النّاسِ بِالرَّحْمَةِ الْمـُحْتاجُ اِلَیْها)۸۳
سزاوارترین مردم به مهربانی ، نیازمند به آن است .
از نظر روایات ، برخی از کسانی که از چنین اولویتی برخوردارند، عبارتند از:
۱ـ دانشمندی که قدرش مجهول باشد و همچون نادانان با او رفتار شود.
۲ـ بزرگواری که گرفتار انسان پستی شده باشد.
۳ـ نیکوکاری که زیر دست بدکاران قرار گرفته است .
۴ـ عزیزی که خوار گشته است .
۵ـ ثروتمندی که فقیر شده باشد.
امیرمؤمنان (ع ) درباره سه دسته اول فرموده است :
(اَحَقُّ النّاسِ بِالرَّحْمَةِ عالِمٌ یَجْری عَلَیْهِ حُکْمُ جاهِلٍ وَ کَریمٌ یَسْتَوْلی عَلَیْهِ لَئیمٌ وَ بِرُّ تَسَلَّطَ عَلَیْهِ فاجِرٌ)۸۴
سـزاوارتـریـن مردم به ترّحم، دانشمندی است که حکم جاهلی بر وی اجرا گردد [یا جاهلی بر او حـکـم راند] و بزرگواری که انسانی پست بر او دست یافته ، و نیکوکاری که بدکاری بر او چیره گشته است .
امام صادق (ع ) درباره سه دسته آنها می فرماید:
(اِنـّی لاََرْحَمُ ثَلاثَةً وَ حَقُّ لَهُمْ اَنْ یُرْحَمُوا؛ عَزیزٌ اَصابَتْهُ مَذَلَّةٌ بَعْدَ الْعِزِّ وَ غَنِیُّ اَصابَتْهُ حاجَةٌ بَعْدَ الْغِنی وَ عالِمٌ یَسْتَخِفُّ بِهِ اَهْلُهُ وَ الْجَهَلَةُ)۸۵
مـن به سه دسته ترحّم می کنم و سزاوار ترحّم هم هستند: عزّتمندی که پس از عزّت ، خواری ای بـه او روی آورده وتـوانـگـری کـه پـس از دارایـی ، نـیـازمـنـدی نـصـیبش گشته و دانشمندی که نزدیکان و نادانان او را بی قدر کرده اند.
۶ـ پـدر و مـادر: قـرآن مـجید، مهربانی همراه با تکریم و احترام را نسبت به پدر و مادر واجب می داند:
(وَاخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیراً)۸۶
بـال تـواضـع را از [روی ] محبت برای آن دو بگشا و بگو: پروردگارا به آن دو رحم کن چنانکه مرا در کوچکی پرورش دادند.
۷ـ کودکان : امام علی صلوات اللّه علیه می فرماید:
(اِرْحَمْ مِنْ اَهْلِکَ الصَّغیرَ وَ وَقِرِّ الْکَبیرَ)۸۷
به کودکان خاندانت ترحّم کن و بزرگان را احترام نما.
۸ـ گـنـاهـکـاران : ایـن گروه نیز به سبب از دست دادن ارزش های واقعی و انسانیت خویش ، شاید بیش از دیگران قابل ترحم باشند و نیکان و پاکان باید با دلسوزی و مهربانی ، این محروم شـدگـان از مـعـنـویت ها را بیشتر رسیدگی کنند و آنان را به سوی سعادت و راه مستقیم رهنمون گردند. امیرمؤمنان (ع ) دراین باره نیز می فرماید:
اِنَّمـا یـَنـْبـَغـی لاَِهـْلِ الْعـِصـْمـَةِ وَ الْمـَصـْنـُوعِ اِلَیـْهـِمْ فـِی السَّلامـَةِ اَنْ یـَرْحـَمـُوا اَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِیَهِ)۸۸
هـمـانـا شـایـسـتـه اسـت کـه خـویـشـتـن دارانِ از مـعـصیت و سلامت یافتگان [از گناه و زشتی] به اهل گناه و معصیت ترحّم کنند.
پی نوشت ها:
۶۷ ـ مفردات ، راغب اصفهانی ، واژه های رأف و رحم .
۶۸ ـ بقره (۲)، آیه ۱۴۳.
۶۹ ـ توبه (۹)، آیه ۱۱۷.
۷۰ ـ همان ، آیه ۱۲۸.
۷۱ ـ غافر(۴۰)، آیه ۷.
۷۲ ـ فتح (۴۸)، آیه ۲۹.
۷۳ ـ اصول کافی ، ج ۲، ص ۱۷۴.
۷۴ ـ مریم (۱۹)، آیه ۹۶.
۷۵ ـ مجادله (۵۸)، آیه ۲۲.
۷۶ ـ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۹۹.
۷۷ ـ همان ، ص ۳۹۴.
۷۸ ـ اصول کافی ، ج ۲، ص ۱۷۵.
۷۹ ـ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۹۲.
۸۰ ـ شرح غررالحکم ، ج ۵، ص ۲۴۵.
۸۱ ـ همان ، ج ۴، ص ۴۲۳.
۸۲ ـ همان ،ج ۵، ص ۴۰۹.
۸۳ ـ شرح غررالحکم ، ج ۲، ص ۴۱۱.
۸۴ ـ همان ، ص ۴۳۱.
۸۵ ـ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۴۰۵.
۸۶ ـ اسرأ(۱۷)، آیه ۲۴.
۸۷ ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۹۹.
۸۸ ـ نهج البلاغه ، خطبه ۱۴۰، ص ۴۲۸.
سیره قرآنی امام رضا (علیه السلام)
حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرد و آنگاه می فرمود: اگر می خواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، می توانستم «اما نخواستم چنین کنم.» زیرا در موقع تلاوت به هر آیه که می رسیدم در آن فکر و اندیشه می کردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است.
قرآن در زندگی امام رضا علیه السلام
عشق فراوان امام رضا علیه السلام به کتاب خدا او را بر آن داشت تا نخست در زندگی فردی اش از آن بهره ببرد. نه زمان برای او مطرح بود و نه مکان و نه روز و شب که موارد زیر بهترین گواه این مدعا است:
هر سه روز یک بار ختم قرآن
ابوذکوان عشق زائد الوصف امام رضا علیه السلام به قرآن کریم را این چنین توصیف کرده است:
حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرد و آنگاه می فرمود: اگر می خواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، می توانستم «اما نخواستم چنین کنم.» زیرا در موقع تلاوت به هر آیه که می رسیدم در آن فکر و اندیشه می کردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان می رسانم. [۱]
قرآئت قرآن در بستر خواب
عشق فراوان امام رضا علیه السلام به این کتاب آسمانی او را بر آن داشت تا علاوه بر روز، در شب نیز قرآن بخواند و حتی آیات زیادی را در آستانه خواب و در رختخواب تلاوت می کرد.
رجاء بن أبی الضحّاک که گزارشی از سفر امام داده چنین گوید:
امام به هنگام خواب در رختخواب خویش فراوان قرآن می خواند و هرگاه به آیه ای می رسید که در آن یادی از بهشت یا جهنّم آمده بود، گریه می کرد و از خداوند بهشت را درخواست می نموده و از آتش جهنم به او پناه می برد. [۲]
هزار ختم قرآن در یک پیراهن
شیخ طوسی در کتاب امالی به سند خود از علی بن علی فرزند برادر دعبل خزاعی نقل کرده که در سال ۱۹۸ ق. همراه برادرم دعبل خدمت امام رضا علیه السلام رسیدیم و تا پایان سال ۲۰۰ ق. در محضرش اقامت داشتیم و سپس به قم رفتیم. بعد از آن که امام رضا علیه السلام به برادرم دعبل پیراهن پشمینة سبز رنگی به همراه انگشتری که نگینش عقیق بود، هدیه کرد، همچنین به او درهم هایی که نام آن حضرت بر آن نقش بسته بود، مرحمت نمود و به او فرمود: ای دعبل به قم برو که در آنجا سود و بهره خواهی یافت. و به او یادآور شد: از این پیراهن به خوبی محافظت کن که من در این پیراهن هزار شب هزار رکعت نماز خوانده ام و هزار مرتبه قرآن را در آن ختم کرده ام. [۳]
قرائت سُوَر گوناگون در نماز
امام رضا علیه السلام در نمازهای واجب و مستحب در شب و روز از سوره های متنوع و گوناگونی استفاده می فرمود و قرائت می کرد.
رجاء بن أبی الضحاک که در سفر امام از مدینه تا مرو همراه آن حضرت بوده، در گزارشی مفصل به این مسأله اشاره کرده است:
امام رضا علیه السلام در اول ظهر شش رکعت نماز مستحبی می خواند که پس از سوره حمد سوره های یا ایها الکافرون و قل هو الله احد ر می خواند و در دور رکعتی که پس از نماز جعفر طیار می خواند از سوره های ملک و هل أتی استفاده می کرد. و همچنین در رکعت وتر سوره های قل أعوذ برب الفلق و قل أعوذ برب النّاس را تلاوت می کرد.
و در نمازهای واجب خود پس از سوره حمد از سوره های انا انزلناه فی لیلة القدر و همچنین در ظهر جمعه سوره جمعه و سوره منافقین و در نماز عشاء در شب جمعه سوره سبّح و در نماز صبح روز دو شنبه و پنج شنبه در رکعت دوم پس از حمد سوره غاشیه را تلاوت می فرمود. [۴]
۲. اذکار امام پس از تلاوت برخی سوره ها
محدّثان و راویان حدیث نقل کرده اند که امام رضا علیه السلام پس از تلاوت برخی آیات قرآنی و یا در پایان برخی از سوره های قرآن به طور آهسته یا بلند جملاتی را بر زبان جاری می کردند که بخشی از آنها را رجاء بن أبی الضحاک برای ما نقل کرده است.
وی می گوید: امام رضا علیه السلام در تمام نمازهای خود در شبانه روز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند می گفت و هرگاه آیه قل هو الله أحد را تلاوت می کرد، پس از آن آهسته می گفت: الله أحد و هر گاه سوره توحید را به پایان می رساند سه مرتبه می فرمود: کذلک الله ربّنا.
و اگر سوره جحد را می خواند آهسته می فرمود: یا ایهاالکافرون، و وقتی از تلاوت سوره فارغ می شد می فرمود: ربی الله و دینی الاسلام.
و هرگاه سوره والتین والزیتون را تلاوت می کرد در پایان می فرمود: بلی و أنا علی ذلک من الشاهدین. و هرگاه سوره لااقسم بیوم القیامة را تلاوت می کرد در پایان می فرمود: سبحانک اللهم بلی. و به هنگام تلاوت سوره جمعه می فرمود: قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجارة للذین اتقوا والله خیر الرّازقین.
و هرگاه از سوره حمد فارغ می شد می فرمود: الحمد لله ربّ العالمین، و اگر سوره سبّح اسم ربک الأعلی. و نیز اگر به آیه یا ایهاالذین آمنوا می رسید، آهسته می فرمود: لبیک اللهم. [۵]
۳. تکیه گاه کلام امام رضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام در تمام زمینه ها و مسائل دینی و علمی و عقیدتی و فقهی از این کتاب آسمانی و این منبع پر فیض الهی کاملاً بهره می برد. و در هر سخن یا بیان به کلام الله مجید تکیه کند. صدوق در امالی از ابوذکوان از ابراهیم بن ابی العباس نقل کرده که می گفت: ندیدم چیزی را از امام رضا علیه السلام بپرسند که جوابش را نداند؛ بلکه جواب همه چیز را می دانست و نیز داناتر از او به زمان خویش را هرگز مشاهده نکردم.
مأمون پیوسته با پرسش های گوناگون خود امام را می آزمود؛ اما ایشان به همه پرسش های وی جواب می داد. تمام گفته های امام رضا علیه السلام و پاسخ های وی برگرفته از قرآن کریم بود. [۶]
قرآن در زندگی امام رضا علیه السلام
قرآن کریم در بین مسلمانان آنقدر رفیع است که هیچ کس نمی تواند در برابر آن بی اهمیت باشد چه رسد به مقام منیع امامت که خود حافظ دین و حامی کتاب خداست. امام رضا علیه السلام در ابعاد گوناگون از جمله بعد اجتماعی به رهنمودهای قرآن عنایت داشته اند: حضرت از آحاد ملت اسلامی خواسته تا اهمیت بیشتری به قرآن کریم داده و موارد زیر را در زندگی خود اعمال کنند.
اهتمام به قرآن
امام رضا علیه السلام با سفارش به یاران خود از جمله ریان به وی فرمود: کلام الله لا تجاوزه و لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلّوا؛ قرآن سخن خداست، از مرز او تجاوز نکنید و هدایت را جز در پرتو قرآن نجویید و در غیر این صورت گمراه خواهید شد. [۷]
تلاوت کتاب خدا
شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا به سند خود از حضرت امام رضا علیه السلام از پدران خود از رسول خدا نقل کرده که پیامبر۶فرمود: شش چیز از مروّت و جوانمردی است، سه کار در حضر و سه نوع رفتار در سفر. اما در وطن، اوّل، تلاوت کلام الله مجید؛ و دوم، آباد کردن مساجد؛ و سوم، اتحاد برادران در راه خدمت به جامعه. و امّا آن سه امر که در سفر است: اوّل، زاد و توشه را بی دریغ در اختیار همسفران گذاشتن؛ و دوم، حُسن خلق؛ و سوم، مزاح و شوخی بدون آمیختن با هیبت. [۸]
قرائت قرآن با صوت و ترتیل
قرآن زیبا است و هرچه به زیبایی اش کمک کند، بسیار پسندیده است. از جمله این که قرآن را باید با صدای رسا و صوت حسن قرائت نمود.
امام رضا علیه السلام از پدرانش از رسول خدا۶ نقل می کند: حسّنوا القرآن بأصواتکم، فانّ الصوت الحسن یزید القرآن حسناً؛ قرآن را با صوت نیکو زینت دهید، زیرا که صدای نیکو بر زیبایی قرآن می افزاید. [۹]
قرائت قرآن در ماه رمضان
محدث نوری از کتاب فقه الرضا در باب روزه آورده است که امام رضا علیه السلام فرمود: و أکثر فی هذا الشهر المبارک من قراءة القرآن والصلاة علی رسول الله۶؛ در این ماه شریف قرآن زیاد بخوان و فراوان بر رسول خدا صلوات و درود بفرست. [۱۰]
همچنین از پدران خود از علی علیه السلام از رسول خدا نقل می کند که فرمود: من تلافیه (شهر رمضان) آیه من القرآن، کان له مثل أجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور؛ کسی که یک آیه از قرآن در ماه رمضان بخواند مانند یک ختم قرآن است در ماه های دیگر. [۱۱]
ختم قرآن در مکه مکرّمه
علامه محدّث نوری در کتاب مستدرک آورده که در برخی از نسخه های فقه رضوی از امام رضا علیه السلام آمده است که فرمود: فإن قدرت أن لاتخرج من مکه حتی تختم القرآن فافعل فإنه یستحبّ؛ اگر می توانی از مکه خارج نشوی تا قرآن را در آنجا ختم کنی، این کار را انجام بده؛ زیرا بسیار شایسته است. و این کار، یکی از مستحبّات می باشد. [۱۲]
۲. رهنمود های اخلاقی
امام رضا علیه السلام با الهام از کتاب خدا، درس های اخلاقی خود را برای جامعه اسلام بویژه به منتسبان به اهل بیت بیان می فرمود.
امام علیه السلام با بیان آیات مربوطه به دیگران گوش زد می کرد که هرگز انتساب به پیامبر یا امام بدون توجه به عمل و پیروی از خدا باعث نجات انسان نخواهد بود. فریب برخی از گفتارها را نخورده و راه صلاح را در پیش گیرند.
گفت و گو با زید بن موسی
صدوق در عیون به سند خود از یاسر خادم نقل کرده: در زمانی که امام رضا علیه السلام در خراسان بود برادرش زید بن موسی در مدینه شورش کرد و دست به آتش سوزی و ویرانی و کشتار زد. بدین جهت او را زیدالنّار می گفتند.
مأمون عباسی دستور جلب او را صادر کرده بدین جهت زید را اسیر و به سوی مأمون بردند. مأمون گفت: زید را به نزد امام رضا ببرند.
یاسر گوید: وقتی زید را به نزد امام وارد کردند، حضرت به او فرمود: ای زید! ایا گفتار فرومایگان اهل کوفه تو را فریب داده که فاطمه دامان خود را پاک نگه داشت پس خداوند آتش را بر ذرِّیه اش حرام کرد.
خیر چنین نیست. این گفتار فقط درباره امام حسن و امام حسین علهیماالسلام است. پس اگر در خود می بینی که گناه کنی و به سوی بهشت وارد شوی و (پدرت) موسی بن جعفر خدا را اطاعت کند و داخل بهشت شود، پس تو نزد خداوند عزیزتر هستی، بدان که هیچ کس به آنچه که نزد خداوند است نمی رسد، مگر به اطاعت و پیروی از ذات حق. و اگر چنین گمانی کرده ای که با گناه و معصیت می توانی به آنها برسی زهی خیال باطل و سخت در اشتباه هستی.
زید گفت: من برادر تو و فرزند پدرت هستم!؟
امام رضا علیه السلام فرمود: تا زمانی برادر من می باشی که از خداوند اطاعت و فرمان ببری. بدان که نوح پیامبر فرمود: )رب إن ابنی من أهلی و إنّ وعدک الحق و أنت أحکم الحاکمین، فقال الله عزّوجلّ : یا نوح إنه لیس من اهلک إنه عمل غیر صالح([۱۳] پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعدة تو (در مورد نجات خاندانم) حقّ است و تو از همة حکم کنندگان برتری. خداوند فرمود: ای نوح! او از اهل تو نیست او عمل غیر صالحی است.
پس خداوند فرزند نوح را به دلیل گناه و معصیت از خاندان نوح بیرون شمرد. [۱۴]
دقّت در عمل به قرآن
محمد بن یحیی بن أبی عباد از عموی خود نقل کرده که از امام رضا علیه السلام چند بیت شعری شنیدم با اینکه سروده ها بسیار کم بود. آن حضرت فرمود:
کلّنا تأمل مدِّاً فی الأجل
والمنایا هنّ آفات الأجل
لا تغرَّنکَ أباطیل المنی
والزم القصد و دع عنک العلل
إنّما الدنیا کظلٍّ زائلٍ
حلّ فیها راکب ثمّ رجل
همه ما مردم آرزوی طول عمر را داریم، در حالی که مرگ آفت های آرزوها می باشد. پس آرزوهای باطل تو را فریب ندهند، و مواظب پیمودن راه باش و بهانه جویی ها را کنار بگذار؛ بدانکه دنیا همانند سایه از بین رفتنی است، همانند سواری است که برای لحظاتی توقف کند و سپس آنجا را ترک گوید.
گوید: عرض کردم، خداوند شما را عزیز بدارد، این اشعار از کیست؟
امام فرمود: سروده یکی از شما عراقیان است.
عرض کردم: این اشعار را از زبان ابوالعتاهیه [۱۵] شنیدم.
حضرت فرمود: نامش را بگو و این لقب را بر زبان جاری نکن، خداوند می فرماید: )ولاتنابزوا بالالقاب([۱۶]؛ با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید.
شاید این مرد از این لقب خوشش نیاید.
معروف این است که ابوالعتاهیه به مرد کم عقل و گمراه و احمق می گویند و مقصود امام این بود که اکتفا به نام شاعر و سراینده کن و هرگز از لقبی که کسی کراهت دارد، استفاده نکن؛ چون مصداق فرمایش خدا که می فرماید باالقاب زشت یکدیگر را یاد نکنید، خواهی بود.
پی نوشت ها:
۱. امالی صدوق، ص ۶۶۰؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص۹۰.
۲. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۸۲؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۹۴.
۳. امالی شیخ طوسی، ص ۳۵۹؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۲۳۸.
۴. بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۹۴.
۵. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۸۰؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۹۴.
۶. امالی صدوق، ص ۶۶۰؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص۹۰.
۷. همان، ص ۳۲۶.
۸. قرآن در احادیث اسلامی، ص ۵۹.
۹. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۶۹.
۱۰. مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۶۷.
۱۱. فضائل الاشهر الثلاثه، ص علیه السلام ۷.
۱۲. مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۲۹۴.
۱۳. هود / ۴۴.
۱۴. عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص ۲۳۴.
۱۵. نام این سراینده و شاعر اسماعیل بن قاسم، شاعر معروفی است.
۱۶. حجرات / ۱۱.
۱۷. منتهی الامال، ج ۲، ص ۲۸۰؛ بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۰۷.
تشکر رئیس جمهور منتخب از مردم | دولت پرکار، انقلابی و ضدفساد تشکیل می دهم
حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب با صدور بیانیهای اعلام کرد: آنچنان که در این انتخابات مستقل وارد شدم، به پشتوانه آراء بالا و اعتماد کمنظیر شما، ان شاءالله دولتی پرکار، انقلابی و ضدفساد را تشکیل می دهم و به سوی بسط عدالت، بهعنوان مأموریت محوری انقلاب اسلامی حرکت خواهیم کرد و تمام ظرفیت های دولت را برای ایجاد نهضت بزرگ خدمت به ایرانیان عزیز به کار خواهیم بست.
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَ صَلِّ عَلی علی بن مُوسَی الِّرِضا المَرُتَضی بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
حمد وثنای الهی که قلوب ملت را برای مشارکتی پرشور و تاریخی هدایت کرد و رضایت امام، شهیدان و همه عاشقان و دلباختگان انقلاب اسلامی را پدید آورد. دیروز بار دیگر، دنیا شاهد حماسه ای عظیم از ملت به پا خاسته ای بود که با ایمان و معرفت و همدلی، صفحه ای نو از تاریخ معاصر را به روی خود گشود. اینجانب مراتب شکر و خاکساری خود را به درگاه با عظمت الهی ابراز می دارم و به ارواح پاک و مطهر شهدای پر فضیلت انقلاب اسلامی، خصوصا حاج قاسم عزیز که یاد و نامش در این روزها، فضای کشور عزیزمان را عطرافشان کرده بود، درود و سلام می فرستم.
مردم عزیز ایران، انتخابات دیروز مظهر خداباوری، مردم باوری و خودباوری ملی و جشن بزرگ سیاسی شما در گام دوم و آغاز قرن نو بود که در ایام میلاد امام رئوف علیه السلام متجلی شد. امروز روز مهربانی و بردباری و روز اتحاد، رفاقت و همدلی است. منتخب این انتخابات بر اساس قاعده مردم سالاری دینی، منتخب همه ملت و خادم همه جمهور است. چه آنانی که بنده را برگزیدند و چه عزیزانی که به نامزدهای محترم دیگر رای دادند و چه آنانی که به هردلیلی در پای صندوق های رای حاضرنشدند.
اینجانب؛ خلق این رویداد مبارک را به محضر امام عصر«عج»، رهبر عزیز و فرزانه انقلاب اسلامی که با تدابیر داهیانه خود، دل های مردم را برای حضور در این صحنه هدایت کردند، تبریک و تهنیت عرض مینمایم و دست یکایک مردم را به خاطر خلق این حماسه بزرگ به گرمی میفشارم و پیروز این جلوه گری و درخشش جهانی را ملت بزرگ ایران میدانم که همچنان آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی، از عدالت طلبی و استقلال خواهی تا آزادی جویی و عزت مندی را در تارک خواسته های به حق خود با رای شان فریاد می زنند. از مراجع عظام تقلید، جامعه مدرسین حوزه علمیه، جامعه روحانیت، علمای شیعه و سنی، اساتید دانشگاه، نخبگان علمی، فرهنگی و سیاسی، رئیس و نمایندگان پر تلاش مردم در مجلس، تشکل های مردمی و جهادی، شخصیت ها، احزاب و گروههای سیاسی، جوانان غیور و دانشجویان و طلاب، کارگران و کشاورزان، اصناف و بازاریان، فرهنگیان و هنرمندان، ورزشکاران، زنان و دختران، اقوام و قومیت های مختلف ایرانی، برادران اهل سنت، اقلیت های دینی، هموطنان خارج از کشور، رای اولی های عزیز و همه ایرانیان غیور در شهرها و روستاها، صمیمانه تشکرمی کنم.
ملت ایران؛ دیروز شما به عهد خود با صداقت وفا کردید و امروز نوبت این بنده خدا و خادم شماست که به عهدی که با شما بسته ام وفادار بمانم و لحظه ای در خدمت به شما، کوتاهی نکنم. بدون تردید در این مسیر نیازمند همراهی، دلسوزی و دعای خیر همیشگی شما هستم.
مردم عزیز ایران
آنچنان که در این انتخابات مستقل وارد شدم، به پشتوانه آراء بالا و اعتماد کمنظیر شما، ان شاء الله دولتی پرکار، انقلابی و ضدفساد را تشکیل می دهم، و به سوی بسط عدالت، بهعنوان مأموریت محوری انقلاب اسلامی حرکت خواهیم کرد و تمام ظرفیت های دولت را برای ایجاد نهضت بزرگ خدمت به ایرانیان عزیز به کار خواهیم بست.
لازم میدانم از همه نامزدهای محترم، چه آنانی که به هر دلیلی تا انتهای رقابت باقی نماندند و چه کاندیداهایی که تا روز آخر با حضورشان گرمی بخش انتخابات بودند قدردانی نمایم و ان شاء الله از دیدگاه های ارزشمندشان برای تدبیر امور استفاده خواهم کرد.
در پایان از زحمات ارزشمند همه دستاندرکاران نظارتی، اجرایی، نیروهای انتظامی، رسانه ملی و فعالان شبکههای اجتماعی و اصحاب رسانه و خبرنگاران، که علیرغم شیطنت های دشمنان مردم، به مشارکت پرشور در انتخابات کمک کردند تقدیر می نمایم و از تلاش های شبانه روزی ستادهای مردمی و حامیان عزیز که داوطلبانه وارد میدان شدند و به این خادم کوچک مردم کمک کردند تشکر می کنم.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
اللهم انا نرغب الیک فی دولت کریمه تعز بها الاسلام و اهله
سید ابراهیم رئیسی
پیروز بزرگ انتخابات ملت ایران است هیچ چیز نتوانست بر عزم مردم فائق آید
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
حضور حماسی و شورانگیز در انتخابات ۲۸ خرداد، صفحهی درخشان دیگری بر افتخارات شما افزود. در میانهی عواملی که هریک بهگونهئی میتوانست مشارکت در انتخابات را کمرنگ کند، مناظر چشمنوازِ اجتماعات شما در مراکز رأیگیری در سراسر کشور، نشانهی آشکاری از عزم راسخ و دلِ امیدوار و دیدهی بیدار بود. پیروز بزرگ انتخابات دیروز، ملت ایران است که یکبار دیگر در برابر تبلیغات رسانههای مزدور دشمن و وسوسهی خاماندیشان و بدخواهان، قد برافراشت و حضور خود در قلب میدان سیاسی کشور را نشان داد. نه گلایه از دشواری معیشت طبقات ضعیف، نه دلتنگی از تهدید بیماریِ فراگیر، نه مخالفخوانیهائی که با انگیزهی دلسرد کردن مردم از ماهها پیش آغاز شده بود، و نه حتی برخی اختلالات در جریان رأیگیری در ساعاتی از روزِ انتخاب، هیچیک نتوانست بر عزم ملت ایران فائق آید و انتخابات مهم ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا را دچار مشکل سازد.
اینجانب جبهه سپاس بر خاک میسایم و خداوند علیم و قدیر را بر توفیقی که به ملت ایران عطا کرد و نظر رحمتی که بر ایران و جمهوری اسلامی افکند، شکر بیپایان میگزارم. به ملت ایران شادباش میگویم و به حضرات محترمی که با انتخاب مردم به مسئولیت والای ریاستجمهوری یا عضویت شوراها در سراسر کشور دست یافتهاند، همراه با عرض تبریک، قدردانی از این ملت باوفا و پایبندی کامل به وظائفی را که در قانون برای آنان شمرده شده است، یادآوری میکنم. فرصت خدمتگزاری به کشور و ملت را قدر بدانید و انگیزههای خدائی را همواره مدّ نظر داشته باشید.
لازم میدانم از شورای محترم نگهبان و وزارت کشور و دستگاههای حافظ امنیت و سلامت و رسانهی پرتلاش ملی و نامزدهای محترم و همهی کسانی که بهنحوی به این آزمون بزرگ کمک کردهاند تشکر کنم.
به حضرت ولیاللهالاعظم ارواحنا فداه که صاحب اصلی این کشور و این نظام است سلام عرض میکنم و درود میفرستم، علو درجات امام عزیز که سلسلهجنبان حرکت عظیم ملت ایران بود و شهیدان والامقام را که برترین افتخارات کشورند، از خداوند متعال مسألت میکنم.
۲۹ خرداد ۱۴۰۰
اثر حق الناس در عدم پیشرفت معنوی
- اثر حق الناس در عدم پیشرفت معنوی
آیت الله نجابت نقل می کند:
وقتی که بنده مشرف شدم خدمت آسید علی آقای قاضی، فرمودند :
هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی.
خدمت ایشان عرض کردم: «مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند، یکی خوب درس نمی خواند. بنده ایشان را تنبیه کردم. اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت. در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم. » می فرمودند : «هیچ راهی نداری، باید پیدایش کنی» گفتم: «آدرس ندارم» گفتند : «باید پیدا کنی»
آقای قاضی فرمودند :
«هر حقی که برگردنت باشد تا أدا نکنی باب روحانیت، باب قرب، باب معرفت باز شدنی نیست. یعنی این ها همه مال حضرت احدیت است و حضرت احدیت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است».
سخنرانی تلویزیونی در آستانه برگزاری انتخابات
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
اللهمّ صلّ علی علیّ بن موسی الرّضا المرتضی ولیّک عدد ما فی علمک صلاة دائمة بدوام ملکک و سلطانک.
دههی مبارکه کرامت و میلاد حضرت علیّبنموسیالرّضا (صلوات الله و سلامه علیه) را تبریک عرض میکنم به همهی ملّت عزیزمان، به همهی مشتاقان زیارت آن بزرگوار که متأسّفانه مدّتها است که همه از این فیض بزرگ محروم ماندهایم. امیدواریم که خداوند متعال به برکت دعا و شفاعت این بزرگوار رحمت و لطفش را بر این ملّت روزبهروز افزون کند و برکات مجاورت ملّت ایران با این قبر مطهّر انشاءالله روزبهروز افزایش پیدا کند.
وظیفهی مردم در قبال انتخابات: مشارکت در انتخابات و نوع مشارکت
بحث امروز من صرفاً دربارهی انتخابات است. کمتر از ۴۸ ساعت دیگر یک رویداد سرنوشتساز در کشور اتّفاق خواهد افتاد و آن عبارت است از انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و روستا. قطعاً سرنوشت کشور در یک برههی زمانی، در همهی زمینهها -در زمینهی اقتصاد، مسائل فرهنگی، امنیّت، سلامت، غیره- وابستهی به عملی است که شما مردم ایران روز جمعه انشاءالله انجام خواهید داد؛ یعنی شما با حضور خودتان، با رأی خودتان، در واقع سرنوشت کشور را در همهی مسائل عمده رقم میزنید.
کار بزرگ مردم در روز جمعه اوّلاً اصل مشارکت، ثانیاً نوع مشارکت و نوع انتخاب خواهد بود که امیدواریم خدای متعال همهی دلهای ما را، دلهای ملّت ایران را هدایت کند تا بتوانیم به بهترین وجهی در این عرصه ظاهر بشویم.
ثمرات حضور مردم در انتخابات و دلیل دشمنی دشمنان با آن
در یکی از سخنرانیهای اخیر(۱) به ملّت ایران عرض کردیم که حضور مردم در نظام جمهوری اسلامی دارای یک اصل محکم و یک سند متقنِ فکری است؛ صرفاً یک مسئلهی سیاسی نیست؛ البتّه فواید سیاسی حضور مردم خیلی زیاد است لکن علاوهی بر اینها و مهمتر از اینها اصل فلسفهی حضور مردم در نظام جمهوری اسلامی است؛ یعنی در جمهوری اسلامی، «جمهوری» یک بخش و «اسلامی» یک بخش ]است[، که اگر جمهور حضور نداشته باشند، جمهوری اسلامی تحقّق پیدا نمیکند؛ البتّه از جنبههای سیاسی و آثار سیاسی هم ثمرات و برکات فراوانی دارد که به بعضی از آنها بعداً اشاره خواهم کرد. دقیقاً به همین دلیل هم هست که همهی مراکز قدرتهای شیطانی در همهی عالم، آنهایی که با جمهوری اسلامی دشمنی میکنند و مخالفت میکنند، با انتخابات هم به طور ویژه مخالفت و معارضه میکنند. در همهی انتخاباتهای ما در طول این دهها سال همیشه این جور بوده که ابزارهای رسانهای آنها، ابزارهای سیاسی آنها در خدمت تخریب ذهنی مردم نسبت به انتخابات و اگر بتوانند به نحوی دخالت در انتخابات بوده؛ برای اینکه نگذارند آن شُکوه و شوکت انتخابات ایران خودش را نشان بدهد. البتّه به کوری چشم آنها در طول این سالهای متمادی، همهی انتخاباتها سر وقت انجام گرفته؛ نه تعطیل شده، نه یک روز عقب افتاده؛ مردم در پای صندوقها حاضر شدند و رأی دادند. البتّه تبلیغات سوء آنها وجود داشته؛ از مدّتی قبل از انتخابات تا بعد از انتخابات این تبلیغات همیشه ادامه داشته. شاید در هیچ نقطهای از عالم نتوانیم کشوری را پیدا کنیم که انتخاباتش این همه مورد تهاجم دشمنان قرار داشته باشد. و در همین انتخابات پسفردای ما -روز جمعه- الان چند ماه است که رسانههای آمریکایی، رسانههای انگلیسی و آن مزدورهایی که زیر پرچم اینها و در این رسانهها مشغول کارند، دارند خودشان را میکُشند برای اینکه شاید بتوانند انتخابات را زیر سوال ببرند، حضور مردم را کمرنگ کنند و انتخابات جمهوری اسلامی را به نحوی مورد اتّهام قرار بدهند؛ انواع و اقسام حرفها را هم در این زمینه میزنند.
فاصله گرفتن مردم از نظام؛ هدف دشمنان از معارضه با انتخابات در ایران
خب هدف آنها این است که این انتخابات به آن صورت مطلوبِ جمهوری اسلامی انجام نگیرد؛ یعنی چه؟ یعنی مردم از نظام فاصله بگیرند؛ چون عدم حضور مردم در انتخابات طبعاً فاصلهگیری مردم از نظام جمهوری اسلامی است؛ این هدف آنها است. البتّه مردم به حرف آنها گوش نکردهاند؛ حالا به بعضی از گروههای خاص کار نداریم که در مطبوعات یا این روزها در رسانههای فضای مجازی همان حرفهای آنها را هم تکرار میکنند، لکن تجربه نشان داده و متن مردم نشان دادهاند که هر چه دشمن خواسته، عکسش را انجام دادهاند؛ هم در مورد انتخابات، هم در مورد راهپیماییها و مسائل گوناگون دیگر. این دفعه هم انشاءالله به توفیق الهی همین جور خواهد شد؛ مردم انشاءالله حضور پیدا خواهند کرد و آبرو خواهند داد به نظام جمهوری اسلامی.
این نکته را من بگویم که حقیقت این است که در عالم سیاست -سیاستهای نظام جمهوری اسلامی، سیاستهای کشور و همچنین حوادثی که رنگ و بوی سیاسی دارند- بعضی از حقایقی هست که باید نگاه به آنها برتر و فراتر از سلیقهها و نزاعهای سیاسی باشد؛ فرض کنید مثلاً تشییع جنازهی شهید عزیز بزرگوارمان شهید سلیمانی، خب یک حادثهی بزرگی بود؛ اینجا دیگر مسئلهی سلیقهی سیاسی و مذاق سیاسی مطرح نبود، همه شرکت کردند؛ انتخابات از این قبیل است. در انتخابات بحث سلایق سیاسی مطرح نیست؛ همه باید شرکت کنند، همه باید حضور پیدا کنند؛ چون نظام اجتماعی کشور به این حضور نیازمند است و تأثیر میگذارد که حالا بعضی از تأثیرات را عرض خواهم کرد.
شرکت در انتخابات، مصداقی از عمل صالح
من چند نکته دربارهی اهمّیّت حضور مردم عرض بکنم؛ لکن قبل از اینکه این نکات را بگویم، مایلم به این آیهی شریفهای که در سورهی مبارکه برائت است -آیهی ۱۲۰- اشاره کنم، که جزئی از این آیه و تکّهای از این آیه، این قسمتی است که میخوانم: وَلایَطَئونَ مَوطِئًا یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلًا اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهٖ عَمَلٌ صٰلِح؛ مضمون این دو فقرهای که از این آیه خواندم، به طور خلاصه این است که هر عملی و اقدامی از شما که دشمن از آن ناخشنود باشد، در پیشگاه پروردگار یک عمل صالح است. میبینید که دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان ایران با انتخابات شما بشدّت مخالفند، بنابراین اقدام به انتخابات یک عمل صالح است. همهی کسانی که دنبال عمل صالحند -اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحٰت- (۲) میخواهند عمل صالح انجام بدهند، بدانند حضور در انتخابات یک عمل صالح از طرف اینها است.
تأثیر حضور مردم بر افزایش قدرت و اقتدار نظام و کشور
و امّا آن نکاتی که مورد نظر من است؛ چند نکته را عرض میکنم. مهمترین نکته این است که انتخابات نشاندهندهی حضور مردم در صحنه است. «حضور مردم در صحنه» یعنی چه؟ یعنی نظام جمهوری اسلامی پشتوانهی مردمی دارد. این، در اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران و اقتدار کشور تأثیر بینظیری دارد؛ یعنی هیچ چیزی، هیچ ابزار قدرتی به اندازهی حضور مردم، قدرتافزا برای کشور نیست. بله، ما ابزارهای نظامی، ابزارهای سیاسی، ابزارهای اقتصادی را قدرتافزا و قدرتزا میدانیم برای کشور، امّا هیچ کدام به اندازهی حضور مردم نیست؛ حضور مردم، نظام جمهوری اسلامی را به معنای واقعی کلمه قدرتمند میکند. خب آن کسانی هم که حرفهای سفسطهآمیزی در مورد انتخابات میزنند -میبینید دیگر بعضی از این بیاناتی که متأسّفانه بعضیها ]مطرح[ میکنند در خلال حرفها در روزنامهها و در فضای مجازی- و با سفسطهگوییهای گوناگون دربارهی انتخابات حرف میزنند برای اینکه دلسرد کنند مردم را از حضور در انتخابات، اینها در واقع دنبال تضعیف نظامند و دشمنان خارجی و بیرونی هم که صریحاً با انتخابات درمیافتند، دنبال این هستند که نظام را تضعیف کنند؛ آنها میدانند که اگر چنانچه حضور مردم ضعیف بشود و کشور ضعیف بشود، آن وقت میتوانند کشور را دچار ناامنی کنند، دچار تروریسم کنند، کشور را جولانگاه تروریستها قرار بدهند؛ این در صورتی است که کشور ضعیف بشود، و پشتوانهی حضور مردم در کشور کمرنگ بشود. البتّه این را تصریح نمیکنند، امّا در گوشهکنارِ حرفهایشان این معنا کاملاً شنیده میشود و دیده میشود که دنبال همین هستند؛ میخواهند حضور مردم نباشد تا نظام ضعیف بشود، تا بتوانند در کشور اخلال کنند، تا بتوانند دخالت کنند، تا بتوانند کشور را جولانگاه مزدوران خودشان قرار بدهند؛ این را انسان میبیند.
رابطهی معکوس حضور مردم و فشارهای دشمن
یک نکتهی دیگر این است که اگر ما کاهش حضور مردم را داشته باشیم، از آن طرف افزایش فشارهای دشمن را خواهیم داشت؛ یعنی اینها با همدیگر به معنای واقعی کلمه یک نسبت معکوسی دارند. اگر چنانچه ما در کشور افزایش [حضور] مردم را کم داشته باشیم، از آن طرف افزایش فراوان فشار دشمنان را خواهیم داشت. اگر ما بخواهیم فشارهای دشمنان [از قبیل] فشارهای اقتصادی مثل تحریم و امثال اینها از بین برود یا کاهش پیدا کند، راهش این است که حضور مردم در کشور افزایش پیدا کند و پشتوانهی مردمی به رخ دشمنان کشیده بشود.
قدرتمندیِ رئیسجمهور منتخب با میزان حضور و رأی بالای مردم
یک نکتهی دیگری که این هم مهم است، این است که آن رئیسجمهوری که روز جمعه انتخاب خواهد شد اگر با رأی بالا انتخاب بشود، پشتیبانی محکمی خواهد داشت، رئیسجمهور قوی و قدرتمندی خواهد بود، و کارهای بزرگی میتواند انجام بدهد. کشور بحمدالله دارای توان بالا است -من حالا بعداً در پایان هم یک جملهای در این زمینه عرض خواهم کرد- کشور تواناییهای زیادی دارد، امکانات و فرصتهای فراوانی در کشور ما هست؛ استفادهی از این فرصتها احتیاج دارد به انسانهای قوی، فعّال، پُرکار، خستهنشو و قدرتمند. این «قدرتمندی» را رئیسجمهور -غیر از جنبههای شخصی- بیشتر از ناحیهی پشتیبانی مردم به دست میآورد. اگر چنانچه حضور مردم دارای نصاب مطلوبی باشد و رئیسجمهور با رأی بالا انشاءالله انتخاب بشود، این موجب خواهد شد که قدرت پیدا کند بتواند از این ظرفیّتها درست استفاده کند.
سلامت انتخابات در طول دورههای گوناگون
یک نکتهی بعدی مسئلهی سلامت انتخابات است؛ من قبلاً هم عرض کردهام، الان هم تأکید میکنم، خوشبختانه در طول این سالهای متمادی، همیشه انتخاباتهای ما انتخاباتهای سالمی بوده. اینهایی که اعتراض میکنند، [بله،] ممکن است یک گوشهای یک اختلالی در یک بخشی داشته باشد امّا مجموع انتخابات، سالم و قوی بوده. یک شاهد روشن و دلیل متقن این است که در طول این دهها سال، در انتخاباتهای ریاست جمهوری، رؤسای جمهوری آمدهاند سر کار که مذاقهای کاملاً متفاوتی با هم داشتند، سلایق سیاسی متفاوتی داشتند؛ خب این نشاندهندهی این است که انتخابات، سالم انجام گرفته؛ یعنی این جور نبوده است که انتخابات تابع یک فکر سیاسی خاص یا یک مذاق سیاسی خاصّی باشد؛ نه، طبق قانون انجام گرفته؛ گاهی رئیس جمهوری با یک مذاق سیاسی سر کار آمده، گاهی رئیسجمهوری با مذاق سیاسی کاملاً متفاوت با او سر کار آمده. بنابراین انتخاباتها انتخاباتهای سالمی است.
وجود رقابت و معارضه میان نامزدها در مناظرات
و اینکه گفته میشود رقابتی [نیست]، بحمدالله رقابتی هم هست؛ خب دیدید مناظرهها را -حالا من دربارهی مناظرهها عرایضی دارم که اگر زنده بودیم، بعد از انتخابات عرض خواهم کرد- ملاحظه کردید که در مناظرات، نامزدهای محترم نشان دادند که کاملاً رقابتی حرکت میکنند؛ یعنی معارضات فکری، و معارضات زبانی در بین نامزدها وجود داشت که هر کدام هم بالاخره طرفداران خودشان را دارند. این هم بالاخره از جملهی آن حقایق مسلّم انتخاباتهای ما است.
البتّه دشمنان، همیشه از اوّل انقلاب تا امروز، از روزی که رفراندوم جمهوری اسلامی برگزار شد با ۹۸ و اندکی بالاتر رأی [مثبت مردم] تا امروز، آراء مردم را زیر سؤال بردهاند؛ همهی انتخاباتها را زیر سؤال میبرند. خب از دشمن، آدم انتظار هم ندارد که اعتراف کنند که انتخاباتهای ما صحیح است. جالب این است که بعضی از کشورها هستند که در میانهی قرن بیست و یکم، ادارهی قبیلهای میشوند؛ یعنی در زیر حکومت یک قبیله دارند مدیریّت میشوند و اداره میشوند که اصلاً بوی انتخابات هم به این کشورها نرسیده؛ مردم این کشورها اصلاً نمیدانند صندوق رأی چه هست؛ فرق صندوق رأی و صندوق میوه را اصلاً نمیدانند! [نمیدانند] صندوق رأی اصلاً چیست. اینها هم تلویزیونِ بیستوچهار ساعته راه میاندازند که علیه انتخابات ما صحبت کنند بگویند انتخابات ایران دموکراتیک نیست! این هم جزو مسائل جالب این روزهای ما است.
گلایهی بحقّ اقشار محروم جامعه و تصمیم نادرست عدم شرکت در انتخابات
یک نکتهی دیگری که وجود دارد و به نظر من قابل توجّه است این است که بعضی از کسانی که اظهار تردید میکنند در امر شرکت در انتخابات، [یعنی] مردّدند یا دلسردند، اینها قشرهای ضعیف جامعهاند؛ قشرهای محروم جامعه. این را من اطّلاع دارم؛ از نظرخواهیها و نظرسنجیها میدانیم. بعضی از قشرهای محروم جامعه هستند که اینها خب توقّعات بهجایی دارند و گلایه دارند از اینکه این توقّعات برآورده نشده؛ مسئلهی معیشت، مسئلهی مسکن، مسئلهی اشتغال، که خب واقعاً بایستی مسئولین کشور به این مسائل برسند و باید میرسیدند به این مسائل؛ اینها گلایهمندند، لذا دستودلشان به انتخابات نمیرود؛ میگویند خب حالا مثلاً شرکت کردیم چه فایده! به نظر من گلایهی اینها بجا است امّا تصمیمگیریشان بجا نیست؛ بله، گلایهشان گلایهی درستی است، بایستی به این گلایهها رسیدگی میشد و دولت آینده حتماً بایستی در صدر برنامههای خودش، رسیدگی به این قشرها را قرار بدهد؛ امّا بحث سر این است که این نرفتن پای صندق رأی و قهر کردن با صندوق رأی، مشکل را حل نمیکند؛ این مشکلات اگر بنا است حل بشود، به این صورت حل میشود که جمعیّتها بروند، همهی ما برویم پای صندوق رأی و رأی بدهیم به یک کسی که معتقدیم میتواند این مشکلات را حل بکند؛ این مشکل را حل میکند؛ وَالّا اینکه ما چون گِله داریم، پس رأی ندهیم، به نظر من درست نیست. این هم نکتهی مهمّی است. بنابراین من گلایهها را قبول دارم ولیکن شرکت نکردن به خاطر این گلایهها را قبول ندارم. حتماً دولت آینده هم باید در این زمینه کار لازم خودش را انجام بدهد.
لزوم مشارکت و فعّالیّت جوانها برای ترغیب مردم به حضور در انتخابات
یک نکتهی دیگر مربوط به جوانها است. خب بنده خیلی اعتقاد به جوانها دارم و معتقدم جوانها در همهی مسائل عمدهی کشور پیشرو و پیشرانند؛ هم خودشان جلودار و پیشرو قضیّه هستند، هم دیگران را به جلو حرکت میدهند؛ در انتخابات هم باید همین جور باشد. بنده انتظارم از جوانها -جوانهای عزیز کشور- این است که حرکت به سمت صندوقهای رأی را و شرکت مردم را هر چه میتوانند ترغیب کنند و در این زمینه فعّالیّت بکنند؛ بخصوص رأیاوّلیها که عدّهی کثیری رأیاوّلی داریم. در هر دورهای از دورههای انتخابات ریاست جمهور، بخش بزرگی رأیاوّلی هستند. حضور اینها در انتخابات در واقع برای اینها مثل جشن تکلیف سیاسی است؛ در واقع یک جشن تکلیفی است که [به آن] وارد میشوند.
پرهیز از تزریق روح یأس در جامعه با وجود تواناییهای گوناگون ملّت
آخرین نکتهای که میخواهم عرض بکنم و عرایضم را به پایان برسانم، این است که من میبینم بعضیها با تحلیلهای غلط میخواهند روح یأس و ناامیدی را در مردم تزریق کنند، مردم را ناامید کنند. حالا از دشمن انتظاری نیست؛ متأسّفانه در داخل هم بعضیها با بدبینی، با تحلیلهای ضعیف، به معنای واقعی کلمه تحلیلهای ضعیف، حرفهایی میزنند که در واقع میخواهند مردم را ناامید کنند، مأیوس کنند؛ یا نمیخواهند [این جور بشود] لکن عملاً مردم را مأیوس میکنند؛ من میگویم این غلط است؛ یأس و ناامیدی در کشور ما مطلقاً موردی ندارد. ملّت ما، ملّت قدرتمندی است، ملّت باارادهای است، بنیهی کشور ما قوی است. ما کشور قدرتمندی هستیم. بنده در بیانیّهی گام دوّم توضیح دادم، در صحبتهای گوناگون هم توضیح دادم؛ ما ملّت بزرگی هستیم، ما کشور قدرتمندی هستیم، تواناییهای زیادی داریم و این تواناییها از چشم دشمنان ما هم پوشیده نیست. همه میدانند.
نمونههایی از توانمندیهای ملّت ایران و جوانان
در بخشهای مختلف، هر جایی که ملّت ما همّت کرد، توانست کارهای بزرگ انجام بدهد؛ اصل انقلاب از این قبیل بود، تشکیل نظام جمهوری اسلامی از این قبیل بود، مسائل جنگ تحمیلی از این قبیل بود؛ آخرین قضیّه، و آخرین مورد، همین مسئلهی واکسن کرونا است. خب جوانهای ما منتظر نماندند که دستهای بخیل خارجیها به ما واکسن بفروشند، که دیدید مسئولین گفتند که واکسن را از فلان مرکز جهانی خریدهاند، پولش هم دادهاند و او نمیدهد واکسن را؛ یعنی دنیا این جوری است. جوانهای ما منتظر این معنا نماندند. از همان روزهای اوّل شروع کردند به تلاش کردن، کار کردن؛ از طرق مهمّی در زمینهی واکسن کار کردند تا رسیدند به واکسن. دیروز پریروز اعلام شد، به من هم کتباً گزارش دادند که واکسن داخلی را به وجود آوردند و ما شدیم جزو پنج شش کشوری در دنیا که میتواند واکسن کرونا را تولید کند و زیرساختهای خوبی هم دارد. به من گفتند که میتوانند در ماه، گمانم حدود پنجاه میلیون، سی میلیون، این جور چیزی -حالا الان یادم نیست- واکسن تولید کنند(۳) و بین مردم تقسیم بشود. حالا یکی از واکسنهایی که تولید شده که همین روزها اعلام شد این تعداد را دارد، و واکسنهای دیگر هم در مراکزمتعدّد دیگری هم دارند تولید میکنند، آنها هم پیدرپی انشاءالله خواهد رسید. این توانایی ملّت را نشان میدهد.
قبل از این هم همین جور بود؛ چند سال قبل از این ما برای رادیوداروهای خودمان احتیاج پیدا کردیم به اورانیوم غنیشدهی بیست درصد؛ مدام وعده و وعید و میدهیم و نمیدهیم [کردند] و بالاخره ندادند؛ خب در یک مدّت کوتاهی، ظرف چند ماه، جوانهای خود ما همّت کردند و بدون اینکه نیازی به آنها باشد بیست درصد را ساختند. حالا آنها دارند داد و فریاد میکنند که چرا بیست درصد ساختید. حالا شصت درصد را [هم] برای مصارف گوناگون دیگر دارند میسازند. البتّه همهی مصارف هستهای ما صلحآمیز است.
در زمینهی ابزارهای دفاعی هم همین طور؛ ما احتیاج به ابزارهای دفاعیای داشتیم و به ما نمیفروختند که بنده بارها این را گفتهام؛ خود جوانهای ما شروع کردند، امروز خوبش را، بهترش را، مؤثّرتر از آنچه میخواستیم از آنها تهیّه کنیم در کشور داریم. این ملّت را با این تواناییها، با این همّت، با این بنیهی قوی نمیشود مأیوس کرد؛ و بیخودی تلاش میکنند؛ و به نظر من آن کسانی که تحلیلهای بیمورد میکنند که آثار آن تحلیلها یأسآفرینی است، کار غلطی را انجام میدهند؛ این ملّت بحمدالله تواناییهایش خوب است.
توصیههایی به دستاندرکاران برگزاری انتخابات: ۱) انجام تمهیدات لازم برای حفظ سلامتی رأیدهندگان
خب عرایض من در مورد انتخابات تقریباً تمام شد و فقط میخواهم به دستاندرکاران انتخابات، البتّه ضمن خسته نباشید سفارش کنم که اوّلاً تمهیدات لازم را برای سلامت مردم در هنگام حضور در پای صندوقهای رأی حتماً ملاحظه کنند و پیشبینی کنند؛ چون مردم میخواهند شرکت کنند [لذا] باید جوری باشد که این شرکت مردم و این حضور مردم پای صندوق رأی به سلامت جامعه مطلقاً صدمهای نباید بزند که این کار احتیاج به تمهیداتی دارد. البتّه مسئولین اعلان کردند که در این قضیّه دارند تلاش میکنند؛ بنده هم تأکید میکنم که حتماً تلاش کنند.
۲) حلّ مسئلهی کمبود برگههای تعرفهی رأی در تمامی نقاط کشور
ثانیاً مشکل کمبود برگههای تعرفه است که یکی از مشکلاتی که ما در انتخاباتها مکرّر با آن مواجه شدهایم و دائم به ما شکایت کردهاند این است که گاهی از یک نقطهای میگویند که آقا تعرفه نیست، یا فرض کنید ساعت ۸ یا ۷ انتخابات شروع میشود و تعرفه هنوز نرسیده؛ این مشکل را برطرف کنند؛ نگذارند که جایی بدون برگههای تعرفهی رأی بماند، یا دیر برسد، یا نرسد، یا کمبود داشته باشد؛ این هم مطلب دوّم که باید پیشاپیش به این فکر بشود.
۳) رفع مشکلات رأی دادن در خارج از کشور
ثالثاً در گزارشهای مربوط به خارج از کشور به بنده گزارش شده است که در برخی از کشورها -شاید تعداد زیادی از کشورها- آمادگیهای لازم به نحو مطلوب فراهم نشده؛ این جور میگویند. من از وزارت کشور و وزارت خارجه جدّاً مطالبه میکنم و میخواهم که این قضیّه را دنبال کنند و چون وقتی باقی نیست، نگذارند که در این کشورها، آن ایرانیهایی که علاقهمندند در رأیگیری شرکت کنند [معطّل] بمانند؛ این هم نکتهی بعدی.
۴) برخورد با تخلّفات
و رابعاً با هر تخلّفی هم برخورد کنند. این عرایض ما است.
از خداوند متعال میخواهیم که دلهای ما را هدایت کند. پروردگارا! دلها در اختیار تو و در دست تو است؛ همهی این دلها را به آنچه صلاح این کشور و صلاح این ملّت در آن است، هدایت کن.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
نمکی: مجوز مصرف واکسن ایرانی «کووبرکت» صادر شد
سعید نمکی ظهر امروز در آیین افتتاح طرحهای سلامت محور استان مرکزی اظهار کرد: امروز میخواهم یک خبر خوب به مردم بدهم اینکه اجازه مصرف واکسن ایرانی کووبرکت دیروز صادر شد.
وزیر بهداشت از صدور مجوز واکسن ایرانی از شب گذشته خبر داد و گفت: شبهای زیادی از استرس و اضطراب چشم برهم نگذاشتهام، اما دیشب از ذوق این خبر نخوابیدم.
نمکی ادامه داد: به مردم قول داده بودیم که اجازه نمیدهیم هیچ بیماری پشت درب بیمارستانها سرگردان شود و نخواهیم گذاشت داروی اساسی به دست مردم نرسد، با تمام سختیها ۴ هزار و۷۵۰ قلم دارو را در شرایط سخت تحریم تامین کردیم و نگذاشتیم یک عمل به دلیل فقدان داروی بیهوشی کنسل شود.
وی تصریح کرد: گاهی میگویم خاک بر فرق من و تمثیل من، پس از فشاری که بر اهل بیت پیامبر(ص) در حصر آب آمد، دیگر چنین تحریم سختی بر امتی روا نشد که بر این مملکت روا شد.
وزیر بهداشت ادامه داد: از برخی کشورها درخواست داشتیم برای ساخت واکسن با ما کار کنند، ذره ذره با آنها پیش رفتیم، اما زمانی که به فاز تحقیقات رسیدند و پیشنهاد دادند در ایران تست کنند اجازه ندادیم و قبول نکردیم مردم ما تحت آزمایش واکسنی قرار گیرند.
نمکی گفت: تنها کشوری که در انتقال دانش فنی با ما کنار آمد کوباییها بودند که هم فاز یک و دو در کشور خودشان طی شد و فاز سوم را در ایران انجام دادیم، راه دیگری که رفتیم راه سبد کووکس بود.
وی افزود: متاسفیم برخی میگویند فلانی واکسن داشت و نخریدیم، این حرفها درست نیست، پوستم از این حرفها کلفتتر است، بیانصافی است که دل فرماندهان این عملیات بزرگ را در نبردی بی امان خالی کنیم.
وزیر بهداشت با بیان اینکه با خدا معامله کرده و تا دقیقه ۹۰ سربازی خواهد کرد، گفت: کار مهمی در واکسیناسیون در کشور راه افتاد، تعدادی از گروهها را واکسینه کردیم، اما ناگهان بعضیها واکسن را بر ما قطع کردند، بعضیهایی که دوست بودند چه برسد که دشمنان.
نمکی: واکسن ایرانی کم عارضهترین و بیخطرترین واکسنی است که میتوان نام برد
نمکی واکسن ایرانی را کم عارضهترین و موثرترین واکسن برشمرد و ادامه داد: از همان نخستین روزهای شیوع کرونا تولید واکسن داخلی در دستور کار قرار گرفت، بر تمام پلتفرمهای دنیا کار کردیم و موفق شدیم در کمتر از یک سال به واکسن ایرانی دست پیدا کنیم که اگر در شرایطی غیر بود تولید واکنس به ۲۰ سال زمان نیاز داشت.
وی تاکید کرد: با افتخار میگویم واکسنی که در ایران ساخته میشود کم عارضهترین و بیخطرترین واکسنی است که میتوان نام برد.
وزیر بهداشت بیان کرد: روز گذشته قرار بود واکسن پاستور و واکسن مجموعه برکت مجوز مصرف اضطراری بگیرند اما واکسن پاستور به دلیل کامل نبودن دو تا از سندهای کتبی مجوز نگرفت و ما هم هیچ فشاری بر کمیتههای ناظر وارد نکردیم. قرار است مدارک را کامل کند و هفته آینده اجازه مصرف اضطراری بگیرد.
نمکی اظهار کرد: از هفته آینده دستور توزیع دزهای آماده صادر خواهد شد و واکسن برکت به مجموعه واکسیناسیون ما افزوده خواهد شد، همچنین قرار است مجموعه پاستور هفته آینده افزوده شود واکسنهای رازی و فخرا هم در آینده نزدیک خواهد پیوست.
به گزارش خبرگزاری فارس، واکسن ایرانی کوو ایران برکت اولین واکسن ایرانی کرونا است که با طی مراحل تست مجوز وزارت بهداشت برای مصرف را پیدا کرده است.
طبق اعلام مدیر اجرایی فاز سوم مطالعات بالینی این واکسن در فاز سوم روی ۲۰ هزار داوطلب تست شده است. محمد مخبر گفته است تولید این واکسن تا شهریور ماه امسال به رقمی بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون دز خواهد رسید.































