emamian
روایت وزیر اسبق بهداشت از تأکید رهبر انقلاب برای حفظ سلامت مردم
رهبر انقلاب اسلامی صبح پنجشنبه 1398/12/08 در پیامی تصویری با تشکر صمیمانه از وزارت بهداشت و همکاران وزیر، پزشکان، پرستاران و کادرهای درمانی و مجموعه دستاندرکاران پزشکی کشور در مواجهه و مبارزه با ویروس کرونا، خاطرنشان کردند: این زحمات بسیار باارزش، جایگاه جامعه پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا میبرد که برده است و اجر و ثواب الهی را بهدنبال خواهد داشت.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی بهقلم دکتر کامران باقری لنکرانی، رئیس مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت و وزیر اسبق بهداشت، پیام رهبر انقلاب و برخی از اقدامات و پیگیریهای ایشان در جریان مقابله با همهگیری ویروس کرونا را بیان کرده است؛
«شاکر» و «شکور» از ریشه «شکر» از صفات خداوند، در کنار صفات دیگر الهی مانند «غفور»، «صبور» و... است. شکر، شناخت احسان و نشر آن است که در وصف خدا و بنده هر دو آمده است. در وصف خداوند؛ «وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ»(1) و در بنده مانند وصف حضرت نوح(ع): «إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً»(2).
پیام محبتآمیز رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در تقدیر از زحمات کارکنان نظام سلامت اعم از کارشناسان بهداشت، پرستاران و پزشکان نمودی از این شکوریت بود.
هرچند این روزها کارکنان نظام سلامت علیرغم برخی بیمهریها و درکنار همهی کمبودها، بیمدعا و خالصانه و جانبرکف به مراقبت از بیمارانی میپردازند که امیدشان به شفای الهی از دستان محبتآمیز آنهاست؛ اما این پیام روح دیگری به این تلاشها داد و عزمها را مستحکمتر و گامها را استوارتر نمود.
این مدافعان سلامت مردم میتوانستند در خانهها بیارامند یا با اندک بهانهای خود را در معرض مخاطرات قرار ندهند، اما هستند و شبانهروزی تلاش میکنند و از خانواده و آسایش و سلامت خود برای سلامت مردم میهنمان مایه گذاشتهاند.
حقیقت این است سلامت و امنیت، رکن پایداری جوامع است. اگرچه مقام سردار سلیمانی در محضر حق تعالی برای ما ناشناخته است اما همان رهبری که تحسینگر تلاشهای آن شهید والامقام بهعنوان نماد حافظ امنیت کشور بود؛ امروز از زحمات پرستاران و پزشکانی تقدیر فرمود که نگاهبان سلامت ایرانیان هستند. سلیمانیشدن دیروز در مرزبانی از امنیت کشور و امروز در نگاهداشت سلامت کشور نمود یافته است.
پیگیریهای رهبر عزیزمان در این روزها برای مقابله با این همهگیری، و حمایت ایشان از اقدامات مستند و عالمانه برای جلوگیری از گسترش این ویروس منحوس مثالزدنی بود. البته این اقدامات رسانهای نشده است اما دغدغهی ایشان و راهگشایی برای جلوگیری از برخی تفکرات و رفتارهای نابخردانه در مقابله با این همهگیری برای همه درسآموز بود.
بهیاد دارم که در زمان مسئولیتم بهعنوان خدمتگزار بهداشت و درمان کشور، بیم همهگیری آنفلوانزای پرندگان پیش آمد، همان موقع به محضر ایشان رسیدم و تأکید رهبر انقلاب این بود که در حفظ سلامت مردم هیچ مسامحهای جایز نیست و همهی امکانات را باید بهکار گرفت و حتی وقتی صحبت از محدودیت در حج و زیارت شد، فرمودند "اگر با شواهد علمی، این محدودیتها ضروری و لازم است، اقدام کنید."
در پایان، امیدوارم همه، قدردان این جامعه پزشکی و پرستاری بهعنوان سرمایههای اجتماعی باشیم. این ایام انشاءالله با عنایت الهی و با تلاش «مدافعان سلامت» خواهد گذشت، اما تجربیات این روزها را نباید فراموش کرد. سلامت مردم باید در صدر برنامههای کشور بماند و مدافعان آن را باید ارج گذاشت.
پینوشت:
1) سوره تغابن، آیه 17
2) سوره اسراء، آیه
سفیر چین از ورود اولین محموله کمکهای پکن به ایران برای مبارزه با ویروس کرونا خبر داد
«چانگ هوا» سفیر چین در تهران امروز جمعه در صفحه توئیتر خود از ورود اولین محموله کمکهای چین به ایران خبر داد و افزود: سخنگوی وزارت امور خارجه چین اعلام کرد که اولین محموله چین وارد ایران شد و کمکهای بیشتر ارسال خواهند شد. قوی باش ایران.
سفیر چین در تهران همچنین روز چهارشنبه با انتشار توئیتی از اهدای 5 هزار کیت تشخیص ویروس جدید کرونا به ایران نوشت: 5 هزار کیت تشخیص ویروس جدید کرونا که هدایای سفارت چین و شرکتهای چینی در ایران است به طرف ایرانی تحویل داده شد. تلاش ما ادامه دارد.
چانگ هوا دیروز هم با انتشار فیلمی در صفحه توئیتر خود نوشت: امروز بنده بهنمایندگی از سفارت چین در ایران، 250 هزار ماسک را به ایران اهدا نمودم. کمکهای بیشتری در آینده ارسال میگردد. قوی باش ایران!
ویروس کرونا یا «کوویدــ19» از اواخر آذرماه تاکنون 75 هزار نفر چینی را مبتلا کرده و جان 2 هزار و 701 نفر را گرفته است. این ویروس تا امروز نزدیک به 40 کشور را درگیر کرده است و ایران پس از چین با 15 کشته بیشترین آمار جانباختگان را به خود اختصاص داده است.
جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی بود که پس از شیوع ویروس کرونا در چین، ضمن همدردی با مردم و دولت این کشور، تجهیزات پزشکی از جمله سه میلیون ماسک و چندین محموله کمک های بشردوستانه به چین ارسال کرد.
در این راستا، وانگ یی وزیر امور خارجه چین روز 16 بهمن در گفتوگو با محمد جواد ظریف از تلاشهای ایران برای کمک به پیشگیری از شیوع ویروس کرونا در چین قدردانی کرد.
اعتراف ترامپ به احتمال وخامت اوضاع ناشی از ویروس کرونا در آمریکا
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا روز پنجشنبه ابراز خوشبینی کرد که ویروس کرونا نهایتاً در آمریکا کنترل خواهد شد و از بین خواهد رفت.
این در حالی است که وی روز گذشته ساعاتی پس از افشا شدن ثبت 60 مورد از ابتلا به ویروس کرونا در این کشور و انتقادات سناتورهای آمریکایی از بیاعتنایی دولت آمریکا به شیوع کرونا، اعلام کرد که «سطح انتشار این ویروس بسیار پایین است».
وی به شرکتکنندگان در مراسم "ماه تاریخ آمریکایی آفریقایی" در کاخ سفید گفت: این (ویروس) از بین خواهد رفت. یک روز مثل یک معجزه نابود خواهد شد.
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است ویروس کرونا ظرفیت همهگیر شدن دارند و کارشناسان پزشکی هشدار دادهاند این ویروس در ایالات متحده نیز شیوع خواهد یافت.
ترامپ در ادامه اعتراف کرد: از سواحل ما این ویروس میتواند پیش از آنکه شیوعش بهتر شود رو به وخامت بگذارد، ممکن است ناپدید شود، خواهیم دید چه اتفاقی میافتد هیچکس واقعاً نمیداند.
اظهارات جدید ترامپ در حالی مطرح میشود که دولت وی در زمان حاضر هم با گسترش ویروس کرونا مبارزه میکند و هم با انتقادات سیاستمداران و مردم آمریکا مبنی بر سوءمدیریت کاخ سفید در مهار شیوع کرونا.
تحلیلگر عراقی: آمریکا با تحریم مبارزان ضد داعش، حمایت خود از تروریسم را ثابت کرد
«کریم الخیکانی» تحلیلگر سیاسی مسائل عراق تأکید کرد که ایالات متحده آمریکا، حامی تروریسم است.
خبرگزاری العهد به نقل از الخیکانی گزارش داد که «آمریکا با حضور غیر قانونی خود در عراق که اشغال عراق به شمار میرود، یک بار دیگر، آشکارا، فرماندهان امنیتی آن (عراق) را تحریم کرد».
وی بر این باور است که آمریکا با تحریم و گنجاندن نام این شخصیتها در لیست تروریسم، «بار دیگر به جهان تأکید کرد که حامی تروریسم است».
این تحلیلگر عراقی بر این باور است که آمریکا با این تحریمها نشان داد که در برابر «تمامی کسانی ایستاده است که با داعش جنایتکار مبارزه کرده و در برابر آن به پیروزی رسیدهاند».
الخیکانی خطاب به دولت عراق گفت که بغداد باید «به صورت حسابشدهای نسبت به تصمیمات آمریکا علیه فرماندهان امنیتی رفتار کند».
وی در پایان از دولت عراق خواست که به خاطر اقدامات آمریکا از این کشور شکایت کرده و تحریم شخصیتهای امنیت خود را بینالمللی کند؛ «زیرا [آمریکا] در تلاش است به نهاد امنیتی آسیب بزند که برای نابودی تروریسم و نجات دادن عراق از شر آن، شکل گرفت».
دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا شامگاه چهارشنبه هفتم اسفندماه از تحریم «احمد الحمداوی» دبیر کل گردانهای حزبالله عراق خبر داد.
چند روز پیش سخنگوی گردانهای حزبالله عراق گفته بود تلاشها برای اخراج نظامیان آمریکایی از خاک عراق همچنان ادامه دارد و نیروهای مقاومت در حال بررسی گزینههای لازم برای تحقق این هدف هستند.
«جعفر الحسینی»، سخنگوی این گردانها روز ۲۹ بهمن در گفتوگو با شبکه المیادین لبنان گفت که «دیدارهایی بین فرماندهان گروههای مقاومت عراق در شهرهای بغداد و قم صورت گرفته است و این گروهها گزینههای راهبردی برای اخراج نظامیان آمریکا از عراق را بررسی میکنند».
حسینی همچنین از وجود هماهنگی با متحدان خود در تهران به منظور راههای پاسخ به جنایت شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، جانشین فرمانده سازمان الحشد الشعبی عراق خبر داد.
احساسات ضد آمریکایی بعد از ترورهای آمریکا علیه نیروهای مقاومت که به شهادت نیروهای الحشد الشعبی در القائم و شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه و «ابومهدی المهندس»، جانشین رئیس سازمان الحشد العشبی در سیزدهم دی ماه منجر شد، افزایش یافته است.
قانونگذاران عراقی در اعتراض به این جنایت و ترور و افشای همدستی آمریکا با رژیم صهیونیستی در حملات مشکوک به نیروهای الحشد در تابستان گذشته، لایحه قانون اخراج نظامیان خارجی از خاک عراق را ۱۵ دی ماه تصویب کردند و از دولت خواستند همه توافقها و همکاریهای نظامی با آمریکا در قالب ائتلاف بینالمللی را لغو کند.
مهارت همدلی، یکی از مهمترین مهارتهای زندگی
پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران است؛ همدلی یعنی این که برای این که بفهمید طرف مقابل از چه دردی رنج میکشد، خود را جای او بگذارید.
میدانید همدلی یعنی چه؟ ذهنتان را جای دوری نفرستید. در همین زندگی روزانه و دور و برتان کمی دقت کنید، به جواب خواهید رسید. همدلی یعنی این که برای این که بفهمید طرف مقابل از چه دردی رنج میکشد، خود را جای او بگذارید. همدلی رابطه شما را با خانواده مستحکم میکند، اجازه میدهد آنها را درک کنید و آنها نیز شما را بفهمند. همدلی کردن یعنی درک احساسات و هیجانات دیگران و دیدن دنیا از دریچه چشمان آنان.
واقعا بزرگ شوید!
همدلی ما را رشد میدهد و روحمان را عمیقتر میکند. پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران است، تا وقتی که تعریفی از احساس شکست یا دلتنگی نداشته باشید، نمیتوانید طرف مقابلتان را همراهی کنید، اما وقتی این احساسات را میشناسید و در دیگران شناسایی میکنید، در واقع مثل این است که خودتان احساسات این چنینی را تجربه کردهاید. علاوه بر این، اگر شما با کسی همدلی کنید، مشکلاتش را از زاویهای دیگر خواهید دید و احتمالا راهحلهایی را ارائه میدهید که شاید به ذهن او خطور هم نکرده باشد.
مشکلات خانواده را دوچندان نکنید
اگر همیشه آماده نصیحت کردن و گوشزد اشتباهات خانواده به آنان هستید، این بار کمی سکوت کردن را تمرین کنید، برای اعضای خانواده به خصوص پدربزرگ و مادربزرگ، وقت بیشتری بگذارید و هنگامی که نیاز به همدلی دارند، با آنان همراه شوید؛ به طور مثال درک کنید پدرتان به خاطر ورشکستگی اخیرش از نظر مالی در بحران به سر میبرد. در بسیاری مواقع، کسانی که به همدلی نیاز دارند با یک درد دل ساده و تخلیه احساسات، حالشان بهتر میشود. این طبیعی است که شما نتوانید مادر یا پدرتان را کاملا درک کنید، اما وقتی خودتان را جای آنها میگذارید، درک بهتری از اوضاع به دست میآورید.
مشکلات را کوچک جلوه ندهید
همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایتکننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسانهایی که با هم همدلاند، میتوانند سالهای سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند.
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن است مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد، اما فراموش نکنید که خودتان هم با تجربههای سخت و آسان زندگی به این درک رسیدهاید. پس وقتی فرزندتان دچار مشکلی میشود و توقع دارد او را درک کنید، با او همراه شوید. لطفا از آن طرف بام هم نیفتید یعنی مدام نگویید «وای چطور تحمل کردی؟ حالا میخواهی چه کار کنی؟ من اگر جای تو بودم نمیتوانستم تاب بیاورم!»
تجربیاتتان مال خودتان
برخی افراد عادت کردهاند که به محض تمام شدن حرفهای طرف مقابل، تجربهای از همان جنس را تکرار کنند، نوعی مقابله به مثل پنهانی، جالب اینجاست که اگر خودشان هم تجربهای این چنینی نداشته باشند در ذهنشان میگردند و بالاخره خاطرهای از خانواده، فامیل یا دوست مییابند که در پاسخ طرف مقابل بگویند. درست است که صحبتهای این چنینی به قصد همدلی بیان میشود، اما در عمل به طرف مقابل نشان میدهد که اصلا حرفهایش شنیده نشده است.
میتوانید با کفش دیگران راه بروید
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن است مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد.
اگر میخواهید ببینید شما این مهارت را بلدید یا خیر، بهتر است خیلی صادقانه ببینید این پنج مورد در زندگیتان چقدر وجود دارد. میتوانید از یک دوست نزدیک، والدین یا همسرتان در این خصوص سوال کنید. مواردی که در بررسی خودتان برای همدلی باید مد نظر بگیرید، از این قرار است: توانایی علاقهمندی به دیگران را دارم، تحمل افراد مختلف را دارم، در رفتارم با دیگران پرخاشگری کمی دارم، میتوانم دوستیابی داشته باشم و شخص دوست داشتنیای هستم، برای دیگران احترام قائل میشوم. صادقانه جواب دهید و اگر در مهارت همدلی هنوز تبحر پیدا نکردهاید، کمی تمرین کنید و سعی کنید در زندگیتان فرد همدلی باشید.
دلهایی نزدیک به هم
همدلی یعنی این که فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند. همدلی به فرد کمک میکند تا بتواند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است، بپذیرد و به آنان احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایتکننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسانهایی که باهم همدلاند میتوانند سالهای سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند. آنان که همدلی را بلدند با همسرشان کمتر دچار اختلاف میشوند و میتوانند تفاوتهایشان را مدیریت کنند.
شاه کلید استجابت دعا!
دعا کردن در احادیث معصومین (علیهم السلام) بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. مقاله ای را که می خوانید به احادیثی پرداخته است که تفسیر قرآن و بیان آن هستند و به طور مفصلتری به اصل دعا کردن و اهمیت آن تاکید نموده اند، همچنین آداب و راه و روش دعا را بیان کرده و بسیاری از جزئیات این مسئله کلی در آنها توضیح داده شده است.
وظیفه تو دعا کردن است و بس …
گاهی با همه سهلالوصول بودن اجابت و تأکید بر صرف خواندن خدا برای مستجاب شدن، دعاهای ما اجابت نمی شود. یعنی همانی که میخواستیم برایمان اتفاق نمیافتد یا اوضاع همان جور که ما دل مان میخواهد پیش نمیرود. فراموش نکنیم که برای اجابت دعایمان، در ابتدا باید موانع را از میان برداشت.
گناه
گاهی تیرگی ها و کدورت هایی که از گناه های ما به وجود می آید علتی می شود برای بالا نرفتن دعا و عدم اجابت آن. یعنی توی نظام علت و معلولی دنیا ، گناه یکی از مانع هایی است که می ایستد سر راه اجابت دعا. امام باقر (علیه السلام) فرمود: «انسان گاهی حاجتی دارد و از خدا طلب می کند و خداوند ضمن قبول آن انجامش را به وقت مناسبی وا می گذارد، ولی بنده در این مدت مرتکب گناه می شود. خداوند به مأمور اجابت دعا امر می کند خواسته اش را اجابت نکن و او را از این لطف محروم نما که خشم ما را برانگیخت و شایسته بی اعتنایی گردید.»
لقمه های مورد دار
حلال خوردن و خالی بودن شکم از حرام، یکی از مهم ترین علت های تأثیر نفس و بالا رفتن دعا است. این علت که نباشد دعا می ماند پهلوی صاحبش. شخصی خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: دوست دارم که دعایم مستجاب شود، حضرت به او فرمود: خوراک خود را پاکیزه کن و غذای حرام نخور.
خواستن محال
با وجود این که خداوند قدرت بی انتها و بی مرزی دارد ولی رسمش این است، یعنی نظریه جهان داری اش این است که همه امور را از مجرای خودش و با همین راه هایی که آفریده انجام دهد. اگر محتوای دعا خواستن چیزی خلاف قانون دنیا و اسباب عادی آن باشد، خدا معذور است از اجابت آن.
از حضرت علی (علیه السلام) سوال شد: کدام دعا گمراهی است؟ فرمود: دعا کردن و خواستن کارهای نشدنی و غیرممکن.
امام باقر (علیه السلام) فرمود: « انسان گاهی حاجتی دارد و از خدا طلب می کند و خداوند ضمن قبول آن انجامش را به وقت مناسبی وا می گذارد، ولی بنده در این مدت مرتکب گناه می شود. خداوند به مأمور اجابت دعا امر می کند خواسته اش را اجابت نکن و او را از این لطف محروم نما که خشم ما را برانگیخت و شایسته بی اعتنایی گردید»
عدم مصلحت
خدا هیچ وقت سرعت در اجابت را فدای به هم ریختن مصلحت و نظم زندگی بنده اش نمی کند. هر وقت سرعت در اجابت با مصلحتی که خدا برای کل جریان زندگی و پازل زندگی آدم ها در نظر گرفته، تناقض داشته باشد اجابت شکلش عوض می شود. یا می افتد به تأخیر یا نوعش عوض می شود.
چه بسا چیزی بر شما ناخوشایند باشد، در حالی که خیر و صلاح شما در آن است (و شما نمی دانید) و همچنین شاید چیزی را دوست داشته باشید که ضرر شما در آن است و خدا می داند و شما نمی دانید. (بقره/ ۲۱۶)
مهیا نبودن شرایط
عدهای از دعاها بنا به نظم کلی زندگی آدم ها که هیچ جور خدشه بردار نیست، سریع اجابت نمی شوند. زمان لازم است تا به بهترین شکل ممکن و در عالی ترین شرایط و زمان ها محقق شود. یعنی گاهی اجابت دعا در همان لحظه زیان های دیگری برای آدم دارد و بهتر است که در زمان خودش مستجاب شود و به همین دلیل اجابت مدتی عقب می افتد.
صدایم کن صدای تو بهانه است
حرف زدن و مناجات با خدا، یکی از مهم ترین نیازهای آدم است. خدا در قرآن به دعا و دعا کردن تأکید کرده و در آیه های مختلفی اهمیت اصل مسئله دعا را، صرف نظر از کمیت و کیفیتش، تذکر داده است.
در جریان داستان حضرت یونس (علیه السلام) و گرفتار شدنش در شکم ماهی و نجات او، بعد از این که کل ماجرا را مو به مو توضیح می دهد، داستان را این طور تمام می کند که: « و کذلک ننجی المومنین » (انبیاء/۸۸) یعنی نه فقط این بنده (حضرت یونس) بلکه همه آدم های تاریخ و آن هایی که بعد از او خواهند آمد را همین طوری نجات می دهیم ، همین طور که او را با دعایی که از ته قلب کرده بود نجات دادیم.
خدا هیچ وقت سرعت در اجابت را فدای به هم ریختن مصلحت و نظم زندگی بنده اش نمی کند. هر وقت سرعت در اجابت با مصلحتی که خدا برای کل جریان زندگی و پازل زندگی آدم ها در نظر گرفته، تناقض داشته باشد اجابت شکلش عوض می شود. یا می افتد به تأخیر یا نوعش عوض می شود.
شاه کلید را گم نکنیم!
در آیه ۸۸ سوره انبیاء ، خداوند جای شاه کلید نجات آدم ها را یاد می دهد که هر وقت و در هر شرایطی اگر یاد من کنید و وصل کنید خودتان را به منبع نیرو و رحمت من، نجات پیدا می کنید. اصلاً نجات و رستگاری اثر وضعی دعا کردن است.
آخرین تکه ی پازل اجابت ، درخواست کردن است
خدا در آیه های زیاد دیگری باز هم به اهمیت دعا و خواندن او تأکید می کند. اصرار می کند که آخرین تکه پازل اجابت و نزول رحمت خدا، خواستن و خواندن است. مثلاً در آیه ۶۰ سوره غافر یادآوری می کند که من را بخوانید تا جواب تان را بدهم. به همین سادگی، صرف خواندن است که می شود علت اجابت خدا، بدون هیچ واسطه و وسیله.
خدا برای محکم کاری، جای دیگری می فرماید که: «ای رسول من! بگو اگر به سوی خدا متوجه نشوید و دعا نکنید پروردگارم به شما اعتنا نخواهد کرد.» یا می گوید: «ای پیامبر نباید آنان را که هر صبحگاه و شبانگاه خدا را می خوانند از پیش خود برانی.» (انعام/ ۵۳)
نتیجه گیری:
نهایت این که خداوند در کل قرآن، روی اصل مسئله دعا کردن تاکید می کند و راه دعا کردن را ساده و بی تکلف ترین راه ها معرفی می کند.
موانع و شرایط استجابت دعا
چرا برخی از دعاها مستجاب نمی شود؟ چرا وعده خداوند در مورد استجابت دعا تحقّق نمی یابد؟ آیا اشکال. نعوذ بالله. از جانب خداوند است یا از جانب دعاکنندگان؟ این شبهات در عصر ائمّه (علیهمالسلام) نیز برای اصحاب و مسلمانان مطرح بوده است. آنها نیز این گونه شبهات را در روایات متعدّدی در محضر آن بزرگواران مطرح می کردند و ائمّه (علیهمالسلام) نیز به آنها پاسخ می گفتند. در این مقاله به این مطلب بر محور احادیث معصومین(علیهمالسلام) پرداخته شده است.
از مجموعه این روایات و روایات دیگری که در این زمینه، بدون طرح سؤال، وارد شده است، به دست می آید که وعده الهی در مورد مستجاب شدن دعاها بی قید و شرط نبوده است، بلکه دعا دارای شرایطی است که دعاکنندگان باید شرایط دعا راتحصیل، و موانع آن را از سر راه خود بردارند.
بنابراین، اگر دعاکننده بدون برطرف کردن موانع و به دست آوردن شرایط، دعایی کرد و به هدف اجابت نرسید، نباید جز خود، کسی دیگر را ملامت کند.
دعاکننده ای که واجد شرایط نیست به بیماری می ماند که نزد پزشکی می رود و بیماری خویش را برای او شرح می دهد، سپس پزشک نسخه ای برایش می نویسد و به او می گوید: «اگر به این نسخه عمل نمایی سلامت خود را باز می یابی». بیمار پس از چندی به پزشک مراجعه می کند و با عصبانیت و ناراحتی به او اعتراض می کند که: «این نسخه شما سر سوزنی در مداوای بیماری من تأثیر نداشت! این چه نسخه ای است و شما چه پزشکی هستید»؟! پزشک می پرسد: «آمپول هایی که تجویز کردم، یک روز در میان تزریق نمودی»؟ بیمار می گوید: «آری؛ لیکن با فاصله دو روز در میان تزریق نمودم»!
پزشک می گوید: «آیا از کپسول های «آنتی بیوتیک» که قرار بود هر ۸ ساعت یک بار بخوری، استفاده کردی»؟ مریض جواب می دهد که: «فقط روزی یک کپسول خوردم»! پزشک می پرسد: «آیا چهار روز استراحت که برایت نوشته بودم، انجام دادی»؟ مریض: «نه آقا! با این وضع گرانی مگر می شود استراحت کرد، از همان روز اول مشغول کار شدم».
پس از این سئوال و جواب ها، پزشک سری تکان می دهد و به مریض می گوید:
«نسخه من اشکالی نداشته است، بلکه شما مریض محترم طبق شرایط به آن نسخه عمل ننمودی؛ در نتیجه سلامت خود را نیافتی و جز خود، هیچ کس دیگر را نباید سرزنش کنی».
همچنین اگر متخصّص اصلاح بذر به یک کشاورز، بذری بدهد و به او بگوید:
«اگر با شرایط خاصّی بذرافشانی کنی، محصول قابل توجّهی به دست خواهی آورد» و کشاورز بذرها را بپاشد و حتّی یک دانه هم سبز نشود، بی شک شرایطی که متخصّص بذر گفته بود، او عمل نکرده است؛ مثل اینکه به موقع آبیاری، دفع آفات، کودپاشی و.. . را انجام نداده باشد. در اینجا نیز جز کشاورز کس دیگری مقصّر نیست.
عزیزان! روزه داران محترم! خواهران و برادران گرامی! دعاهای ما نیز مانند بذری است که تنها افشاندن آن در زمین کافی نیست، بلکه به آبیاری، مراقبت و محافظت و برطرف کردن آفات و موانع نیز نیازمند است. بر اساس آنچه در روایات آمده باید شرایط دعاها را فراهم کرد و موانع آن را برطرف ساخت؛ ولی متأسّفانه، انتظار داریم بدون رعایت شرایط و برطرف کردن موانع، دعاهای ما اجابت شود که این انتظار امری است غیر معقول.
در این نوشتار به برخی از شرایط و موانع استجابت دعا اشاره می شود:
۱. عدم معرفت خدا مهم ترین مانع اجابت دعا
یکی از مهم ترین موانع اجابت دعا، عدم معرفت خداوند است، به عبارت دیگر، یکی از شرایط اساسی استجابت دعاها، شناخت خداوندی است که خوانده ماست و از او می خواهیم که دعای ما را اجابت کند. مگر می شود انسان از کسی چیزی بخواهد که او را نشناسد؟!
در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که: عدّه ای از نزدیکان و اقوام آن حضرت علّت مستجاب نشدن دعاها را از حضرتش پرسیدند. حضرت در جواب فرمودند: «لِانَّکمْ تَدْعُونَ مَنْ لا تَعْرِفُونَهُ؛ علّت اینکه دعاها به اجابت نمی رسد، این است که شما کسی را می خوانید که نسبت به او معرفت ندارید».[۱]
بنابراین، همانطور که قبلًا گذشت، دعا نور معرفت را به ارمغان می آورد و معرفت پایه اساسی دعاست؛ یعنی این دو تأثیر متقابل در یکدیگر می گذارند.
همان گونه که خداوند در قرآن مجید درباره نماز می فرماید: «انَّ الصَّلاهَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشآءِ وَ الْمُنْکرِ؛ نماز انسان را از زشتیها و گناه باز می دارد»[۲]؛ یعنی جامعه نمازخوان، آلوده به معصیت و گناه نمی شود؛ خانواده معتقد به نماز، از آلودگی ها بدور است، فرد نمازخوان گناه مرتکب نمی شود. و خلاصه، نماز بیمه از گناهان است.
با ملاحظه آیه شریفه، چرا بعضی از نمازگزاران مرتکب گناه می شوند؟. آیا اشکال. نعوذ بالله. از آیه شریفه است؟ خیر! اشکال از نمازگزار است، اگر نمازگزار نداند برای چه نماز می خواند و در مقابل چه کسی سر به سجده می نهد، نماز او نمی تواند او را از انجام گناه باز دارد؛ زیرا بازداشت از گناه، نیاز به معرفت الهی دارد. شناخت خداوند گوهر گرانبهایی است که شرط بسیاری از عبادت ها است، بلکه شرط زیارات نیز می باشد؛ چه اینکه آثار و ثواب زیارت ها برای کسی در نظر گرفته شده است که زیارت بامعرفت انجام دهد.[۳]
بنابراین، شرط اوّل اجابت دعا، شناخت صفات جلال و جمال و فعل و اسماء الله الحسنی است که هر کس باید به اندازه توان خود این شناخت را به دست آورد.
۲. نیت صادق و قلب مخلص
دومین شرط اجابت دعا، نیت صادق و پاک؛ و قلب با اخلاص و بدون ریا است.
به این مناسبت امام صادق علیه السلام در حدیثی فرموده است: «انَّ الْعَبْدَ اذا دَعا اللَّهَ تَبارَک وَ تَعالی بِنِینَهٍ صادِقَهٍ وَ قَلْبٍ مُخْلِصٍ اسْتُجیبَ لَهُ بَعْدَ وَفائِهِ بِعَهْدِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ»؛ هنگامی که بنده خدا، با نیت صادق و پاک و قلبی پر از اخلاص و صفا به درگاه خداوند روی آورد بعد از آن که به عهد و پیمانی که با خداوند منّان داشته، عمل نماید، خداوند دعای او را مستجاب می گرداند.[۴]
عمل به عهد و پیمان خداوند. که همان صفای دل و اخلاص نیت است. شرط قبولی دعاست.
باید توجّه داشت که چگونه دعا انسان را تربیت می کند. برای قضای حاجت و حل مشکل به در خانه خدا می رویم، ولی می دانیم بدون اخلاص نیت و صفای قلب این امر امکان پذیر نیست به همین جهت باید در پی خودسازی و تربیت خود باشیم.
۳. غذای حلال شرط مهم و سخت اجابت دعا
در این باره پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله) در روایت بسیار زیبا و هشدارباشی می فرماید: «اطِبْ کسْبَک تُسْتَجابُ دَعْوَتُک؛ فَانَّ الرَّجُلَ یرْفَعُ الی فیهِ حَراماً فَما تُسْتَجابُ لَهُ دَعْوَهٌ ارْبَعینَ یوْماً»؛ کسب و درآمدت را پاک کن تا دعاهایت مستجاب شود؛ زیرا یک لقمه حرام باعث می شود که دعا تا چهل روز مستجاب نشود.[۵]
برخی از مردم کسب و کارشان آلوده به حرام، کم فروشی، ربا، ظلم به دیگران، و عدم رسیدگی به وجوهات شرعی است. با این وضعیت دعا می کنند و توقّع دارند دعاهایشان مستجاب شود.
از کلام گهربار پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) نیز برمی آید که دعا عامل مهم تربیت به شمار می رود و انسان را وادار به رعایت حرام و حلال می کند.
انصافاً، رعایت حرام و حلال در زندگی نقش بسزایی دارد. اگر این مهم رعایت شود این همه دعوا و پرونده در دادگستری ها نخواهد بود. اگر مردم حرام و حلال را مراعات کنند، این همه فقیر و نیازمند در جامعه نخواهیم داشت. ولی افسوس که برخی به بهانه های واهی از این مهم غفلت می کنند و می گویند:
«کجاست حلال و حرام؛ حلالی یافت نمی شود تا آن را بیابیم!»
یکی از همین انسان های توجیه گر می گفت: «اگر چیز حلالی می خواهی، آن فقط آب باران است آن هم در وسط رودخانه هنگامی که باران باریدن گرفت دهانت را باز کنی تا قطرات باران مستقیم وارد دهانت شود؛ چون هم باران حلال است و هم کف رودخانه که ایستاده ای ملک غصبی نیست!».
در واقع این گونه انسان ها با این بهانه ها، سر خود را کلاه می گذارند «یخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یخْدَعُونَ الَّا انْفُسَهُم وَ ما یشْعُرُونَ»[۶] به عبارت دیگر، آنها نوعی مغالطه کرده اند؛ زیرا سخن در حلال و حرام ظاهری است و آنها از حلال و حرام واقعی سخن می گویند، در حالی که ما مأموریم به ظاهر عمل کنیم.
مگر ائمّه ما از همین بازار مسلمانان نوشیدنی ها و خوردنی های خویش را تهیه نمی کردند؟! در عین این که ظاهر احکام شرع را پایبند بودند و عمل می کردند؛ ولی از مسائلی که احتیاط در آن سزاوار بود، پرهیز می کردند؛ مثلًا از نان و گوشت بازار، بدون پرداخت زکات استفاده نمی کردند. شایسته است ما نیز مقدار نان و گوشتی را که در یک سال استفاده می کنیم، محاسبه کرده زکات آن را به فقرا بپردازیم؛ چه اینکه بسیاری از کشاورزنان و دامداران. متأسّفانه. زکات اموال خود را نمی پردازند و ما نیز در استفاده از اجناس آنها مبتلاییم. اگرچه به سبب ندانستن، معذوریم؛ لیکن اثر وضعی خود را خواهد گذاشت. پس محاسبه زکات آن امری نیکو شمرده شده است و سبب پاکی قلب و نورانیت دل می شود.
نتیجه این که، تغذیه حلال نه تنها در دعا مؤثّر است، بلکه در تمام عبادت های انسان نیز تأثیر دارد؛ در نماز، روزه، حج، زیارت های واجب و مستحب و مانند آن نیز قطعاً اثر می گذارد و از طرفی، غذای حرام نه تنها مانع استجابت دعا می شود، بلکه نشاط و روحانیت عبادت و زیارت را نیز سلب می کند و انسان دیگر از قرائت قران و اقامه نماز و مانند آن، لذّت نمی برد.
۴. حضور قلب
چهارمین شرط اجابت دعا، حضور قلب است، روشن است که این شرط بسیار با ارزش است؛ چه این که در روایتی آمده است: «سُئِلَ النَّبِی (صلیالله علیه و آله) عَنِ اسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ فَقالَ: کلُ اسْمٍ مِنْ اسْماءِ اللَّهِ اعْظَمْ فَفَرِّغْ قَلْبَک مِنْ کلِّ ما سِواهُ وَ ادْعُهُ بِای اسْمٍ شِئْتَ»؛ از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در مورد اسم اعظم سئوال شد. حضرت فرمودند: «تمام اسم های خداوند اعظم است، قلبت را از ما سوی الله خالی کن، سپس به هر نامی از اسماء الله که می خواهی خدا را بخوان، همان اسم اعظم است».[۷]
از این روایت استفاده می شود که اسم اعظم. آن گونه که بعضی ها تصوّر می کنند. یک لفظ نیست که انسان آن را بر زبان جاری سازد و مشکلاتش حل شود، بلکه اسم اعظم حالت و صفت خاصّی است که باید در درون انسان ایجاد شود و آن، پاک کردن خانه دل است.[۸]
وقتی قلبی کانون بت هاست؛ بت مال، بت مقام، بت شهرت، بت زن و فرزند و مانند آن؛ و از درون این بت خانه دعا صورت گیرد، روشن است که این دعا مستجاب نمی شود. نخست باید همچون ابراهیم و علی بت شکن برخیزیم و تمام این بت ها را از خانه دل بیرون کنیم. آن گاه با هر یک از نام های خدا که او را بخوانیم، دعایمان مستجاب خواهد شد.
با توجه به شرایط چهارگانه دعا، آیا ما این شرایط را فراهم کرده ایم؟ آیا غذای پاک، قلب خالی از اغیار، صفا و اخلاص نیت و معرفت و شناخت خداوند را تحصیل کرده ایم؟
اگر فاقد این شرایط هستیم، باید در راه تحصیل آن بکوشیم. مخصوصاً، در ماه مبارک رمضان. که ماه رحمت و لطف الهی است و روح انسان آمادگی بیشتری دارد. فرصت بسیار مناسبی برای دعا و تحصیل شرایط وجود دارد.
اجابت برخی از دعاها به مصلحت انسان نیست:
اگرچه ما موظّف به دعا هستیم و باید نسبت به اجابت آن هم امیدوار باشیم؛ ولی باید توجّه داشت که برخی اوقات اجابت بعضی از دعاها به مصلحت انسان نیست، گاهی از اوقات انسان خیال می کند که سعادت او در اجابت دعاست، در حالی که خداوند از روی آگاهی می داند که شقاوت و هلاکت و نابودی او در آن است، اینجاست که چنین دعاهایی اجابت نمی شود.
در این زمینه، داستان عبرت آمیز و تکان دهنده ثعلبه انصاری که با اصرار فراوان بر خواسته اش. که به مصلحت او نبود. پافشاری کرد و اجابت آن باعث بی ایمانی و اعتراض به برخی قوانین الهی شد، درس بزرگی برای همگان است.[۹]
گاهی جوانی به خواستگاری دختری می رود و جواب منفی می شنود، او التماس و درخواست زیادی می کند؛ لیکن با دعاهای فراوان هم ازدواج او صورت نمی گیرد. دلشکسته و ناراحت به زندگی ادامه می دهد. بعد از مدّتی متوجّه می شود که خداوند چه لطف بزرگی به او کرده که دعایش را اجابت نکرده است، زیرا شاید ثمره آن ازدواج چیزی جز فرزندان فلج نبوده است.
بنابراین، از اجابت نشدن برخی از دعاهایمان نگران نباشیم، زیرا امکان دارد دعای مورد نظر از همین قبیل باشد و علاوه بر آن، بنابر روایات معصومان (علیهمالسلام):
«دعاهایی که در دنیا مستجاب نمی شود، خداوند در آخرت معادل آن را به دعاکننده عطا می کند».[۱۰]
دو سئوال مهم درباره دعا
سئوال اول: در دعاهایی که از ائمّه معصومان (علیهمالسلام) به ما رسیده است، دعاهایی می بینیم که هرگز مستجاب نخواهد شد. چرا ائمه (علیهمالسلام) دستور داده اند که چنین دعاهایی را بخوانیم؟ مثلًا در دعاهای ماه رمضان. که به عنوان تعقیب نماز خوانده می شود. آمده است: «اللَّهُمَّ اقْضِ دَینَ کلِّ مَدْینٍ؛ پروردگارا! بدهی تمام بدهکاران و وام تمام وام گیرندگان را عطا بفرما» در حالی که این خواسته تحقق نمی یابد مخصوصاً، در عصر و زمانی که ما زندگی می کنیم؛ زیرا زندگی دنیای فعلی به گونه ای است که همه مردم برای خود وام و بدهکاری فراهم می کنند و اساساً، دنیای بدون بدهکاری و وام خیالی بیش نیست. بنابراین، هدف از این گونه دعاها چیست؟
پاسخ: وام و بدهکاری بر دو قسم است؛ نخست وام ها و بدهکاری هایی که زمینه پرداخت آن فراهم است؛ مثل وام هایی که تجّار و کسبه می گیرند و معاملاتی انجام می دهند و تا زمان قسط آن نیز مال مورد نظر را می فروشند و بدهکاری را می پردازند، یا وام هایی که افراد حقوق بگیر دریافت می کنند و از محل حقوق خود آن را می پردازند.
قسم دوم وام هایی است که زمینه پرداخت ندارد و در عین حال، انسان مجبور به گرفتن آن است و در پرداخت آن عاجز و ناتوان می شود. ظاهراً منظور از دعای فوق وام های قسم دوم است نه اوّل.
در وام های قسم دوم، نه تنها دعا برای اجابت آن پسندیده و اجابت آن امکان پذیر است، بلکه بنابر دستورات اسلام، باید برای تحقّق آن گام های عملی نیز برداشته شود؛ چه اینکه در یک جامعه اسلامی کامل. که همان جامعه امام زمانی است. حتّی یک گرسنه هم نباید وجود داشته باشد. «اللَّهُمَّ اشْبِعْ کلَّ جایعْ». یک برهنه نباید باشد، «اللَّهُمَّ اکسُ کلَّ عُرْیانٍ». یک فقیر و نیازمند نباید باشد؛ «اللَّهُمَّ اغْنِ کلَّ فقیرٍ». و نهایتاً یک بدهکار نیز نباید باشد.
شاهد این مطلب روایت مفصّلی است به این مضمون که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که «خداوند دقیقاً نیازِ نیازمندان را محاسبه کرده و به مقدار نیاز آنها در اموال ثروتمندان زکات قرار داده است. اگر نیاز فقرا بیشتر بود، خداوند مقدار زکات را بیشتر می کرد.[۱۱]
یعنی اگر همه مردم به قوانین الهی عمل کنند و وجوهات شرعی خود را بپردازند، گرسنه ای یافت نخواهد شد. و اگر اکنون گرسنگان و برهنگان و فقرایی در سطح جامعه دیده می شوند، به خاطر نافرمانی و سرپیچی ثروتمندان از دستورات الهی و نپرداختن وجوه شرعیه است بنابراین، در جامعه امام زمانی، نه گرسنه ای یافت می شود؛ نه برهنه ای وجود دارد؛ نه فقیر و نیازمندی خواهد بود، و نه بدهکارِ وامانده ای می یابید و دعا در رفع این گرفتاری ها دور از اجابت نیست.
سئوال دوم: یکی از اعمال شبهای پرفضیلت و با ارزش «قدر» مراسم قرآن بر سر نهادن است مگر نه اینکه قرآن بسان نسخه طبیب پیام آور شفای مرض هاست؛ همان گونه که در آیه ۸۲ سوره اسراء نیز می خوانیم: «و نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ»؛ و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می کنیم.
بنابراین قرآن همچون نسخه طبیب، در صورتی شفابخش است که به آن عمل شود، پس چرا به ما دستور داده اند تا در شب های قدر به هنگام دعا کردن قران را بر سر بگذاریم؟
پاسخ: قرآن دو جنبه دارد و نسخه طبیب یک جنبه. از آن جا که قرآن مجید کلام خداوند است، از طرفی، الفاظ آن نیز ذاتاً مقدّس است. به همین جهت، مسلمانان معتقدند که بدون وضو نباید الفاظ قرآن را لمس کرد؛ و از طرف دیگر، محتوا و مضمون آن نیز مقدّس می باشد. از این رو، قرآن را «ثقل اکبر» و اهل بیت (علیهمالسلام) را «ثقل اصغر» معرّفی کرده اند. بنابراین، مقایسه قرآن مجید با نسخه طبیب نادرست است. البته خود این عمل (قرآن بر سر نهادن) پیام هایی دارد: از جهت ظاهر، باید بیاموزیم که نباید قرآن را زیر دست و پا قرار دهیم و از جهت باطن و محتوا، به ما می آموزد که باید این کتاب آسمانی را سرلوحه اعمال خود قرار دهیم و به قوانین و دستورات آن پیوسته عمل نماییم و احکام آن را به فراموشی نسپاریم.
پی نوشت:
[۱] بحارالانوار، جلد ۹۰، صفحه ۳۶۸.
[۲] سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
[۳] نمونهاى از این روایات، در کتاب وسایل الشیعه، ج ۱۰، ابواب المزار، باب ۸۲ آمده است.
[۴] مکارم الاخلاق، جلد دوم، صفحه ۸۷۴.
[۵] مکارم الاخلاق، ج ۲، صفحه ۲۰.
[۶] سوره بقره، آیه ۹.
[۷] بحارالانوار، ج ۹۰، صفحه ۳۲۲.
[۸] توضیح بیشتر پیرامون« اسم اعظم» را در تفسیر نمونه، جلد ۷، صفحه ۳۰ و جلد ۲۳، صفحه ۳۱۰ و جلد ۱۵، صفحه ۴۷۰، مطالعه فرمائید.
[۹] شرح این داستان در بحثهاى گذشته به طور مفصّل مطرح شد.
[۱۰] در این مورد روایات فراوانى وارد شده است که دعا بدون اثر نیست، به میزان الحکمه، باب ۱۲۰۹ مراجعه کنید.
[۱۱] وسایل الشیعه، جلد ۶، ابواب الزکاه، باب ۱، حدیث ۲ و ۳ و ۶ و ۹؛ شرح برخى از روایات مذکور، در بحثهاى گذشته از نظر شما گذشت.
دعایی که امام هادی(ع) برای گرهگشایی سفارش فرمود
یسع بن حمزة القمی میگوید: عمرو بن مسعده،وزیرمعتصم عبّاسی به من گفت: پرونده سختی درمورد توست. آنگاه آنان مرا دستگیر و زندانی کرده و با غل و زنجیر بستند، من برجان خود بیمناک شده و ترسیدم کشته شده و اموالم را مصادره نمایند و فرزندان و بازماندگانم پس از من فقیر شوند. به همین جهت، طی نامه ای این جریان را به آقایم امام هادی علیه السلام نوشته و به آن حضرت شکوه کردم. و از حضرتش خواستم که مشکل مرا حل نمایند.
دعایی که مولایم امام هادی علیه السلام نوشته بود که بخوانم، چنین است:
یا من تحلّ بأسمائه عقد المکاره ، ویا من یُفلّ بذکره حدّ الشدائد ، ویا من یُدعی بأسمائه العظام من ضیق المخرج إلی محلّ الفرج ، ذلّت بقدرتک الصعاب، وتسبّبت بلطفک الأسباب ، وجری بطاعتک القضاء ، ومضت علی ذکرک الأشیاء، فهی بمشیّتک دون قولک مؤتمرة ، وبإرادتک دون وحیک منزجرة .
وأنت المرجوّ للمهمّات ، وأنت المفزع للملمّات ، لایندفع منها إلّا ما دفعت ولاینکشف منها إلّا ما کشفت ، وقد نزل بی من الأمر ما قد فدحنی ثقله ، وحلّ بی منه ما بهضنی حمله ، وبقدرتک أوردت علیّ ذلک ، وبسلطانک وجّهته إلیّ ، فلا مُصدر لما أوردت ، ولا میسّر لما عسّرت ، ولا صارف لما وجّهت ، ولا فاتح لما أغلقت ، ولا مغلق لما فتحت ، ولا ناصر لمن خذلت إلّا أنت ، صلّ علی محمّد وآل محمّد . وافتح لی باب الفرج بطَوْلک .
واصرف عنّی سلطان الهمّ بحولک ، وأنلنی حسن النظر فیما شکوت ، وارزقنی حلاوة الصنع فیما سألتک ، وهب لی من لدنک فرجاً وَحِیّاً ، واجعل لیمن عندک مخرجاً هنیئاً ، ولا تشغلنی بالإهتمام عن تعاهد فرائضک ، واستعمال سنّتک ، فقد ضقت بما نزل بی ذرعاً ، وامتلأت بحمل ما حدث علیّ جزعاً ، وأنت القادر علی کشف ما بُلیت به ، ودفع ما وقعت فیه ، فافعل ذلک بی ، وإن کنت غیر مستوجبه منک ، یا ذاالعرش العظیم ، وذا المنّ الکریم ، فأنت قادر یا أرحم الراحمین ، آمین یا ربّ العالمین .
ای خدایی که گره ناگواریها با نامهای او گشایش مییابد، و ای آن که با یاد او سختیها از بین میرود، ای آن که نامهای بزرگش برای خروج از شدّت به سوی گشایش خوانده میشود.
سختیها به نیروی تو رام و اسباب به لطف تو سبب ساز میگردند، و قضا به قدرت تو جاری گردد، و چیزها به یاد تو امضا میگردد، پس هر چه بخواهی به مجرّد خواست تو بدون فرمانت انجام پذیرد و به مجرّد اراده ات بدون وحی تو باز ایستد.
تو اُمید برای مهمّات جهان و پناهگاه برای پریشانیها هستی، هیچ درد و رنجی از بین نمیرود جز آن که تو دفع کنی و هیچ مصیبتی بر طرف نمیشود جز آن که تو برطرف نمایی، به راستی که برای من حادثه ای رخ داده که سنگینی آن قابل تحمّل نیست و چنان بر من پیش آمد نموده که حملش بر من سنگین آمده و این را تو به قدرت خودت بر من وارد آورده ای و با سلطان تو بر من رو آورده، پس آنچه تو وارد آورده باشی کسی نمیتواند آن را از میان بردارد، و آنچه را که تو مشکل کنی کسی نمی تواند آن را آسان نماید، و آنچه را تو گسیل داری برگرداننده ای نیست و آنچه را که تو ببندی، گشاینده ای برای آن نیست و آنچه را تو باز کن ، کسی را یارای بستن آن نیست و کسی را که تو خوار نمایی یاوری جز تو نیست.
بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و از فضلت درِ گشایش را برای من بگشا، و بانیروی خود تسلّط اندوه را از من برگردان، و برای من در آنچه به سوی تو شکوه نمودم خوش بینی مرحمت فرما، و شیرینی عمل در آنچه از درگاه تو خواستم برای من روزی کن و از پیشگاه خود برای من گشایشی فوری عنایت کن و از پیشگاه خود برای من چاره ای گوارا قرار بده ، و مرا با گرفتاری، از انجام واجبات تو و بکارگیری مستحبّات تو مشغولم مکن، چرا که از آنچه به من رسیده - پروردگارم - در تنگنا هستم و دلم از اندوه بار سنگینی که برای من پیش آمده، پر شده و تنها تو قادری آنچه را که باعث گرفتاری من شده برطرف کنی و آنچه مرا در خود فرو برده از بین ببری.
این کار را برای من انجام بده، گرچه سزاوار چنین امری از جانب تو نیستم. ای دارای عرش بزرگ و عطای کریم، پس تو توانایی ای مهربانترین مهربانان، اجابت فرما ای پروردگار جهانیان.
"مهج الدعوات، 326 - 324 _ بحار الأنوار، ج50ٰ صفحه 224"
تشکر صمیمانه رهبر انقلاب از زحمات پزشکان و پرستاران در مبارزه با ویروس کرونا
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (پنجشنبه) در دیدار رئیس فرهنگستان علوم پزشکی با تشکر صمیمانه از وزارت بهداشت و همکاران وزیر، پزشکان، پرستاران و کادرهای درمانی و مجموعه دست اندرکاران پزشکی کشور در مواجهه و مبارزه با ویروس کرونا، خاطرنشان کردند: این زحمات بسیار با ارزش، جایگاه جامعه پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا میبرد که برده است و اجر و ثواب الهی را به دنبال خواهد داشت.
متن سخنان حضرت آیت الله خامنهای به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده میخواهم صمیمانه تشکر کنم از پزشکان و پرستاران و مجموعهی دستاندرکاران پزشکی در مواجهه و مبارزهی با این بیماریای که اخیراً در کشور بهوجود آمده. همچنین تشکر کنم از وزارت بهداشت و درمان و مجموعهی همکاران آقای وزیر بهداشت در این مجموعه به خاطر تلاش هایی که میکنند و زحمتی که میکشند.
من برنامهی امروز را فقط ترتیب دادم برای همین که این تشکر را بکنم در حضور آقای دکتر مرندی رئیس محترم فرهنگستان علوم پزشکی. دوست داشتم که این تشکر قلبی خودم را به همهی برادران و خواهران محترم پزشک و پرستار و کادرهای درمانی عرض بکنم. انشاءالله که موفق باشید. کارتان بسیار با ارزش است. هم ارزش جامعهی پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا میبرد که برده، هم مهمتر از این، ثواب الهی است که خدای متعال قطعاً به شما اجر خواهد داد و ثوب خواهد داد و امیدواریم که انشاءالله این کار برجسته و سنگین خیلی هم طولانی نشود و انشاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس گرفته بشود انشاءالله. انشاءالله همهتان موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
وضع فرهنگی شیعه در عصر امام هادی ـ علیه السّلام.
شیعه یکی از دو مذهب بزرگ دین اسلام است که نگرش پیروان آن به دو اصل امامت و عدل، سبب تمایز شیعیان از اهل سنت میشود. بنابر عقیده شیعیان، خداوند حضرت علی(ع) را به جانشینی بلافصل پیامبر اکرم(ص) منصوب کرده است. پیروان این مذهب به فرقههای متعددی تقسیم شدند که مهمترین آنها امامیه، اسماعیلیه و زیدیه است. واژه شیعه در لغت به معنای پیروی و مشایعت می باشد. این اصطلاح بارها در قرآن تکرار شده است از جمله در آیات ۱۵ سوره قصص و ۸۳ سوره صافات و …
شیعه در اصطلاح یعنی گروهی که تنها از علی علیه السّلام و یازده فرزند معصوم آن حضرت پیروی کرده و معتقد به امامت و خلافت ایشان از طریق نص هستند(۱) منظور ما از شیعه در این بحث تنها شیعیانی است که معتقد به امامت علی علیه السّلام بعد از پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و یازده فرزند او می باشند و فرقه های دیگر شیعه مثل زیدیه و کیسانیه و اسماعیلیه و دیگر فرق منحرف که منسوب به شیعه هستند از دایره بحث ما خارج می باشند.
دوره زندگی امام هادی علیه السّلام (۲۵۴ـ۲۱۲) مصادف با خلافت خلفای عباسی معتصم (۲۲۷ـ۲۱۸) واثق (۲۳۲ـ۲۲۷) ـ متوکل (۲۴۷ـ۲۳۲) ـ منتصر (۲۴۸ـ۲۴۷) مستنصر(۲۵۱ـ۲۴۸) و معتز (۲۵۵ـ۲۵۱) بوده است. سیاست خلفای پیش از متوکل همان سیاست مأمون بود. این سیاست از معتزله در برابر اهل حدیث (که سنی های افراطی بودند) دفاع می کرد. این امر سبب شد فضای مناسب فرهنگی و سیاسی برای شیعیان به وجود آید. امّا با آمدن متوکل تنگ نظری ها شروع شد. متوکل از اهل حدیث حمایت کرد و معتزله و شیعه را سرکوب کرد. در دوره امام هادی علیه السّلام و به طور کلی در دوره عباسیان مذهب شیعه در قلمرو اسلامی گسترش یافت.
1ـ گسترش شیعه و تفکر شیعیبا شروع دعوت عباسیان مذهب شیعه در قلمرو اسلامی گسترش یافت. امام باقر علیه السّلام و امام صادق علیه السّلام از فرصت پیش آمده استفاده کردند. ظهور ابومسلم خراسانی(۲) اختلافات داخلی بنی امیه(۳) ، شورش ها و قیام های علویان(۴) ، این فرصت را در اختیار این دو امام بزرگوار قرار داد تا مبانی فکری و عقیدتی و فرهنگی شیعه را گسترش دهند.
بنابراین این عوامل سبب شد که تشیع در دوره عباسیان در مقایسه با دوره امویان گسترش بیشتری یابد. در دوره امام هادی علیه السّلام تشیع حتی به میان فرماندهان و رجال دولت عباسی نیز راه یافته بود. یحیی بن هرثمه که مأمور بود امام هادی علیه السّلام را از مدینه به سامرا بیاورد می گوید: وقتی همراه امام علیه السّلام به بغداد رسیدم، اسحاق بن ابراهیم طاهری حاکم بغداد به من گفت: یحیی این مرد فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. اگر متوکل را بر قتل او تحریک کنی با رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ دشمن شده ای. گفتم : من از او جز نیکی ندیدم. آن گاه به سوی سامرا روانه شدیم. وقتی به آنجا رسیدیم، وصیف ترکی (یکی از فرماندهان ترک در دربار عباسی) به من گفت: اگر یک مو از سر این مرد کم شود با من طرف هستی.(۵)
ن داستان نشان دهنده گسترش تفکر شیعی حتی در بین مقامات عباسی است. ابی دلف می گوید: هنگامی که امام هادی علیه السّلام را به سامرا آوردند. رفتم تا از حال او جویا شوم، زرّافی دربان متوکل با دیدن من دستور داد وارد شوم.
پرسید: برای چه کاری آمدهای؟
گفتم: خیر است …
گفت : گویا آمده ای از حال مولای خود خبر بگیری؟
گفتم: مولای من کیست؟ مولای من خلیفه است.
گفت: ساکت شو، مولای تو بر حق است. نترس که من نیز بر اعتقاد تو هستم و او (امام هادی ـ علیه السّلام ـ) را امام می دانم…(۶)
ابن سکیت معلم فرزندان متوکل فردی شیعی و دوستدار اهلبیت بود. روزی متوکل از او پرسید: این دو فرزند من نزد تو محبوبترند یا حسن و حسین؟ !
ابن سکیت با عصبانیت گفت: به خدا قسم قنبر غلام علی علیه السلام در نزد من از این دو فرزند و پدرشان محبوبتر است.(۷)
همه این مسائل نشانگر این است که شیعه و تفکر شیعه در این دوره گسترش و نفوذ فوق العادهای حتی در بین درباریان عباسی داشته است.
۲. وجود شیعیان عالم و تربیت یافته اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ یکی از کارهای مهمی که ائمه شیعه ـ علیهم السّلام ـ به آن اهمیت زیادی می دادند، حفظ خط فکری و فرهنگی تشیع و جلوگیری از انحرافات فکری بوده . این کار به تربیت شاگردانی برجسته و تشکیل حوزه علمیه و تدریس فقه و عقاید اصیل اسلامی نیاز داشت. در زمان امام باقر و امام صادق ـ علیهما السّلام ـ این کار به طور گسترده شروع شد و سپس امامان دیگر ـ علیهم السّلام ـ در هر شرایط آن را تداوم بخشیدند. باقر شریف القرشی می نویسد:
زمانی که امام جواد علیه السّلام در مدینه بود، به اشاعه علم و تهذیب اخلاق و تربیت مردم به آداب اسلامی می پرداخت آن حضرت جامع نبوی را مدرسه قرار داده بود. علما و روات زیادی دور آن حضرت را گرفته بودند و از سرچشمه علوم الهی آن حضرت بهره می گرفتند.(۸)
بسیاری از شاگردان امام جواد علیه السّلام در دوره امام هادی علیه السّلام زنده بودند، از محضر امام هادی علیه السّلام نیز استفاده کرده و فرهنگ شیعی را بارور می ساختند. افراد برجستهای همچون حضرت عبدالعظیم حسنی ، ابن سکیت اهوازی، ابوهاشم جعفری، اسماعیل بن مهران، علی بن مهزیار و… که بعضاً هم از شاگردان امام جواد علیه السّلام محسوب می شوند و هم از شاگردان امام هادی علیه السّلام .
این یاران وفادار و عاشق پروانهوار گرد وجود ائمه ـ علیهم السّلام ـ را می گرفتند و برای گسترش حقیقت جاودانه اسلام تلاش می کردند. کتاب های زیادی در این دوره توسط برخی از این شیعیان نوشته شدکه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
ابو مقاتل دیلمی یکی از اصحاب امام هادی علیه السّلام کتابی روایی و کلامی درباره مسأله امامت تألیف کرد.(۹)
احمد بن محمد بن خالد برقی از شیعیان معاصر امام هادی علیه السّلام کتاب «المحاسن» را تألیف کرد. این کتاب دایره المعارفی است مشتمل بر احادیث امامان در تمامی زمینه های مختلف معارف دینی از قبیل اخلاق، تفسیر و…(۱۰) وی تألیفات دیگری هم داشته از جمله کتاب «التبیان فی اخبار البلدان» که جغرافیای تاریخی اسلام محسوب می شده است.(۱۱)
حسین بن سعید اهوازی حدود ۳۰ کتاب نوشته است و نجاشی آنها را در رجالش ذکر کرده است.(۱۲)
فضل بن شاذان یکی دیگر از شیعیانی است که تألیفات زیادی داشته است و امام حسن عسکری علیه السّلام با مشاهده برخی از نوشته هایش بر او رحمت فرستاد.(۱۳)
از دیگر شیعیانی که تألیفات زیادی داشته می توان به علی بن مهزیار اهوازی اشاره کرد. او حدود ۳۳ کتاب تألیف کرده است.(۱۴)
وجود چنین شیعیانی قطعاً باعث رشد و گسترش فرهنگ شیعی در این دوره شده است. ائمه اطهارعلیهم السلام به شاگردان خویش اعتماد داشتند و حل مشکلات دینی شیعیان را برعهده آنان گذارده بودند. ابا حماد رازی (از اهالی ری) می گوید: در شهر سامرا مرا نزد امام دهم علی النقی علیه السّلام رفتم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم. حضرت به من جواب داد. سپس هنگام خداحافظی به من فرمود:
ای حماد اگر در امور دینی برایت مشکلی پیش آمد در ری ، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا نیز به او ابلاغ کن.(۱۵)
نتیجه گیری در دوره امام هادی علیه السّلام مذهب شیعه در مناطق مختلف اسلامی گسترش یافته بود. شیعیانی که آن حضرت تربیت کرده بودند، در حفظ و گسترش فرهنگ شیعی تلاش می کردند. کتاب های زیادی توسط این افراد تألیف شده است.
پی نوشت:
- شهرستانی، الملل والنحل قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۳۶۴ هـ ش، ج ۱، ص ۱۳۱
۲. احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۴ هـ.ق ، ج ۲، ص ۳۳۲.
۳. همان، ص ۳۳۲.
۴. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۶ هـ.ق ، ص ۱۵۲ـ۱۲۴.
۵. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات ، بی تا، ج ۴، ص ۱۸۳.
۶. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران ، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ هـ.ق ، ج ۵۰، ص ۱۹۴.
۷. علامه مامقانی، تنقیح المقال، تهران، جهان، بی تا، ج ۳، ص ۵۷۰، و سیر حلی، تاریخ الخلفاء، بغداد، مکتبه المشفی، بی تا، ص ۳۴۸.
۸. باقر شریف القرشی، حیاه الامام علی الهادی، بی جا، دارالکتب الاسلامی، ۱۴۰۸، هـ.ق، ص ۲۳۳.
۹. عزیز الله عطاردی، مسند الامام الهادی، قم، الموتمر العالمی للامام الرضا ـ علیه السّلام ـ ، ۱۴۱۰، ص ۳۱۷.
۱۰. رسول جعفریان، پیشین، ص ۵۵۵.
۱۱. همان.
۱۲. عزیز الله عطاردی، پیشین، ص ۳۳۲.
۱۳. محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، چاپ اول، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸،ص ۵۴۲.
۱۴. عزیز الله عطاردی، پیشین، ص ۳۵۱.
۱۵. محمد جواد طبسی، حیاه الامام الهادی، چاپ اول، قم، دارالهدی، ۱۴۲۶، هـ.ق، ص ۲۱۵.































