اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین ؛ اقبال الاعمال ؛ سید بن طاوس ص 123
خدایا، در این روز، مرا هوش و بیدارى نصیب فرما و از سفاهت، جهالت و کار باطل دور گردان، از هر خیرى که در این روز نازل مىفرمایى، مرا نصیب بخش، به حق جود و کرمت اى جود و بخشش دارترین عالم.
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ
*جهل بر دو نوع است
ذهن بیشتر به ادراکات کلی گفته می شود ، و "تنبیه" به تطبیق بر جزئیات و فهم مصادیق کلی، اطلاق میگردد؛ گاهی شخص، اصل مسئله را نمی داند و گاهی تطبیق بر مورد را نمیداند؛ همانطوری که در حدیث عقل و جهل از معصوم نقل شده است که اساس همه بدبختی های انسان جهل است.
واقعیت این است که اساس بدبختی بشر، در جهل و نبود علم است؛ حتی کسی که میداند سیگار مضر است اما باز میکشد، فکر میکند تحمل این ضرر در مقابل لذتی که میبرد چیزی نیست ! و نمیداند ضرر این بیشتر است و حدیث جنود عقل و جهل به خوبی این مسئله را روشن کرده است.
جهل هم بر دو نوع است، گاهی جهل بر قواعد کلی و مسئله اصلی است و گاهی در تطبیق بر صغرویات قضیه و مصادیق آن است ، از خدا میخواهیم که در هر دو جهت دست ما را بگیرد.
وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ
*معنای سفیه
خدایا در این ماه مرا از سفاهت و تنبیه دور کن ، " سفاهت" درست مقابل ذهن و آگاهی است؛ سفیه کسی است که حقیقت را نمیفهمد و گاهی "سفاهت" در مقابل "رشد" به کار میرود ؛ "رشد" یعنی رو به تکامل بودن و لازمه رشد درک حقیقت است پس "سفاهت" به معنی نفهمی و جهالت است، اما کلمه " تمویه" به معنای "ظاهر سازی کردن و حقیقت را به گونه دیگری جلوه دادن است، در حقیقت " تمویه" در مقابل " تنبیه" است در تنبیه شخص، آگاه نسبت به حقیقت شی است. اما در تمویه، با یک ظاهر سازی ؛ خلاف حقیقت را در ذهن خود جای داده است، بشر برای سعادت خود باید هم حقایق را بفهمد و هم مراقب باشد که امر غیر واقعی به جای امر واقعی در ذهنش ننشیند.
وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ
*همه خیرها در این فراز است
خدایا نصیب و بهرهای از هر خیری که در این ماه نازل میکنی روزیم فرما ؛ ماه رمضان، ماه نزول جمیع خیرات است، میهمانی خدایی است که اکرمالاکرمین است و در حقیقت کریمی جز او نداریم، آنگاه از چنین کریمی درخواست میکنیم که هر خیری که در این ماه داری روزی ما بفرما این درخواست بسیار مهمی است.
خوشا به حال کسانی که با روزه داری کامل در اخلاق و رفتار به این دعا مترنم هستند و از خداوند چنین خیری را می خواهند و خدا هم با کرم خویش به ایشان لطف میکند، مهم این است شخصی که دعا را میخواند، متوجه این مطلب باشد، این دعا چقدر توسعه دارد " وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ" دعا کننده در این عبارت، انواع خیرات را درخواست میکند، سئوال میکنیم، انواع خیرات را برای کجا میخواهد؟ در این دنیا، یا در آخرت و یا در عالم برزخ ؟ دایره این دعا وسیع است و همه عوالم وجودی را در بر دارد ، حتی در زندگی شخصی و اجتماعی خویش خیراتی متصور است که از خدا می خواهیم که ما را از همه این خیرات بهرهمند گرداند.
در انتهی می گوییم:
بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین خدایا متوسل می شوم به مقام جوادی تو.
*معنای جود
"جود" به بخشش رایگان بدون توقع عوض، اطلاق میگردد، خداوند جواد است و در مقابل همه نعمتهایی که داده است. از ما مطالبه ای ندارد، اما اینکه او را " اجود الاجودین " میخوانیم ، به دلیل این است که گاهی کثرات را میبینیم و گاهی توجهمان به واحد من جمیع الجهات است، کما اینکه در معنای " ارحم الراحمین" نیز این معنا بررسی شد. تمام نعمت ها و از جمله جود از ذات احدیت سرچشمه گرفته است، بنابراین یک جواد بیش نداریم و " هو الله" و او خداست.
اما، گاه جودهای مردمی را میبینیم و میگوییم. همه جود دارند و جودهای مردمی هم درجاتی دارد و بعضی جود بیشتر دارند و اجود هستند و خدا از همه جوادها و اجودها، اجود است.