غرب و رويكرد ايجاد جنگ مذهبي در سوريه

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

تحليلگر فرانسوي: غرب به جنگ مذهبي در سوريه روي آورده است.

تحليلگر و نويسنده فرانسوي تصريح کرد از آنجا که غرب نتوانست جنگ مطلوب خود را در سوريه راه بيندازد تلاش کرده است با ايجاد جنگي مذهبي توسط فرقه اي مذهبي وابسته به خود اين کشور را به خاک و خون بکشد و براي اين کار مزدوران زيادي نيز به خاک سوريه فرستاده است.

به گزارش واحد مرکزي خبر به نقل از شبکه خبري آبخازي، تيري مسان تحليلگر و مدير سايت اينترنتي ولتر افزود نيروهاي خارجي حاضر در منطقه خليج فارس تلاش کرده اند از يک سال پيش سوريه را بي ثبات سازند تا بتوانند اين کشور را اشغال کنند.

مسان ادامه داد در حقيقت از زمان وتوي روسيه و چين ، آمريکا متوجه شد که نمي تواند اين جنگ را به شيوه اي قانوني آغاز کند. اما آمريکا همچنان به تحريک متحدان خود ادامه داد و وانمود کرد که مي خواهد جنگ را پيش ببرد تا اينکه وتوي دوم روسيه و چين به وقوع پيوست. آمريکا به اين ترتيب متحدان خود را در زماني بحراني تضعيف کرد.

آمريکا خواهان حفظ برتري خود در برابر متحدانش است. از آنجا که قدرت آمريکا رو به وخامت است، آمريکا مجبور است متحدان خود را تضعيف کند. پس از وتوي دوم همه کشورهاي جهان متوجه شدند که ديگر نمي توان جنگي عليه سوريه راه انداخت. اما برخي از قدرت هايي که عميقا در اين فرايند دخالت داشتند ديگر نمي توانند عقب نشيني کنند. از نظر عربستان سعودي ادامه حيات رژيم سوريه بقاي عربستان را به خطر مي اندازد. سوريه کشوري لائيک است که در آن پيروان مذاهب مختلف به طور مسالمت آميز همزيستي مي کنند.  برعکس عربستان رژيمي ديکتاتوري مذهبي دارد که اجازه فعاليت هيچ مذهب ديگري را به جز وهابيت نمي دهد.

اين تحليلگر ادامه داد مسئله مخفي در اين جنگ اين است که عصر جديدي در خصوص مسائل ژئوپليتک آغاز شده است يعني جهان از برتري نفت به سوي برتري گاز پيش مي رود. فدراسيون روسيه زودتر از سايرکشورها اين تغيير سياست را در سياستهاي خود اعمال کرده است. منابع گازي قابل توجهي در اين منطقه کشف شده است که چاههاي آن از مصر تا اسرائيل و سرزمين هاي فلسطيني و لبنان و سوريه و قبرس وسعت دارد. مرکز اين ميدان هاي گازي در منطقه کارا واقع است که منطقه اي بين دمشق و حمص است و قديمي ترين صومعه مسيحي جهان نيز در آن جا است.

طي سالهاي اخير نه تنها تلاش هايي براي تصرف اين ميدان گازي صورت گرفته بلکه تلاش هايي براي تغيير خطوط انتقال گاز از اين منطقه شکل گرفته است. پس از آنکه ايران تصميم گرفت با امضاي توافقي با عراق و سوريه خط لوله گازي بزرگ در اين منطقه ترسيم شود، کشور ترکيه خود را بازنده بزرگ ديد و تلاش کرد با دامن زدن به جنگ در سوريه اين تلاشها را نقش بر آب کند.

تيري مسان ادامه داد اکنون واضح است که طرح بزرگ انتقال گاز موسوم به نابوکو هرگز محقق نخواهد شد. در خصوص موضع فرانسه نيز بايد گفت ژاک شيراک رئيس جمهور اسبق اين کشور از نخستين افرادي بود که به وسعت اين ميدانهاي گازي پي برده بود. وي در توافقي غيرقانوني با رفيق حريري نخست وزير وقت لبنان، ناوهاي دريايي فرانسوي را براي اکتشاف به آبهاي سرزميني لبنان فرستاده بود. سپس در سال دوهزار وچهار، وي از بشار اسد رئيس جمهور سوريه خواسته بود، شرکت توتال مجوز بهره برداري از گاز سوريه را به دست آورد.

از آنجا که اين قرار داد امضا نشد وي با سوريه قهر کرد. کشته شدن رفيق حريري و همه اتهامات دروغين به سوريه نيز پس از اين وقايع صورت گرفت. نيکلا سارکوزي رئيس جمهور پيشين فرانسه تشخيص داد که سوريه در منطقه تحت نفوذ سنتي فرانسه است و در چشم اندازي استعمارگرايانه تصور کرد مي تواند از طريق جنگ به اين ذخاير گازي تسلط پيدا کند.

اما در حال حاضر همه اين قدرتها مجبور به عقب نشيني شده اند زيرا حمايت نظامي روسيه از سوريه مانع توسل به گزينه نظامي مي شود. روسيه سامانه پدافند هوايي کارآمدي مستقر کرده است. رئيس ستاد مشترک آمريکا اذعان کرده است که آمريکا و اسرائيل برتري هوايي بر خاورميانه را ازدست داده اند. آمريکا و ناتو قادر به جنگ زميني در اين کشور نخواهند بود. معمولا حمله به سوريه حمله به محور مقاومت يعني ايران و عراق و سوريه و لبنان و فلسطين در برابر اسرائيل قلمداد مي شود. به نظر من اين مسئله در برابر مسائل ژئوپليتيک مطرح شده، امري بي اهميت است.

اين هدف فقط براي اسرائيل اهميت دارد و براي ديگر متحدان اسرائيل اصلا حائز اهميت نيست. اما برعکس حمايت روسيه به مسائل ژئوپليتيک ارتباط دارد. البته حمايت از سوريه به معناي تحقق طرح ولاديمير پوتين است که از سالها پيش به دنبال ايجاد خطوط انتقال گاز نورث استريم و ساوث استريم بوده است. روسيه به دنبال کنترل کلي گاز منطقه خاورميانه و درياي خزر و اروپا است.

اين کارشناس افزود نکته مهم ديگر اين است که ناتو براي بي ثبات سازي سوريه از سلاحي خاص استفاده مي کند و آن استفاده از مذهب است. ناتو مي خواهد از فرقه اي مذهبي موسوم به تکفيري ها استفاده کند. اعضاي اين فرقه عقيده دارند که فقط کساني که تکفيري هستند حقوق سياسي دارند و ديگران بايد کنار گذاشته شوند و حتي کشته شوند. آمريکا از طريق عربستان سعودي، شبکه هاي تلويزيوني راه اندازي کرده که در آنها، خطيبان اين نوع نفرت را ترويج مي کنند. حد اکثر صد و پنجاه هزار نفر در کشوري با جمعيت بيست و سه ميليون نفر عضو اين فرقه شده اند. اين افراد عمدتا افراد کم سواد روستايي مناطق دور دست هستند که از طرف مزدوران خارجي حمايت نظامي مي شوند.

ناتو و قدرتهاي نظامي حاضر در خليج فارس شمار قابل توجهي از مزدوران خارجي را به سوريه انتقال داده اند که تعداد آنان دهها هزار نفر است. مهمترين گروه از فعالان ليبيايي القاعده تحت فرماندهي عبدالحکيم بلحاج قرار دارند که فرماندار کنوني طرابلس نيز هست. بيش از هزار و پانصد ستيزه جوي ليبيايي با امکانات سازمان ملل انتقال يافته اند. از امکانات دفتر پناهجويان سازمان ملل استفاده شد تا اين نيروها از ليبي به ترکيه انتقال يابند و آنان بتوانند به طور غيرقانوني وارد سوريه شوند.

وي افزود همزمان با آن مرکز فرماندهي جديدي در لبنان ايجاد شده است که از طريق آن مقادير قابل توجهي اسلحه به سوريه انتقال يافته است. مزدوراني که پيشتر به کشورهايي چون عراق و افغانستان و حتي بوسني و چچن اعزام شده بودند ممکن است در سوريه نيز حضور داشته باشند.

فرقه اي که در سوريه بازيچه غرب است، به هيچ وجه اسلامگراي افراطي نيست زيرا تلاش اين است که وانمود شود اسلامگرايي افراطي منجر به چنين خشونتهايي مي شود. اما در حقيقت اين گروه، فرقه اي مذهبي است که ربطي به اسلام ندارد. اسلام ديني انقلابي است که به امپرياليسم خدمت نمي کند. همه فرقه هاي تحت اوامر آمريکا از جمله القاعده همواره مدافع منافع آمريکا و اسرائيل بوده اند. اين گروهها هرگز به دنبال آزاد سازي بين المقدس نبوده اند. در خصوص آينده عربستان سعودي و قطر نيز بايد گفت که اين کشورها همزمان با عصر خود پيش نمي روند.

قطر کشوري ساخته و پرداخته انگليسيها است و اکنون به پايگاهي براي آمريکا تبديل شده است. واضح است که اين کشور کوچک توان اجراي سياستهاي بلندپروازانه اش را ندارد. ارتش قطر از دوازده هزار نيرو تشکيل شده است. در نبرد طرابلس، قطر پنج هزار تن از نيروهاي ويژه خود را به ليبي اعزام کرد. معلوم است که اين نيروها عضو ارتش قطر نبوده اند. همه آنها در طرابلس نقاب داشتند و در حقيقت مزدوران خارجي بودند که با يونيفورمهاي قطر به طرابلس رفته بودند و من از نزديک آنها را مشاهده کردم.

قدرت قطر از يک سو به نقدينگي آن و از سوي ديگر به سياست هاي آمريکا و اسرائيل مربوط مي شود.  عربستان سعودي از اين هم عجيب تر است. همانطور که نام آن نشان مي دهد اين کشور ملک شخصي آل سعود است. بودجه دولتي در عربستان سعودي وجود ندارد. همه چيز به جيب پادشاه مي رود. اين کشور به فرقه وهابيت وابسته است.

خوانده شده 2671 مرتبه