سرويس‌هاي غربي با سرريز کردن خشم مذهبي به سمت گروه هاي مذهبي معتقد به بيداري اسلامي از يک سو جهت‌گيري ضد غربي مسلمانان را کند مي‌نمايند و از طرف ديگر گروههاي موثر مخالف خود را گرفتار بحران داخلي مي‌کنند.
طي يک ماه گذشته دست کم 200 نفر از شيعيان در شهرهاي کراچي و کويته پاکستان به شهادت رسيده اند و حدود 500 نفر از آنان نيز زخمي شده اند. پيش از اين در ايام محرم شاهد شهادت تعدادي از شيعيان در حملات عناصر وهابي بوديم ولي تقريبا سابقه نداشت که در ماه هاي بعد چنين اتفاقاتي بيفتد از آن طرف شواهد زيادي بيانگر آن است که دست هايي درصدد برآمده تا شيعيان را به اقدامي متقابل تحريک کند و به «فتنه مذهبي» شکل دهد.
اهل سنت و شيعه در پاکستان و پيش از آن در هندوستان قرن ها در کنار هم زندگي کرده اند و تاريخ کمتر به ياد دارد که ميان آنان درگيري و نزاع روي داده باشد در همه مناطق پاکستان از سرحدات شمال و مناطق قبايلي تا کراچي و کويته در جنوب همواره محل زندگي مشترک شيعيان و اهل سنت بوده است بر اين اساس مي توان گفت درگيري شيعه و سني در پاکستان- و در بقيه کشورها- يک «پروژه» است که توسط دست هاي فتنه گر به راه افتاده است که به مواردي از آن اشاره مي نمائيم. براساس اظهارات وزير کشور پاکستان، درگيري ها عليه شيعيان را دو گروه انجام مي دهند لشکر جهنگوي و سپاه صحابه که امروز با عنوان «گروه اهل سنت و الجماعه » فعاليت مي نمايد. وي مي گويد 08 درصد اقدامات تروريستي و بمب گذاري ها توسط گروهک لشکر جهنگوي صورت مي گيرد. لشکر جهنگوي که منحله به حساب مي آيد پنجشنبه سوم اسفندماه مسئوليت بمب گذاري دهم ژانويه 2013 خيابان علمدار کويته و بمب گذاري شانزدهم فوريه 2013 «هزاره قانون» کويته که در اين دو دست کم 200 نفر شهيد و 300 نفر زخمي شده اند را پذيرفت.
لشکر جهنگوي و سپاه صحابه دو جريان وهابي هستند که اساسا براي ايجاد درگيري قومي به وجود آمده و هدف اصلي شان ممانعت از رشد و بالندگي تفکر بيداري در پاکستان مي باشد. سپاه صحابه در اوايل دهه 1360 توسط يک روحاني وهابي به نام «حق نواز جهنگوي» تاسيس شد و آشکارا هدف خود را جلوگيري از تاثيرگذاري انقلاب اسلامي در پاکستان اعلام کرد و بارها به طور رسمي از دولت پاکستان خواست تا امامزاده ها، حسينيه ها و ساير مراکز مذهبي شيعيان را تخريب نمايد. 10 سال بعد پليس پاکستان اعلام کرد که اين گروه دست کم در 103 مورد ترور مقامات شيعه دست داشته است کمااينکه بعد از 10سال که «اعظم طارق» يک روحاني وهابي ديگر مسئوليت ادامه کار را برعهده گرفت همين رويه تروريستي را ادامه داد و تشديد کرد و تا سال 1382 که کشته شد، بيش از 2هزار نفر از شيعيان را به شهادت رسانده بود.
اين دو گروهک وهابي تروريستي به مرور در نواحي جنوبي پاکستان و نواحي مرکزي بخصوص استان بلوچستان با مرکزيت کويته و ايالت سند با مرکزيت کراچي که دربرگيرنده بخش اعظم حدود 04 ميليون شيعه امامي پاکستان است، گسترش يافته اند و گفته مي شود در اين مناطق حدود 500 دفتر داشته و نزديک به صد هزار عضو دارد. با اين وصف کاملا پيداست که چنين عدد و رقمي چه هزينه هايي دربر دارد و قاعدتا از عهده دولت ضعيف پاکستان که در اکثر موارد توسط شيعيان اداره شده خارج مي باشد.
يک خبر بيانگر آن است که گروهک وهابي «اهل سنت و جماعت» (نام جديد سپاه صحابه) با حزب مسلم ليگ شاخه نوازشريف در روز 4 اسفندماه در واگذاري 51 کرسي از ايالت پنجاب به سپاه صحابه به توافق رسيده اند در اين مذاکرات مولوي محمد احمد و مالک محمد اسحق از سرکردگان سپاه صحابه حضور داشته اند. يک خبر ديگر مربوط به نامه وزير کشور پاکستان به سروزير ايالت پنجاب مي باشد. وزير کشور در نامه سپتامبر گذشته خود، تصريح کرده است که «دولت پنجاب گروههاي تروريستي جهنگوي و سپاه صحابه را پناه داده است» خبر ديگر هم که بر اظهارات وزير کشور صحه مي گذارد بيان گر آن است که «رعنا ثناالله خان» وزير دادگستري پنجاب به سپاه صحابه در پنجاب جنوبي وعده داده که موانع قانوني را براي تصاحب 4 کرسي مجلس پنجاب برمي دارد. با اين وصف مي توان گفت دستگاه دولتي پنجاب که تبعيت زيادي از حزب نوازشريف دارد ظرفيت هاي خود را براي کمک به تروريست هاي وهابي پاي کار آورده است و اين در حالي است که نوازشريف آشکارا از حمايت دولت عربستان برخوردار مي باشد.
گروههاي تروريستي سپاه صحابه و لشکر جهنگوي- که در سال 1375 توسط يک روحاني وهابي بنام «رياض بصره» تأسيس شده است- جدا از اينکه از حمايت جدي عربستان برخوردار است در داخل پاکستان نيز سازماندهي ويژه اي دارد به گونه اي که احساس اطمينان مي کند. در اين بين حامد کرزاي 4 سال پيش به يک شبکه ويژه اشاره کرد که منظور او قاعدتا سازمان اطلاعات نظامي پاکستان(isi) بود اما سال گذشته موسسه رند به سازمانهاي باتجربه تر غربي اشاره کرد و در گزارشي نوشت غرب در مواجهه با گروههاي شبه نظامي نظير سپاه صحابه بيش از آنکه از روش نظامي براي مهار آنان استفاده کند، از روش سياسي- مذاکره و توافق- استفاده مي کند. اين موسسه آمريکايي نوشت کاهش 34 درصدي حملات گروههاي تروريستي در پاکستان و افغانستان عليه اهداف غربي در سال 2012 به نسبت سال 2011 محصول مذاکره و توافق سرويس هاي اطلاعاتي آمريکا، فرانسه و انگليس بوده است و اضافه کرد که در سال گذشته ما فقط از 7درصد ظرفيت نظامي خود براي کاستن از حملات عليه اهداف غربي استفاده کرده ايم و بقيه اين موارد- يعني 05درصد- حاصل همکاري اطلاعاتي غرب با پليس و دستگاه هاي اطلاعاتي پاکستان و افغانستان بوده است. با اين وصف کاملا پيداست که اقدامات ضداسلامي و نفاق گونه گروهکهاي تروريستي از يک آبشخور وهابي در منطقه و از يک آبشخور ضدديني در غرب سيراب مي شود.
قربانيان اين ائتلاف تروريستي وهابي-غربي مردم مظلوم شيعه و سني پاکستان هستند که برابر آمارهاي ارائه شده در سال 1390 تعداد کشته شدگان شيعه و سني پاکستان که با بمب گذاري ها و حملات تروريستي به قتل رسيده اند از 1710 نفر فراتر مي باشد.
دستگاه سياسي سعودي وجود گروه هاي تروريستي با گرايشات مذهبي مبتني بر وهابيت را يک برگ برنده محسوب مي نمايد آنان از اين برگ در بازي با کشورهايي نظير آمريکا، انگليس و فرانسه- بعنوان توان اثرگذاري بر معادلات امنيتي- استفاده مي کنند. کما اينکه سرويس هاي غربي با سرريز کردن خشم مذهبي به سمت گروههاي مذهبي معتقد به بيداري اسلامي از يک سو جهت گيري ضد غربي مسلمانان را کند مي نمايند و از طرف ديگر گروههاي موثر مخالف خود را گرفتار بحران داخلي مي کنند. بر اين اساس آمارهاي عجيبي حکايت مي کنند که گروههاي تند وابسته به وهابي ها در عربستان بيش از 21 هزار مدرسه ديني دارند و دو ميليون نفر را تحت پوشش تعليمات خود قرار داده اند و اين در حالي است که مدارس دولتي در پاکستان به دليل فقر مالي گرفتار رکود جدي مي باشند. مدارس ديني در پاکستان نوعا بصورت شبانه روزي و همراه با مسکن و غذا و امکانات تبليغي اداره مي شوند و خود اين موضوع نشان مي دهد که محور وهابي-غربي براي تداوم خشونت در اين منطقه اسلامي چه تدارک گسترده اي ديده اند.
در حالي که غربي ها وانمود مي کنند با اقدامات تروريستي موافق نيستند اما خبرهاي زياد بيانگر توافق گسترده ميان شاخه تند طالبان که وهابي اند با نيروهاي ناتو- موسوم به ايساف- صورت گرفته است. حدود دو ماه پيش يک گروه از سران سپاه صحابه و لشکر جهنگوي در دوحه پايتخت قطر با يکديگر ملاقات کرده و موافقتنامه امنيتي مبني بر توقف حملات هواپيماهاي بدون سرنشين به مناطق قبايلي پاکستان از يک سو و تضمين امنيت ستون نظامي ناتو در پاکستان ميان طرفين به امضا رسيده است و از اين رو موسساتي نظير رند گزارش داده اند که سال 2013 براي ناتو سال آرامي خواهد بود.
در عين حال از نظر مباني فکري نيز ميان انديشه و فلسفه غرب با اقدامات قدرت مدارانه- استفاده از زور و ترور- تناسب فراواني وجود دارد و انديشمنداني نظير «رابرت ال فيليپس» به آن اشاره کرده اند. از اين منظر ايده مطلق «حاکميت مردمي» اين حق را به گروه هاي تروريستي براي ناديده گرفتن ارزش هاي فراماده و مقابله با احکام خدا داده است کما اينکه نتيجه گرايي اخلاقي غرب که ريشه در انديشه هاي نيکولو ماکياولي دارد به غرب و گروه هاي به ظاهر بومي تروريست در پاکستان و... اين حق را مي دهد که بنام خدا به جنايت دست بزنند.
ماکياولي معتقد بود: «شهريار بايد حيله گري قهار باشد و براي تامين آنچه مي خواهد از مرزهاي خير و شر به معناي مرسوم آن عبور کند و ايده مشيت الهي را پشت سر بگذارد و آينده خود را اگر مستلزم انجام شر باشد، حفظ و تضمين نمايد و اگر لازم باشد براي دستيابي به آن نقش خدا را نيز ايفا نمايد.»
سعدالله زارعي
