پیش دستی عباس بر نتانیاهو در ریاض

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

چرا ابومازن با جان کری دیدار کرد؟

سید محمد نعمت زاده، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در یادداشتی تاکید می کند که دیدار از قبل برنامه ریزی نشده ابومازن با جان کری در عربستان به نوعی پیش دستی بر اسرائیلی ها در آستانه سفر اوباما به منطقه بود.

دیداری که میان محمود عباس رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا از یک سو و ولیعهد عربستان از سوی دیگر صورت گرفت، دارای چند ویژگی است:

الف: این سفر از پیش طراحی و برنامه ریزی نشده بود و به نظر می رسد که خارج از چارچوب از پیش برنامه ریزی شده نخستین سفر سیاسی جان کری به منطقه پس از تصدی پست وزارت امور خارجه امریکا بوده است، چرا که اساسا جان کری بنا نداشت در این سفر از اسرائیل و فلسطین دیدار داشته باشد. بنابراین چنین دیداری خارج از برنامه اتفاق افتاده است.

ب: گفتگوهایی که میان آنها صورت گرفته، محرمانه بوده است.

ج: این مساله با برنامه های آینده باراک اوباما در مورد مساله فلسطین و از سرگیری گفتگوها و حل بحران فلسطین در ارتباط است، چراکه مساله نزاع و کشمکش فلسطین و اسرائیل به عنوان یکی از موضوعات بحران زایی است که بر سیاست های امریکا در منطقه و همپیمانانش طی ده ها سال گذشته سایه سنگینی انداخته است.

یکی از مسائل مورد بحث در این دیدار این بوده است که اوباما طی دو هفته آینده سفری به منطقه و از جمله سرزمین های اشغالی دارد و بناست تا با سران رژیم صهیونیستی و رهبران تشکیلات خودگردان دیدار داشته باشد. اوباما قرار است با راه اندازی مذاکرات و از سرگیری گفتگوها میان طرف های اسرائیلی و فلسطینی تلاش خود را برای حل این بحران مزمن از طریق اجرایی کردن راه حل ایجاد دو دولت به ثمر برساند. بنابراین به نظر می رسد طرف فلسطینی اصرار داشته است که پیش از آمدن اوباما، نقطه نظرات خود را به اطلاع زمامداران امریکا برساند.

در این گفتگوها چند مساله مورد تاکید محمود عباس به عنوان نماینده فلسطین در ریاض و صائب عریقات مذاکره کننده ارشد فلسطینی به همراه محمود عباس قرار گرفته است. موضوعات مورد گفتگو در دو بخش عمده خلاصه می شود.

الف: یادآوری مسائل اصلی و بحران های پیچیده ای که در مذاکرات میان دو طرف وجود دارد. همانطور که می دانید پنج موضوع اصلی وجود دارد که حل آن ها مقدمات سازشی است که ممکن است اتفاق بیفتد.

1- مساله روشن کردن تکلیف و ساختار دولت فلسطین

2- تعیین مرزهای میان اسرائیل و دولت فلسطینی

3- تعیین سرنوشت بیت المقدس که یکی از مسائل اصلی و بسیار پیچیده است، به دلیل آنکه هر دو طرف به شکل آرمانی به بیت المقدس به عنوان پایتخت ابدی خود نگاه می کنند و بیت المقدس به دلیل آنکه جایگاه بسیار مهمی در سطح جهان اسلام دارد، تصمیم گیری آن در چارچوب رهبری فلسطینی ها خلاصه نمی شود.

فراموش نکرده ایم که یاسر عرفات نیز به خود اجازه نداد تا در مذاکرات کمپ دیوید دوم به رغم فشارهای امریکا و اسرائیل در مورد مساله بیت المقدس کوتاه بیاید و آن را مشروط به موافقت رهبران و زمامداران جهان اسلام کرد که پس از آن سفری را به کشورهای مهم منطقه از جمله ایران در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی داشت و پس از آن سفر پاسخ منفی به امریکا و رژیم صهیونیستی داد. گفته می شود به علت همان جواب منفی بود که اسرائیلی ها تصمیم گرفتند عرفات را به شکل تدریجی از طریق مسمومیت ترور کنند.

4- تعیین سرنوشت آوارگان فلسطینی است که در حدود چهار تا پنج میلیون بالغ می شوند و به صورت آواره در سراسر دنیا پراکنده هستند و حق بازگشت آن ها یکی از مهم ترین مسائل مورد مذاکره میان دو طرف است.

5- بحث شهرک سازی که امروزه یکی از موانع اصلی مذاکرات است که محمود عباس مذاکرات سال ۲۰۱۰ را که آخرین مذاکرات میان اسرائیل و حکومت خودگردان بود به دلیل تداوم شهرک سازی رژیم صهیونیستی ترک کرد و از آن زمان به بعد این مساله به عنوان یکی از مشکلات و موانع اصلی از سوی فلسطینی ها برای آغاز مذاکرات مطرح شده است.

ب: مسائل دیگری که به شکل جدی وجود دارد از جمله یهودی سازی و تغییرات ساختاری که رژیم صهیونیستی در بیت المقدس انجام می دهد که خلاف مقررات بین الملی است و همچنین سرنوشت اسرای فلسطینی است که تعداد بسیار زیادی از آنها در حال اعتصاب هستند.

آنچه گفته شد موضوعاتی بود که میان محمود عباس و جان کری به عنوان شروط فلسطینی ها برای مذاکرات مطرح شده است.

سیاست ریاض در مقابل تلاویو

عربستان هم پیمان استراتژیک امریکا در منطقه به حساب می آید و این کشور کلیت موجودیت رژیم صهیونیستی را هم پذیرفته است. بدین معنا آنچه که عربستان تا به امروز در جهت حل بحران فلسطین مطرح کرده است از جمله طرح فهد و امیر عبدالله ولیعهد سابق و پادشاه کنونی عربستان متضمن به رسمیت شناختن اسرائیل در منطقه بوده است. بنابراین عربستان در این حوزه با امریکا اشتراک نظر دارد. با این رویکرد عربستان نیز خواهان تشکیل دولت فلسطین البته در چارچوب طرح ایجاد دو دولت است.

اما نکته قابل توجه دیگری که وجود دارد این است که مساله فلسطین از دو منظر باری است بر دوش رژیم های عرب منطقه و به معنای روشن تر مساله فلسطین سایه سنگینی بر دیپلماسی کشورهای عربی از دو منظر انداخته است :

نخست: افکارعمومی جهان عرب خواهان موضع گیری جدی رژیم های عرب در مقابل اسرائیل برای حل مساله فلسطین هستند چرا که رژیم صهیونیستی در منطقه رفتار های فراقانونی دارد و در هر مقطعی که تصمیم بگیرد به مردم فلسطین جنگی را برضد فلسطینیان راه انداخته و مقررات بین المللی را زیر سوال می برد. در نتیجه افکار عمومی جهان عرب از این اقدامات خشمگین است و انتظار دارد تا دولت های آن ها اقدام جدی در مقابل این رژیم انجام دهند.

بنابراین رژیم های عرب تحت فشار هستند تا بحران فلسطین به نحوی حل و فصل شود و قطعا آن ها این فشار را به نوعی به دستگاه دیپلماسی امریکا نیز وارد و به رهبران امریکا گوشزد می کنند که از سوی ملت هایشان تحت فشار هستند و آینده نظام های اشان در معرض تهدید است. در نتیجه از امریکا خواستار فشار بیشتر بر رژیم صهیونیستی هستند تا شرایط فلسطینی ها را بپذیرد و وارد کفتگوهای سازش شود و در نهایت با تشکیل دولت فلسطینی نیز موافقت کند.

دوم: از سوی دیگر با توجه به تاکید جمهوری اسلامی ایران بر آزادسازی فلسطین در سیاست های خود و اثرگذاری این سیاست به ویژه در عرصه های عملی بر منطقه و کارآمدی که تا کنون این سیاست نشان داده و منجر به چندین شکست برای رژیم صهیونیستی از همپینانان ایران یعنی حزب الله لبنان و جنبش های مقاومت اسلامی فلسطین در جنگ های ۲۰۰۶ (سی و سه روزه)، ۲۰۰۸ (بیست و دو روزه) و ۲۰۱۲(هشت روزه) شده است و نشان داده که این استراتژی ایران برای در هم شکستن رژیم صهیونیستی و حمایت از آرمان فلسطین، محبوبیت جهان اسلامی گسترده ای برای ایران در پی دارد و سبب نفوذ بیش از پیش ایران در کشورهای عربی شده است. همین امر نیز یکی از موضوعاتی است که دستگاه های دیپلماسی عربی از آن رنج می برند و بنابراین به امریکا فشار می آورند تا رژیم صهیونیستی را مهار کرده و این مساله سبب گسترش بیشتر نفوذ ایران و محور مقاومت در منطقه نشود.

بنابراین می توان گفت دیپلماسی عربستان با امریکا در قبال مساله فلسطین مشترکات و تفاوت هایی دارد. اشتراک آن در تأیید موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی و تأکید بر راه حل سازشکارانه و مسالمت آمیز با این رژیم و کوتاه آمدن از بخش های مهمی از حقوق و سرزمین فلسطینیان است اما اختلاف نظر بر نوع تعامل با رژیم صهیونیستی است که عربستان خواهان فشار بر این رژیم برای تن دادن به یک سازش قابل تحمل است در حالی که امریکا به خاطر نفوذ لابی صهیونیستی در دستگاه حکومتی و حاکمیتی این کشور از هرگونه اعمال فشار بر این رژیم پرهیز می کند.

هر چند این گونه گفته می شود که باراک اوباما در این دور از ریاست جمهوری خود تصمیم دارد که در صورت نیاز به اسرائیل برای پذیرش سازش فشارهایی را هم وارد آورد چرا که امریکا تصمیم دارد به هر نحو ممکن بحران های خاورمیانه مهار و فشار آن ها را بر دستگاه دیپلماسی امریکا کاسته تا این کشور فرصت پرداختن به اولویت های مهمتر خود را به دست آورد.

خوانده شده 2494 مرتبه