پاسخ رهبري به سوالات درباره مذاکره باآمریکا

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

پاسخ رهبر انقلاب به ۱۰ پرسش درباره مبارزه تاریخی ملت ایران با آمریكا

از نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مبارزه‌ی ملت ایران با سیاست‌های سلطه‌طلبانه‌ی آمریكا از سابقه‌ای تاریخی برخوردار است. این مقابله از كودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آغاز شد و در ۱۶ آذر همان سال با سركوب حركت ضدآمریكایی دانشجویان ادامه یافت.

متن زیر مروری است بر دیدگاه‌ها و مواضع حضرت آیت الله خامنه‌ای درباره تقابل ملت ایران و دولت آمریكا، كه پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR آن را در قالب پرسش و پاسخ‌ و به‌مناسبت روز دانشجو، تنظیم و منتشر كرده است.

رديف سؤال پاسخ
1 آیا تقابل ملت ایران با دولت آمریكا صرفا به پس از انقلاب اسلامی برمی گردد؟ مبارزه از زمان كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز شده و تا كنون ادامه دارد.
2 ۱۶ آذر با چه ویژگی‌هایی باید شناخته شود؟ ۱۶ آذر متعلق به دانشجوى ضدآمريكا و ضدسلطه است.
3 مصادیق دشمنی‌ دولت آمریكا علیه ملت ما چه بوده است؟ كمك به حركت های تروریستی، تصرف دارائی ایران، كمك به صدام در جنگ با ایران، شلیك به هواپیمای مسافربری، اهانت به ملت ایران، تحریم‌های همه‌جانبه.
4 علت اصلی دشمنی دولت آمریكا با ملت ایران و جمهوری اسلامی چیست؟

یك: نفی سلطه‌پذیری، وابستگی سیاسی و سكولاریزم اخلاقی؛ دو: پافشاری ما بر هویت ملی و اسلامی، دفاع از مظلومان و فتح قله‌های علمی.

5 علت بنیادین مقابله ما با دولت آمریكا چیست؟ طبق آیات قرآن پایبندی به ايمان بالله و كفر به طاغوت واجب است و امروز طاغوت اعظم در دنیا آمریكاست.
6 آیا رابطه با آمریكا خطر او را برای ما كم می‌كند؟ به دو دلیل خطر آمريكا را كم نمي كند. یك: آمريكا به عراق حمله كرد؛ در حالى كه با هم رابطه‌ى سياسى داشتند. دو: رابطه، براى آمريكائى‌ها، همیشه وسيله‌اى براى نفوذ در قشرهاى مستعد مزدوری بوده است.
7 چرا با آمریكا مذاكره نمی‌كنیم؟ مذاكره در سايه‌ى تهديد و فشار و از موضع ابرقدرتی، مذاكره نيست.
8 بعد از این مدت مبارزه كدام كشور پیروز میدان بوده است؟ بقاء و پیشرفت انقلاب نشانه‌ی پیروزی ملت ایران است؛ ارزش‌های آمریكایی در دنیا افول كرده‌اند.
9 آمریكا چه زمانی از دشمنی با ملت ایران دست خواهد برداشت؟ تا زمان تحقق اقتدار همه‌جانبه‌ی سیاسی، اقتصادی و علمی ایران این دشمنی ادامه دارد.
10 سرانجام مبارزه‌ی تاریخی ملت ایران با دولت مستكبر آمریكا چه خواهد بود؟ سنت‌های الهی پیروزی جبهه حق را تضمین می‌كند.

1. آیا تقابل ملت ایران با دولت آمریكا صرفا به پس از انقلاب اسلامی برمی گردد؟

مبارزه قبل از سال 43 شروع شد؛ يعنى از سال 32 با كودتاى 28 مرداد كه به وسيله‌ى آمريكائى‌ها در ايران انجام گرفت و حكومت دكتر مصدق را سرنگون كردند.مأموران آمريكائى رسماً آمدند ايران، با چمدان هاى پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضى از سياستمداران خودفروخته را تطميع كردند و كودتاى 28 مرداد سال 32 را در اينجا راه انداختند و حكومت مصدق را سرنگون كردند.

جالب اين است كه بدانيد حكومت مصدق كه به وسيله ى آمريكائى‌ها سرنگون شد، هيچگونه خصومتى با آمريكائى‌ها نداشت. او در مقابله‌ى با انگليسى‌ها ايستاده بود و به آمريكائى‌ها اعتماد كرده بود؛ اميدوار بود كه آمريكائى‌ها به او كمك كنند؛ با آنها روابط دوستانه‌اى داشت، به آنها اظهار علاقه مي كرد، شايد اظهار كوچكى مي كرد. با اين دولت، آمريكائى‌ها اين كار را كردند. اينجور نبود كه دولتى كه در تهران سر كار است، يك دولت ضد آمريكائى باشد؛ نه، با آنها دوست بود؛ اما منافع استكبارى اقتضاء كرد، آمريكائى‌ها با انگليس ها همدست شدند، پول ها را برداشتند آوردند اينجا و كار خود را كردند.

تقريباً ده سال از اين قضيه گذشت، حادثه‌ى قيام مردم در پانزده خرداد و انقلاب اسلامى و مبارزات اسلامى و نهضت اسلامى پيش آمد. يعنى اينها ده سال فشار آوردند، كتك زدند، زندان كردند، اعدام كردند، هر كار خواستند در اين كشور كردند؛ بالاخره يك انفجارى در ده سال بعد از اين قضيه در خرداد 42 اتفاق افتاد. اينجا هم طرف قضيه اگرچه حكومت ظالم طاغوت و حكومت پهلوى بود، اما آمريكائى‌ها پشت سر اين حكومت قرار داشتند؛ آنها بودند كه آن را تقويت مي كردند و به وسيله‌ى او بر همه‌ى امور كشور ما مسلط شده بودند. اين مبارزه ادامه پيدا كرد تا سال 43؛ آمريكائى‌ها ناگزير شدند مستقيماً داخل مسائل بشوند. امام بزرگوار را در سال 43 تبعيد كردند. اينجا هم به حسب ظاهر، آنها توانستند حرف خودشان را پيش ببرند و به خيال خودشان ملت ايران را مغلوب كنند؛ اما ملت ايران مغلوب نشد.

بعد از سال 43 كه حكومت مطلقه‌ى محمدرضا پهلوى به پشتيبانى آمريكائى‌ها در كشور هزاران فاجعه آفريد و آمريكائى‌ها هم هرچه توانستند، به غارت و چپاول و توسعه‌طلبى و تجاوز در ايران ادامه دادند؛ ده‌ها هزار مستشارشان در ايران بردند، خوردند، پول گرفتند، شكنجه تعليم دادند، هزاران جنايت در ايران كردند، بالاخره در سال 56 و دنباله اش سال 57 اين حركت عظيم ملت ايران به رهبرى امام بزرگوار شروع شد. اين دفعه، اين مبارزه ديگر مبارزه اى نبود كه اميد پيروزى براى دشمن وجود داشته باشد. ملت ايستاد، مقاومت كرد، فداكارى كرد؛ مردانش، زنانش، حتّى دانش‌آموزانش در خيابان ها كشته شدند؛ اما سرانجام در سال 1357 ملت ايران پيروز شد. يعنى در اين مبارزه‌ى طولانى از سال 32 تا سال 57 - در طول مدت بيست و پنج سال مبارزه - بالاخره آن كه پيروز ميدان شد، ملت ايران بود.

بیانات در دیدار دانش‌آموزان‌ و دانشجویان 1391/08/10

**********************

2. 16 آذر در تاریخ ما با چه ویژگی‌هایی باید شناخته شود؟

جنبش دانشجوئى خصلت و خاصيتش در كشور ما لااقل اينجور است - شايد در خيلى از كشورهاى ديگر هم باشد - كه ضد استكبارى، ضد سلطه، ضد ديكتاتورى و طرفدار عدالت است. شروع اين حركت يا مقطع شناخته شده‌ى اين حركت، همين 16 آذر است.

جالب است توجه كنيد كه 16 آذر در سال 32 كه در آن سه نفر دانشجو به خاك و خون غلتيدند، تقريباً چهار ماه بعد از 28 مرداد اتفاق افتاده؛ يعنى بعد از كودتاى 28 مرداد و آن اختناق عجيب - سركوب عجيب همه‌ى نيروها و سكوت همه - ناگهان به وسيله‌ى دانشجويان در دانشگاه تهران يك انفجار در فضا و در محيط به وجود مى‌آيد. چرا؟ چون نيكسون كه آن وقت معاون رئيس جمهور آمريكا بود، آمد ايران. به عنوان اعتراض به آمريكا، به عنوان اعتراض به نيكسون كه عامل كودتاى 28 مرداد بودند، اين دانشجوها در محيط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات مي كنند، كه البته با سركوب مواجه مي شوند و سه نفرشان هم كشته مي شوند.

حالا 16 آذر در همه‌ى سال ها، با اين مختصات بايد شناخته شود. 16 آذر مال دانشجوى ضد نيكسون است، دانشجوى ضد آمريكاست، دانشجوى ضد سلطه است.

دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ 1387/09/24

**********************

3. مصادیق دشمنی‌ دولت آمریكا علیه ملت ما چه بوده است؟

كمك به حركتهای تروریستی

دولت آمريكا از اول با اين انقلاب با روى عبوس و چهره‌ى ترش و با لحن مخالفت روبه‌رو شد.البته آنها با محاسبات خودشان حق هم داشتند. ايران قبل از انقلاب در مشت آمريكا بود؛ منابع حياتى‌اش در اختيار آمريكا، مراكز تصميم‌گيرى سياسى‌اش در اختيار آمريكا، عزل و نصب مراكز حساس در اختيار آمريكا؛ مرتعى بود براى چراى آمريكائيان و نظاميان آمريكائى و غير آنها.

خوب، اين از دستشان گرفته شد. مي توانستند مخالفت خود را اينجور خصمانه ابراز نكنند؛ اما از اول انقلاب دولت آمريكا - چه رؤساى جمهور جمهورى‌خواهشان، چه رؤساى جمهور دمكراتشان - با نظام جمهورى اسلامى بدرفتارى كرد؛ اين چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد. اولين كارى كه از طرف امريكائى‌ها انجام گرفت، تحريك مخالفين پراكنده‌ى جمهورى اسلامى و كمك به حركت هاى تجزيه‌طلب و تروريستى در كشور بود؛ از اول اين كار را شروع كردند.

در هر نقطه‌اى از نقاط كشور كه حركت هاى تجزيه‌طلب در آنجا زمينه‌اى داشت، انگشت آمريكائى‌ها را ما ديديم؛ گاهى پول آنها را، و حتى در مواردى عناصر آمريكائى را ما در آنجا ديديم؛ اين براى مردم ما خسارت زيادى داشت. متأسفانه اين كار هنوز هم ادامه دارد.

تصرف دارائی‌های ایران

بعد تصرف و حبس دارائى‌ها و اجناس ايران. رژيم گذشته پول بى‌حسابى را در اختيار آمريكائى‌ها گذاشته بود، براى اينكه از آنها هواپيما بگيرد، بالگرد بگيرد، سلاح بگيرد.

بعضى از اين وسائل، آنجا تهيه هم شده وقتى انقلاب شد، آن وسائل را ندادند؛ آن پول ها را كه ميلياردها دلار بود، ندادند؛ و عجيب‌تر اينكه اين وسائل را در يك انبارى جمع كرده بودند، نگه داشته بودند، انباردارى براى خودشان قائل شدند، خود را طلبكار كردند و از حساب قرارداد الجزائر انباردارى برداشتند!

مالى را از يك ملت غصب كنند، پيش خودشان نگه دارند، ندهند، بعد انباردارى‌اش را هم بگيرند! اين رفتارى بوده كه از آن روز شروع شده، الان هم ادامه دارد. هنوز اموال ملت ايران آنجاست.

چراغ سبز به صدام و كمك به او در جنگ با ایران

به صدام چراغ سبز دادند؛ اين يك اقدام ديگر دولت آمريكا بود براى حمله‌ى به ايران. صدام اگر چراغ سبز آمريكا را نمي گرفت، بعيد بود به مرزهاى ما حمله كند.

هشت سال جنگ را بر كشور ما تحميل كردند؛ قريب سيصد هزار جوان هاى ما، مردم ما در اين جنگ به شهادت رسيدند. در طول اين هشت سال - بخصوص در سال هاى آخر - هميشه آمريكائى‌ها پشت سر صدام بودند و به او كمك مي كردند - كمك مالى، كمك تسليحاتى، كمك كارشناسى سياسى - خبرهاى ماهواره‌اى مي دادند و امكانات خبررسانى داشتند. تحرك نيروهاى ما را در جبهه در ماهواره‌هايشان ثبت مي كردند، بعد آن را همان شبانه براى قرارگاه‌هاى صدام مي فرستادند كه از آنها عليه جوان هاى ما و نيروهاى ما استفاده كند. در مقابل جنايات صدام چشم هايشان را بستند.

شلیك به هواپیمای مسافربری ما

بعد در آخر جنگ، هواپيماى مسافربرى ما را در آسمان خليج فارس افسر آمريكائى با موشكى كه از ناو جنگى شليك كرد، ساقط كرد.

قريب سيصد نفر مسافر در اين هواپيما بودند، كه همه‌شان كشته شدند. بعد به جاى اينكه آن افسر توبيخ شود، رئيس جمهور وقت آمريكا به آن افسر پاداش و مدال داد.

ملت ما اينها را فراموش كند؟ مي تواند فراموش كند؟

اهانت به ملت ایران

از تروريست هاى جنايتكارى كه در داخل كشور ما مرد را، زن را، جماعت را، فرد را كشتند، علماى بزرگ تا بچه‌هاى خردسال را ترور كردند و كشتند، حمايت كردند؛ به اينها اجازه دادند كه در كشورشان فعاليت كنند؛ دائما عليه كشورمان تبليغات خصمانه كردند.

رؤساى جمهور آمريكا در طول اين سالها - بخصوص در دوره‌ى هشت ساله‌ى رئيس جمهور زائل‌شده‌ى قبلى - هر وقت عليه ملت ايران، عليه كشور ما، عليه مسئولين ما، عليه نظام جمهورى اسلامى صحبتى كردند و حرف مهمل و چرندى گفتند، اهانتى به ملت ايران كردند. در طول اين سالها هميشه همين جور بوده است.

آشفته‌سازی امنیت منطقه ما به خاطر دشمنی با جمهوری اسلامی

امنيت منطقه‌ى ما را، امنيت خليج فارس را، افغانستان را، عراق را دچار اغتشاش و آشفتگى كردند؛ براى مقابله‌ى با جمهورى اسلامى - و البته در واقع براى پر كردن جيب كمپانى‌هاى سلاح - سيل سلاح ها را به كشورهاى منطقه سرازير كردند؛ از رژيم صهيونيستى بى‌قيد و شرط حمايت كردند.

هر وقت شوراى امنيت خواست عليه رژيم صهيونيستى قطعنامه‌اى بگذراند، آمريكا سينه‌اش را سپر كرد، آمد جلو و دفاع كرد و نگذاشت.

تهدید و توهین نسبت به ملت و مسئولین ایران

در هر مناسبتى و بى‌مناسبت كشور ما را تهديد كردند. دائم گفتند حمله مي كنيم، گفتند طرح نظامى روى ميز ماست، چنين مي كنيم، چنان مي كنيم.

هر وقت عليه كشور ما حرف زدند، ملت ما را تهديد كردند. البته اين تهديدها در ملت ما اثر نكرد، اما آنها دشمنى خودشان را از اين راه نشان دادند. به ملت ايران، به دولت ايران، به رئيس جمهور ايران بارها اهانت كردند. يكى از آمريكائى‌ها چند سال قبل گفت ريشه‌ى ملت ايران را بايد كند! در همين سالهاى اخير يكى از مسئولين آمريكائى گفت ايرانى خوب و معتدل ايرانى‌اى است كه مرده باشد!

به اين ملت بزرگ، به اين ملت با شرف، به اين ملتى كه فقط گناهش اين است كه از هويت و استقلال خود دفاع مي كند، اينجور اهانت ها كردند.

تحریم ما به قصد دشمنی

سى سال كشور ما را تحريم كردند، كه البته اين تحريم به سود ما تمام شد. ما بايد از آمريكائى‌ها از اين بخش تشكر كنيم.

اگر ما را تحريم نمي كردند، ما امروز به اين نقطه‌اى از علم و پيشرفت كه رسيده‌ايم، نمي رسيديم. تحريم هميشه ما را وادار كرده كه به خود بيائيم، به خود فكر كنيم، از درون خود بجوشيم. ولى آنها قصدشان اين خدمت نبود، آنها مي خواستند دشمنى كنند.

بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) 1388/01/01

**********************


4. علت اصلی دشمنی دولت آمریكا با ملت ایران و جمهوری اسلامی چیست؟

علت دشمنى عميق و آشتى‌ناپذير استكبار و در رأس آنها آمريكا و شبكه‌ى صهيونيستى دنيا با جمهورى اسلامى، اين حرف هائى كه گاهى گوشه و كنار گفته مي شود - چه چيزهائى كه آنها شعارش را مي دهند، چه تصوراتى كه بعضى در داخل مي كنند - نيست. مسئله اين است كه جمهورى اسلامى يك «نفى» با خود دارد، يك «اثبات».

نفى استثمار، نفى سلطه‌پذيرى، نفى تحقير ملت به وسيله‌ى قدرت هاى سياسى دنيا، نفى وابستگى سياسى، نفى نفوذ و دخالت قدرت هاى مسلط دنيا در كشور، نفى سكولاريسم اخلاقى؛ اباحي گرى؛ اينها را جمهورى اسلامى قاطع نفى مي كند.

يك چيزهائى را هم اثبات مي كند: اثبات هويت ملى، هويت ايرانى، اثبات ارزش هاى اسلامى، دفاع از مظلومان جهان، تلاش براى دست پيدا كردن بر قله‌هاى دانش؛ نه فقط دنباله‌روى در مسئله‌ى دانش، و فتح قله‌هاى دانش؛ اينها جزو چيزهائى است كه جمهورى اسلامى بر آنها پافشارى مي كند.

اين نفى و اين اثبات؛ اينها دليل دشمنى آمريكا و دشمنى شبكه‌ى صهيونيستى دنياست.

دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ 1387/09/24

**********************

5. علت بنیادین مقابله ما با دولت آمریكا چیست؟

آيه‌ى شريفه‌ى قرآن مى‌فرمايد: «فمن يكفر بالطاغوت و يؤمن باللَّه فقداستمسك بالعروة الوثقى». اين، اعتصام به حبل‌اللَّه را براى ما معنا مى‌كند. تمسك به حبل‌اللَّه چگونه است؟ با ايمان باللَّه و كفر به طاغوت.

امروز طاغوت اعظم در دنيا، رژيم ايالات متحده امريكاست؛ زيرا صهيونيسم را او به وجود آورده است و آن را تأييد مى‌كند. امريكا جانشين طاغوت اعظم قبلى يعنى انگليس است. امروز تجاوز رژيم ايالات متحده و همفكرانش و همكارانش، دنياى اسلام را در وضعيت دشوارى قرار داده است و دنياى اسلام در پيشرفت خود، در موضعگيرى خود، در ترقى مادى و معنوى خود، زير فشار امريكا و همكاران و همفكران اوست.

در بسيارى از بخشهاى امت اسلامى ايمان باللَّه هست؛ اما كفر به طاغوت نيست. كفر به طاغوت لازم است. بدون كفر به طاغوت،تمسك به عروه‌ى وثقاى الهى امكانپذير نيست. ما كشورها و دولت ها و ملت ها را به اين كه به جنگ با امريكا بشتابند، دعوت نمى‌كنيم؛ ما دعوت مى‌كنيم كه تسليم امريكا نشوند.

بیانات‌ در دیدار شركت كنندگان در همایش كنفرانس وحدت اسلامى‌ 1385/05/30

**********************

6. آیا رابطه با امریكا خطر او را برای ما كم می‌كند؟

رابطه‌ى سياسى با آمريكا براى ما مضر است.

اولاً خطر آمريكا را كم نمي كند. آمريكا به عراق حمله كرد؛ در حالى كه با هم رابطه‌ى سياسى داشتند، سفير داشتند؛ اين آنجا سفير داشت، آن هم اينجا سفير داشت. رابطه كه خطر جنون‌آميز و سيطره‌طلبانه‌ى هيچ قدرتى را از بين نمي برد.

ثانياً وجود رابطه براى آمريكائى‌ها - نه امروز، هميشه اينطور بوده - وسيله‌اى بوده است براى نفوذ در قشرهاى مستعد مزدورى در آن كشور. انگليسى‌ها هم همين طور بودند. انگليسى‌ها هم در طول ساليان متمادى سفارتخانه‌شان مركز ارتباط با سفلگان ملت بود؛ كسانى كه حاضر بودند خودشان را به دشمن بفروشند. سفارتخانه‌ها يكى از كارهايشان اين است.

اينها اين خلأ را در ايران دارند؛ احتياج به پايگاه دارند، و پايگاه ندارند؛ اين را مي خواهند. احتياج به رفت و آمد آزاد و بى‌دغدغه‌ى مأموران جاسوسى و مأموران اطلاعاتى‌شان و ارتباطات نامشروع آنها با عناصر سفله و مزدور دارند؛ اما اين را ندارند. ارتباط، اين را براى آنها تأمين مي كند.

حالا مي نشينند آقايان وراجى كردن و حرف زدن و استدلال كردن، كه نبود رابطه‌ى با آمريكا براى ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه‌ى با آمريكا براى ما مفيد است. آن روزى كه رابطه‌ى با آمريكا مفيد باشد، اول كسى كه بگويد رابطه را ايجاد بكنند، خود بنده هستم.

بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه‌هاى استان یزد 1386/10/13

**********************

7- چرا با آمریكا مذاكره نمی‌كنیم؟

مذاكره‌ى در سايه‌ى تهديد و فشار، مذاكره نيست.

يك طرف مثل ابرقدرت ها بخواهد تهديد بكند و فشارى بياورد و تحريمى بكند و يك دست آهنى‌اى را نشان بدهد و از آن طرف هم بگويد خيلى خوب، بنشينيم پشت ميز مذاكره! اين مذاكره، مذاكره نيست. اينجور مذاكره‌اى را ما با هيچ كس نمي كنيم. آمريكا هميشه با اين چهره براى مذاكره وارد ميدان شده است.

آمريكا صادقانه مثل يك مذاكره‌كننده‌ى معمولى وارد ميدان نمي شود، مثل يك ابرقدرت وارد مذاكره مي شود. ما با چهره‌ى ابرقدرتى مذاكره نمي كنيم. ابرقدرتى را بگذارند كنار، تهديد را بگذارند كنار، تحريم را بگذارند كنار، براى مذاكره يك هدف و نهايت مشخصى فرض نكنند كه بايد مذاكره به آنجا برسد. جمهورى اسلامى زير بار اين فشارها نخواهد رفت؛ او هم به سبك خود به هر فشارى پاسخ خواهد داد.

به زورگوئى متوسل نشوند، از نردبان ابرقدرتى كه نردبان پوسيده‌اى هم هست، پائين بيايند، اشكالى ندارد؛ اما تا وقتى كه آنجور است، امكان ندارد.

بیانات در دیدار كارگزاران نظام 1389/05/27

**********************

8. بعد از این مدت مبارزه كدام كشور پیروز میدان بوده است؟

ماندن انقلاب، نشانه پیروزی ملت ایران

اين در خور تأمل است. وقتى ما فهميديم كه در اينجا آن كه پيروز شده است، اراده و تصميم قاطع يك ملت همراه با ايمان و توكل به خداست، اين درسى مي شود براى همه ى ملت ها.

اين يك اصلى مي شود در همه ى تحولات تاريخى؛ فلسفه ى جديد تاريخ، مبتنى بر اصول اسلامى، با نگاه كردن به اين حادثه، به بار مى نشيند، تدوين مي شود و مورد قبول همه قرار مي گيرد؛ و اين واقعيت اتفاق افتاده است؛ يعنى ملت ايران در تمام اين مدت و تا امروز، پيروز اين ميدان عظيم است. به چه دليل؟

به طرف ايران نگاه كنيد؛ دليلش اين است كه اينها مي خواستند انقلاب را از بين ببرند، اما انقلاب ماند؛ انقلاب نه فقط ماند، بلكه روزبه روز قوى تر شد. امروز نسل جوان ما كه در زمان انقلاب نبوده است، در دوره ى جنگ تحميلى نبوده است، امام را نديده است، با همان انگيزه و با همان عزم و تصميمى درس مي خواند، كار مي كند، زندگى مي كند و نفس مي كشد كه جوان دوران انقلاب با آن عزم و تصميم، انقلاب را به وجود آورد. اينها نشانه هاى بارز زنده بودن انقلاب است.

پیشرفت روز به روز ایران اسلامی

علاوه ى بر همه ى اينها، نظام اسلامى را ملاحظه كنيد؛ نظام اسلامى استحكام پيدا كرد، ريشه دوانيد، حرف خودش را به دنيا منتقل كرد، ملت ها را در مقابل عظمت خود وادار به اذعان و اعتراف كرد، خود را در چشم ملت هاى مسلمان و غير مسلمان بزرگ كرد.

امام بزرگوار ما حتّى در چشم دشمنان خود، يك شخصيت عظيم و عاليرتبه است. ملت ايران به عنوان يك ملت پولادين، يك ملت مقاوم، يك ملت مؤمن، يك ملت با بصیرت، در دنيا معرفى شده است و در كشور، نظام اسلامى توانسته كشور را متحول كند.

ايرانى كه امروز شما مى بينيد، ايرانِ دوران قبل از انقلاب نيست. ايرانِ دوران قبل از انقلاب، يك كشورِ عقب مانده بود؛ يك كشورِ فراموش شده بود؛ يك ملتِ بى ابتكار بود. با اين همه استعداد، با اين همه مواريث تاريخى، با اين فرهنگ غنى، اين ملت هيچ بروز و ظهورى نه در صحنه ى علم دنيا داشت، نه در صحنه ى سياست دنيا داشت، نه در صحنه ى فناورى دنيا داشت، نه حرف نوئى براى دنيا داشت، نه ابتكارى در زمينه ى مسائل منطقه و مسائل دنيا داشت؛ تابع محض بود. در داخل كشور، بجز يك مناطق معدودى كه مورد توجه مسئولان و سردمداران رژيم بود، بقيه ى مناطق كشور دچار ويرانى و دچار ناآبادانى بود.

ايرانِ امروز اين پيشرفت ها را دارد؛ اين كارها، اين ابتكارات، اين بروز جوان ها در ميدان علم و سازندگى و حضور قوى در همه ى بخش ها. اين حرف ها آن زمان وجود نداشت. كشور پيش رفته؛ اين پيروزى است. انقلاب زنده ماند، نظام روزبه روز بارورتر و ريشه دارتر شد، ملت روزبه روز آگاهى اش بيشتر شد.

افول ارزش های آمریكائی

در دنيا هيچ كس نيست كه شك داشته باشد در اين كه آمريكا در اين سى سال، بيش از سى رتبه از لحاظ اقتدار و وجاهت جهانى سقوط كرده؛ همه اين را مى بينند و مي دانند؛ خود آمريكائى ها هم به همين اقرار مي كنند.

همين سياستمداران قديمىِ كهنه كارِ آمريكائى، دولت ها و دولتمردان فعلى را - كه بايد گفت دولتمردان و دولتزنان (!) فعلى را - مسخره مي كنند كه شما آمريكا را از آنجا رسانديد به اينجا. راست هم مي گويند؛ امریكا سقوط كرده. امروز هيچ دولتى در دنيا به قدر دولت آمريكا منفور نيست. اگر امروز دولت هاى منطقه ى ما و دولت هاى ديگر جرأت كنند و يك روزى را به عنوان روز برائت و نفرت از دولت آمريكا معين كنند و به مردم بگويند در اين روز بيائيد راهپيمائى كنيد، بزرگترين راهپيمائى تاريخ در دنيا اتفاق خواهد افتاد! اين از موقعيت آبروئى آمريكا.

از لحاظ موقعيت منطقى و فكرى آمريكا: بالاخره يك دولت و يك ملت متكى است به آن فكر و منطقى كه ارائه مي دهد. ملت ها فقط با پول كه در دنيا اعتبار پيدا نمي كنند؛ بايد فكر و منطقى وجود داشته باشد. آمريكائى ها مي گفتند ما يك اصولى داريم - به قول خودشان - ارزش هائى داريم؛ ارزش هاى آمريكائى. براى اين اصول و ارزشها، در دنيا هى سر و صدا مي كردند. امروز نگاه كنيد ببينيد وضعيت ارزش هاى آمريكائى به كجا رسيده.

مي شود اينجور نتيجه‌گيرى كرد كه قدرت آمريكا، دولت آمريكا، استكبار آمريكا كه در مقابل ملت ايران قرار گرفته بود و اين مبارزه‌ى طولانى را از سال 32 با ملت ايران شروع كرده بود - كه امسال سال 91 است - در اين مبارزه، آن كه شكست خورده، همان دولت مستكبرِ متكبرِ خودبزرگ‌بين آمريكاست؛ و آن كه پيروز شده، ملت سرافرازِ مصممِ مقتدرِ ايران است.

دیدار دانش آموزان و دانشجویان 1391/08/10

**********************

9. آمریكا چه زمانی از دشمنی با ملت ایران دست خواهد برداشت؟

توطئه‌ها ادامه پيدا خواهد كرد، تا يك مقطعى؛ آن مقطع عبارت است از اقتدار همه‌جانبه‌ى كشور كه اين، كارِ شما دانشجوها، كارِ شما نسل جوان است.

آن وقتى‌كه توانستيد كشور را به اقتدار علمى و به اقتدار اقتصادى برسانيد و آن وقتى‌كه توانستيد عزت علمى را براى كشور فراهم كنيد، آن روز البته توطئه‌ها كم خواهد شد؛ مأيوس‌ خواهند شد. تا وقتى به آن نقطه نرسيده‌ايم، منتظر توطئه‌ها بايد بود و آماده‌ى مقابله‌ى با اين توطئه‌ها بايد بود.

و إن شاء اللَّه هر روزى كه بگذرد، شما قوى‌تر خواهيد بود، دشمن شما ضعيف‌تر خواهد شد و آن روزى كه پيروزى نهائى نصيب ملت بشود، إن شاء اللَّه روز دورى نخواهد بود.

دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ 1387/09/24

**********************

10. سرانجام مبارزه‌ی تاریخی ملت ایران با دولت مستكبر آمریكا چه خواهد بود؟

ما يقين داريم كه در اين كارزارى كه بين حق و باطل، امروز راه افتاده است - كارزار بين اسلام و معارف اسلامى و بيدارى اسلامى از يك سو، و طمع‌ورزي هاى استكبارى سياست هاى شياطين عالم و در رأس آنها شيطان بزرگ يعنى دولت امريكا از يك طرف ديگر - پيروزى با ماست؛ پيروزى با طرف حق است.

در اين، هيچ ترديدى وجود ندارد. همه‌ى قرائن اين را نشان مي دهند و تأييد مي كنند. طبيعتِ سنن الهى هم همين است؛ يعنى غير از اين معنى ندارد. آن گروهى كه طرفدار حقند اگر بايستند و اقدام بكنند، شكى نيست كه بر باطل پيروز خواهند شد.

سنت هاى الهى در جهت تقويت حق است و انتظار طبيعى از جريان سنن الهى در تاريخ، اقتضاء اين را دارد. ما هم داريم به تجربه اين را مشاهده مي كنيم.

بیانات در دیدار میهمانان شركت كننده در چهارمین مجمع جهانى اهل بیت (ع) 1386/05/28

خوانده شده 2605 مرتبه