هیچ کس نیست که نسبت به نگرانی دولت آمریکا و شخص اوباما از روند تحولات جاری در خاور میانه و شمال آفریقا که باعث شکوفائی جریان اسلام خواهی شده است تردید داشته باشد .
درباره این نگراني ها روزنامه آمريكايي واشنگتن پست نوشت : دولت اوباما با اطلاع از ماهيت اسلامي انقلاب هاي جاري در حال آماده شدن براي روبرو شدن با تشكيل دولت هاي اسلامي در شمال آفريقا و خاورميانه است.
بدین ترتیب واشنگتن پست ؛ علاوه بر اینکه از نگرانی کاخ سفید درباره تحولات جاری در خاورمیانه خبر میدهد از برنامه ریزی برای مقابله با این انقلاب ها توسط مدیران ارشد آمریکائی نیز پرده برمی دارد .
پرواضح است که نوع برنامه ریزی برای مقابله با این انقلابها بستگی به شرائط ویژه هر کشور ؛ بافت اجتماعی ؛ فرهنگی و سیاسی مردم این کشورها دارد ؛ لکن وجه مشترک تمام سناریوها برای مقامات آمریکائی این است که آنها خود را در ظاهر همراه با انقلاب ها نشان دهند .
"جرج سوروس " سرمايهدار بزرگ و فعال سياسي آمريكا كه عامل كودتاهاي مخملي در جهان نيز خوانده شده است، طي اظهاراتي در اثبات اين ادعا در گفتوگو با شبكه تلويزيوني "بيبيسي " گفت: كشورهاي غربي بايد خود را حامي مردم و انقلابهاي مردمي در منطقه نشان دهند.
سوروس در اين گفتوگو ضمن مقايسه تحولات اخير در خاورميانه با اتفاقات سالهاي 1989 و 1991 در اتحاديه جماهير شوروي تأكيد كرد: در سالهاي 1989 و 1991 رژيمي در جماهير شوروي با انقلاب از بين رفت كه مخالف غرب بود، اما هماكنون رژيمهايي در حال سرنگوني در خاورميانه و شمال آفريقا هستند كه غرب از آنها حمايت ميكند.
وي ادامه داد: براي همين غرب بايد حمايت مردم آن كشورها را جلب كند و از گذار آنها به مردمسالاري پشتيباني كند. بسيار مهم است كه غرب پيشگام اين انقلابها باشد نه دنبالهرو. چرا كه اگر عقب بيفتد، وفاداري مردم حكومتهاي تازه را از دست ميدهد.
روزنامه آمريكايي نيويوركتايمز در این باره نوشت : "باراك اوباما " رئيسجمهور آمريكا در رابطه با تحولات اخير در خاورميانه و شمال آفريقا گفت: ما نميتوانيم درباره آنچه در حال وقوع در خاورميانه است، سادهلوحانه برخورد كنيم ؛ ما بايد هوشيار باشيم. ما نميتوانيم درباره تغييراتي كه در خاورميانه در حال وقوع است، سادهلوحانه برخورد كنيم. تعهد ما به حفظ امنيت اسرائيل مقدس و غيرقابل نقض است. اما ما نبايد از آنچه در منطقه در حال وقوع است، هراس داشته باشيم. وی افزود : من معتقدم كه در نهايت انقلاب اخير در مصر به نفع اسرائيل خواهد بود.
سیاستمداران غربی در تونس پس از زین العابدین بن علی مدل جایگزینی فردی را به آزمایش گذاشتند و در مصر پس از شکست پروژه انتقال قدرت به عمرسلیمان ؛ جایگزین کردن نهاد ارتش بجای نهادهای مدنی قبلی را مورد توجه قرار دادند و در لیبی برای تشخیص بین جریان پیروز و ناکام و یارگیری بر اساس اقتضاءات میدانی ؛ سیاست صبر و انتظار را پیش گرفته و در کنار آن به ایجاد وسازماندهی حکومت درسایه با استفاده از نیروهای طرفدار غرب در حکومت قذافی پرداختند؛ این عناصر یکی پس از دیگری از حاکمت جدا گشته و جهت کسب مقبولیت به جریان انقلاب می پیوندند و در یمن از بیم روی کار آمدن جریان ضد آمریکائی قوی در این کشور مجال برخورد سخت و سرکوبگرانه را برای علی عبدالله صالح فراهم آورده وچشم از واقعیات پوشیده و حقوق بشر و حق انتخاب سرنوشت را برای ملت ها فعلا نادیده می گیرند و بحرین را نیز در مسیر تصنعی چالش شیعه وسنی هدایت کرده و با باز کردن پای ارتش های بیگانه در این کشوربرای مهارجریان مبارزات مردمی برنامه ریزی می کنند .
باعتقاد خود کارشناسان آمریکائی، این طرفندها معالجه اصل بحران در خاور میانه بحساب نمی آید بلکه از نظر آنها این اقدامات همانند مسکن های سیاسی عمل کرده و فرصت دستیابی به راه حل درمان ریشه ای بحران جاری را فراهم می آورد.
واشنگتن پست در این زمینه نوشت : دولت اوباما در حال بررسي گام هايي براي تمايز قائل شدن بين جنبش هاي منطقه اي است كه نقش دستورات اسلام را در حاكميت افزايش داده اند.
يك منبع مطلع در كاخ سفيد كه نخواست نامش فاش شود اعلام كرد كه رفتار احزاب سياسي و دولت ها براي آمريكا مهم است نه ارتباطشان با اسلام؛ وی ادامه داد : اسلام گرایان داراي ايدئولوژي ها و آرمان هاي متفاوتي هستند و از بنيادگران متوحش طالبان تا حزب عدالت و توسعه در تركيه كه يك نظام گسترده سكولار را مديريت مي كند را در بر مي گيرند.
واشنگتن پست، اسلام گرا بودن تحولات اخير منطقه را چنين توضيح داد: نشانه هاي اسلام گرايانه در جنبش هاي اخير منطقه خاورميانه قابل مشاهده است و يك روحاني متنفذ يمني خواستار كناره گيري عبدالله صالح به عنوان همپيمان آمريكا و جايگزيني وي با يك حاكميت اسلامي شده و در مصر هم تئوري اسلام گرايانه هدايت حركت هاي مردمي را بعد از سقوط حسني مبارك در دست گرفته است، تعداد ديگري از احزاب اسلامي هم در حال تصميم گيري درباره نقش خود در اعتراض ها يا اصلاحات بعد از انقلاب هستند.
گفته می شود به سفارش كاخ سفيد يك بررسي ومطالعه علمی درباره گرایش های احزاب و جریان های سیاسی اسلامی ومطرح در خاور میانه صورت گرفته است که نشان مي دهد كه تفاوت هاي ايدئولوژيكي کاملا دقیقی بين جنبش هايي مثل اخوان المسلمين مصر و القاعده وجود دارد .
از آنجا که جریان اسلام خواهی به یک گزینه غیر قابل اجتناب در کشورهای در حال انقلاب خاور میانه تبدیل شده است ؛ کاخ سفید ترجیح میدهد مدل جایگزین را در احزاب و مجموعه هائی جستجو کند که ترکیبی از جریان اندیشه دینی و دموکراسی را در قالبی غرب پسند ارائه دهند و تعامل قابل قبولی را با منافع غربی در خاورمیانه به نمایش بگذارند .
از این رو بسیاری از سیاستمداران غربی انگشت اشاره خود برای معرفی نظام جایگزین در کشورهای اسلامی را بسوی ترکیه گرفته ونظام فعلی این کشور را مناسب معرفی می نمایند ؛ اینهابرای اثبات صحت نظریه خود به باقیمانده ظرفیت و رغبت ترکیه از عهد عثمانی برای الهام بخشی و رهبری جهان اسلام اشاره می کنند ؛ این عده از نظریه پردازان تاکید دارند که عدم مبادرت به معرفی جایگزین ، آنها را بطور مبتلا به حکومت های ناخواسته جدیدی مشابه حکومت ایران می نماید .
لکن واشنگتن پست در تحلیلی متفاوت ؛ مدل تركيه را هم در ارتباط با جنبش هاي اسلامي منطقه به علت تفاوت هاي ساختاري موجود رد كرد و نوشت: درحالي كه خيلي ها در منطقه به تركيه به عنوان تركيبي از اسلام و دموكراسي نگاه مي كنند از اين موضوع غافلند كه حزب حاكم اسلام گراي عدالت و توسعه در تركيه توسط نظام قضايي و ارتش سكولار اين كشور به شدت مهار شده است، چيزي كه مصر و تونس فاقد آن هستند.
'جوناتان پلد'، سخنگوي سفارت اسرائيل در واشنگتن با اشاره به روابط اسرائيل با دولت تركيه معتقد است؛ اسلام واقعي به خودي خود تهديد نيست اما اسرائيل از اين مي ترسد كه نيروهاي تندرو ضددموكراسي از نظام دموكراتيك بهره ببرند چنانكه حماس در انتخابات پارلماني 2006 از اين فرصت بهره برد.
البته موضعگیری رجب طیب اردوغان علیه اسرائیل در اجلاس اقتصاد جهانی داووس با حمله شدید به سیاست های جنگ طلبانه رژیم صهیونیستی و ماجرای کشتی آزادی که بیانگر نوعی تغییر رفتار در مواضع سیاسی ترکیه در عرصه های بین المللی و منطقه ای بحساب می آید ، اسرائيل و آمریکا را نسبت به نقش آفرینی ترکیه در آینده منطقه با تردید واحتیاط مواجه کرده است .
دیلی استار طی یک مقاله تحت عنوان " آینده نقش ترکیه در معادلات خاورمیانه" می نویسد : روابط ترکیه با اسرائیل، امروزه تنها یک جنبه از استراتژی منطقهای چند جانبه آنکارا را دربرمیگیرد. استراتژی منطقهای ترکیه شامل عمل گرایی دیپلماتیک و برقراری روابط خوب با دشمنان اسرائیل، یعنی سوریه و ایران نیز هست. ظهور یک ترکیه قدرتمندتر که بیش از پیش در تعامل با تمام کشورهای منطقه باشد، تحول مثبتی محسوب میشود و هر قدرتی که تصور کند میتواند ترکیه را تماما در کنار خود داشته باشد، اسیر خواب و خیال شده است
دیلی استار ؛پیشرفت ترکیه را مستلزم عبور از چالش های داخلی و خارجی دانسته و می نویسد : ترکیه امروز، با توجه به ابعاد سیاسی و دیپلماتیک خود، باید از میان موانع بسیاری که در مسیر پیشرفت قرار دارد، عبور کند؛ موانعی مانند تنشهای اخیر با اسرائیل، تنشهای امنیتی دوباره با شبه نظامیان کرد و نبرد سیاسی داخلی بر سر تغییرات مد نظر دولت در قانون اساسی که قدرت برخی نهادهای قضایی را محدود و ارتش را ملزم به اطاعت از دادگاههای مدنی میکند.
دیلی استار همچنین معتقد است : تنشهای اخیر رهبران آنکارا با اسرائیل بر سر جنگ در غزه و حمله چندی پیش اسرائیل به کاروان کشتیهای حامل کمکهای بشردوستانه ترکیه به غزه، خبر از ظهور عنصر جدیدی در معادلات خاورمیانه میدهد؛ اینکه کشورهای اسلامی به واقع مستقل هستند، برخلاف رویه بیشتر کشورهای عرب، در مقابل اسرائیل و قدرتهای غربی عقب نمینشینند و اجازه توهین کردن آنها را بهخود نمیدهند؛ هر چند جنجال دیپلماتیک اخیر بین ترکیه و اسرائیل ممکن است بهزودی رفع شود، چرا که هر دو طرف برای روابط استراتژیک خود در زمینههای امنیتی، دیپلماتیک، تجاری و تکنولوژیک اهمیت قائل هستند.
با توجه به نگاه ضد و نقیض درباره ترکیه احتمال میرود ؛ موضوع واگذاری نقش به این کشور در معادلات جاری خاور میانه از سوی دولت های غربی ادامه بازی قبلی است که برای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا تعریف کرده اند و ترکیه دقیقا بدلیل برخورداری از عقبه اسلامی همواره محروم از بذل و بخشش های غرب نسبت به خود می باشد و سیاستمداران ترک کاملا دریافته اند که به طمع دستیابی به عضویت در اتحادیه اروپا و یا نقش آفرینی اجاره ای از سوی غرب در معادلات منطقه ای نمی توانند از تمایلات ملی و مردمی خود چشم پوشی نمایند که در این صورت پشتوانه مردمی را قبل از حمایت های بین المللی از دست خواهند داد
هیچ کس نیست که نسبت به نگرانی دولت آمریکا و شخص اوباما از روند تحولات جاری در خاور میانه و شمال آفریقا که باعث شکوفائی جریان اسلام خواهی شده است تردید داشته باشد .
درباره این نگراني ها روزنامه آمريكايي واشنگتن پست نوشت : دولت اوباما با اطلاع از ماهيت اسلامي انقلاب هاي جاري در حال آماده شدن براي روبرو شدن با تشكيل دولت هاي اسلامي در شمال آفريقا و خاورميانه است.
بدین ترتیب واشنگتن پست ؛ علاوه بر اینکه از نگرانی کاخ سفید درباره تحولات جاری در خاورمیانه خبر میدهد از برنامه ریزی برای مقابله با این انقلاب ها توسط مدیران ارشد آمریکائی نیز پرده برمی دارد .
پرواضح است که نوع برنامه ریزی برای مقابله با این انقلابها بستگی به شرائط ویژه هر کشور ؛ بافت اجتماعی ؛ فرهنگی و سیاسی مردم این کشورها دارد ؛ لکن وجه مشترک تمام سناریوها برای مقامات آمریکائی این است که آنها خود را در ظاهر همراه با انقلاب ها نشان دهند .
"جرج سوروس " سرمايهدار بزرگ و فعال سياسي آمريكا كه عامل كودتاهاي مخملي در جهان نيز خوانده شده است، طي اظهاراتي در اثبات اين ادعا در گفتوگو با شبكه تلويزيوني "بيبيسي " گفت: كشورهاي غربي بايد خود را حامي مردم و انقلابهاي مردمي در منطقه نشان دهند.
سوروس در اين گفتوگو ضمن مقايسه تحولات اخير در خاورميانه با اتفاقات سالهاي 1989 و 1991 در اتحاديه جماهير شوروي تأكيد كرد: در سالهاي 1989 و 1991 رژيمي در جماهير شوروي با انقلاب از بين رفت كه مخالف غرب بود، اما هماكنون رژيمهايي در حال سرنگوني در خاورميانه و شمال آفريقا هستند كه غرب از آنها حمايت ميكند.
وي ادامه داد: براي همين غرب بايد حمايت مردم آن كشورها را جلب كند و از گذار آنها به مردمسالاري پشتيباني كند. بسيار مهم است كه غرب پيشگام اين انقلابها باشد نه دنبالهرو. چرا كه اگر عقب بيفتد، وفاداري مردم حكومتهاي تازه را از دست ميدهد.
روزنامه آمريكايي نيويوركتايمز در این باره نوشت : "باراك اوباما " رئيسجمهور آمريكا در رابطه با تحولات اخير در خاورميانه و شمال آفريقا گفت: ما نميتوانيم درباره آنچه در حال وقوع در خاورميانه است، سادهلوحانه برخورد كنيم ؛ ما بايد هوشيار باشيم. ما نميتوانيم درباره تغييراتي كه در خاورميانه در حال وقوع است، سادهلوحانه برخورد كنيم. تعهد ما به حفظ امنيت اسرائيل مقدس و غيرقابل نقض است. اما ما نبايد از آنچه در منطقه در حال وقوع است، هراس داشته باشيم. وی افزود : من معتقدم كه در نهايت انقلاب اخير در مصر به نفع اسرائيل خواهد بود.
سیاستمداران غربی در تونس پس از زین العابدین بن علی مدل جایگزینی فردی را به آزمایش گذاشتند و در مصر پس از شکست پروژه انتقال قدرت به عمرسلیمان ؛ جایگزین کردن نهاد ارتش بجای نهادهای مدنی قبلی را مورد توجه قرار دادند و در لیبی برای تشخیص بین جریان پیروز و ناکام و یارگیری بر اساس اقتضاءات میدانی ؛ سیاست صبر و انتظار را پیش گرفته و در کنار آن به ایجاد وسازماندهی حکومت درسایه با استفاده از نیروهای طرفدار غرب در حکومت قذافی پرداختند؛ این عناصر یکی پس از دیگری از حاکمت جدا گشته و جهت کسب مقبولیت به جریان انقلاب می پیوندند و در یمن از بیم روی کار آمدن جریان ضد آمریکائی قوی در این کشور مجال برخورد سخت و سرکوبگرانه را برای علی عبدالله صالح فراهم آورده وچشم از واقعیات پوشیده و حقوق بشر و حق انتخاب سرنوشت را برای ملت ها فعلا نادیده می گیرند و بحرین را نیز در مسیر تصنعی چالش شیعه وسنی هدایت کرده و با باز کردن پای ارتش های بیگانه در این کشوربرای مهارجریان مبارزات مردمی برنامه ریزی می کنند .
باعتقاد خود کارشناسان آمریکائی، این طرفندها معالجه اصل بحران در خاور میانه بحساب نمی آید بلکه از نظر آنها این اقدامات همانند مسکن های سیاسی عمل کرده و فرصت دستیابی به راه حل درمان ریشه ای بحران جاری را فراهم می آورد.
واشنگتن پست در این زمینه نوشت : دولت اوباما در حال بررسي گام هايي براي تمايز قائل شدن بين جنبش هاي منطقه اي است كه نقش دستورات اسلام را در حاكميت افزايش داده اند.
يك منبع مطلع در كاخ سفيد كه نخواست نامش فاش شود اعلام كرد كه رفتار احزاب سياسي و دولت ها براي آمريكا مهم است نه ارتباطشان با اسلام؛ وی ادامه داد : اسلام گرایان داراي ايدئولوژي ها و آرمان هاي متفاوتي هستند و از بنيادگران متوحش طالبان تا حزب عدالت و توسعه در تركيه كه يك نظام گسترده سكولار را مديريت مي كند را در بر مي گيرند.
واشنگتن پست، اسلام گرا بودن تحولات اخير منطقه را چنين توضيح داد: نشانه هاي اسلام گرايانه در جنبش هاي اخير منطقه خاورميانه قابل مشاهده است و يك روحاني متنفذ يمني خواستار كناره گيري عبدالله صالح به عنوان همپيمان آمريكا و جايگزيني وي با يك حاكميت اسلامي شده و در مصر هم تئوري اسلام گرايانه هدايت حركت هاي مردمي را بعد از سقوط حسني مبارك در دست گرفته است، تعداد ديگري از احزاب اسلامي هم در حال تصميم گيري درباره نقش خود در اعتراض ها يا اصلاحات بعد از انقلاب هستند.
گفته می شود به سفارش كاخ سفيد يك بررسي ومطالعه علمی درباره گرایش های احزاب و جریان های سیاسی اسلامی ومطرح در خاور میانه صورت گرفته است که نشان مي دهد كه تفاوت هاي ايدئولوژيكي کاملا دقیقی بين جنبش هايي مثل اخوان المسلمين مصر و القاعده وجود دارد .
از آنجا که جریان اسلام خواهی به یک گزینه غیر قابل اجتناب در کشورهای در حال انقلاب خاور میانه تبدیل شده است ؛ کاخ سفید ترجیح میدهد مدل جایگزین را در احزاب و مجموعه هائی جستجو کند که ترکیبی از جریان اندیشه دینی و دموکراسی را در قالبی غرب پسند ارائه دهند و تعامل قابل قبولی را با منافع غربی در خاورمیانه به نمایش بگذارند .
از این رو بسیاری از سیاستمداران غربی انگشت اشاره خود برای معرفی نظام جایگزین در کشورهای اسلامی را بسوی ترکیه گرفته ونظام فعلی این کشور را مناسب معرفی می نمایند ؛ اینهابرای اثبات صحت نظریه خود به باقیمانده ظرفیت و رغبت ترکیه از عهد عثمانی برای الهام بخشی و رهبری جهان اسلام اشاره می کنند ؛ این عده از نظریه پردازان تاکید دارند که عدم مبادرت به معرفی جایگزین ، آنها را بطور مبتلا به حکومت های ناخواسته جدیدی مشابه حکومت ایران می نماید .
لکن واشنگتن پست در تحلیلی متفاوت ؛ مدل تركيه را هم در ارتباط با جنبش هاي اسلامي منطقه به علت تفاوت هاي ساختاري موجود رد كرد و نوشت: درحالي كه خيلي ها در منطقه به تركيه به عنوان تركيبي از اسلام و دموكراسي نگاه مي كنند از اين موضوع غافلند كه حزب حاكم اسلام گراي عدالت و توسعه در تركيه توسط نظام قضايي و ارتش سكولار اين كشور به شدت مهار شده است، چيزي كه مصر و تونس فاقد آن هستند.
'جوناتان پلد'، سخنگوي سفارت اسرائيل در واشنگتن با اشاره به روابط اسرائيل با دولت تركيه معتقد است؛ اسلام واقعي به خودي خود تهديد نيست اما اسرائيل از اين مي ترسد كه نيروهاي تندرو ضددموكراسي از نظام دموكراتيك بهره ببرند چنانكه حماس در انتخابات پارلماني 2006 از اين فرصت بهره برد.
البته موضعگیری رجب طیب اردوغان علیه اسرائیل در اجلاس اقتصاد جهانی داووس با حمله شدید به سیاست های جنگ طلبانه رژیم صهیونیستی و ماجرای کشتی آزادی که بیانگر نوعی تغییر رفتار در مواضع سیاسی ترکیه در عرصه های بین المللی و منطقه ای بحساب می آید ، اسرائيل و آمریکا را نسبت به نقش آفرینی ترکیه در آینده منطقه با تردید واحتیاط مواجه کرده است .
دیلی استار طی یک مقاله تحت عنوان " آینده نقش ترکیه در معادلات خاورمیانه" می نویسد : روابط ترکیه با اسرائیل، امروزه تنها یک جنبه از استراتژی منطقهای چند جانبه آنکارا را دربرمیگیرد. استراتژی منطقهای ترکیه شامل عمل گرایی دیپلماتیک و برقراری روابط خوب با دشمنان اسرائیل، یعنی سوریه و ایران نیز هست. ظهور یک ترکیه قدرتمندتر که بیش از پیش در تعامل با تمام کشورهای منطقه باشد، تحول مثبتی محسوب میشود و هر قدرتی که تصور کند میتواند ترکیه را تماما در کنار خود داشته باشد، اسیر خواب و خیال شده است
دیلی استار ؛پیشرفت ترکیه را مستلزم عبور از چالش های داخلی و خارجی دانسته و می نویسد : ترکیه امروز، با توجه به ابعاد سیاسی و دیپلماتیک خود، باید از میان موانع بسیاری که در مسیر پیشرفت قرار دارد، عبور کند؛ موانعی مانند تنشهای اخیر با اسرائیل، تنشهای امنیتی دوباره با شبه نظامیان کرد و نبرد سیاسی داخلی بر سر تغییرات مد نظر دولت در قانون اساسی که قدرت برخی نهادهای قضایی را محدود و ارتش را ملزم به اطاعت از دادگاههای مدنی میکند.
دیلی استار همچنین معتقد است : تنشهای اخیر رهبران آنکارا با اسرائیل بر سر جنگ در غزه و حمله چندی پیش اسرائیل به کاروان کشتیهای حامل کمکهای بشردوستانه ترکیه به غزه، خبر از ظهور عنصر جدیدی در معادلات خاورمیانه میدهد؛ اینکه کشورهای اسلامی به واقع مستقل هستند، برخلاف رویه بیشتر کشورهای عرب، در مقابل اسرائیل و قدرتهای غربی عقب نمینشینند و اجازه توهین کردن آنها را بهخود نمیدهند؛ هر چند جنجال دیپلماتیک اخیر بین ترکیه و اسرائیل ممکن است بهزودی رفع شود، چرا که هر دو طرف برای روابط استراتژیک خود در زمینههای امنیتی، دیپلماتیک، تجاری و تکنولوژیک اهمیت قائل هستند.
با توجه به نگاه ضد و نقیض درباره ترکیه احتمال میرود ؛ موضوع واگذاری نقش به این کشور در معادلات جاری خاور میانه از سوی دولت های غربی ادامه بازی قبلی است که برای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا تعریف کرده اند و ترکیه دقیقا بدلیل برخورداری از عقبه اسلامی همواره محروم از بذل و بخشش های غرب نسبت به خود می باشد و سیاستمداران ترک کاملا دریافته اند که به طمع دستیابی به عضویت در اتحادیه اروپا و یا نقش آفرینی اجاره ای از سوی غرب در معادلات منطقه ای نمی توانند از تمایلات ملی و مردمی خود چشم پوشی نمایند که در این صورت پشتوانه مردمی را قبل از حمایت های بین المللی از دست خواهند داد