وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در حالی ایران را به استفاده از گزینه نظامی تهدید کرد که این ادعای او بر خلاف راهبرد نظامی این رژیم و وضعیت امنیتی موجود آنها است.
رژیم صهیونیستی همواره در راهبرد امنیتی خود جمهوری اسلامی ایران را به عنوان دشمن متخاصم تعریف کرده است و اقداماتی که در عرصه میدانی اجرایی میکند براساس همین دیدگاه و با توجه به تعریف دشمن از جمهوری اسلامی ایران است. نگاه به جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک تهدید و استفاده از پروژه ایران هراسی ابزارهای همیشگی این رژیم بوده است.
اخیراً «یسرائیل کاتص» وزیر خارجه و وزیر امنیت رژیم صهیونیستی، جمهوری اسلامی ایران را به حمله نظامی تهدید کرده است. آنچه در این مقطع درک آن مهم است این است که این تهدیدات با چه انگیزهای اعلام میشود؟ چه اندازه جدی است و آیا صهیونیستها توان حمله به ایران را دارند؟
ایران، جبهه چهارم اولویتهای امنیتی رژیم صهیونیستی
براساس دیدگاه مقامات ارتش و دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی اولویت نظامی امنیتی این رژیم مرزهای شمالی فلسطین اشغالی، یعنی مرزهای لبنان و سوریه است. اولویت دوم آنها نوار غزه است و پس از آن جبهه کرانه باختری جبهه سوم به حساب میآید. برخی مقامات امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی جبهه ایران را به عنوان جبهه چهارم توصیف میکنند. این اولویتبندی جبهههایی که احتمال درگیری در آنها وجود دارد را با تهدید امنیتی صهیونیست ها اشتباه نگیریم. صهیونیستها ایران را به عنوان تهدید امنیتی نخست خود معرفی میکنند که ریشه تمام تهدیدهای آنها به حساب می آید اما در تعریف جبهههایی که امکان جنگ در آنها وجود دارد، ایران را به عنوان جبهه چهارم معرفی میکنند.
تهدیدات داخلی رژیم صهیونیستی مانع درگیری خارجی
از سوی دیگر صهیونیستها با مشکلات داخلی عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند. مسئله مهاجرت معکوس، بحران اقتصادی، مسئله مهاجرت آفریقایی تبارها، درگیری داخلی در عرصه سیاسی، عدم وجود دولت مستقر و اداره رژیم با دولت موقت و مشکلاتی که دربخش بهداشت عمومی رژیم صهیونیستی وجود دارد این رژیم را در داخل به شدت گرفتار کرده است. از آنجا که صهیونیس ها پیش از انجام هر اقدام نظامی، آمادگی جبهه داخلی را به عنوان یک پیش شرط در نظر میگیرند، میتوان گفت ادعای وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، بلوفی بیش نیست و بدون در نظر گرفتن شرایط جبهه داخلی این رژیم مطرح شده است.
ادعایی برخلاف راهبرد نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی
نخستین مسئله این است که بدانیم رژیم صهیونیستی از حیث امنیتی در چه وضعیتی قرار دارد. براساس راهبرد امنیتی رژیم صهیونیستی- که سال 2015 توسط گادی آیزنکوت، نوشته و طی دو مرحله نیز اصلاح شده است- رژیم صهیونیستی ورود به یک جنگ بزرگ را از دستور کار خارج کرده است. به دلیل اینکه هرگونه عملیات نظامی بلندمدت در جنگ های بزرگ میتواند این رژیم را از هستی ساقط کند. صهیونیستها به خوبی میدانند حمله به ایران آنها را در جنگی گرفتار خواهد کرد که شاید آغازگر آن باشند اما زمان پایان آن را نمیتوانند تعیین کنند.
هراس از متحدان ایران و جنگ در چند جبهه
صهیونیست ها به خوبی میدانند که ایران متحدانی در منطقه دارد که حمله به ایران آنها را وارد جنگ علیه رژیم صهیونیستی خواهد کرد و صهیونیستها مجبور خواهند بود در چند جبهه وارد جنگ شوند. مسئلهای که محافل امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی از آن به شدت هراس دارند و اگرچه برای آن برنامهریزی نیز کرده اند اما مقامات سیاسی را از ورود به آن به شدت نهی میکنند. چون میدانند جنگ در چند جبهه می تواند به پایان عمر اشغالگران ختم شود.
این مسئله در دیدگاه های اندیشکدههای رژیم صهیونیستی نیز وجود دارد. اندیشکده امنیتی موسوم به آی ان اس اس رژیم صهیونیستی قریب یک هفته قبل در پاسخ به اظهارات نفتالی بنت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که خواستار اقدام نظامی شدید علیه ایران شده بود همین پاسخ را ارائه کرده بود که: حمله مستقیم و شدید علیه ایران در سوریه ممکن است ضرباتی را به ایران وارد کند اما هزینه های آن برای رژیم صهیونیستی غیرقابل تحمل است. لذا چنین اقدامی به هیچ وجه از روی عقل نیست.
انگیزه های تهدید ایران
مفاد فوق نشان میدهند رژیم صهیونیستی نه توان حمله به ایران را دارد، نه توافقی در میان سیاستمداران آن رژیم برای این اقدام وجود ندارد و نه شرایط کنونی اقتضای این اقدام از جانب رژیم صهیونیستی را دارد. حال سؤال این است که با این وجود چرا وزیر خارجه رژیم صهیونیستی چنین اظهاراتی را رسانه ای کرده است؟
پاسخ این سؤال در طرح آمریکا و غرب علیه نظام جمهوری اسلامی نهفته است. برنامه غرب و آمریکا برای ایران براندازی از درون است و اولویت اقدام آنها در مقطع کنونی فشار حداکثری در تمامی عرصه های موجود است. به این معنی که در هر عرصهای که میتوان به ایران فشار اعمال کرد اقدام در راستای اعمال فشار بر ایران صورت گیرد. صهیونیستها در راستای این دیدگاه، به دنبال ایجاد رعب و وحشت در بخشی از حاکمیت و مردم ایران دارد. آنها به خوبی میدانند که ایرانیها از تهدیدات آنها هراس ندارند. اما کماکان امید دارند با اظهاراتی از این دست تأثیری هر چند اندک بر افکار عمومی ایران بگذارند و بخشی از مردم و حاکمیت را بترسانند.
اما تمام اینها نشان داد صهیونیستها هرگز نمیتوانند ملت ایران را بشناسند. هر مقدار که تهدیدات آنها بیشتر شود، مقاومت و خواتکایی و شجاعت ملت ایران بیشتر میشود و این همان رمز پیروزی است که در مقاومت نهفته است.