مهدی پورصفا: نام «مهاتما گاندی» رهبر برجسته استقلال هند برای بخش بزرگی از مردم دنیا آشناست. شخصیتی سیاسی که همواره از عدم خشنونت و برقراری صلح دفاع میکرده است. با این حال این شخصیت بزرگ نیز در نهایت قربانی یک ترور سیاسی شد. تروری که عامل آن «ناتورام گودسه» یک طرفدار افراطی هندو بود و جرم گاندی را تضعیف پیکره یکپارچه هندوستان میدانست.
سرنوشت تراژیک گاندی و متهم کردن وی به تضعیف سرزمین مادری خود، بازتابی از فاجعه بزرگتری است که امروز در بطن جامعه هند قرار دارد و خود را به شکل تبعیض دینی رسمی علیه مسلمانان و حمله به محلههای آنان نشان میدهد. نوعی ملیگرایی افراطی که با نهاد هندوئیسم در بزرگترین دمکراسی دنیا ادغام شده و میرود تا یکی از بزرگترین نبردهای فرقهای دنیا را شکل دهد.
*پایان نهروئیسم و آغاز افراطیگری ملی
هندوستان به عنوان دومین کشور پرجمعیت دنیا از زمان استقلال خود تا ابتدای دهه 90 میلادی تحت تأثیر عقاید «جواهر لعل نهرو» اولین نخست وزیر این کشور اداره میشد. نگاهی که امروز از آن به عنوان «نهروئیسم» از آن یاد میشود.
اساس مکتب «نهروئیسم» بر مبنای آرمانهای جنبشهای استقلال طلبانه در نیمه اول قرن بیستم تدوین شده بود. در بعد داخلی هند به دنبال خودکفایی کامل بر مبنای نگاه سوسیالیستی به اقتصاد و ایجاد یک جامعه برابر بود. همچنین بر این اساس کشور هند بدون خط کشیهای مرسوم این کشور از جمله نظام مرسوم طبقه بندی «کاستی» در مذهب هندوئیسم اداره میشد.
در بعد خارجی نیز هندوستان سیاست عدم تعهد را به منظور ایجاد توازن بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی دنبال میکرد. هندوستان در این دوران در تلاش بود تا با همکاریهای گسترده با سایر کشورهای خارج از این دو بلوک جهانی نظم بین المللی مستقر در دنیا را به عنوان یک نظام ظالمانه زیر سئوال ببرد. حمایت از جنبشهای ضد استعماری و استقلالطلبانه نیز بخش دیگری از سیاست هندوستان بود. بر همین اساس هندوستان از حلقه اول کشورهای در نبرد با رژیم صهیونیستی حمایت کرده و جنبش آزادی بخش فلسطین را به عنوان نماینده رسمی مناطق اشغالی فلسطین به رسمیت میشناخت.
با این حال از دهه هشتاد میلادی و به تدریج نشانههای اضمحلال مکتب نهروئیسم آشکار شد. دلایل فراوانی در این باره ذکر شده است که از آن جمله میتوان به رشد پایین اقتصاد هند و فساد گسترده در بین دولتمردان این کشور اشاره کرد.
رشد اقتصادی هند در طول دهههای هفتاد و هشتاد میلادی به قدری پایین بود که برخی اقتصادانان به تمسخر از آن به عنوان مدل رشد هندی نام میبردند. بسیاری از شهرهای هند نیز دیگر توانایی تحمل جمعیت این کشور که ناشی از بالارفتن استانداردهای بهداشتی و درمانی بود را نداشتند. منابع ارزی بانک مرکزی هند در اواخر دهه هشتاد میلادی به قدری پایین بود که تنها توانمندی تأمین چهار روز از نیازهای ارزی کشور را داشت.
در بعد بین المللی نیز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظام دو قطبی عملاً نشان داد که بنیانهای نهروئیسم در سیاست خارجی هند دیگر وجود خارجی ندارند. به این ترتیب شرایط برای یک تحول جدی در این کشور فراهم شد. بسیاری از کارشناسان شکست دولت «راجیو گاندی» در انتخابات سراسری سال 1989 را نقطه پایان نهروئیسم در هند میدانند.
* مکتب «هیندوتوه» چه میگوید؟
در دهه 90 میلادی و با پایان تاریخی مکتب نهروئیسم این بار مکاتب ملیگرای هندی بر پایه مذهب هندوئیسم در فضای سیاسی این کشور اوج گرفتند.
قلب تمام این جنبشهای سیاسی، مکتب «هیندوتوه» است. نوعی ایدئولوژی دینی که تلاش میکند تمام فرهنگ و تاریخ هند را در قالب هویت هندو از نوع تعریف کند. این نوع نگرش به جامعه هند برای اولین بار توسط یک شخصیت مذهبی هندو با نام «بانکیم چاندارا» در سال 1870 میلادی مطرح شد و بعدها در سال 1923 میلادی در قالب یک تشکل منسجم موجودیت پیدا کرد. در حقیقت ظهور این جنبش واکنشی به اشغال هند توسط بریتانیا و سقوط اقتصادی و سیاسی این کشور بود. در نگاه این مکتب حضور مسلمانان در هندوستان هم ردیف اشغالگران انگلیسی دانسته میشود و باید به تمام نشانههای آن پایان داده شود.
شاید ذکر این نکته جالب باشد که در اکتبر سال 2017 مسجد «تاج محل» به عنوان یکی از مهمترین مکانهای توریستی هند در دنیا توسط دولت محلی ایالت «اوتارپرادش» از لیست نقشههای توریستی حذف شد. این کار حتی با اعتراض سازمان یونسکو روبه رو شد چرا که این محل در لیست اماکن محافظت شده بین المللی قرار دارد.
این اقدام با دستور مستقیم «یوگی آدیتیانات» سروزیر اعظم این ایالت انجام شد. آدیتیانات پیش از این یک برهمن هندو بود که در سال 2014 و طی همایشی سیاسی گفت: اگر مسلمانان یک هندو را بکشند، هندوها صد مسلمان را خواهند کشت.
آدیتیانات شخصیتی جنجالی است که در دهه 90 گروه شبه نظامی «هندو یووه وهینی» را تأسیس کرد که تاکنون مظنون به دهها حمله به مساجد و اماکن مسلمانان است. هیندوتوه در قرن 21 به دنبال این است که هندوستان را از شر تمام ادیان پاکسازی کرده و یک جامعه یکپارچه را ایجاد کند.
هم اکنون نیز رهبران حزب مردم هند یا به اختصار بیجِیپی از جمله «ناندرا مودی» نخست وزیر این کشور نیز به صورت رسمی پیروی از این آیین را مورد تاکید قرار دادهاند.
*نگاهی به بزرگترین آشوبهای نژادی سالهای اخیر هند
از زمانی اوج گیری احزاب ملیگرای هندو تنشهای سیاسی و قومیتی نیز در کشور هند اوج گرفته است. از آنجا که مسلمانان بزرگترین اقلیت این کشور هستند و نزدیک به 15 درصد جمعیت هندوستان را تشکیل میکنند، نوک پیکان حملات هندوهای افراطی به سمت اماکن اسلامی بوده است.
به عنوان مثال ماجرای مسجد «بابری» در منطقه «ایدویا» نمونه از اوجگیری این شکاف است. هندوهای متعصب معتقدند که این مسجد بر روی ویرانه یک معبد هندی توسط بابور شاه گورکانی در قرن شانزدهم ساخته شده است. در 6 مارس سال 1992 رهبران حزب مردم هند به همراه پیروان گروههای ملیگرای هندو «ویشوه هندو پرَشد» و «رَشتریه اِسوایَمسِوَک سنگه» برای انجام مراسم دینی در مقابل این مسجد جمع شدند که ناگهان هندوهای افراطی با حمله به این مسجد آن را نابود کردند.
این اقدام تنشهای گسترده مذهبی در اطراف و اکناف هند ایجاد کرد که به کشته شدن دو هزار نفر انجامید. تلاش برای ساختن یک معبد بر روی خرابههای این مسجد منجر به یک حمله انتحاری توسط طرفداران القاعده در سال 2005 شد. با وجود این که در نهایت دادگاه عالی هند حکم به تقسیم این منطقه بین مسلمانان و هندوها داد ولی هنوز منطقه جغرافیایی این مسجد توسط ارتش هند محاصره شده و اجازه هیچ ساخت و سازی به طرفین داده نمیشود.
در سال 2002 میلادی نیز زمانی که «ناندرا مودی» سروزیر ایالت گجرات هند بود، یک آشوب گسترده بر سر حمله به یک مسجد مسلمانان منجر به کشته شدن 800 مسلمان شد.
*رازهای حمیات رژیم صهیونیستی و آمریکا از دولت نژادپرست مودی
این موارد به خوبی نشاندهنده عمق مسلمانستیزی دولت فعلی مودی در شرایط فعلی است. لغو شرایط ویژه منطقه کشمیر در قانون اساسی هند و تلاش برای اسکان اجباری هندوها در این منطقه و همچنین محروم کردن مهاجران مسلمان از شهروندی بخشی از یک پازل گستردهتر محسوب میشود.
حملات گروههای ملیگرای افراطی به مناطق مسلماننشین دهلی به بهانه تظاهرات مسلمانان در اعتراض به قانون جدید شهروندی این کشور و همراهی نسبی پلیس دهلی با این اقدام نشان میدهد که باید انتظار گسترده شدن دامنه این حملات را در آینده نزدیک داشت.
شرایط فعلی بین المللی نیز سبب شده تا خیال دولت مودی از هر گونه واکنش بین المللی به این مساله راحت باشد. تقابل تاریخی چین و آمریکا و این حقیقت که دهلی هم اکنون رقیبی در حوزههای اقتصادی و ژئوپلتیک پکن است، سبب شده تا واشنگتن جلوی هر گونه واکنش بین المللی مؤثر را در مقابل اتفاقات فوق بگیرد.
در کنار این رژیم صهیونیستی یه عنوان یکی از متحدان راهبردی دولت هند نیز پشتیبان دولت مودی در اقدامات اسلام ستیزانه است. روابط هند و رژیم صهونیستی که در دهه 90 و با کنارگذاشته شدن نهروئیسم از سیاست خارجی این کشور پا گرفته بود، با سفر مودی به تلآویو و دیدار با نتانیاهو وارد عرصه تازهای شده است. هند هم اکنون بازار بزرگ تسلیحاتی شرکتهای نظامی رژیم صهیونیستی محسوب میشود. ارتش هند بزرگترین مشتری پهپادها و موشکهای هدایت شونده اسراییلی است و سازمان فضایی این کشور نیز یک ماهواره نظامی متعلق به تلآویو را در سال 2015 به فضا پرتاب کرد.
علاوه بر این رژیم صهیونیستی به شدت علاقمند است تا تحرکات هستهای پاکستان از طریق هندوستان تحت نظر قرار بگیرد. مقامات پاکستان معتقدند که اطلاعات جاسوسی سیگنالی هند در اختیار ارتش رژیم صهونیستی قرار گرفته و پروازهای شناسایی به صورت مداوم نیز توسط هواپیماهای اسراییلی بر روی مراکز اتمی پاکستان نیز از خاک هند صورت انجام میشود. برخی از شایعات حتی حاکی است که در جریان یکی از این پروازهای شناسایی دو هواپیمای اسراییلی بر فراز «کاهونا» اصلیترین آزمایشگاه اتمی پاکستان سرنگون شدهاند.
*کشورهای مسلمان چه میتوانند بکنند؟
با در نظر گرفتن موارد فوق میتوان گفت بهنظر میرسد که دولت فعلی هندوستان از پشتیبانی داخلی و خارجی کافی برای ادامه اقدامات اسلامستیزانه خود برخوردار است.
به نظر میرسد تنها راه مقابله جدی با گسترش اقدامات فوق حمایت گسترده کشورهای اسلامی از مسلمانان هند باشد. هم اکنون کشورهای اسلامی از جمله شیخنشینهای جنوب خلیج فارس از مهمترین سرمایه گذاران خارجی در هند محسوب میشود.
«محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در سفر چندی پیش خود به هندوستان یک قرارداد چندین میلیارد دلاری برای سرمایهگذاری در تاسیسات پالایشی این کشور به امضا رسانده است. امارات و کویت نیز هر کدام از مهمترین بازارهای کالاهای صادراتی هند محسوب میشوند و قطر نیز بزرگترین صادرکننده LNG به هند است.
با توجه به رکود موجود در اقتصاد هند دولت مودی به شدت در مقابل هر گونه فشار مالی از سوی کشورهای مسلمان آسیبپذیر است. البته این مساله در گرو یک انسجام ساختاری در بین کشورهای اسلامی است که موقعیت مطلوبی در شرایط فعلی ندارد. شاید دولت هند نیز با درک همین شرایط است که فشارها را بر روی مسلمانان هند چندین برابر کرده است.