هشدار پشت هشدار، آمادهباش پشت آمادهباش و اعلام وضعیت اضطراری پشت اقامتهای اجباری؛ اینها پیامهایی بوده است که یکی پس از دیگری توسط روسای جمهور و رهبران سیاسی کشورهای بزرگ و صنعتی جهان خطاب به شهروندانشان اعلام شدند.
اوضاع بی شباهت به یک جنگ نیست:
1- در جنگ مردم به پناهگاهها میروند و امروز مردم به بهترین پناهگاه، "منازل" رفتهاند.
2- در جنگ تلفات انسانی روزانه رو به افزایش است و امروز دسته دسته مردم در اقصی نقاط جهان جان خود را از دست میدهند.
3- در جنگ چرخه اصلی اقتصاد متوقف میشود، امروز نیز چرخه های کسب و کار متوقف شده است.
4- در جنگ بیمارستانها بسیج میشوند و از هزاران مجروح استقبال میکنند و امروز صدها هزار نفر میهمان ناخوانده اتاقهای بیمارستانها هستند.
اما اینجا دو اختلاف بزرگ با جنگها وجود دارد:
1- در جنگها متحدین و متفقین داریم که رو در روی هم میایستند اما امروز متحدین و متفقین جبههای واحد علیه دشمنی مشترک تشکیل دادهاند و دنیا با دشمنی مشترک میجنگد.
2- برای اولین بار در جنگهای تاریخ، شاهد آن هستیم که این دشمن مشترک قابل رویت نیست و جهان با دشمنی میجنگد که معلوم نیست کجاست و در چه زمانی حمله میکند لذا منزل بهترین پناهگاه به شمار رفته است اما سرعت انتشار این دشمن میکروسکوبی آن قدر هولناک است که بیم آن میرود در نتیجه اضمحلال اقتصادی منازل نیز بر سر ساکنینش خراب شوند.
اینها عصاره نداهای جهانی – منطقهای و ملی در کشورهایی است که به مثابه خط مقدم جبهههای جنگ شده است.
اغراق است یا واقع بینی؟
آن چه که در پی کرونا در جهان به وقوع پیوسته است و تحلیلهایی که در پی آن روانه بازار سیاست و اقتصاد شده یا یک اغراق گویی بی منطق و بی دلیل است یا راستی راستی تحولاتی سریع در حال رخدادن است که غفلت از آن سرمایههای ملی کشورهای عقب مانده از این قافله را تهدید میکند؟ چه این باشد و چه آن، چه اغراق گویی باشد و چه واقع بینی و چه امری بینالامرین باشد، این داستان جذاب مستحق مطالعه ای عمیق و دقیق است.
داستان کرونا
کرونا از شهر ووهان چین آغاز شد، آن چنان که مقامات این کشور میگویند، سپس به سرعت باد به کشورهای دیگر سرایت نمود، سرعت انتشار این ویروس قاتل از هر موشک بالستیکی سریعتر بود، آن چنان این ویروس ویرانگر بود که در روزهایی اندک همه توان بهداشتی و پزشکی هر کشور مبتلایی را در خود فرو میبرد، کرونا سراغ کشورهایی رفته است که پولدار، پیشرفته و متمدن بودهاند، گویی این ویروس مخصوص ثروتمندان جهان است، اگر یک نگاه سرانگشتی بیاندازیم کرونا چهار کشور عضو دایم شورای امنیت یعنی چین، آمریکا، انگلیس و فرانسه در کنار آلمان، ایتالیا و اسپانیا که بیش از 50 درصد اقتصاد جهانی را در دست دارند در صدر حملات خود قرار داده است. اما این تازه روی خوش داستان ابتلا به کرونا است و معنای آن این است که جهان ارقام واقعی مبتلایان و تلفات کرونا را در این کشورها آن چنان که هست و حقیقت دارد رویت میکنند و دلیل واقعی ارتفاع منحنی تلفات آن است که این کشورها صنعتی، پیشرفته و پولدار هستند و به سرعت آمارها هم طبق اصول علمی روشن و اعلام میشود و معنایش آن نیست که کرونا سراغ فقراء نمیرود، و فاجعه احتمالی نیز در همین جا جاخوش کرده است.
فاجعه احتمالی مذکور آن است که کرونا سراغ کشورهای فقیر هم رفته است اما چون این کشورها عقب مانده و از حداقل امکانات بی بهره هستند لذا تا کنون نفهمیدهاند که کرونا نیز در میان آنها جاخوش کرده و فاجعه بزرگ زمانی عیان میشود که کرونا در پیک ارتفاع در این کشورها قرار گیرد و انگاه تازه فاجعه بزرگ جهانی رخ مینماید.
میگویند آب و هوا، رطوبت و گرمای کشورها در سرعت انتشار و انتقال تاثیر دارد، با آن که اکنون شاهدیم از عربستان تا برزیل و تا مالزی کرونا منتشر شده اما در نهایت یک فرضیه در این جا قطعی است و آن این است که کرونا عالم گیر خواهد شد و هیچ راه گریزی از آن نیست و فقط زمان وقوع در دام کرونا متفاوت خواهد بود؛ پس با این نگاه بحران یا فاجعه ناشی از کرونا در راه خواهد بود و جهان باید خود را برای رویارویی با انعکاس و تاثیرات کرونا و چگونگی مقابله با آن آماده کند و آن کسی که فکر میکند کرونا به زودی از منازلشان رخ بر میبندد در اشتباه است. با این نگاه چه راه حل هایی وجود داشته است و چه تاثیراتی بر این راه حل ها مترتب بوده است؟
نگاه اول: رها سازی کرونا
با این دیدگاه باید اجازه داده میشد تا کرونا عالم گیر شده و حداقل 75 درصد از ساکنین زمین را مبتلا میکرد تا در این پروسه زمانی سیستم دفاعی بدن انسان، قابلیت دفاع از خود را تولید کند. در این وضعیت همه سازمانها و مراکز طبی و بهداشتی کشورها و جهان به دلیل هجوم سیل گونه مردم مبتلا به بیمارستانها؛ از هم فرو پاشیده میشد و هزاران نفر در کوچه و خیابانها میمردند اما نه به دلیل عدم توانایی معالجه بلکه به دلیل آن که دیگر تخت خالی در بیمارستان ها نبود که بتواند مبتلایان را استقبال، مراقبت و درمان کند. این در حالی است که حتی بیمارستانهای موجود در کشورهای غنی و ثروتمند انقدر اتاقهای مراقبتهای ویژه ندارند که بتوانند در ظرف یک روز صدها بیمار بدحال را استقبال کنند. با این وجود حال و روز بیمارستانهای کشورهای فقیر به چه روزی میافتند؟ با این شکل از رویارویی با کرونا، مریضهای دیگر در جهان همچون بیماران بیماریهای قلبی، مغزی، تصادفات و ... دیگر جایی برای ورود در بیمارستانها ندارند. به قول برخی پزشکان ایتالیایی، کار در ایتالیا به جایی رسیده بود که باید بیماران را برای اکسیژن دادن و زنده نگهداشتن انتخاب میکردند، در چنین حالتی، دیوانه وارترین شکل تلفات انسانی بر روی کره زمین در نتیجه کرونا اتفاق میافتاد.
نتیجه چنین راه حلی در جهان وقوع بین 200 تا 300 میلیون قربانی در طول یکسال در جهان بود و این راه حلی ضد انسانی از نگاه جامعه پژشکان و محافل انسانی و حقوق بشری بود و لذا با آن که این نظریه برای خود در جهان طرفدارانی داشت، به کنار گذاشته شد.
نگاه دوم: جلوگیری از سرعت ابتلا به کرونا
در این حالت همان 75 درصد جمعیت جهان به ویروس کرونا مبتلا میشوند اما به جای آن که در یک سال این اتفاق بیفتد در زمان بیشتری مثلا در طی دو یا سه سال رخ میدهد و در این فاصله هم سیستم دفاع بدن انسان قدرت دفاع از خود را پیدا میکند و هم جلوی تلفات انسانی بیشتر گرفته میشود و هم نظام درمانی هر کشوری قابلیت استقبال از بیماران و درمان آنها را به دست میآورد. این حالت، جوامع جهانی را آماده می کند تا امکان روبرو شدن با موج دوم و سوم گسترش کرونا را داشته باشند، چه آن که بر اساس ارزیابی و مطالعات کارشناسان و متخصصان پزشکی و بهداشتی جهان و طبق بررسی سازمان جهانی بهداشت این احتمال بسیار زیاد است که انتشار و ابتلا به کرونا موج های دوم و سومی نیز در راه داشته باشد.
این حالت نیز مخالفانی سر سخت دارد زیرا به رغم آن، میلیونها نفر در دنیا جان خود را از دست میدهند و فقط در اروپا و آمریکا بیش از چهار تا پنج میلیون قربانی به همراه دارد و باز هم تمامی تواناییهای مراکز درمانی و بهداشتی در طول همین مدت بلعیده میشود و دیگر نه تنها توانایی استقبال از کروناییها را نخواهند داشت بلکه دیگر بیماران را نیز نمیتوانند سرپرستی کنند و تنها فرقی که با حالت اول دارد آن است که از میزان قربانیان شاید از یک سوم تا 50 درصد کاسته میشود اما با این حال رقم قربانیان آن قدر زیاد خواهد بود که موجب عبور از این حالت میشود، در حالی که از نگاه علمی این احتمال وجود دارد که ویروس کرونا در طول زمان، ممکن است دارای جهشی جدید شده و قربانیهای بیشتری نیز بگیرد.
نگاه سوم: سرکوب آهنین ویروس با جلوگیری از انتشار
در این حالت همه امکانات از جمله اقامت اجباری در منزل، قرنطینه خانگی، فاصله اجتماعی و توقف فعالیتهای اقتصادی با سختگیرانهترین سیاستها توسط دولتها با کمک نیروهای مسلح هر کشوری اعمال میگیرد تا دامنه انتشار کرونا به پایینترین سطح برسد. در این حالت، معدل قربانیان کرونا کاهش نسبی پیدا میکند و این همان کاری است که چین پس از آغاز انتشار ویروس کرونا در گام اول و به سرعت در پیش گرفت. همین روش سپس توسط کره جنوبی در پیش گرفته شد که تجربیات قابل قبولی را ارائه کرد. پس از آن ایتالیا با تاخیر چنین سیاستی را در پیش گرفته است. اما مشکل این طرح چیست؟ در این طرح مناطق ویروس زده باید در قرنطیه کامل باشند که میتواند چند شهر از یک کشور یا کل یک کشور را در بر بگیرد و این قرنطینه میتواند حتی تا یکسال ادامه پیدا کند که معنای آن این است که مناطق تحت قرنطینه در سراشیبی سقوط اقتصادی قرار میگیرند زیرا لازمه چنین کاری با توجه به تجارب دو ماهه اخیر، فلج شدن کامل فعالیتهای اقتصادی است. در این حالت هیچ فرقی بین کشورهای فقیر و ثروتمند وجود ندارد و همین امر در دراز مدت منجر به طغیانهای اجتماعی و امنیتی میشود که ممکن است هر کسی برای بقای خود به آن دست بزند. از سویی این شائبه در افکار عمومی ایجاد میشود که اگر کرونا آنها را نکشد آنگاه فقر و قحطی و گرسنگی آنها را خواهد کشت و همین اندیشه برای ساقط کردن پایههای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی یک کشور کافی است.
نگاه چهارم: سرکوب آهنین ویروس و معتدل دو مرحلهای
در این نگاه ابتدا قرنطینهای خشک و خشن و کاملا اجباری با کمک دستگاههای نظامی و امنیتی بر همه شهروندان شهرها و یا کشورهای مورد ابتلای کرونا صورت میگیرد که معمولا میتواند از سه ماه تا شش ماه را در برگیرد و این کاری بود که توسط چین در مرحله اول در شهر ووهان به اجراء در آمد و توانست معدل ارتفاع انتشار را به صفر نزدیک کند. برای اروپا که قرنطینه را با تاخیر آغاز کرده است، اکنون پیشنهاد میشود تا سرکوب خشن ویروس از طریق قرنطینه کامل و فراگیر اجباری را تا شش ماه ادامه دهند. پس از آن، مرحله معتدل آغاز میشود و قرنطینه کم کم رها شده و جای آن را نظام کنترل دقیق و شدید میگیرد تا دوباره ویروس کرونا از جایی جدید سرباز نکند. اما حالت سرکوب اجباری با یک دوره شش ماهه نیز مخالفینی سر سخت دارد زیرا معتقدند این اقدام، فلجی دیگر به جامعه تحمیل میکند که ابعاد و بزرگی انعکاس آن ممکن است سخت و وحشتناک باشد، تجربهای که جامعه اروپایی حتی یکبار نیز آن را آزمایش نکرده است لذا این منتقدان پیشنهاد میکنند تا بجای شش ماه، قرنطینه مطلق اجباری چند هفتهای در نظر گرفته شود و پس از فروکش کردن دامنه انتشار (مانند چین ) زندگی عادی به تدریج، هوشمندانه و تحت کنترل مجددا بازگردد. در این حالت، به مدت طولانی چه بسا یکسال یا دو سال نظام مراقبتهای شخصی و اجتماعی برای جلوگیری از انتشار کرونا اعمال میگردد و از برگزاری اجتماعات جلوگیری میشود و افراد مجبور میشوند به صورت شخصی و خانوادگی و گروههای شغلی، پروتکل های بهداشتی خاصی را رعایت کنند. در این حالت دیگر وحشتی از وجود کرونا وجود نخواهد داشت و هر گونه بروز آثار کرونا از سوی نظامهای درمانی قابل درمان و کنترل خواهد بود.
نتیجه گیری
با صرف نظر از همه نگاهها و با فرض رجحان و برتری حالت چهارم، همه اندیشمندان و استراتژیستهای سیاسی، اقتصادی و درمانی به دنبال پاسخ به این سوال هستند که کدام روش و کدام راه حل میتواند در آن واحد راهی را پیش پا بگذارد که هم نظام اقتصادی کشورها سقوط نکنند و هم نظام درمانی آنها پایدار و با قدرت، توان پاسخگویی به نیازهای درمانی را داشته باشد زیرا تجربه چند ماهه اخیر و مطالعات انجام شده ثابت کرده است که ویروس کرونا به خودی خود هیچگونه هراسی ندارد اما آن چه که این ویروس را هولناک میکند این است که سرعت انتشار آن هر نظام درمانی و بهداشتی را ساقط و نابود می کند و در پی آن و به دلیل اعمال قرنطینههای طولانی مدت، اقتصاد کشورها نیز فرو میپاشد.
دیگر وقت آن گذشته است که سیاستهای اتخاذ شده را به نقد بکشیم یا دست به تسویه حسابهای شخصی بزنیم زیرا احتمال اتخاذ سیاستهای غلط منحصر به من، شما و دیگران نیست. اکنون روشن شده است که اتخاذ این نوع سیاستها، کشورهای فقیر یا ثروتمند یا پیشرفته و عقب مانده نمیشناسد، بهترین گواه ما شرایط کنونی اروپا و آمریکا است که بیشترین مبتلایان و بیشترین قربانیان را به خود اختصاص دادهاند، اکنون مرحله اصلی در این شرایط ایجاد روندی است که بتوان زمان را در کنترل خود بگیریم و در دل زمان، سرعت انتشار کرونا را قطع کرده و بهترین راه حلها را برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی و درمانی اتخاذ کنیم. این مسیری است که اکنون بسیاری از کشورها آن را دنبال میکنند.