ساختار تشکیلاتی جنبش حماس

امتیاز بدهید
(1 امتیاز)

ساختار تشکیلاتی جنبش حماس از گذشته تا ۲۰۱۲

جنبش حماس که از همان سالهای آغازین تاسیس خود به عنوان یک گروه مقاومتی و مبارزاتی در عرصه فلسطین شناخته می‌شود، اخیراً در مذاکرات پرونده آشتی ملی با جنبش فتح، مسائلی را مطرح کرده است که نشان دهنده یک تحول احتمالی در ساختار و استراتژی این جنبش است.از طرفی، برای جنبشی همچون حماس با سابقه‌ای ۲۴ ساله در عرصه مقاومت فلسطین، ساختار تشکیلاتی خاصی وجود نداشته و نمی‌توان ساختاری ارائه داد که مورد تایید تمامی طرفها باشد و از سوی دیگر، باید شناخت کافی در مورد این جنبش و ساختار تشکیلاتی و استراتژی‌های آن وجود داشته باشد تا بتوان پیرامون تغییر ساختار و تشکیلات آن در مقطع کنونی نظر داد.

در این رابطه سؤالاتی مطرح خواهد شد که به آنها پاسخ خواهیم داد:

۱ـ نحوه تاسیس جنبش حماس به چه صورت بوده و دلایل تاسیس آن چه بود؟

۲ـ ساختار اولیه جنبش حماس چگونه بوده است؟

۳ـ آیا ساختار و همچنین استراتژی جنبش حماس در حال حاضر متحول شده است؟

*الف) معرفی جنبش حماس

حماس مخفف «جنبش مقاومت اسلامی» (حرکة المقاومة الاسلامیة)است که شیخ احمد یاسین آن را در سال ۱۹۸۷ به دنبال آغاز انتفاضه اول پایه گذاری کرد و به عنوان شاخه اخوان‌المسلمین فلسطین، کار خود را آغاز کرد. این جنبش به عنوان یک جنبش مقاومت مردمی ـ ملی با رویکردی اسلامی تاسیس شد و از همان بدو کار تلاش کرده است تا زمینه را برای آزادی و رهایی فلسطین از طرح صهیونیست‌ها مبنی بر غصب کامل این سرزمین فراهم آورد.

حماس، مبانی اسلامی را اصلی ثابت برای مبارزه با دشمن خود می‌داند و به همین دلیل است که یک جریان گسترده مردمی را در فلسطین با خود همراه کرده است. این جنبش بر خلاف سازمان آزادیبخش فلسطین که در سال ۱۹۸۸ رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت، نه فقط مخالف مشروعیت این رژیم، بلکه خواهان نابودی آن و مخالف ماهیت وجودی اسرائیل است.

* ب)دلایل و چگونگی شکل‌گیری حماس

با نگاهی به تاریخ مبارزات مردم فلسطین به ویژه قبل از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ میلادی، به خوبی درمی‌یابیم که مقاومت و جهاد در سالهای حاکمیت انگلستان (از سال ۱۹۲۱ میلادی به بعد) نیز جریان داشته است. گروههایی همچون اخوان‌المسلمین که شاخه‌ای از اخوان‌المسلمین مصر بودند در زمره گروههایی به شمار می‌رفتند که هراز چندگاهی در مقابل ظلم و جور ایستادگی می‌کردند.

با توجه به همین مطلب، اگرچه جنبش حماس در ۱۵ دسامبر ۱۹۸۷ بیانیه اعلام موجودیت خود را به صورت رسمی منتشر کرد، اما ریشه‌های شکل‌گیری آن نیز، به دهه‌هایی پیشتر باز می‌گردد. شکل‌گیری حماس نیز نتیجه فعل و انفعال عوامل عدیده‌ای بود که عبارتند از:

۱ـ واکنش اخوان‌المسلمین به تشکیل جنبش جهاد اسلامی

تاسیس جنبش جهاد اسلامی در اواخر سالهای ۱۹۷۹ میلادی به دلیل اختلافات بنیانگذاران آن همچون دکتر فتحی شقاقی و عبدالعزیز عوده با مواضع اخوان‌المسلمین در عرصه فلسطین بود.

پایه‌گذاران جهاد اسلامی که به کاهش مقاومت و مبارزات مسلحانه اخوان‌المسلمین فلسطین اعتراض و انتقادات شدیدی داشتند، جنبش جهاد اسلامی را با الگوبرداری از انقلاب اسلامی ایران، با گرایشی اسلامی و رویکردی کاملاً مقاومتی و مبارزاتی علیه رژیم صهیونیستی تاسیس کردند.

مردم فلسطین که در آن روزها پس از شکست‌های پی در پی در عرصه مبارزه با رژیم صهیونیستی به ستوه آمده بودند، پیوسته به این جنبش روی آوردند و در این بین، جوانان نیز که علاقه بسیاری به مبارزه داشتند، اکثریت اعضای این جنبش را تشکیل می‌دادند.

جماعت اخوان‌المسلمین که عرصه فعالیت خود را در فلسطین با تاسیس جنبش جهاد اسلامی روز به روز کم رنگتر می‌دید درصدد برآمد گروهی را در فلسطین با همان رویکردهای جنبش جهاد اسلامی ایجاد کند که تا بتواند جایگاه قبلی خود را به دست آورد؛ البته اخوان‌المسلمین حتی در دهه‌های قبل از ۱۹۸۰ میلادی با اسامی دیگری از جمله «المرابطون علی‌الارض الاسراء» و «جنبش مبارز اسلامی» در عرصه فلسطین فعالیت می‌کرد.

حتی شیخ احمد یاسین قبل از تاسیس جنبش حماس، «الجماعة الاسلامیة» را برای همکاری با فعالیتهای سیاسی اخوان‌المسلمین در فلسطین (غزه) پی‌ریزی کرده بود.

بنابراین، اخوان‌المسلمین توانست چند سال پس از تاسیس جهاد اسلامی، جنبشی را با رویکرد مقاومتی و گرایشی اسلامی در فلسطین به رهبری شیخ احمد یاسین راه‌اندازی کند.

۲ـ پیامدهای جنگ ۱۹۶۷ میلادی

شکست کشورهای عربی از رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۹۶۷، یکی از دلایل شکل‌گیری گروههای فلسطینی از جمله حماس است. حتی جهاد اسلامی نیز این شکست مفتضحانه کشورهای عربی را دلیلی مبنی بر تاسیس خود و برگرداندن حقوق حقه فلسطینیان می‌داند. حماس نیز به عنوان نماینده خیل عظیمی از فلسطینیان که آرمانش برای او حکم مرگ و زندگی را داشت و نمی‌توانست از اشغال باقی مانده اراضی فلسطین در پی شکست ۱۹۶۷ چشم‌پوشی کند لذا عزم خود را جزم کرد تا با تاسیس آن و به دست گرفتن زمام برخی از امور، راه را هموار کند.

۳ـ تحولات دهه ۸۰ میلادی

دهه ۱۹۸۰ میلادی دوران بسیار مهمی برای فلسطین به شمار می‌رود. برخی از تغییر و تحولات مربوط به این دهه، سبب شکل‌گیری حماس شد که به صورت مختصر عبارتند از:

*مشی سازمان آزادیبخش فلسطین «ساف» و جنبش فتح که در این دهه به سبب تحولات داخلی و خارجی با تغییراتی همراه بود و موجب تضعیف آن در زمینه مقاومت شده و دیدگاهش متزلزل شد و سرانجام در سال ۱۹۸۸ رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت.

* تجاوز صهیونیست‌ها به جنوب لبنان و محاصره بیروت در سال ۱۹۸۲ که علی‌رغم مقاومت اولیه فلسطینیان در اردوگاه‌های جنوب لبنان، اما رفته رفته مقاومت‌ها کمتر و کمتر شد.

*جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۰ که مساله فلسطین را برای اعراب و جهانیان به یک مساله حاشیه‌ای تبدیل کرد.

*الحاق بلندیهای جولان سوریه به رژیم صهیونیستی

*انهدام رآکتورهای هسته‌ای عراق توسط جنگنده‌های رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۲

*بمباران مقر سازمان آزادیبخش فلسطین در تونس در عملیات «حمام‌الشط» در سال ۱۹۸۵

پ) ساختار اولیه حماس

یک سال پس از تاسیس جنبش حماس یعنی در سال ۱۹۸۸، این جنبش منشوری ۳۶ ماده‌ای را به تصویب رساند که رسماً به عنوان میثاق نامه جنبش حماس معرفی شد. در این منشور، اهداف این جنبش از قبیل تاسیس حکومت اسلامی، اجرای عدالت و… آمده است. با اعلام این منشور، حماس به عنوان یک جنبش دارای ساختار اسلامی معرفی شد.

ساختار تشکیلاتی حماس به دلایل امنیتی و شرایط پیچیده فلسطین به هیچ وجه آشکار و موجود نیست. حماس در ابتدای تأسیس، دارای یک کادر رهبری در نوار غزه شد که علاوه بر یاسین، عبدالعزیز الرنتیسی و تعداد دیگری از بنیانگذاران جنبش از جمله اسماعیل أبوشنب، جمال منصور و جمال سلیم نیز عضو آن بودند.

شیخ احمد یاسین، بنیانگذار جنبش حماس طی سخنانی به صورت خلاصه، حماس و ساختار آن را چنین شرح می‌دهد: «جنبش حماس، جنبشی مبارزاتی و مقاومتی، علنی و سری است. آنچه مردم از این جنبش می‌دانند و می‌فهمند علنی است و آنچه از این جنبش برای مردم غیر مفهوم است، سری و مخفیانه است. لذا یک جنبش مبارزاتی و مقاومتی نمی‌تواند تمام اوراقش (یعنی تشکیلات سازمانی خود) را برای مردم آشکار و علنی کند، اما بدانید که این جنبش به شکل شورایی و یک ساختار صحیح اداره می‌شود».

جنبش حماس در ابتدا دنباله‌رو مدل اخوان‌المسلمین بود، به این معنا که به عنوان یک نهاد رفاه اجتماعی عمل‌می‌کرد و خدمات اجتماعی و رفاهی زیادی از جمله ساخت بیمارستان، مدرسه، مسجد، مکان‌های ورزشی، و اطعام فقرا و… را در اختیار فلسطینیان قرار می‌داد. این تلاش‌ها دقیقا همانند اقدامات اخوان المسلمین در مصر است. جماعت اخوان المسلمین که حسن البنا آنرا در سال ۱۹۲۸ تأسیس کرده بود نیز در ابتدا به این گونه اقدامات روی آورد تا نظر مردم را به خود جلب کرده وطرفداران زیادی بدست آورد. اما شرایط فلسطین با مصر بسیار متفاوت بود.

در مصر، حکومتی از خود مصریان در رأس قرار داشت که دارای سیستم دیکتاتوری بود و با رژیم صهیونیستی نیز رابطه داشت. اما در فلسطین، بحث بر سر «بودو نبود» مطرح می‌شد، چرا که رژیم صهیونیستی در پی اعتقاداتش به دنبال سرزمین موعود خود از نیل تا فرات است و از طرف دیگر، حماس نیز به دنبال بازپس‌گیری اراضی اشغالی سرزمینش از دست غاصبان صهیونیستی می‌باشد. لذا هر دو طرف به دنبال نابودی یکدیگرند.

به همین خاطر، حماس با وارد شدن به فاز مسلحانه مبارزه با اسراییل، تفاوتی آشکار را با إخوان المسلمین نمایان کرد (البته این مسأله فقط به دلیل تفاوت شرایط حماس و اخوان المسلمین در فلسطین و مصر است) و در اواخر سال ۱۹۹۱ با اعلام تأسیس شاخه نظامی خود موسوم به «گردانهای شهید عزالدین القسام» وارد مرحله دیگری شد.

در پی رشد فعالیت‌های نظامی حماس در سال‌های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳، اسحاق رابین، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی تصمیم به تبعید ۴۱۵ تن از رهبران حماس به همراه رهبران جنبش جهاد اسلامی به جنوب لبنان (اردوگاه مرج الزهور) می‌گیرد. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی شیخ احمد یاسین را نیز در خلال همان سالها بازداشت کرد. بنابراین دستگاه تصمیم‌گیری حماس با این اتفاقات، دچار نوعی ضعف و تزلزل شده و از همین جاست که دفتر سیاسی حماس بروز و ظهور پیدا می‌کند.

تأسیس دفتر سیاسی به سال ۱۹۸۹ بر می‌گردد که البته در آن سال فقط موسی أبومرزوق (نایب رئیس کنونی دفتر سیاسی حماس) پیشنهاد ایجاد چنین دفتری را به کادر رهبری حماس داده بود اما پس از ضرباتی که حماس از بازداشت و تبعید رهبرانش خورد، تصمیم به تأسیس این دفتر قوت گرفت و سرانجام در سال ۱۹۹۲، أبومرزوق دفتری را با هدف رهبری جنبش در خارج از اراضی فلسطینی تأسیس کرد و خود به عنوان اولین رئیس آن نیزانتخاب شد.

بنابراین ساختار تشکیلاتی حماس در سال‌های اولیه پس از تأسیس را می‌توان چنین گفت:

۱ ـ کادر رهبری (در نوارغزه)

۲ ـ شاخه نظامی (گردانهای قسام)

۳ ـ دفتر سیاسی. البته این ساختار در سالهای بعد با تغییر و تحولاتی روبرو شد.

ت) ساختار حماس به روایت جنبش فتح و رژیم صهیونیستی

جنبش حماس تا به حال به شکل صریح و علنی، ساختار تشکیلاتی خود را اعلام نکرده است؛ چرا که رژیم صهیونیستی همیشه، پیدا کردن این ساختار (آن هم به صورت جزیی) را رصد می‌کرده است. لذا دلیل اصلی حماس برای عدم ارائه ساختار خود، امنیتی بودن مسأله به ویژه برای یک گروه مقاومتی و مبارزاتی در عرصه فلسطین است. اکثر اطلاعات ساختارهای تشکیلاتی نیز که در مورد این جنبش آشکار شده است در حقیقت اطلاعاتی است که دشمنان این جنبش و در رأس آنان، رژیم صهیونیستی و البته در سالهای اخیر، جنبش فتح منتشر کرده است. در ضمن لازم به ذکر است که بیشتر این ساختارها پس از پیروز شدن حماس در انتخابات ۲۰۰۶ و حضورش در پارلمان و تشکیل دولت در نوار غزه آشکار و منتشر شد. با توجه به نکات مطرح شده، دو ساختار از جنبش حماس را که رژیم صهیونیستی و جنبش فتح‌ ارائه کرده‌اند در این قسمت می‌آوریم:

* ۱ ـ ساختار تشکیلاتی حماس به روایت رژیم صهیونیستی

مرکز اطلاعات و تروریسم رژیم صهیونیستی (م.ت.س) ساختاری از حماس ارائه کرده است که بدین ترتیب است:

شورای رهبری روحانی: این شورا بالاترین مرجع اختیارات و صدور فتاوای مذهبی حماس محسوب می‌شود.

کادر رهبری حماس در سوریه: بالاترین نهاد در جنبش حماس است که اختیارات رهبری را به‌طور سنتی در دست دارد. خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس، مهم‌ترین چهره حماس است. دفتر سیاسی حماس به صورت منظم و بی‌وقفه با کادر رهبری حماس در داخل سرزمین‌های فلسطینی ـ چه در غزه و چه در کرانه باختری رود اردن ـ و نیز با نمایندگان و فرستادگان حماس در کشورهای مختلف (از جمله در ایران) در تماس است. کادر رهبری حماس در سوریه در هماهنگی با سوریه و ایران، و نیز در برنامه‌ریزی کلی برای عملیات‌ها و انتقال کمک به حماس در سرزمین‌های فلسطینی‌نشین، در عرصه‌های مختلف (آموزش نیروها، انتقال مهمات و ساز و برگ نظامی، انتقال پول و انتقال فن‌آوری عملیاتی) نقش محوری ایفا کرده است.

رهبری حماس در داخل (سرزمین‌های فلسطینی): کادر داخلی حماس، سیاست این جنبش در غزه را تعیین کرده و نیز در سیاست‌‌گذاری‌ها، مشاوره با شاخه نظامی حماس و نیز با کادر «خارج‌نشین» حماس، نقشی مهم دارد. اسماعیل هنیه، نخست‌وزیر دولت حماس در حال حاضر در صدر کادر رهبری داخلی حماس است. این کادر داخلی، نقش هماهنگ کننده و هدایتگر فعالیت‌های حماس را در استان‌های مختلف نوار غزه ایفا می‌کند.

شاخه نظامی حماس در نوار غزه: نیروهای این شاخه، وظیفه جنگ و تقابل و ستیز در برابر اسرائیل را برعهده دارند اما در مواقع ضروری، به شاخه اجرایی حماس در سرزمین‌های فلسطینی یا حتی قوای دیگر، در صورت بروز اعتراض علیه حماس، مبدل می‌شوند. احمد الجعبری، فرماندهی شاخه نظامی حماس را برعهده دارد. این شاخه بر فعالیت تیپ‌ها و یگان‌های نظامی حماس در تمامی نوار غزه نظارت دارد. شاخه نظامی حماس در تماس دایمی با کادر رهبری داخلی در غزه و نیز با کادر رهبری حماس در سوریه است.

دولت حماس در غزه: در ساختار حماس، دولت، مجری سیاست‌های حماس و نیز ابزاری مهم برای حاکمیت محسوب می‌شود. دولت در صحنه عمل، هماهنگ‌کننده امور روزمره زندگی فلسطینی‌های نوار غزه است. در همین حال، اسماعیل هنیه که «نخست‌وزیر» نامیده می‌شود، نه تنها در فعالیت‌های دولتی و سیاسی، بلکه در سیاست‌های اجرایی شاخه نظامی ـ عملیاتی و اجرای یک سلسله برنامه‌ریزی‌های حماس، از طریق وزارت کشور و نیروهای امنیت داخلی خود، مشارکت دارد.

ساختار امنیتی ـ داخلی: این نهاد، مسئول اجرای سیاست‌های امنیت داخلی دولت حماس در نوار غزه و نیز قوه ضابطه در عرصه داخلی فلسطینی محسوب می شود. این نهاد، موظف است که با تلاش‌های احتمالی در راستای به چالش کشاندن حماس در نوار غزه، مقابله و آنها را سرکوب کند. وظیفه دیگر این نهاد، ارتباط با مردم نوار غزه است و همچنین در ایجاد مقرراتی با هدف اسلامی‌تر شدن فضای غزه و حفظ نظم جامعه غزه، نقش مهمی ایفاء می‌کند. وزیر کشور و امنیت داخلی دولت حماس در صدر این نهاد و ساختار قرار دارد (در حال حاضر فتحی حماد این وزارتخانه را در دست دارد که وی این مقام را بعد از شهادت سعید الصیام، وزیر پیشین در جریان جنگ ۲۲ روزه به خود اختصاص داد). این ساختار امنیتی ـ داخلی، جدایی ناپذیر از آرایش‌ جنگی حماس و گردان‌های عزالدین القسام محسوب می‌شود و طرفین همکاری تنگاتنگی با یکدیگر دارند. نمونه بارز این همکاری نزدیک میان نیروهای امنیت داخلی دولت حماس با گردان‌های عزالدین القسام، در جریان جنگ ۲۲ روزه مشاهده شد.

۲ـ ساختار تشکیلاتی حماس به روایت جنبش فتح

جنبش فتح، یک رقیب سرسخت برای حماس در عرصه فلسطین است که پس از پیروزی حماس در انتخابات ۲۰۰۶، ساختار زیر را از این جنبش اعلام می‌کند. فتح که معتقد است حماس، جنبشی وابسته به اخوان‌المسلمین است، ساختار آن را چنین می‌داند:

مجلس شورا: جنبش حماس دارای یک مجلس شورایی است که سالی یکبار تشکیل جلسه می‌دهد و تعداد اعضای آن بین ۴۰ تا ۵۰ نفر است. در نشست‌های این مجلس، رهبران اِخوان‌المسلمین مصر، اردن، سوریه، لبنان، سودان و کشورهای حاشیة خلیج‌فارس نیز شرکت می‌کنند. این مجلس، سیاست‌های جنبش را تعیین کرده و رهبر آن، هر ۴ سال یکبار انتخاب می‌شود که در کمیتة اجرایی و دفتر سیاسی نیز عضویت دارد.

کمیتة اجرایی: کمیتة اجرایی، نوعی شورای عالی اجرایی است که متشکل از ۱۵ عضو است و هر یک از این اعضاء مسئول بخشی از کارها همچون سیاسی، اطلاع‌رسانی، نظامی، امنیتی، مالی، اداری، اجتماعی و… هستند. اعضای این کمیته همچون ماهیت خود کمیته، سری و مخفیانه هستند.

دفتر سیاسی: این دفتر، شاخه‌ای ‌از کمیتة اجرایی و به نوعی تحت تسلط این کمیته نیز هست و حتی گزارش‌های خود را نیز به این کمیته ارائه می‌دهد. اعضای دفتر سیاسی که به‌صورت آشکار فعالیت می‌کنند از درون کمیتة اجرایی انتخاب می‌شوند و تعدادشان بین ۷ تا ۹ نفر است.

دفاتر خارجی: دفاتری که جنبش حماس در کشورهای مختلف دارد و تحت نظر کمیتة سیاسی دفتر سیاسی فعالیت می‌کنند. این دفترها در تعدادی از کشورها همچـون سوریه، ایران، لبنان، عربستان سودی، یمن، سودان و… وجود دارند.

گردانهای قسام: این گردانها به عنوان شاخه نظامی حماس در فلسطین فعالیت می‌کنند. تعداد اعضای این گردانها به شکل دقیق مشخص نیست.

ث) ساختار کنونی حماس با توجه به تحولات اخیر

ساختار این جنبش (آنچه در حال حاضر آشکار است) تا اندازه‌ای شبیه به ساختار اخوان‌المسلمین است. برای مثال اگر در جماعت اخوان‌المسلمین تمامی تصمیمات مهم در تشکیلاتی با عنوان «دفتر ارشاد» اتخاذ می‌شود چیزی شبیه این دفتر در جنبش حماس موجود است که با نام «دفتر سیاسی» فعالیت می‌کند. کما اینکه طبق اخبار موجود، در برخی از نشستهای دفتر سیاسی، اعضای دفتر ارشاد اخوان نیز شرکت می‌کنند.

تحولات ساختاری حماس تا حدودی با تغییر استراتژی این جنبش نیز همراه است. در دیدار محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۱، مسائلی مورد توافق دو طرف قرار گرفت که احتمال تغییر استراتژی و رویکرد در جنبش حماس می‌رود. در این دیدار، حماس توافق کرد که استراتژی خود را به مقاومت مردمی تغییر داده و یا حداقل، مقاومت مسلحانه را کاهش دهد. البته تاکنون، رهبران حماس اظهار داشته‌اند که به کارگیری مقاومت مردمی به معنای کنار گذاشتن مقاومت مسلحانه نیست و در صورت تجاوز نظامی اسرائیل به نوار غزه، به شکل نظامی مقابله خواهند کرد. این تغییر استراتژی به احتمال زیاد با تغییر ساختار در تشکیلات این جنبش نیز همراه خواهد بود؛ چرا که تا زمانی که مقاومت مسلحانه تنها گزینه یک جنبش مقاومتی باشد، شاخه نظامی آن بسیار فعال خواهد بود و در صورت تغییر مقاومت مسلحانه به مردمی، آنجاست که دستگاههای دیپلماسی و ارتباطی به ویژه ارتباطات خارجی جنبش فعال می‌شود. در همین اثناء، دفتر سیاسی نیز، که بزرگترین دستگاه تصمیم‌گیر و سیاستگذار حماس می‌باشد، با این تغییر استراتژی، بیش از پیش در عرصه اتخاذ تصمیمات نهایی جنبش مطرح می‌شود. لذا این تغییر استراتژی با تغییر ساختار نیز روبرو خواهد بود.

در حال حاضر، با تمامی تحولاتی که در منطقه به صورت اعم، انقلابهای عربی و به صورت اخص، تغییر استراتژی حماس ـ به دنبال توافق با جنبش فتح در پرونده آشتی ملی ـ روی داده است، باز هم ساختار حماس تا اندازه بسیار زیادی نامعلوم و مجهول است. اما اگر تمامی اتفاقاتی که در حماس می‌افتد و اکثر تصمیمات این جنبش را بررسی کنیم، نقش یک نهاد را در سالهای اخیر در راس تصمیم‌گیری‌های این جنبش پررنگ‌تر می‌بینیم که آن همان «دفتر سیاسی» و یا «رهبری حماس در خارج» است. این دفتر، در سالهای اخیر با فعالیتها و اقدامات خود در عرصه بین‌المللی، فلسطین و حماس توانسته است زمام امور حماس را در دست گیرد و تصمیمات خود را به عنوان تصمیم نهایی این جنبش معرفی کند. در حال حاضر، خالد مشعل رئیس این دفتر است و همین امر موجب شده تا دیگر افراد دفتر به ویژه اعضای دمشق نیز در اکثر موارد با مشعل همراه بوده و مواضع وی را دنبال کنند.

بر همین اساس اگر بخواهیم ساختاری از حماس ارائه دهیم بهتر است بر اساس مواردی باشد که آشکار و علنی است و به شکل زیر قابل ارائه است:

۱ـ دفتر سیاسی

رهبری حماس در خارج از اراضی فلسطینی با عنوان دفتر سیاسی شناخته می‌شود. مقر این دفتر در حال حاضر در دمشق، پایتخت سوریه است اما با توجه به حوادث اخیر سوریه، اخباری مبنی بر انتقال این دفتر وجود دارد. تعداد اعضای این دفتر ۹ نفر می‌باشد که ۳ نفر از نوار غزه و ۶ نفر از خارج اراضی فلسطینی هستند. رئیس کنونی این دفتر، خالد مشعل و نائب رئیس آن، دکتر موسی ابومرزوق هستند. انتخابات این دفتر هر ۴ سال یکبار برگزار می‌شود در حالی که تا قبل از سال ۱۹۹۶، اعضاء و رئیس آن، هر دو سال یکبار انتخاب می‌شدند. تمامی تصمیمات اصلی این جنبش به ویژه در عرصه سیاسی و نظامی و امنیتی در این دفتر گرفته می‌شود. به عبارتی دیگر، دفتر سیاسی در حال حاضر، رهبر حماس محسوب شده و در راس هرم تشکیلاتی این جنبش قراردارد؛ چرا که پس از شهادت شیخ احمد یاسین و دکتر عبدالعزیز الرنتیسی به عنوان بنیانگذاران و رهبران اصلی حماس در نوار غزه، کادر رهبری حماس که اصلی‌ترین نهاد جنبش به شمار می‌رفت، از هم پاشید، قدرت تصمیم‌گیری در عرصه حماس رو به ضعف نهاد و اختلافات شدت گرفت. در این میان، دفتر سیاسی به ریاست خالد مشعل که در سالهای اخیر نیز اقدامات مهم و سودمندی را در خارج از مرزهای فلسطین برای حماس انجام داده است، رهبری را در دست گرفته و خود را به عنوان مرجع نهایی و اصلی حماس معرفی کرد.

۲ـ شاخه نظامی (گردانهای شهید عزالدین القسام)

گردانهای قسام به عنوان شاخه نظامی جنبش حماس، شبه ارتش این جنبش در نوار غزه محسوب می‌شود. این گردانها به فرماندهی احمد الجعبری توانسته‌اند اوضاع را در نوار غزه کاملاً بدست گرفته و نقشی اساسی بازی کنند. این گردانها به دو بخش نوار غزه و کرانه باختری تقسیم می‌شود که البته اعضای کرانه باختری آن به دلایل امنیتی مشخص نیستند مگر اینکه پس از انجام عملیاتی در کرانه باختری، اجراکنندگان عملیات، شهید و یا بازداشت شوند که در آن موقع، مشخصات آنان آشکار می‌شود. اما نوار غزه طبق اخبار خود این گردانها، دارای ۵ گردان مخصوص است که عبارتند از: شمال غزه، جنوب غزه (رفح)، مرکز نوار غزه، غزه و خان یونس، رابطة این گردانها از طریق فرماندهی آن با دفتر سیاسی بسیار خوب است تا جایی که احمد الجعبری، رابط این گردانها و دفتر سیاسی است. تعداد رزمندگان این گردانها دقیقاً مشخص نیست و طبق اخبار برخی خبرگزاری‌ها بین ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر است.

۳ـ دولت نوار غزه

جنبش حماس در سال ۲۰۰۶ در انتخابات پارلمانی فلسطین با بدست آوردن اکثریت کرسی‌های مجلس قانونگذاری توانست دولت قانونی فلسطین را تشکیل دهد. اما به علت اختلافات حماس با فتح، این دولت به عنوان یک دولت مستقل فقط در منطقة نوار غزه دولت در اختیار دارد. دولت نوار غزه به نخست‌وزیری اسماعیل هنیه دارای ۲ وزارتخانه است. در جلسات کابینة این دولت به غیر از ۲۱ وزارتخانه، ۵ سازمان نیز شرکت دارند که زیر نظر مستقیم نخست‌وزیر کار می‌کنند.

۴ـ فراکسیون تغییر و اصلاح

جنبش حماس دارای یک فراکسیون در مجلس قانونگذاری فلسطین است که به فراکسیون تغییر و اصلاح موسوم است. این فراکسیون در سال ۲۰۰۶ با کسب ۷۴ کرسی، مأمور تشکیل دولت شد. دکتر محمود الرمحی، دبیر این فراکسیون و مشیر المصری مسئول روابط خارجی آن هستند. رئیس و نایب اول پارلمان فلسطین نیز از این فراکسیون هستند.

۵ـ دفاتر خارجی

جنبش حماس در برخی از کشورهای منطقه به‌ویژه کشورهای عربی و اسلامی دارای یک دفتر نمایندگی است. این دفاتر زیرنظر دفتر سیاسی در سوریه فعالیت می‌کنند که عبارتند از:

ـ دفتر ایران به ریاست دکتر خالد القدومی

ـ دفتر یمن به ریاست اسامه عبدالمعطی

ـ دفتر لبنان به ریاست علی برکه

ـ و برخی دفاتر دیگر در کشورهایی از جمله قطر، سودان، مصر و… که نمایندة آنها مشخص نیست.

۶ـ شورای رهبری اسرا در زندانهای صهیونیستی

آن دسته از رهبران و اعضای جنبش حماس که در زندانهای اسرائیل در بازداشت به سر می‌برند، دارای یک شورای رهبری برای اتخاذ تصمیمات مهم جنبش هستند. رأفت ناصیف، از بزرگترین رهبران این بخش است. البته برخی از رهبران این شورا در معاملة تبادل اسرا با گلعاد شالیت در اواخر سال ۲۰۱۱ آزاد شدند.

خوانده شده 3683 مرتبه