آثار و پیامدهای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
آثار و پیامدهای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی

اقدام تروریستی و مذبوحانه آمریکا در به شهادت رساندن سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی گرچه بسیار ناگوار بود و اندوه سنگینی را بر دل ایرانیان و جبهه مقاومت و همه آزادیخواهان جهان گذارد، اما همانگونه که حیات این سردار عزیز منشأ خیر و برکات فراوانی بود که آخرین آنها پایان بخشیدن به حیات منحوس شجره خبیثه دست پرورده آمریکا بود، شهادت ایشان نیز آثار، پیامدها و برکات زیادی را به همراه داشت که به پاسخ قدردانی از رشادتهای این سردار سرافراز  به گوشه ای از آن اشاره کوتاهی خواهیم داشت.

1.اثبات دگر بار شکست و استیصال آمریکایی ها در برابر محور مقاومت؛ شهادت سردار سلیمانی در دل شب، با استفاده از پهپادهای نظامی، نشان از ضعف و استیصال آمریکایها در برابر اقدام مؤثر سردار سلیمانی و محور مقاومت در خنثی نمودن توطئه این کشور در منطقه با وجود هزینه سرسام آور بود. چنین اقدام مذبوحانه ای به هیچ وجه نشان از برتری و قدرت آمریکایی ها نداشت، چرا که اساساٌ ترور و تروریسم کار کسانی است که ضعیف هستند و قادر به مواجهه رو در رو با دشمنان خود نیستند، این اتفاق در شرایطی رخ داد که سردار سلیمانی به دعوت دولت عراق از سوریه وارد خاک عراق شده و سفر ایشان هم با هواپیمای مسافربری انجام شده بود که از طریق سایت های هوانوردی قابل رهگیری بود.(1) از این روی چنین رفتاری صرفاٌ نشانه ضعف و استیصال آمریکایی ها می باشد، البته این نخستین باری نیست که دشمنان ملت ایران، از سر ضعف و ناتوانی دست به چنین اقدامات تروریستی می زنند، تاریخ ایران به ویژه در سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی همواره شاهد اقداماتی از این قبیل بوده است که طی آن بهترین فرزندان این سرزمین به دست تروریست های اجیر دست آمریکا به شهادت رسیده اند، با این حال در هیچ یک از این رخدادها، چنین جنایتی به معنای قدرت تروریست ها تفسیر نشده است، امام خمینی (ره) در پیامی که به مناسبت شهادت شهید مطهری (ره) صادر کردند به این موضوع این‌گونه اشاره کردند: «دليل عجز شماست كه در سياهى شب، متفكران ما را مى‏كشيد. براى اينكه منطق نداريد. ... منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل مى‏داند. اسلام منطق دارد؛ لكن با ترور شخصيتهاى بزرگ ما، شخصهاى بزرگ ما، اسلام ما تأييد مى‏شود.» (2)

۲. آشکار شدن دست آمریکایی ها در حمایت از گروه های تروریستی تکفیری و دروغ بودن ادعاهای آنها در مبارزه با داعش؛ این رژیم در مواضع و اقدامات اخیر خود از جمله در حمایت از آشوبگران نقابداری که بر علیه حشدالشعبی شعار سر می دادند، تهاجم به پایگاه های حشد الشعبی در مرز با سوریه و در نهایت شهادت سردار قاسم سلیمانی، دقیقا کسانی را هدف خویش قرار دادند که در خط مقدم مقابله با داعش و جریان های تروریستی تکفیری قرار داشتند و توانسته بودند بساط داعش را در عراق برچینند، از این رو این کار نشان از خشم آمریکایی ها از اتمام کار داعش در عراق و خنثی شدن پروژه ای است که قرار بود به بهانه آن پای آمریکایی ها در عراق محکم شود، چنانکه به هنگام ظهور داعش و اوج گیری فعالیت های آن در عراق، مسئولان آمریکایی اعلام کرده بودند که مبارزه با داعش سالها زمان خواهد برد، به عنوان نمونه «لئون پانه تا» وزیر دفاع سابق آمریکا در سال 1393 گفته بود، به عقیده او جنگ با «داعش» دامنه ای 30 ساله خواهد داشت(3) اما حضور مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران و به ویژه سردار سلیمانی در خط مقدم مبارزه با داعش در کنار حشد الشعبی قهرمان که با فتوای مرجعیت دینی عراق، عازم میدان های نبرد با تکفیری ها شده بودند، طومار داعش را در کمترین زمان ممکن در هم پیچید. خشم و عصبانیت از نیرویی که کار چند دهه را در کمترین زمان ممکن به پایان رسانده است، جز این معنا ندارد که از نظر آمریکایی ها باقی ماندن داعش، بیش از نابودی آن تأمین کننده منافع آنها بود و باید با هر فرد و گروهی که این نیروها را از بین برده است به هر نحو ممکن مقابله کنند، چنانکه پیش از این نیز دولت آمریکا در اوج مبارزه نیروهای حشدالشعبی با تروریست های تکفیری، تعدادی از گروه های زیر مجموعه این نیروها را وارد لیست سازمان های تروریستی خود کرده بود.

۳. تسریع در اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه؛

به دنبال این اقدام و جنایت تروریستی حضور اشغالگرانه آمریکا در منطقه مورد نکوهش قرار گرفته و  زمینه تسریع اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه فراهم شد. در عراق به دنبال حملات مکرر نیروهای آمریکایی به مقرهای حشدالشعبی و به ویژه پس از حمله این نیروها به پایگاه های حشدالشعبی در مرز سوریه، موج خشم وانزجار از این کار باعث شد تا مردم پس از تشییع شهدای این حادثه در بغداد وارد منطقه سبز شده و ضمن به آتش کشیدن بخشی از ورودی های سفارت آمریکا، خواستار لغو توافقنامه امنیتی با واشنگتن و اخراج آمریکایی ها از عراق شوند و به دنبال آن، طرحی در پارلمان عراق آماده شد که منجر به اخراج این نظامی ها از عراق می شد، البته نظیر چنین طرحی بارها از سوی جریانات مختلف عراق آماده شده بود ولی در نهایت به نتیجه ای نرسیده بود و این گمانه تقویت می شد که شاید طرح جدید نیز به سرنوشت طرح های مشابه دچار شود که شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، موج جدید نفرت از آمریکا را در عراق ایجاد کرد و عزم نمایندگان این کشور را برای تصویب این طرح به شدت تقویت کرده است، چنانکه هادی العامری، رئیس سازمان بدر عراق و از نزدیکترین همرزمان سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، بر سر تابوت دوست شهیدش خطاب به او اعلام کرد: «بهای خون تو خروج نیرو‌های امریکایی از عراق الی‌الابد خواهد بود و عراق به استقلال و حاکمیت کامل خود دست خواهد یافت. به تو اطمینان می‌دهم‌ای دوست عزیز»(4)  در نتیجه به سرانجام رسیدن این طرح به معنای پایان حضور نظامی آمریکا در عراق خواهد بود. خروج مفتضحانه و غیر مسئولانه آمریکا از افغانستان را نیز جهانیان به نظاره نشستند و ان شاء الله این روند تا خروج نیروهای متجاوز آمریکا از منطقه ادامه خواهد داشت.

۴. تشدید موج نفرت از آمریکا و شعله ور شدن آتش انتقام از آمریکایی ها در سطح منطقه و جهان؛ همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام خود به مناسبت شهادت سردار سپهبد سلیمانی تأکید کردند: «شهید سلیمانی چهره‌ بین‌المللی مقاومت است و همه‌ دلبستگان مقاومت خونخواه اویند.»، به همین دلیل پس از انتشار خبر شهادت این سردار بزرگ، موجی از خشم و کینه از آمریکایی ها سراسر جهان اسلام را در برگرفت و انتقام سخت به یک مطالبه عمومی تبدیل شد، به گونه ای که هشتک «انتقام سخت» به ترند نخست توئیتر فارسی تبدیل شد(5)، این مسأله به ویژه با توجه به نفوذ منطقه ای ایران و نیز محبوبیت قاسم سلیمانی در بین گروه های مختلف در سرتاسر جهان اسلام، از جمله در مناطقی که آمریکایی ها حضور دارند و اعلام آمادگی گروه های وابسته به جریان مقاومت اسلامی برای ضربه به اهداف آمریکا در سرتاسر جهان، ضربه پذیری این کشور را به شدت بالا برد. به نوشته نشریه پولیتیکو: « ترامپ با ترور قاسم سلیمانی، قمار خطرناکی را مرتکب شد. ترور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی ایران، به معنای حذف یک دشمن خطرناک آمریکاست، اما از طرف دیگر می‌تواند امنیت نیروهای آمریکایی را در خاورمیانه و فراتر از آن، به مخاطره بیندازد. به فرض اینکه سلیمانی دشمن آمریکا بود، اقدام ترامپ، تشدید تنش به روشی پرریسک در یک زمین بی‌ثبات است که می‌تواند آتش آن به جان سربازان آمریکایی و متحدانش در غرب آسیا و حتی فراتر از آن بیفتد. خبر کشته ‌شدن ژنرال قاسم سلیمانی، مخصوصاً اینکه چنین اتفاقی در خاک عراق رخ داده باشد، امواج شوک را در همه جهان منتشر کرد. ژنرال پترائوس به دولت آمریکا هشدار داده از این پس باید منتظر واکنش خطرناک در عراق، و احتمالاً در سوریه و حتی سایر منطقه باشد(6) ریچارد هاس رئیس ‌شورای روابط خارجی آمریکا نیزتصریح کرد: « این بسیار بد و حتی فاجعه‌بار و خطرناک است که دولتی که قصد داشته حضور آمریکا را در خاورمیانه کم کند، مجموعه اقداماتی را شروع کند که ما را بیشتر در این منطقه بکشاند آن هم در شرایطی که ما با چالش‌هایی از جانب چین، کره شمالی در آسیا و روسیه در اروپا مواجه هستیم(7)

۵. همبستگی بیشتر میان گروه های مقاومت جهانی؛ به طوری که می توان گفت تقریباٌ همه گروه های مقاومت و مبارز در برابر نظام سلطه، اعم از جریان های اسلامی، ملی گرا، چپ گرا و ... در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به این اتفاق، واکنش نشان داده و ضمن محکوم کردن این ترور، یاد و نام سردار سلیمانی را پاس داشتند و بر ادامه راه او تاکید کردند.

۶. تقویت روح حماسه و شهادت طلبی در میان مردم ایران و به ویژه نسل جدید و تقویت همبستگی ملی؛ حضور خیره کننده و کم نظیر مردم در تشییع پیکر سردار عزیز خویش در شهرهای مختلف، بار دیگر روح حماسه و مقاومت و انزجار از شیطان بزرگ را در میان ملت ایران دمید. این روحیه در شرایطی که دشمنان و برخی عناصر غافل یا مغرض داخلی در صدد تضعیف فرهنگ شهید و شهادت بودند، توطئه ها و نقشه های آن ها را خنثی کرد.

شهادت سردار سلیمانی به یک نقطه وحدت بخش میان مسئولان نظام تبدیل شد، به تعبیر تحلیل گر نشریه آلمانی فوکوس: «سلیمانی مورد احترام همه ایرانی‌ها بود. حتی از سوی سیاستمداران اصلاح‌طلب که معمولاً منتقد سیاست‌های نظام هستند نیز مورد تقدیر و احترام قرار گرفته بود(8) مردم ایران علی‌رغم مشکلات اقتصادی و با کنار گذاشتن برخی دلخوریها و نارضایتیها نسبت به وضعیت اقتصادی ، یکپارچه در تکریم از قهرمان ملی خود به میدان آمدند و چشمان جهانیان را خیره کردند و همبستگی و اقتدار خویش را به نمایش گذاردند.

7. افشای مجدد ماهیت و میزان صداقت آمریکایی ها در مقابل ملت ایران که از یک سو پیام های متعدد، حتی برای عالی‌ترین سطوح نظام فرستاده، دم از مذاکره مجدد و کاهش تنش میان دو کشور می زدند و از سویی دیگر دست به چنین اقدام جنایتکارانه زدند و این یعنی بی صداقتی محض آمریکایی ها و غیر قابل اعتماد بودن آنها، چنین اقدامی از سوی آمریکایی ها یعنی ترور مقام رسمی یک کشور در کشوری ثالث، نقض فاحش حقوق بین الملل بود و آمریکایی ها با این اقدام خود بار دیگر اثبات کردند که حقوق بین الملل برای آنها تنها زمانی ارزش دارد که تأمین کننده منافع نامشروعشان باشد و گرنه اساسا به چنین مقوله ای اعتقاد ندارند، به همین دلیل وعده های این کشور برای بهبود اوضاع پس از نشستن ایران بر سر میز مذاکرات و رسیدن به یک نقطه تفاهم با آمریکا بر مبنای حقوق بین الملل، جز دل بستن به سراب مفهوم دیگری ندارد.

8.اثبات حقانیت مقاومت؛ شهادت این سردار عزیز  ثابت کرد که در برابر چنین دشمنان وقیحی، گزینه ای جز مقاومت و ایستادگی جواب نداده و آنچه آنان را مجبور به عقب نشینی می کند نه کوتاه آمدن در برابر آنها و تسلیم شدن که ایستادگی و مقاومت است. با وجود خروج آمریکا از برجام و زیاده خواهیهای این کشور و کشورهای اروپایی طرف مذاکره با وجود عمل نکردن به تعهدات خود در مطالبه محدودیت برای توان موشکی و حضور منطقه ای کشورمان، هنوز عده ای به کنار آمدن با چنین دشمنی خوش بین بودند که

با برملا شدن ماهیت و چهره حقیقی آمریکایها در این حادثه، جایی برای دل خوشی به وعده های چنین کشور شروری باقی نماند. 

بی تردید شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی به دست رژیم جنایتکار آمریکا، اقدامی ناجوانمردانه و تروریستی و بر خلاف حقوق بین المللی بود که با وجود غم انگیز بودن منشأ برکات و آثار فراوانی گردید که در آینده بیتشر نمایان خواهد شد.

 به روح مطهر و ملکوتی امام شهیدان و همه شهدای والا مقام و این شهید عزیز درود می فرستیم و علو درجات و تداوم مسیر نورانی ایشان را از خداوند متعال مسألت می نماییم.

 


(1) خبرگزاری فارس، اظهارات سردار علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، https://www.farsnews.com/news/13981013001534

(2) امام خمینی، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1389، ج7، ص183.

(3) خبرگزاری ایرنا، https://www.irna.ir/news/81339763 .

(4) روزنامه جوان، 15/10/98، ص1.

(5)  سایت شبکه العالم، https://fa.alalamtv.net/news/4654236

(6) روزنامه کیهان، 14/10/1398، ص2.

(7)همان.

(8) همان.

خوانده شده 985 مرتبه