جایگاه ارزشی بسیج مستضعفین

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
جایگاه ارزشی بسیج مستضعفین

فلسفه تشکیل این نهاد ارزشی؛ تقویت، تحکیم و تحقق احکام و ارزش های اسلام و انقلاب اسلامی است، بسیج تشکل مردمی، کم هزینه، بی توقع، فراگیر و آماده به خدمت است که همواره در مسیر دفاع از اسلام و انقلاب قرار داشته و در طول سال های گذشته اخلاص و دلسوزی خود را به اثبات رسانیده است.

بسیج جایگاهی به بلندای مقام مجاهدین راه خدا، ایثارگران و آمرین به معروف و ناهیان از منکر دارد، بسیج مدرسه جهاد اکبر و اصغر است که ثمره تحصیل در آن نیل به افقهای کمال و بندگی است. نوع درس ها، حرکت ها و اهداف این مدرسه، از آن جایگاهی ممتاز پدید آورده است که فارغ التحصیلان آن را به گلهای سرسبد جامعه مبدل ساخته است.در صدر بسیجیان عالم انبیا و ائمه علیهم السلام قرار گرفته اند که نام سبز بسیج را درخشان تر و زیباتر کرده اند.

امام خمینی که رهبر و مرجعی به تمام معنا بسیجی بود و با تاسیس رسمی بسیج نام زیبای بسیجی را بر سر زبان ها انداخت درباره این نهاد ارزشمند فرموده است: « بسیج لشکر مخلص خداست ».

« بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند».

« بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد».

« بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند».

« تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران، یقیناً از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملّت عزیز و انقلاب اسلامی ارزانی شد».

« من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت». (کلمات قصار امام خمینی، ص 166 )

« من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با بسیجیان محشورم گرداند چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام ». ( کلمات قصار امام خمینی، ص 231 )

بلال و سلمان و صهیب و عمار خباب از بسیجی های فقیر زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند که در خدمت آن حضرت بودند، گروهی از سران قریش به محضر رسول خدا رسیدند و دیدند آن ها در خدمت آن حضرت هستند، آن ها با روحیه اشرافی خود نمی توانستند شخصیت معنوی این مؤمنان فقیر را به حساب آورند، زبان به اعتراض گشودند و گفتند ای محمد آیا به این فقرا قناعت کردی؟ خداوند از میان ما بر آن ها منت گذارد و ما از آن ها پیروی کنیم؟ این افراد را از خود دور کن شاید ما تو را تبعیت نمائیم.

پس از سخنان آن ها آیات پنجاه و دو و پنجاه و سه از سوره انعام نازل گردید.

« ولاتطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه ماعلیک من حسابهم من شیء و ما من حسابک علیهم من شیء فتطردهم فتکون من الظالمین »؛ یعنی آن ها که صبح و شام خدا را می خوانند و جز او نظری ندارن را از خود دور نکن، نه حساب تو بر آن هاست و نه حساب آن ها بر تو می باشد، پس اگر آن ها را طرد کنی از ستگران خواهی بود.( تفسیر درّالمنثور، ج3، ص272 )

خوانده شده 355 مرتبه