بیست‌گانه ضرورت‌ شرکت در انتخابات

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
بیست‌گانه ضرورت‌ شرکت در انتخابات

ضرورت اول: عمل به تکلیف دینی و سیاسی

در آیه شریفه «و امرهم شوری بینهم» و آیه شریفه «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» علاوه بر آنکه مشورت و مشارکت دادن مسلمانان در مسائل کلان جامعه، امری عقلائی و تکلیفی دینی برشمرده شده است، که نتیجه آن عزم راسخ مسئولان بویژه منتخبین مردم در اتخاذ تدابیر و انجام تکالیف است که وظایف انان را با درک خواست جمعی، شتاب‌ بیشتری می‌بخشد. در حقیقت عزم بر انجام امور و تلاش برای آبادانی در بخش‌های مختلف کشور، نیازمند حضور موثر مردم در تصمیم‌ها، تشخیص‌ها و اقدامات شایسته می‌باشد و نشانه‌ای بارز از حیات فکری جامعه در تعالی‌بخشی کشور می‌باشد؛ از این‌رو انتخابات از مصادیق شور و مشورت و از تعالیم دینی، مردم‌سالاری دینی و مظهر دخالت مردم در سرنوشت خود و کشورشان می‌باشد

 

ضرورت دوم: عمل به تعهدات دو سویه از جانب مردم و منتخبین

انتخابات زمینه‌ساز تکالیف متقابل مردم و منتخبین می‌باشد؛ آرای مردم به دور از شعارزدگی، دارای پیام و خواسته آنان است که به جریان کلی جامعه جهت می‌دهد. تجربه نشان داده است که انتخابات هرچه باشکوه‌تر و جمعیت رأی‌دهنده بیشتر باشد، تکالیف مسئولان را بیشتر و مطالبات عمومی نیز به همان میزان فزونی می‌یابد؛ از این رو ساحت انتخابات، ساحتی مرکب از دو تعهد میان مردم و مسئولین است که وفای به عهد از طرف هرکدام منشاء آثار خیر خواهد بود. بدیهی است نقض عهد هرکدام ضربه به اعتماد عمومی و از طرفی سستی در برنامه‌ریزی، ارائه طرح‌ها و انجام برنامه‌ها را درپی خواهد داشت که به نظر کارشناسان محترم بدترین نوع گسست سازمانیِ کلان جامعه، کوتاهی در تعهدات متقابل می‌باشد.

 

ضرورت سوم: تبلور عقلانیت و خرد جمعی در انتخابات

در تمام جوامع، رشدیافتگی جامعه در پرتو هم‌گرایی برای رسیدن به اهداف ترسیم شده برای آن جامعه است، عقلانیت امری آشکار در رفتار جامعه است که علاوه بر میزان رشد و پیشرفت جامعه عیار فهم دقیق از تأثیر نطر و رأی خود را به مرحله عمل می‌رساند؛ به هر حال عقلانیت نه امری وارداتی است و نه امری شعاری بلکه جوششی از درون و معرفت انسان است که سیر جامعه را با دقت رصد می‌کند و راه را برای برون رفت از مشکلات و از سوی دیگر مسیر را برای تعالی کشور هموار می‌سازد که این امری اتفاقی نیست بلکه براساس بینش اجتماعی و درک واقعیت‌ها، محقق می‌شود.

 

ضرورت چهارم: آینده‌نگری در آئینه انتخابات

یقیناً انتخابات در هر دوره، امری معطوف به آینده کشور است، چگونه بودن را نسبت به آینده باید تفسیر کرد که چگونه آینده‌ای، صلاح جامعه و کشور را رقم می‌زند، این چگونگی در انتخابات‌ها رقم می‌خورد و در واقع کسانی که تحلیلی ذهنی برای آینده دارند باید آن را با انتخاب صحیح و شایستگان ملت، تحقق ببخشند؛ این مهم زمانی سرنوشت‌سازتر خواهد شد که در شعارها و اهداف کاندیداهای محترم، دقت بیشتری شود، به این معنا که آینده قوی در گروی قرار گرفتن افراد لایق در مناصب، صورت می‌گیرد که البته عکس آنهم صحیح است؛ انتخابات و منتخبین ضعیف، آینده‌ای ضعیف را رقم می‌زند که فی‌الجمله باید اذعان نمود که در هر دوره‌ای که انتخابات با اقبال بالای مردم همراه بوده، فضای رشد جامعه مهیاتر و به تحقق اهداف اسناد بالادستی و قوانین و دستورالعمل‌ها، قوی‌تر انجام شده است.

 

ضرورت پنجم: عمل به میثاق ملی و قانون اساسی

قانون اساسی هر کشوری، متشکل از سرفصل‌هایی است که نظام مدیریت کشور را سامان داده است؛ معناشناسی قانون و پایبندی به آن موجب اجرایی شدن قانون و استحکام آن در جامعه می‌شود؛ شناخت از جایگاه انتخابات در قانون اساسی کشورمان، این امر را به صورت واضحی معین می‌کند که نقش مردم در تحقق اهداف نظام اسلامی از چه جایگاه رفیعی برخوردار است و چه موهبتی از طریق مشارکت در انتخابات برای کشور به ارمغان می‌آورد؛ به همین دلیل قاطع است که قانون زمانی حقیقت خود را نشان می‌دهد که همه‌ی اقشار مصرح در قانون، خود را مکلف به رعایت و عمل به قانون بدانند و الا آنچه که گاهی برخی از سیاست‌ورزان در امور قانونی، تفسیر به رأی می‌نمایند تا منافع خود یا جناح خود را حفظ نمایند، ضد قانون و فرار از قانون است، لذا بهترین حافظان قانون، توده مردم هستند که با شناخت از تأثیرگذاری خود، قانون را از میان نوشته‌ها و شعارها تبدیل به میثاق عملی خود در سلامت و صلابت کشور می‌نمایند.

 

ضرورت ششم: حق و تکلیف بودن انتخاب از سوی مردم

در اینکه حق انتخاب برای مردم، تکلیفی دینی و قانونی در نظام اسلامی است و از جایگاه خاص و نسبت به دیگر کشورها از مبانی متقن و محکمی برخوردار است، شکی نیست؛ حق و تکلیف بودن یعنی انتظار مردم برای تحقق خواسته‌های مادی و معنوی به شرط آنکه از این حق استفاده و به این تکلیف عمل شود؛ آنچه مهم می‌باشد منتخب مردم، وظیفه‌ای عمومی نسبت به مصالح و منافع عموم مردم و نظام اسلامی دارد، اما این سؤال و انتظار معقول نیز در جای خود باقی است که فرد یا گروهی که خود را محروم از این دو امر مهم (حق و تکلیف) کرده است در سرنوشت خود و آیندگان چه نقشی ایقا نموده است؟ آیا در صف بی‌تفاوت‌های به امور کشور و کشورداری قرار نگرفته است؟ و آیا زمینه را برای ایجاد ناهنجاری‌های اجتماعی ایجاد نکرده است؟ و آیا بستری مناسب برای خواست و مطالبه عمومی به روشی معقول و مدنی را از دست نداده؟ و بالاخره آیا این بی‌تفاوتی، او را سهیم در مشکلات احتمالی ننموده است؟ بدیهی است که حقوق و تکالیف انسانها زمانی جنبه اثرگذاری دارد که بدانها عمل شود.

 

ضرورت هفتم: انتخابات و صیانت از ارزش‌های اجتماعی

ارزش‌های اجتماعی در این مقال، همان ارزش‌های تائید شده به شرع و عقل است که در مجموعه قوانین، مستظهر است؛ ماهیت انتخابات در سطح کشور نشان می‌دهد که جامعه‌ی متعالی، جامعه‌ای است که از ارزش‌های خود شناخت و تعریفی بر مدار حقایق موجود داشته باشد؛ امروز نظام و جامعه اسلامی در افقی بلند، ارزش‌های خود را معرفی نموده و درپاسداشت آنها اصرار می‌ورزد، حال سوال این است چه کسانی حافظ این ارزش‌ها که با مجاهدت‌های فراوان به دست آمده می‌باشد؟ پاسخ این سؤال را پای صندوق‌های رای می‌توان با روشی مترقی، ابراز و اعلام نمود، آنچه واضح است پاسداشت اصول اسلامی و ارزش‌های انقلابی، زمانی محقق می‌شود که مردم مَسند این امور را به اهل خودش بسپارد.

 

ضرورت هشتم: امید برای ساخت کشوری در تراز تمدن نوین اسلامی

یکی از مظاهر برگزاری انتخابات پرشور و با نشاط، ایجاد امید برای رسیدن کشور به جایگاه واقعی خود در داخل، منطقه و جهان است؛ ترسیم سیاست‌های عملی در ارتباطات اجتماعی و روابط خارجی و اتصال زنجیره مدیران و قانون‌گزاران متخصص و متعهد، امر دیگری است که محل چنین رویکردی پای صندوق‌های رای مشخص می‌شود و این امر در نظام اسلامی به شکلی جامع مشخص گردیده که از بالاترین مقام تا سطوح پائین‌تر توسط مردم انتخاب می‌شوند تا بواسطه آرای ملت و عمل منتخبین به وظایفشان، امید در جامعه زنده‌تر و نمایان‌تر شود. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم که با محوریت جوانان عزیز و مستعد کشور نگاشته‌اند، امید را شاخصه اصلی پیشرفت کشور بیان می‌کنند و بلکه روح بیانیه گام دوم انقلاب، امید صادق به آینده‌ای روشن و افقی روشن‌تر برای کشور می‌باشد.

 

ضرورت نهم: ره‌آورد انتخابات، ظهور مدیران قوی و استعدادهای جدید

از برکات انتخابات در ایران و سایر کشورها، ظهور چهره‌های جدید و مستعد و اکثراً با ایده‌های نو می‌باشد، زمینه ورود نخبگان به عرصه انتخابات و قرار گرفتن در معرض آرای مردم، از اصلی‌ترین معیارهای تربیت و ترقی نیروهای کارآمد است که ثمره آن در پیشرفت کشور است، این امر با توجه به جوانی جمعیت در کشورمان، فضای مناسبی را ایجاد می‌کند که نیروهای جوان در کنار نیروهای با تجربه، آینده نظام اسلامی از این حیث تأمین شود بعلاوه‌ی آنکه هجمه بدخواهان در اتهام زنی نسبت به کنار گذاشتن جوانان و استعدادهای مؤثر را خنثی کند. مشاهدات و تجربیات میدانی نشان داده است که نوک پیکان حملات دشمنان به سمت امید و اطمینان جوانان نشانه رفته که یکی از آنها، تهمت بی‌توجهی نظام به نیروهای کارآمد جوان در سطوح ملی، استان‌ها و شهرستان‌هاست، هرچند این تهمتی بیش نیست اما بهترین سند برای اثبات حضور جوانان در مدیریت کشور، شرکت آنان در انتخابات است اعم از اینکه نامزد انتخابات یا از رای دهندگان باشند. به هرصورت می‌توان انتخابات را یکی از صحنه‌های جدی شناخت مدیران و استعدادهای جوان و نخبه دانست.

 

ضرورت دهم: اهمیت عنصر زمان و مکان در انتخابات

اصل انتخابات امری مهم است که کمتر کسی نسبت به آن تردید می‌کند، اما گاه انتخاباتی به دلائل مختلف از ویژگی و اهمیت بیشتری برخوردار است، از همین جهت تشخیص صحیح‌تر و تصمیم درست‌تر زمانی اتفاق می‌افتد که ملت عزیز و کاندیداهای محترم نسبت به زمان و مکان، عنایت خاصی داشته باشند؛ این توجه در تمام زوایای یک انتخابات بزرگ، می‌تواند نتیجه‌ای مقبول به همراه داشته باشد؛ به این معنا که هم نامزدها بدانند چگونه عملی و چگونه بیانی شایسته است و هم انتخاب کنندگان با درک شرائط خاص کشور، منطقه و جهان در برهه‌ی کنونی، حضوری با معنا که غیرت دینی و عِرق ملی را در منظر و مرئی جهانیان قرار دهند، این خصوصیت با توجه به محوریت مقاومت در منطقه و نیز نگاه و امید بسیاری از ملت‌ها به شور و شعور ایرانیان در صحنه و همایش سیاسی، اهمیتی مضاعف دارد.

 

ضرورت یازدهم: انتخابات و دفع فتنه‌ها و آشوب‌ها

برگزاری انتخابات و آزادی و سلامت آن، جلوی بسیاری از بهانه‌ها که بسترساز برخی از فتنه‌انگیزی‌ها و آشوب‌گری‌ها می‌شود را می‌گیرد؛ انتخابات محل اعلام نطر براساس مردم‌سالاری و اصل حق انتخاب می‌باشد و این یک منطق پذیرفته شده در میان عقلای جهان است؛ لذا مشارکت بالای مردم در انتخابات‌ها، این پیام را به همگان می‌رساند که راه بیان مسائل و برون رفت از مشکلات، راهی منطقی و عقلائی بنام انتخابات است که با انتخاب درست و اصلح، می‌توانند نماینده‌ای را راهی مجلس کنند که سخنگوی آنان در مطالبات بحق و وکیلی برای ارائه طرح‌ها و پیگیر مشکلات مناطق کشور باشند. اگر همه‌ی ما براساس این استاندارد، فکر و اندیشه خود را آماده سازیم و در روز انتخابات، صلاحیت‌ها را ملاک انتخاب قرار دهیم، بدون شک بسیاری از هنجارشکنی‌ها، خنثی خواهند شد، چرا که نماینده‌ای که زبان گویای آنان باشد را راهی مجلس نموده‌اند.

 

ضرورت دوازدهم: انتخابات مظهر اثبات جمهوریت

مهم‌ترین اثر انتخابات در کشور ما، اثبات جمهوریت به معنای واقعی است که راه را برای اراده‌ی عمومی ملت باز می‌کند، توجه به انظار و آرای عموم ملت، علاوه بر آنکه انگیزه‌ها و امیدها را فزونی می‌بخشد، موجب جلب رضایت مردم و نظارت آنها در مسائل مختلف کشور است؛ این کلام به این معنا است که جایگاه انتخابات دارای چنان شأن و جایگاهی است که می‌تواند موتور محرک در دیگر مناسبت‌ها و مواقع حضور مردم شود و به تعبیر دیگر جمهوریت زمانی معنای واقعی پیدا می‌کند که مردم نسبت به وقایع مختلف جامعه، مسئولیت‌پذیر باشند که به نظر می‌رسد انتخابات در تراز اسلامی می‌تواند منشاء حساس بودن جامعه نسبت به برخی از ناملایمتی‌ها باشد. به هر صورت از اقتضاءآت انتخابات ایجاد حس هم‌گرایی و مسئولیت پذیری در امور مربوط به اصول و فروع انقلاب اسلامی می‌باشد.

 

ضرورت سیزدهم: معیارهای انتخاب اصلح

در بیان امامین انقلاب، معیارهای انتخاب اصلح به وضوح بیان شده؛ مجموع این معیارها در سه عنوان دیانت، عقلانیت و صلابت منتخبین در گفتار و رفتار خلاصه می‌شود، از این نکته نتیجه دیگری نیز دریافت می‌شود که در هر دوره‌ای از انتخابات علاوه بر معیارهای اصلی، برخی معیارهای دیگر مانند برائت و بیزاری از کسانی که در قالب فتنه‌ها، آشوب و شرارت‌ها، هرینه‌های سنگین و بعضاً غیر قابل جبران ایجاد کرده‌اند. این مسأله برای کشور ما دارای اهمیت خاص است، چرا که گره خوردن انقلاب با اسلام، تخلفات و تحرکات خلاف شئون نطام اسلامی، نه تنها موجب دلسردی و فاصله گرفتن مردم از اهداف و آ مانهای انقلاب می‌شود بلکه در مواردی آسیب جدی به اعتقادات دینی مردم وارد می‌کند، لذا رأی همراه با مطالعه و شناخت، ارزش والایی به مثابه سپردن سرنوشت جامعه به اهل آن می‌باشد.

 

ضرورت چهاردهم: دقت نامزدهای انتخابات به صداقت در وعده‌ها

بدون شک یکی از آسیب‌های وارده بر اعتماد مردم، وعده‌های نامربوط و بعضاً غیر ممکن برخی از نامزدها در دوران تبلیغات انتخاباتی و پس از آن می‌باشد، ارائه آمارهای بی‌مبنا و غلط، سخنان اختلاف‌انگیز، همسویی با بیگانگان و معاندان در نطق‌های انتخاباتی، جدال‌های بی‌ثمر و اکثراً مضر به حال انتخابات در میان نامزدها، رعایت نکردن اخلاق خصوصا در فضای انتخابات و... از اموری است که باعث بی‌رغبتی در مشارکت مردم در انتخابات می‌شود اما چنانچه گفته شد، بدترین نوع تبلیغات، وعده‌هایی است که گاهی محال می‌نماید و نشان‌دهنده عدم تسلط نامزدها بر امکانات کشور و شرح وظایف نمایندگان می‌باشد. البته این مورد از باب آنچه که سابقاً در میان برخی از نامزدهای انتخاباتی رواج یافته بود، بیان شد تا اشارتی به مهم‌ترین ویژگی در تبلیعات‌های انتخاباتی نامزدها یعنی صداقت در بیان و عمل، باشد

 

ضرورت پانزدهم: محافظت و پاسداری از مبانی و مفاهیم ارزشی توسط نامزدهای انتخابات

امروزه جریان‌های مختلفی با استدلال‌های واهی و مغرضانه سعی در القای عدم مشارکت مردم در انتخابات دارند که گاهی وقیحانه مهم‌ترین اصول و ارکان نظام را متهم و ارزش‌های دینی را زیر سوال می‌برند، در چنین مواقعی بارزترین ویژگی نماینده‌ی تراز انقلاب اسلامی، مواظبت از اصول و ارزش‌هایی است که ملت شریف ایران با تمام داشته‌های خود، از این اصول حفاظت کرده و در این راه از جان و مال خود دریغ نکردند، این یعنی حرکت در صراط مستقیم انقلاب که در این راه هیچگونه تزلزل و ضعفی نباید داشت و به تعبیر دیگر، انتخاب نماینده شجاع در برابر یاوه‌گوئی‌ها، یک عمل حسنه بلکه وظیفه ملی و انقلاب محسوب می‌شود که در میدان‌های مختلف فکر و ذهن مردم را آرام می‌کند که نماینده‌ای انتخاب کرده‌ایم که در برابر شدت هجمه‌ها و اغواگری‌ها دارای شهامت، شجاعت و منطق مقابله می‌باشد؛ بدون تردید اشاعه این فرهنگ، موجب رغبت و مشارکت فعال مردم در انتخابات می‌شود.

 

ضرورت شانزدهم: تمرکز کاندیداهای محترم به اولویت‌های جامعه

در هر کشور موفقی، نامزدهای انتخابات فارغ از جهت‌های گمراه‌کننده در رسانه‌ها و غیر رسانه‌ها، به بررسی میدانی اولویت‌های خدمت و طرح‌های کارگشا از مشکلات مردم می‌پردازند، این امر فی نفسه، امری پسندیده است که باعث فزونی همّت و تمرکز کاندیداها بر این امور می‌شود؛ در کشور ما برخی از مشکلات است که با وضع قوانین و اجرای صحیح توسط دولت‌ها، می‌تواند تا حدود زیادی این مشکلات را رفع کند اما طبیعی است چنین اقدامی نیاز به سنجش اولویت‌ها و امکانات دارد که توسط کاندیداهای محترم می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد، نتیجه آنکه وزان سخنان، طرح‌ها و وعده‌ها موجب وزان انتخابات و اشتیاق بیشتر برای مشارکت در انتخابات می‌شود که البته در این مورد نیز سخنان سطحی و بسنده کردن به برخی گزارش‌ها، موجب پائین آمدن جایگاه انتخابات، نامزدها و مجلس می‌شود؛ آنچه که در این مجال باید برآن تاکید فراوان داشت نقش فرهیختگیِ نامزدهای انتخابات در مشارکت حداکثری مردم در پای صندوق‌های رای می‌باشد.

 

ضرورت هفدهم: جایگاه قانونگذاری در ارتقاء امنیت و سلامت جامعه

امنیت در تمام ابعاد و موضوعات آن امری حیاتی برای کشور است و گستره آن تمام امور جامعه اعم از امنیت ملی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... را در بر می‌گیرد؛ برای نمونه، امنیت اقتصادی و حفظ سرمایه مردم، امری است که تقریبا دغدغه همگان شده است، رفع بسیاری از این نگرانی‌ها بواسطه وضع قوانین صورت می‌پذیرد.

آنچه که مهم است سلامت جامعه و حرکت همراه با اقتدار برآمده از قانون، نیازمند بازنگری یا قانونگذاری جدید می‌باشد؛ تکالیف الزام‌آور و نظارت واقعی و مؤثر، کلان‌نگری در قانون‌گذاری، پرداختن به موضوعات دارای اولویت و... که نشان دهنده‌ی مجلسی زنده و پویا است، امری است که هم نیازمند تبیین توسط نخبگان و سخنرانان دارد و هم در بیان نامزدهای انتخابات باید مشهود باشد، اینها بخشی از موارد مربوط به جایگاه مجلس شورای اسلامی است که شاید با مرور ایام، جایگاه اصلی مجلس به امور دیگری مانند عزل و نصب‌ها کشیده شده است و می‌توان با تدبیری ازسوی نمایندگان نسبت به جایگاه اصلی، تنویر افکار عمومی داشت که مجلس شورای اسلامی، مجلس تقنین و نظارت است نه ورود به عزل و نصب‌ها که اکثراً ثمری جز اختلاف و اختلال در نظم مدیریتی منطقه و شهرستان ندارد.

 

ضرورت هجدهم: ارائه شعارهای انتخاباتی در حمایت از قشر آسیب‌پذیر جامعه

در نظام اسلامی، اصل حمایت از اقشار آسیب‌پذیر جامعه در حد امکان و یا در حد قول و عمل، اجرا شده است، اما شتاب تورم از یک سو و رکود اقتصادی از سوی دیگر، گروه‌های زیادی از جامعه را با سردرگمی روبرو ساخته، امروز خواسته همگانی در کشور، رونق اقتصادی، مهار تورم و نشاط داد و ستد در میان تولید کننده و مصرف کننده است، اما آنچه که تکلیف دینی و قانونی محسوب می‌شود، همت همگان برای رفع مشکلات دهک‌های پائین جامعه است.

توقع مشارکت عمومی و حداکثری زمانی محقق و عملی می‌شود که این عزم با بیانی صادق و ارائه اجمالی طرح‌ها از سوی کاندیداها اعلام شود تا اطمینانی نسبی به وعده‌ها در میان مردم بویژه قشر محروم جامعه ایجاد شود که البته باید در نظر داشت این امر دچار شعارزدگی و سخنان فریبنده جهت کسب رای بیشتر نشود.

 

ضرورت نوزدهم: رقابت صحیح و سالم

انتخابات گود رقابت است که فرهنگ و قواعد آن در جمهوری اسلامی مبتنی بر بسیاری از فضائل اخلاقی می‌باشد که می‌تواند جامعه را قانع کند تا در انتخابات حضور موثر پیدا کند و چنانکه گفته شد، رقابت صادقانه و در جهت خدمتگزار بودن مردم و پایبند به اصول اسلامی و اجتماعی، باعث حضور بیشتر مردم در انتخابات می‌شود و از سوی دیگر بداخلاقی‌های انتخاباتی و رقابت‌های مبتنی بر خواسته‌های نفسانی و حب جاه و مقام، عاملی شکننده در امید و اعتماد مردم می‌باشد.

پرهیز از هرگونه امری که موجب فاصله گرفتن یا قهر مردم با صندوق‌های رای شود، بازی کردن در زمین دشمنان و موجبات خرسندی دشمنان را فراهم ساخته، بدون تردید میدان انتخابات میدان بروز ارزش‌های دینی و انقلابی است چه نامزدی موفق به کسب آرای بیشتر بشود و یا نشود؛ آنچه مهم است عمل به تکلیف در ابعاد مختلف انتخابات است که اگر مردم این فرهنگ مترقی را در رقابت‌ها مشاهده کردند بدون شک، میدان را میدان رقابت در خدمتگذاری می‌بینند و با اشتیاق در ابن رقابت سهیم خواهند بود.

 

ضرورت بیستم: یقین داشتن مردم به حل مشکلات با حضور در انتخابات

مردم مؤمن و بصیر ایران، ملتی آگاه است و عرصه‌های تأثیرگذار را به خوبی می‌شناسند و به باور بسیاری از کارشناسان متعهد، انتخابات این دوره علیرغم تلاش دشمنان در دلسرد کردن مردم نسبت به مشارکت در انتخابات، حضوری گسترده خواهند داشت و بر این باور هستند که امروز جمهوری اسلامی از اقتداری بی‌سابقه در سطح جهان برخوردار است و همین امر باعث شده تا دشمنان نقاط قوّت جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار داده، از این‌رو آنجا که دشمنان وارد محدوده‌ی ارزش‌های آنان شود، پاسخی قاطع به آنان خواهد داد.

خوانده شده 234 مرتبه