اهمیت و جایگاه نمایندگان سیاسی و اقتصادی که از ایران به چین در سالیان پس از تفاهمنامه ۲۵ ساله اعزام شده اند حاوی پیام های نگران کننده ای است که ممکن است عزم طرف چینی را برای همکاری های آینده متزلزل کند.
با توجه به جایگاه چین در روابط با ایران در سالهای اخیر، نیاز است بیش از هر چیز به محذورات این روابط پرداخته شده و چرایی عدم گسترش روابط با این شریک خارجی تبیین گردد.
همانطور که مشخص است در حدود یک سوم از تجارت خارجی ایران با چین صورت میگیرد، با این اوصاف روابط ایران با چین در تجارت خارجی متوقف مانده است و وارد همکاری های انرژی محور و سرمایه گذاری در سایر حوزه ها نشده است.
بررسی همکاری های اقتصادی و مالی چین با کشورهای جهان و در حوزه های مختلف عدم تمایل چین به گسترش همکاری ها با ایران را تداعی میکند. یکی از موانع گسترش همکاری ها با چین عدم وجود راهبردی کلان در قبال این کشور است.
امروزه کشورهای جهان در برابر مناطق و قدرتهای بزرگ دارای white paper (سندهای چشم انداز) هستند که مواضعشان را در قبال یک کشور یا منطقه خاص مشخص کرده و اهداف این کشورها را نیز از روابط با آن قدرتها تبیین میکند. عدم حضور و یا حتی عدم انتشار اینگونه اسناد موجب شده است تا قدرتهایی نظیر چین به نظر چشم اندازی از روابط با تهران نداشته باشند.
مدل مسئول-محور در رابطه دوجانبه
چرخشهای ناگهانی در سیاست خارجی نیز در سالهای اخیر به نظر این احتمال را برای چینیها به امری قطعی تبدیل کرده است. ارائه مدل مسئول-محور برای همکاریها با چین نیز در همین راستا صورت پذیرفت که تلاشی نادرست و البته نافرجام در توسعه روابط با چین در سایه تحریم ها بود.
مطابق این مدل قرار شد تا پرونده همکاری ها با چین ذیل نظر یک شخص مشخص قرار گیرد که نماینده حاکمیت بوده و از چرخش های احتمالی سیاسیون ناشی از تغییر دولت ها به دور باشد. این مورد نیز با سیگنالهای اشتباه داخلی ناکارآمد شد و دیده شد که تفاهمنامه همکاری های 25 سال ایران و چین که نیازمند تدقیق در راستای عملیاتی شدن هریک از پروژه های مذکور در آن بود، نیمه کاره رها گردد.
در واقع باید گفت که تهران این سیگنالهای اشتباه را چندین بار ارسال کرد. به عنوان نمونه دهمین اجلاس «کمربند و جاده چین» که در پکن برگزار شد میزبان نمایندگانی از کشورهایی بود که ذیل خواهان گسترش روابط با چین ذیل ابتکار کمربند و راه هستند. حضور نمایندگان سیاسی کشورها اهمیت این پروژه را نزد آنها نشان می دهد. در حالی که اجلاس شاهد حضور رئیس جمهور، نخست وزیران و وزیران کشورهای عضو ابتکار کمربند راه بود، از ایران نیز شهردار تهران در جلسه حاضر بود. این امر تنها این سیگنال را مخابره میکند که ابتکار کمربند و جاده برای ما اولویت چندانی ندارد در حالی واقعا اینطور نیست.
روابط ما با چین نیازمند بازنگری های قابل توجهی است؛ به طوری که عکس العملهای مقطعی نظیر پرونده محوری در روابط با چین را ناکافی و حتی ناکارآمد ارزیابی می شود.
با این حال لازم است در پایان الزامات روابط با چین را چنین اولویت بندی کرد. اولاً لازم است این کشور را به خوبی شناخته شود و روابط بین الملل از منظر مکاتب چینی نگریسته شود، ثانیاً مدل های همکاری آنها با سایر کشورها در حوزه های مختلف احصا شود، ثالثاً نیازمندی های آنها برآورد شود و استراتژی کلان آنها در روابط با سایر ملل جهان تبیین گردد. رابعاً همکاریها از جانب تهران با آنها تنها ذیل استراتژی آنها تعریف شود تا مورد تایید آنها واقع شده و قابلیت اجرایی شدن داشته باشد و در نهایت پروژه ها به صورتی باشد که ریسک تحریم ها نگریسته شده و به منظور پوشش ریسک آنها کمترین هزینه را برای آنها ایجاد نماید نهایی گردد.
نویسنده: نعمت الله پهلوان، کارشناس مسائل چین و آسیای شرقی