امام رضا (عليه السلام) فرمودهاند: «اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای کار و فعالیت برای تأمین زندگی، بخشی را برای معاشرت و مصاحبت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیوبتان واقف سازند و بخشی را به تفریحات و لذایذ حلال اختصاص دهید و از مسرت و نشاط ساعت تفریح و شادی، میتوانید انجام وظایف دیگر خود را تأمین کنید.»
البته این نیاز چون نیازهای دیگر انسان، اگر مهار نشود و بیضابطه باشد، بهطور حتم، زیانهایی را بهدنبال خواهد داشت؛ لذا باید مرز شادیها و تفریحات سالم و مشروع، از شادی ناروا و ناپسند روشن شود. شادی در قرآن، جایگاه خاصی دارد و به گونههای مختلف، مورد تایید و توجه قرار گرفته است؛ اما نه شادی بیهوده و عبث، بلکه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی و لذا ایات قرآن درباره شادی دو دستهاند:
دستهای از ایات، مؤمنین را دعوت به شادی میکنند، مانند آیه: «قُل بِفَصلِالله وَ بِرَحمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلیفرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجمَعُونَ؛ [ای رسول خدا ! به خلق] بگو که شما باید منحصراً به فضل و رحمت خدا شادمان شوید [و به نزول قرآن مسرور باشید] که آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است که برای خود اندوخته میکنید.» (یونس:58)
از این رو، مردم به فضل پروردگار و به رحمت بیپایان او به این کتاب بزرگ الهی که جامع همه نعمتها است، باید خشنود شوند، نه به جمع ثروتها و بزرگی مقامها و فزونی قوم و قبیله. همچنین قرآن، زمانی که وعده الهی، مبنی بر نصرت و پیروزی رومیان اهل کتاب بر مشرکان مجوس، محقق میشود، میفرماید: «بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاء وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ در مدت چند سال؛ فرمان ، فرمان خداست ، چه پیش از پیروزی و چه بعد از آن و در آن روز مؤمنان شادمان می شوند، به یاری خدا خدا هر کس را که بخواهد یاری می کند ، زیرا پیروزمند و مهربان است» (روم: 5-4)
بنابراین، شادیها باید براساس ارزشها و اهداف مقدس قرآن و پیروزی موحدان بر مشرکان باشد. دسته دیگری از ایات قرآن، شادی را مذمت میکنند؛ البته شادیهای بیهودهای که براساس ضدارزشها هستند. در اینجا به دو نمونه از آنها اشاره میشود:
- قرآن کریم در داستان «قارون» که فردی خودخواه و مغرور بود و شادیهای مستانه داشت، از زبان قومش میفرماید: «اِذ قَالَ لَهُ قَومُهُ لاَ تَفرَح اِنَّالله لاَ یحِبُ الفَرِحینَ؛ هنگامیکه قوم قارون به او گفتند: شادی [مغرورانه] مکن که خداوند شادیکنندگان [مغرور] را دوست نمیدارد.» (قصص:76)
- قرآن کریم ضمن بیان عذابهای دوزخیان میفرماید: «ذَلِکُم بِمَا کُنتُم تَفرَحُونَ فِی الأرضِ بِغَیرِ الحَقِّ وَ بِمَا کُنتُم تَمرَحُون؛ این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی میکردید و به خاطر آن است که [سخت بهخود] مینازیدید [و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختید].»(غافر: 75)
جالب اینکه در آخر ایه میفرماید: «بِمَا کُنتُم تَمرَحُونَ» که به معنای شادی به خاطر مطالب بی اساس، یا شدت فرح و... است و شدت فرح نوعاً منشأیی جز غفلت و غرور ندارد. بنابراین، آنجا که از شادی مذمت شده، به جهت همراه بودن شادی با گناه، غفلت و فساد است.
اقسام شادی از نظر اسلام
نکته مهم و اساسی آن است که اسلام هر گونه شادی را تایید نمیکند، بلکه برای آن حد و مرز قائل است هر چند شادی یک هیجان طبیعی برای انسان قلمداد میشود و از این حیث نمیتوان آن را به انواع مختلف تقسیم کرد؛ اما با توجه به عامل پدید آورنده، انگیزه شادی، موقعیت زمانی و مکانی و عوارض دیگر، چه بسا بار مثبت و منفی پیدا میکند. از این رو با نگرش دینی، شادی به دو قسم پسندیده و ناپسند تقسیم میشود:
الف. شادی پسندیده
از نگاه دین اسلام، شادی پسندیده آن است که جهت گیری الهی داشته باشد و یا مقدمه ای برای انجام وظایف شرعی و الهی قرار گیرد؛ چون طبق نظام ارزشی اسلام، مطلوب واقعی، تقرب به خدا است و همة حرکات و سکنات و افعال انسان باید در راستای آن انجام گیرد تا تکامل حاصل شود. با توجه به معیار کلی گفته شده، میتوان برای شادی پسندیده ویژگیهای ذیل را بر شمرد:
- همراه با گناه نباشد.
- با غفلت از خدا مقرون نشود.
- اعتدال و میانه روی در آن رعایت شود.
در اینجا به چند نمونه از شادیهای پسندیده اشاره میشود:
- شادی در وقت اطاعت از خدا:
شادی حقیقی، وقتی است که انسان توفیق طاعت خداوند را پیدا کرده باشد و از گناه، دوری گزیند. حضرت علی(عليه السلام) میفرماید: «شادی مؤمن، به طاعت پروردگارش است و حزنش بر گناه و عصیان است.»
پیامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) در وصیت خود به امام علی(عليه السلام) فرمود: «ای علی! برای مؤمن در دنیا سه خوشحالی است: دیدار با برادران دینی، افطار از روزه و شبزندهداری در آخر شب».
- شادی برای احیای حق یا از بین رفتن باطل:
امام علی(عليه السلام) در نامهای به «عبدالله بن عباس» میفرماید: «اما بعد، انسان گاهی مسرور میشود به خاطر رسیدن به چیزی که هرگز از دستش نمیرفت و گاهی محزون میشود به خاطر از دست دادن چیزی که هرگز به آن نمیرسد. پس باید شادی تو به خاطر احیای حق یا نابودی باطل باشد.»
- تحول معنوي:
شادی، زمانی پسندیده است که در انسان تحولی ایجاد شود و انسان بتواند خطاهای گذشته خود را جبران کند و نیز روزی که احساس کند خداوند گناهان گذشته او را بخشیده است. امام علی(عليه السلام) فرمود: «عید برای کسی است که بداند گناهانش بخشیده شده است.»
- شادی برای دیگران:
اگر مسلمانی بتواند با چهره گشاده و لبخندی صمیمی، غمیرا از دل دوستش بزداید، با این عمل، علاوه بر اینکه خود به نشاط و شادی رسیده، عبادت پروردگار را نیز به جا آورده است. امام صادق(عليه السلام) میفرماید: «کسی که از چهره برادر دینی اش رنج و اندوهی را بردارد، خداوند به پاداش آن، ده حسنه در نامه اعمالش مینویسد.» در روایتی دیگر امام محمد باقر(عليهالسلام) میفرماید: «در نزد خدا، عبادتی محبوبتر از شاد کردن مؤمنان نیست.» البته شاد کردن دیگران از روشهای مختلفی انجام میگیرد، گاهی کلامیرا به زبان آوردن، گاهی دادن هدیه و گاهی با توجه کردن و نگاه کردن، میتوان فردی را مسرور و شاد کرد و گاهی هم با کمک مالی، میتوان خاطری را خرسند و شاد ساخت.
- شادی برای تشکیل مجالس جشن:
یکی از شادیهای مثبت و پسندیده، تشکیل مجالس جشن و سرور به مناسبت روزهای شادی معصومان(عليهم السلام) است، مانند: سالروز میلاد پیامبر اکرم(ص) و موالید ائمه معصومین(عليهم السلام) و مناسبتهایی مانند: عید مبعث، عید فطر، عید قربان، عید غدیر و....
امام رضا(ع) به ریان بن شبیب فرمود: «اگر دوست داری در درجات عالیه بهشت با ما باشی، به حزن ما محزون و به شادی ما شاد باش!»
حضرت علی(عليه السلام) میفرماید: « شادی مؤمن، به طاعت پروردگارش است و حزنش بر گناه و عصیان است.»
ب. شادی ناپسند
گاهی شادیها ـ که از راههای مختلفی پیدا میشود ـ با گناه و معصیت، و لهو و لعب توأم است.
- شادی به گناه
از امام سجاد(عليه السلام) نقل شده که فرمودند: «از خوشحالی به گناه بپرهیز؛ چرا که خوشحالی به گناه از خود گناه بدتر و بزرگتر است.»
- شادی در برابر لغزش دیگران
امام علی(ع) فرمود: «به لغزش دیگران خوشحال مشو؛ زیرا تو نمیدانی که زمانه با تو چه خواهد کرد».
- شادیهای تمسخر آمیز
یکی از شادیهای منفی، شادیهای تمسخر آمیز است که بهمنظور تحقیر و تضعیف حق، انجام میشود، مانند خنده فرعون در برخورد با دلایل منطقی و معجزات روشن حضرت موسی(عليه السلام) ؛ چنانکه قرآن مجید میفرماید:
«فَلمَّا جَائَهُم بِایاتِنَا اِذَا هُم مِنهَا یضحَکوُنَ؛ چون آیات ما را بر آنها آورد، آن آيات را مسخره کردند و خندیدند.» (زخرف: 47)
این روش مستکبران و طاغوتها است که میخواهند بدین وسیله به دیگران بفهمانند که اصلاً دعوت آنها قابل بررسی نیست و ارزش یک روش و برخورد جدی را ندارد.
- شادی مغرورانه
افراد کم ظرفیت، با دستیابی به مال و ثروت و مقام، چنان به شادی میپردازند که از خود بی خود میشوند. این روش شادی و نشاط نیز از منظر قرآن مذموم و ناپسند شمرده شده است.
قرآن کریم درباره قارون میفرماید: «همانا قارون یکی از ثروتمندان قوم موسی بود که بر آنها طریق ظلم و طغیان پیش گرفت و ما آنقدر گنج و مال به او دادیم که بر دوش بردن کلیدهای آن گنجها صاحبان قوت را خسته میکرد.»