بر اساس روایات اهل سنت که در کتاب الغدیر آمده است، ٨ نفر از صحابه در منابع حدیثی اهل سنت گفتهاند که آیه تبلیغ برای اعلام ولایت علی(ع) نازل شد و ٣٠ دانشمند اهل سنت نیز همین را نقل کردهاند.
آیه ابلاغ در سه مرحله بر پیامبر(ص) نازل شد؛ در مرتبه سوم وقتی آیه تکمیل شد؛ رسول اکرم(ص) به بلال گفت اعلام کند که غیر از ناتوانان، همه فردا از مکه حرکت کنند و در منطقه جحفه که حجاج از هم جدا میشدند؛ جمع شوند. بین ١٢٠ تا ١۴٠ و ١٨٠ هزار نفر (براساس روایات مختلف) در کنار برکه خم (غدیر خم) جمع شدند.
غدیر، برکه آبگیری بود در منطقه خم که ۵ درخت تنومند داشت و به عنوان سایبان مسافران از آن استفاده میشد.
پیامبر(ص) فرمود بین درختها با پارچه سایبان بزنند، زیر درختان جارو شود و از جهاز شتران منبری به اندازه قامت یک انسان ساخته شود.
بزرگترین تجمع مسلمانان در زمان حیات پیامبر(ص) در منطقه غدیر خم، شکل گرفت و بعد از نماز ظهر، در همان گرمای شدید، حضرت محمد(ص) بالای منبر رفتند. علی(ع) طرف راست پیامبر(ص)، رو به جمعیت ایستاد و پیامبر گرامی اسلام، حدود یکساعت خطبه خواندند.
در رسم عرب تاجگذاری نیست، اما پیامبر(ص) برای تاکید بیشتر در پایان خطبه که علی(ع)را به جانشینی خود تعیین کردند؛ عمامه خود را بر سر علی(ع) گذاشتند.
تاجگذاری را ده نفر از بزرگان اهل سنت، از جمله متقی هندی در کنزالعمال و محبالدین طبری در ریاضالنضره، نقل کردهاند.
پیامبر(ص)، از مسلمانان برای ولایت و وصایت امیرالمؤمنین(ص) هم بیعت زبانی گرفتند؛ هم بیعت با دست. پیامبر(ص) جمله بیعت را گفتند و جمعیت تکرار کردند، سپس نوبت بیعت فردی شد؛ حضرت محمد(ص) فرمودند و دو خیمه نصب کردند.
پیامبر گرامی اسلام، گفتند: «در یک خیمه خودم مینشینم، بیایید و تعیین وصیم را تبریک بگویید؛ در خیمه دیگر علی(ع) مینشیند، سپس بروید با او بیعت کنید».
امام احمد حنبل، استاد امام بخاری در جلد ۴ مسند خود این قضیه را آورده است.
سپس آیه اکمال دین و اتمام نعمت (الیوم یئسالذین کفروا …) نازل شد و پیامبر(ص) براساس این آیه، کاملشدن دین را که با اعلام جانشینی علی(ع) کامل شده بود؛ بشارت داد.
١۶ نفر از علمای بزرگ اهل سنت به نزول این آیه در غدیر اعتراف دارند. از آن جمله خطیب بغدادی است که در جلد ٨ تاریخ بغداد، آن را نقل کرده است.
سپس پیامبر(ص) دستور دادند غدیر را روز عید قرار دهید.
حسان بن ثابت، شعری را در همان مجلس و در حضور پیامبر(ص) در مورد عید غدیر گفت، با این مطلع (ینادیهم یومالغدیر نبیهم )…
اشعار حسان را ١٢ نفر از علمای اهل سنت، از جمله جلال الدین سیوطی، آوردهاند.
جابر بن نضْر بن حارث که پدرش در بدر به دست علی(ع)، کشته شده بود؛ بلند شد و پیامبر(ص) را متهم کرد که جانشینی علی(ع)، حرف خدا نیست، بلکه تو به دلیل آنکه علی(ع) دامادت هست؛ او را جانشین خود کردی.
جابر گفت خدایا اگر جانشینشدن علی از جانب توست، سنگی از آسمان بفرست و مرا عذاب کن. قرآن در آیه ( فامطر علینا حجاره من السما اوئتنا بعذاب الیم..) به این ماجرا اشاره میکند.
سپس عذابی نازل شد و او را در جا کشت. سپس آیات آغاز سوره معارج (سئل سائل بعذاب واقع ..) نازل شد.
٣٠ نفر از محدثین و مفسرین اهل سنت این آیات را در مورد غدیر و ماجرای هلاکت نضر بن حارث دانستهاند؛ یکی از آنها سبط ابن جوزی است که در تذکرهالخواصالامه، نقل کرده است.
سند عبارت من کنت مولاه فهذا علی مولاه از منابع اهل سنت:
علامه امینی در ج اول الغدیر از ١١٠ نفر از صحابه براساس کتابهای اهل سنت این روایت را نقل میکند. همین عبارت از ٨۴ نفر از تابعین در کتب اهل سنت نقل شده است. علامه امینی، استنادها از کتابهای ٣۶٠ نفر از مفسران و دانشمندان اهل سنت را در مورد این عبارت در الغدیر نقل کرده است.
براساس قواعد حدیثی اهل سنت، اگر روایتی از ۴ یا ۶ نفر از صحابه نقل شده باشد؛ متواتر و صحیحترین روایت و حدیث است. حدیث غدیر ٢۵ برابر حد تواتر هست، چون ١١٠ صحابی آن را نقل کردهاند و در منابع اهل سنت، کثیرالتواتر میباشد.
کتاب المستدرک علی الصحیحین، تالیف حاکم نیشابوری، از علمای بزرگ حدیث در اهل سنت در قرن چهارم نوشته شده و روایاتی که بنابر ضابطه مسلم و بخاری صحیح باشد، اما در آنها نباشد را جمع کرده است.
او در جلد ٣ صفحه١٠٩ در باب معرفت صحابه از زید بن ارقم از واقعه غدیر به تفصیل و با همه داستان یاد میکند. حدیث ثقلین را هم میگوید و اضافه میکند، پیامبر فرمودند: «خدای عزوجل، مولای من و من مولای مومنان هستم و سپس دست علی را گرفت و گفت هر که من مولای او هستم، این علی مولای اوست. من کنت مولاه فهذا ولیه…»
ابن ماجه نیز در سنن خود جلد ١ صفحه ٢٨ و ٢٩ از براء بن عازب از رسول خدا(ص) حدیث غدیر را نقل کرده است.
ابن ماجه، نوشته: پیامبر(ص) فرمود: الست اولی باالمومنین من انفسهم، پیامبر تکرار فرمود الست اولی بکل مومن من نفسه؟ پیامبر سپس فرمود من کنت مولاه فهذا علی مولاه.
باز هم ابن ماجه، نقل کرده که معاویه با سعد ابن ابی وقاص، برخورد کرد. معاویه، مولا علی را سب و دشنام کرد و ابن وقاص خشمگین شد و روایت غدیر را برایش خواند.
ابن ماجه، میگوید پیامبر در غدیر سه بار این جمله من کنت مولاه فهذا علی مولاه را فرمودند.
ترمذی در صحیح خود از زید روایت غدیر را نقل کرده است.
براساس روایت ترمذی، پیامبر(ص) فرمود: «ایهاالناس من اولی بکم من انفسکم؟ مردم اعتراف کردند که تو اولی بر نفس ما هستی و صاحب اختیار و ولی ما هستی. سپس پیامبر فرمودند من کنت مولاه فهذا علی مولاه».
یعنی: هرکه من مولای او هستم این علی مولای اوست.
نسائی در سنن خود حدیث غدیر را نگفته، چون سنن نسایی، صرفا مباحث فقهی است نه تاریخی و کلامی. نسائی اما در کتاب خصائص خود حدیث غدیر را نقل کرده است.
بخاری، در صحیح خود نیاورده، اما در کتاب تاریخ کبیر خود در جلد اول و قسم اول، حدیث غدیر را نقل کرده است.
به جز ابی داوود، بقیه همه صاحبان صحاح سته (۶ کتاب معتبر حدیثی اهل سنت) حدیث غدیر را نقل کردهاند.