درباره قیام حسینی باید دانست که این قیام ابعاد ناشناختهای دارد که اجمالاً سراسر خلقت را تحت تأثیر خویش قرار داده است. چرا که پیامهای انسانی و فرادینی این حرکت عظیم، متوجه همه انسانهاست.
سرّ تأکید مؤکد روایات بر زیارت اربعین امام حسین (ع) و شمارش آن در عداد علامتهای مؤمن، هرچند در گذشتههای دور و زمان خلفای ملعون عباسی تا اندازهای آشکار و نشانهای بر عمق روابط شیعیان با امام شهید خویش شد. اما تا چند سال بیش از این همچنان مخفی بود. نهایت برد دیدگاه اندیشمندان حوزه دین به این سنت مؤکد، برخواسته از متن زیارت اربعین بود که در مقام تعلیل قیام حسینی، حاوی مطالبی ناب و شگفت بود؛ آنجا که هدف از قیام عظیم امام را، بیرون آوردن مردم از تاریکیهای جهل و گمراهی معرفی میکرد و توسط دانشمندان به فعال کردن و به کار انداختن عقلهای آنان رفتاری مانند رفتار انبیای الهی تأویل میشد.
اکنون که به برکت انقلاب اسلامی در ایران، شعلههای دینداری و دینباوری از زیر خاکستر زمان سربرآورده و هر روز بر دامنه جانهای افسردهای که به آتش این حرکت الهی شعلهور شده و جانی دوباره گرفتهاند، افزوده میشود. مراسم اربعین حسینی نیز رنگ و بویی تازه به خود گرفته و معارف اهل بیت (ع) مجال تازهای برای اجرا شدن پیدا کرده است. این حرکت روبه رشد و فزاینده، نه تنها در گذشته سابقه نداشت و گزارشی از چنین حرکت عظیمی -ولو در ابعاد کمتر از میلیونی- در تاریخ وجود ندارد، بلکه تحقق آن از تصور بسیاری تحلیل گران سیاسی و اجتماعی نیز بیرون بود تا آنکه شد آنچه امروز شاهد آنیم.
در این زمینه حجتالاسلام والمسلمین مصطفی شاه محمدپور فعال فرهنگی در یادداشتی به تبیین چرایی بزرگداشت پیادهروی اربعین پرداخته است که به وجود مفاهیم و ابعاد جهانی و فرادینی در قیام امام حسین (ع) اشاره دارد:
ابعاد جهانی و فرادینی در قیام امام حسین (ع)
ابعاد رفتار امام معصوم (ع)، به گستردگی ابعاد مختلف وجودی اوست و تمام ماسوا را در بر میگیرد، در همه عوالم وجود به نحو علّیت مؤثّر بوده و منشاء تحولات گوناگون میشود. چراکه امام، خلیفه خداست و افعالش، فعل الله است؛ خدای متعال نیز فعل امام را از او سلب کرده و به خود نسبت میدهد؛ «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى» (انفال-۱۷)
پرده برداشتن از هزار لایه پنهان فعل الله که از آستین معصوم بیرون میآید و رسیدن به بواطن آن، به ۲ صورت امکانپذیر است؛ یک آنکه نسیم تکوینی رحمت الهی وزیدن گرفته و نقاب از چهره زیبای معنایی قول و فعل معصوم برداشته و آثار وجودی آن را نمایان سازد. مانند اتفاقات خاصی که پس از شهادت امام حسین (ع) واقع شد و زوایای مختلف یک حقیقت عظیم را در تمام جهان به نمایش گذاشت.
دوم اینکه دگربار نسیم رحمت الهی وزیدن گرفته و فضل و معنای فعل معصوم، به بیان آید؛ یا روایتی تفصیلی از جانب حضرات معصومین (ع) صادر شده و حق مطلب ادا شود یا جلوهای در جان یک مأموم و محبی صادق و خالص، تابیدن گرفته و پرده از جمال رعنای فعل معصوم (ع) کنار رود و بابی از علم در بیان و بنان عالمی وارسته گشوده شود.
اما باید دانست که نه تمام ابعاد وجودی و عینی حقیقت فعل معصوم (ع) که حقیقتاً فعل الله است، در این سرای طبیعت قابلیت بروز و ظهور دارد و نه تمام آنچه در عرصه طبیعت و آثار علمی بزرگان آشکار شده، همه حقایقی است که قابلیت ظهور در این سرا را داشته است.
عاشورای قله سنت خلیفه خدا روی زمین بود
لذا بخشی از این معارف، عالمی دیگر میخواهد و آدمی دیگر تا ظاهر شود و دانسته شود؛ و بخشی دیگر از آنها، نیازمند زمان و شرایط است تا در موقعیتی مناسب ظاهر شده و بروز کند. به عبارتی دیگر هم قیامتی کبری برای بروز زوایای غیرمادی افعال معصوم (ع) لازم است و هم قیامتی صغری برای ظهور تمام آثار مادی آنها که پس از فرج آلالله (عج) محقق خواهد شد.
اما واقعه عاشورای سال ۶۰ هجری که در حقیقت قله سنت خلیفه خدا روی زمین بود، از آن جهت برجستگی و سرافرازی دارد که در میان تمامی افعال معصومین (ع) دارای خصوصیت جمعالجمعی است؛ یعنی هم تمامی معارف الهی را در خود جای داده و از هر دری، سخنی برای گفتن دارد و هم تمامی معارف بیان شده را در بالاترین حد امکانی متلالی ساخته و به نمایش گذاشته است. خلاصه همه تفاصیل و مجموع همه پراکندههاست. عینیت همه معارف و قله همه خوبیها و کمالات است. (حضرت آیت الله مجتبی تهرانی، سلوک عاشورایی: ۱۰، ۳۵)
تنظیر مطلب آن است که سنت معصومین (ع) نیز به مانند عدل وحیانی خویش دارای دو صورت تحقق و نزول است؛ تدریجی و دفعی. همانطور که قرآن کریم، علاوه بر آنکه در طول بیست و سه سال به تدریج و تفصیل بر پیامبر رحمت (ص) نازل شد و در شب قدر نیز به یکباره بر قلب و جان ایشان وحی شد، سنت معصومین (ع) نیز علاوه بر آنکه در طول سالیان حیات آن بزرگواران، تحقق تدریجی داشته و دارد، در حادثه عاشورا نیز دفعتاً ظهور یافت و تمامی حقائق را در بالاترین سطح ممکن بروز داد.
قیام حسینی، تأویل و عینیت همه معارف اهلبیت (ع) است
به عبارتی دیگر سراسر زندگی چهارده معصوم تا به امروز و تا قیامت، تفصیل آن اجمال و تفسیر آن مختصر کامل در مراتب دیگر است. قیام حسینی، تأویل و عینیت همه معارف اهلبیت (ع) است.
آنچه مسلم است این است که برخورداری از رحمت الهی و مشمول عنایات ربوبی خاص او واقع شدن، چه به واسطه آیات الهی باشد و چه به واسطه سنت معصومین، تنها و تنها یک مانع اساسی دارد و آن هم عداوت و دشمنی با حق است؛ «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً» (اسراء-۸۲) آنجا که خورشید حق، عریان و آشکار بر فراز شده و نمایشگری میکند، تنها کسانی از دیدن آن محروم خواهند بود که کورند و چشم خود را بر آن بستهاند.
پیام فرادینی عاشورا متوجه همه انسانها است
لذا اگر کسی به ظلم در برابر قرآن و عترت نایستد و عالمانه و عامدانه به مخالفت با حق قیام نکند، بالاخره از ورطه هلاکت نجات یافته و به سرچشمه کوثر رهنمون خواهد شد. لکن اگر کسی در مصاف حق و باطل، با سوء اختیار و حجود، حق را انکار کرده و به مصاف با آن برخیزد، اکسیر قرآن و عترت در جانش اثر نکرده و از آنها سودی نخواهد برد.
پس درباره قیام حسینی باید دانست که اولاً این قیام ابعاد ناشناختهای دارد که اجمالاً سراسر خلقت را تحت تأثیر خویش قرار داده است. ثانیاً پیامهای انسانی و فرادینی این حرکت عظیم، متوجه همه انسانهاست؛ فارغ از اینکه چه دین و مسلکی داشته باشند. ثالثاً بهرهمندی از این ظرفیت عظیم و استفاده از این دریای جوشان رحمت الهی برای همه غیرمعاندین میسر است. لذا بررسی ابعاد فرادینی و بینالمللی قیام امام حسین (ع)، این فرصت را به ما میدهد تا بتوانیم از ظرفیتهای عظیم بهودیعت گذاشته شده در این گنج بیپایان استفاده کنیم و در جاری جریان هدایت الهی قرار گرفته و بتوانیم نقش و سهمی در تحقق اهداف والای آن ایفا کنیم.