در زیارت امام حسین (ع) آمده است که «وَ قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِکَ مَلَائِکَهًْ السَّمَاوَات؛ صبر تو فرشتگان آسمان را به تعجب واداشت. » تفکر در این فقره از زیارت نامه نیازمند درک مصیبتهایی است که امام حسین (ع) در راستای انجام اطاعت الهی و برابر معصیتهای مدعیان اسلام و مسلمانی تحمل کرده است. اگر بخواهیم صبر امام حسین (ع) را با اسوههای دیگر صبر از حضرت ایوب (ع) و حضرت یعقوب (ع) بسنجیم، در مییابیم که چرا فرشتگان آسمانها از صبر امام حسین (ع) به شگفتی در آمدند؛ در حالی که نسبت به دیگر اسوههای صبر و استقامت چنین واکنشی را نشان ندادند؛ زیرا از امام سجاد (ع) روایت شده است که هر چه مصیبتها بیشتر میشد، رنگ چهره امام حسین (ع) نورانیتر و اعضا و جوارحش آرام میشد. آن حضرت (ع) در اوج مصیبتها خطاب به محبوب خود میگوید: خدایا! من نسبت به حکم تو صابرم، معبودی جز تو نیست،ای فریادرس فریادخواهان. در حقیقت امام حسین (ع) چنان سه گانههای صبر یعنی صبر در مصیبت از دست دادن عزیزان و یاران، صبر در اطاعت فرمانهای الهی از جمله اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر و صبر در برابر معصیت متجاهران به فسق و فجور و طغیان علیه قرآن و عترت (ع) را تحمل کرده است که هیچ کس نمیتواند چنین بار عظیمی را تحمل کند و در مقام «ذبیح الله» و «ثارالله» با نفسی مطمئن ندای «ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَهًْ مَرْضِیَّهًْ ادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی» را پاسخ دهد و به لقاء الله با سری از تن جدا و لبانی تشنه و تنی چاک چاک برود.
بی گمان توجه یابی به مقام و منزلت امام حسین (ع) به عنوان «اسوه حسنه» (احزاب، آیه ۲۱) و «نفس پیامبر» (ص) به انسان کمک میکند تا در صراط، مستقیمی گام بردارد که حقیقت آن صراط، «حبل الله» آویخته میان آسمان و زمین است که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگرش در دست بندگان صالح خدا است. این حبل الله که تارش از «قرآن» و پودش از «عترت» است و انسان میتواند با تمسک به آن خود را بالا کشد و به لقاء اللهی دست یابد که به عنوان «وجه الله ذوالجلال و الاکرام» است. از همین رو در پایان زیارت عاشورای آن اسوه کامله حسنه الهی، پیشانی بر تربت پاک شهیدان گذاشته و در سجده شکر از خدا میخواهیم تا ما نیز در مقام شاکرین قرار گیریم و همانند امام حسین (ع) بهرهمند از مصیبتهایی باشیم که آن حضرت (ع) تحمل کرده و خدا ثواب آن را برای ما به عنوان محبان ایشان قرار دهد: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ عَلَی مُصَابِهِم؛ خدایا! تو را ستایش میکنیم ستایش سپاسگزاران بر مصیبتهای آنان.» (مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا)
درحقیقت توجه به مظلومیت و ظلمی که به امام حسین (ع) شده است، هر مصیبتی را برای ما آسان میکند و اگر کسی گفت: حیف شد و به ظلم از دست رفت؛ بگوییم: حیف امام حسین (ع) بود که از دست ما رفت و این گونه صبوری ورزیم و استقامت در برابر مصیبتها داشته باشیم؛ پس همان طوری که امام باقر (ع) فرموده است که وقتی امام حسین دستان مبارکش را از خون گلوی علی اصغر پر کرد و به آسمان پاشید قطرهای از این خون به زمین باز نگشت، ایشان رو به طرف آسمان کرد و فرمود: هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بیأَنَّهُ بِعَیْنِ اللّهِ؛ این مصیبت بر من آسان است، چرا که در برابر دیدگان خدا و محضر او هستم؛ ما نیز در برابر مصیبتها به یاد اسوه صبر، صبر داشته باشیم و از جزع و فزع دوری کنیم و گمان نیک به خدایی داشته باشیم که همواره با ماست: وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ (حدید، آیه ۴) پس در هر بن بستی، امید آن است که خدا راه برونرفت را به ما نشان دهد و مخرجی را بازگشاید (طلاق، آیات ۲ و ۳) و با هدایت ایصالی خویش ما را به مقصد و مقصود رسانده و دشمن را ناکام گذارد: إِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدینِ. (شعراء، آیه ۶۲)
صبر در مقام اولوا العزم
با نگاهی به مجموعه مصیبتهایی که امام حسین (ع) داشت میتوان گفت که صبر ایشان اگر سطحی فراتر از سطح صبر رسولان اولواالعزم نبود، در همان سطح ایشان بود؛ زیرا اگر پیامبران اولوا العزم در برابر انواع و اقسام مصیبتها صبر داشته و سه گانه صبر را به نمایش گذاشتند؛ امام حسین (ع) به تنهایی همه آنها را تحمل کرد؛ زیرا کسانی که در کربلا در برابر امام حسین (ع) صف کشیدند، شقیترین مردمان با انواع واقسام جنایات بودند که بر هیچ پیامبری اینگونه جمع نشده بودند. این پاکترین مردمان خدا در برابر خبیثترین و شقیترین مردمان در طول تاریخ قرار گرفتند؛ زیرا هیچ گزارشی را نمیتوان یافت که شخصی همه مصیبتهای عالم را چنان تحمل کرده باشد که امامحسین (ع) تحمل کرده است.
اگر مصیبتهای ایوب (ع) در از دست دادن زن و فرزند و مال و ثروت را در نظر بگیریم، در برابر مجموعه مصیبتهای امام حسین (ع) اصلا عددی به حساب نمیآید؛ همچنین مصیبتهای دیگران از یعقوب (ع)، اسماعیل (ع)، ادریس، ذاالکفل، داود، نوح، عیسی، موسی و مانند آنها (انبیاء، آیات ۸۳ و ۸۵؛ ص، آیات ۱۷ و ۴۱ و ۴۴؛ احقاف، آیه ۳۵) در برابر مصیبت امام حسین (ع) بسیار کمتر است؛ از این رو در زیارت عاشورا که از امام معصوم (ع) نقل شده، آمده است: وَ اَسئَلُ اللهَ بِحَقِّکُم و بِالشَّانِ الّذی لَکُم عِندَهُ اَن یُعطِیَنی بِمُصابی بِکُم اَفضَلَ ما یُعطی مُصاباً بِمُصیبَهًْ مُصیبَهًْ ما اَعظمَها و اَعظَمَ رَزِیَّتها فِی الاِسلامِ وَ فی جَمیعِ السَّمواتِ وَ الَارضِ؛ مسئلت میکنم خدا را به حق شما و به مقامی که نزد او دارید اینکه بهترین آنچه به مصیبت زده بواسطۀ مصیبتی میدهد به من به واسطه مصیبت زدگی بر شما عطا کند؛ مصیبتی بس عظیم است و چقدر مصیبت و بلای او در اسلام و در تمام آسمانها و زمین، بزرگ است. (مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا)
در این فقره از زیارت همان طوری که وضعیت مصیبت بزرگ امامحسین (ع) بیان میشود که فراتر از زمان وتاریخ قرار میگیرد تا جایی که همه آسمانها و زمین را در بر گرفته است؛ همچنین زیارتکننده از خدا میخواهد تا او را به عنوان صاحب مصیبت قرار داده و ثواب صبر بر این مصیبت عظیم را برایش رقم بزند.
البته در این زیارت نامه جنبههای آموزشی و پرورشی نفس نیز مد نظر قرار گرفته است؛ زیرا تنها به این نکته بسنده نمیشود تا گزارشی از حقایق و واقعیتهای تاریخی ارائه دهد، یا بهره مندی از ثواب مشارکت را برای خویش بخواهد، بلکه در اینجا زیارتکننده در حقیقت طلب میکند که بتواند در مصیبتها در سطحی عمل و رفتار کند که به صبر امام حسین (ع) نزدیک باشد.
این گونه است که انسان با نگاهی به مجموعه مصیبتها و نیز صبر امامحسین (ع) خواهان سطحی از آستانه تحمل و صبر میشود که یا فراتر از سطح صبر اولوا العزم است، یا دست کم در همان سطح قرار میگیرد و میتواند اقسام صبر را برای خویش رقم بزند؛ زیرا صبر گاه در برابر مصیبت است؛ یا صبر در مقام اطاعت اوامر و نواهی الهی است؛ یا صبر در معصیت دیگران است. در آیات ۶۳ تا ۷۵ سوره فرقان هر سه نوع صبر به خوبی بیان شده است؛ زیرا در این آیات سخن از «عبادالرحمن» است که در برابر انواع مصیبتها و همچنین معصیتها و تعرضات دشمنان و نیز انجام واجبات مانند نماز شب، صبر پیشه میگیرند و پاداش صبر را دریافت میکنند.
به سخن دیگر، صبر در برابر امتحان الهی و مصیبتها (آل عمران، آیه ۱۸۶؛ لقمان، آیه ۱۷)، صبر در برابر معصیتها و اذیت و آزارهای دشمنان و عفو و گذشت از آن (آل عمران، آیه ۱۸۶؛ فرقان، آیات ۶۵ و ۷۲؛ شوری، آیات ۴۰ و ۴۳) و صبر برای اطاعت و انجام واجبات (بقره، آیات ۴۵ و ۱۵۳؛ لقمان، آیه ۱۷) انسان را در مقام «اولوا العزم» قرار میدهد که مقامی بس بلند است. (شوری، آیات ۴۰ و ۴۳)
امام حسین (ع) در عاشورا همه اینها را تجربه کرد و صبر کرد به طوری که موجب شگفتی فرشتگان الهی شد و ما نیز مصیبت وارده بر ایشان را «عظیم و رزیه» میدانیم؛ چنانکه امام معصوم (ع) آن را در زیارت عاشورا به تصویر کشیده و از آن سخن به میان آورده است.
صبر امام حسین (ع) در زندگی
البته صبر امام حسین (ع) اختصاص به روز عاشورا ندارد، بلکه چنانکه از روایات بر میآید زندگی ایشان با مصیبتهای بسیاری همراه بود. به عنوان نمونه صبر در مقابل ستمگری معاویه: پس از شهادت امام مجتبی (ع)، گروهی از کوفیان و دیگر شهرها به امام حسین (ع) نامه نوشتند و تقاضای قیام کردند. امام در جواب آنها فرمود: «همانا نظر برادرم- که خدا او را رحمت فرماید - وفاداری به پیمان صلح بود و نظر من مبارزه و جهاد با ستمکاران است که رستگاری و پیروزی به همراه دارد، پس تا معاویه زنده است، در جای خود باشید و صبر پیشه کنید، پنهان کارینمایید، اهداف خود را مخفی کنید تا مورد سوء ظن قرار نگیرید، پس هرگاه معاویه از دنیا برود و من زنده باشم، نظر نهایی خود را به شما اعلام میکنم، انشاءالله.» (فرهنگ سخنان امام حسین، ص ۱۲۰؛ انصاب الاشراف، ج ۳، ص ۱۵۱، حدیث ۱۳)
در نامه فوق حضرت علیرغم نظر خویش، فقط به خاطر تعهد نسبت به صلح امام حسن (ع) با معاویه، هم خود و هم یاران خویش را دعوت به صبر و تحمل میکند.
در جای دیگر فرمود: «قد کان صلح وکانت بیعهًْ کنت لها کارها فانتظروا مادام هذا الرجل حیا فان یهلک نظرنا ونظرتم؛ قرارداد صلح و بیعتی بین ما وجود دارد که خوشایند من نیست، ولی با این حال صبر و تحمل میکنم. شما هم تا معاویه زنده است منتظر باشید، پس آنگاه که بمیرد ما و شما تجدید نظر میکنیم.» (فرهنگ سخنان امام حسین، ص ۱۳۵ حدیث ۸۲)
وقتی مراسم غسل و تکفین امام حسن (ع) تمام شد، امام حسین (ع) بر آن نماز گزارد و قصد داشت برادر را در کنار قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دفن کند. مروان، داماد عثمان، سوار بر قاطری شد و خود را به عایشه رساند و او را تحریک کرد که جلو این کار را بگیرد. اندکی بعد تعدادی از مخالفان به رهبری عایشه صف کشیدند و خطاب به امام حسین گفتند: سوگند به خدا نمیگذاریم حسن را در کنار قبر رسول خدا (ص) دفن کنید. امام حسین (ع) فرمودند: «اینجا خانه رسول خدا است و توای عایشه یکی از همسران نه گانه آن حضرت هستی، که اگر حق تو محاسبه شود به اندازه جایگاه قدمهای خود از این خانه سهمداری.»
در اینجا بنی هاشم دست به شمشیر بردند و نزدیک بود جنگی پدید آید؛ اما امام حسین (ع) به خاطر عمل کردن به وصیت برادرشان مبنی بر اینکه خونریزی صورت نگیرد، صبر کردند و فرمودند: مبادا کاری انجام دهید که وصیت برادرم ضایع گردد. (اصول کافی، ج ۱، ص ۳۰۲، حدیث ۳؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۷۴؛ فرهنگ سخنان امام حسین (ع)، ص ۴۸۳ - ۴۸۶.)
جلوههای صبر امام در واقعه کربلا
امام حسین (ع) هر چند یاران و اصحاب معدودی داشت، ولی این گونه نبود که هر کس را به یاری دعوت کند و نصرت هر بیصبر و تحملی را بپذیرد؛ بلکه با صراحت اعلام کرد که فقط صابران بیایند و بمانند: «ایها الناس فمن کان منکم یصبر علی حد السیف وطعن الاسنهْ فلیقم معنا و الا فلینصرف عنا؛ای مردم! هر کدام از شما که میتواند بر تیزی شمشیر و ضربات نیزهها صبر کند با ما قیام کند و بماند وگرنه از میان ما بیرون رود و خود را نجات دهد» (فرهنگ سخنان امام حسین، ص ۴۴؛ ینابیع المودهًْ، ص ۴۰۶)
آن حضرت (ع) در نامهاش به محمد حنفیه نوشت: «فمن قبلنی بقبول الحق فالله اولی بالحق ومن رد علی هذا اصبر حتی یقضی الله بینی وبین القوم بالحق؛ پس هرکس حقیقت مرا بپذیرد و از من پیروی کند، راه خدا را پذیرفته و خدا به حق، اولی است و هر کس رد کند و من را تنها گذارد صبر میکنم تا خداوند میان من و این قوم به حق داوری کند.» (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۹؛ عوالم بحرانی، ج ۱۷، ص ۱۷۹؛ فرهنگ سخنان امام حسین، ص ۵۷۰.)
همچنین وقتی روز عاشورا فرا رسید و فشار نظامی، تشنگی و مشکلات دیگر هجوم آوردند، یاران، اطراف حسین (ع) را گرفتند و نگاه به چهره او دوختند تا ببینند چه رهنمودی میدهد. امام حسین (ع) خطاب به یاران با چهرهای گشاده و با نفس آرام فرمود: «صبرا بنی الکرام فما الموت الا قنطرهًْ عن البؤس والضراء الی الجنان الواسعهًْ والنعیم الدائمههًْ؛ای فرزندان کرامت و شرف! شکیبا باشید، مرگ پلی بیش نیست که ما را از مشکلات و سختیها به سوی بهشت وسیع و نعمتهای جاویدان عبور میدهد.» (لهوف، ابن طاووس، ص ۲۶؛ کشف الغمهًْ، اربلی، ج ۲، ص ۲۹؛ فرهنگ سخنان امام حسین، ص ۲۷۴.)
و در جای دیگر فرمود: «ان الله قد اذن فی قتلکم فعلیکم بالصبر؛ براستی خداوند اذن کشته شدن و شهادت شما را داده است، پس بر شما لازم است که صبر کنید.» (معانی الاخبار، صدوق، ص ۲۸۸؛ کامل الزیارات، ص ۳۷؛ اثبات الوصیهًْ، ص ۱۳۹؛ فرهنگ سخنان امام حسین، ص ۲۸۲، حدیث ۱۸۵.)
آن حضرت خطاب به احمد بن حسن، آنگاه که بعد از جنگ آشکار برگشت و از عمو آب خواست، فرمود: «یابنی اصبر قلیلا حتی تلقی جدک فیسقیک شربهًْ من الماء لا تظما بعدها ابدا؛ پسرم! مدت کمی شکیبایی کن تا جدت رسول خدا را ملاقات کنی، پس آنگاه از آبی سیرابت کند که هرگز بعد از آن تشنه نشوی.» (موسوعه، ص ۴۶۹؛ ینابیع المودهًْ، ص ۴۱۵؛ ناسخ التواریخ، ج ۲، ص ۳۳۱.)
همچنین امام حسین (ع) خطاب به علی اکبر هنگامی که برای تجدید قوا آب خواست، فرمود: «اصبر حبیبی فانک لاتمسی حتی یسقیک رسولالله بکاسه؛ عزیز دلم صبر کن؛ زیرا بهزودی از دست جدت رسول خدا سیراب میشوی.» (مقاتل الطالبین، ص ۱۱۵؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۵؛ اعیانالشیعه، ج ۱، ص ۶۰۷)
آنگاه که به درب خیمه زنها آمده و فریاد کشید: سکینه، فاطمه، زینب، ام کلثوم، خداحافظ من هم رفتم، زنها و بچهها شروع بهگریه کردند، حضرت خطاب به سکینه فرمودند: «یا نور عینی... فاصبری علی قضاء الله ولا تشکی فان الدنیا فانیهًْ والآخرهًْ باقیهًْ؛ای نور چشمم!... پس باید بر تقدیرات الهی صبر کنی و شکوه نکنی؛ چرا که دنیا ناپایدار و آخرت ماندگار است». (همان)
حمید بن مسلم میگوید: حسین (ع) را در سختترین لحظههای عاشورا و جنگ دیدم. به خدا سوگند هرگز مرد گرفتار و مصیبت زدهای را ندیدم که فرزندان و خاندان و یارانش کشته شده باشند در عین حال استوارتر و قوی دلتر از آن بزرگوار باشد. چون پیادگان به او حمله میکردند، او با شمشیر بر آنها حمله میکرد و آنها از راست و چپ میگریختند؛ چنانکه گله روباه از شیری فرار کند. (ترجمه ارشاد مفید، ج ۲، ص ۶۱۶؛ لهوف، ص ۱۱۹)
آنگاه که حضرت به زمین افتاده بود و لحظات آخر عمر خویش را سپری میکرد، آخرین پرده از شکوه صبر خویش را با این جملات به عرصه نمایش گذاشت: «صبرا علی قضائک لااله سواک یا غیاث المستغیثین ولا معبود غیرک، صبرا علی حکمک؛ در برابر قضای تو صبر میکنم، خدایی جز تو نیست،ای پناه پناه آورندگان و معبودی جز تو وجود ندارد، بر حکم تو صبر میکنم.» (اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۱۰)
عوامل و آثار صبر
از آیات قرآن به دست میآید که صبر همانند اسلام وایمان و یقین دارای مراتب متعدد تشکیکی است. بنابراین، نمیتوان صبر افراد را در یک سطح و آستانه تحمل آنان را یکسان دانست. (انفال، آیات ۶۵ و ۶۶) براین اساس سطح صبر پیامبران اولوا العزم با سطح صبر حضرت یعقوب (ع) و حضرت ایوب (ع) که از پیامبران اولواالعزم نیستند، متفاوت است.
برای اینکه تفاوت افراد را در آستانه تحمل و صبر به دست آوریم، با نگاهی به عوامل صبر میتوانیم دریابیم که تفاوت مثلا اعتقادات یا یقین یا بصیرت و مانند آنها میتواند در تحقق صبر در افراد موثر باشد. بنابراین، آثار صبر هر یک از افراد با افراد دیگر نیز متفاوت خواهد بود؛ زیرا تفاوت سطوح صبر به طور طبیعی برخاسته از عوامل آن خواهد بود که در آثار صبر نیز خودش را نشان میدهد.
یکی از مهمترین عوامل صبر تفاوت ایمانی افراد است؛ زیرا بر اساس آموزههای وحیانی مهمترین عامل در تحقق صبر، ایمان است که خود دارای مراتب تشکیکی است. (مائده، آیه ۹۳)
البته هر چه ایمان قویتر باشد، انسان به سبب شناختی که نسبت به خدا دارد اعتماد و تکیهاش نیز بیشتر خواهد شد. کسی که اعتقاد به احاطه علمی خدا دارد و میداند که خدا میبیند و اینکه خدا غنی و حکیم است و بخیل نیست و بیهوده کاری را انجام نمیدهد، به سبب باور به رحمانیت و رحمیت خدا، خود را به خدا واگذار کرده و اهل توکل و تفویض خواهد شد و اینگونه دیگر نسبت به سختیها و مصائبی که با آن مواجه میشود، جزع و فزع نمیکند؛ زیرا میداند که خدا بنا به حکمتی مصیبتی را داده یا آزمون و امتحانی را گرفته یا اطاعتی را واجب کرده است یا فردی را برای آزمایش او فرستاده تا ببیند در برابر فشارها و اذیت و آزارهایش چه کار میکند؟ (فرقان، آیات ۲۰ و ۶۳ تا ۷۵؛ حدید، آیات ۲۲ و ۲۳؛ اعراف، آیه ۱۲۸؛ هود، آیات ۴۹ و ۱۱۴ و ۱۱۵؛ نحل، آیات ۱۲۷ و ۱۲۸؛ طه، آیه ۱۳۲؛ آل عمران، آیه ۲۰۰؛ انفال، آیات ۶۵ و ۶۶) با چنین بینش و نگرشی و اطمینان قلبی دیگر شخص اضطرابی ندارد و قلبش به خدا اطمینان دارد و با قلبی مطمئن به زندگی ادامه میدهد و در مقام «راضیه مرضیه» خشنود از خدا ایمان دارد که خدا از او خشنود است. (فجر، آیات ۲۷ تا ۳۰)