بسیاری از بزرگان اهل سنت حدیث غدیر خم را متواتر، صحیح و یقینی دانستهاند. ذهبی متوفای 748 ق در کتاب سیر اعلام النبلا جلد14، در ترجمه ابن جریر طبری متوفای 310 ق مینویسد: «طبری طرق حدیث غدیر را در چهار جزء جمع کرده که بخشی از آن را من دیدم و به خاطر وسعت روایات موضوع بهتزده شده و به وقوع این خبر جزم پیدا کردم.» و هم او در تذکره الحفاظ جلد2 مینویسد: «یک جلد از مجلدات طرق حدیث غدیر را که طبری جمعآوری کرده دیدم به خاطر وسعت روایاتش مبهوت کار طبری و این حدیث گردیدم.»
آلوسی (1270ق) در کتاب روح المعانی جلد3، از قول ذهبی مینویسد: عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه» متواتر است و یقیناً پیامبر آن را گفته است عبارت "اللهم وال من والاه" نیز زیادهایست که سندی قوی دارد. ابن حجر عسقلانی (م852ق) از بزرگان علم رجال در کتاب فتح الباری جلد7 که در شرح صحیح بخاری نوشته شده، مینویسد: حدیث "من کنت مولاه فعلی مولاه" را نسائی و ترمذی نقل کردهاند و روایت کثیرالطرق است و بسیاری از اسناد آن صحیح و حسن است. و هم او در کتاب تهذیب التهذیب جلد7 میگوید ابن عقده طرق این حدیث را از بیش از هفتاد صحابی جمع کرده است.
ابن حجر هیتمی متوفای 974 ق در کتاب الصواعق المحرقه ج1 مینویسد: حدیث غدیر حدیث صحیحی است که شکی در آن نیست و بزرگانی چون ترمذی، نسائی و احمد آن را نقل کرده و طرق آن واقعاً زیاد است؛ از همین رو 16 صحابی بلکه به نقل احمد سی صحابی این حدیث را از پیامبر شنیدهاند و بسیاری از اسناد آن صحیح و حسن هستند.
ابوحامد امام محمد غزالی متوفای 505 ق، صریحتر از دیگران میگوید: او در کتاب سرالعالمین و در مجموعه رسائل این گونه اعتراف میکند: "و اجمع الجماهیر علی متن الحدیث من خطبته فی یوم عید غدیر خم باتفاق الجمیع وهو یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولی کل مولی فهذا تسلیم ورضی وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوی تحب الریاسه وحمل عمود الخلافه وعقود النبوه وخفقان الهوی فی قعقعه الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الأمصار وسقاهم کأس الهوی فعادوا إلی الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا".
او میگوید: از خطبههای رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) خطبه غدیر خم است که همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است. خلیفه دوم پس از این فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به علی (علیه السلام) این گونه تبریک گفت: تبریک، تبریک، ای ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی.
این سخن خلیفه دوم حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبری علی (علیه السلام) و نشانه رضایتش از انتخاب علی (علیه السلام) به رهبری امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روزها، ایشان تحت تأثیر هوای نفس و علاقه به ریاست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی تغییر داد و با لشکر کشیها، برافراشتن پرچمها و گشودن سرزمینهای دیگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد و از مصادیق این سخن شد: (فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا). پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهایی ناچیز به دست آوردند، و چه بد معامله ای کردند. کلام غزالی صراحت در موافقت او در دلالت حدیث متواتر غدیر بر امامت بلافصل حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام دارد.
قبل از غزالی هم برخی از محدثین و علمای اهل سنت دلالت حدیث غدیر بر نصب بلافصل حضرت علی(ع) به امامت و رهبری مسلمین را پس از پیامبر پذیرفتهاند؛ ابن مردویه اصفهانی متوفای 410ق، در کتاب مناقب، ابونعیم اصفهانی متوفای 430ق در کتاب النور المشتعل، و حسکانی متوفای 490ق در کتاب شواهد التنزیل جلد1 بر این امر تصریح دارند.
همچنین ملاعلی قاری متوفای 1014، در کتاب مرقاه المفاتیح، ج 11، جزری شافعی متوفای 833 ق، در کتاب اسنی المطالب، سبط بن جوزی متوفای 654 در کتاب تذکره الخواص، العجوانی متوفای 1162، در کتاب کشف الخفاء، ج 2، صنعانی متوفای 1182 ق در کتاب سبل السلام، ج 1، الکتانی متوفای 1345 ق، در کتاب نظم المتناثر، ج 1، البانی متوفای 1420 ق، در کتاب السلسله الصحیحه، ج 4، به تواتر حدیث غدیر خم اذعان دارند. در کنار آن علمای فراوان دیگری از اهل سنت به صحت حدیث غدیر اذعان نمودهاند و لو تصریحی به تواتر نداشته اند.
علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر جلد1 اسامی 43 نفر از علما و حفاظ اهل سنت را همراه تصریح آنان به تواتر حدیث غدیر یا صحت سند آن، یا کثیرالطرق بودن حدیث و این که حدیث قابل تشکیک یا نقاش نیست نقل کرده است.