حماسه بزرگ و شگفت انگیز سال 61 هجری در صحرای کربلا به مثابه دانشگاه بزرگ انسان سازی است؛ که زمینه ساز عاقبت به خیری انسانهای فراوانی در طول تاریخ بوده است. اولین فارغالتحصیلان و شاگردان درجه یک این دانشگاه بزرگ را می توان اصحاب و یاران با وفای امام حسین علیه السلام برشمرد؛ چرا که ایشان واحدهای درسی سبک زندگی دینی را با بالاترین نمره با موفقیت پشت سرگذاشتند و مفتخر به گرفتن کارنامه قبولی از دستان امام رئوف خود شدند. سبک زندگی و الگوی رفتاری اصحاب و یاران امام حسین علیه السلام از جنبه های گوناگونی برای آحاد جامعه درس آموز و دارای پیام دینی و عاقبت به خیری است. در نوشتار حاضر تلاش داریم برخی از زوایای طلایی زندگی این راست قامتان تاریخ را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم.
گذری بر برترین اوصاف و شاخص های یاران امام حسین ع
دانشگاه عاشورا برای تمام رده های سنی، الگو و اسوه ی انسان سازی ارائه داده است. از کودکان و نوجوانانی همچون «عبدالله بن حسن» گرفته تا «حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی» همه و همه برای قشرهای مختلف جامعه، الگوی جامعه سازی و تربیت دینی و انقلابی به شمار می آیند. الگوهای ممتازی که در توصیف آنها از امام حسین علیه السلام این چنین نقل شده است: «فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی وَ لَا أَهْلَ بَیْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَجَزَاکُمُ اللَّهُ عَنِّی خَیْرا….؛[1] همانا من یارانى باوفاتر از یاران خود سراغ ندارم، و بهتر از ایشان نمی دانم، و خاندانى نیکوکارتر و مهربانتر از خاندان خود ندیده ام، خدایتان از جانب من پاداش نیکو دهد».
شهید مطهری ـ رحمه الله علیه ـ در تفسیر بیان گوهر بار امام حسین علیه السلام به نکاتی اشاره کرده است: «یعنی من شما را بر یاران «بدر» (که یاران پیغمبر بودند) ترجیح می دهم، بر یاران پدرم علی ترجیح می دهم، بر یارانی که قرآن کریم برای انبیا ذکر می کند … ترجیح می دهم، یعنی اعتراف می کنم که همه شما قهرمان هستید. مرحبا، مرحبا به گروه قهرمانان!»[2]
1-عبودیت و بندگی به وقت کربلا
وقتی گلبرگ های زیبای زندگی اصحاب و یاران امام حسین علیه السلام را مورد بررسی و واکاوی قرار می دهیم با شاخص های زیبایی از عبودیت و بندگی به وقت کربلا آشنا می شویم. از این رو شاخص ترین ویژگی و اوصاف ماندگار یاران خورشید در صحرای کربلا را می توان عبودیت و بندگی و شوق پرواز ایشان به سوی معبود واقعی معرفی کرد. در واقع این اسوه های ممتاز، درس عبودیت و بندگی حق تعالی را در مکتب امام و پیشوای خود به درستی آموخته بودند و نمره ی قبولی را با بهترین وجه کسب کرده بودند. این که ایشان سخت ترین شرایط زندگی و ثانیه های پایانی زندگی خود را به عنوان بهترین فرصت برای ارتباط گیری با معبود، غنمیت شمردند و به ذکر و دعا و مناجات با خدای خود پرداختند، درس بزرگی است که به راحتی نباید از کنار آن عبور کرد. زیبایی راز و نیاز اصحاب خورشید در صحرای کربلا را متون و منابع دینی به خوبی در خود ثبت و ضبط کرده و این چنین بیان داشته اند: «در آن شب (شب عاشورا) حسین علیه السّلام و همراهان در حالت رکوع و سجود و قیام و قعود به عبادت حقّ پرداختند زمزمه رقیق مناجات و دعاهایشان چون زمزمه برخاسته از زنبور عسل بود، در آن شب سى و دو نفر از لشکر ابن سعد از لشکرگاه خود به لشکرگاه امام پیوستند».[3]
2-بصیرت و هوشیاری مداوم به سبک یاران عاشورایی
یکی از برجسته ترین اوصاف و ویژگی های یاران عاشورایی امام حسین علیه السلام، برخورداری از قطب نمای بصیرت و هوشیاری است. در واقع این قطب نمای طلایی و راهبردی موجب شد که یاران وفا دار امام حسین علیه السلام مسیر زندگی خود را به درستی تشخیص دهند و در مسیر رسیدن به کمال واقعی گرفتار حیله و حربه دشمن نشوند و در نهایت به قله سعادت و کمال دست یابند. هر چند دشمن تلاش داشت با تبلیغات رسانه ای خود جاده حق را برای ایشان تاریک و ناهموار جلوه دهد، ولی از آنجا که ایشان مسیر زندگی خود را با شناخت و معرفت کامل برگزیده بودند در مسیر خود به انحراف کشیده نشدند.برای پی بردن به عنصر بصیرت در اصحاب امام حسین علیه السلام همین بس که در جریان عاشورا امان نامه های مختلفی برای اصحاب ارسال شد، ولی عنصر بصیر ت موجب شد هیچ گاه به امان نامه های دشمن اعتنایی صورت نپذیرد.
3-عدم اعتناء و اتکا به ابرقدرت های نظامی و اقتصادی
وقتی سرگذشت و سبک زندگی یاران عاشورایی امام حسین علیه السلام را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم به خوبی می توان برخی از شاخص های قرآنی را در رفتار و منش سیاسی و اجتماعی آنها مشاهده کرد. رویکرد انقلابی و دینی که خدای متعال در قرآن کریم این چنین پیش تر در خصوص آن سخن به میان آورده است: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ؛[4] و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب مىشود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهید داشت؛ و یارى نمى شوید!» در واقعه دردناک سال 61 هجری کسی که از لحاظ لجستیکی، نظامی و اقتصادی دست برتر میدان به شمار می آمد، سپاه تا دندان مسلح اموی بود، از این رو آنها را می توان مصداق بارز ابرقدرت نظامی و مادی سال 61 هجری به شمار آورد، ولی محاسبات مادی و دنیوی هیچ گاه موجب سستی و تزلزل در انتخاب مسیر صحیح در مکتب اصحاب امام حسین علیه السلام نشد. آنها نه تنها تمایلی به جبهه دشمن از خود نشان ندادند؛ بلکه با رجز های غیورانه خود یأس و ناامیدی را به جان دشمن انداختن
4-وفاداری، حضور و مشارکت فعالانه با صدیقین و اولیای الهی
در میدان امتحان و آزمون الهی برخی افراد هرچند در ظاهر اعتناء و تکیه ای به دشمن ندارند، ولی با این وجود حامی جبهه حق نیز نیستند. این دست افراد رویکردی منفعلانه در جامعه دارند و حاضر به خطرپذیری در مسیر دفاع از حق نیستند. در سال 61 هجری افرادی وجود داشتند که نه طرفدار حق بودند و نه از ظلم بیزاری جستند، افرای همچون «عمرو بن قیس» که برای حمایت نکردن از امام خود بهانه جویی کرده و دلایلی همچون خانواده و نیازهای مادی آنها را پیش کشید. افرادی که امام حسین علیه السلام در رد بهانه جویی های آنها این چنین زبان به شکوه و گلایه از آنها باز کرد و رفتار منفعلانه آنها را «فَانْطَلِقَا فَلَا تَسْمَعَا لِی وَاعِیَةً وَ لَا تَرَیَا لِی سَوَاداً فَإِنَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِیَتَنَا أَوْ رَأَى سَوَادَنَا فَلَمْ یُجِبْنَا وَ لَمْ یُغِثْنَا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُکِبَّهُ عَلَى مَنْخِرَیْهِ فِی النَّار؛[5] پس از این جا بروید، تا فریاد ما را نشنوید و ما را نبینید، همانا هر کس ندای ما را بشنود و یا ما را ببیند و پاسخ نگوید و به یاریمان نشتابد، سزاوار است که خداوند او را به بینی در آتش افکند».
ولی یاران خورشید در صحنه امتحان الهی و در زیر باران سختی و مشکلات مبارزه و ستیز با دشمن، وفاداری و همراهی با امام و مقتدای خود را به رخ تاریخ کشیدند و نام نیک خود را برای همیشه در زمره ی آزادی خواهان عالم ثبت و ضبط کردند و در رویکرد و منش سیاسی و نظامی خود تجلی گر این آیه شریف شدند. «در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند».[6]
5-نترسیدن از هیمنه و ارابه جنگی دشمن
برخی افراد به محض دیدن گرد و غبار ارابه جنگی دشمن به سرعت عرصه میدان نبرد حق علیه باطل را به فراموشی می سپارند و جان خود را بر کف گرفته و از میدان مبارزه پا به فرا می گذارند. این در حالی است که اصحاب وفادار، شجاع، غیور و نترس امام حسین علیه السلام، تجلی گر این آیه شریف بودند: «وَلاَ یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللهَ وَکَفَى بِاللهِ حَسِیباً؛[7] و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند. و خدا براى حسابرسى کفایت مى کند». رجزهای شهادت طلبانه یاران امام حسین علیه السلام در روز عاشورا گواه و سندی تاریخی بر شهامت، شجاعت و نترس بودن آنها در میدان جنگ است. نترسی این یاران وفادار به گونه ای بود که خود را سپر بلای امام خود کرده بودند تا اینکه فریضه الهی نماز ظهر به درستی اقامه شود. هر چند بارش تیر بر سر و صورت و چشم و ابرو ببارد، ولی آنها خم به ابروی خود وارد نمی آورند و در برابر دشمن تسلیم نمی شوند.
پی نوشت ها:
[1]. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد ؛ ج2 ؛ ص91.
[2]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱۷، (حماسه حسینی)، چاپ سوم، صدرا، ۱۳۶۸، ص 36.
[3]. ابن طاووس، على بن موسى - میر ابوطالبى، حسن، لهوف، ترجمه میر ابو طالبى ، ص137.
[4]. سوره مبارکه هود، آیه 113.
[5]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، ج27، ص204.
[6]. سوره مبارکه احزاب آیه 23.
[7]. سوره مبارکه احزاب، آیه 39.