آثار معنوی و برکات بعثت

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
آثار معنوی و برکات بعثت

دست آوردهای بعثت بی شمار است ؛ یکی از دست آوردهای مهم آن کتابی به نام «قرآن کریم» است که در بردارنده علوم ومعنویت واخلاق و فواید وبرکات بی شمار است ؛ پس از نزول قرآن وتحت تاثیر آیات قرآن ضمن اینکه در حجاز عاری از هر گونه تمدن و معنویت ، از این مردم انسانهایی ساخته شدند که برای گسترش معنویت وزدودن جهل و کفر جان خود را نثار نمودند ؛ پس از نزول قرآن از نظر تمدنی چندین علوم از دل آیات قرآن که در تاریخ بشر سابقه ندارد برآمده است ؛ در دیگر علوم نیز تاثیرات قرآن به حدی است که ماهیت آنهارا دگر گون نمود وتمدن جدیدی به نام تمدن اسلام در تاریخ بشر ایجاد گردید.

 دیگر حاص معنوی بزرگ قرآن توحيد است ، اصلي‏ترين و مهم‏ترين پيام بعثت است. فراگيري اين اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دين توحيد شناخته مي‏شود. در قرآن کريم، اصل توحيد، ساختار کلي همه آيات است و نخستين پيام همه پيامبران پيشين نيز اصل توحيد بوده است: «پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم، مگر آنکه به وي وحي کرديم که معبودي جز من نيست، پس تنها مرا پرستش کنيد».(انبياء: 25)

از سوي ديگر، توحيد فقط راه‏حلي براي بحران‏هاي دوران جاهليت نبوده است. توحيد، شعار محض نيست. توحيد؛ يعني نفرت و دوري و نفي همه طاغوت‏ها. توحيد؛ يعني تکيه نکردن به هيچ قدرتي جز قدرت و عظمت الله. با اين مفهوم، انسان قرن 21، بيش از هر زمان ديگر به اين اصل حياتي نياز دارد. بشر امروز، با طاغوت‏ها و بت‏هاي دروني و بيروني خود، از هر گونه پيشرفت و سعادت واقعي بازمانده است. توحيد؛ يعني نپذيرفتن هيچ‏گونه بي‏عدالتي. با اين وصف، از شخصي‏ترين رفتار انسان تا قانون‏گذاري براي حکومت جهاني، جايگاه اجراي اصل توحيد است. بدون توحيد و مبارزه با قدرت‏هاي بيگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشي ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.

 حضرت زهرا سلام الله علیها در این باره چه زیبا فرمود : «پروردگار بزرگ، به پايان همه کارها دانا بود و بر دگرگوني‏هاي روزگاردر محيط بينا و به سرنوشت هر چيزي آشنا. محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله را برانگيخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدر ساخته به انجام رساند. پيغمبر که درود خدا بر او باد، ديد که هر فرقه‏اي ديني گزيده و هرگروه در روشنايي شعله‏اي خزيده و هر دسته به بتي نماز برده و همگان ياد خدايي را که مي‏شناسند از خاطر سترده‏اند. پس خداي بزرگ تاريکي‏ها را به نور محمد روشن ساخت و دل‏ها را از تيرگي کفر بپرداخت و پرده‏هايي را که بر ديده‏ها افتاده بود، به يکسو انداخت.»

  سخن امام خمینی (ره) درباره آثار معنوی بعثت

امام خمینی(ره) درباره آثار معنوی بعثت مطالب زیادی در آثار وسخنان خود داشته است که در صحیفه نور و آثار دیگر عرفانی وعلمی منتشر گردیده است ؛ انبيا آمده‏اند كه ما را از اين عالَم طبيعت كم كم تربيت كنند و آن مقدارى كه مربوط به تربيتهاى معنوى است به ما بفرمايند، به وحىْ مِنَ اللَّه تعالى؛ تا ما، كه اگر انبيا نباشند يك حيوانى هستيم كه هر چه هست همين طبيعت بيشتر از اين ادراك نداريم، ما را ببرند به آن عالَم و تقويت كنند كه ما وقتى از اين عالَم منتقل به يك عالَم ديگرى شديم، زندگى آن عالَم هم يك زندگى سعادتمند [انه‏] باشد. تمام نكته آمدن انبيا اين است كه اين بشر را تربيت كنند. لطفى است از جانب خداى تبارك و تعالى به بشر كه قابل از براى اين است كه تربيت بشود.

 انبيا آمده‏اند كه ما را از اين عالَم طبيعت كم كم تربيت كنند و آن مقدارى كه مربوط به تربيتهاى معنوى است به ما بفرمايند، به وحىْ مِنَ اللَّه تعالى؛ تا ما، كه اگر انبيا نباشند يك حيوانى هستيم كه هر چه هست همين طبيعت [است و] بيشتر از اين ادراك نداريم، ما را ببرند به آن عالَم و تقويت كنند كه ما وقتى از اين عالَم منتقل به يك عالَم ديگرى شديم، زندگى آن عالَم هم يك زندگى سعادتمندانه باشد. تمام نكته آمدن انبيا اين است كه تربيت كنند اين بشر را- كه قابل از براى اين است كه تربيت بشود و مافوق حيوانات است- اين را تربيتش كنند؛ براى اينكه همان طورى كه اينجا زندگى سعادتمند- اگر همه اوضاع طبيعت به وفق مراد باشد- يك زندگى سعادتمند در اينجا دارند، آنجا هم زندگى سعادتمند داشته باشند. لطفى است از جانب خداى تبارك و تعالى به بشر كه قابل از براى اين است كه تربيت بشود.

 برکات بعثت در کلام مقام معظم رهبري

مقام معظم رهبري، نیز درباره آثار معنوی بعثت مطالب بسیار مفید وزیبایی در دیدارها تبیین فرموده اند : «مسأله بعثت و پديد آمدن اين حادثه، مهم‏ترين مسأله‏اي است که در طول عمر طولاني بشريت، براي او اتفاق افتاده است. در سرنوشت انسان و تاريخ بشر، هيچ حادثه‏اي به قدر اين حادثه مؤثر نبوده و هيچ لطفي از طرف پروردگار، به عظمت اين لطف، بر انسان‏ها وجود نداشته و امروز آن‏چه از شعار ما در دنيا مطرح است، همان پيام‏ها و شعارهاي بعثت است. مثل شعار عدالت اجتماعي، آزادگي، علم و دانش، ترقي و تعالي» .

 ودر سخن دیگرفرموده است: بعثت پيامبران را از حوادث بي‏نظير عالم و داراي آثاري ماندگار براي حيات بشر برشمرده و مي‏فرمايند: «هيچ حادثه‏اي از قبيل انقلاب‏هاي بزرگ، مرگ‏ها و حيات‏هاي ملّت‏ها، پديدآمدن اشخاص بزرگ، از بين رفتن اشخاص بزرگ ظهور مکتب‏هاي گوناگون، اهميتش براي بشريت به اندازه بعثت‏هاي انبيا نيست. هم‏چنان که امروز شما مي‏بينيد، ماندگارترين شکل‏هاي فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکل‏هايي است که اديان به آن‏ها داده‏اند و تا ابد هم همين‏طور خواهد بود. اگرچه امروز بسياري از کسان در عالم هستند که مستقيما خود را در پرتو اشعه بعثت نبي‏اکرم قرار نداده‏اند، يعني غيرمسلمان‏ها، اما همان‏ها هم از برکات اين بعثت، تاکنون منتفع شده‏اند».

 یکی از مسائلی که در باب مبعث قابل توجه است و تامل دوباره در مورد آن خالی از لطف نیست، نگاهی به آیات ابتدایی سوره علق است که بر پیامبر نازل شد، در این خصوص توضیح بفرمایید.

در آیات اولیه این سوره مبارک که به حضرت در اولین ساعات مبعث نازل شد ؛ چند مسئله مهم ومعرفت اساسی مورد  توجه است : شاید بتوان گفت چکیده ی فلسفه و تمام اهداف بعثت  وهمه قرآن و 23 سال رسالت پیامبر(ص)در این چند جمله گنجانده شده است و این هم یکی از اعجاز قرآن است از نظر بیان و تبیین زیبا وبی مانند.

 در این آیات شریفه سه معرفت مهم را خداوند به انسان ضروری ولازم می شمارد ومی آموزد . اولی مبداء وآفرینش وتوحید است که خداوند به انسان یاد آوری می کند که ای انسان تو مخلوق آفریدگاری هستی واین جهان صانع وپروردگاری دارد ؛ ریشه وذات تو این است ؛ اگر معرفت را درجه بندی کنیم  معرفت نفس ، معرفت درجه اول است؛ این آیه در واقع به انسان معرفت نفس که اول  معارف و مهمترین معرفتها وشناختهاست را می آموزد ؛ ای انسان خودت را بشناس که چه هستی واز چه بوجود آمده ای از این ماده خاص آفریده شده هستی «من علق» وآنچه به انسان که از یک ماده بد بو وگندیده درست شده است ارزش وبها می دهد ، علم است و قلم وخواندن است ؛ حد متمایز کننده انسان از دیگر موجودات همین هاست .

 بنابراین دومین نکته مهم دراین آیات سوره علق : اصل علم وقلم وخواندن است (خداوند پیامبر(ص) را به خواندن آیات الهی فرا می خواند واورا با این خطاب به نبوت بر می گزیند و پیامبر (ص) نماینده همه انسانهاست سنبل بشریت است)خداوند انسان را به فراگیری علم دعوت می نماید که در مقابل جهل ونادانی که بد ترین دشمن انسان است که اورا به هلاکت و طغیان می برد ، انسان باید به علم روی آورد وبیاموزد تا راه زندگی درست و سعادتمند را بیابد . چراکه آنچه بشر را از آغاز تاریخ رنج داده است جهل است چهل دشمن بزرگ انسان است؛ لذا خداوند به علم ونقش آن درسعادت وهدایت انسان دراین آیات اشاره فرموده است ؛ علم وقلم پیامهای دیگری نیز در خود دارد که با اشاره به آن از آن دراین مجال عبور می کنیم وآن تمدن گرایی انسان است که دراین آیه اشاره شده است چون علم یکی از ارکان مهم همه تمدن های بشری است ومنشاء همه علوم وسرآغاز آنها وحی بوده است که درجای خود باید درآن تامل شود.

 سومین معرفت و مسئله مهم دیگر که دراین آیات مورد توجه است ، معرفت به غایت و معاد است «ان الی ربک الرجعی» که انسان باید به آن توجه کند وعلم پیدا کند تا با علم به آن غایت براساس رسیدن به راهی که درآن غایت بتواند ادامه حیات داشته باشد تلاش نماید ؛ واعمال ورفتار خود را طوری سامان بدهد که درآن غایت بتواند به راحتی زیست کند . معرفت مهم دیگر که در این آیات قابل تامل است معرفت عبادت وارتباط با خداوند و آفریدگار است که سنبل و نمونه آن نماز ودعا است ؛ دراین آیات خداوند راه داشتن زندگی متعادل وبیرون نرفتن از خط تعادل ودوری از طغیان را ارتباط مستمر انسان با آفریدگار از طریق نماز می داند ؛ درسایه نماز و دعا تمام فضائل انسانی از جمله تقوا وپارسایی نهفته است و حاصل می شود .

 معرفت دیگر که از این آیات می توان استنباط نمود معرفت به این مسئله هست که ای انسان تو در این کره خاکی مدام با دوربین مدار بسته در منظر پروردگار ومرعی ومحل مشاهده ونظارت او هستی ، به این مسئله نیز توجه داشته باش که هیچ کار ورفتار پنهانی وجود ندارد. تمام اعمال تو هر آن ولحظه مورد ارزیابی است. از اینرو می توان گفت که این سوره که درآغاز مبعث نازل شده است جامع اصول وفروع دین است که باتفسیر وتامل می توان آنهارا از بطن این آیات استحراج نمود.

 اهمیت و جایگاه مکارم و فضیلت‌های اخلاقی و نهادینه کردن در میان انسان‌ها تا چه اندازه است که خداوند متعال، پیغمبر خود را برای این منظور مبعوث فرموده است؟

فرموده زیبای آن حضرت که فرمود «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » بهترین گواه است که مکارم اخلاق بشری در مکتب وادیان انبیای پیشین تمام نشده بوده است ؛از طرفی جایگاه ویژه دارد دربین همه معارف بشر ،  از اینرو با مبعوث شدن حضرت این مکارم باید کامل می شد ؛ این اندازه مهم است که پیامبر خاتم برای آن مبعوث شد ؛ چنانکه فرمود : «من معلم مبعوث شده ام » معلمی که برای آموزش مکارم اخلاق چه منبعی این مکارم اخلاق را می خواهد تمام وتکمیل نماید ؟؛منبع این مکارم قرآن کریم است.

 از اینروی می توان گفت ، تمام قرآن تجلی مکارم اخلاق واصلاح رفتار انسان می باشد ؛ کامل ترین نسخه برای تکمیل واصلاح اخلاق فردی واجتماعی وخانوادگی واخلاق سیاسی حاکمان واخلاق نظامی و اخلاق اقتصادی و اخلاق معاشرت وتعامل با دیگران  در قرآن نهفته است لذا امیر مومنان قرآن را گنجی پنهان وکنزی بی مانند دانسته که باید آن کشف نمود وبه سخن درآورد واین از هرکسی ساخته نیست و از نگاه و بینش شیعه به اهل ذکر که ائمه معصومین ودر رتبه نازله علمای بالله هستند واگذار شده است. جامعیت قرآن به این است که درباره همه این رفتارها وخلقها  که گفته شد ومولفه هایی که شمرده شد ، قرآن هم آسیبهای جوامع انسانی گفته شده را دارد ، هم  روشهای اصلاح آنها را دربردارد ؛ درقرآن از آداب واخلاق فردی وبهداشتی تا اخلاق جمعی با مولفه های فوق الذکر به زیبایی تبیین شده است ؛ درباره اخلاق اقتصادی نفی وبازداری از ربا خواری اصلی که بسیاری از نابسامانی های اقتصادی در گرو رعایت آن است.

 درباره محو فسادهای جنسی وانحرافات اخلاقی غریزی ازدواج با انواع شقوق آن بهترین روش برای اصلاح این آسیبهاست ؛ در قرآن برای پیشگیری از انواع مفاسد نیز مولفه های اخلاق با شقوق مختلف به زیبایی بیان شده است ؛ برای تربیت  سیاستمدران وحاکمان باذکر داستانهای تاریخی آنهارا به اصلاح ودوری از فساد وعواقب آن با زبان وعظ ورعب وتهدید همراه با تشویق با پاداشهای بزرگ به بهترین روشها موعظه نموده است ؛ در قرآن از جزئیات امور زندگی انسان سخن گفته شده است از انعقاد نطفه انسان واز بدو تولد از مدت شیر خوردن فرزندان وسختی حمل وحرمت مقام مادر وفلسفه آن وحرمت والدین که بنیان خانواده است درقرآن مهم ومورد اهمیت شمرده شده است؛ نکات دقیق وریز علمی وعاطفی که تنها آنهارا خواندیم واز کنار این پیامهای معنوی بزرگ عبور کرده ایم .

 امت اسلامی والگو گیری باید از سیره نبوی

سیره پیامبر (ص) تجسمی از قرآن است ، چنانکه یکی از همسران حضرت گفت رفتارش قرآن بود «کان خلقه القرآن»چنانکه قرآن فرمود «انک لعلی خلق عظیم»[1] ، یعنی زندگی اش قرآن بود [2]؛  بنابر این اصل اول الگو گیری از سیره حضرت شناخت وبازگشت به آموزه های قرآن است ؛ بزرگ امت اسلام این است که هنوز پس از قرنها به درستی درک ننموده اند که قرآن کتابی برای زندگی است که باید تمام امور زندگی را به آن وبراساس آن تنظیم نمود ؛ آسیب بزرگ دیگر این است که قرآن  اغلب درآغاز جلسات اداری وکارهای دیگر تلاوت می کنند ودر خود همان جلسات دستورات آن رعایت نمی شود ؛ آسیب دیگر این است که اغلب مردم آن را در مجالس ترحیم برای شادی روح متوفی با یک قاری معروف اجرا می نمایند ، غافل از اینکه قرآن کتاب زندگی است خداوند آنرا برای تکمیل اخلاق و اصلاح امور زندگان فرستاد .

 لذا امیر مومنان(ع) در نهج البلاغه به کرات فرموده است علیکم بالقرآن   ودرسخن زیبای دیگر که درآخرین لحظه های عمر خود فرمود : «والله و الله فى القرآن لا يَسْبِقكُم باالعملِ بِهِ غَيرُكُم...»مراقب باشید دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت نگیرند ؛ این سخن از آینده نگری حضرت واخبار غیبی است که  اکنون کشورهای استعماری و غربی ها ومستشرقین درباره آیات قرآن و پژوهش درباره آن مراکز مطالعاتی مفصل تاسیس نموده اند وجریان استشراق خود حدیث مفصل دارد که دراین مجال قابل گفتگو نیست .  آنها در عمل به دستورات قرآن اصلاح برخی از امور خود از ما پیشی گرفته اند .[3]

نتیجه: شناخت قرآن و اهل بیت پیامبر (ص) و شناخت سیره رسول خدا(ص) واستفاده از رهنمون اهل بیتش ودوری از افتراق آندو مهمترین رکن پیشرفت تمدنی انسانیت ؛ اگر امت اسلام به این مولفه پای بند باشند تمدن اسلام وفرهنگ مترقی آن همه دنیا وبشریت را در این عصر علم و تکنولوژی ،فرا گرفته وزیر چتر سعادت در خواهد آورد.

خوانده شده 1126 مرتبه