وقتی منافع و خواستههای انسان در یک طرف و حقیقت در طرف دیگر قرار میگیرد، انتخاب حقیقت سخت میشود؛ اما در نظر انسانهای بزرگ هیچ چیز ارزشمندتر از حقیقت نیست.
در میان اعراب جاهلی نسب و خانواده بسیار ارزشمند بوده و هر کس هویت خود را در عشیره و قوم خود مییافت. دفاع از قبیله بر تک تک افراد آن واجب بوده و کسانی که بر خلاف خانواده و عشیره خود اقدامی میکردند، به شدت مورد مذمت قرار میگرفتند.
هنگامی که اسلام در مکه ظهور کرد و نور حقیقت بر مردم عربستان تابید، میان خانوادههای عرب جدایی افتاد. برخی مسلمان شده و در طرف حقیقت ایستادند و برخی در باطل خود باقی ماندند.[۱]
حق جویان واقعی تعصبات قبیلهای را کنار گذاشته و حاضر شدند در راه اسلام با خانوادهای خود مبارزه کنند.
امیرالمومنین علیه السلام در توصیف مجاهدان و مسلمانان واقعی در صدر اسلام میفرمایند: «وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا، مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى اللَّقَمِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ؛[۲]
ما در رکاب رسول خدا (مخلصانه مى جنگيديم و در راه پيشبرد اهداف آن حضرت گاه) پدران و فرزندان و برادرها و عموهاى خود را از پاى درمى آورديم (و اين کار نه تنها از ايمان و استقامت ما نمى کاست بلکه) بر ايمان و تسليم ما مى افزود و ما را در شاهراه حقّ و صبر و استقامت در برابر درد و رنجها و در طريق جهادِ مستمر در برابر دشمن، ثابت قدم مى ساخت.»
در مسیر خدا گاه لازم میشود که انسان با عزیزترین کسان خود نیز بجنگند و آنان را از بین بردارد. بدون شک وقتی یک انسان حاضر میشود در راه حقیقت، از خانواده خود نیز بگذرد؛ ایمانش به حقیقت بیشتر میشود.
قرآن کسانی را که حاضر نیستند به خاطر دین خدا از خانواده، اموال و خانههای خود بگذرند، مورد سرزنش قرار داده و فاسق میشمارد:
«قُلْ إِنْ كَانَ آبَآؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَآ أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۳]
بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفۀ شما، و اموالى كه به دست آورده ايد، و تجارتى كه از كساد شدنش مى ترسيد، و خانه هايى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند؛ و خداوند جمعيّت نافرمانبردار را هدايت نمى كند!»
این آیه زمانی نازل شد که حضرت علی علیهالسلام اعلام کرد هیچ مشرکی حق ورود به مسجد الحرام را ندارد. با شنیدن این سخن فریاد (مومنان) قریش برخاست و گفتند تجارت ما از میان رفت، خانوادههای ما ضایع و خانههایمان ویران گشت.[۴]
خلاصه سخن آنکه یاران پیامبر در صدر اسلام هیچ چیز را بر اسلام ترجیح نمیدادند. وقتی حقیقت آشکار میشود هر آن چه که مانع رسیدن به آن باشد، باید از بین برود. امیرالمومنین علیه السلام و مسلمانان صدر اسلام به خاطر به دست آوردن منافع دنیایی در برابر خویشاوندان خود قرار نگرفتند؛ بلکه برای برپایی دین خدا چنین کردند.
این گونه استقامت در راه حقیقت نشانهی عظمت و بزرگی اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله و در رأس آنها امیرالمومنین علیهالسلام است؛ نه نشانه روحیهی خونریزی و ضد انسانی. مبارزه با باطل؛ حتی به بهاء از بین بردن خویشاوندان بزرگترین و زیباترین درس انسانیت به شمار میرود. مجاهدتهای مسلمانان در راه زنده نگه داشتن اسلام و از بین بردن باطل، نمونهای عالی از ایستادگی برای حقیقت بود.
پینوشت
[۱] نهجالبلاغه(صبحیصالح)، خطبه۵۶، ص۹۱.
[۲] همان.
[۳] سوره توبه، آیه ۲۴.
[۴] تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۳۳.