امام رضا علیه السلام، هشتمین امام واجب التعظیم شیعیان است که در سال 148 هـ ق، در مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان امام موسی بن جعفر علیهما السلام و مادرش نجمه خاتون علیها السلام است. نام مبارکش، علی و به لقب «رضا» شهرت دارد.[1]
یکی از فراز و نشیبها در زندگی امام رضا علیه السلام، مبارزات آن حضرت در قالب مناظره با مجموعهای از انحرافات فکری و اعتقادی بود؛ زیرا همواره در کنار حق و حقیقت، جریانهای انحرافی مانند کف روی آب خودنمایی میکنند.[2]
قرآن کریم این نوع مبارزه را «جِدال أحسن» نامیده است. «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ؛[3] و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!»
مناظره، آداب و شرایطی دارد که رعایت آنها، به نتیجه مناظره کمک میکند:
یک. استفاده از منابع مورد قبول طرف مقابل
یکی از شرایط مناظره استفاده از منابع مورد قبول طرف مقابل است. همانگونه که امام رضا علیه السلام، به خوبی از این مورد استفاده کرده است.
رأس الجالوت (بزرگ یهودیان) در جریان مناظره با امام رضا علیه السلام گفت: هیچ دلیلی از تو نمیپذیرم، مگر اینکه از تورات برای من استدلال کنید. امام رضا علیه السلام نیز برای اثبات نبوت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله، از تورات دلیل آورده و فرمودند: آیا میدانی که موسی به بنی اسرائیل گفت: به زودی پیامبری از فرزندان برادران شما میآید؛ سخن او را بشنوید و کلامش را تصدیق کنید؟ آیا برای بنی اسرائیل برادرانی جز فرزندان اسماعیل وجود دارد؟ به یقین میدانی اسرائیل فرزند اسحاق و اسحاق برادر اسماعیل است و هر دو فرزندان حضرت ابراهیم هستند.
رأس الجالوت گفت: درست است. این سخن حضرت موسی است. حضرت فرمود: آیا از برادران بنی اسرائیل و از نسل حضرت اسماعیل، کسی غیر از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله آمده است؟ رأس الجالوت گفت: نه![4]
در این مناظره امام رضا علیه السلام از توراتی که مورد قبول رأس الجالوت است، نبوت پیامبر خاتم را ثابت کرد.
دو. علم و دانش کافی
علم و دانش، از ابتداییترین نیازهای مناظره است؛ زیرا بدون علم هرگز راه به جایی برده نمیشود. ابا صلت هروی در باره گستردگی علم امام رضا علیه السلام، گفت: «من از علی بن موسی الرضا علیه السلام دانشمندتر و عالمتر ندیدهام و هیچ عالمی او را دیدار نکرد مگر اینکه همین را مانند من شهادت داد.»[5]
امام رضا علیه السلام وقتی با هر قومی با زبان خودش سخن گفت، برای فرو نشاندن اعجاب ابا صلت، فرمود: «يَا أَبَا الصَّلْت، أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيَتَّخِذَ حُجَّةً عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ لَا يَعْرِفُ لُغَاتِهِمْ؛[6] ای ابا صلت، من حجت خدا بر مردم هستم و هرگز خدا کسی را بر قومی حجت قرار نمیدهد در حالیکه نسبت به زبان آن قوم شناخت نداشته باشد.»
مأمون عباسی، برای کم کردن نفوذ امام در قلوب مردم، اقدام به تشکیل جلسات مناظره کرد تا با مغلوب شدن حضرت در یکی از این مناظرات به هدف شوم خود برسد. یکی از اصحاب امام به نام نوفلی، از اینکه امام رضا علیه السلام مغلوب شود در هراس بود. حضرت برای تسلی خاطر نوفلی فرمود:
«زمانی که با اهل تورات با توراتشان، با مسیحیان با انجیلشان، با اهل زبور با زبورشان، با صابئین به زبان عبری، با زرتشتیان به فارسی و با رومیان به رومی و با هر فرقهای از علماء به زبان خودشان بحث نموده، همه را مغلوب کنم، مأمون از تشکیل چنین جلساتی پشیمان خواهد شد.»[7]
سه. فراهم کردن آوردن فضایی آرام، برای طرح دیدگاه طرفین
یکی از آداب مناظره، فراهم کردن زمینه، برای طرح نظریات مخالف است، تا وی به سهولت بتواند به آنچه که میخواهد استدلال کند. این گونه برخورد علاوه بر اینکه طرف مقابل را خلع سلاح میکند، هر گونه بهانه را از وی میگیرد. حضرت امام رضا علیه السلام بر همین روش عمل میکرد.
امام رضا علیه السلام بعد از غلبه بر مسحیان، یهودیان و زرتشتیان، فرمود: «آیا در میان شما کسی هست که با اسلام مخالف باشد؟ اگر مایل است، بدون اضطراب و نگرانی سؤالاتش را مطرح کند.» در اینجا بود که عمران صابی بلند شد و گفت: اگر دعوت نمیکردی! سوال نمیکردم، سپس سوالاتی در مورد خدا و نخستین وجود پرسید و امام علیه السلام جواب دادند.[8] پس اگر امام زمینه را فراهم نکرده بود، هرگز عمران صابی سوالش را مطرح نمیکرد.
به هر حال امام رضا علیه السلام در مناظره چنان با تسلط کامل سخن گفت که تمام افراد، در مجلسهای مختلف و به گونههای مختلف، وی را تحسین کردند.
پی نوشتها:
[1]. إعلام الورى، طبرسی، ج2، ص40.
[2]. سوره رعد، آیه17.
[3]. سوره نحل، آیه125.
[4]. التوحید، صدوق، ج1، ص422.
[5]. اعلام الوری، طبرسی، ج2، ص64.
[6]. عیون اخبار الرضا علیه السلام، صدوق. ج2، ص228.
[7]. همان، ج1، ص156.
[8]. همان، ص168.