یکی از ارکان دین مبین اسلام که مورد تایید ائمه اطهار(علیهمالسلام) هم قرار گرفته است و بسیار روی آن هم تاکید کردهاند، مساله «حج» است؛ این واجب الهی جز ضروریات اسلام بوده و هرگز نباید ترک شود. قرآن کریم در این رابطه میفرماید: «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ [آل عمران/97] و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند، و هر كس كفر بورزد (و حج را ترك كند به خود زيان رسانيده) خداوند از همه جهانيان بىنياز است».
راجع به اهمیت حج امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: «اسلام بر پنج پایه و رکن استوار شده است؛ نماز، روزه، زکات، حج و ولایت».[1] این تعبیر حضرت به خوبی گویای اهمیت فوق العاده حج و مراسم باشکوه آن است. در این حدیث شریف، حج یکی از ارکان مهم اسلام شمرده شده است و جایگاه رفیعی دارد.
همچنین در آیه بالا از حج به عنوان حقی از خداوند متعال بر انسان سخن گفته شده است، یعنی در مساله حج انسان بدهکار خداوند متعال است و در صورت استطاعت مالی، اگر حج را انجام ندهد، مانند یک بدهکار از دنیا رفته است و این اهمیت فوق العاده حج را میرساند. از طرفی از جمله آخر آیه برداشت میشود که انجام ندادن حج به صورت عمدی و در صورت داشتن استطاعت مالی، کفر است و انسان را از دایره اسلام خارج کرده و او را دچار کفر باطنی میکند و ایمان را به کلی از انسان سلب میکند.[2]
این مطلب در روایات اسلامی هم اشاره شده است، به طور مثال پیامبر عظیم الشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در این باره خطاب به امیرالمومنین(علیهالسلام) فرمودند: «ای علی، هر کس حج را عمدا ترک کند، در حالیکه مستطیع بوده است، کافر شده است؛ زیرا خداوند متعال میفرماید: «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ». ای علی، هر کس حج را به تاخیر بیاندازد تا اینکه مرگ او فرا رسد و حال آنکه مستطیع بوده است، خداوند متعال در روز قیامت او را یهودی یا نصرانی مبعوث خواهد کرد».[3]
این آیات و روایات دال بر عظمت و اهمیت فوق العاده حج در نزد خداوند متعال و معصومین(علیهمالسلام) است که هرگز نباید ترک شود، هرگز نباید به بهانههای واهی مثل کمک به فقرا، تقویت وهابیت، پولدار شدن اعراب و... باعث تعطیلی حج شد و مردم را از رفتن به حج باز داشت. چون بزرگترین اجتماع مسلمانان دنیا در حج است و دشمن از این مساله بسیار ترس دارد، لذا با تمام قوا به جنگ با این امر الهی آمده است.
امروزه دیده میشود که در فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی دشمنان این مرز و بوم که چشم دیدن اسلام و تشیع و بالندگی مسلمانان را ندارد، کاسه داغتر از آش شده و مانند دایهای مهربان به فکر فقرای ایران افتادهاند و در پیامها و نوشتههای متعددی به حج حمله کرده و مینویسند، به جای حج به کمک فقرا بشتابید و پول آنرا صرف فقرای موجود در کوچه خود کنید. این تعابیر و دلسوزیها از روی حسد و کینه نسبت به اسلام است و میخواهند با هر بهانهای که شده مردم مسلمان را از حج جدا کنند و این واجب الهی را به تعطیلی بکشانند و از اجتماع چند میلیونی مسلمانان در کنار هم و بیداری بسیاری از آنها خودداری کنند.
آنان دلسوز این مردم و فقرای ایران نیستند، آنها هدف دیگری دارند، آنها میخواهند ما به حج نرویم تا دنیا، ندای اسلام را نشنود و با اسلام آشنا نشود. چرا که با اجتماع آن همه انسان مشتقاق در سراسر دنیا و مخابره خبر آن در سراسر دنیا، خود به خود باعث میشود دیگران نیز توجهشان به اسلام جلب شده و با خود بگویند این چه دین و آیینی است که پیروان آن هر ساله در این اجتماع عظیم حاضر شده و اعمال خاصی را انجام میدهند، خود همین مساله باعث توجه مردم دنیا به حج و سپس به اسلام خواهد شد.
به همین خاطر است آنان از حج میترسند و تلاش میکنند مسلمانان را از انجام حج بازدارند، لذا با وارد کردن انواع شبهه در این زمینه فقط میخواهند ما به حج نرویم و این مراسم باشکوه کمرنگ شده و جایگاه خود را از دست دهد و آنها به اهداف شوم خود برسند.
در نتیجه: حج از ضروریات و ارکان اسلام بوده و اهمیت آن به اندازه توحید است و طبق روایات اگر کسی آن را عمدا ترک کند، کافر شده است؛ لذا اهمیت آن به اندازه ایمان انسان است. از طرفی دشمن از این اجتماع عظیم میترسد و با وارد کردن انواع شبهه و دلسوزیهای بیجا برای فقرا، تلاش میکند مردم را از انجام این فریضه مهم باز دارد.
-------------------------------------------------------
پینوشت
[1]. الكافی، ج 2، ص 18. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ».
[2]. تفسير نمونه، ج3، ص 19.
[3]. منلايحضرهالفقيه، ج 4، ص 368. «يَا عَلِيُّ تَارِكُ الْحَجِّ وَ هُوَ مُسْتَطِيعٌ كَافِرٌ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ يَا عَلِيُّ مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَتَّى يَمُوتَ بَعَثَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّا»