اخلاق یکی از عناصر مهم شخصیت انسان و کاشف ماهیت ذات و درون اوست.
امام رضا علیهالسلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند و بدین سبب دوستی عام و خاص را به خود جلب کردند که در ذیل به نمونه هایی از آن ها اشاره می شود:
* نرم خویی
از ابراهیم بن عباس صولی نقل شده، که گفته است: من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم در سخن گفتن، با کسی درشتی کنند.
* مراعات دیگران در گفتار و نشستن
من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم سخن کسی را پیش از فراغ از آن قطع کند. هرگز درخواست کسی را که قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند. هرگز پاهای خود را جلو همنشین دراز نمیکردند. هرگز در برابر همنشین تکیه نمیکردند. هرگز او را ندیدم که غلامان و بردگان خود را بد گویند.
هرگز او را ندیدم که آب دهان بیندازند. هرگز او را ندیدم، که قهقهه بزند، بلکه خندهاش تبسم بود. تا آنجاکه میگوید: هر که بگوید در فضیلت، کسی را مانند او دیده، از او باور نکنید. نقل شده زمانی که امام رضا علیه السلام مجبور به پذیرفتن ولایت عهدی شدند، چون روز عید فرا رسید مامون برای خواندن نماز از امام علیه السلام دعوت به عمل آورده ایشان با سادهترین پوشش و با لباسی که مخصوص نماز عید بود حاضر شدند، این لباس عبارت بود از دو قطیفه روی لباس و عمامه سفیدی از کتان که به سربسته بود که یک طرف آن را به سینه و طرف دیگرش را میان دو شانه انداخته بودند عصایی به دست داشتند، در حالی که کفش برپا نداشتند چون همراهان ایشان این وضعیت را دیدند آنان هم چون امام راه افتادند.
* زهد
ویژگی امام رضا علیه السلام قسمتی از صفات جدش، بزرگترین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود که از میان پیامبران ممتاز بودند. ایشان درباره زهد به نقل از پدرانشان میفرمودند زاهد آن است که حلال دنیا را از ترس حساب و کتاب و حرام دنیا را از ترس عقاب ترک میکند.
* تواضع در زندگی همسان با مردم
جهت همدردی با مردم به حمام عمومی شهر میرفتند و از نزدیک با مردم معاشرت داشتند.
* عبادت
عبادت، فروتنی در مقابل خداوند است. انسان کامل به هر اندازه به خدا نزدیکتر باشد به همان اندازه خشوع و بندگیاش در مقابل خدا بیشتر میگردد، چنین کسانی هدفشان در عبادت فقط سپاس نعمتهای خداوند و نظرشان به قرب پیشگاه ابدیت میباشد این بزرگترین امتیازات مردان الهی در ارتباط با خداست، محور اصلی زندگی آنها خدای تعالی و عشق به خداست، شدت توجه به خدا موجب شده بود که آنها لحظهای از حق غافل نشوند، به طوری که اگر گاهی حالت غفلت در خواب یا بیداری به آنها دست میداد آن را برای خود گناه به حساب میآوردند. دائماً در حال عبادت بودند و به عبادت عشق میورزیدند و برای عبادت خداوند انواع رنجها را تحمل میکردند.
امام رضا علیه السلام همچون پدر و اجداد پاکشان همواره قبل از هر چیز بنده خالص خداوند بودند، و همه چیز را در بندگی خدا دنبال میکردند در پرتو همین بندگی بود که به ارزشهای والای انسانی و مقامهای بلند معنوی دست یافتند.
عبادت، راز و نیاز، مناجات و سجدههای طولانیشان نشان میدهد که ایشان دلداده خداست رابطه تنگاتنگ عاشقانه با ذات پاک خداوند داشتند.
یکی از همراهان این بزرگوار در سفر خراسان میگوید: به روستایی رسیدیم، آن حضرت به نماز ایستادند، و سجدههای طولانی به جای آوردند، او میگوید: شنیدم امام در سجده میگفتند: «خدایا اگر تو را اطاعت کنم حمد و سپاس مخصوص تو است و اگر نافرمانی کنم حجت و عذری برایم نخواهد بود، من و دیگران در احساس تو شریکی نداریم اگر نیکی به من رسد از جانب تو است. ای خدای بزرگوار! مردان و زنان با ایمان را در مشرق و مغرب در هر کجا هستند بیامرز.»
با توجه به مضمون دعاهای ائمه میبینیم دعای امامان ابتدا برای دیگران به خصوص مومنان بود بعداً برای خودشان دعا میکردند این نشاندهنده آن است که آنها چقدر به فکر دیگران بودند و در حق مردم مهربانی میکردند. کسی را با تقواتر نسبت به خدای متعال مثل او ندیده بودم، ذکر خدا همیشه بر لبانشان جاری بود، همیشه خداترس و پارسا بود، موقعی که وقت نماز میشد در سجدهگاه خود مینشست و سبحان الله، لااله الا الله و ذکرهای دیگر میگفتند و بعد از نماز اطرافیان را نصیحت میکردند. در مورد امام رضا علیه السلام باید گفت ایشان، اسوه کامل عبودیت بودند و در این راه به حدی رسیده بودند که ایشان را عاشق عبادت میدانستند. آن حضرت بسیاری از روزها را روزه داشتند و بسیاری از شبها بیدار بودند.
از دیگر ویژگیهای آن حضرت این بود که هر دعایی را که شروع میکردند صلوات بر محمد و آل او میفرستادند در نماز یا غیر نماز بسیار صلوات میفرستادند، شبها موقعی که میخواستند بخوابند قرآن تلاوت میکردند، موقعی که به آیهای میرسیدند که در آن از بهشت و دوزخ سخن میگفتند گریه میکردند و میفرمودند: «پناه میبرم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز یک بار تمام قرآن را تلاوت میکردند.
* سفر حج
امام رضا علیه السلام را پرهیزگاری میدانند که مکرر به زیارت خانه خدا و انجام مناسک حج و عمره میرفتند، ایشان به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه فراوانی داشتند، بالای قبر پیامبر صلی الله علیه و آله میرفتند و خودشان را به قبر شریف میچسبانیدند، در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله شش یا هشت رکعت نماز میخواندند در رکوع یا سجده سبحان الله سه بار یا بیشتر میگفتند، زمانی که نمازشان تمام میشد به سجده میرفتند آن قدر سجده را طولانی میکردند که عرق ایشان روی ریگهای مسجد میریخت، صورت مبارکشان را روی زمین یا خاک مسجد میگذاشتند.
به طوری که در زمان ایشان و نه بعد از آن، کسی به این درجه نرسید حتی زاهدترین افراد. نکته مهم دیگر این که امام رضا علیه السلام بسیاری از اوقات شبانه روز به درس و بحث مشغول بودند، فقه و علوم محمدی را به شاگردانشان درس میدادند زیرا ایشان درس را نمونهای از ذکر و عبادت میدانستند و زمانی که از درس دادن فارغ میشدند به ذکر گفتن خدا میپرداختند.
اباصلت میگوید: من در سرخس به خانهای که حضرت را تحت نظر گرفته بودند رفتم، از نگهبان اجازه گرفتم او گفت: حالا موقع رسیدن به حضور ایشان نیست. گفتم: چرا؟ گفت: امام (علیه السلام) در هر شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند و از نماز، یک ساعت پیش از ظهر و نزدیک غروب فارغ میشوند و همه اوقاتشان در جای نماز نشسته و مشغول مناجات خدا میشود. اباصلت به نگهبان میگوید در همین موقع اجازه بگیر.
اتفاقا اجازه گرفتند من در همان حال که ایشان انتظار نماز را داشتند به حضورش شرفیاب شدم. اهمیت امام به نماز در سیره عملی ایشان کاملا مشهود است. نقل شده است روزی ایشان با بزرگان ادیان مختلف مناظره داشتند و سخنان زیادی بین امام (علیه السلام) و حاضران رد و بدل میشد، جمعیت زیادی در آن مجلس حاضر بودند. زمانی که ظهر شد امام فرمودند: وقت نماز است. یکی از حاضران که عمران نام داشت گفت: سرورم سخنانمان را قطع نکن که دلم آزرده میشود شاید اگر سخنانتان را ادامه دهی مسلمان شوم
ایشان فرمودند نماز میخوانیم و برمیگردیم امام برخاستند و نماز خواندند.
از دیگر ویژگیهای آن حضرت این بود که هر دعایی را که شروع میکردند صلوات بر محمد و آل او میفرستادند در نماز یا غیر نماز بسیار صلوات میفرستادند، شبها موقعی که میخواستند بخوابند قرآن تلاوت میکردند، موقعی که به آیهای میرسیدند که در آن از بهشت و دوزخ سخن میگفتند گریه میکردند و میفرمودند: «پناه میبرم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز یک بار تمام قرآن را تلاوت میکردند و میفرمودند: «اگر خواسته باشم قرآن را در کمتر از سه روز تمام کنم میتوانم ولی هیچ آیه را نخواندم مگر این که در معنی آن آیه فکر کنم، و درباره این که آن آیه در چه موضوع و در چه وقت نازل شده، از این رو هر سه روز قرآن را تلاوت میکنم.»
* سخاوت
سخاوت از اصول اخلاقی که در زندگی همهی امامان فراوان دیده شده است جود و سخاوت است.
سخاوت در مقابل بخل قرار دارد، یعنی انسان از امکانات مادی و معنوی که در اختیارش وجود دارد فقط خودش استفاده نکند بلکه با بخشش به دیگران قسمتی از مشکلات آنها را حل کند و دیگران را از نعمتهایی که خداوند به او داده، چه نعمت مادی و چه نعمتهای معنوی مانند علم برخوردار کند. سخاوت از «سخاء» گرفته شده است و «سخا النار و یسخوها»، یعنی این که اگر خاکستر آتش را از آتش پاک کنیم، بهتر میسوزد و روشناییاش بیشتر میشود، بنابراین تعریف سخاوت که از همین ریشه است موجب روشنایی و گرم کردن کانون خانوادههای بینوایان میشود.
شاید بهترین تعریف درباره سخاوت بیان امام رضا علیه السلام باشد که فرمودند: «السخی یاکل من طعام الناس لیاکلوا من طعامه و البخیل لایاکل من طعام الناس لئلا یاکلوا من طعامه»؛ انسان سخاوتمند از غذای دیگران میخورد تا از غذای او بخورند، ولی انسان بخیل از غذای دیگران نمیخورد تا از غذای او نخورند.» در بررسی سیره امام رضا علیه السلام ویژگی بذل و بخشش بسیار به چشم میخورد.
ایشان بسیار صدقه پنهانی میدادند و اموال خویش را بین نیازمندان تقسیم مینمودند. روایت شده که ایشان یک سال تمام ثروت خود را در روز عرفه بین نیازمندان تقسیم کردند. فردی به ایشان گفت: این گونه بخشش، ضرر است.
حضرت فرمودند: این گونه بخشش ضرر و زیان نیست بلکه غنیمت است، هرگز چیزی را که به وسیله آن طلب اجر و کرامت میکنید، غرامت و ضرر به شما نیاور. نقل شده که ایشان در مجلسی با یاران خود مشغول صحبت کردن بودند، جمعیت زیادی در آن مجلس حضور داشتند که ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و به حضرت سلام کرد و گفت: من مردی از دوستان پدران و نیاکان شما هستم. از حج برمیگشتم که خرجی خود را گم کردم، اگر شما به من کمک نمائید تا به وطنم برسم پولی که شما به من میدهی، از طرفتان صدقه خواهم داد.
حضرت فرمودند: بنشین. بعد از مدتی که جمعیت پراکنده شدند و جز عدهی کمی باقی نماندند امام به اتاقشان میروند و بعد از مدت کمی بازگشتند و دستشان را از بالای در بیرون آوردند و پرسیدند آن مرد کجاست؟ مرد جواب داد من در حضور شما هستم. ایشان فرمودند: این دویست اشرفی را بگیر و خرج کن، لزومی ندارد که از طرف من صدقه بدهی از نزد من خارج شو تا ترا نبینم و تو نیز مرا نبینی.
بعد از رفتن آن مرد، فردی که در آنجا حضور داشت به امام رضا علیه السلام عرض کرد: شما نسبت به این شخص احسان و بخشش نمودید. علت این که فرمودید تا شما او را نبینید و او شما را نبیند چیست؟ ایشان فرمودند: از ترس این که مبادا شرمندگی در صورت او ببینم آیا از رسول خدا صلی الله علیه و آله) شنیدهاید که فرمودند: حسنه مخفیانه با هزار حج برابر است. ایشان فرمودند: این اندازه برای من مقدور نخواهد شد. او گفت: پس به اندازه مروت من عطا کن. حضرت فرمودند: این مقدار ممکن میشود پس از این جریان به غلام خودشان دستور دادند تا مبلغ ۲۰۰ اشرفی به او بدهند. علاوه بر نیازمندان، سخاوت امام رضا علیه السلام شامل حال شاعران و دوستداران تواضع امام رضا چنان زیاد بود که زمانی که برای آن حضرت غذا میآوردند.
نقل شده است که روزی ایشان وارد حمامی میشوند مردی آن جا بود که ایشان را نمیشناخت به امام میگوید بیا مرا مشت و مال بده. حضرت شروع به مالیدن دست و پای او کردند زمانی که ایشان را شناخت عذر خواهی کرد ولی امام او را دلداری دادند.
* ادب و تواضع
ادب و تواضع امام رضا علیه السلام نسبت به دیگران به اندازهای بود که اگر فردی بر امام وارد میشد ایشان به خاطر احترام گذاشتن به آن فرد از جایشان برمیخاستند و او را در مناسبتترین مکانها جا میدادند.
* صبر و مقاومت
صبر و مقاومت یکی از اصول مشترک در زندگانی امامان که همواره در زندگی آنها مشاهده گردیده صبر و مقاومت است. این بزرگواران الگوی بزرگ صبر و قهرمان مقاومت بودند. در بررسی زندگی امام رضا علیه السلام میبینیم که ایشان نیز همچون دیگر امامان نمونه کامل این صفت اخلاقی بودند.
شاید بتوان از موقعیتهای دشواری که ایشان با آن رو به رو شدند زمانی که مأمون این بزرگوار را به خراسان دعوت کرد نام برد. ایشان برای وداع خانه خدا به مکه رفتند لحظه جدایی آن حضرت از فرزندش ابی جعفر محمد بن علی جواد (علیه السلام) بود که ایشان با دلی استوار و مطمئن به قضا و قدر الهی این مصیبت را تحمل کردند شکیبایی و بردباری آن حضرت در دوره خلافت مامون در برابر سیاستها مرموز و پشت پرده او به ویژه جریان ولایتعهدی درجه صبر و تحمل آن حضرت را برای ما آشکار میکند. امام رضا علیه السلام در دوران زندگیشان و زندانی بودن پدر بزرگوارشان مکرر سعه صدر از خود نشان میدادند و مراقب اهل و عیال پدر ارجمندشان بودند. ایشان اهل حلم و شکیبایی بودند.