مرحوم حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در سلسله درس هایی از عظمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در نوشتاری آورده اند: در این عظمت، پیامبر گرامی اسلام نمونه و یگانه و سرآمد تمام زهاد بود.
از نشانه های زهد آن حضرت این بود که در آن وقتی که در اوج عظمت ظاهری و قدرت مادی قرار گرفته بود با دست خود نعلین خود را می دوخت و لباس خود را وصله می کرد و از تجمّلات دنیا پرهیز داشت و اگر زیوری از زیورهای دنیا را در خانه می دید میفرمود:
«آن را از نظر من پنهان کنید؛ مبادا که به دیدنش مشغول شوم و به یاد دنیا افتم.» نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰
بسیار اتفاق می افتاد که روزها و بلکه ماه می گذشت و در خانه آن حضرت غذایی طبخ نمیشد و فقرا و مستمندان را بر خودش و فاطمه عزیزش و حسن و حسینش مقدم می داشت.
در آن عصر محرومترین طبقات که از هر جهت حالشان تأسف انگیز بود و مورد استضعاف بودند و تحمیلات طاقت فرسا به آنها می شد غلامان و بردگان بودند که افتادگان اجتماع بودند. پیامبر عزیز اسلام که رسالت و دعوتش در جهت کمک به آنها و آزاد کردن آنها و حفظ حقوقشان قرار داشت و در قرآن مجید درباره آنها به طور مؤکّد سفارش شده و برنامه ای برای آزادی آنها مقرر شده است، در منظر خارجی و خوراک و پوشاک و نشست و برخاست مانند غلامان بود. غذایش از غذای غلامان خوردنی تر و لذیذتر نبود و لباسش از لباس آنها بهتر نبود و مانند آنها می نشست.
پول و درهم ذخیره نمی فرمود آن قدر روی حصیر نشسته بود که بر بدنش اثر گذاشته بود.
پیغمبران دیگر مانند عیسی بن مریم علی نبیّنا و آله و علیه السلام هم زاهد بودند. اما تفاوت عیسی مسیح با پیغمبر اسلام این است که عیسی مال و مقامی در اختیار نداشت ولی پیغمبر اسلام قبل از اینکه به رسالت مبعوث شود و در آغاز بعثت ثروت سرشار خدیجه را در اختیار داشت و در سالهای پایان عمر تمام شبه جزیره عربستان را؛ اما همچنان زاهد و بی اعتنا به دنیا بود. به جوع و گرسنگی عادت داشت و روزه بسیار می گرفت.